سایر منابع:
سایر خبرها
خانمم بهم شک کرده بود و هر چی قسم میخوردم قبول نمیکرد/ کار خدا را ببین آخرش مچ دست خودش رو با دوست پسرش ...
فروش لوازم قدیمی از من اجازه نمی گرفت تا این که حدود چهار سال قبل یک گوشی هوشمند خرید و با ورود به شبکه های اجتماعی روزگار مرا سیاه کرد از آن روز به بعد با حجاب و آرایش نامناسب پشت فرمان می نشست و برای تغییر دکوراسیون منزل پول های زیادی را هزینه می کرد. دیگر به رفتارهایش مشکوک شده بودم تا این که سال گذشته روزی که به آرامی وارد منزل شدم صدای همسرم را شنیدم که تلفنی با فردی در آن سوی خط ...
نوعروس 42 ساله در شکنجه گاه شوهر
سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: آخرین فرزند خانواده 8 نفره هستم که از استان خراسان شمالی به مشهد مهاجرت کردیم. پدرم بنای ساختمانی بود اما درآمد خوبی داشت به طوری که چند مغازه و منزل خرید و به اجاره واگذار کرد. من هم در این شرایط تا مقطع دیپلم درس خواندم اما هنوز با امتحانات پایان سال درگیر بودم که روزی پدرم از داربست سقوط کرد و خانه نشین شد. بعد از ...
مرگ زیر تیغ مستی!
کرده بود تا کسی از دوستانش با او تماس نگیرد اما به ناچار جواب یکی از دوستانش به نام س را داده بود چون او می دانست که م در خانه است و در خانه را باز نمی کند بالاخره من هم به خانواده ام دروغ گفتم و راهی منزل م شدم. آن شب علاوه بر س مرد میان سال دیگری هم که او را دایی صدا می زد آن جا آمدند و من برای آن که پای بساط عرق خوری نباشم به داخل اتاق رفتم اما ساعت از 2 بامداد گذشته بود که آن ها از م خواستند ...
مرد عصبانی: زنم را کشتم چون خیلی وسواس داشت!
می شست و تی می کشید. من دچار مشکل پروستات بودم هربار دستشویی می رفتم و برمی گشتم همه لباسهایم را باید در می آوردم همسرم آن را دوبار می شست و بعد هم خودم را می شست و آب می کشید. وضعیت خیلی بدی پیدا کرده بودم. تا اینکه روز حادثه به دستشویی رفتم و برگشتم. همسرم وقتی که دید من روی صندلی نشستم و بخشی از لباسم خیس است فریاد زد که همه خانه نجس شد و دوباره با من دعوا کرد. آنقدر عصبانی شدم که دیگر نتوانستم ...
پیرمرد هوسباز 7 زن گرفت/تجدید فراش دوباره!
بعد از دو ماه ، دو زن دیگرش را لو داد. در این میان یکی از همسران عیسی وقتی متوجه ماجرای ازدواج شوهرش با من شد، شرط ادامه زندگی با او را به طلاق من گره زد. در همین وضعیت همسرم با جعل سند، صیغه نامه یک ساله ای را که مدعی بود از محضر ازدواج آورده است به من داد و من هم به خاطر اعتماد بیش از حد به او آن را امضا کردم ولی از پنج ماه قبل، او دیگر هیچ هزینه ای برای زندگی به من نپرداخت و مرا برای ...
مادر دهه هشتادی الگویی برای یک جامعه
انگار هفت هشت ماهه هست، بازی مادر و سه بچه بزرگ تر را بر هم می زند. قرار شد ما تماس تصویری را قطع کنیم تا مرد خانواده دست به کار شود و مادر و بچه ها میزبان اولین تصویر گزارش ما در حیاط خانه شوند. این روز ها که بسیاری از زوج های جوان منتظرند تا همه امکانات چفت هم شود و چند سال بعد از ازدواج تازه به فکر بچه دار شدن می افتند. شنیدن ماجرای زندگی فاطمه شریف زاده ؛ جوان ترین مادر ایرانی خالی از لطف ...
شلیک مرگبار به داماد خانواده با اسلحه
گلوله به شدت زخمی شده بود که به بیمارستان منتقل شد اما ساعتی بعد به خاطر شدت جراحات جان سپرد. با مرگ مرد میانسال ماموران به تحقیق پرداختند و دریافتند وی مقابل خانه اش در درگیری با 2 مرد جوان کشته شده است. با افشای این ماجرا ماموران در نخستین گام از بررسی ها به پرس و جو از مریم، همسر قربانی پرداختند. ردپای زن معتاد وی گفت: خواهرم میترا به مواد مخدر اعتیاد دارد وشوهرم ...
قتل هولناک کودک 4 ساله به دست مادر/ می خواستم با یک مرد پولدار ازدواج کنم!
