سایر منابع:
سایر خبرها
نگاهی به اشارات علمی قرآن در مورد زنبور عسل، عنکبوت و مورچه
استعمال واژه بسیار دقیق و علمی است چرا که اسکلت خارجی بدن مورچه ها از ماده ای بنام کیتین ساخته شده است که به سیلیکون شیشه نیز شباهت دارد و صدای له شدن مورچه صدایی شبیه خرد شدن می باشد. معرفی مورچه ها مور یا مورچه حشره ای اجتماعی و همانند زنبور عسل از راسته نازک بالان است که در میانه های دوره کرتاسه یعنی حدود 110 تا 130 میلیون سال پیش تکامل یافته است. امروزه بیش از 12000 گونه ...
تالاب آلاگل - استان گلستان
گرگان قرار دارد . رودخانه اترک و ریز آبه ها و سیلاب های آن نقش قابل توجهی در تامین آب این تالاب دارند. رودخانه اترک با 535 کیلومتر طول ، از ارتفاعات قوچان در خراسان سرچشمه می گیرد و پس از عبور از استان خراسان در مراوه تپه وارد استان گلستان می شود و در روستای مرزی "چات" مرز ایران و جمهوری ترکمنستان را به طول 190 کیلومتر تشکیل می دهد و سرانجام در 33 کیلومتری شمال غربی شهر گمیشان به دریای خزر می ریزد ...
پل گاومیشان شاهکار حیرت انگیز معماری ساسانیان
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از سیمره خبر ، پل گاومیشان واقع در شهرستان دره شهر استان ایلام، یکی از قدیمی ترین پست های تاریخی کشور متعلق به دوران ساسانی است که بخشی از تاریخ کهن این شهرستان را نمایان می کند. پل تاریخی و زیبای گاومیشان بر روی رودخانه سیمره پس از تلاقی با رودخانه کشکان ساخته شده است و بر اساس نظریات مختلف، وجه تسمیه نام این پل برگرفته از گومیشه یعنی محل ...
کاخ زیبای چهل ستون سرهنگ آبار در حال تخریب!
به عنوان منطقه ای ییلاق نشین در شهرستان اردستان مورد توجه قرار گیرد. همین امر باعث شده که در سال های قبل این روستا از روستاهای پر جمعیت و حاصلخیز شهرستان اردستان باشد. کوشک سرهنگ آباد توسط سهام السلطنه عرب عامری در حدود سال 1299 قمری مصادف با دوره ناصرالدین شاه قاجار برای پذیرایی از شاهزاده های قاجاری ساخته شده است. این کاخ که شباهت زیادی به چهل ستون اصفهان و باغ عفیف آباد ...
حیران نگین گردشگری شمال ایران
... دریای آبی رنگ مازندارن و شهر آستارا که در فاصله حدود 30 کیلومتری از این منطقه قرار گرفته در روزهایی که هوا صاف است به خوبی قابل دیدن است و این امر زیبایی این منطقه را دو چندان کرده است. به گزارش خبرنگار شبستان از بندر آستارا منطقه زیبای حیران به عنوان بهشت گمشده و نگین گردشگری شمال ایران در سال های اخیر با ساخت و سازهای که در آن صورت گرفته طبیعت زبیای خود را کم کم از دست می دهد و ساخته های دست بشری جای زیبایی های خدادادی این منطقه را می گیرد که انتظار می رود مسئولین تدابیر ویژه ای در این خصوص بیاندیشند و مانع از ادامه این روند شوند . ...
◄ نگاهی به پروژه های مختلف شهر فرودگاهی امام
کیلومتر 26در مجاورت اتوبان تهران- قم بصورت همسطح و یا گالری اجرا می گردد . و سپس توسط یک پل به طول تقریبی یک کیلومتر با عبور از روی خط راه آهن سراسری و اسپاین وارد فرودگاه می شود و در حدود 4 کیلومتر بصورت همسطح از وسط اسپاین اصلی فرودگاه عبور نموده و پس از آن به ایستگاه شماره یک وارد می گردد. باند پرواز جنوبی باند پروازی در این فاز (باند جنوبی) به طول 4200 متر و 75 متر عرض با شانه ...
