سایر منابع:
سایر خبرها
حرم حرکت کردیم و امام رضا علیه السلام را بعد از چند سال با شوق و شور زیاد زیارت کردیم. زمانی که من را با ماشین سپاه به محل خودم رساندند دیدم که جای سوزن انداختن نبود و مردم محل و اقوام به استقبال آمده بودند. حدود 27 راس گوسفند ذبح کردند و تا یک هفته مشهد و مردم فریمان و روستای دایی بزرگم تربت جام خرج می دادند، ولی الان پیر فرسوده و زوار در رفته شدیم کسی تحویل نمی گیرد. من مجرد ...
حسین علیخانی بود. با پذیرش قطعنامه 598 و پایان یافتن جنگ تحمیلی، شهید علیخانی ماندن در سپاه را برگزید و در سال 1368 به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و لباس سبز و مقدس پاسداری را بر تن کرد. در این مدت در رده های مختلف سپاه و بسیج خدمت کرد و بعد از اخذ دانشنامه ی حقوق به عنوان کارشناس حقوق در یگان های مختلف سپاه مشغول خدمت شد. یکی از اهداف بزرگش دفاع از حرم حضرت ...
و توجه به شفافیت، رعایت اصل بی طرفی مجریان انتخابات، افزایش مشارکت، دعوت از همه گروه ها و دقت در سواری ندادن به نمایندگان کنونی و سابق مجلس در آستانه انتخابات بود که عین عقل و شرع و قانون است. باید از مردم خواست به 200 نماینده ای که متعرض وزیر کشور شده اند، رای ندهند. افسوس که شفافیتی در کار نیست. این حجم از وقاحت باور نکردنی است. اینها اگر در زمان امام علی (ع) می بودند به حضرت به خاطر ...
در جلسه ای تأکید می کند، شبهه شناسی در حوزه های علمیه درست پیش نمی رود، یک فکری کنید، آقا گزارشش را دارد، ولیکن نکته کجاست، نکته همینجاست که آن به قول استاد که فرمودند آن دیگری که اینجا دارد به این نظام فرهنگی به این لایه های فرهنگ حمله می کند، درست تحلیل نشده است! حوزه های علمیه دریافت شان از کسانی که دارند به این لایه های متفاوت حمله می کنند، درست نیست. شاید حضرت آقا بیشتر در مخاطب شناسی که ...
ای فراهم می کند، بدون اینکه این طلبه ها بدانند آنجا وضعیت دینی مردم چطور است؟ نکات قوت وضعف شان چیست؟ چه تخصصی لازم است؟ چه باید بیان شود؟ پارسال چه موضوعاتی بیان شده است؟ چقدر موفق بوده؟ یعنی اینها نگاه تخصصی است، مانند وقتی که نبض بیمار در دست پزشک است و آزمایش روی او انجام می دهد، متوجه می شود این فاکتورها این عناصر خونی، این عناصر بیماری، این ویروس وجود دارند و بعد داروهای مورد استفاده را بررسی ...
) است و ناگهان پشت سر او زنانی را دیدم که بر شتران بدون جهاز سوارند. به اولین نفر آنان، نزدیک شدم و عرض کردم: ای دخترک، تو کیستی؟ گفت من سکینه دختر حسینم. گفتم: حاجتی داری؟ من سهل بن سعد هستم. جد تو را دیده ام و سخنش را شنیده ام. گفت: ای سعد! به کسی که این سر به دست او است بگو: سر را جلوتر ببرد تا مردم مشغول تماشای آن شوند و چشم شان به اهل بیت رسول الله(ص) نیافتد. سهل می گو ...