سایر منابع:
سایر خبرها
سیدحسن هاشمی: دیگر وزیر نمی شوم/ از طرف رییس جمهور موظفم پیگیر سلامت افراد در حصر باشم
دکتر سیدحسن قاضی زاده هاشمی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت دکتر حسن روحانی، بسیار سر زبان است. با همه کارهایی که می کند؛ گاهی به دیدار دخترانی که قربانی اسیدپاشی شده اند، می رود، گاهی در سفری، در یک قنات وضو می گیرد و البته هربار که خبر ناخوشی یکی از افراد در حصر به گوش می رسد، خبر معاینه توسط او و ملاقات با آنها منتشر می شود. در میان همه خبرها حتما شنیده اید که وزیر بهداشت درباره ...
قلعه نویی در تبریز مشکل قلبی پیدا کرد
عصر بانک ؛ سعید عباسی که در اواخر سال 93، مدیرعامل باشگاه تراکتورسازی شد، اکنون یک سال از دوران مدیریت خود در این باشگاه را پشت سر گذاشته و در این راه نیز تجربه نسبتاً خوبی را کسب کرده است. وی که امسال به دلیل عدم نتیجه گیری تیم تونی اولیویرا تا میانه های فصل، موردانتقاد هواداران تیم تراکتورسازی قرار می گرفت، با سپردن سکان هدایت این تیم به امیر قلعه نویی تا حد زیادی توانست این شعارها ...
آیا برانکو می تواند پرسپولیس را قهرمان کند؟
دفاعی کاری کرد که کروش هم مجاب شود از مدافع راست پرسپولیس به جای خسرو حیدری با تجربه در تیم ملی استفاده کند. برانکو از محمد انصاری جوان و کم حاشیه یک بازیکن بدون ترس ساخت که خیلی زود به رویای خود رسید و در لیست کروش جای گرفت. اما در کنار این چهره ها و همه بازیکنان پرسپولیس که در این فصل به ندرت بد بوده اند، چهره های دیگری هم وجود دارند که خودشان راه خود به ترکیب اصلی را باز کردند. محسن مسلمان بارز ...
بروکلین و درد سنگین مهاجرت به آن سوی اقیانوس+ویدیو
ناشی از جدایی و تنهایی در غربت قابل تحمل است. با تمام اینها در نهایت حس دلتنگی نیز در گذر زمان کمرنگ تر شده و ایلیس کم کم زندگی جدید خود را آغاز می کند. کلید آغاز این زندگی عشق تازه با مردی ایتالیایی با نام تونی (اموری کوهن) است که لبخند را به صورت ایلیس باز می گرداند. رابطه آنها آنقدر بی ریا و صمیمانه است که کم کم باعث می شود ایلیس محل زندگی جدید خود (بروکلین) را خانه بنامد؛ هر چند سلسله ...
کرایوف و داستان دو انقلابش در کاتالونیا
: "به من می گفتند که سخت گیرم اما نبودم. من از نسل بعد از جنگ هستم. سال 47 متولد شده بودم و تمام هم نسلان من مشغول تغییر سنت بودند، به عنوان مثال گروه بیتلز، همه آن مردمان. همیشه می خواستم نو شویم. چالش داشته باشیم." او نو بود و متفاوت. خوان لاپورتا که بعد ها رئیس باشگاه بود در آن زمان 11 سال داشت و موهایش را مثل کرایوف اصلاح می کرد. لاپورتا می گوید: "اگر دوباره ...
چگونه داعش، آشوب را به اروپا کشاند؟
دیگر کشورها و مناطق به دو طریق صورت گرفته است. اول از طریق گروه های شبه نظامی که با خلیفه داعش اعلام بیعت کرده و طی یک سال گذشته در برخی از مناطق همچون صحرای سینا در مصر، لیبی و یمن قدرت و نفوذ بیشتری پیدا کرده اند. راه دوم و مهمتر که در جلسه الطبقه در مورد آن بحث شد، بازگشت به خانه اعضای خارجی داعش بود. طبق تخمین های انجام شده، حدود 25 هزار عضو خارجی که برای پیوستن به داعش به سوریه و عراق رفتند ...
محسن چاوشی: ماجرای عشقی خاصی نداشتم
سخت به آدم یاد می دهند چون یاد گرفتن کسی مثل من مساوری بود با کم درآمد شدن دیگران. شهاب قبل از این که تنظیم کننده شود استودیو رولند را داشت. همان اول که تنظیم های شهاب را شنیدیم خوشم آمد. کارهای تر و تمیز و خوبی بودند و این طور در واقع همکاری ما با هم شروع شد. البته بعد به شهاب گفتم که ژانر من با این موسیقی که تو تنظیم می کنی فرق دارد و باید یک طور دیگری تنظیم کنی. خیلی با هم فکر کردیم که چطور کار ...
اقتصاد مقاومتی، تنها نسخه استقلال اقتصادی ایران
برنامه های اقتصاد مقاومتی ضروری است، این برنامه نیز مورد بازنگری و بازبینی جدی قرار گیرد تا نقشه راه میان مدت کشور در مدار اقتصاد مقاومتی معین و مشخص شود؛ از جمله :توجه ویژه به شناسائی و تمرکز بر فعالیت ها و زنجیره های اقتصادی مزیت دار کشور و مبارزه جدی با فساد، ویژه خواری و قاچاق. 8. عملگرا باشیم نه عمل نما: با توجه به گذشت بیش از ده سال از تدوین سندچشم انداز بیست ...
نیمه دوم تعطیلات کجا برویم
زندگی می کرده و نامزدی به نام هادی داشته؛ نامزدی که البته طی ماجراهایی کشته می شود. نکته ی کنکوری اشکورات منطقه ای در شمال ایران است که در استان های گیلان و مازندران قرار گرفته. این منطقه از جنوب رودسر شروع شده و تا جنوب رامسر ادامه دارد. رسیدن به اشکورات چند راه دارد. هم می توان از سمت چابکسر رفت، هم لنگرود و املش و هم سیاه بیشه. بهترین مسیر البته رفتن از چابکسر است. ...
ناگفته های رضا رشیدپور مجری تبریزی از دوران مجری گری اش+ تصاویر
که احتمالا می دانید، نشد اما آن 30 درصدی که محقق شد، چیست؟ اینکه چند جوان با امکانات ساده فنی در خیابان جردن تهران می توانند برنامه ای بسازند که مورد توجه مردم قرار بگیرد و حامی مالی جذب کند. این، آن 30 درصد نتیجه ای است که ما به آن رسیدیم و البته در آن زمان یک نقد کاملا پرکتیکال و عملگرایانه به سازمان صدا و سیما بود؛ تقابل سازمانی با 38 هزار و 500 نفر پرسنل و این همه امکانات فنی، این طرف هم پنج ...
