سایر منابع:
سایر خبرها
حاج بصیر گفت امشب امام حسین(ع) با من کار دارد
کل منظورش را در آن وقت به درستی نیافتم ولی هر دو فرمانش را آویزه گوش مان قرار داده بودیم؛ آن شب دو گروهان از گردان عاشورا لشکر ویژه 25 کربلا برای عملیات انتخاب شدند، علیرضا مرادی هم از جانب واحد اطلاعات عملیات آمده بود تا راهنمای ما باشد. لحظه وداع چهره های نورانی بچه هایی که نور بالا می زدند، تو دل بروتر شده بود، صورت حاج بصیر هم دیدنی تر از قبل جلوه گری می کرد. غروب که بچه ...
تامین کنندگانی که خود تامین نداشتند
علیه کفار بعثی می پردازد، سپس با همان مسئولیت در قرارگاه نجف در حمله خیبر شرکت می جوید و در هنگام عملیات مجروح می شود ولی علی رغم اصرار همرزمانش برای بازگشت به پشت جبهه و معالجه زخم هایش، هرگز به عقب محورهای عملیاتی برنمی گردد و با تنی مجروح سنگرسازان بی سنگر را تدارک می کند. در این عملیات یاران و همسنگران حاج مصطفی یعنی شهیدان علی صبوری، جعفر صالحی، ویوسف باقی زاده به فیض شهادت نایل آمدند .او ...
شهید سیاح طاهری فرهنگ را عرصه تکلیفی خود می دانست/ مرد مبارزه با کفر بود
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس ، سخن گفتن از شخصیتی که هم نظامی ها او را دوست داشتند و هم اهل فرهنگ و هنر سخت است. سردار شهید مدافع حرم "سعید سیاح طاهری" مردی با نگاه تکلیف مدارانه بود و هرجا که احساس می کرد نیاز به حضورش است، درنگ نمی کرد. در ادامه بخش دوم ماحصل گفت و گوی ما با "کاظم فرامرزی" از دوستان و همرزمان این سردار شهید را می خوانید: ** شهادت حق حاج سعید بود ...
خوشا آنان که جانان می شناسند
اخلاقی است. این وصیت نامه ها، به تعبیر حضرت امام رحمه الله انسان را می لرزاند و بیدار می کند. شهید والامقام، حاج حسین خرّازی، در وصیت خود خطاب به ملّت شریف ایران می نویسد: از مردم می خواهم پشتیبان ولایت فقیه باشند. ان شاء اللّه ، انتقام همه مظلومان و شهدا را با مظلوم کربلا یک بار خواهیم گرفت. از تمام اقشار ملّت می خواهم، موفقیت اسلام و انقلاب و کشور را در نظر بگیرید و صبر پیشه کنید. توجه داشته باشید ...
شهیدی که مراسم عروسی اش را در سپاه برگزار کرد
. یک بار وقتی مشغول خواندن مناجات شعبانیه بودم، مسؤول دسته گفت تو که این ها را هم بلدی، از شیطنت هایت کم کن که فضای معنوی اینجا به هم نریزد. به او گفتم: این که شما این قدر ایثارگر و معنوی هستید، به این دلیل است که یقین پیدا کرده اید، یک کاری کن من یقین پیدا کنم. آن وقت دیگر دست از شیطنت و شوخی برمی دارم. پرسید چطور یقین پیدا می کنی؟ به شوخی گفتم تو در عملیات بعدی شهید شو، بعد به خواب من بیا و من آن وقت یقین پیدا می کنم. او هم لبخندی زد و رفت. در عملیات بعدی اولین نفری که به شهادت رسید، سیروس مهدی پورهمان مسؤول دسته بود که فرمانده ای مؤمن و بااخلاص بود. ...
سالگرد شهادت حاج حسین خرازی در میان استقبال مردم اصفهان برگزار شد
نکته اذعان دارند که حال و هوای حسین خرازی در عملیات کربلای پنج متفاوت بود و بیشتر برای همرزمانش دلتنگ شده بود. روایت گر جنگ و همرزم حسین خرازی عنوان کرد: هنوز بچه های لشکر امام حسین زنده هستند، به قطعه مدافعان حرم نگاه کنید که چگونه در مرز سرزمین های اشغالی یقه اسرائیل را گرفته اند. وی در ادامه افزود: باید مراقب مقام رهبری و اسلام باشیم؛ آمریکا رنگ عوض کرده است اما همه جا جنایاتش بارز ...
