سایر منابع:
سایر خبرها
ربودن زن جوان مقابل چشمان شوهرش!
شوهر آشنا شد. این پسر در مقابل بازپرس درحالی که منکر آدم ربایی شد، گفت: زمانی که برای نصب تلویزیون به خانه این زن و شوهر رفتم، با این زن ارتباط برقرار کردم. او هم قول داده بود که پس از جدایی از شوهرش با من ازدواج کند. ارتباط ما ادامه داشت تا این که روز حادثه من به خانه آنها رفتم و این زن همراه من آمد. ولی اصلا اصرار و زوری در کار نبود و او با پای خودش همراه من آمد. برای همین موضوع آدم ربایی را اصلا قبول ندارم. پس از صحبت های این پسر، تحقیقات بیشتر در این رابطه آغاز شد و بازپرس نیز زن جوان را برای انجام تحقیقات به دادسرا احضار کرد تا موضوع آدم ربایی مشخص شود. ...
فهرست سیاه قاتل برای زنان سالخورده
متهم را زیر نظر گرفتند تا این که سه روز پیش خانه او را در یکی از محله های اطراف شهرستان ابرکوه شناسایی و متهم را همان جا دستگیر کردند. متهم با انتقال به پلیس آگاهی در بازجویی به قتل زن سالخورده اعترف کرد و گفت: مدتی بود در جست و جوی زنان سالخورده بودم تا طلاهایشان راسرقت کنم. چند روز پیش از این جنایت، پیرزنی را دیدم که طلاهایی همراه داشت. چند روزی زیر نظرش گرفتم و متوجه شدم تنها زندگی می ...
جوان معتاد،راننده ای که او را به کمپ ترک اعتیاد می برد،کشت
داشتم بیرون کشیدم و با آن ضربه ای به راننده زدم البته قصد نداشتم او را بکشم و فقط می خواستم زخمی اش کنم تا بتوانم از دست آنها فرار کنم. بعد از فرار، چند ساعتی در خیابان ها سرگردان بودم تا اینکه عاقبت دستگیر شدم و آن زمان بود که فهمیدم راننده جان باخته است . پرونده این جوان در اختیار مقام قضائی قرار گرفت و او در حضور بازپرس نیز اظهاراتش را تکرار کرد. سپس با قرار بازداشت روانه زندان شد تا پرونده مراحل قانونی را طی کند. خبر آنلاین ...
زن جوان: در خانه مادر شوهرم دچار تشنج می شدم
صمیمی شده و مرا با خود به مهمانی های دوستانش می برد و من از این شرایط خیلی راضی بودم اما زمانی به خود آمدم که دیگر به دختری معتاد و بی حجاب تبدیل شده بودم. در همین روزها بود که نامادری ام به خاطر انتقام از من که موضوع اعتیادش را به پدرم لو داده بودم، ماجرای اعتیادم را به پدرم گفته بود. آن روز پدرم با کمربند همه بدنم را کبود کرد و با اصرار او برای ترک اعتیاد اقدام کردم. در حالی ...
خیانت های این روز ها بیشتر نشده، ولی شکل آن تغییر کرده
قربانی تلخ یک کنجکاوی مسخره شوم و بخواهم با دستان خودم زندگی 7 ساله ای را که زحمت زیادی برایش کشیده بودم ویران کنم. زندگی خوبی داشتم، همه غبطه زندگی ام را می خوردند. هرگز فکرش را هم نمی کردم با پاسخ دادن به یک پیام نا شناس این گونه زندگی ام در معرض تاراج قرار بگیرد و آشیانه ای را که چندین سال برای ساختنش زحمت کشیده بودم ویران کنم. زن جوان در حالی که فرزندش را سخت در آغوش می ...
سلامت روانی قاتل سپهر کوچولو بررسی شد
سلامت روانی عامل قتل پسر 10 ساله در محله وحدت اسلامی تهران توسط گروه متخصصان پزشکی قانونی بررسی شد. در صورت تائید سلامت متهم، پرونده او با صدور کیفرخواست به دادگاه ارسال می شود. به گزارش جام جم ، رسیدگی به پرونده قتل هولناک سپهر کوچولو ساعت 14 و 30 دقیقه دهم شهریور همزمان با کشف جسد پسربچه مقابل خانه شان در محله وحدت اسلامی آغاز شد. بررسی ها نشان می داد، این کودک برای خرید ...