صندلی داغ طرفداری: حامد چشم براه؛ هوادار اولترای منچستر یونایتد، این روزها از همیشه کمتر!
...، کمی اغراق کرد. یکی از بدترین شب های فوتبالی من شب بازی منچستر – رئال تو اولدترافورد بود. من تا دقیقه 60 ندیده بودم پیراهن دخیا چه رنگیه، رئال کاملا علیل شده و تو جو اولدترافورد گم شده بود. تیم مورینو مستاصل بود و هیچ راه چاره ای هم براش نمونده بود تا از مخمصه در بیاد که یکباره داور دست به کار شد و همه چیز رو عوض کرد. حرفی ندارم برای اون بازی ولی ایمان دارم اون تیم یونایتد (با وجود قدرت عجیب و ...
ماجرای نیروی مخفی DF20 و دلتا و آلفای آمریکایی ها در عراق و بی خبری رهبران عراقی/برمر گفت از الان من ...
قضایا بین 13 تا 16 می رخ داد، ولی شورای حکومت در 13 جولای [یعنی دو ماه بعد] تشکیل شد. این تصمیم، باعث نگرانی من شد چرا که انحلال حزب بعث و مصادره ی اموالش و برکناری همه بعثی ها از حکومت یعنی که اگر کسی بعثی بوده باشد، هرچقدر هم که رتبه ی حزبی اش پایین بوده باشد، مشمول این تصمیم برکناری می شود. من رفتم پیش برمر و درباره این تصمیمش از او سؤال کردم، ما خودمان بودیم که نظریه ریشه کن کردن حزب بعث را مطرح ...
درخت نوروز در خرد و دانایی ایرانی ریشه دارد
و مانند سمنوهای دیگر رقیق نیست. به طوری که سمنوی سیستان مانند یک نان یا کیک است و به طور کلی مانند نان یا کیک هم پخته می شود و این سمنوی ویژه نیز سر سفره باید وجود داشته باشد. نان ها و شیرینی های دیگر هم به همین صورت همه با هم دست به دست هم می دهند و آنها را در تنورهای سیستانی که به آن بی بی تنوری گفته می شود، پخته می شود. ما در همه جای ایران عمو نوروز داریم ولی در سیستان بی بی نوروز ...
اهمیت آزاد سازی الماس صحرا چیست؟
اهالی استان های حمص، دمشق، دیرالزور و حماه، بخش عمده ای از آنها از ساکنان شهرک های مهین و السخنه و روستاهای اطراف هستند که هیچ چیزی برای از دست دادن ندارند و اگر پایگاه اصلی آنها تصرف و پاکسازی نشود، ایجاد زحمت دوباره خواهند کرد. 8) اگر به مسیر عملیاتی پیشین ارتش سوریه در محور الخناصر به سمت اثریا و سپس شهر طبقه نگاه کنید که هنوز هم نیروهای کافی در اون محور قرار دارند، پاکسازی تدمر باعث ...
زود شکست بخورید تا زود موفق شوید
در مورد کار در خراسان هیچ فرصتی نبود که صد در صد مطمئن باشم که بعد از فارغ التحصیلی در رشته برق به شغلی دست پیدا می کنم. نه پدرم پولدار یا باغدار بود نه موقعیت خاص اقتصادی داشتم. همه ما شرایط خانوادگی متوسطی داریم ولی همه ما دنبال یک راه هایی برای کسب و کار بودیم و دنبال آن نتیجه نهایی رشته دانشگاهی امان نبودیم. فقط رفتیم دنبالش و جستجو کردیم. ...
11 علامت که نشان می دهد شغل تان در حال نابود کردن شما است
همه در شغل خود روزهای سخت و بدی را تجربه کرده اند. اما اگر شما جزء آن دسته از افرادی هستید که هر روز صبح تا آخر هفته، با ترس و استرس از خواب بیدار می شوید یا در حین کار در پشت میز خود بارها تا آستانه ی اشک ریختن پیش می روید، احتمالا با مشکلی جدی تر از معمول مواجه هستید. "امی مارین"، نویسنده ی کتاب "13 کاری که افراد قوی انجام نمی دهند" می گوید که محیط کار افراد، این پتانسیل را دارد که ...
مهناز افشار:رأی دادم تا برجام پایدار بماند
فیلم در کارنامه دارم. گاهی فکر می کنم اگر با یک فیلم مطرح و کارگردانی بسیار خوب، کرام را شروع می کردم، انتخاب های بعدی سخت تر می شد. من زمان ورود به سینما یک دختر 18 ساله با پشتوانه ای در رشته تدوین بودم که خودم انتخاب نکردم در کدام یک از فضا یا ژانرهای سینمایی کار کنم. همه این نقش ها به من پیشنهاد شد و من هم به واسطه میزان دانش و آگاهی که در آن سن داشتم، قبول کردم. همانطور که اشاره کردم ...
وزیر بهداشت: دیگر وزیر نمی شوم/ از طرف رییس جمهوری موظفم پیگیر سلامت افراد در حصر باشم
انجام دهیم. امروز شبکه های اجتماعی را داریم که برای همه حرف هایی می زنند. برای شما (رسانه ها) هم می گویند. اما باید با عدد و رقم و مدرک و بیش ازهمه با اخلاق صحبت کنیم. می گویند قبلا درآمد پزشکان از زیرمیزی بوده، اما الان روی میز شده و درآمد پزشکان افزایش داشته. درآمد پزشکان چه افزایشی داشته؟ ما در شروع کار تعرفه جراحی را پس از 24 سال تا اندازه ای اصلاح کردیم. قرار بود تعرفه های ...
معرفی مذهبی ترین فوتبالیست های دنیا!
توانایی انجام هر کاری را دارد. بقیه بستگی به تلاش آن شخص دارد. باید اعتقاد داشت. به خاطر این موضوع است که می توانم از شرایط سخت عبور کنم. متیونی بازیکن اورتون که به صورت قرضی در دانکستر راورز بازی می کند بارها دچار آسیب دیدگی از ناحیه زانو شده است اما باوری که دارد به او کمک کرده است تا بتواند از بند این آسیب دیدگی ها رهایی یابد. او در این باره به روزنامه اسپانیایی گفت: خدا در زندگی ام خیلی ...
عدم شفافیت بانک ها برای مشتریان
ما هیچ وقت یک بانک ورشکست نمی شود. حتی ظاهرا کسی قصد ندارد اجازه دهد موسسات غیرمجاز هم ورشکست شوند. بنابراین بستگی دارد منظور از ورشکستگی چه باشد. پاسخ این سوال که آیا احتمال دارد ما در آستانه بحران بانکی قرار داشته ایم، مثبت است. اما هیچ سابقه ای وجود ندارد که بانکی در 30 سال گذشته ورشکست شده باشد تا ما بدانیم اگر بانک دیگری نیز در شرایط این بانک قرار گرفت، توسط نهاد ناظر ورشکست اعلام می شود و ...
