سایر خبرها
روند شکل گیری تئاتر خیابانی/ اینجا خودش آبستن اتفاق است
بازسازی تاریخی سهیم اند. در کنار این رفتارهای نمایشی - آیینی، اروپا یک سنت جمعی دیگر دارد که بسیار بر تئاتر مدرن امروز ما تاثیر خواهد گذاشت. سنت جشنواره و جشن های کارناوالی. کارناوال توانسته در طول چند صد سال خود را از یک گردهمایی شادانه فراتر بکشد و بدل به یک فرهنگ چند لایه شود. میخاییل باختین بر مبنای فرهنگ کارناوالی قضیه ی تک صدایی و چند صدایی را در تئوری خود توضیح می دهد. او کارناوال را بهانه ...
مهناز افشار:رأی دادم تا برجام پایدار بماند
...> افق پیش روی سینمای ایران در سال 95 را چگونه ارزیابی می کنید؟ - خوشحالم که در جشنواره فجر این جرقه های امید از قبل زده شد و از سطح بالای فیلم ها واقعا دلگرم شدم. امیدوارم در سال جدید آقای ناصر تقوایی فیلم بسازند، آقای بهرام بیضایی به ایران برگردند. آقای اصغر فرهادی بیشتر فیلم بسازند. فیلم های آقای بهمن فرمان آرا اکران شوند. خانم رخشان بنی اعتماد از فیلم ساختن دلسرد نشود، ممنوعیت کاری ...
خسرو معتضد: دولت ما بیداری لازم را ندارد
خسرو معتضد اظهار داشت: وقتی رسانه های ما در سکوت باشند و رادیو تلویزیون حقایق تاریخی را نگویند و از طرفی هم فرهنگ و ارشاد دست بی سوادان باشد، انتشار کتاب هایی چون “تاریخ نود ساله ی آذربایجان” هیچ تعجبی ندارد. به گزارش میدان72 ،خسرو معتضد در واکنش به انتشار کتاب “تاریخ نود ساله آذربایجان” گفت: کتابی که در باکو چاپ می شود ناخوانده مشخص است که مطالب کذب می گوید و این رشته سر دراز دارد. از یک سو متولیان دولتی و اداره ارشاد سواد کافی ندارند و از سوی دیگر از افراد باسواد و متخصصان فعال در این زمینه حمایت نمی کنند. لذا اطلاعات و آگاهی کافی در مورد تاریخ راستین آذربایجان و فرهنگ آن به مردم داده نمی شود؛ وقتی مردم در چنین خلأهای اطلاعاتی قرار می گیرند هیچ تعجبی ندارد افرادی از باکو بیایند و برای ما تاریخ بنویسند. وی افزود: وقتی دستگاه دولتی از این مسایل غافل است و وقتی شما کمتر مطالبی در مورد این مسائل می شنوید و می خوانید طبیعی است که آنها کتاب و حتی نشریه و روزنامه هم چاپ بکنند. زیرا برنامه آنها تجزیه ی آذربایجان است و مقدمات آن یک طرح 20 ساله است که دارند اجرا می کنند. فرهنگ و ارشاد سواد تاریخی ندارند این تاریخ دان بیان داشت: اینکه توجهات برخی مردم به شبکه های ترکیه و باکو است! علت این امر غفلت ما از ذائقه ی آنهاست؛ یعنی رادیو و تلویزیون علایق و نیازهای آنان را رعایت نمی کند. در سال 21 خود اهالی محلات تبریز را آزاد کردند نه ارتش؛ هنوز رسانه های ما و مسئولین جرأت نکرده اند یک کلمه از 21 آذر سال 25 که انجمن های محلی و مردم کوچه و بازار اسلحه به دست گرفته و دموکرات ها را فراری دادند، حرفی بزنند! بنابراین انتظار نداشته باشید آنها کتاب چاپ نکنند و همچنین انتظار نداشته باشید ارشاد مجوز ندهد، چون اینها عملا سواد تاریخی ندارند.ب وی اضافه کرد: من با سیاست تبلیغی دولت به شدت مخالف هستم، زیرا مانع آگاهی مردم می شود درحالی که تبریزی ها باید بدانند که در سال 25 بچه های دبیرستان های تبریز بودند که اعلامیه پخش کردند و گفتند که ما نمی خواهیم از ایران جدا شویم؛ حتی دختران تبریز و ارومیه علیه دموکرات مبارزه می کردند اما وقتی رادیو و تلویزیون تبریز، ارومیه، اردبیل و غیره سکوت می کند و برنامه ای در این مورد پخش نمی کند، دیگر انتظاری غیر از این نمی توان داشت. دولت بیداری لازم را ندارد معتضد توضیح داد: البته باید از دولت سوال کنیم که چرا به چنین کتاب هایی مجوز انتشار صادر می کند؟ در حالی که همه ی این تحریفات دستمایه ی بیگانگان است و آمریکا و اسرائیل از آن حمایت می کنند. آنها افراد تبلیغاتی ورزیده ای دارند که بودجه شان را آمریکا و اسرائیل تامین می کنند تا جوانان و مردم ما را از درون بپوسانند. وی اذعان کرد: از طرفی هم دولت ما علاقه ای به آگاهسازی ندارد، دولت ما بیداری لازم را ندارد و در این مسیر برنامه ریزی نمی کنند در حالی که آذربایجان گنجی است که با این اقدامات دارد از دست ما می رود. این تاریخ نگار یادآور شد: بهتر است بدانید که در مناطقی چون ایروان و قره باغ و غیره صحبتی از آذربایجان نبود بلکه آنها را خانات ایرون یا خانات قره باغ می نامیدند و بعدها با همان نیات تجزیه طلبانه نام آذربایجان را برای خود گرفتند تا جایی که مرحوم خیابانی اعلام کرد اگر شما نام آذربایجان را برای خود بردارید ما منطقه ی خود را آزادیستان می نامیم؛ البته مرحوم خیابانی تمایلی به تغییر نام آذربایجان نداشت بلکه به عملکرد آنان که می خواستند این نام را به سرزمین خود بگذارند، معترض بود (البته این طبیعی است چون اگر به یک گیلانی بگوییم تو مازندرانی هستی ناراحت می شود هرچند که همه ایرانی هستند اما هرکس به قومیت و منطقه ی خود دلبستگی خاصی دارد). برای همین آنها هیچ دل خوشی از خیابانی ندارند و در تاریخ هم حقایق را بیان نمی کنند. وی ادامه داد: دولت نه تنها خود کاری نمی کند بلکه از مجموعه های آگاهی بخش در این زمینه نیز حمایت نمی کند و این درحالیست که خیلی از کتاب های به دردنخور منتشر و توزیع می شوند. روحانیت در طول تاریخ آذربایجان سابقه ی بسیار نکو دارد این نویسنده تاریخ در خصوص توهین به روحانیت در رویکرد کلی این کتاب بیان داشت: روحانیت در طول تاریخ آذربایجان سابقه ی بسیار نکو دارد هرچند که ممکن است اندک افرادی نیز از بین ایشان، مثل تمامی قشرهای دیگر، عملکرد خلافی داشته باشند. وی افزود: روحانیون نیز همراه با تمام مردم دیگر در دوران صفویه در مقابل عثمانی ها ایستادند هرچند که ممکن است از بین آنها اندک افراد منحرفی نیز ظاهر شده اند؛ مثل میرفتاح که ابتدا یک مجتهد بود اما زمانی که روسها به تبریز حمله کردند، دروازه های شهر را به روی آنان گشود و بعدها نیز به روسیه فرار کرد و در تفلیس مرد. معتضد خاطرنشان کرد: در آذربایجان مردان شجاع بسیاری بودند هرچند که بین آنان صمدخان شجاع الدوله هم بود که مردم را شکنجه می کرد؛ اما یک مورد دلیل نمی شود کل تاریخ را تحریف کنیم. وی بیان داشت: مردم آذربایجان همواره میهن دوست بودند و دولت عثمان با آن عظمتش نتوانست در مقابله با آنان غلطی بکند؛ سلطان سلیم و سلطان سلیمان به ترتیب 4 و 6 روز بیشتر نتوانستند در تبریز بمانند درحالی که اروپای شرقی، یونان، روم، مصر و جاهای دیگر را گرفته بودند. چرا یادبودها را زنده نمی کنند؟! این تاریخ دان با اشاره به سوابق میهن دوستی مردم آذربایجان، اعلام کرد: بعد از مرگ شاه طهماسب اول صفوی، دولت عثمانی تبریز را گرفت و حتی زنان تبریزی را مجبور می کردند با سربازان عثمانی ازدواج کنند اما خود مردم هنگام حمله قزلباش ها، قیام کردند و همین زنان ریش شوهران عثمانی را گرفته و تحویل ایرانی ها می دادند؛ جای سوال است که چرا رسانه های اردبیل، ارومیه و تبریز اینها را به مردم نمی گویند؟! چرا یادبودها را زنده نمی کنند؟! درحالی که ترکیه خیلی از این کارها می کند. وی گفت: بنابراین از انتشار چنین کتاب هایی و از صدور چنین مجوزهایی تعجب نکنید چون کار دست کاردان نیست، اینها سواد ندارند؛ اینها به فکر نیستند ولی تلویزیون باکو خیلی خوب کار می کند، ترکیه خیلی خوب کار می کند، آقایان ما به فکر نیستند ولی آنها دارند حتی خانواده های ما را از درون می پاشانند چه رسد به انتشار این کتاب ها. معتضد در پایان تاکید کرد: با تمام این اتفاقات باید بگویم آذربایجان جزء لاینفک ایران است و تاریخ خدمات این دو به یکدیگر را اثبات می کند. منبع : آناج کد مطلب : سایر اخبار ...
