سایر منابع:
سایر خبرها
هم نوایی سیاسیون و نظامیان برای تقویت دستاوردهای موشکی؛ منافع ملی کشور قابل مذاکره نیست
است که به چه صورت انجام شده و نکته مهم دیگر عمل به نتیجه مذاکره است که آیا طرف مقابل می خواهد نتیجه یک طرفه باشد؟ نماینده مردم تهران تصریح کرد:اگر مانند مذاکرات هسته ای فقط ما به تعهدات خود عمل کنیم، ولی طرف مقابل بدعهدی کند اصلا نیازی به مذاکره نیست اما جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه از مذاکره دوری نمی کند چرا که ما حرف داریم و مواضع ما دقیق و خدشه ناپذیر است. نماینده مردم تهران ...
سال 95 آغاز روابط تجاری با اروپاست
اروپایی با توجه به تحریم های اولیه آمریکا علیه ایران، ابهام دارند که شیوه کار با ایران چگونه باشد که مشمول جریمه های ناشی از تخطی تحریم های اولیه پیش از هسته ای نشوند. به نظر می رسد وزارت خزانه داری آمریکا با توجه به مطالبه شرکای اروپایی و پیگیری های وزارت خارجه ایران، خود را موظف به شفاف سازی حد و مرزهای تحریم های اولیه و ثانویه کرده که بانک های اروپایی باید رعایت کنند. در این راستا مسئولان وزارت خزانه ...
برجامیزه کردن توان موشکی ایران؛ دستورکار جدید واشنگتن
امنیت سازمان ملل که در تایید توافق برجام تصویب شد، بندی آورده اند که می تواند مبنای حقوقی برای تحریم های جدید موشکی ایران باشد. در بند 3 از پیوست B این قطعنامه که توسط وزارت خارجه ترجمه شده، آمده است: ایران فراخوانده می شود به اینکه هیچ فعالیتی در ارتباط با موشک های بالستیکی که برای برخورداری از قابلیت حمل سلاح های هسته ای طراحی می شوند، صورت ندهد؛ از جمله پرتاب با استفاده از این قبیل ...
پیش بینی کاهش 50 درصدی هزینه اجرای پروژه های نفتی در پساتحریم
دلالان و واسطه ها، تجهیزات مورد نیاز را تامین می کردند. قطع مراودات مالی و بانکی سبب شد شرکت های ایرانی برای پرداخت پول اقلام خریداری شده به سراغ صرافی های بین المللی و واسطه ها بروند که این موضوع نیز هزینه هنگفتی را به شرکت های ایرانی تحمیل می کرد. اما با اجرا برجام از دی ماه پارسال به تدریج این محدودیت ها از پیش پای شرکت های ایرانی برداشته شده است و این شرکت ها می توانند به راحتی و از ...
روایت آصفی از حسادت در برجام
سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه گفت: ما در برجام به توفیق رسیدیم و همان امر، حسادت بعضی ها را برانگیخت که البته قابل پیش بینی بود و خود بنده هم این را پیش بینی کرده بودم که بعد از برجام باید به فکر منطقه باشیم، چون منطقه به تحریک سعودی ها شیطنت خواهد کرد. به گزارش صدای ایران، حمیدرضا آصفی، دیپلمات باسابقه کشورمان و سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه، در گفت گو با آنا به بررسی اوضاع دیپلماسی ...
سیاست های اقتصاد مقاومتی در ارتقاء موقوفات کشور اجرایی می شود
معظم رهبری فرمودند دشمنان بنا دارند از زبان نخبگان اعلام کنند که اگر بنا دارید از مشکلات اقتصادی عبور کنید باید با آمریکا کنار بیایید، افزود: ایشان فرمودند؛ دو راه مقابل ملت ایران قرار داده اند که یا تسلیم شوند یا با همین سیاست ها اقتصاد مقاومتی کشور را اداره کنند. غرب به تعهداتش عمل نکرد! وی اضافه کرد: در مذاکرات هسته ای بر روی کاغذ قول دادند که با به نتیجه رسیدن تمام تعهدات ...
تهران برای دیدن اثرات رفع تحریم رفتارش را تغییر دهد/ ایران نیازی به استفاده از دلار در معاملات خارجی ...
باراک اوباما ، رئیس جمهور آمریکا بامداد شنبه در یک کنفرانس خبری در حاشیه نشست امنیت هسته ای واشنگتن در واکنش به گزارش های پیشین مبنی بر احتمال اعطای دسترسی محدود به ایران برای استفاده از دلار در مبادلات خارجی، ایران را به استفاده از سایر ارزها به جای دلار دعوت کرد. یک خبرنگار از اوباما پرسید: سه هفته پیش رهبر عالیقدر ایران شکایت کرد که کشورش از زمان توافق هسته ای موفق به جذب معاملات ...
26 فروردین؛ پایان مهلت 3 ماهه دستگاه دیپلماسی برای ارائه گزارش اجرای برجام
به گزارش مشرق، سیدحسین نقوی حسینی نماینده مردم ورامین، گفت: طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی وزارت امور خارجه باید هر سه ماه یکبار گزارش روند اجرای برجام را تقدیم کمیسیون امنیت ملی مجلس کند. وی افزود: همچنین طبق مصوبه مذکور کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس باید هر شش ماه یکبار گزارشی درباره روند اجرای برجام به مجلس ارائه کند . نقوی حسینی تصریح کرد: 26فروردین پایان اولین مهلت ...
