سایر خبرها
"بلک واتر" ماشین آدم کشی و ترور آمریکا
پس از واقعه 11 سپتامبر2001، سردمداران و استراتژیست های کاخ سفید به بهانه مبارزه با تروریسم و تامین صلح و منیت جهانی، بر دامنه لشگرکشی های خود در نقاط مختلف دنیا افزودند و افغانستان و عراق دو منطقه در خاورمیانه بودند که در معرض تجاوزات نظامی گسترده ارتش آمریکا قرار گرفتند. "بلک واتر" مدت کوتاهی پس از 11 سپتامبر، قراردادی 5٫4 میلیون دلاری برای تأمین امنیت مقر سیا در کابل با دولت آمریکا ...
زمانی درهای حوزه هنری به روی ما بسته بود/ خاطرات تلخ از سیاست
سرم نشسته و دارد گریه می کند. نهایتاً صبح که برای نماز بیدار شدم دیدم ساکم را آماده کرده است! من چون بعد از مرگ سه خواهر آمده بودم، خیلی به هم علاقه داشت، خدا رحمتش کند! * حضورتان در جنگ چقدر طول کشید؟ در چند نوبت به صورت مقطعی رفتم و در مجموع 13 ما سابقه حضور درمیدان جنگ را دارم. * در آن سال ها کاملا درس را رها کرده بودید؟ نه اتفاقا به مدرسه هم می رفتم ...
تحصن مقتدی صدر داخل منطقه سبز بغداد در عراق
به گزارش شیعه نیوز ، مقتدی صدر، روحانی صاحب نفوذ شیعه عراق برای تحصن وارد منطقه الخضراء (منطقه سبز) در بغداد پایتخت عراق شد. این در حالی است که اکنون بیش از یک هفته از تحصن هواداران صدر مقابل ورودی های منطقه سبز، که محل استقرار نهادهای دولتی است، می گذرد. معترضان عراقی در اعتراض به فساد دولتی این تظاهرات را برگزار کرده و خواستار اجرای اصلاحات در این کشور شده اند. ...
تحصن مقتدا صدر داخل منطقه سبز بغداد
هشدار نیوز - مقتدا صدر رهبر جریان صدر عراق، از حامیان جدی اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی امروز عراق، در منطقه سبز (المنطقة الخضراء) خیمه تحصن برپا کرد. طبق گزارش شبکه السومریه عراق، صدر امروز در جمع تحصن کنندگان در مقابل بخشی از منطقه سبز بغداد حاضر شد و پس از سخنانی به داخل منطقه سبز رفت و خیمه تحصن بر پا کرد. منطقه سبز بغداد، محل استقرار نهادهای دولتی عراق مثل ...
بی اثر بودن تهدیدهای آل سعود؛ ادامه همبستگی مردم عربستان با حزب الله
به گزارش دولت بهار به نقل از تسنیم، رسانه های آل سعود از دفاع یک خطیب دیگر از جنبش مردمی و مقاوم حزب الله خبر دادند. این رسانه ها که از ادامه همبستگی مردمی با جنبش حزب الله با وجود تهدیدهای خطرناک رژیم پادشاهی سعودی به خشم آمده اند، اعلام کردند یک خطیب در منطقه الاحساء از تمجید کننده حزب الله دفاع کرد. هنوز یک هفته از تمجید شیخ حسین الراضی از علمای منطقه الاحساء از جنبش مردمی حزب الله ...
از سرنگونی جنگنده روس بوسیله ترکیه و خواستگاری دختر ایتالیایی از احمدی نژاد تا گزارش آژانس و مطربی ...
به گزارش گروه بین الملل پایگاه خبری علت؛ جهان در آذر سال 94 شاهد تحولات و رویدادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بسیاری بود. مهمترین حادثه ای که خاورمیانه را تحت تأثیر قرار داد، سرنگونی یک جنگنده روس بوسیله ترکیه بود که سرآغاز تنش در روابط دو طرف شد. رویدادی که نه تنها سایر کشورهای منطقه بلکه جهان را نیز متأثر کرد. در این ماه همچنین ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، وارد تهران شد و با رهبر معظم ...
