سایر منابع:
سایر خبرها
. آن ها سعی می کنند که محیط خانه خود را خالی نگه دارند و این موضوع نشان می دهد که افراد از لحاظ روانشناسی مشکلاتی دارند یعنی این که ذهن آن ها به طور کامل بالغ نشده است. آن ها هنوز منتظرند که دیگران به یاری شان بشتابند و مکان را برای آن ها مرتب کنند، مثلاً فکر می کنند که در آینده همسری پیدا می کنند که آپارتمان آن ها را برایشان به بهترین شکل مرتب می کند. آن ها باقی مانده غذا ها ...
خیابانی و مجهز کردن آنها به کوکتل مولوتف در جلوگیری از سقوط شهر به دست دشمن بعثی کار می کردند. در سایر مناطق جنگی نیز زنان در پر کردن گونی ها برای ساخت سنگر و تهیه کوکتل مولوتف فعال بودند . بعد از جانبازی چه اتفاقاتی برای شما پیش آمد؟ توانستید به جبهه ها برگردید؟ از همان روزهای بهبودی اولیه ام دوباره به جبهه ها پیوستم و بحث درمانی خودم را نیز در کنار فعالیت هایم در جبهه پیگیری می ...
همان روزی که ایشان ترخیص شده بود ناگهان تلفن همراه من به صدا درآمد و همسر این بیمار با حالت گریه و وحشت زده گفت محل زخم همسرش در ناحیه زیر کمر، دچار خونریزی شده و اصطلاحاً خونریزی بند نمی آید. پس از تماس با پزشک جراح معالج، قرار شد همان نیمه شب، بیمار به طور اورژانسی به بیمارستان منتقل و به اتاق عمل برده شود. من ضمن توصیه به همسر این بیمار برای حفظ خونسردی خودش، موارد دیگر را به ایشان یادآور شدم ...
.... یکشنبه 30 مرداد 1379 | 19 جمادی الاول 1421 20 آگوست 2000 آقای [محسن] کافی، فرزند مرحوم آشیخ حسن کافی آمد. چند سالی در کانادا، روحانی شهر برای شیعیان بوده و به خاطر نیازهای مالی، نتوانسته ادامه بدهد. به ایران برگشته و باز می خواهند او را اعزام کنند؛ مایل نیست، دست خالی برود و می خواهد مبلغی برای تهیه یک مرکز برای اجتماعات اسلامی داده شود. آقای [ابوالقاسم ...
آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: اگر در محل های شلوغ شهر از جمله مترو رفت وآمد داشته باشید زنانی چادری را می بینید که تذکر حجاب می دهند؛ به ندرت لباس فرم نیروی انتظامی دارند؛ نام حجاب بان یا آمر به معروف و یا یگان هدایت گرفته اند و حوالی شان پلیس یا چند مرد با ظاهری تقریبا شبیه به یکدیگر قدم می زنند و مراقب اطراف هستند. انصاف نیوز در این گزارش میدانی از تجربه ی مواجهه ی زنان با این ماموران گفته است ...
بخش و مواجهه غیر مستقیم با داروهای شیمی درمانی دچار عوارض جسمی می شوند. پس از یک هفته فعالیت، 2هفته در خانه مدام گریه می کردم! بیمار، زن جوانی است که با چارقدی موهایش را کامل پوشانده و ابروهایش ریخته است. پرستار همان طور که سرمش را چک می کند با لبخندی دلنشین مشغول صحبت با او است. پس از گذشت زمانی سر صحبت را با پرستار باز می کنم. او در معرفی خودش می گوید: طیبه شکیبا مهر هستم ...
. [5] جمعه 3 تیر 1379 | 20 ربیع الاول 1421 23 ژوئن 2000 تمام روز در خانه بودم و بیشتر وقت به مطالعه گذشت؛ کتاب شرح حال رجبعلی خیاط [6] که اهل حال و طبق اظهارات مُریدانش، دارای مکاشفه بوده است. مصاحبه با مجله پیام حوزه را برای چاپ، اصلاح نهایی کردم. [7] مقداری وقت صرف جاروی استخر با جاروی برقی کردم. فائزه با بچه ها، ناهار اینجا بودند؛ بعد از بیماری، هنوز نقاهت دارد و رو به ...