گفتگوی خواندنی با علی شریعتی مقدم موسس گروه بین المللی نوین زعفران
بازارسازی کند. خوشبختانه در آن موقع اقدامات خوبی شد که تاثیر در بازارهای جهانی مانند ژاپن در جهت معرفی داشته باشیم. اقدامات مشترکی با دانشگاه ها و سازمان توسعه تجارت انجام شد و باعث گردید صادرات ما افزایش یابد و نقطه عطفی شود تا بتوانیم بازار خود را پیدا کنیم. اما اتفاق بعدی با کاهش بودجه سازمان توسعه تجارت و حذف شدن و عدم حمایت از صادرات غیرنفتی حتی به صورت مستقیم و غیرمستقیم موجب شد فعالیت صندوق هم ...
تست کوپه لوکس در تهران، سریع، باشکوه و قدرتمند +تصاویر ومشخصات فنی و قیمت
براساس پلت فرم C216 مرسدس بنز است. طراحی بدنه این خودرو با وجود استفاده از برخی پیش زمینه های پلت فرم نسل قبل تر (یعنی C215) توسط گوردون واگنر و پیتر فایفر انجام گرفت و یکی از زیباترین خودروهای مرسدس بنز در 20 سال اخیر محسوب می شود. شاسی خودرو هم براساس مدل W221 مرسدس بنز ساخته شده که در اصل برای S کلاس های معرفی شده از سال 2005 در نظر گرفته شده بود. نتیجه همه این ها خودرویی کوپه با سنت 2 ...
خیبر خرم آباد سکوی پرتاب پاس همدان برای بقا/فرصت اشتباه نیست
بالاترین سطح فوتبال کشورمان لیگ برتر جام خلیج فارس صعود خواهند کرد. نظارت در هفته های پایانی لیگ دسته اول بیشتر شود در هفته های پایانی با بالاتر رفتن حساسیت و سرنوشت ساز بودن امتیازات کار داورهای مسابقات نیز سخت تر از هفته های قبل خواهد شد و حرف وحدیث های فوتبال ناپاک که همیشه در فوتبال ما وجود داشته است، بیشتر می شود. حرف وحدیث هایی از قبیل اینکه تیم های متمول لیگ داوران ...
قدمگاه های امام رضا(ع) از شلمچه تا دهسرخ
آبی و سفید نصب شده است. با توجه به قرار گرفتن این قدمگاه در راه باستانی موسوم به راه شاهی و وجود آثار باستانی در منطقه و قدمت بنای مسجد بیرون که به سال های نخستین ورود اسلام به ایران بازمی گردد، صحت این قدمگاه مورد تائید تمام کارشناسان است. ده شیر یکی دیگر از قدمگاه های امام رضا(ع) در ده شیر یا قریه شیر روستای باستانی واقع شده که در مسیر ابرکوه به تفت قرار دارد. فاصله ده شیر ...
با رپرهای تهرانی آشنا شوید!
ما ساده کار می کنیم. امیررضا: اصل یک کار رپ همین چیزی است که می نویسی ولی در کار پاپ خیلی چیزها دخیل است. * خب وقتی هر کس در یک زمینه تمرکز کند نتیجه کار حرفه ای تر می شود. مصطفی: حرفه ای تر؟ وقتی همه کارها را یک نفر انجام دهد، بهتر نیست؟ فرشاد: مسلما چیزی که خودت روی کاغذ آورده ای را بهتر می توانی بیان کنی. * خب مگر توانایی داری همه این کارها ...
قاسم سلیمانی بر بالین برادر شهیدش احمد سلیمانی+ تصویر
از این غربت و تنهایی نجات دهد... شهید حاج احمد سلیمانی به روایت سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی: ...دست تقدیر این بود که من که از دوران کودکی با احمد بودم، در زمان شهادتش هم بالای سرش حاضر شوم و اگر بخواهم کلمه ای را اختصاصاً و حقیقتاً به عنوان مشخصه این شهید ذکر کنم، باید بگویم انسان پاک لایق این شهید بزرگوار است. در واقع کسانی می توانند این مفهوم را داشته باشند که بعد ...
باراک اوباما چقدر موفق بود؟
.... درصورتی که یک رئیس جمهوری از حزب جمهوری خواه پیروز انتخابات سال 2016 میلادی باشد، توافق هسته ای ایران احتمالا از سوی آمریکا رد خواهد شد. به نظرتان چرا دولت اوباما حل موضوع هسته ای کره شمالی را مانند بیل کلینتون در دستور کار قرار نداد و گامی جدی در این راستا برنداشت؟ واقعیت آن است که درباره موضوع هسته ای کره شمالی، هیچ راه حل پیش بینی پذیری در آینده وجود ندارد، مگر آنکه رژیم ...
وزیربهداشت:شرکای مابه تعهدشان عمل نکردند
همه تعهد شخصی خود ایشان نسبت به اجرای وعده هایی است که در دوران انتخابات ریاست جمهوری به مردم قولش را داده اند و این خیلی مهم است. نقش رئیس جمهوری در طرحی که ما شروع کرده ایم، ویژه است. تقریباً می توانم بگویم اگر طرح تحول نظام سلامت شروع شد و ادامه پیدا کرد و ان شاءالله ادامه هم خواهد یافت، مرهون توجه رئیس جمهوری است که خب البته این نگاه رئیس جمهوری انسانی هم است. فردی که رئیس جمهوری کشوری شده که ...