زندان هتل نیست!
داشت و فیلم سرقت ضبط شده است. دو همدستم سابقه دار بودند و ماموران از روی چهره، آنها را شناختند و سراغشان رفتند. دوستانم نیز مرا لو دادند و دستگیر شدم. چند ماه در زندان بودی؟ هشت ماه در زندان بودم تا این که مقداری از اموال سرقتی را پس دادیم و با قرار کفالت آزاد شدم. بعد از آزادی سراغ یک کار آبرومند رفتی؟ نه. یک راست رفتم سراغ دزدی. دزدی؟ ...
جدایی زوج جوان به خاطر جشن عقد
درآمده بودیم و خیلی خوشحال بودیم که نیما گفت چه تاریخی جشن عقدکنان را برگزار می کنید. خیلی از این سوالش تعجب کردم و گفتم در مورد برگزاری این جشن فکر نکرده بودم و به نظرم لزومی ندارد برگزار کنیم. نیما همان روز کلی جنجال به راه انداخت و گفت که برگزاری این جشن وظیفه خانواده ماست و باید هر طور شده جشن عقدکنان را برگزار کنیم. اما چون قرار بود جشن عروسی مان را به زودی برگزار کنیم، به نظر من ...
گفتگویی جالب با 2 جلاد سنگدل عرب+تصویر
به گزارش شیعه نیوز ، او کاری جز گردن زدن آدم ها ندارد. در یک روز ممکن است تا پنج نفر را با شمشیرش به کام مرگ بکشد بدون این که احساس بدی داشته باشد. این شغل اوست. جلاد عبدالله البیشی در گفتگو با شبکه ال بی سی از زندگی عجیب و غریبش می گوید. اگرچه آمار کاملا دقیقی از اجرای حکم اعدام با شمشیر در عربستان وجود ندارد اما کارشناسان معتقدند تنها در سال 2007، در عربستان سعودی، 153 مرد و سه زن با شمشیر گردن ...
طلاق به خاطر حسادت نوعروس موسفید
آرامش و امید و وابستگی کمتر به عزیزانش، بی خبر از اینکه زن دوم نمی تواند این شرایط را بپذیرد. پدربزرگ مهربان در حالی که غم و اندوه در چهره اش موج می زند وارد اتاق شده و به قاضی شعبه 268 دادگاه ونک می گوید: می خواهم از همسرم جدا شوم، 6 ماه است که با او ازدواج کردم. فکر می کردم درکم می کند و در این سن همدمم می شود اما اشتباه کردم؛ او دائم به رابطه من و خانواده ام حسودی می کند و سعی می کند با حرف های ...
معین: برخی کاندیداهای رد صلاحیت شده قربانی سوابق احزاب اصلاح طلب شدند/ حتی آمار رد صلاحیت ها را هم ...
داشتند که برای من جای خوشحالی داشت شنیدن این موضوع.. قطعا اگر شاخص های این دوستان مهندسی مجدد شود و معیار های معقولتری انتخاب شود برای اصلاح طلبها می توان امیدوار بود... به هر حال این حجم از تنش و درگیری الان بین اصلاح طلبها نگران کننده است. الان دبیران احزاب اصلاح طلب از همدیگر شکایت دارند و بیشتر همدیگر را در راهروهای دادگاه می بینند تا در جلسات... من حقیقتا توصیه می کنم اصلاح طلبها در این تصمیمی که ...