عکس:: اکران بادیگار در دانشگاه شاهد
نه دوستم بلکه هرکسی که حرفی میزد از فیلم می گفت و می شنیدی که چگونه حاج حیدر جای حاج کاظم قلب ها را تسخیر کرده است.سالن خلوت شد و تو اندیشه کنان غرق در این پندار که حاج حیدر هم تمام شده است یا ادامه دارد! و این شعر هم توسط یکی از شعرای عزیز دانشجو بعد از دیدن فیلم سروده شد: "تو شخصیت باش و من هم محافظت. در آغوش تو جان بسپارم به خاطرت. ...
خون سردار پل آزادسازی نبل و الزهرا شد
پدر همیشه آرزوی شهادت داشت و مردی نبود که از میدان نبرد پا پس بگذارد. او غیرت دینی داشت و نمی توانست ظلم به مسلمانان سوری و هتک حرمت به حرم اهل بیت را بربتابد. بنابراین رفت و با سربلندی دوران خدمتش در سپاه را به اتمام رساند. خیلی وقت ها پیش می آمد که ما یا آشنایان می گفتند حداقل کاری کن بچه هایت در سپاه مشغول شوند. مثل خواهرم که فوق لیسانس دارد و هنوز بیکار است. یا خود من قبل از اینکه در مشهد شاغل ...
اگر ولی خدا را تنها بگذاریم سیاه بخت می شویم/ محمدرضا قبل از شهادت، مکان تدفینش را نشان داده بود
بیگاه اطرافیان به گوشمان می رسید. عده ای می گفتند پدر بچه ها در جنگ شیمیایی شده است و عده ای هم نسبت های ناروا به حاج خانم می دادند. فرزندمان را به عشق "امام رضا" محمدرضا نامیدیم وقتی خبردار شدم که قرار است محمدرضا به دنیا بیاید، همسرم را به مشهد بردم؛ رو به حرم امام (ع) کرده و گفتم که من حسرت فرزند بر دل ندارم و به رضای خداوند راضی هستم، اما از شما می خواهم شفاعتمان کنید تا ...
بنیاد در آینه مطبوعات
. تانکهای دشمن از رو به رو می آمدند و بچه ها هم مشغول کندن سنگر بودند. فرمانده ای داشتیم به نام حسین زاده؛ دستور داد آرپی جی زنها جلو بکشند و تانکها را سرگرم کنند تا بچه ها بتوانند خودشان را آماده کنند. این شد که رفتیم جلو. تانکها، بچه ها را می زدند، طوریکه روی هوا تکه تکه می شدند. دوستی داشتم به اسم حسن که تانکها او را زدند. او جلوی من بود اما پرت شد پشت سرم. صدایش را می شنیدم که وقت شهادت ...
شب حنابندان و آغاز نبردی بزرگ
، کارهای خطرناک و سختی را انجام می داد، قدش بلند بود و هیکلی درشت داشت، می گفتیم: آسیان! تو قدت بلند است بیشتر در تیررس دشمن هستی، آخرش شهید می شوی. می خندید و می گفت: اگر قرار است شهید شوم خوب است موقع خواب شهید شوم. * انتقام با بمب شیمیایی بعثی ها برای انتقام شکست بزرگ شان، بمب های شیمیایی از نوع گاز خردل که اشک آور و سفیدرنگ بود می ریختند سر بچه ها، شیمیایی نیروها را حسابی ...
انتخابات مجلس که برگزار شد، یک ماه از شهادت حاج حسین گذشته بود...
