سایر منابع:
سایر خبرها
جنایت به خاطر خرید گوشی تلفن همراه
به گزارش جام نیوز ، ساعت 15 و 30 دقیقه چهارشنبه 19 اسفند امسال، قتل مرد 29 ساله ای در مغازه موبایل فروشی به پلیس اعلام شد. با دریافت خبر، کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی استان اصفهان راهی محل شدند و با جسد پسر جوان در مغازه اش مواجه شدند. بررسی های اولیه متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ را ضربه جسم تیز و برنده ای مانند چاقو به گردن نشان داد. به دنبال مرگ مرد جوان،تحقیقات برای ...
توطئه زنانه برای قتل شوهر
پلیس جنایی منتقل شد و مورد بازجویی قرارگرفت تا این که پس از چند روز سکوت خود را شکست و به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت همسرم اعتیاد داشت و حاضر به ترک آن نبود. همین موضوع باعث شده بود با هم درگیری داشته باشیم. دامنه اختلاف هایمان گسترده شده بود. شوهرم فقط به مصرف موادمخدر فکر می کرد .در ادامه تحقیقات از این زن مشخص شد، وی دیگر نمی توانسته به این زندگی ادامه دهد. حتی چند بار بحث ...
جزئیات کتک کاری یک خبرنگار مقابل خانواده اش بخاطر مسایل انتخاباتی
ساعت 14 قطعی کردیم. ماشینم را در خیابان مجاور خیابان شهید کشتگر (دانش) پارک کردم. در حالیکه همسرم و دو دخترم در ماشین بودند. از خودرو پیاده شدم و به سمت محل قرار حرکت کردم. با شخص تماس گیرنده تماس گرفتم و جویای محلشان شدم. گفت همین الان از بانک خارج می شوم. برای خودم هم مشکوک بود این وضعیت ولی چون طرف با رویی باز و صمیمانه با من مواجه شد، قدری از استرس و نگرانی ام کاسته شد. عطایی گفت ...
آمانسیو اورتگا؛ کارگرزاده میلیاردر
...> اورتگا در سال 1975 همراه با همسرش، رزالیا مرا، اولین فروشگاه Zara خود را افتتاح کرد. دلیل این نامگذاری این بود که اسم مورد علاقه و منتخب آمانسیو یعنی Zorba پیش از آن توسط کمپانی دیگری انتخاب شده بود. Zorba نام پسر با ریشه یونانی است که معنی آن این است: هر روزت را زندگی کن . اورتگا در سال 1985 کمپانی بزرگ Inditexara را تاسیس کرد که شرکت مادری برای برند Zara و سایر فروشگاه های زنجیره ای دیگر ...
انتقام مرگبار پایان رابطه شیطانی
... خیلی ناراحت شدم محتوای پیامک هایی که در گوشی بود، نشان می داد آنها مدت هاست با هم رابطه دارند و سعید عاشق زن من است. نمی توانستم این وضعیت را تحمل کنم. بعد از چند روز درگیری تصمیم گرفتم زنم را طلاق بدهم؛ هرچند گل بهار مدعی بود به او تجاوز شده، اما حاضر نبودم دیگر زندگی با او را تحمل کنم. با پدرزنم تماس گرفتم و گفتم بیا دخترت را ببر من دیگر با او زندگی نمی کنم. فردای ...
توبه کردم، دیگر سرقت نکنم
.... نگاه به گذشته سیاهم نکنید. یک روز ممکن است تکان بخوری و توبه کنی. من به خاطر مادرم و خودم توبه کردم. همسرم هم می داند دزد بوده ام اما توبه من را قبول کرد و با هم عقد کردیم. امیدوارم خدا هم توبه مرا بپذیرد. وقتی توبه از دل باشد دیگر سرقت نمی کنی. توبه زبانی فایده ندارد. گفتنی است بعد از بررسی سوابق متهم و با توجه به این که هیچ مال سرقتی از او به دست نیامد، رضا و دوستش از سوی بازپرس دادسرای ویژه سرقت آزاد شدند. - جام جم ...