پشت پرده ازواج آزاده نامداری وهمسرجدیدش
نداشتم چون واقعا سنی هم نداشتم و در اوایل جوانی بودم و پدیده ازدواج برایم اصلا قابل لمس نبود. بعد از آن اتفاق مسیر هر دوی تان تغییر کرد ؟ آزاده نامداری: بله. کاملا مسیرمان از هم جدا و ارتباط مان قطع شد و چندین سال از هم خبری نداشتیم تا اینکه سال 91 من مکه بودم و از طریق یک دوست مشترک اس ام اسی به دستم رسید؛ البته نه از این اس ام اس های شخصی از پیام های گروهی که متن کاملا رسمی دارد و برای خیلی ها ارسال می شود. مطلع شدم که مادر دوست گرامی مان آقای عبادی به رحمت خدا رفته اند و من بعد از بازگشتم به ایران با ایشان تماس گرفتم و تسلیت گفتم. ادامه دارد ... ...
همه دغدغه های یک زوج معلول/ از کهریزک تهران تا رستگاری مشهد
دیدم و مهرش در دلم نشست و آنجا بود که تصمیم خودم را برای تشکیل زندگی گرفتم البته شبنم 22 سال از من کوچک تر بود با این حال موضوع را با شبنم مطرح کردم و شبنم نیز رضایت داد. شبنم می افزاید: زمانی که وارد آسایشگاه شدم تنها 20 سال داشتم آن زمان علیرضا 42 ساله بود بعد از یک سال خیلی اتفاقی هم را دیدیم آن روز من حال و روز خوبی نداشتم و به خاطر اینکه مادرم حاضر نمی شد من را برای عید به خانه ببرد ...
کاسیاس: سال آخر با مورینیو حرف نمی زدم
زیرا ما قهرمان اروپا بودیم. سال 2013 معمولی آغاز شد و مورینیو فکر می کرد که آنتونیو آدان، که پسر فوق العاده ای هم هست، بهتر از من کار می کند. من نمی توانستم چیزی به او بگویم زیرا او مربی بود و کسی را که می خواست، درون دروازه قرار می داد. پس از آن من در ژانویه مصدوم شدم. پس از آن، همه چیزهایی که در مورد خودم شنیدم، مزخرف بود. تنها چیزی که می خواستم، این بود که دستم بهبود پیدا ...
فرهنگ در رسانه
...> بهرام کلهرنیا نیز با موضع هنر ایران در افق های دگرگونی به سخنرانی پرداخت و گفت: همه ما ایرانی ها درک مشترکی از جهان ایرانی داریم. گذشته تاریخی ما یک گنج بی همتای رازآمیز است که از چشم دیگران به آن نگاه کردیم و تصوراتی گنگ و آشفته از آن داریم. از جایی به بعد پیوند تاریخی ما با گذشته قطع شده و ما توریست فرهنگ خود شدیم. کلهرنیا ادامه داد: ما فرزندان نیای تاریخی هستیم که هنری ازلی ابدی را ساخته است ...
دوئل مرگبار در تهران برای دوستی با دختر خوشتیپ
دارد با دختر مورد علاقه من دوست شود. وقتی علت رفتارهای دوستم را پرسیدم، بین ما درگیری شد. با چاقویی که همراهم بود ضربه ای به او زدم و فرار کردم. با اعترافات پسر قاتل به جنایت عشقی، او صحنه قتل را بازسازی کرد. قاضی ایلخانی، بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پس از تکمیل تحقیقات برای پسر 27 ساله قرار جلب به دادرسی صادر کرد. در ادامه نیز با صدور کیفرخواست پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. ...
گفت و گوی خواندنی با سارا خادم الشریعه، ستاره این روزهای ورزش بانوان کشور
روزهای ورزش کشور داشته باشیم: گفتگوی مفصل خبرنگار طرفداری با سارا خادم الشریعه را در ادامه می خوانید: طرفداری: ضمن تبریک این موفقیت بفرمایید از اینکه به عنوان اولین زن ایرانی در این مسابقات مقام کسب کردید چه حسی دارید؟ بسیار خوشحال هستم که مقام دوم این مسابقات را کسب کرده ام. قبل از مسابقات حتی فکرش را هم نمی کردم که چنین مقامی به دست بیاورم. به نظرم این مقام به پیشرفتم در ...