به گزارش خبرگزاری دفاع پرس از یزد، سردار شهید محمّد حسین جوکار، در سوم بهمن 44 در خانواده ای متوسط در خیرآباد یزد دیده به جهان گشود. او اولین فرزند ذکور خانواده بود. تحصیلات ابتدائی را در مدرسه اسلامی خیرآباد گذراند، در دوران دبستان علاقه خ
راوی صادق دفاع مقدس؛به بهانه حضور کاروان های راهیان نور در مناطق عملیاتی
می کند.زخمی ها را می فرستاد بیمارستان.خیلی مشغول بود. گفتند ایشان آقای سیاف زاده هستند. بار دیگر هم زمانی بود که در همان اوایل جنگ ،قرار بود کانال آبی از شمال و غرب شهر اهواز به منطقه دب حردان کشیده شود تا با این سد آبی ،از نفوذ دشمن جلوگیری شود. در جاده حمیدیه و سوسنگرد در حال حرکت بودیم که مشاهده کردیم بلدوزرها جاده را قطع کرده و مشغول حفر کانالی هستند که بعدها سلمان نام گرفت. پیاده ...
برگزاری مراسم بزرگداشتی به برکت شهید حاج حسین خرازی
به گزارش صاحب نیوز به نقل از خبرماه، مراسم بزرگداشت سالگرد عروج شهادت گونه سردار شهید حاج حسین خرازی و جشن شکرگزاری دهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در زمان آباد برگزار می شود. این مراسم با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین انصاری پور و مداحی چایچیان امشب همزمان با نماز مغرب و عشاء در آستان ملکوتی امامزاده ابراهیم علیه السلام برگزار می شود. حسین خرازی که بود و چگونه به شهادت ...
آقای ابراهیم حاتمی کیا بادیگارد فیلم شما نیست/مخالفان بادیگارد از چه چیزی عصبانی اند؟
...> سکانس افتتاحیه فیلم وقتی چشم پزشک حاج حیدر را معاینه می کند باید بنویسم چکاپ تا از دید مخالفان بادیگارد به عقب ماندگی متهم نشویم چرا که برای اینان کلمات فرنگی نشانه ای از مدرنیته محسوب می شود دیالوگ ها را می شنویم. شغلت چیه تو حفاظتم نگهبانی؟ نه تو حفاظتم. پس بادیگاردی؟ نه محافظم. این دیالوگ حاج حیدر و دکتر همه آن چیزی است ...
شهید داود رسولی؛ معلم امور تربیتی بود
مستضعفان نیز مشغول خدمت شد. شب ها در بسیج با عشق و اخلاص خدمت می کرد و روزها در سنگر مدرسه برای تعلیم و تربیت نونهالان انقلاب اسلامی تمام سعی و تلاش خود را به کار می گرفت تاسربازانی برای اسلام و انقلاب تربیت نماید. وی با حضور داوطلبانه در جبه های نبرد حق علیه باطل و حماسه دفاع مقدس با رهبر و مقتدای خوب بیعتی جاودانه بست و در عملیات والفجر 2 در تاریخ 13/5/1362 در منطقه عملیاتی حاج عمران عراق در سجده ای خونین به اوج قله عبودیت و بندگی راه یافت و با خون خود میثاق با شهیدان کربلا را امضا کرد و به درجه رفیع شهادت نائل آمد. ...
فرزندم برای حفظ دین و دفاع از حرم حضرت زینب(س) شهید شد
خیلی تلاش می کند هنگام گفتن این خاطرات اشک نریزد، این صبوری و مقاومتش مرا به سکوت واداشته بود تا هرچه خودش دوست دارد بگوید. مادر شهید: یک هفته قبل از شهادت ایمان بی قراری شدیدی به سراغم آمده بود؛ آن شب به خانه دختر کوچکم رفته بودم، دیدم نمی توانم قرار بگیرم، عین مرغ سر کنده شده بودم. دختر و دامادم گفتند: تو همیشه این جوری هستی از دوری بچه ها خودت را می کشی، اتفاقی نیفتاده، یکی مأموریت است ...
می روم تا به مادرم برسم با تمام شرمندگی
مادرم نماز می خواند سید میلاد از مادرم می خواست که برای شهادتش دعا کند اگر ما به دوستان و آشنایان التماس دعا می گوییم برادرم فقط می گفت دعا کنید که من شهید بشوم برای هر کسی هم که می خواست دعا کند دعا و آرزوی شهادت می کرد، اگر کاری برایش انجام می دادم و می خواست از من تشکر کند می گفت ان شاءالله شهید بشوی، شهادت یکی از بزرگترین آرزوهایش بود. برادر شهید مصطفوی گفت: از وقتی که رفت تا زمان شهادت فقط ...