عصبانیت محمد خاتمی از یک اردوی مختلط
غلامرضا خواجه سروی گفت: وقتی سال 84 وزارت علوم را تحویل گرفتیم، چیزی غیر از یک فضای سیاسی شکست خورده در دانشگاهها به چشم نمی خورد که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود. به گزارش میدان72, تفاوت های سیاسی و فرهنگی دولت نهم و دهم با دولتهای پیش از خود، اتفاقا در زمینه دانشگاه نیز ظهور و بروزهای خاص خود را به همراه داشت؛ تفاوت هایی که به مرور و بعد از گذشت تنها چند ماه از آغاز به کار دولت نمایان شد. دگرگونی فضای دانشگاه، تغییر مسیر و سکوت جنجال های به پا شده، کارهای سیاسی صرف، تغییر آهنگین صدای نا متوازن فضای دانشجویی وقت و مواردی از این دست که در ادامه مطلب بدان اشاره خواهد شد، بنایی شد تا با غلامرضا خواجه سروی، معاون فرهنگی وزیر علوم تحقیقات و فناوری دولت دهم و از عناصر تاثیرگذار در همین معاونت در دولت نهم به گفتگو بنشینیم و دورنمای واضح تری از مسائل فوق را ترسیم کنیم. وی در این گفتگو از دوران حضور خود در معاونت فرهنگی وزارت علوم گفت و ارزیابی خود را وضعیت وزارت علوم فعلی می گوید. در ادامه مشروح گفتگوی خبرنامه دانشجویان ایران ؛ با وی را می خوانید: * زمانی که معاونت فرهنگی وزارت علوم را تحویل گرفتید، چه شرایطی داشت و تحلیل شما از شرایط آن روز چیست؟ خواجه سروی: از زمان ورودم به معاونت فرهنگی وزارت علوم؛ چون از سال 84 تا 88 قائم مقام معاونت فرهنگی بودم و از سال 88 تا 92 نیز معاونت فرهنگی بودم. به هر حال آن زمان آقای دکتر خرمشاد حدود دو ماه زودتر از بنده آمده بودند و من به وزارت علوم رفتم؛ اگر بخواهیم خیلی وارد فضای اداری و مالی و ... نشویم و فقط به فضای دانشگاهی بپردازیم، شرایطی که آن زمان حاکم بود، از سال 84 و بعد از روی کار آمدن دولت نهم، کلا یک جو بسیار سیاست زده ای در دانشگاهها حاکم بود و تا جایی که اغلب نیروهای سیاسی حاضر در دانشگاهها از بس که فضا از سیاست و کار سیاسی اشباع شده بود، یک حالت دلزدگی و پس زدگی در فضای سیاسی ایجاد شد و علاوه بر آن، هر چیزی رنگ بوی سیاسی به خودش گرفت. بهت دانشگاه از فضای سیاسی در بن بست فرهنگ آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. من یادم هست که یکی از چیزهایی که به عنوان شاخصه این فضا آن زمان بحث می شد این بود که بالاخره باید دانشگاه سیاسی داشته باشیم، دانشجوی سیاسی کیست، و می گفتند که دانشجویان برای فعالیت های سیاسی نیاز به منشور دارند یا ندارند و حتی یادم بود که بحثی تحت عنوان اخلاق و منشور اخلاقی اساتید و دانشجویان و حتی منشور اخلاقی کارکنان در آن زمان حتی روی آن کار شد و به تمام دانشگاهها ابلاغ شد اما به نظرم در حوزه دانشجویان و اساتید دیگر شکل نگرفت. آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. به دنبال این بهت و حیرت و سردرگمی که در فضای فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها وجود داشت تقریبا همه فکر می کردند که فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانشگاهها به بن بست رسیده است و مثل یک لشکر شکست خورده است و دیگر راهی جلوی پای آن نیست. جاهای اصلی نیز در دست کسانی افتاده بود که در واقع نقیض تاسیس تحکیم بودند؛ تحکیم شیراز هم که تشکیل شده بود، جمعیت کمی بودند که هنوز در موضع ضعف بودند. حتی کارکنان وزارت علوم که دلسوز بودند، آن زمان وقتی ما می رفتیم بازدید، می گفتند که آیا شما برنامه ای دارید؟ چه کار می خواهید بکنید؟ خلاصه اینکه فضای بسیار سخت و سنگینی آن زمان بود؛ بالاخره از زیر فشار هشت ساله یکسری سیاست های افراطی که به دانشگاهها وارد شده بود مثل کسی که یک پتک محکم توی سرش زده باشند و گیج باشد؛ این فضای دانشگاهی کشور بود. مصوبه ای که معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود وجود چنین فضایی حتی به حدی بود که یادم است دو مصوبه در آن زمان از شورای عالی انقلاب فرهنگی دیدم که معاونت فرهنگی وزارت علوم را حذف کرده بود! اگر اشتباه نکنم، این مصوبه برای سال 78 بود، دقیقا بعد از حوادث کوی دانشگاه. در آن دوران دو حرکت خیلی چشمگیر بوده است؛ یکی اینکه آن زمان به شوخی می گفتیم به سمت تفریحات سالم می روند. خاطرم هست که یکی از اعضای معمم شورای عالی انقلاب فرهنگی برای من تعریف می کرد که بعضی از کارهایی که با حمایت معاونت فرهنگی وزارت علوم آن دوره می کردند، شورای انقلاب فرهنگی راسا دخالت می کرد و آنها را تعطیل می کرد. عصبانیت سیدمحمد خاتمی از یکی از اردوهای مختلط در کنار دریاچه ارومیه برای مثال، اینکه گفتم به سمت تفریحات سالم پیش می رفتند، یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. شاخصه دیگر این بود که بحث های سیاسی در فضای دانشگاهی به سمت افراط و خروج از نظام رفتند که در پی اینها، شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده و بود طی دو مصوبه، معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود و بخش های مختلف آن نیز پراکنده شده بود و افرادش جای دیگری بودند. بر همین اساس بود که معاونت فرهنگی وزارت علوم در دولت نهم، مجددا با مواقت و دستور رئیس جمهور احیا شد و بعدا آن مصوبات را خود به خود لغو کردند و کارهای مهمی انجام شد معاونت فرهنگی در ساختار بماند و الان تبدیل به قانون شده است و شرح وظایف و دستورالعمل دارد و باید ارزیابی شود؛ آن زمان قانون نبود. از زمانی که ما به وزارت علوم آمدیم، شعاری مطرح شد تحت عنوان “ما می خواهیم به سوی دانشگاه تمدن ساز اسلامی حرکت کنیم” و آن هم به هرحال مبتی بر مقدمات بود؛ مقدمات هم این بود که چالش های آموزش عالیآ زمان را از راه به کار بردن روش شناسایی تهدیدها و فرصت ها و نقاط قوت و ضعف، شناسایی شد و برای آن برنامه ای تنظیم و تدوین شد که برآیند و خروجی آن می شد تمدن سازی. از منابع آن هم می شود به کتاب “دانشگاه تمدن ساز اسلامی” اشاره کرد. این شروع تازه ای بود و باعث شد تا دانشگاه ها تا حد زیادی تکلیف خودشان را بدانند و چشم انداز تمدن سازی را قرار بدهند؛ آن هم تمدن سازی نوین ایرانی اسلامی که به این ترتیب در آن بن بست یک دریچه ای باز شد و افق نویی پیش روی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی قرار گرفت. به نظرم در آن زمان این شعار و برنامه خیلی خوبی بود که آن مشکلات را پشت سر گذاشت و یکی از ویژگی های این برنامه تقسیم کار بود. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. به اسم کار فرهنگی فقط کار سیاسی می کردند حتی نهادی درست کرده بودند تحت عنوان “مجامع کانونهای فرهنگی و هنری دانشگاهها” که جالب بود آن هم کار سیاسی می کرد. برای اینکه این فضا بشکند و این معضل حل شود، کاری که انجام شد و مدنظر قرار گرفت، اصل تقسیم کار بود. هر کسی مبتنی بر شرح وظایف خودش فعالیتش را در دانشگاه انجام دهد. من خاطرم هست که شوراهای صنفی یکی از کارهایی که آن زمان می کردند و خودشان را در انجام این کارها صاحب حق می دانستند، نامه می زدند به وزارت علوم که رئیس یک دانشگاهی را عوض کند و جالب این است خودشان هم یک رئیس پیشنهاد می دادند. یا مثلا بعضی از دانشجویان هویتی یا مذاهب اقلیتی خواسته هایی داشتند که بدون در نظر گرفتن خوب یا بدی آن، جایش در دانشگاه نبود؛ مثلا بعضی از دانشجویان کرد در یکی از دانشگاهها درخواست می کردند که می خواهیم در فلان دانشگاه، نماز جمعه اهل سنت برگزار کنیم؛ درست است که دانشگاه مسجد دارد و نماز جماعت هم دارد، اما نماز جمعه حساب و کتاب دارد. بعضی شهرها در کشور است که هم نماز جمعه اهل سنت دارد و هم نماز جمعه خودمان. اصلا بحث روی درست و غلطی آن نیست، حرف این است که اینها از جایگاه خودشان خارج شده بودند؛ شورای سیاست گذاری ائمه جمعه را اصلا برای همین گذاشته اند، این موضوع خیلی به دانشگاه ارتباط پیدا نمی کند. این در خواست ها تا حدی عجیب و غریب بود که من به اینها می گفتم آئین نامه ای که تحت آن فعالیت می کنید را بیاورید تا من ببینم که کجای آن نوشته است که شما می توانید رئیس دانشگاه را تعیین کنید! شما باید مسائل صنفی دانشجویان را حل کنید. البته دانشجویان در تعیین رئیس دانشگاه می توانند نظر بدهند اما نه اینکه برای وزیر تعین تکلیف کنند! البته در آن فضا اینطور صحبت کردن و شنیدن نظرات آنها خیلی جرات می خواست چون خیلی از آنها حکومتی برای خودشان در دانشگاه داشتند. البته به این مسائل به تشکل های همسو نیز برمی خورد؛ مثلا دوستان ما در جنبش عدالتخواه دانشجویی بعضا ما را متهم به محافظه کاری می کردند و ما چاره ای نداشتیم که این راه را ادامه دهیم. ویژگی دیگری که طرح “دانشگاه تمدن ساز ایرانی اسلامی” داشت، این بود که سطح دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران را یک پله از اینکه بیاید و احتیاجات کشور را حل بکند،-باتوجه به اینکه دانشگاه مسئول تامین نیازهای جامعه است- سطحش را ارتقا می داد. نتیجه آن هم تبدیل دانشگاه به دانشگاهی در طراز انقلاب اسلامی بود. اگر به انقلاب اسلامی هم نگاه کنیم می بینید که آمده است هم انسان نویی بسازد و هم تمدن نوینی درست کند و بدون این دو هم نمی تواند زنده بماند. بعد از مدتی که این شعار در فضای دانشگاهی مطرح شد و افراد آن را دیدند و مطالعه کردند و به ابهامات آن پاسخ داده شد و به هرحال یک مقدار فضای آن در دانشگاهها دیده شد، دانشگاهها احساس بالندگی کردند و سرعتشان را بیشتر کردند. به همین خاطر هم یکی از مسائلی که خیلی مورد توجه قرار گرفت، توسعه انجمن های علمی دانشجویان بود وقتی که آمدم تعداد این تشکلها تقریبا 660 تا بود که در هنگام تحویل، نزدیک به 8 هزار دفتر بودند. در بخش های دیگری هم رشد داشتیم اما چون قرار شد بر محمل علم کارهایمان را جلو ببریم، این قسمت مورد توجه قرار گرفت، هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند، و خیلی از این افراد عین رفاقت از ما فاصله گرفتند و در جلسات شرکت نکردند، تا الان هم ناراحت هستند. هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند ولی آن برنامه برنامه موفقی بود بطوری که در برنامه “دانشگاه تمدن ساز”، دانشگاه در حوزه علمی شروع به فعالیت کردند و زمانی که ما وزارت خانه را تحویل گرفتیم عدد مقالات 3300 عدد بود، تحویل دادیم نزدیک به چهل هزار مقاله شد. می آیند و میگویند نفت انقدر بوده است و...، این در حالی است که همه می دانند که بودجه کشور یک چیز معینی است، اصلا شما بگو نفت بشکه ای 300دلار، بودجه که یک چیز معینی است، و در بودجه دانشگاه ها هم همین مسئله بود، که ما با همان بودجه توانستیم کار را جلو بردیم، جشنواره های فرهنگی برگزار کردیم، نشریات دانشجویی را سازماندهی کردیم. به نظرم میرسد یک آرامشی همراه با نشاط در دانشگاه بوجود آید و باید هم همین مدلی باشد، دانشگاه ما ناید مرده باشد و اتفاقات دوره آقای خاتمی نباید در آن اتفا بیافتد. در همان سال، هیات مذهبی، انجمن های صنفی و فرهنگی و سیاسی بوجود آمد، بطوری که انجمن های سیاسی از عدد 123 انجمن به 260 انجمن در آن 8 سال رسید. که به دلیل سرخوردگی که شده بود، تجدید حیات این تشکل ها، کار سختی بود. * یکی از ایرادات اصلی به دولت آقای احمدی نژاد همین مسئله بود که در آن زمان تعداد تشکل های اصلاح طلب در دانشگاه کم شد و همین مسئله باعث بی رمق شدن فضای سیاسی دانشگاه ها شد؟ این مسئله چطور با افزایش تشکل ها درست است؟ خواجه سروی: من این مسئله را بگویم، همین آقای دکتر پزشکیان وزیر بهداشت، آقای توفیقی وزیر علوم و آقای قمی نیز رئیس نهاد رهبری بودند، اینها معین هستند، اینا در سال 83 یک مصوبه گذراندن در هیات نظارت مشترک علوم و بهداشت، آنجا تحکیم علامه را غیر قانونی اعلام کردند؛ وقتی این طیف غیر قانونی اعلام شده، تمام دفاتر تحکیم مشخص می شود عدد آنها پایین می آید، دوره ما هم همان ها هم که از خط خارج شده بودند، اتفاقا ما نگهشان داشتیم، اما خودشان روی مواضع خود پافشای کردند، و این مسئله فقط فحش به نظام و جمهوری اسلامی نبود. مصوبه ای ما تصویب کردیم در سال 87 یا 88، که من معاون نبودم و به عنوان کارشناس بودم، که وزیر، نهاد و نماینده شورای عالی و یک استاد دانشگاه، حق رای داشتند، آنجا یک پرونده ای از همین بقایای تحکیم، که جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! من شاهد بود که همین نهاد رهبری و وزیر از مدافعان این تشکل ها بودند، ولی ببینید چه اتفاقی افتاد که این تشکل ها غیرقابل تحمل شدند. این کاهش برای این مسائل است؛ همین انجمن فرهنگ و سیاست شیراز است که چندین شعبه دارد، در زمان ما هم بود که کسی کاری با آن نداشت؛ اتفاقا با آقا دکتر زاهدی در دانشگاه شیراز با همین افراد جلسات متعددی داشتیم. یا انجمن ترقی خواه که طرفداران آقای معین هستند کسی جلوی آنها را گرفت. انجمن تهران خیلی مشکلات داشت اما تحمل شد؛ به نظرم این چیزی که دوستان می گویند یک بهره برداری است. در صورتی که این یک مصوبه قانونی است. اما من اینجا بگویم انجمن های اسلامی که مواضع نزدیک به آنها داشتند اما از مواضع افراطی این تشکل ها، مثل حمایت از اسرائیل یا ضدیت با ولایت فقیه تبری جستند، حتی مورد حمایت نهاد رهبری و ما نیز بودند. اما عدد آنها به 20 تشکل نمیرسید و جالبتر اینجا بود که همین تعداد نیز در درون با هم مشکل داشتند. تقاضای مجوز نیز در همین اواخر که اصلا از این طیف نیز نبودند، تقاضا هم نداند. از خود آقای پزشکیان سوال کنید یا نهاد که مصوبه این جلسه است، که آقای توفیقی نیز امضا کرده، آنجا آمده است. دانشگاه ها یکم مخالفت می کردند اما سعید می کردند قانون را رعایت کنند. با این حال عددی که ما اعلام کردیم نشان میدهد ما رشد داشتیم، در زمان ما هم تشکل هایی که تقاضا اعلام موجودیت میکردند، دانشگاه ها نیز طبق قانون به آنها مجوز می دادند. * فضای فرهنگی در این دوره وزارت علوم چگونه بود؟ خواجه سروی: من هشت سال در وزارت علوم بودم و حداقل به اندازه یک کارشناس جز سر در میارم، و با وزارت بهداشت وبقیه جاها ارتباط داشتیم، و حتی رئیس جمهور سابق. یک اصل اساسی در دولت یازدهم است، و آن هم این مسئله است که آموزش عالی در اولویت نیست. اگر این فکر باشد، صحبت درباره مسائل جزئی آموزش عالی چه فایده ای دارد. بعضی از دانشگاه های ما در ایران روسای آنها بعد از دوسال و نیم، مشخص نیست، این بالاخره نباید به مسئول قوه مجریه که رئیس جمهور است بر بخورد؟ این نشان می دهد که دانشگاه در اولویت دولت نیست، دیگه حرف زدن از معاونت فرهنگی و... فایده ندارد. وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ آموزش عالی از اولویت های حاکمیت است اما در دولت فعلی اولویت نیست امروز دانشگاهیان ما خیلی مورد توجه نیستند و توجه کردن به معنای سخنرانی و تعریف و تمجید نیست، بلکه باید عملا اتفاق بیافتد. مثلا بودجه بدهند و کار راه بیاندازند. و این را تمام وزرای علوم انجام داده اند و مقام معظم رهبری از آن خوشحال بودند و فرمودند که شما کاری را که می گفتند نمی شود را انجام دادید و کشور به شما افتخار خواهد کرد. ما به شخص وزیر کار نداریم اما آموزش عالی خیلی در اولویت دولت نیست. دانشگاه در اولویت حاکمیت و نظام هست اما در اولویت دولت و قوه مجریه نیست. در اولویت بودن یعنی دانشگاه بر محور علم حرکت کند و خروجی داشته باشد. البته نکته ای در این دولت اتفاق افتاده و آن این است که وزارت علوم تشکل های منحله را احیا کرده است و با آن ژست می گیرد و برای رسیدن به اهداف خود از آنها استفاده می کند و آنها را پیاده نظام خود قرار داده است. در کل دولت یازدهم دانشگاه را خیلی جدی نمی گیرد. بعضا افرادی که اتاق فکر دولت و وزارت علوم هستند این پیشرفت ها را پیشرفت نمی دانند. آقای معین قبل انتخابات در دانشگاه شیراز گفتند کی ما پیشرفت کرده ایم؟ . فرهادی وقت کافی برای اداره وزارتخانه را ندارد حالا وقتی دانشگاه در اولویت دولت باشد وزیری را می گمارند که او فارغ البال باشد. وزیر علوم باید در تمام جلسات هیات امنا شرکت کند و وقت کافی در اختیار ندارد. و آقای فرهادی علی رغم ویژگی های مثبت سابقا در وزارت بهداشت مجموعه گسترده ای را اداره نکرده است. وزارت علوم بسیار پیچیده تر از وزارت بهداشت است. بنابراین خمودگی در تمام بخش های وزارت علوم دیده می شود و گاها کارهایی هم انجام می شود. اتاق فکر وزارت علوم در دست فتنه گران است وزارت علوم را دو دسته اداره می کنند که یکی از آنها اتاق فکری است که افراد فتنه گر هم در آنها هستند و یک بخش آن هم دولتی ها هستند که از مجموعه نگهبانی می کنند. البته معاونت فرهنگی هم گاها راه را برای سوء استفاده های آن اتاق فکر باز کرده است. من چون معاونت فرهنگی را به خوبی می شناسم می دانم که این کارها و سواستفاده ها مربوط به آنها نیست. این کارها مربوط به دوره آقای ظرییفیان و همکارانش است. البته این سواستفاده ها با حمایت انجمن تهران که در وزارت علوم مستقر شده اند انجام می شود. در سال 84 که ما آمدیم یکی از اسناد فراموش شده سند دانشگاه اسلامی بود که احیا شد و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری نسخه های آن را در دانشگاه ها توزیع کرد. این سند در عمل معطل مانده و اجرا نمی شود و شیوه قوه مجریه ما هم همین است که در ظاهر به این اسناد پایبند هستند اما در عمل به آن را قبول ندارند. الان کسی کدهای