سایر منابع:
سایر خبرها
می دادم. قصاص برای قاتل پس از محاکمه با توجه به درخواست از سوی معاون اول قوه قضائیه متهم به قصاص نفس محکوم شد . اما ماجرا به همین جا ختم نشد و متهم خوش اقبال پای چوبه دار درجریان پیگیری های شعبه ششم اجرای احکام دادگستری البرز درخواست صلح را مطرح کرد و متهم از پای چوبه دار جان سالم پایین آمد و بار دیگر درحالی در شعبه یکم پرونده این متهم روی میز قضات دادرسی شد که ...
... تصویر ثبت شده از مجرمی که به مرگ محکوم شده است. مجرم به توپ بسته شده و لحظاتی بعد توپ شلیک شده است.مجازات اعدام به روش های مختلفی در دوران قاجاریه وجود داشت. از جمله سر بریده، دار زدن با طناب و بستن مجرم به توپ. به توپ بستن مجرمان نخستین بار در دوران انکیزاسیون و در پرتغال دیده شد. امپراطوری گورکانی که با پرتغالی ها روابط تجاری و دیپلماتیک گسترده داشت این شیوه را در مجازات مجرمان ...
284 مددجو از زندان های استان و سازش هزار و 390 فقره پرونده در شعب ویژه زندان و آزادی 9 محکوم به قصاص نفس از چوبه دار گردیده است. وی یادآور شد: همچنین با اجرایی شدن پویش به عشق امام رضا (ع) می بخشم تاکنون تعداد 916 فقره پرونده در شعب ویژه زندان منجر به صلح و سازش شده و 8 محکوم به قصاص نیز از طناب دار رهایی یافته اند و 287 زندانی از زندانهای استان به آغوش گرم خانواده های خویش بازگشتند. ...
بلکه به دستوری می اندیشیدند که آرمان مشروطه را می خواست بر باد دهد و برای آن که نشان دهد قصد ندارد کوتاه بیاید همان شب یا بامداد روز بعد و در مقابل چشمان محمد علی شاه دو رجل برجسته - میرزا جهانگیر خان شیرازی و ملک المتکلمین- را در باغ شاه بر دار کردند. اولی روزنامه نگاری بسیار مشهور بود که به خاطر روزنامه اش خود نیز به صور اسرافیل شهرت داشت. این روزنامه محمد علی شاه را از اِعمال استبداد ...
.... زیرا که نه تنها از ملک موروث خویش محروم ماند، بلکه ایل و قبیله و عشیره و خانواده او تمام بر باد رفت و بیش تر خانواده او را بعد از فرار امیر بخارا به قتل رسانید . به هر حال محمدحسین خان مروی با دلی شکسته به تهران رسید. رفتار کریمانه دربار و شاهزادگان قاجار و حمایت های بی بدیل پادشاه از او نیز نتوانست روح خسته اش را آرام کند و محمدحسین خان خودش را فردی ستمدیده می دید. فتحعلی شاه شخصاً ...
بهشت زهرا (س) بود که اصل ماجرا برای مان روشن شد. جوان هایی برای تشییع جنازه بر سر مزارش آمده بودند که هیچ کسی حتی از اهالی محله هم آنها را نمی شناختند. بعد از پایان مراسم آنها جلو می آمدند و تسلیت می گفتند. یکی از اصفهان آمده بود و زن و شوهر جوان و طلبه ای از ساری خودشان را برای شرکت در مراسم به تهران رسانده بودند. جواب سؤال های مان را گرفتیم. آنها می گفتند ما از هم گروهی های آقاطاها هستیم و وقتی ...