جدایی به خاطر پدرزن آبدارچی
.... هرچه به او می گفتم این دور از انسانیت است فایده ای نداشت. پدرام می گفت جلوی همکارانش از این که داماد پدرم است خجالت می کشد. تازه آن وقت متوجه شدم پدرام آنقدرها هم که نشان می داد مهربان و منطقی نیست و اگر چیزی به ضررش باشد، حاضر است دل یک انسان را بشکند و مانع این ضرر شود. الان سه ماه است دارم تحمل می کنم و دیگر طاقت توهین های پدرام به پدرم را ندارم و می خواهم برای همیشه ...
رقابت سنگین در بازار پوشاک شب عید
نداشته است. اگر در سال گذشته نیز بحث از واردات و تضعیف تولید بود، امسال نیز باید همان حرف ها را تکرار کرد ولی در بازار ما با افزایش واردات کالای خارجی مواجه نیستیم و وضعیت مانند گذشته است. فروشندگان و کسبه فعال در بخش لباس و کفش اما نظرات متفاوتی از این داشتند. کفش حرکت می کند؟ محمدرضا معیری پایین تر از میدان بهارستان یک کفش فروشی دارد. او خود سال ها تولیدکننده بوده و بااین ...
دختری که بازیگر نقش پسر شد/ باور کردم اصغر هستم نه آزاده
موها و ظاهر زنانه ام بگذرم و برای رسیدن به اصغر فرشته فیلم خیلی تلاش کنم، بسیار خوشحال بودم زیرا اولین تجربه بازیگری ام با یک فیلم متفاوت و نقشی متفاوت رقم می خورد. وی درباره چگونگی آماده شدن برای ایفای نقش یک پسر عنوان کرد: من عاشق سینما هستم، عاشق بازیگری هستم و کسی که عاشق است بی شک باید بداند که عشق همیشه و در همه حال همراه با سختی بوده است. من می دانستم راه دشواری در پیش دارم، تمرین های سختی ...
فرهنگ در رسانه
توسط استاد به او آموخته می شود اقناع نشود. این مطالبه گری باید در حوزه مد و لباس شکل بگیرد تا بتوانیم روز به روز پیشرفت کنیم. ایران/در نشستی با هیأت امنای بنیاد رودکی صورت گرفت تأکید جنتی بر حمایت از مجتمع های فرهنگی هنری استان ها حمایت از مجتمع های فرهنگی هنری مستقر در استان ها و شهرستان های سراسر کشور باید مورد توجه قرار گیرد و این گونه حمایت ها تنها معطوف به ...
بیهوشی مردان ثروتمند در انباری زوج جنایتکار
رو شدم. وقتی تماس گرفتم، زنی بود که از من خواست همدیگر را ملاقات کنیم. من هم با او قرار گذاشتم؛ وقتی سر قرار رفتم با هم به پارکی رفتیم و مشغول صحبت شدیم. این زن فلاکس چایی آورد و گفت داخلش نسکافه است. او برایم نسکافه ریخت و من هم آن را خوردم. بعد از آن بلند شدم که داخل خودرو بروم، اما دیدم که خودروی پرادوی من پنچر شده است. می خواستم پنچری آن را بگیرم که ناگهان بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم دو روز ...
من بی گناه بودم
خوبی گرفته نمی شود. یک نفر اجازه پخش کلیپ دارد و یکی ندارد. یکی می تواند کنسرت بدهد و یکی نمی تواند و. . . شرایط برای همه یکی نیست. من بی گناه بودم قطعا دوری چند ساله من خودخواسته نبود. هیچ کس نمی خواهد آنچه با تلاش ساخته و به دست آورده را خراب کند. شاید در یکسری اتفاقات مقصر بودم اما جاهای بسیاری بی گناه بودم و در حقم اجحاف شد. مرا به خاطر چیزهایی ممنوع الکار کردند که الان ...
روایت دختر تبریزی از معجزه ای به اسم "شهدا": عاشق شده ام!