می خواهم زنده بمانم
دانشگاه با رضا آشنا شدم. او پسر پرخاشگر ولی با معرفتی بود. از نظر من همه کارهای رضا جذاب بود. سعی می کردم هرکاری که او می کند من هم تقلید کنم. او دعوایی بود و مرا هم کم کم مثل خودش کرده بود. چند ماهی از ورودمان به دانشگاه می گذشت که ما دیگر رفقای صمیمی شده بودیم و همه جا کنار هم بودیم. یک روز رضا کنارم آمد و یک چاقو ضامن دار را به طرفم گرفت و گفت: این یادگاری را از ...
توطئه شوم زن خیانتکار برای قتل شوهر
مرد جوان زمانی که همراه همسرش بار سفر بست تا برای تفریح به چالوس بروند، نمی دانست قرار است قربانی توطئه همسرش شود. به گزارش جام جم، تیر ماه امسال خانواده مردی با مراجعه به پلیس چالوس از ناپدید شدن مرموز پسر و عروس خود خبر دادند. آنها در شکایت خود گفتند: ما اهل اصفهان هستیم. لیلا و سعید چند روز قبل برای تفریح به چالوس آمدند اما از حدود یک هفته قبل ارتباط آنها با ما قطع شد. با طولانی شدن غیبت ...
رحمتی حمله کرد، من اخراج شدم!
روی سر مهدی بود. - نه دستم روی سر او نبود. من پریدم، کمرم خورد به تیر دروازه. بدجور احساس درد کردم اما قصدی نداشتم که به مهدی ضربه ای وارد کنم. * بعد هم که اخراج شدی. - اخراج نداشت چون در بازی ما و صبا سیدصالحی و امیرحسین صادقی دقیقاً همین درگیری را داشتند که داور کارت زرد داد. در آن صحنه مهدی به من حمله کرد. من که ایستاده بودم و کاری نداشتم. * قبول داری ...
پسر 18 ساله ای که خود را پزشک جا زد!
عجیب است . البته رابینسون ادعا می کند که هیچ وقت قصد نداشته خود را پزشک جا بزند: من فقط درخواست کردم که اجازه بدهند دستیار دکتر باشم! و دیگر تنها چیزی که می دانم این است که موقعی که به عنوان کمکی در اتاق عمل بودم توسط پلیس ها دستگیر شدم. بار اول به خاطر اینکه طبق ادعای خودش ارتباط مستقیمی با بیماران نداشته می تواند از مخمصه نجات پیدا کند و خیلی زود آزاد شود. اما این فریبکاری اش ادامه ...
ربودن زن جوان مقابل چشمان شوهرش
که پس از جدایی از شوهرش با من ازدواج کند. ارتباط ما ادامه داشت تا این که روز حادثه من به خانه آنها رفتم و این زن همراه من آمد. ولی اصلا اصرار و زوری در کار نبود و او با پای خودش همراه من آمد. برای همین موضوع آدم ربایی را اصلا قبول ندارم. پس از صحبت های این پسر، تحقیقات بیشتر در این رابطه آغاز شد و بازپرس نیز زن جوان را برای انجام تحقیقات به دادسرا احضار کرد تا موضوع آدم ربایی مشخص شود. عصرایران/ 2022 ...
فرصت سوزی های دولت مانع تحقق وعده هایش شد/ باید کمیسیون خانواده در مجلس تشکیل شود/ افراط و تفریط ما را ...
و البته در این میان، متاهل نیز شده بودم؛ با گشایش دانشگاه ها علی رغم داشتن دو فرزند خردسال از دانشگاه تبریز قبول شده و سپس در سال 69 به عنوان اولین مشاوره در طرح مدارس شاهد و نمونه پذیرفته شدم. در سال 71 به عنوان رییس تربیت معلم شهید دکتر بهشتی تبریز منصوب شدم که این مسئولیت تا 16 سال ( تا سال 87) ادامه داشت و در سال 87 به علت ادامه تحصیل از این مسئولیت استعفا دادم. فعلا به عنوان هیئت ...
مردی که عشق 18 ساله اش را مثله کرد
عصبانی شدم، هیچ وقت فکر نمی کردم که چنین اتفاقی بیفتد. بعد از قتل چه کردید؟ بعد از قتل جسد او را به خانه ام در غرب تهران بردم و بدن عاطقه را با چاقو مثله کردم. دست و پایش را در یک نایلون پیچیده و سر و تنش را در نایلون دیگری قرار دادم. بعد هم جسد را داخل سطل زباله ای در محله یوسف آباد انداختم. فکر می کردی دستگیر شوی؟ بعد از قتل من به همراه خانواده دختر مورد ...