شامگاه سوم شهریور امسال زن جوانی با مراجعه به پلیس از گم شدن پسر 4 ساله اش به نام کوشا در کوی ملت اهواز خبر داد او گفت: من چند سال قبل از همسرم جدا شدم اما حضانت پسرم با من بود. حدود ساعت 9 شب پسرم را به خانه پدربزرگش بردم و او را مقابل در خانه پیاده کردم و رفتم اما پسرم به خانه آنها نرفته و گم شده است. پس از این شکایت در حالی که عکس پسربچه در فضای مجازی منتشر شده بود تا ...
زن هوس باز باعث مرگ شوهرش شد!
شدیم تا آنها از خانه خارج شدند و بعد هم جلوی آنها توقف کردیم اما میثم سوار ماشین ما نشد که مجبور شدیم به زور او را سوار کنیم و به بیابان های خاتون آباد بردیم. پس از بستن دهان و دست و پای او چند ضربه با سنگ به سرش زدیم و او را به سطل زباله ای انداختیم و رفتیم. در ادامه رسیدگی به این پرونده متهم دیگر به جایگاه رفت و اظهار کرد: من آن شب ضربه ای به مقتول نزدم و خسرو به تنهایی او را ...
از خیانت به شوهرم پشیمانم/ چند شب تا صبح با دوست پسرم بودم!
...> من عاشق او شده بودم و به خاطر این عشق از شهر خودم راهی تهران شدم همسر بیمارم را فریب دادم و مثل یک همسر چندین روز در کنار ندیم بودم و او مرا درست مثل یک وسیله مصرفی دور انداخته بود. سرخورده و شرمنده به شهرم بازگشتم و درست زمانی که تصمیم گرفتم گذشته را جبران کنم و با پنهان کردن خیانتم به زندگی با همسرم ادامه دهم او نیز بر اثر بیماری درگذشت. فکرش را بکنید در آخرین روزهای زندگی همسرم به ...
خواسته های غیر متعارف مرد از همسر جوانش /حیف اسم مرد که به همسرمن گفته بشه!
سرشکستگی می کردم و به اوضاع اقتصادی خودم افسوس می خوردم. تا این که روزی سالومه از من خواست در شرکت تجاری برادرش مشغول کار شوم. اگرچه حقوقش اندک و ناچیز بود اما به دلیل آن که طعم بی پولی را چشیده بودم از پیشنهادش استقبال کردم. دو سال بعد از این ماجرا در حالی که تحصیلاتم به پایان رسیده بود، سالومه مرا برای برادرش خواستگاری کرد. انوش که از وضعیت مالی پدرم خبر داشت، منزلی در بهترین ...
چرا قهرمان کاراته سارق شد؟ l دستگیری دزدی که هکر برتر آلمان بود l انکارهای عجیب پیانیست سارق
اداره کردن زندگی را ندارم. دختری که عاشقش بودم با مرد دیگری ازدواج کرد و این اتفاق باعث شد تا دچار افسردگی شوم. ناچار شدم سرقت کنم تا زندگیم تکان بخورد و به فامیل هایم نشان بدهم که من هم می توانم پولدار شوم اما فکرش را نمی کردم دستگیر شوم و اینچنین آبرویم برود. چه شد که دستگیر شدی؟ یک شب رفته بودم مهمانی خانه دوستم. در آنجا خوابم برد و چون فکرش مشغول بود شروع کردم به هذیان گویی ...
متهم: حق من نبود قاتل شوم!
اعتراف گرفتی؟ یک شب بعد از حادثه در بازداشتگاه پدرم به خوابم آمد. او دوباره مرا دعوا کرد. از ترس بدنم می لرزید و دست هایم یخ زده بود. صبح که بیدار شدم تصمیم گرفتم اعتراف کنم که متوجه شدم برادرم همه ماجرا را برای پلیس برملا کرده است. پدرم مردی بداخلاق بود که همین باعث شد من دست به این کار بزنم و از آرزو های دختری 22 ساله که دنبال درس خواندن و کار کردن بود، دور شوم. این حق من نبود که قاتل شوم و در زندان بمانم. ...
سالها برای شوهرم نقش بازی کردم اما آخرش متوجه شد / او حاضر نیست دیگه با من زندگی کند!
اما اکنون بعد از هفت سال زندگی مشترک همه پنهان کاری هایم لو رفته و شاهین درحالی قصد دارد مرا طلاق بدهد که متوجه شده است پسری 26 ساله دارم و ... بیشتر بخوانید: وارد منزل شدم صدای زنم را شنیدم که ... عشق های مثلثی چیست؟ روش های پیشگیری از رابطه مثلثی یا سه نفره آزار جنسی یک زن در ماشین | اجرای حکم اعدام همسرم عاشق دلباخته خواهرم شد!/ خواهرم ...