مهمترین اخبار جهان( 7- 19)
رسیدند. // کری : تبلیغات انتخاباتی جمهوری خواهان برای آمریکا شرم آور است. // دبیرکل سازمان ملل متحد بازپس گیری تدمر را دلگرم کننده خواند. // مقتدی صدر برای تحصن وارد منطقه الخضراء در بغداد پایتخت عراق شد.
مهمترین عناوین خبری ایرنا از شامگاه یکشنبه تا صبح دوشنبه
هیچگاه مانند سابق بهبود نخواهد یافت. استانبول- نیروهای گارد ساحلی ترکیه روز یکشنبه حدود 350 آواره را که با پنج قایق قصد داشتند خود را به جزیره میدیللی یونان برسانند ، بازداشت کرد. بغداد- مقتدی صدر ، غروب یکشنبه پس از بحث هایی نه چندان طولانی با مسئولان امنیتی، وارد منطقه سبز بغداد شد و شبکه های تلویزیونی صحنه هایی پخش کردند که افسران و فرماندهان را در حال استقبال از وی نشان می داد و حالا ...
اولین سلفی مقتدی صدر/ در منطقه سبز چه خبر است؟
مقتدی صدر که جریان سیاسی منتسب به وی بخشی از حکومت فعلی عراق را تشکیل می دهد، این روزها طرفداران خود را با شعار تسریع در اصلاحات دولتی و تشکیل دولت تکنوکرات ، به یک تحصن نامحدود در پشت دروازه های منطقه سبز امنیتی بغداد وارد کرده است. وی پس از آنکه جمعه گذشته دولت را به ورود به منطقه سبز در صورت عدم معرفی اسامی کابینه تکنوکرات تهدید کرده بود، غروب یکشنبه وارد منطقه سبز، محدوده بزرگی از بغداد ...
پدرخوانده: داعش فرزند خلف وهابیسم است
نخواست باور کند که ریشه این اسلام رادیکال که دارد غرب را به چالش می کشد در کشور دوست و برادر عربستان جوانه زده است. واقعیت این بود که عربستان وارد جنگی تمام عیار با جمهوری اسلامی ایران شده بود بدون آنکه هیچ سلاح مورد پسندی در اختیار داشته باشد. ایدئولوژی واپسگرای وهابیسم چیزی نبود که دنیای امروز بپسندد. به همین دلیل طراحی ها در خفا صورت می گرفت و دلارهای نفتی هزاران انسان حریص را به خود ...
همراه با ظریف از جاکارتا تا سیدنی+عکس
به گزارش افکارنیوز ، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در اولین سفر آسیایی و اقیانوسیه اش پس از اجرایی شدن برجام، شنبه شب 15 اسفند ماه 1394 راهی آسیا کهن ترین و پهناورترین قاره جهان شد و در اولین مقصد این سفر، وارد اندونزی بزرگ ترین مجمع الجزایر جهان در جنوب شرق آسیا و چهارمین کشور پر جمعیت و پر جمعیت ترین کشور مسلمان شد تا به نمایندگی از دولت جمهوری اسلامی ایران در ...
(جدول) تمام سیل ها، طوفان ها و زلزله های سال 94
صدای ایران- همه ساله سوانح طبیعی مانند سیل، طوفان و زلزله خسارت های زیادی به زندگی افراد وارد می کنند، اما در سال 94 مهمترین این سوانح چه بود ؟ به گزارش صدای ایران از نیو صدر، یک فاجعه طبیعی یک رویداد مهم نامطلوب ناشی از فرآیندهای طبیعی زمین است، این رویداد که می تواند شامل زلزله، سیل، طوفان، سونامی و ... باشد خسارت های اقتصادی و جانی هم در پی دارد، مانند همه سال ها در سال گذشته هم این ...