شاخص ترین جاذبه های گردشگری استان بوشهر به روایت تصویر
در سطح این شهرستان وجود ندارد و تنها رودخانه آن یعنی زهره ، مرز شمالی این شهرستان را با شهرستان بهبهان تشکیل می دهد . گناوه رودخانه دره آبداری گناوه : این رودخانه فصلی با طول 50 کیلومتر ، ارتفاع سرچشمه 500 متر ، ارتفاع ریزشگاه صفر و شیب متوسط یک درصد و با مسیر کلی باختری در دهستان لیراوی و شهرستان بندر گناوه جریان دارد . حوزه این رود ، خلیج فارس و دریای عمان است . این رودخانه ...
جاذبه های گردشگری بشاگرد+تصاویر
ترین آبشار در شهرستان بشاگرد است و دارای جاذبه های گردشگری بسیاری زیبایی است و این آبشار در روستای شهرشیب واقع شده است، موقعیت طبیعی روستای شهرشیب دره ای است و رودخانه فصلی انگهران از مجاورت جنوب آبادی عبور می کند. کوه اشک دربتن با ارتفاع 1150 متر در 5/1 متری شمال و شمال شرق و کوه آویشن با ارتفاع 1106 متر در 5/1 متری شرق آبادی واقع شده اند و در منطقه بشاگرد به اکثر محل هایی که باغ باشد ...
آبشار بیشه در لرستان/عکس
.... ارتفاع آبشار 48 متر تا نقطه برخورد با زمین است و تا وصل شدن به رودخانه سزار 10متر است و عرض تاج آبشار 20 متر است. مسیر دسترسی مسیر دسترسی به آبشار بیشه از طریق راه آسفالته از خرم آباد بطول 65 کیلومتر و کنار ایستگاه قطار زیر پل راه آهن می گذرد و برای رسیدن به آن باید حدود چند صد متری پیاده روی کرد تا به آبشار رسید و از شهرستان دورود تا بیشه با قطار در حدود 30 ...
"تنگ گمبیل" بهشتی که در دل شهرستان سپیدان واقع شده
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از مارگون ، تنگ گمبیل (gambil) در شهرستان سپیدان واقع شده است. این تنگ در موقعیت جغرافیایی N302500 E520230 در استان فارس و در روستای ساران بهشت مکان (بشمکان) قرار دارد. تنگ گمبیل قطعه ای از بهشت است که در ایران بی نظیر است. در کف تنگه رودخانه ای جریان دارد که برای عبور از تنگه در قسمتهایی مجبور به عبور از داخل رودخانه خواهید بود. آب رودخانه ...
افسانه های پارینه سنگی در قلعه بزی تا زوزه های باد در گوش ریگ جن
: بر اساس کاوشهایی که توسط اداره باستان شناسی در لنجان انجام شده اکتشافاتی در مورد سکونتگاه اولیه انسانها مربوط به دوره پارینه سنگی میانی یعنی حدود 40 الی 50 هزار سال پیش به دست آمده است. این غارهای تاریخی در مبارکه واقع شده و این منطقه به عنوان منطقه نمونه گردشگری شناخته شده است. مسیر دسترسی به این غارها از سه طریق امکان پذیر است: مسیر 1) میدان آزادی، اتوبان ذوب ...
دریچه های آسمان در خاک شلمچه
منطقه می رفت امیدی به بازگشت نداشت. منطقه مرزی شلمچه در منتهی الیه غرب خرمشهر واقع شده است. از جنوب و غرب به عراق وصل است و خودش در یک زاویه قائمه ای که بدین شکل ساخته شده، قرار گرفته است. دشت شلمچه تا عمق خاک عراق ادامه دارد. به ادامه شلمچه در آن طرف مرز، شلمچه عراق می گویند. جزایر مجنون (خیبر)، کانالهای زوجی و پرورش ماهی و نهرهای جاسم و دوعیجی در شلمچه عراق واقع است. ...