مرد خیانتکار از زنش رکب خورد / سرنوشت مرد شکاک که زندگی اش را باخت + جزییات
رد دادم. هر چه سعی می کرد مرا سر عقل بیاورد فایده ای نداشت. به توصیه برادر بزرگم او را در منگنه گذاشته بودم و بی خود و بی جهت روی اعصابش راه می رفتم. سر همین مسائل هر روز بگو مگو داشتیم و دعوا می کردیم. خودم هم عصبی شده بودم. دختری که با زنم شده بود با این وضعیت کمتر به من توجه می کرد. توی خودش بود. با این حال و هوا و در حالی که حواسم شش دانگ جمع بود همسرم دست از پا خط نکند در ...
فکرش هم نمی کردم همسرم به من خیانت کنه/ اما از آن بدتر رابطه نامشروع با خواهرم و.. +جزییات
غیرمتعارف است به گونه ای که یک شب به طور اتفاقی از خواب بیدار شدم و او را مقابل اتاق خواهرم دیدم. پیمان که دست و پایش را گم کرده بود در برابر نگاه های متعجب من گفت: صداهایی از اتاق شنیدم و تصور کردم دزد به خانه آمده است. خلاصه رفتارهای عجیب او به جایی رسید که روزی تصاویر زننده ای از خواهرم را در گوشی پیمان دیدم وتازه فهمیدم که باید از ارتباط بیشتر او با حمیرا جلوگیری کنم. ...
لو رفتن خیانت شوهر به همسر باردارش در خواب
بین آن ها نیز بی نتیجه ماند چرا که مادرم ادعا داشت همه سرمایه اش را برای مادر مرحومش هزینه کرده است. بالاخره این اختلافات به جایی رسید که من در سن 19 سالگی و در حالی از شهرام طلاق گرفتم که هنوز زندگی مشترکمان آغاز نشده بود. یک هفته بعد از طلاق تصمیم گرفتم به تحصیلاتم ادامه بدهم به همین دلیل در یک مدرسه شبانه ثبت نام کردم. اما روز اول که عازم کلاس درس بودم با پسر جوانی در خیابان آشنا شدم و در طول ...
به خاطر آن نامرد بیخیال دوست پسرم شدم/ ناصر خیلی نامردی در حقم کرد و...
ادامه داشت که من در سن نوجوانی از سخت گیری های مادربزرگم خسته شده بودم. او حتی رفت و آمدهایم را زیر نظر داشت و نمی گذاشت با دوستانم بیرون بروم. در همین روزها با دختری به نام نوشین آشنا شدم. او که دختری جذاب، زیبا چهره و بسیار خوش بیان بود مرا شیفته خودش کرد، به طوری که هر روز کنار دیوار دبیرستان منتظرم می ماند تا با یکدیگر مسیر خانه را طی کنیم. از آن روز به بعد با اعتماد به نفسی که از ...
شوهرم پولدار بود، اما چیزهای دیگری از من می خواست...
زن جوان توضیح می دهد چگونه رویای ازدواج با مردی ثروتمند زندگی او را تباه کرد. به گزارش وقت صبح به نقل از خراسان، آنقدر سختی ها و مشکلات مالی خانواده ام را با همه وجود احساس کرده بودم. که تصمیم گرفتم به هر طریق ممکن با یک جوان پولدار ازدواج کنم تا زندگی راحتی داشته باشم. اما بعد از 3 سال در حالی راضی به طلاق شدم که او چاقویی را زیر گلویم گذاشت و ... زن 20ساله در حالی که مدعی ...
نقشه شهرزاد برای تصاحب اموال مرد کارخانه دار | دستور ربودن شوهر ثروتمند با آمبولانس خصوصی
هایی در آنجا تنهاست و فرصت خوبی برای اجرای نقشه است. اظهارات این مرد کافی بود تا شهرزاد دستگیر شود. او در بازجویی ها گفت: شوهرم از مشکلات روحی و روانی رنج می برد و من بارها از او خواسته بودم تا خودش را درمان کند. همسرم اما زیر بار نمی رفت و حاضر نبود به روانپزشک مراجعه کند. به همین دلیل تصمیم گرفتم افرادی را اجیر کنم تا همسرم را به مرکز روانی انتقال دهند. وی ادامه داد: برای ...
تجاوز رمال شیاد به بهانه خروج همزاد از بدن دختر جوان/ آزار شیطانی در خانه و حضور خانواده+جزییات تکاندهنده
شکایتش برایم حرف بزند. پوزخندی می زند و می گوید: منظورتان این است که از حماقتم تعریف کنم؟ باشد بنویسید؛ بنویسید چطور با دست های خودم این بلا را به سرم آوردم. 30ساله هستم و مجرد و بعد از گرفتن مدرک فوق لیسانس در یک شرکت خصوصی مشغول به کار شدم. منزل ما در یکی از محلات مرفه نشین تهران است. یکی از تفریحات مورد علاقه من و دوستانم فال گیری بود. یعنی کافی بود کسی آدرس و شماره یک فال گیر ...