جهان در اولین هفته فروردین 95
بیانیه ای اعلام کرد: اگر دولت آمریکا نیروهای خود را فوراً از عراق خارج نکند، ما با این نیروها همانند نیروهای اشغالگر تعامل می کنیم. خروج غیرمنتظره فرستاده سازمان ملل از صنعا یک منبع در فرودگاه بین المللی صنعاء اعلام کرد، فرستاده ویژه سازمان ملل به یمن، امروز به صورت غیرمنتظره پایتخت این کشور را ترک کرد. دیدار بشار اسد و همسرش با مجروحان ارتش سوریه رئیس ...
مرثیه های حامیان داعش
. در عراق نیز عملیات آزادسازی استان نینوا و مرکز آن شهر موصل ، با کنترل چندین روستا در جنوب و شرق این استان کلید خورد . اما زنگ خطر برای داعشی ها در عراق بیش از موصل ، از شهر فلوجه به گوش می رسد. به گزارش بولتن نیوز، در ادامه این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته آمده است: فلوجه که در پنجاه کیلومتری غرب بغداد واقع شده و به شهر مساجد مشهور بوده، شهری ...
سلوک سیاسی آیت الله العظمی بروجردی(ره)؛ پیش درآمد نهضت حضرت امام خمینی
نزد شیعه، چنان شهرت دارد که الوردی، دانشمند معاصر اهل سنت، نیز طاغوت ستیزی را از مشخصات شیعه برشمرده است (الوردی، بی تا، ص293؛ عمید زنجانی، 1368، ج2، ص122). دیدگاه آیت الله بروجردی درباره رابطه دین با سیاست و موضوع ولایت فقیه آیت الله بروجردی در درس خارج نماز جمعه، به اجمال، به ادلّه نقلی و عقلی ولایت فقیه پرداخت، ولی پیش از ورود به اصل بحث، به صورت مجمل و مقدمه، درباره ضرورت ...
تأملی بر یک سال سیاست خارجی ترکیه/ چرا آنکارا به بن بست رسید؟
دارد که نشأت گرفته از سیاست آنها یعنی اسد و کردها است. این تحلیل را چه اندازه معتبر می دانید؟ ظهور پدیده داعش تا حد زیادی نتیجه سیاست های ترکیه در رقابت با ایران در عراق و سوریه بوده است. از این رو نگاه ترکیه به داعش نگاهی راهبردی است و در شرایط مختلف متناسب با شرایط منطقه، عمل می کند. اظهارنظرها و دیدگاه های احزاب مخالف در درون پارلمان ترکیه نیز حکایت از این دارد که دولت حزب عدالت و ...
تحصن صدری ها تمدید می شود!
به گزارش دولت بهار به نقل از ابنا معاون جهادی سید مقتدی الصدر رهبر جریان صدر در عراق از احتمال تمدید تحصن در برابر منطقه "الخضراء" بغداد خبر داد. کاظم العیساوی در کنفرانس مطبوعاتی در یکی از چادرهای تحصن در برابر این منطقه گفت: پیش بینی می شود که درسایه صبر و بردباری و انضباط تحصن کنندگان، مهلت تحصن تمدید شود. خود مقتدی الصدر دیروز از محل استقرار تحصن کنندگان در مرکز بغداد ...
تجمع مردم سیستان در اعتراض به اظهارات معاون امنیتی استاندار/ امام جمعه زابل: ادبیات آقای معاون نشان ...
نماینده هایشان و کسانی که نمایندگان دولت هستند اقدام و عمل در مورد وعده هایی که به مردم عزیز، صبور و رشید ما دادند می خواهیم. اما بعد از سخنان حجت الاسلام کیخا در نماز جمعه معاون امنیتی استاندار که از قضا علاقه خاصی هم به شبکه های اجتماعی دارد دست به قلم شد و به این سخنان امام جمعه زابل در شبکه های اجتماعی با انتشار متنی واکنش نشان داد. اما بعد از این متن معاون استاندارُ امروز جمعی از ...