... ، هق هق گریه امانم نمی داد، گریه کردم و خاک را دیدم که غرق در اشک های من شد و آنگاه بود که من کربلایی شدم... من آنجا از حسین دوباره آغاز شدم، آنجا عطر سیب را از نفس های زخمی خاک گرفتم، من به آرزویم در غربت غروب شلمچه رسیدم و شهدا مرا شرمنده مهربانی شان کردند... گریه امانش نمی دهد ولی دوست دارم باز هم برایم بگوید... ائل/ در مورد این روزهاتون بگویید. من ...
خانه ای که ایمان را از من گرفت
خودش بود ،آدم خوب و درست کاری بود اما یک دنده و لجباز بود . اگر بر سر دنده لج می افتاد دیگر قادربه متقاعد کردنش نبودیم همین لجبازی پدرم و عشق به فرزند کار دست من و همسرم داد. یک روز پسرم هوس توپ بازی زد به سرش با توپ خود به در دیوار می کوبید .که اعتراض پدر و مادرم را به دنبال داشت من هم از پدر و مادر دلخور می شدم که فرزند مرا دوست ندارند و به او خرده می گیرند.این بگو مگو ها ...
دستگیری دزد حرفه ای هنگام شکار کبوتر!
گفتند چکار می کنی و دستگیرم کردند. از سرقت ها چقدر به جیب زدی؟ دقیق یادم نیست اما چند میلیون می شد. وسایل سرقتی را کجا می فروختی؟ در شهریار به مالخرها می فروختم. بعد از آزادی باز هم سرقت می کنی؟ نه، توبه می کنم که دیگر هیچ کار خلافی انجام نمی دهم حتی اعتیادم را هم کنار می گذارم به خاطر اینکه من دختر دارم. آخرین حرف؟ به همه می گم که کار خلاف انجام ندهند و از راه حلال کسب درآمد کنند که خلاف آخر و عاقبت ندارد. ...
قتل شوهر برای نجات از رفتار غیراخلاقی
به نرگس که رسید، او زندگی پردردش را شرح داد و گفت: وقتی 18سالم بود به خاطر اتفاق تلخی که در مورد من توسط یکی از اعضای خانواده ام افتاد، خانه پدری را ترک کردم و به تهران آمدم. مدتی زندگی بدی داشتم و در پارک می خوابیدم تا اینکه با شاهرخ آشنا شدم. ما با هم در پارک آشنا شدیم. او اول خیلی با من مهربان رفتار می کرد و همین هم باعث شد به او اعتماد کنم و داستان زندگی ام را گفتم. شاهرخ به من گفت با من ...
آرش برهانی: مصاحبه می کردم فیکس استقلال می شدم!
در لیگ هم در صدر جدول قرار داریم و یکی از شانس های مسلم قهرمانی هستیم. از نظر غیرفوتبالی هم باید بگویم خدا را شکر همه چیز خوب بود و فقط درگذشت هادی نوروزی و چند پیشکسوت پرسپولیس و استقلال کمی ناراحت کننده بود. * سنت هر سال بالاتر می رود. قصد نداری ازدواج کنی؟ انشاالله در 35 سالگی ازدواج خواهم کرد. دو، سه سال دیگر تازه قصد دارم در مورد این که ازدواج کنم یا خیر فکر کنم. (باخنده ...
نامزد و پدرجان عروس
شب تا سحر با ناستاسیا بازو به بازو... مگر تمام این کارها بدون قصد و ساده می شود؟ فقط نامزدها هر روز با هم ناهار می خوردند، اگر شما هم نامزد نمی بودید؛ مگر من حاضر می شدم هر روز به شما غذا بدهم! بلی قربان، شرافتمندانه نیست! من نمی خواهم بشنوم! بفرمائید لطفاً، خواستگاری کنید، والا من ... خدر دانید... - ناستاسیا- کی ریللوونا دختر خوب... بسیار مهربانی است، من به او خیلی احترام می کنم و ...
برانکو: استقلال قهرمان لیگ می شود!