حدیث دلدادگی یک بنده خوب خدا
به تو کمک می کند. در کسب و کار باید صادق بود اگر خودکاری را 2 هزار تومان خریدی باید با سود منصفانه به مردم بدهی. در کسب و کار نباید دروغ بگویی و قسم بخوری. سعی کن با سود اندک بفروشی. البته انصاف نیست که کاسب هم ضرر کند. در هرحال هوای خود و مشتری را در خرید و فروش داشته باش. زن مانتویی با روسری کرم رنگی گفت وگوی ما را قطع می کند. پیرمرد ابایی ندارد گفت وگو را رها کند؛ مردم مهم تر از ادامه گفت ...
ماجرای ازدواج آزاده نامداری بعد از 7سال
به گزارش " بوشهرنیوز " آزاده نامداری و همسرش سجاد عبادی از زندگی مشترک و حال و هوای این روزهای زندگی شان با مجله زندگی ایده آل گفتگو کردند که گزیده ای از آن در ادامه می خوانیم: اگر به ما اجازه دهید از اینجا شروع کنیم که شما از کجا با هم آشنا شدید؟ آزاده نامداری: سال 87 به واسطه دوستان مشترک مان که در آن زمان در تلویزیون مشغول به کار بودند که ...
زندگی نامه شهید دکتر باهنر
ولادت و تحصیل دکتر باهنر شهید محمد جواد باهنر در سال 1312 در شهر کرمان در محله ای به نام “محله شهر” که از محله های بسیار قدیمی و مخروبه شهر کرمان بود، به دنیا آمد. ایشان فرزند دوم خانواده و دارای نه خواهر و برادر بود. پدر ایشان پیشه ور ساده ای بود که زندگی محقرانه ای داشت و به واسطه مغازه کوچکی که در سرگذر محله داشت امرار معاش می کرد. شهید باهنر در سن پنج سالگی به مکتب خانه ای سپرده شد ...
مادرم دوست نداشت خلبان شوم
. نه از روی شباهت بلکه اگر فامیلی ما را بپرسند، بیشتر مطمئن می شوند و از خاطراتی که از بزرگ شدن پدرم در مازندران و زمان جنگ در ایلام و کرمانشاه می گویند. مردم ایلام و کرمانشاه خاطرات مستقیمی با شهید کشوری دارند. یکبار در محل شهادت پدرم مراسمی گرفته شده بود، مردم ایلام با شور و علاقه در یک منطقه مرزی آمده بودند. طوری عزاداری می کردند که انگار پدرم همان روز شهید شده بود. یکی از عشایر نزدیک با 70 سال ...
داداش یه نخ سیگار داری ؟!
مان شدم و خانواده باید مرا جدی می گرفتند! در حالی که با چهره متعجب من رو به رو می شود، ادامه می دهد: اگر سیگاری شدید یا اینکه جزو مصرف کنندگان قلیان و مواد مخدر قرار گرفتید، به دنبال رفیق نا باب نگردید تا او را متهم کنید، مطمئن باشید وقتی کمبودی در زندگی نداشته باشید به این کارها روی نمی آورید، کمبود من جای خالی پدرم بود، کسی که می توانست من را از این کار باز دارد. *چرا سیگار؟ تا به ...
این شوخی ها را با همسرتان نکنید
یک اتفاق خیلی بد افتاده ، همسر شما نگران و مضطرب می شود، به فکر می رود ، ناراحت می شود ، در رابطه زناشویی اش کمی سرد می شود و ... البته منظورم این نیست که با یک شوخی کوچک همه چیز خراب می شود ، منظور این است که وقتی از این شوخی ها کردید کم کم عادت تان می شود و به تدریج تیشه به ریشه رابطه می زنید. - زن دوم : شب دیر به خانه می آیید ، همسرتان می گوید :"کجا بودی تا این وقت شب؟" شما هم می ...