نقشه تصاحب اموال در دست همسر مرد کارخانه دار
چند روز قبل زنی به مأموران پلیس تهران خبر داد که شوهرش گم شده است. او گفت: شوهرم مردی کارخانه دار است و وضع مالی خیلی خوبی داریم. همسرم امروز برای رفتن به کارخانه از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. هرچه هم با گوشی تلفن همراهش تماس می گیرم، تلفنش خاموش است. ساعتی بعد از رفتنش به کارخانه بود که به گوشی تلفن همراهش زنگ زدم، اما خاموش بود. بعد با دفترش تماس گرفتم که منشی اش گفت هنوز به محل کارش نرفته ...
شوهرم متوجه خیانت من شد
ابتلا به کرونا مواد مخدر مصرف کنیم! ما هم که برای فرار از این ویروس مرگبار دست به هرکاری می زدیم، توصیه احمقانه او را باور کردیم و بدین ترتیب طولی نکشید که من و جلال گرفتار اعتیاد شدیم. از سوی دیگر نیز ارتباط من و اصغر(فروشنده مواد مخدر) در فضاهای مجازی ادامه یافت و به ابراز عشق و علاقه انجامید، ولی مدتی بعد شوهرم از طریق پیامک های ارسالی من از این رابطه عاطفی باخبر شد و به شدت مرا کتک زد. من که ...
شوهر زن جوان در ازای 700 هزار تومان همسرش را در اختیار سه مرد قرار داد/ قتل همسر به خاطر رفتارهای ....
12 ساله که بودم به خاطر آزار های برادرم از خانه فرار کردم.شب ها در پارک می ماندم تا اینکه با عباس آشنا شدم و ماجرای زندگی ام را برایش تعریف کردم. او قول داد مرا کمک کند و شش ماه بعد به عقد موقت او درآمدم. متهم در ادامه گفت: عباس گفته بود قبلاً اعتیاد داشته و ترک کرده است، اما بعد ها فهمیدم دروغ گفته و کراک مصرف می کند. این آخر ماجرا نبود و هنوز چند روزی از زندگی ما نگذشته ...
مهریه سودابه خانم دارالقرآن محله شد
خانه اش استراحت می کند ولی با این حال خانه او هنوز هم گرم تلاوت های قرآنی است. ازدواج در 13 سالگی کوچه پسکوچه های محله جوادیه برای سودابه بهرامی یادآور خاطرات زیادی از دوران کودکی است. وی در این باره می گوید: در محله جوادیه به دنیا آمدم. در آنجا بزرگ شدم و بعد از ازدواج به محله اسنفدیاری آمدم. 13 ساله بودم که با مرد مؤمن و باخدایی ازدواج کردم و حاصل ازدواج ما 3 فرزند است. یک دختر ...
جنایت سیاه پسر ناشناس/ او اجیر شده بود که به مهسا تجاوز کند
آگهی فروش داده بودیم تا این که یک روز در غیاب همسرم دو نفر برای بازدید به خانه مان آمدند . چند روز بعد یکی از آن ها که بعدها متوجه شدم پیام نام دارد مقابل در خانه مان آمد و گفت قصد دارد از داخل خانه عکس برداری کند . من مخالفت کردم و به او گفتم از داخل خانه عکس می گیرم و عکس ها را از طریق اینترنت برایش ارسال می کنم .بعد از این ماجرا مزاحمت های پیام شروع شد .او مدام در فضای مجازی برایم مزاحمت ایجاد ...
شرط ازدواج مان ختم قرآن بود
آقا را با جان و دل گوش می داد. به وقت دلتنگی حالا که با خودم مرور می کنم می گویم چرا فرصتی نشد تا من از همسرم حلالیت بخواهم، اما او همیشه می گفت خانم حلالم کن. روز هایی که دیگر قدرت تکلمش را از دست داده بود برایم می نوشت و در نوشته هایش هم بچه ها را بسیار توصیه می کرد. می نوشت؛ مراقب آوین باش. من در کنارش خوشبخت بودم. حالا نبودنش مرا به روز های گذشته می برد و حسرت لحظاتی را می خورم که با او بودم و نتوانستم کاری برایش انجام بدهم. وقتی دلتنگش می شوم گریه می کنم، می روم سر مزارش و به عکسش خیره می شوم. فکر می کنم او هم مرا نگاه می کند و پاسخ حرف هایم را می دهد. ...