من بدهد حتی طاهری هم این بازیکن را نمی شناخت. این تفکر من بود که 6 ماه او را ارزیابی کنیم. *از سؤال های فوتبالی گذر می کنیم. سال 94 برای شما چطور گذشت؟ من از کار با بازیکنان ایرانی لذت می برم. کارم را دوست دارم و ارتباط با ایرانی ها برای من لذت بخش است. از هواداران پرسپولیس در این سال لذت زیادی بردم هر چند که در سالی که گذشت بیشتر از قبل موهایم سفید شد اما خوشحالم که شادی ...
پروین: در مورد کی روش به حرف وزیر هم گوش نمی دهند/عذرخواهی طارمی از خبرنگاران خوب بود
تا این سن نمی دانستم قلبم کدام طرفم است. از بس که عالی بودم و فقط ورزش می کردم. الحمدالله الان وضعیت خوبی دارم. قدیم ها که مثل الان نبود که همه چیز را مربی تیم زیر نظر داشته باشد. روز مسابقه دو ساعت قبل در رختکن حاضر می شدیم ولی شما ببینید چه کسانی در تیم بودند. مثلا محمد مایلی کهن، پنجعلی، عاشوری، عابدزاده و .... * حرف از مایلِ کهن شد این روزها خیلی مصاحبه می کند و بد با کی روش به دعوا رفته است. نصیحتی برای مایلی کهن ندارید؟ محمد همه چیزش در زبان است ولی دلش پاک است. * مهستا اخباری ...
اینترنت قطع نشد، من معتاد موندم!
افتادیم توی این اینترنت. چند روز پیش توی یه فروشگاه بزرگ دیدم یارو زده استخدام فروشنده ساده بدون داشتن بازی کلش! به خدا راست می گم می خواستم عکس بگیرم که گفتم شاید شاکی بشن. ولی یه لحظه یاد خودم افتادم که یعنی منم اینقدر توی اینترنت می چرخم، نکنه فردا پس فردا دیگه هیچ کس بهم کار نده جایی و از نون خوردن بیفتم. ولش کن بابا، بیکارم که شدم یارانه هست، پول شارژ اینترنت و یه لقمه نون در ماه که ...
فرهنگ در رسانه
توجه می شود؟، تصریح کرد: طبق هماهنگی های انجام شده، تعدادی از فیلم هایی که به خوبی به چنین موضوع هایی پرداخته اند، مورد توجه قرار گرفته و از میان این فیلم ها، سه اثر سینمایی برای حضور در جشنواره انتخاب شده است. دبیر سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر در پاسخ به اینکه فیلم سینمایی فروشنده به کارگردانی اصغر فرهادی در این جشنواره شرکت می کند یا خیر؟ گفت: همه فیلم های متقاضی در این جشنواره باید ثبت نام کنند و ...
کاسبی از کلیه به اسپرم رسید
به زوج های نابارور و یا برای انگیزه مالی به این کار رضایت می دهند. گروه اندک اول اغلب از طریق مراکز مجاز و توسط پزشکان متعهد اقدام می کنند اما گروه سودجوی دوم این تجارت سیاه را در مراکز غیرمجاز رونق بخشیده اند؛ چیزی شبیه بازار خرید و فروش کلیه. دلالان تخمک را دو تا سه میلیون تومان از اهدا کننده (فروشنده) می خرند و در عوض از متقاضی دریافت (خریدار) مبلغی دو تا سه برابر دریافتی خود طلب می کنند. ...
ماجرای آشنایی یک طلبه با طب سنتی
با کتاب ها و سخنرانی های استاد خدادادی آشنا شدم چرا که پدر و مادر همسرم از رژیم های سلامتی ایشان پیروی می کردند و خیلی هم راضی بودند. خلاصه این یک نقطه ی شروع بود تا اینکه افق تازه ای در برابر ما گشوده شد! که نهایتاً یک روز با یک عطار که بیش از 40 سال سابقه داشت آشنا شدم و او با یک داروی ساده، مرا به طور اساسی از شر دل درد خلاص کرد و پس از اینکه دل دردم خوب شد و معده ام تقویت شد به دنبال آن سینوزیت ...