رعب در قاب
غرب از شخصی تحت عنوان جان جهادی ساخته بود را شکسته و بدون نقاب پس از اعلام مرگ او در یکی از حمله های هوایی به شهر رقه از او پرده برداری کنند. جالب است که رسانه های غربی با خصلت شرق شناسانه خود تلاش می کنند چهره هایی رازآلود و اسطوره ای از رهبران این گروه ها از بن لادن تا الزرقاوی و آن فردی که در چند ماه گذشته جان جهادی نام نهاده بودند، ارائه دهند، و جالب تر اینکه داعش از خبر مرگ او استفاده کرد و ...
پخش مستند زیر بال های کاسپین اثر هنرمند آستارایی از شبکه های سراسری
بابک مجیدی کارگردان و مجری طرح این اثر روز دوشنبه در مصاحبه با خبرنگار ایرنا گفت: مجموعه مستند چهار قسمتی زیر بال های کاسپین با موضوع محیط زیست و حیات وحش شمال ایران به سفارش خانه مستند در چهار قسمت 50 دقیقه ای تولید شده است. وی موضوع توجه به حیات وحش و نقش آنها در چرخه طبیعت را از موارد پرداخته شده در این مستند عنوان کرد و افزود: پس از اتمام مراحل تهیه و تولید زیر بال های کاسپین در سال ...
شل و توتال در ایران؟/ آیا جایگاه های بنزین خارجی در ایران مشتری دارند؟
های پمپ بنزین از سوی دو شرکت بزرگ شل و توتال خبر داد. قرار بود آنها به ایران بیایند و 200 جایگاه پمپ بنزین را احداث کنند. حتی در خبرها آمده بود یکی از زیرمجموعه های وزارت نفت با این دو کمپانی قراردادی به امضا رسانده تا آنها رسما فعالیت شان را در ایران شروع کنند. این موضوع البته بلافاصله از سوی شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران تکذیب شده چون بر اساس قانون صدور مجوز پمپ بنزین ...
ایران چهارمین عضو باشگاه سازندگان پهپاد مسلح با هدایت ماهواره ای در جهان شد +عکس
.... ماهواره گلوناس روسی روسیه چند سالی است که خدمات مربوط به بخش غیر نظامی با استفاده از گلوناس را نیز آغاز کرده است.کشور چین با توجه به رشد چشمگیر اقتصادی در سالهای اخیر و افزایش نیاز به یک سامانه مکان یاب ماهواره ای بومی برنامه بیدو (beidou -北斗) را آغاز کرد. چینی ها بین سال های 2000 الی 2003 میلادی با استفاده از 3 ماهواره آزمایشی این طرح را آغاز کرد. در ادامه ...
برای دوبله جنگ ستارگان به لوکاس زنگ زدم/ خاطراتی از ممیزی ها
شوند و اتفاقا خود را عاشق می دانند، چیست؟ - شما می بینید که در این سال ها چقدر صداهای متعددی به دوبلورهایی که با شوق، عشق و علاقه کار می کرده اند، اضافه شده است. آن صداهای عاشق به خاطر پول وارد این حرفه نشده بودند و برای گفتن یک نقش ساعت ها صبر می کردند اما کدام یک از صداهای جدید در کنار آن صداها قرار گرفته است؟ من در ابتدای ورود به دوبله حدود 3 سال حتی اجازه نداشتم در گوشه اتاق ضبط ...
وزیر بهداشت: دیگر وزیر نمی شوم/ از طرف رییس جمهوری موظفم پیگیر سلامت افراد در حصر باشم
حاکمیتی شود. به نظرم من اگر اینطور نباشد، امکان ندارد سلامت مردم تامین شود. به خاطر اینکه فقط 20 درصد مسائل عرصه سلامت در اختیار وزارت بهداشت است. وزارت راه و شهرسازی نقش دارد، وزارت ارشاد با روح و روان مردم سر و کار دارد، وزارت جهادکشاورزی غذای مردم را در دست دارد، وزارت نیرو، وزارت نفت، وزارت ورزش و حتی قوای قضاییه و مقننه در سلامت مردم اثر گذارند. پس کل نظام باید حساس باشد. آمد و شد دولت ...
میلیاردرهای سینمای ایران را در سال 94 بشناسید
یخبندان چهارمین ساخته مصطفی کیایی از 3 تیر ماه به سرگروهی سینما استقلال اکران شد به فروش 2 میلیارد و 250 میلیونی رسید . فیلم عصر یخبندان فیلمی اجتماعی و پربازیگر با 8 نقش اصلی، در همان حال و هوای کارهای قبلی مصطفی کیایی است اما به دلیل فضای قصه، فیلم لحن متفاوت و شیرینی کمتری دارد عصر یخبندان یکی از فیلم های پر مخاطب نظرسنجی مردمی در جشنواره فیلم فجر بود. ساخته قبلی مصطفی کیایی با نام خط ویژه یکی از پرفروش ترین فیلم های سال 93 بود. حالا باید دید در سال 95 کدام فیلم ها در این فهرست قرار می گیرند؟ ...
سیدحسن هاشمی: وزیر پزشکان نیستم/ موظفه به پیگیری سلامت محصورین هستم
سلامانه : اگر از مردم بپرسید بعد از برجام و توافق هسته ای، کار بزرگی که دولت تدبیر و امید کرده چیست، عمدتا به طرح تحول سلامت و اتفاقاتی که در بیمارستان ها افتاده است، اشاره می کنند. حالا با هر کم و کیفی. خیلی ها معتقدند وزارت بهداشت در دولت یازدهم، یکی از مهمترین وزارت خانه هاست؛ توانسته بودجه ای برای سلامت مردم بگیرد، طرحی برای بهبود کیفیت درمان داشته باشد و البته بسیار هم سر زبان بیافتد. ...