حسین خرازی پرورش یافته مکتب حسین(ع)
بودند . علاوه بر آن، اکثر اوقات پس از خاتمه تکالیف مدرسه، به همراه پدر به مسجد محله – معروف به مسجد سید – می رفت و به خاطر صدای صاف و پرطنینی که داشت، اذان گو و مکبر مسجد شد . حسین در زمان فراگیری دانش کلاسیک، لحظه ای از آموزش مسائل دینی غافل نبود. به تدریج نسبت به امور سیاسی آشنایی بیشتری پیدا کرد و در شرایط فساد و خفقان دوران طاغوت گرایش زیادی به مطالعه جزوه ها و کتب اسلامی نشان داد ...
سرگذشت جانبازی که عقدش را آقا خواند
. مراسم های مختلفی بوده است که توانسته ام در دیدار شرکت کنم. عقد ما را هم حضرت آقا در 13 مرداد سال 65 خوانده اند. آن موقع هم ایشان فقط برای مهریه های 14 سکه ای عقد می خواندند. قرار بود حضرت امام برای ما عقد بخوانند اما ایشان بیمار شدند و گفتند به علت کسالت، این عقد غیابی خوانده می شود. من گفتم من به نفس ایشان نیاز دارم عقد غیابی را دوست ندارم. همان موقع خواب آیت الله خامنه ای را دیدم به من ...
حجت الاسلام پروانه: برای پاسخگویی به شبهات، باید زیاد مطالعه کنید
...: اجتماع عمومی کانون بسیج مداحان یاس کبود با سخنرانی حجت الاسلام پروانه و مداحی حاج محمد فراهانی برگزار شد. در ادامه خبر متن سخنان حجت الاسلام پروانه را می خوانید: لزوم مطالعه در امر تبلیغ شما این افتخار را دارید که در کنار همه ی شغلهایی که دارید، خداوند این نعمت را به شما ارزانی داشته که مادح و ذاکر اهل بیت علیهم السلام باشید. کسی که در این کسوت و مقام قرار ...
زیارت عاشورا خواند و به حسین(ع) سلام کرد
رزمندگانی که رفتند تا جلوی دشمن را در آن سوی مرزها بگیرند و اگر حماسه و رشادت شان نبود ما باید در کرمانشاه و همدان با دشمن جنگ می کردیم. شهید محمد ظهیری هم از خیل مدافعان حرم است که کیلومترها دورتر از خانه و در غربت به شهادت رسید. سرباز امام زمان (عج) که از قافله شهادت و دوستان شهید خود عقب نماند و در روز نهم محرم و شب عاشورای حسینی در نبرد با تکفیری ها آسمانی شد. آنچه در پی می آید گفت و گوی ما ...
دُری که در روی زمین می درخشید
با او تا لحظات آخر با هم بودیم که ما بی لیاقت بودیم و در واقع برگشت داده شدیم. ** علیرضا مستحفظیان (دوست شهید) قبل از انقلاب در بازی های جوانان کشور با تیم منتخب جوانان اصفهان با مربیگری آقای حسن آقاجان و سرپرستی احمد یزدخواستی به بندر پهلوی (انزلی فعلی) رفتیم. حسن ساعت یک نیمه شب، لب دریا می رفت و روی ماسه ها "مرگ بر شاه" می نوشت. فهمیده بودند کار بچه های اصفهان است ولی نمی ...
12 چیز که زوج های خوشبخت هر روز انجام می دهند
کنار میز تختم میذاره. این چیزای کوچیکه." مراسم روزانه خاصی برای خودشان می سازند بریتنی ماری می گوید " من و شوهرم بیشتر روزها Jeopardy بازی می کنیم. امتیازهای همم نگه می داریم و وقتی این اتفاق نمی افته، یک چیزی تو روزمون کمه." در آغوش هم قرار می گیرند. ملیسا کلارک میگه "شوهر من زنگ ساعت رو 15 دقیقه زودتر از وقتی که لازمه بیدار شه می گذاره، و همه 15 دقیقه رو تو ...