گشت و گذار در شهرهای خراسان رضوی؛ فریمان میدان رزم سهراب و اسفندیار/سفر به دیار شهید مطهری
به گزارش قدس آنلاین به نقل از مهر ، فریمان در فاصله 75 کیلومتری از شهر مشهد واقع شده است این شهرستان از شمال و شمال غربی با مشهد، از شرق با تربت جام و از جنوب با تربت حیدریه هم مرز است. در این منطقه رودخانه های متعددی از جمله فریمان، سنگ بست، قلندرآباد، کلاته، درمنه، قیاق و گل بنفشه جاری است و لذا مجموعه حیات وحش شهرستان فریمان حیواناتی همچون قوچ، آهو، کل، خرگوش و پرندگانی نظیر کبک و ...
آشنایی با شهر آفتاب
...> ساختمان های خدماتی و تأسیساتی : این ساختمان ها به عنوان تأمین کننده نیاز نمایشگاه در بخش های خدمات جنبی و تأسیساتی مجموعه در مساحتی بالغ بر50/000 متر مربع طراحی و ساخته می شوند که شامل موتورخانه های اصلی و فرعی ، پستهای برق ، ایستگاه تقلیل فشار گاز ، منابع آب ، تصفیه خانه فاضلاب و همچنین خدماتی شامل گمرک ، انبارها ، ساختمان های مدیریت و حراست ، آتش نشانی ، مهدکودک و مرکز اورژانس می باشد که کاربری پروژه را تکمیل می سازد. این ساختمان ها در دو محدوده مشخص و به صورت خطی در سایت جانمایی شده اند. منبع: یادمان سازه ...
ائتلاف آسمان آبی و کوه های سبز
یاسوج است، این تنگه که رود خانه زیبای مهریان از آن می گذرد د رشمال شهر قرار د ارد که آب و هوای مطبوع آن جان هر رهگذری را تازگی می بخشد . برخی پژوهشگران تاریخ باستان معتقد ند آریو برزن،سرد ار ایرانی د ر این مکان راه را بر لشکر اسکند ر مقد ونی بسته است. پیست اسکی کاکان مکانی د ل انگیز د ر زمستان پیست اسکی کاکان یاسوج واقع د ر گرد نه باباحسن باارتفاع برفی حد ود د و متر د ر 15 کیلومتری شمال ...
یک پیشنهاد جمع وجور تهران گردی
. حالا که تا اینجا آمده اید سری هم به دریاچه ی شهدای خلیج فارس (چیتگر) بزنید؛ مجموعه ای لطیف در میان برجها که در سمت جنوب بزرگراه همت غربی ساخته شده است. شهرک سینمایی غزالی – سفر به تاریخ اگر پیگیر سریال شهرزاد یا معمای شاه هستید، اینجا را از دست ندهید. این شهرک پنجاه هزار متر مربعی، 37 سال پیش به همت مرحوم علی حاتمی در کیلومتر 15 جاده ی تهران - کرج ساخته شد تا تهران دهه ی 1320 ...
نیمه دوم تعطیلات کجا برویم
هستید احتمالا نقشه ی رفتن به این کشور و کلیسای سانتاماریا را هم برای خودتان کشیده اید. کلیسای سانتاماریا در فیوره و میانه ی شهر فلورانس قرار دارد. این بنا در اواخر قرن سیزدهم توسط معماری به نام ارنولفود کامبیو به سبک گوتیک ساخته شده. این بنای اجری که در جهان نمونه ای مانند ان وجود ندارد، بزرگترین گنبد هشت ضلعی اجری دنیاست که 42 متر قطر و 32 متر ارتفاع دارد. ساختن این کلیسا نزدیک 170 سال طول کشیده ...