نبود انتفاع شخصی دلیل عمدۀ عدم اجرای اقتصاد مقاومتی طی 6 سال گذشته بوده است
نمیدانند و به همین دلیل طی چند سال گذشته با آن خو نگرفته اند. وی افزود: کم کاری و تعلل عده ای در اجرای اقتصاد مقاومتی روز به روز ملموس تر میشود بطوریکه اهمیت و ضرورت اجرای اقتصاد مقاومتی، مقام معظم رهبری را بر آن داشت تا مقوله اقتصاد مقاومتی را یک اصل و نیاز واقعی کشور اعلام نمایند و در پیام نوروزی خودشان، سال 95 را سال تحقق اقتصاد مقاومتی اعلام کنند و برای سال جدید، شعار ...
عدم شفافیت بانک ها برای مشتریان
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی (ایستانیوز)،بانک ها چند سالی است که شدیدا دچار کمبود نقدینگی شده اند و به نظر می رسد که این مشکل به این زودی ها دست از سر سیستم بانکی برنمی دارد. سید فرشاد فاطمی عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف که برخی رخدادهای حوزه اقتصادی کشور همراه با افزایش معوقات دولت به بانک ها موجب به وجود آمدن شرایط فعلی بانک ها شده است. به گزارش خبر آنلاین ،وی بانک ها را دچار ...
عناوین برگزیده تیتر فرهنگی - اجتماعی روزنامه ها و پایگاه های اینترنتی ( 9فروردین)
. (خبرآنلاین 9 فروردین) آموزش و پرورش و مدارس / آموزش عالی و دانشگاه / امور دانشجویی --------------- - رئیس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد: برنامه امتحانی دانش آموزان در خرداد 95. (فارس 9 فروردین) - رییس سازمان نهضت سواد آموزی به ایلنا خبر داد: وجود 1 میلیون و 300 هزار بیسواد مطلق در کشور/میانگین سنی سوادآموزی به 30 سال کاهش یافت. (ایلنا 9 فروردین) ...
نشانی از سبک زندگی ایرانی-اسلامی در سینما نمی بینم
اتفاقات بسیار خوبی در هنر هفتم رقم خواهد خورد. درضمن توجه جشنواره فجر به فیلم های مورد نظر عاملی دیگر در جهت رونق فیلم هایی با پیام های ارزشی خواهد بود. وی در بخش پایانی سخنان به برخی آسیب های رایج در تولیدات سینمایی اشاره کرد و گفت: جدا از سیاه نمایی، آسیبی دیگری در سینمای ما وجود دارد که من از آن به عنوان تجمل گرایی نام می برم. در این شکل از کار، زندگی تصویر می شود که بخش بسیار ناچیزی ...
کار ناتمام ظریف در وزارت امور خارجه
و مجوز لازم داده شد، ما یک گروه مذاکراتی ایجاد کردیم. در مقاطعی که کار آن گروه با مشکل یا بن بست مواجه می شد، بنده و آقای کری برای اینکه کار را دوباره به جریان بیندازیم، مداخله می کردیم. در این ماه های آخر، چندین دور این مداخله صورت گرفت. فکر می کنم از آخرین دور مذاکرات برجام و بعد از آن چند دور دیگر شکل گرفت تا اینکه کار نهایی شد و به نتیجه رسید. **به یاد دارید از کدام دوره از مذاکره ...
آیا مهران مدیری رئیس جمهور طنز ایران است؟!
تیتراژ آن باشد. 5- این که گفته می شود مهران مدیری همواره با محدودیت های بسیاری مواجه بوده و به دلیل شکستن خط قرمزها تحت فشار است، واقعیت ندارد و فقط برای فریب دادن قشر ساده دل جامعه مطرح می شود. واقعیت این است که تاکنون در بسیاری مواقع خط قرمزها به نفع مدیری عقب نشینی کرده اند. تمام متلک های سیاسی که مردم در سریال های او شنیده اند، از فیلتر صداوسیما و وزارت ارشاد رد شده و کسانی که مسئول ...
مذاکره با هندوستان برای خرید ریل راه آهن تبریز - میانه/ احداث خط آهن تبریز بازرگان قارص ترکیه
توحید اخلاقی در جمع خبرنگاران در خصوص توافق قرارداد احداث آزاد راه تبریز-مرند-بازرگان اظهار کرد: یکی از مهم ترین برنامه های اداره کل راه وشهرسازی آذربایجان شرقی در سال 94، توافق نهایی برای امضای قرارداد احداث آزادراه تبریز مرند بازرگان نیز به عنوان اولین پروژه سرمایه گذاری بخش خصوصی خارجی با 65 درصد آورده سرمایه گذار خارجی و 35 درصد دولتی بود که در صورت امضا قرار است طی 5 سال ساخته شود و 18 سال ...
توصیه لاموریس به خسرو سینایی
موثر باشد. سینایی توانایی فیلم ساز و احساس مسئولیتی که به موضوع مورد نظر خود دارد، دلایلی برای جذابیت مستند دانسته و افزود: بیشتر مستندهایی که این روزها ساخته می شوند، به سمت مستند-گزارش رفته اند که با وجود اینکه نوعی از مستند محسوب می شود، اما ساده ترین حالت آن است. در این میان مستندی مانند باد صبا که با لحنی شاعرانه روایت می شود، منحصر به فرد است. سی وچهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر از اول تا ششم اردیبهشت ماه 95 به دبیری رضا میرکریمی در پردیس سینمایی چارسو برگزار می شود. ...
تشکر ظریف از هاشمی، در حاشیه دیدارهای نوروزی
به ویژه مجلس شورای اسلامی قدردانی کرد. دکتر جبارزاده، به نمایندگی از استانداران حاضر در جلسه نیز با تبریک سال نو و قدردانی از حضور گسترده مردم در انتخابات و آرامش حاکم بر جامعه که منجر به شادابی مردم در آغاز سال جدید گردید، افق سال های آینده را بسیار مثبت ارزیابی کرد. حجت الاسلام انصاری، معاون پارلمانی رئیس جمهور نیز نقش آیت الله هاشمی رفسنجانی در حمایت از دولت، تیم مذاکره ...
ارکستر سمفونیک تهران با رهبری لوریس چکناواریان روی صحنه می رود
، باله ها و اپراهای لوریس چکناواریان را به اجرا درخواهد آورد. این برنامه از چهاردهم تا بیستم اردیبهشت ماه برگزار می شود و وزارت کار نیز همراه با معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این کنسرت ها را با هدفِ کمک به خیریه ها برگزار می کند. چکناواریان در جشنواره ی موسیقی فجر همراه با ارکستر موسیقی ملی روی صحنه رفت، همچنین تعدادی از قطعاتِ او چندی قبل در شب آهنگسازانِ ایرانی به رهبری سهراب ...
سال پرواز باران کوثری
خوبی بود و برای خود من هم سال پربار و پرکاری بود. خوشحالم که دو فیلم خیلی خوب در اکران داشتم. جامه دران و کوچه بی نام که به نسبت بضاعت شان خیلی هم خوب فروختند و نظر مثبت منتقدان را هم جلب کردند. اعتقادی به پرکاری بیش از حد ندارم و فکر می کنم چند نقش خوب و پرمایه برای یک سال کاری هر بازیگری کافی است. ضمن این که در جشنواره هم چند فیلم قابل توجه داشتم و تصورم این است که امسال را بد پیش نرفتم. ...
چگونه قانون مدنی ایران بر اساس فقه امامیه تدوین شد؟
شهرفارغ التحصیل حقوق شد. در سال 1282 شمسی به وزارت خارجه و در سال 1286 به عدلیه رفت و مدت بیست سال مشاغل حساس داشت. در سال 1302 مستشار دیوان تمیز و سپس رییس دایره تنقیح قوانین شد و در همین مسئولیت با هیأت تدوین قانون مدنی همکاری کرد و ترجمه قانون مدنی فرانسه برای اعضاء کمیسیون توسط او صورت می گرفت و در تدوین قانون جزای عمومی و قانون تجارت نیز نقش مهمی داشت. او در سال 1314 مجدداً به ...