سؤال از صدام درباره دلیل کشتن شهید صدر
تعدادی از اعضای شورای رهبری را با خود بردم، دکتر عدنان باچه چی و دکتر عادل عبدالمهدی و دکتر موفق الربیعی. ژنرال سانچز فرمانده نیروهای آمریکایی حاضر در عراق و اسکات کاربنتر هم بودند. به منطقه ی الخضراء [بغداد] رفتیم. از آنجا با یک هلی کوپتر به سمت فرودگاه بغدادی راهی شدیم و از آنجا ما را به ساختمانی یک طبقه [در ممحوطه ی فرودگاه] بردند که روی دیوارش نوشته شده بود امت واحد عربی، با رسالتی ...
تحصن مقتدی صدر در منطقه الخضراء بغداد
مقتدی صدر برای تحصن وارد منطقه الخضراء در بغداد پایتخت عراق شد. به گزارش شبکه تلویزیونی الجزیره مباشر، مقتدی صدر در بین طرفداران جریان صدر که در برابر منطقه الخضراء تحصن کرده اند، حاضر شد. صدر در جمع تجمع کنندگان گفت: مهمترین مسئله اجرای طرح اصلاحات است و ما پرچم اصلاحات سیاسی را در دست گرفته ایم. من نماینده ملت عراق هستم و برای تحصن وارد منطقه الخضراء خواهم شد. بقیه تحصن کنندگان در خارج منطقه الخضراء باقی بمانند. ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
انفجار چند بمب در بغداد 4 کشته و 18 زخمی برجای گذاشت
به گزارش خبرگزاری آلمان از بغداد، بر اثر انفجار یک بسته انفجاری در نزدیکی بازار میوه و تربار در منطقه یوسفیه واقع در جنوب بغداد دو نفر کشته و 9 نفر دیگر زخمی شدند. همچنین بر اثر انفجار بمبی در مسیر نیروهای ارتش عراق در منطقه التاجی در شمال بغداد یک سرباز کشته و سه نفر دیگر زخمی شدند. در منطقه الطالبیه در شرق بغداد نیز انفجار یک بسته انفجاری در نزدیکی یک مرکز تجاری منجر به کشته شدن یک ...
خط کشیدن دور نماز جمعه با شعار وحدت سازگار نیست
بعثت اشکنان که روزی قرار بود دولت آن را تعطیل کند امروز به شش تخصص در حال بهترین خدمت رسانی به مردم سراسر منطقه است. که ما از راه همین تقویت نماز جمعه و سنگر نماز جمعه و تکریم همه سلائق و تعامل با همه گروهها توانستیم به اتفاق همه عزیزان گامهای بزرگی در این شهر برداریم. وی گفت: بیمارستان (من نمی خوام نبش قبر بکنم، صلاح هم نیست نبش قبر بکنم) یک روز در همین شهر ما شایعه بود پخش می کردند ...
فرزندانم را به مدرسه بفرستید و پشتیبان ولایت فقیه باشید
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛به نقل از بیان روز ،قسمتی از وصیت نامه شهید قدرت اله لطوند به شرح ذیل می باشد: با سلام خدمت اقا و مولایمان امام زمان(عج) و با سلام و دورود به رسول فرستاده خدا محمد (ص) و امامان علی الخصوص. سرور آزادگان و مدر ایشان، حضرت فاطمه الزهرا (س)و تمام اهل بیت(ع) و با دورود بر امام و امت شهید پرور و شما خانواده عزیزم . ابتدا چند کلمه با شما سخن ...
خاطره ای تلخ تر از رحلت امام(ره)/ سال اول جنگ نابرابرترین سال های نبرد بود/ ما نه بر سر خاک بلکه به خاطر ...