قدمگاه های امام رضا(ع) از شلمچه تا دهسرخ
آبی و سفید نصب شده است. با توجه به قرار گرفتن این قدمگاه در راه باستانی موسوم به راه شاهی و وجود آثار باستانی در منطقه و قدمت بنای مسجد بیرون که به سال های نخستین ورود اسلام به ایران بازمی گردد، صحت این قدمگاه مورد تائید تمام کارشناسان است. ده شیر یکی دیگر از قدمگاه های امام رضا(ع) در ده شیر یا قریه شیر روستای باستانی واقع شده که در مسیر ابرکوه به تفت قرار دارد. فاصله ده شیر ...
ارس اولویت سفرهای نوروزی ایرانیان
آشیقی در منطقه آزاد ارس است و تفریح های سالم آبی همچون جت اسکی سواری و ماهیگیری را در دریاچه ای آرام و مرزی به گردشگران هدیه داده است. *** نوردوز میزبان بیش از 25 هزار نفر از گردشگران ایرانی پل مرزی نوردوز از شاهراه های اصلی ارتباط ایران و ارمنستان بوده که از 25 اسفند 94 شمسی تا هفتم فروردین سال جاری میزبان بیش از 25 هزار نفر از ایرانیان بوده است. رئیس کمیته نوردوز در ستاد تسهیلات سفر منطقه آزاد ارس ...
نوروز فرصتی برای غارنوردی + تصاویر
سلمانشهر در غرب مازندران واقع شده است و برای رسیدن به این غار باید از روستای چاری و ارتفاعات جنگلی عبور کرد و به دهانه غار رسید. داخل غار بسیار سرد بوده و آب گوارا و سردی هم در داخل آن جاری است، مواد آهکی چکیده زا سقف غار منظره زیبایی دارد و پهنای غار از دو تا پنج متر متغییر و طول آن نامعلوم است و به گفته بومیان به شش هزار متر می رسد و شباهت های زیادی بین غار دانیال و علیصدر وجود درد و ...
جهان در اولین هفته فروردین 95
خود از سراسر ایالات متحده خواهیم بود، از جمله میهن پرستان ایرانی-آمریکایی که اینجا در کاخ سفید خدمت می کنند. من هر سال به عنوان رئیس جمهوری آمریکا از این فرصت – امید بهاری – استفاده کرده ام تا به طور مستقیم با مردم ایران در مورد اینکه ما چگونه می توانیم پنجره ای نو باز کنیم – و رابطه ای جدید را بین دو کشورمان آغاز کنیم – صحبت کنم. اکنون برای اولین بار طی دهه های (گذشته) فرصتی برای ...
قلعه های باستانی کردستان، نماد استقامت قوم کُرد+تصاویر
زندان سلیمان وجود دارد شبیه است و نشانه دیگری از قدمت قلعه تا دوره مانایی است. قلعه پالنگان: روستای پالنگان در 15 کیلومتری شهر کامیاران و ابتدای منطقه هورامان قرار دارد. در 800 متری روستا در دره ای زیبا و در محل چشمه های پر آب شیخ علاء الدین، شیخ خاتون و شیخ عمر قلعه پالنگان وجود داشت که اکنون بقایای اتاق ها، سکوها و پل های قدیمی آن پابرجاست. آثار به دست آمده از قلعه ...
هیجان بر فراز پل معلق در دل کوه های سبلان + تصاویر
باشگاه خبرنگاران: وجود عجایب در هر کشوری خود داستان است که برای همه جذابیت و کنجکاوی ایجاد می کند. بزرگترین پل خاورمیانه هم خارج از این داستان نیست. پل معلق رودخانه ی خیاو چای با طول 365 متر و 2 متر عرض بر روی پارک جنگلی مشگین شهر احداث شده است. سازه ی این پل توسط کارشناسان و مهندسان ایرانی ساخته و اجرا شده و دانش ساخت آن بومی است. ارتفاع پل 21 متر و عمق فونداسیون کابل 12 ...