سوءاستفاده نفرت انگیز و غیراخلاقی از - شنل قرمزی - - اوباما تنها گریه کرد +تصاویر
او مهم است امنیت است. هامیلتون می گوید: هانسل و گرتل می دانند که نباید به خانه جادوگر که از شیرینی ساخته شده دست بزنند و خودشان را از هر وضعیت خطرناکی که در قصه اتفاق می افتد و بسیار خشونت بار است کنار می کشند. "هانسل و گرتل" هم یک قصه قدیمی با منشأ آلمانی است که روایتگر ماجرای گم شدن یک برادر و خواهر به نام هانسل و گرتل است که در جنگل به خانه ای ساخته شده از کیک و آب نبات می ...
عکاسان، جلوه های ابنیه و اماکن زیارتی را در ایام نوروز قاب می کنند
. ششمین جشنواره سراسری عکس رضوی توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی با همکاری شورای فرهنگ عمومی استان آذربایجان شرقی، معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی، بنیاد فرهنگی هنری امام رضا(ع)، کانون فرهنگ، هنر و ادب آذربایجان شرقی، انجمن هنر عکاسی استان و انجمن سینمای جوان- دفتر تبریز برگزار می شود. ...
برجام و حکایت چاه و عسل
فراهم می کند. ایران جزء کشورها و مناطق پرخطر و در فهرست سیاه گروه اقدام مالی قرار دارد. ریسک کشوری ایران بالاست. بخش هایی از اقتصاد ایران، به دلایل غیر مرتبط با برنامه هسته ای کشور مشمول تحریم های اولیه و ثانویه هستند. فروش هواپیما به ایران هر چند میسر شده است اما نیازمند کسب مجوز موردی از آمریکاست. اشخاص حقیقی آمریکایی در هر جای دنیا که باشند حق ندارند خدمتی را به ایران ارائه کنند و ...
اول اندیشه ورزی، سپس تبلیغ و فعالیت فرهنگی
آن ها چون و چرا دارد. 2. نه تنها مراکز فرهنگی که حتی نهادها و مؤسساتی همچون وزارت فرهنگ و ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه های علمیه، سازمان ملی جوانان و... هم مصداق سخن این نوشتار هستند. 3. اولاً وجود بالقوه اندیشه ها در تفکر ایرانی اسلامی را به معنای بالفعل بودن آن ها در نظر نگیرید. ثانیاً اندیشه ها آن گاه که در بوته آزمایشِ عمل گذاشته می شوند، خود را نشان می دهند ...
چاووشی: ماجرای عشقی خاصی نداشتم/ همکاری ام با فصل دوم شهرزاد قطعی نیست
حیاط خانه رضا (احمدوند) یک استودیو خانگی و خیلی خیلی کوچک درست کنیم. سقفش را با چوب و برزنت ساختیم که باران روی سرمان نریزد و یکی هم مسوول این بود که برود آب هایی که روی سقف جمع شده بود را خالی کند و خلاصه داستان هایی داشت برای خودش که یادم بیاید می گویم. باز هم رفتیم دنبال مجوز و باز هم به در بسته خوردیم. پیش احمدوند که می رفتم گاهی اوقات محسن یگانه هم می آمد آنجا کار ضبط می کرد. اما در واقع ...
وزیربهداشت:شرکای مابه تعهدشان عمل نکردند
اداری کشور و رعایت حقوق شهروندان و مردم تصمیم خیلی خوبی بود. از نظر صنف هم اگر بخواهیم نگاه کنیم یا اگر به نص قانون برگردیم باز تصمیم خوبی است چون از سال 1318 طرح اجباری وجود داشته است. یعنی کسانی که پزشک می شدند آنها را به مناطق محروم می فرستادند و خدمت می کردند. در این چند سال از نظر من به دلیل بی توجهی دولت قبل که دارا تر از دولت یازدهم بود طرح ماندگاری پزشکان در مناطق محروم اجرا نشد ...
عصبانیت محمد خاتمی از یک اردوی مختلط
غلامرضا خواجه سروی گفت: وقتی سال 84 وزارت علوم را تحویل گرفتیم، چیزی غیر از یک فضای سیاسی شکست خورده در دانشگاهها به چشم نمی خورد که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود. به گزارش میدان72, تفاوت های سیاسی و فرهنگی دولت نهم و دهم با دولتهای پیش از خود، اتفاقا در زمینه دانشگاه نیز ظهور و بروزهای خاص خود را به همراه داشت؛ تفاوت هایی که به مرور و بعد از گذشت تنها چند ماه از آغاز به کار دولت نمایان شد. دگرگونی فضای دانشگاه، تغییر مسیر و سکوت جنجال های به پا شده، کارهای سیاسی صرف، تغییر آهنگین صدای نا متوازن فضای دانشجویی وقت و مواردی از این دست که در ادامه مطلب بدان اشاره خواهد شد، بنایی شد تا با غلامرضا خواجه سروی، معاون فرهنگی وزیر علوم تحقیقات و فناوری دولت دهم و از عناصر تاثیرگذار در همین معاونت در دولت نهم به گفتگو بنشینیم و دورنمای واضح تری از مسائل فوق را ترسیم کنیم. وی در این گفتگو از دوران حضور خود در معاونت فرهنگی وزارت علوم گفت و ارزیابی خود را وضعیت وزارت علوم فعلی می گوید. در ادامه مشروح گفتگوی خبرنامه دانشجویان ایران ؛ با وی را می خوانید: * زمانی که معاونت فرهنگی وزارت علوم را تحویل گرفتید، چه شرایطی داشت و تحلیل شما از شرایط آن روز چیست؟ خواجه سروی: از زمان ورودم به معاونت فرهنگی وزارت علوم؛ چون از سال 84 تا 88 قائم مقام معاونت فرهنگی بودم و از سال 88 تا 92 نیز معاونت فرهنگی بودم. به هر حال آن زمان آقای دکتر خرمشاد حدود دو ماه زودتر از بنده آمده بودند و من به وزارت علوم رفتم؛ اگر بخواهیم خیلی وارد فضای اداری و مالی و ... نشویم و فقط به فضای دانشگاهی بپردازیم، شرایطی که آن زمان حاکم بود، از سال 84 و بعد از روی کار آمدن دولت نهم، کلا یک جو بسیار سیاست زده ای در دانشگاهها حاکم بود و تا جایی که اغلب نیروهای سیاسی حاضر در دانشگاهها از بس که فضا از سیاست و کار سیاسی اشباع شده بود، یک حالت دلزدگی و پس زدگی در فضای سیاسی ایجاد شد و علاوه بر آن، هر چیزی رنگ بوی سیاسی به خودش گرفت. بهت دانشگاه از فضای سیاسی در بن بست فرهنگ آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. من یادم هست که یکی از چیزهایی که به عنوان شاخصه این فضا آن زمان بحث می شد این بود که بالاخره باید دانشگاه سیاسی داشته باشیم، دانشجوی سیاسی کیست، و می گفتند که دانشجویان برای فعالیت های سیاسی نیاز به منشور دارند یا ندارند و حتی یادم بود که بحثی تحت عنوان اخلاق و منشور اخلاقی اساتید و دانشجویان و حتی منشور اخلاقی کارکنان در آن زمان حتی روی آن کار شد و به تمام دانشگاهها ابلاغ شد اما به نظرم در حوزه دانشجویان و اساتید دیگر شکل نگرفت. آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. به دنبال این بهت و حیرت و سردرگمی که در فضای فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها وجود داشت تقریبا همه فکر می کردند که فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانشگاهها به بن بست رسیده است و مثل یک لشکر شکست خورده است و دیگر راهی جلوی پای آن نیست. جاهای اصلی نیز در دست کسانی افتاده بود که در واقع نقیض تاسیس تحکیم بودند؛ تحکیم شیراز هم که تشکیل شده بود، جمعیت کمی بودند که هنوز در موضع ضعف بودند. حتی کارکنان وزارت علوم که دلسوز بودند، آن زمان وقتی ما می رفتیم بازدید، می گفتند که آیا شما برنامه ای دارید؟ چه کار می خواهید بکنید؟ خلاصه اینکه فضای بسیار سخت و سنگینی آن زمان بود؛ بالاخره از زیر فشار هشت ساله یکسری سیاست های افراطی که به دانشگاهها وارد شده بود مثل کسی که یک پتک محکم توی سرش زده باشند و گیج باشد؛ این فضای دانشگاهی کشور بود. مصوبه ای که معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود وجود چنین فضایی حتی به حدی بود که یادم است دو مصوبه در آن زمان از شورای عالی انقلاب فرهنگی دیدم که معاونت فرهنگی وزارت علوم را حذف کرده بود! اگر اشتباه نکنم، این مصوبه برای سال 78 بود، دقیقا بعد از حوادث کوی دانشگاه. در آن دوران دو حرکت خیلی چشمگیر بوده است؛ یکی اینکه آن زمان به شوخی می گفتیم به سمت تفریحات سالم می روند. خاطرم هست که یکی از اعضای معمم شورای عالی انقلاب فرهنگی برای من تعریف می کرد که بعضی از کارهایی که با حمایت معاونت فرهنگی وزارت علوم آن دوره می کردند، شورای انقلاب فرهنگی راسا دخالت می کرد و آنها را تعطیل می کرد. عصبانیت سیدمحمد خاتمی از یکی از اردوهای مختلط در کنار دریاچه ارومیه برای مثال، اینکه گفتم به سمت تفریحات سالم پیش می رفتند، یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. شاخصه دیگر این بود که بحث های سیاسی در فضای دانشگاهی به سمت افراط و خروج از نظام رفتند که در پی اینها، شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده و بود طی دو مصوبه، معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود و بخش های مختلف آن نیز پراکنده شده بود و افرادش جای دیگری بودند. بر همین اساس بود که معاونت فرهنگی وزارت علوم در دولت نهم، مجددا با مواقت و دستور رئیس جمهور احیا شد و بعدا آن مصوبات را خود به خود لغو کردند و کارهای مهمی انجام شد معاونت فرهنگی در ساختار بماند و الان تبدیل به قانون شده است و شرح وظایف و دستورالعمل دارد و باید ارزیابی شود؛ آن زمان قانون نبود. از زمانی که ما به وزارت علوم آمدیم، شعاری مطرح شد تحت عنوان “ما می خواهیم به سوی دانشگاه تمدن ساز اسلامی حرکت کنیم” و آن هم به هرحال مبتی بر مقدمات بود؛ مقدمات هم این بود که چالش های آموزش عالیآ زمان را از راه به کار بردن روش شناسایی تهدیدها و فرصت ها و نقاط قوت و ضعف، شناسایی شد و برای آن برنامه ای تنظیم و تدوین شد که برآیند و خروجی آن می شد تمدن سازی. از منابع آن هم می شود به کتاب “دانشگاه تمدن ساز اسلامی” اشاره کرد. این شروع تازه ای بود و باعث شد تا دانشگاه ها تا حد زیادی تکلیف خودشان را بدانند و چشم انداز تمدن سازی را قرار بدهند؛ آن هم تمدن سازی نوین ایرانی اسلامی که به این ترتیب در آن بن بست یک دریچه ای باز شد و افق نویی پیش روی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی قرار گرفت. به نظرم در آن زمان این شعار و برنامه خیلی خوبی بود که آن مشکلات را پشت سر گذاشت و یکی از ویژگی های این برنامه تقسیم کار بود. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. به اسم کار فرهنگی فقط کار سیاسی می کردند حتی نهادی درست کرده بودند تحت عنوان “مجامع کانونهای فرهنگی و هنری دانشگاهها” که جالب بود آن هم کار سیاسی می کرد. برای اینکه این فضا بشکند و این معضل حل شود، کاری که انجام شد و مدنظر قرار گرفت، اصل تقسیم کار بود. هر کسی مبتنی بر شرح وظایف خودش فعالیتش را در دانشگاه انجام دهد. من خاطرم هست که شوراهای صنفی یکی از کارهایی که آن زمان می کردند و خودشان را در انجام این کارها صاحب حق می دانستند، نامه می زدند به وزارت علوم که رئیس یک دانشگاهی را عوض کند و جالب این است خودشان هم یک رئیس پیشنهاد می دادند. یا مثلا بعضی از دانشجویان هویتی یا مذاهب اقلیتی خواسته هایی داشتند که بدون در نظر گرفتن خوب یا بدی آن، جایش در دانشگاه نبود؛ مثلا بعضی از دانشجویان کرد در یکی از دانشگاهها درخواست می کردند که می خواهیم در فلان دانشگاه، نماز جمعه اهل سنت برگزار کنیم؛ درست است که دانشگاه مسجد دارد و نماز جماعت هم دارد، اما نماز جمعه حساب و کتاب دارد. بعضی شهرها در کشور است که هم نماز جمعه اهل سنت دارد و هم نماز جمعه خودمان. اصلا بحث روی درست و غلطی آن نیست، حرف این است که اینها از جایگاه خودشان خارج شده بودند؛ شورای سیاست گذاری ائمه جمعه را اصلا برای همین گذاشته اند، این موضوع خیلی به دانشگاه ارتباط پیدا نمی کند. این در خواست ها تا حدی عجیب و غریب بود که من به اینها می گفتم آئین نامه ای که تحت آن فعالیت می کنید را بیاورید تا من ببینم که کجای آن نوشته است که شما می توانید رئیس دانشگاه را تعیین کنید! شما باید مسائل صنفی دانشجویان را حل کنید. البته دانشجویان در تعیین رئیس دانشگاه می توانند نظر بدهند اما نه اینکه برای وزیر تعین تکلیف کنند! البته در آن فضا اینطور صحبت کردن و شنیدن نظرات آنها خیلی جرات می خواست چون خیلی از آنها حکومتی برای خودشان در دانشگاه داشتند. البته به این مسائل به تشکل های همسو نیز برمی خورد؛ مثلا دوستان ما در جنبش عدالتخواه دانشجویی بعضا ما را متهم به محافظه کاری می کردند و ما چاره ای نداشتیم که این راه را ادامه دهیم. ویژگی دیگری که طرح “دانشگاه تمدن ساز ایرانی اسلامی” داشت، این بود که سطح دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران را یک پله از اینکه بیاید و احتیاجات کشور را حل بکند،-باتوجه به اینکه دانشگاه مسئول تامین نیازهای جامعه است- سطحش را ارتقا می داد. نتیجه آن هم تبدیل دانشگاه به دانشگاهی در طراز انقلاب اسلامی بود. اگر به انقلاب اسلامی هم نگاه کنیم می بینید که آمده است هم انسان نویی بسازد و هم تمدن نوینی درست کند و بدون این دو هم نمی تواند زنده بماند. بعد از مدتی که این شعار در فضای دانشگاهی مطرح شد و افراد آن را دیدند و مطالعه کردند و به ابهامات آن پاسخ داده شد و به هرحال یک مقدار فضای آن در دانشگاهها دیده شد، دانشگاهها احساس بالندگی کردند و سرعتشان را بیشتر کردند. به همین خاطر هم یکی از مسائلی که خیلی مورد توجه قرار گرفت، توسعه انجمن های علمی دانشجویان بود وقتی که آمدم تعداد این تشکلها تقریبا 660 تا بود که در هنگام تحویل، نزدیک به 8 هزار دفتر بودند. در بخش های دیگری هم رشد داشتیم اما چون قرار شد بر محمل علم کارهایمان را جلو ببریم، این قسمت مورد توجه قرار گرفت، هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند، و خیلی از این افراد عین رفاقت از ما فاصله گرفتند و در جلسات شرکت نکردند، تا الان هم ناراحت هستند. هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند ولی آن برنامه برنامه موفقی بود بطوری که در برنامه “دانشگاه تمدن ساز”، دانشگاه در حوزه علمی شروع به فعالیت کردند و زمانی که ما وزارت خانه را تحویل گرفتیم عدد مقالات 3300 عدد بود، تحویل دادیم نزدیک به چهل هزار مقاله شد. می آیند و میگویند نفت انقدر بوده است و...