خانه ی 200 ساله کیش به موزه تبدیل شد +تصاویر
از شاخه های بهم بافته نخل قرار دارد که بعد ازظهر تابستان پذیرای بزرگان محله و میهمانان بوده است. به طور کلی به خاطر جایگاه اجتماعی ویژه صاحب این خانه در کیش که به کرم و میهمان نوازی نیز معروف بوده خانه تقریبا در تمامی ایام سال پذیرای میهمان های دور و نزدیک بوده است. جدای از اتاق مجلسی که محل پذیرایی و خواب میهمانان در فصل تابستان بوده، اتاق دیگری هم در حیاط مجلسی قرار دارد که ...
بدکردن به کودکان امت، بدکردن به آینده یک امت و تاریخ است
گرسنگی آنها در کشورهای عربی را همان کسانی دانسته که باید در درجه اول حامی کشورهای و ملت هایشان باشند. او با اظهار تاسف از گرفتاری کشورهای عربی در چنگال افکار طایفه گرایانه و تاریک اندیش، نوشته است: معلوم نیست چه وقت، زمان بیدارشدن از این خواب غفلت فرامی رسد؟ چه زمانی به این جنگ ها پایان داده خواهد شد و حاکمان به فکر تأمین شرایط زندگی بهتری برای مردم و آینده ای بهتر برای نسل های بعد خواهند ...
ششم اسفند سالروزشهادت "حمیدباکری"
دیگرش را چسبید. بچه ها گریه می کردند. فاطمه هم گریه کرد. اما حمید رفت. شاید او هم در راه گریست. به یاد آخرین وداع امام حسین (ع) و درک سوزی که پیش از این وصفش را شنیده بود. حمید هم از خانواده خداحافظی کرد . رفت و حاج مهدی معاونانش را به همه معرفی می کند . اولی حمید باکری و دومی مرتضی یاغچیان . حمید باکری در حال حفاظت از پل جزیره مجنون از دست عراقیها به شهادت می رسد و یاغچیان مسئولیت او ...
آزاده رضا هوشیار این بار ناگفته های خود را قلم میزند
ناراحت بود و دلگیر؛ اما می خواست خیلی عادی جلوه کند. با او خداحافظی کردم. از کارگاه که خواستم خارج شوم،گفت: داری می ری؟! برگشتم به او نگاه کردم، گفتم: آره . با نگاهی از سر التماس و ناراحتی گفت: نرو. اشتباه می کنی. می روی اسیر می شوی. من هم با همان روحیه سرسختم گفتم: خُب مثلا اسیر بشوم، چه می شود؟! گفت: اینطوری ها هم نیست. اسارت تشنگی داره، گرسنگی دارد، سختی دارد. گفتم: گرسنگی که چیزی نیست، ادم روزه می گیرد. گفت: نه، روزه فرق می کند. اشتباه می کنی، اسارت سخت است . من که فقط به شهادت فکر می کردم، با این حرف چیزی در دلم فرو ریخت. انگار بابا می دانست که چه در انتظارم است. ...
نور امید در آسمان ایران
تایید عقل و منطق نیست چون مردم هاشمی را دوست دارند و هاشمی هم نظام را دوست دارد. دست از بغض و کینه بردارید که این روش روزی جلوی کسانی که از آن به نفع تفکر خودشان بهره بردند را خواهد گرفت. روحانی همراه با هاشمی حسن روحانی هم در رتبه دوم قرار گرفت تا نشان دهد خط میانه برای ملت با ارزش تر از جناح های سیاسی است و آنها مسیری را انتخاب می کنند که به دور از چالش های سیاسی و نتیجه آن ...
یادداشتی برای "کوچه بی نام"
هاتف علیمردانی تا به حال 5 فیلم بلند داستانی را کارگردانی کرده است .تقابل طبقات اجتماعی و بر خورد آدمهایی با فرهنگهای مختلف مضمون مورد علاقه و تکرار شده در اثار قبلی اوست.علمیردانی در "کوچه بی نام" هم به مشکلات طبقه ی کارگر و تقابلش با زندگی مدرن شهری می پردازد جایی که خطوط قرمز عرفی و اخلاقی سنتی مورد پرسش قرار می گیرند. حاج مهدی (فرهاد اصلانی) کاسب محلی سنتی و اهل مسجدی است که با 2 ...