اشعار آئینی ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
گرفتن تو به جایی نمی رسد اینجا کسی به خاطر تو پا نمی شود گریه نکن که گوش ندارند بشنوند گریه نکن که حل معما نمی شود شکاک ها به حرف تو اِن قُلت میزنند که پاسخت به جز اگر،اما نمی شود پس میزنند روی تو را باز رو نزن دیگر کسی مدافع مولا نمی شود برگرد خانه بستری خانهء علی سعیت نتیجه بخش به اینها نمی شود ...
افشار نمونه واقعی انسان هایی بود که از ثانیه ثانیه عمرشان استفاده می کردند
حدود 70 سال در چهارباغ پایین (نرسیده به چهارراه تختی) کتاب فروشی داشته است. کتاب فروشی نیست که معرفی نکرده باشم. در حال حاضر بیش از 500 کتاب فروشی در شهر اصفهان است. فهرست 570 کتاب فروشی حاضر در اصفهان را در پایان این مقاله آوردم. این دینی بود که نسبت به افشار داشتم و انجام شد. اگر کاری در اصفهان داشتند به من تلفن می کردند ولی حداقل ماهی یک بار زنگ می زدم و جویای احوالشان می شدم. حدود 40 روز پیش از ...
من از استقلالی نشدنم پشیمان نیستم
به امارات رفتی؟ در آن زمان من حدود 29 سال سن داشتم و شرایط سنی ام طوری بود که آنجا را برای ادامه فوتبالم انتخاب کردم اما این اولین پیشنهاد خارجی من نبود. سال 79 با شهداد ناظمی آشنا شدم. او اولین ایجنت رسمی فیفا در ایران بود. گفت تو می توانی در اروپا بازی کنی اما من چون جوان بودم اعتماد نکردم و نرفتم. البته چند سال بعد با او قرارداد بستم و همیشه به من می گوید اشتباه کردی آن زمان به حرف من ...
دو سال بی صدا برای برجام جنگیدیم
قبول دارم. ما جلسه را تا ساعت دو ادامه دادیم و بعد هم بقیه دوستان یکی یکی رفتند. گفتند بقیه جلسه را بگذاریم برای شنبه که من مخالفت کردم. گفتم باید فردا کار را ادامه بدهیم، چون شاید لازم باشد روز شنبه آقای دکتر لاریجانی برخی هماهنگی هایی را در سطوح نظام انجام دهند. این درست نیست و روز یکشنبه قرار است طرح وارد دستور شود. بالاخره ما جمعه هم جلسه گذاشتیم که باز هم آقای زاکانی نیامدند و بقیه آمدند. از دو ...
حرف های تلخ و تکان دهنده همسر کاپیتان پرسپولیس از آخرین شب حیاتش
و حتی بند کفش او را می بست و یادم می آید روزهای اولی که هادی فوت شده بود و می خواستم بند کفش او را ببندم کلی گریه می کردم. صبح روز چهارشنبه وقتی می خواست به تمرین برود به من گفت شب با چند نفر از دوستان و آشنایان صحبت کنم تا شب به منزل ما بیایند. هادی به من گفت برای شام غذا درست نکنم چرا که خودش می خواست غذا بخرد اما با خودم گفتم برای اینکه نشان دهم چقدر هادی را دوست دارم خودم غذا درست می کنم ...
بارها او را به مرگ تهدید کردند
بده که اگر رفتی به خاطر مشکلات گلایه نکنی. ایشان چون حرف های زیادی از زندگی روحانیون شنیده بود که می گفتند خیلی درشرایط سخت اقتصادی زندگی می کنند، نگران بود. من تعهد دادم و آنها هم پذیرفتند و خیلی زود مراسم عروسی ما برگزار شد و من همراه آقای منذر به قم رفتم. ایشان منزلی در قم داشتند و ما زندگی مان را شروع کردیم. چند سالی گذشت. در این ایام با توجه به شروع جنگ تحمیلی مرحوم آقای منذر چند بار به جبهه ...