، این در حالی است که همه می دانند که بودجه کشور یک چیز معینی است، اصلا شما بگو نفت بشکه ای 300دلار، بودجه که یک چیز معینی است، و در بودجه دانشگاه ها هم همین مسئله بود، که ما با همان بودجه توانستیم کار را جلو بردیم، جشنواره های فرهنگی برگزار کردیم، نشریات دانشجویی را سازماندهی کردیم. به نظرم میرسد یک آرامشی همراه با نشاط در دانشگاه بوجود آید و باید هم همین مدلی باشد، دانشگاه ما ناید مرده باشد و اتفاقات دوره آقای خاتمی نباید در آن اتفا بیافتد. در همان سال، هیات مذهبی، انجمن های صنفی و فرهنگی و سیاسی بوجود آمد، بطوری که انجمن های سیاسی از عدد 123 انجمن به 260 انجمن در آن 8 سال رسید. که به دلیل سرخوردگی که شده بود، تجدید حیات این تشکل ها، کار سختی بود. * یکی از ایرادات اصلی به دولت آقای احمدی نژاد همین مسئله بود که در آن زمان تعداد تشکل های اصلاح طلب در دانشگاه کم شد و همین مسئله باعث بی رمق شدن فضای سیاسی دانشگاه ها شد؟ این مسئله چطور با افزایش تشکل ها درست است؟ خواجه سروی: من این مسئله را بگویم، همین آقای دکتر پزشکیان وزیر بهداشت، آقای توفیقی وزیر علوم و آقای قمی نیز رئیس نهاد رهبری بودند، اینها معین هستند، اینا در سال 83 یک مصوبه گذراندن در هیات نظارت مشترک علوم و بهداشت، آنجا تحکیم علامه را غیر قانونی اعلام کردند؛ وقتی این طیف غیر قانونی اعلام شده، تمام دفاتر تحکیم مشخص می شود عدد آنها پایین می آید، دوره ما هم همان ها هم که از خط خارج شده بودند، اتفاقا ما نگهشان داشتیم، اما خودشان روی مواضع خود پافشای کردند، و این مسئله فقط فحش به نظام و جمهوری اسلامی نبود. مصوبه ای ما تصویب کردیم در سال 87 یا 88، که من معاون نبودم و به عنوان کارشناس بودم، که وزیر، نهاد و نماینده شورای عالی و یک استاد دانشگاه، حق رای داشتند، آنجا یک پرونده ای از همین بقایای تحکیم، که جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! من شاهد بود که همین نهاد رهبری و وزیر از مدافعان این تشکل ها بودند، ولی ببینید چه اتفاقی افتاد که این تشکل ها غیرقابل تحمل شدند. این کاهش برای این مسائل است؛ همین انجمن فرهنگ و سیاست شیراز است که چندین شعبه دارد، در زمان ما هم بود که کسی کاری با آن نداشت؛ اتفاقا با آقا دکتر زاهدی در دانشگاه شیراز با همین افراد جلسات متعددی داشتیم. یا انجمن ترقی خواه که طرفداران آقای معین هستند کسی جلوی آنها را گرفت. انجمن تهران خیلی مشکلات داشت اما تحمل شد؛ به نظرم این چیزی که دوستان می گویند یک بهره برداری است. در صورتی که این یک مصوبه قانونی است. اما من اینجا بگویم انجمن های اسلامی که مواضع نزدیک به آنها داشتند اما از مواضع افراطی این تشکل ها، مثل حمایت از اسرائیل یا ضدیت با ولایت فقیه تبری جستند، حتی مورد حمایت نهاد رهبری و ما نیز بودند. اما عدد آنها به 20 تشکل نمیرسید و جالبتر اینجا بود که همین تعداد نیز در درون با هم مشکل داشتند. تقاضای مجوز نیز در همین اواخر که اصلا از این طیف نیز نبودند، تقاضا هم نداند. از خود آقای پزشکیان سوال کنید یا نهاد که مصوبه این جلسه است، که آقای توفیقی نیز امضا کرده، آنجا آمده است. دانشگاه ها یکم مخالفت می کردند اما سعید می کردند قانون را رعایت کنند. با این حال عددی که ما اعلام کردیم نشان میدهد ما رشد داشتیم، در زمان ما هم تشکل هایی که تقاضا اعلام موجودیت میکردند، دانشگاه ها نیز طبق قانون به آنها مجوز می دادند. * فضای فرهنگی در این دوره وزارت علوم چگونه بود؟ خواجه سروی: من هشت سال در وزارت علوم بودم و حداقل به اندازه یک کارشناس جز سر در میارم، و با وزارت بهداشت وبقیه جاها ارتباط داشتیم، و حتی رئیس جمهور سابق. یک اصل اساسی در دولت یازدهم است، و آن هم این مسئله است که آموزش عالی در اولویت نیست. اگر این فکر باشد، صحبت درباره مسائل جزئی آموزش عالی چه فایده ای دارد. بعضی از دانشگاه های ما در ایران روسای آنها بعد از دوسال و نیم، مشخص نیست، این بالاخره نباید به مسئول قوه مجریه که رئیس جمهور است بر بخورد؟ این نشان می دهد که دانشگاه در اولویت دولت نیست، دیگه حرف زدن از معاونت فرهنگی و... فایده ندارد. وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ آموزش عالی از اولویت های حاکمیت است اما در دولت فعلی اولویت نیست امروز دانشگاهیان ما خیلی مورد توجه نیستند و توجه کردن به معنای سخنرانی و تعریف و تمجید نیست، بلکه باید عملا اتفاق بیافتد. مثلا بودجه بدهند و کار راه بیاندازند. و این را تمام وزرای علوم انجام داده اند و مقام معظم رهبری از آن خوشحال بودند و فرمودند که شما کاری را که می گفتند نمی شود را انجام دادید و کشور به شما افتخار خواهد کرد. ما به شخص وزیر کار نداریم اما آموزش عالی خیلی در اولویت دولت نیست. دانشگاه در اولویت حاکمیت و نظام هست اما در اولویت دولت و قوه مجریه نیست. در اولویت بودن یعنی دانشگاه بر محور علم حرکت کند و خروجی داشته باشد. البته نکته ای در این دولت اتفاق افتاده و آن این است که وزارت علوم تشکل های منحله را احیا کرده است و با آن ژست می گیرد و برای رسیدن به اهداف خود از آنها استفاده می کند و آنها را پیاده نظام خود قرار داده است. در کل دولت یازدهم دانشگاه را خیلی جدی نمی گیرد. بعضا افرادی که اتاق فکر دولت و وزارت علوم هستند این پیشرفت ها را پیشرفت نمی دانند. آقای معین قبل انتخابات در دانشگاه شیراز گفتند کی ما پیشرفت کرده ایم؟ . فرهادی وقت کافی برای اداره وزارتخانه را ندارد حالا وقتی دانشگاه در اولویت دولت باشد وزیری را می گمارند که او فارغ البال باشد. وزیر علوم باید در تمام جلسات هیات امنا شرکت کند و وقت کافی در اختیار ندارد. و آقای فرهادی علی رغم ویژگی های مثبت سابقا در وزارت بهداشت مجموعه گسترده ای را اداره نکرده است. وزارت علوم بسیار پیچیده تر از وزارت بهداشت است. بنابراین خمودگی در تمام بخش های وزارت علوم دیده می شود و گاها کارهایی هم انجام می شود. اتاق فکر وزارت علوم در دست فتنه گران است وزارت علوم را دو دسته اداره می کنند که یکی از آنها اتاق فکری است که افراد فتنه گر هم در آنها هستند و یک بخش آن هم دولتی ها هستند که از مجموعه نگهبانی می کنند. البته معاونت فرهنگی هم گاها راه را برای سوء استفاده های آن اتاق فکر باز کرده است. من چون معاونت فرهنگی را به خوبی می شناسم می دانم که این کارها و سواستفاده ها مربوط به آنها نیست. این کارها مربوط به دوره آقای ظرییفیان و همکارانش است. البته این سواستفاده ها با حمایت انجمن تهران که در وزارت علوم مستقر شده اند انجام می شود. در سال 84 که ما آمدیم یکی از اسناد فراموش شده سند دانشگاه اسلامی بود که احیا شد و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری نسخه های آن را در دانشگاه ها توزیع کرد. این سند در عمل معطل مانده و اجرا نمی شود و شیوه قوه مجریه ما هم همین است که در ظاهر به این اسناد پایبند هستند اما در عمل به آن را قبول ندارند. الان کسی کدهای اظهارات آقای رئیس جمهور دربیاورد متوجه می شود که نظر نظام چیز دیگری است. من برای اینکه سند دانشگاه اسلامی را پیاده کنم کمیته کارشناسی را تشکیل دادم و کلی جلسات تشکیل دادیم. حالا برجام یک و دو را مطرح کردند. خاتمی قانون حجاب و عفاف را ابلاغ کرده بود حجاب و عفاف قانون دارد و نظر شخصی نیست شواری عالی انقلاب فرهنگی آن را تصویب کرده است. یکی از آنها را در دهه 60 ویکی از آنها سال 77 و زمان آقای خاتمی تصویب شده است و سال 85 شورای انقلاب فرهنگی تغییراتی در آن انجام شد و هرگز مساله حجاب و عفاف سلیقه ای نیست. در دولت احمدی نژاد در اینکه چگونه انجام شود اختلاف سلیقه وجود داشت و برخی معتقد بودند که در دانشگاه ما باید کلاس های دختر و پسر را جدا کنیم که اجرایی هم شد. یک برداشت دیگر این است که دولت باید تلاش کند اقدامات لازم را برای اجرای این قانون فراهم کند یعنی باید برای آن روش پیدا می کردند. مثلا امکان اینکه یک دانشگاه دخترانه و یک دانشگاه امیرکبیر پسرانه را داشته باشیم را فراهم کند. قانون حجاب و عفاف باید تفهیم شود همیشه وقتی این دولت آمده از روش اعتدال استفاده کند دچار افراط وتفریط شده است. من معتقد بودم باید این قانون را ابتدا تفهیم کرد زیرا الان اکثر افراد نمی دانند چنین قانونی داریم. این را باید در مراسم جدید الورودها تفهیم کنند. مثلا اگر مامور حراست به پوشش یک دانشجو ایراد می گیرد، دانشجو ابتدا فکر می کند ایراد گرفتن حراست قانونی نیست ولی وقتی قانون را به او نشان می دهیم می گوید اگر من می دانستم چنین قانونی وجود دارد هرگز آن را انجام نمی دادم. بعضی از فعالین دانشجویی فعال خودشان به من گفتند: که ما قبل از دولت آقای خاتمی به دانشگاه رفته بودیم. مثلا سال 86 هم به همان دانشگاه رفته بودیم. اصلا باورمان نمیشد این همان دانشگاه باشد. البته این روشی که ما میگفتیم که حوصله نمی کشد و وقتمان تمام شده است. اگر خواستید یک مصاحبه دیگر را بگذارید این بحث حجاب و عفاف را حداقل کار هایی که ما کردیم حداقل گزارشش را برای ثبت در تاریخ بدم. که چه اتفاقاتی افتاد. ولی اون روشی که ما به جلو رفتیم اتفاقا باعث شد که عدد دانشجویان با حجاب بیشتر بشود. من نمیدانم این مسئله حل شد یا نه، ولی عدد بدحجاب های ما کاهش پیدا کرد طوری که تقریبا آدم های حساس جامعه منهای علی مطهری مثل همیشه که همه یک چیزی می گویند ایشان چیز دیگری می گوید، تقریبا آدم های حساس در جامعه ما روی این مسئله خیلی حساسند به این نتیجه رسیدند که وضع عفاف و حجاب در دانشگاه بهتر از وضع عفاف و حجاب در جامعه است. این کد از حاج آقای علم الهدی –امام جمعه مشهد- است که ایشان بالاخره در این زمیه ها سخت گیر و با کسی هم شوخی ندارند و خیلی آدم های دیگر. ما بدون اینکه در دانشگاه شناخت ایجاد کنیم و افراد را متقاعد یا توجیه کنیم به اجبار می توانیم کارهایی انجام دهیم ولی شکست میخوریم. آخر دانشگاه خواه ناخواه محیطی است که شما با افرادی طرف هستید که از شما استدلال می خواهند باید متقاعدشان کنید. باید در پرده قرار بگیرند باید بفهمند فوایدش در چیست مضراتش کجاست و اتفاقا قانون عفاف و حجاب هم همین را میگوید. تندروی هایی که در این زمینه شده است را واقعا هیچ وقت طرفدارش نبودم، بالاخره روش کاری من نشان داده است که طرفدار کندروی هم نبوده ام. اتفاقا سر همین مسائل بود که بحث ازدواج دانشجویی را خیلی جدی گرفتیم. یعنی اگر می خواهیم که مثلا مشکل عفاف و حجاب حل شود باید در مورد فضاهای ایجابی دوران جوانی و دانشجویی باید فکر کنیم باید برنامه بدهیم. از این طرف که دانشجو باید چکار کند، کمیتش لنگ است دیگر! بالاخره غریضه و شهوت و دوست داشتن زیبایی و ارتباط با جنس مخالف و این ها را که خدا در وجود آدم ها قرار داده است. اتفاقا آن زمان یک سنجشی شد از دانشگاه ها، 52 درصد از کسانی که بد حجاب بودند گفته بودند که یا ما در سن ازدواج قرار داریم یا از سن ازدواجمان گذشته است، درصد کمی گفته بودند که برای دهن کجی به مسئولین دانشگاه ما این کار را می کنیم. اتفاقا بعدا هم مقام معظم رهبری در بجنورد فرمودند که این ها نشانه عناد با نظام نیست بیخودی این چیز ها را نگویید. فرمایش ایشان هم مبتنی بر تحقیق و شناخت هست همینجوری نگفتند. حتی من بنظرم استنباط شخصی خودم کار تحقیقاتی درست است. آن روالی که ما داشتیم جلو می رفتیم افراط و تفریط در آن اتفاق نمی افتاد نتیجه اش بهتر بود. ولی ببینید عفاف و حجاب یک بحثش بالاخره باید این بحث ایجابی های زندگی جوانان و دانشجوها را باید راه برایش بگذاریم. نمی شود به افراد بگوییم که شهوت به تو فشار می آورد روزه بگیر. حالا بالاخره آدم های مومن و متدین مثل امثال جنابعالی یا بنده