...> در سال 60 اعلام بسیج عمومی کردند که آن زمان آیت الله مشگینی امام جمعه تبریز بود و در نماز جمعه اعلام کرد هرکس داوطلب اعزام به جبهه است، اقدام کند. پس از اعلام این خبر، سه گردان به صورت سازماندهی شده، در آبان سال 60 به جبهه های کردستان، سرپل ذهاب و گیلان غرب اعزام شدند. من نیز جزء اعزامی ها بودم و هنگام حرکت از تبریز مرا به عنوان معاون فرمانده گردان معرفی کردند و همین اعزام به اسارت منتهی شد. ...
هلاکت دو تروریست در اطراف منطقه سبز بغداد
به گزارش پایگاه مرکزی خبر عراق، فرماندهی عملیات بغداد افزود: این دو نفر که همراه خود کمربند انفجاری داشتند، قصد داشتند تا در محل تجمع طرفداران مقتدی صدر در ورودی منطقه سبز امنیتی بغداد عملیات تروریستی انجام دهند. نیروهای امنیتی عراق این دو تروریست را در منطقه یوسفیه بغداد به هلاکت رساندند. عراق در روزهای گذشته شاهد انفجارهای مرگباری بوده است. جمعه هفته گذشته در جریان مسابقه ...
سالی که نکوست از بهارش پیداست
سنت و فرهنگ ایرانی در کشور صورت گیرد تا فرزندان به نگهداری از والدین خود توجه لازم را داشته باشند و به خوبی از سالمندان مراقبت کنند. جهانگیری با اشاره به اینکه دولت برای حمایت از مراکز حمایتی در کشور تدبیر جدی دارد، گفت: مردم بیش از دولت به کمک نهادهای حمایتی از جمله سرای سالمندان می شتابند و اگر بتوانیم به خوبی نیازهای جامعه را به مردم اعلام کنیم، مردم متدین کشور همراهی خوبی در مسیر رفع این ...
وزیر نفت عراق : برخی در پی ایجاد خلأ سیاسی در عراق به بهانه اصلاحات هستند
شروع اعتراض های جریان صدری ها در بغداد، بویژه بعد از تحصن صدری ها در پشت دیوارهای منطقه امنیتی سبز که نهادهای حکومتی عراق در آن مستقر است، شایعه سازی های سازمان یافته و مشکوک به منظور کشاندن این اعتراضات به سمت خشونت ٬ بطور محسوسی گسترش یافته است، امری که حتی'مقتدی صدر' در نماز جمعه گذشته نیز در خصوص آن هشدار داد. برخی از جریان های نامعلوم پشت پرده امروز در خبری به نقل از یکی از رهبران حزب ...
بحران جامعه ی آمریکا در هنگام انتخابات ریاست جمهوری 2016
بحران را آتش می زند و و آن مشکلات ایالت میشیگان در انتخابات ریاست جمهوری است. این طور که مشاهده می شود آرام کردن بحران در این ایالت کمی سخت تر است و این به خاطر متفاوت بودن کلاس های کاری و متفاوت بودن نگرش های 3 قشر سیاه و سفید پوست و مهاجر است. گزارش دیگری در مورد بحران اجتماعی در صفحه ی اول روزنامه نیویورک تایمز نیز قابل توجه است . {مطالعه ی اخیر گروه نوآوری اقتصادی} نشان می دهد بیش از 50 ...
مسجد کبود؛ فیروزه اسلام به قدمت تبریز کهن/موزه آذربایجان؛ مجالی برای تماشای تاریخ آذربایجان
به شکل مربع به مساحت 55 هزار مترمربع در مرکز آن ساخته شده و در جنوب آن نیز تپه ای است که آن را از بالا تا پایین، هم سطح استخر، پله بندی کرده و نهر آبی از آن به سمت پایین جاری است که بر زیبایی های این پارک افزوده است . این پارک از گردشگاه ها و یکی از پارک های دیدنی کشور است که بدون شک در ایام نوروز که تعداد هتل های تبریز جوابگوی سیل گردشگران نیست، فضای سبز اطراف پارک محیط خوبی برای ...