خالق ماینکرفت زندگی خود را پس از فروش این بازی چگونه می گذراند؟
همه پول چه می توانست بکند؟ وقت آن رسیده بود که مارکوس، تصمیم بگیرد که در سال های باقی مانده عمرش، در کدام مسیر قدم بگذارد. اما تا به امروز، وضعیت مارکوس چندان جالب نبوده. بلافاصله پس از فروختن حقوق مخلوقش به مایکروسافت، مارکوس قصری 2000 متر مربعی به ارزش 70 میلیون دلار، در بورلی هیلز کالیفورنیا خریداری کرد. گران قیمت ترین خانه ای که تا کنون در آن منطقه ساخته شده. مارکوس و ...
آقای رئیس جمهور! ((اقدام و عمل به اقتصاد مقاومتی)) و خواست رهبری را از گردشگری پاسارگاد آغاز کنید!
گرفته است. این مجموعه دربرگیرنده ساختمان هایی چون آرامگاه کوروش بزرگ، مسجد پاسارگاد، باغ پادشاهی پاسارگاد، کاخ دروازه، پل، کاخ بارعام، کاخ اختضاصی، دو کوشک، آب نماهای باغ شاهی، آرامگاه کمبوجیه، ساختارهای دفاعی تل تخت، کاروانسرای مظفری، محوطهٔ مقدس و تنگه بلاغی است. این مجموعه، پنجمین مجموعه ثبت شده در فهرست آثار میراث جهانی در ایران است که در نشست یونسکوکه در تیرماه سال 1383 ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
محلات بهشت گردشگران ایران+تصاویر
فرد در فصول مختلف سال مناظری بی نزیر و چشم نواز را به رهگذران هدیه می کنند. _سد ساسانی نیم ور واقع در رودخانه قمرود بند نیم ور از جاذبه های دیدنی شهر نیم ور است که احداث آن منسوب به عهد ساسانیان است. بر روی رودخانه لعل بار(قم رود) که در شمال منطقه نیم ور جاری است، سدی ساخته شده که مربوط به دوران ساسانیان است و کارکرد تأسیسات آبی آن بسیار شگفت آور است. مردم این ...
پل (آجری) بزرگ سوریان یکی از جاذبه های تاریخی بوانات
از 3 متر است. خدابنده افزود: این پل در عهد صفویه جهت عبور و مرور قشون و سپاهیان آن زمان از شیراز به سمت مرکز ایران ساخته شده و همچنان پا بر جاست. این پل در قسمت انتهایی خیابان امام حسین(ع) و خروجی شهر به سمت قادرآباد و بخش سرچهان بر روی رودخانه اعظم شهرستان بوانات همچنان خودنمایی می کند . این بنا که از آثار ثبت شده ملی است در سال 1384 توسط میراث فرهنگی مرمت شده است. ...
کاروانسرای شهیدآباد
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از بام فارس ، کاروانسرای شاه عباسی شهیدآباد اثر ارزشمند تاریخی که در فهرست آثار ملی ایران نیز به ثبت رسیده است در یک کیلومتری غرب روستای شهیدآباد واقع در 20 کیلومتری جنوب صفاشهر، مرکز شهرستان خرم بید می باشد. این کاروانسرا که دارای وسعت تقریباً 3600 متر مربع می باشد یکی از کاروانسراهای مهم ایران در زمان صفویه بوده و به کاروانسرای شاه عباسی ...
سفر به پایتخت طبیعت ایران/به دیدارچشمه اسرارآمیز وقت و ساعت برویم
محیطی و ویژگی های شناسی زیستگاه مناسب و مستعدی برای رشد و تکثیر وحوش به خصوص پستانداران محسوب می شود. اشترانکوه به دلیل واقع شدن در قلب سلسله جبال زاگرس دارای قلل سرد مرتفع بالای سه هزار و 500 متر از سطح دریا و همچنین دره های نسبتاً گرم است. اشترانکوه رشته کوهی به طول تقریبی 50 کیلومتر است که در جهت شمال غربی-جنوب شرقی امتداد دارد. یخچال های طبیعی و دائمی این رشته کوه که یکی از ...