که در دانشگاه امام صادق(ع) درس میخواندیم. فکری به حال خودمان کردیم، بقیه که اینجوری نیستند این ها باید راهی برایشان پیدا کرد. اگر راهی برایشان پیدا نکنیم خودشان برای خودشان راه پیدا میکنند راهی که آن ها پیدا می کنند همین است. اتفاقا من یکی از ان چیز هایی که در ان دوران دنبال کردم این بود که باید بحث ازدواج دانشجویی که ایده اش برای نهاد است و فقیرانه و غریبانه برگزار می کند باید مورد حمایت قرار بگیرد. اتفاقا آن زمان حالا که وزارت ورزش و جوانان نبود، می گفتیم سازمان ملی جوانان باید از این حمایت، حتی رفتیم مجلس گفتیم که باید کمیسیون عمران مجلس برای ساخت. خوابگاه های متاهلی بودجه برای دانشگاه ها بگذارد. مکاتباتی که آن زمان با کمیسیون کردم و دعواهایی که کردم هست، حتی نهاد هم شریک بود در پیگیری این کار. نمی شود پدیده های اجتماعی را یک جانبه ببینیم و حکم صادر کنیم، این غلط است. افرادی که مثلا مثل کاندیدای ریاست جمهوری یا بعضی تشکل ها یا کسانی که می خواهند رای بیاورند یا مثلا الان در مسند قدرتند و نمی توانند عملکرد خود را گزارش خوب از آن بدهند چون می خواهند خود را توجیه کنند یا فضاسازی کنند، مثلا حمله می کنند این ها کارهای مختلفی انجام شده و هم در حوزه سیاسی و هم در این حوزه ها که بالاخره ما کارهای خیلی مختلفی انجام دادیم. عفاف و حجاب قانون دارد که قانون خوبی هست و در مبنای مسلک اعتدال هم اتفاقا نوشته شده است و همین دولت هم اگر بخواهد می تواند اجرا کند. نه کند هست نه تند! باید مسولین فرهنگی کشور خیلی حوصله شان زیاد باشد که نتیجه بدهد. به کارهای فرهنگی حداقل ده سال باید زمان بدهیم تا جواب بدهد. ما مثلا یک درخت پسته می کاریم می گوییم که 12 سال بعد بار می دهد، طوری نیست. بعد یک آدم بی حجاب را می خواهیم با حجاب کنیم، امروز میگوییم پس چه شد این پولی که به تو دادم خرج شد چرا نشد؟ چرانشد؟ بالاخره باید دوازده سال پایش بایستیم. کار مهمی است این مسائل. * یک کاری در این مدت که شما مسئولیت داشتید پیگیری شد، بحث تدفین شهدای گمنام در دانشگاهها بود که مخالفین و موافقینی داشت. در این باره مختصری توضیح بدهید. خواجه سروی: ببینید ما که آمدیم وزارت علوم اوایل مثلا در حدود یک سال، بعضا گروه های سیاسی که مشخصا همه انجمن های اسلامی تحکیم، شاخه علامه و بقای آنها با تدفین شهدای در دانشگاه ها مخالفت می کردند. در دانشگاه شریف حتی کتک کاری شد و شیشه ماشین رئیس دانشگاه را شکستند. سرش زخمی شد. دانشگاه لرستان مثلا چنین دعوایی شد در دانشگاه های مختلفی این دعواها شد. دوره ما حدودا یکسالی این دعواها بود بعد تمام شد. تمام هم که شد به لحاظ این بود که خود دانشگاه سوابقشان در وزارت علوم هست در بایگانی ها هست که نامه های متعددی از دانشجوها و اساتید و حتی هیئت رئیسه دانشگاه و شورای دانشگاه های مختلف وزارت علوم می نوشتند که این نشان دهنده این بود که تمایلی وجود دارد برای این کار که شدای گمنام در دانشگاه ها دفن شوند و میتوانم بگویم که این یک عشق به شهدا و عشق است. این پدیده شهید و شهادت و فرهنگ ایثار و یک قدردانی ناچیز از به کسانی است که بهترین سرمایه شان را در راه خدا و پیشرفت این کشور به هرحال هدیه کردند و ارزانی داشتند. به هرحال این دیگر تمایل دانشگاهیان را نشان می داد. جوابی هم که آن زمان به دانشگاه ها میدادیم دستوری از بالا نیست در اختیار خودتان است البته من صراحتا می گفتم من طرفدار این حرف هستم و ما هم تمایل داریم این اتفاق بیفتد غیر از بحث قدردانی از شهدا و دینی که ما به همه شهدا داریم که باید به آنها احترام بگذاریم و به هرحال در بهترین مکان هایی که می توانیم که آنها را ارج بنهیم و دفن کنیم. بارگاه و مزار شهدا را یک منبع الهام منبع تربیت و منبع معنوی برای کار فرهنگی می دانیم. غیر از این مسائل که جزء اعتقادات هست و بخشی هم تعلیم و تربیت هست، این الهام دهنده هست. به هرحال یک پدیده جهانی هست یعنی در تمام کشور ها سربازان گمنامشان را در بهترین مکان ها دفن می کنند و جالب است برخلاف ما که خیلی هم به آن نمی رسیم، آنجا را آب و جارو می کنند، دسته گل می گذارند، عزیز ترین مهمان ها و هیئت ها بلند پایه شان را به آنجا می برند و ادای احترام می کنند. هرکسی پیرو فرهنگ غرب باشد این در فرهنگ غرب هست، اگر پیرو فرهنگ شرق باشد آنجا نیز هست اگر پیرو فرهنگ ژاپن باشد، هست، هند باشد، هست. یعنی هیچ کجای دنیا را پیدا می کنید که این نباشد. بنابراین در کشور ما معنی ندارد که مخالفت کنیم، حالا چه در دانشگاه و منتقدین که مکان بسیار مقدسی است، جایگاهش اتفاقا والاست و یک مکان های تربیتی است نکته اش دراین است بالاخره همه ما در مرقد ائمه اطهار می رویم. یا امامزاده ها، یا مسجد و حسینیه می رویم. حالا غیر از بحث های نماز و ... یک منبع تربیتی برای خودمان می دانیم که اتفاقا بهترین تناسب را با دانشگاه ها دارد و اتفاقا در دوره ما. به ما می گفتند بسیج نیروی نظامی است، چرا در دانشگاه ها هستند درحالی که چه کسی گفته بسیج نیروی نظامی هست؟ بسیج همه جا حضر دارد، در دانشگاه هم همچنین. این ها را من قبلا هم گفتم بعد گفتند که این بسیجی ها که جایشان در پادگان است. این ها حالا میخواهند شهدا را هم بیاورند؛ چه ربطی شهدا به ما و دانشگاه دارند؟! اتفاقا ربط دارد، آن وقت به دانشگاه ها گفتیم که دانشجویان را ببرید توجیه کنید؛ بنا شد که برای اینکه کامل بشود در تمام دانشگاه ها، برای شهدا بنایی را درست کنند که حالا دیگر اسامی را خود دانشگاه ها متفاوت گذاشتند. می گفتند این ها ادامه کار نیروی های نظامی خودشان را می خواهند ماندگار کنند. می خواهند خودشان را بچسبانند به اجساد شهدا در این محیط یک بهانه ای برای ماندن داشته باشند. این استدلال باطل است اصلا سیاسی می دیدند و می خواستند حوزه نفوذ رقیب را کم کنند. * در سال 95 توصیه شما به بخش فرهنگی وزارت علوم چیست؟ خواجه سروی: اگر کسی خواسته باشد یک سند افتخار به جا بگذارد ما یک کاری شروع کردیم که ناتمام ماند، آن هم تاسیس دفاتر دانشجویی در دانشگاه ها بود که بعدا متوقف ماند که نهاد نمایندگی هم درجریان کار بودند؛ اگر این کار را جدی بگیرند خیلی خدمت بزرگی کردند به نسل کنونی که متاسفانه خیلی گرفتاریش زیاد هست. کد مطلب : سایر اخبار ...