اظهارات آقای رئیس جمهور دربیاورد متوجه می شود که نظر نظام چیز دیگری است. من برای اینکه سند دانشگاه اسلامی را پیاده کنم کمیته کارشناسی را تشکیل دادم و کلی جلسات تشکیل دادیم. حالا برجام یک و دو را مطرح کردند. خاتمی قانون حجاب و عفاف را ابلاغ کرده بود حجاب و عفاف قانون دارد و نظر شخصی نیست شواری عالی انقلاب فرهنگی آن را تصویب کرده است. یکی از آنها را در دهه 60 ویکی از آنها سال 77 و زمان آقای خاتمی تصویب شده است و سال 85 شورای انقلاب فرهنگی تغییراتی در آن انجام شد و هرگز مساله حجاب و عفاف سلیقه ای نیست. در دولت احمدی نژاد در اینکه چگونه انجام شود اختلاف سلیقه وجود داشت و برخی معتقد بودند که در دانشگاه ما باید کلاس های دختر و پسر را جدا کنیم که اجرایی هم شد. یک برداشت دیگر این است که دولت باید تلاش کند اقدامات لازم را برای اجرای این قانون فراهم کند یعنی باید برای آن روش پیدا می کردند. مثلا امکان اینکه یک دانشگاه دخترانه و یک دانشگاه امیرکبیر پسرانه را داشته باشیم را فراهم کند. قانون حجاب و عفاف باید تفهیم شود همیشه وقتی این دولت آمده از روش اعتدال استفاده کند دچار افراط وتفریط شده است. من معتقد بودم باید این قانون را ابتدا تفهیم کرد زیرا الان اکثر افراد نمی دانند چنین قانونی داریم. این را باید در مراسم جدید الورودها تفهیم کنند. مثلا اگر مامور حراست به پوشش یک دانشجو ایراد می گیرد، دانشجو ابتدا فکر می کند ایراد گرفتن حراست قانونی نیست ولی وقتی قانون را به او نشان می دهیم می گوید اگر من می دانستم چنین قانونی وجود دارد هرگز آن را انجام نمی دادم. بعضی از فعالین دانشجویی فعال خودشان به من گفتند: که ما قبل از دولت آقای خاتمی به دانشگاه رفته بودیم. مثلا سال 86 هم به همان دانشگاه رفته بودیم. اصلا باورمان نمیشد این همان دانشگاه باشد. البته این روشی که ما میگفتیم که حوصله نمی کشد و وقتمان تمام شده است. اگر خواستید یک مصاحبه دیگر را بگذارید این بحث حجاب و عفاف را حداقل کار هایی که ما کردیم حداقل گزارشش را برای ثبت در تاریخ بدم. که چه اتفاقاتی افتاد. ولی اون روشی که ما به جلو رفتیم اتفاقا باعث شد که عدد دانشجویان با حجاب بیشتر بشود. من نمیدانم این مسئله حل شد یا نه، ولی عدد بدحجاب های ما کاهش پیدا کرد طوری که تقریبا آدم های حساس جامعه منهای علی مطهری مثل همیشه که همه یک چیزی می گویند ایشان چیز دیگری می گوید، تقریبا آدم های حساس در جامعه ما روی این مسئله خیلی حساسند به این نتیجه رسیدند که وضع عفاف و حجاب در دانشگاه بهتر از وضع عفاف و حجاب در جامعه است. این کد از حاج آقای علم الهدی –امام جمعه مشهد- است که ایشان بالاخره در این زمیه ها سخت گیر و با کسی هم شوخی ندارند و خیلی آدم های دیگر. ما بدون اینکه در دانشگاه شناخت ایجاد کنیم و افراد را متقاعد یا توجیه کنیم به اجبار می توانیم کارهایی انجام دهیم ولی شکست میخوریم. آخر دانشگاه خواه ناخواه محیطی است که شما با افرادی طرف هستید که از شما استدلال می خواهند باید متقاعدشان کنید. باید در پرده قرار بگیرند باید بفهمند فوایدش در چیست مضراتش کجاست و اتفاقا قانون عفاف و حجاب هم همین را میگوید. تندروی هایی که در این زمینه شده است را واقعا هیچ وقت طرفدارش نبودم، بالاخره روش کاری من نشان داده است که طرفدار کندروی هم نبوده ام. اتفاقا سر همین مسائل بود که بحث ازدواج دانشجویی را خیلی جدی گرفتیم. یعنی اگر می خواهیم که مثلا مشکل عفاف و حجاب حل شود باید در مورد فضاهای ایجابی دوران جوانی و دانشجویی باید فکر کنیم باید برنامه بدهیم. از این طرف که دانشجو باید چکار کند، کمیتش لنگ است دیگر! بالاخره غریضه و شهوت و دوست داشتن زیبایی و ارتباط با جنس مخالف و این ها را که خدا در وجود آدم ها قرار داده است. اتفاقا آن زمان یک سنجشی شد از دانشگاه ها، 52 درصد از کسانی که بد حجاب بودند گفته بودند که یا ما در سن ازدواج قرار داریم یا از سن ازدواجمان گذشته است، درصد کمی گفته بودند که برای دهن کجی به مسئولین دانشگاه ما این کار را می کنیم. اتفاقا بعدا هم مقام معظم رهبری در بجنورد فرمودند که این ها نشانه عناد با نظام نیست بیخودی این چیز ها را نگویید. فرمایش ایشان هم مبتنی بر تحقیق و شناخت هست همینجوری نگفتند. حتی من بنظرم استنباط شخصی خودم کار تحقیقاتی درست است. آن روالی که ما داشتیم جلو می رفتیم افراط و تفریط در آن اتفاق نمی افتاد نتیجه اش بهتر بود. ولی ببینید عفاف و حجاب یک بحثش بالاخره باید این بحث ایجابی های زندگی جوانان و دانشجوها را باید راه برایش بگذاریم. نمی شود به افراد بگوییم که شهوت به تو فشار می آورد روزه بگیر. حالا بالاخره آدم های مومن و متدین مثل امثال جنابعالی یا بنده که در دانشگاه امام صادق(ع) درس میخواندیم. فکری به حال خودمان کردیم، بقیه که اینجوری نیستند این ها باید راهی برایشان پیدا کرد. اگر راهی برایشان پیدا نکنیم خودشان برای خودشان راه پیدا میکنند راهی که آن ها پیدا می کنند همین است. اتفاقا من یکی از ان چیز هایی که در ان دوران دنبال کردم این بود که باید بحث ازدواج دانشجویی که ایده اش برای نهاد است و فقیرانه و غریبانه برگزار می کند باید مورد حمایت قرار بگیرد. اتفاقا آن زمان حالا که وزارت ورزش و جوانان نبود، می گفتیم سازمان ملی جوانان باید از این حمایت، حتی رفتیم مجلس گفتیم که باید کمیسیون عمران مجلس برای ساخت. خوابگاه های متاهلی بودجه برای دانشگاه ها بگذارد. مکاتباتی که آن زمان با کمیسیون کردم و دعواهایی که کردم هست، حتی نهاد هم شریک بود در پیگیری این کار. نمی شود پدیده های اجتماعی را یک جانبه ببینیم و حکم صادر کنیم، این غلط است. افرادی که مثلا مثل کاندیدای ریاست جمهوری یا بعضی تشکل ها یا کسانی که می خواهند رای بیاورند یا مثلا الان در مسند قدرتند و نمی توانند عملکرد خود را گزارش خوب از آن بدهند چون می خواهند خود را توجیه کنند یا فضاسازی کنند، مثلا حمله می کنند این ها کارهای مختلفی انجام شده و هم در حوزه سیاسی و هم در این حوزه ها که بالاخره ما کارهای خیلی مختلفی انجام دادیم. عفاف و حجاب قانون دارد که قانون خوبی هست و در مبنای مسلک اعتدال هم اتفاقا نوشته شده است و همین دولت هم اگر بخواهد می تواند اجرا کند. نه کند هست نه تند! باید مسولین فرهنگی کشور خیلی حوصله شان زیاد باشد که نتیجه بدهد. به کارهای فرهنگی حداقل ده سال باید زمان بدهیم تا جواب بدهد. ما مثلا یک درخت پسته می کاریم می گوییم که 12 سال بعد بار می دهد، طوری نیست. بعد یک آدم بی حجاب را می خواهیم با حجاب کنیم، امروز میگوییم پس چه شد این پولی که به تو دادم خرج شد چرا نشد؟ چرانشد؟ بالاخره باید دوازده سال پایش بایستیم. کار مهمی است این مسائل. * یک کاری در این مدت که شما مسئولیت داشتید پیگیری شد، بحث تدفین شهدای گمنام در دانشگاهها بود که مخالفین و موافقینی داشت. در این باره مختصری توضیح بدهید. خواجه سروی: ببینید ما که آمدیم وزارت علوم اوایل مثلا در حدود یک سال، بعضا گروه های سیاسی که مشخصا همه انجمن های اسلامی تحکیم، شاخه علامه و بقای آنها با تدفین شهدای در دانشگاه ها مخالفت می کردند. در دانشگاه شریف حتی کتک کاری شد و شیشه ماشین رئیس دانشگاه را شکستند. سرش زخمی شد. دانشگاه لرستان مثلا چنین دعوایی شد در دانشگاه های مختلفی این دعواها شد. دوره ما حدودا یکسالی این دعواها بود بعد تمام شد. تمام هم که شد به لحاظ این بود که خود دانشگاه سوابقشان در وزارت علوم هست در بایگانی ها هست که نامه های متعددی از دانشجوها و اساتید و حتی هیئت رئیسه دانشگاه و شورای دانشگاه های مختلف وزارت علوم می نوشتند که این نشان دهنده این بود که تمایلی وجود دارد برای این کار که شدای گمنام در دانشگاه ها دفن شوند و میتوانم بگویم که این یک عشق به شهدا و عشق است. این پدیده شهید و شهادت و فرهنگ ایثار و یک قدردانی ناچیز از به کسانی است که بهترین سرمایه شان را در راه خدا و پیشرفت این کشور به هرحال هدیه کردند و ارزانی داشتند. به هرحال این دیگر تمایل دانشگاهیان را نشان می داد. جوابی هم که آن زمان به دانشگاه ها میدادیم دستوری از بالا نیست در اختیار خودتان است البته من صراحتا می گفتم من طرفدار این حرف هستم و ما هم تمایل داریم این اتفاق بیفتد غیر از بحث قدردانی از شهدا و دینی که ما به همه شهدا داریم که باید به آنها احترام بگذاریم و به هرحال در بهترین مکان هایی که می توانیم که آنها را ارج بنهیم و دفن کنیم. بارگاه و مزار شهدا را یک منبع الهام منبع تربیت و منبع معنوی برای کار فرهنگی می دانیم. غیر از این مسائل که جزء اعتقادات هست و بخشی هم تعلیم و تربیت هست، این الهام دهنده هست. به هرحال یک پدیده جهانی هست یعنی در تمام کشور ها سربازان گمنامشان را در بهترین مکان ها دفن می کنند و جالب است برخلاف ما که خیلی هم به آن نمی رسیم، آنجا را آب و جارو می کنند، دسته گل می گذارند، عزیز ترین مهمان ها و هیئت ها بلند پایه شان را به آنجا می برند و ادای احترام می کنند. هرکسی پیرو فرهنگ غرب باشد این در فرهنگ غرب هست، اگر پیرو فرهنگ شرق باشد آنجا نیز هست اگر پیرو فرهنگ ژاپن باشد، هست، هند باشد، هست. یعنی هیچ کجای دنیا را پیدا می کنید که این نباشد. بنابراین در کشور ما معنی ندارد که مخالفت کنیم، حالا چه در دانشگاه و منتقدین که مکان بسیار مقدسی است، جایگاهش اتفاقا والاست و یک مکان های تربیتی است نکته اش دراین است بالاخره همه ما در مرقد ائمه اطهار می رویم. یا امامزاده ها، یا مسجد و حسینیه می رویم. حالا غیر از بحث های نماز و ... یک منبع تربیتی برای خودمان می دانیم که اتفاقا بهترین تناسب را با دانشگاه ها دارد و اتفاقا در دوره ما. به ما می گفتند بسیج نیروی نظامی است، چرا در دانشگاه ها هستند درحالی که چه کسی گفته بسیج نیروی نظامی هست؟ بسیج همه جا حضر دارد، در دانشگاه هم همچنین. این ها را من قبلا هم گفتم بعد گفتند که این بسیجی ها که جایشان در پادگان است. این ها حالا میخواهند شهدا را هم بیاورند؛ چه ربطی شهدا به ما و دانشگاه دارند؟! اتفاقا ربط دارد، آن وقت به دانشگاه ها گفتیم که دانشجویان را ببرید توجیه کنید؛ بنا شد که برای اینکه کامل بشود در تمام دانشگاه ها، برای شهدا بنایی را درست کنند که حالا دیگر اسامی را خود دانشگاه ها متفاوت گذاشتند. می گفتند این ها ادامه کار نیروی های نظامی خودشان را می خواهند ماندگار کنند. می خواهند خودشان را بچسبانند به اجساد شهدا در این محیط یک بهانه ای برای ماندن داشته باشند. این استدلال باطل است اصلا سیاسی می دیدند و می خواستند حوزه نفوذ رقیب را کم کنند. * در سال 95 توصیه شما به بخش فرهنگی وزارت علوم چیست؟ خواجه سروی: اگر کسی خواسته باشد یک سند افتخار به جا بگذارد ما یک کاری شروع کردیم که ناتمام ماند، آن هم تاسیس دفاتر دانشجویی در دانشگاه ها بود که بعدا متوقف ماند که نهاد نمایندگی هم درجریان کار بودند؛ اگر این کار را جدی بگیرند خیلی خدمت بزرگی کردند به نسل کنونی که متاسفانه خیلی گرفتاریش زیاد هست. کد مطلب : سایر اخبار ...
گفت و گو با رشیدپور درباره تمام جنجالهایش
منتشر می کنیم، در ساعت سوم، بیش از 180 تا سرور منتشر می کنند. از یوتیوب، تماشا، جهان تیوب، کافه سینما و... همه برنامه را با فرمت های مختلف روی سرورشان می گذارند. آن عددی که آنجا وجود دارد، تعداد دانلود است و نه تعداد ویزیت و دوم انحصارا از تارنمای خودمان است. یعنی برنامه سحر قریشی تنها از سرور آپارات، 380 هزار با آخرین بار که من دیدم، دانلود شده. مفهومش این است که شما می گویید برنامه سحر ...