خسارت محض فرجام 70 روز اجرای برجام
ادامه راه به وین رسید. در هتل کوبورگ پس از 17 روزه مذاکره فشرده، سرانجام ایران و 1+5 سه شنبه 14 ژوئیه (23 تیرماه) موفق به دستیابی به یک توافق جامع و نهایی بر سر آینده برنامه هسته ای ایران شدند. 6 روز بعد نیز شورای امنیت با تصویب قطعنامه 2231 برای لغو تحریم های این شورا علیه ایران مهر تائیدی بر آن (برجام) زد. قطعنامه ای که بندهایی برای محدود کردن برنامه های موشکی و توان دفاعی ایران داشت. اما اعضای ...
سناریوهای نفتی جهان
،رئیس اسبق امور اوپک و مجامع وزارت نفت: به عقیده رئیس اسبق امور اوپک و مجامع وزارت نفت در مجموع در سال آینده مسیر حرکتی بهای نفت را چند عامل مهم تعیین می کند؛ توافق یا عدم توافق قطعی بین کشورهای عضو و غیرعضو اوپک از یک سو، پایبندی کشورهای عضو اوپک بر تصمیم خود به منظور تولید در ارقام ژانویه، شتاب بازگشت ایران به بازارهای جهانی در سال جاری و تولیدات نفت شیل همگی از مهم ترین موضوعاتی هستند که بازار نفت ...
بیمه گذاران، الحاقیه افزایش دیه سال جدید را تهیه کنند
تعیین می شود و تغییر می کند. شرکت بیمه مکلف است با دریافت حق بیمه اعلام شده، با دارنده وسیله نقلیه قرارداد بیمه حداقل با این میزان تعهدات منعقد کند. 2- نرخ و حق بیمه شخص ثالث چگونه تعیین می شود؟ رقم حق بیمه به طور معمول متناسب با ریسک هر وسیله نقلیه و نرخ های تعیین شده در آیین نامه های آن و دیگر ضوابط ابلاغ شده بیمه مرکزی، از سوی شرکت بیمه دریافت و برای همان وسیله ...
پندها و بندها در تحلیل ماجرای انتخابات
اصولگرایان و هر جناح سیاسی دیگر، اگر خواهان باقی ماندن و دوام یافتن در عرصه سیاسی کشور هستند، باید از خوی تحمیل گری و دیکته کردن دست بردارند و به مردم احترام بگذارند. میدان 72 / حجت الاسلام بهمن شریف زاده: پس از روشن شدن نتیجه آراء در انتخابات اخیر، تحلیل های گوناگونی از سوی افراد و جناح های سیاسی ارائه شد. البته همه تحلیل ها را با وجود تفاوت هایی که دارند، می توان واجد سهمی از حقیقت دانست؛ زیرا هر تحلیلگری از زاویه نگاه خود به دنبال کشف حقیقت است و هم از این رو به بخشی از حقیقت، دست می یابد. لکن برای دست یافتن به بهره بیشتر از حقیقت، می توان مشترکات تحلیل های متفاوت را احصاء و مختصات هر یک را تبیین کرد. برای آنکه بتوانیم این تحلیل ها را درست بررسی کرده و به تحلیلی دقیق تر برسیم، لازم است ابتدا برخی از مسلمات کنونی جامعه خود را شماره کنیم تا در ارائه تحلیل بر خلاف امور مسلم حرکت نکنیم، چراکه حرکت بر خلاف مسلمات، آغاز خطا در تحلیل است. یکی از مسلمات اکثرمردم، کاهش سطح رفاه در جامعه است. مردم از وضعیت معیشت خود راضی و خشنود نیستند. هیچ فرد یا جناحی مدعی بهبود وضعیت معیشت در دولت یازدهم نیست، حتی هیچ یک از اصلاح طلبان هم تا کنون مدعی بهبود وضعیت معیشت مردم نشده است. فقر در بین مردم گسترش و افزایش یافته است و مردم از تهیه بخش قابل توجهی از نیازهای خویش، ناتوان یا کم توان شده اند. دومین امر مسلم این است که مردم، سهم قابل توجهی از وضعیت بَد زندگی خود را معلول ناتوانی دولت می دانند و در حالت خوش بینانه می گویند: دولت نتوانسته در این زمینه موفق عمل کرده و کاری برای مردم انجام دهد. اگرچه برخی امید به بهبود وضعیت اقتصادی پس از تصویب برجام داشتند؛ اما این امید هم با ندیدن تغییری محسوس در کشور، رو به کاهش گذاشته است. سومین امر مسلّم این است که در مدت دو سال و نیمی که از دولت یازدهم می گذرد، محبوبیت دکتراحمدی نژاد پیوسته رو به افزایش بوده است. برای اثبات این مدعا نیازی به اقامه دلیل و برهان نیست، تصریح آقای هاشمی بر اینکه “خطر بازگشت احمدی نژاد را نباید نادیده گرفت” ، اذعان به وجود رأی ده تا پانزده میلیونی احمدی نژاد از سوی صادق زیباکلام و تصریح برخی اصلاح طلبان بر خطر بازگشت احمدی نژاد به سبب عمل نکردن دولت به وعده های اقتصادیش، قسمتی از شواهد من بر این مدعا است، اگرچه این تصریح از سوی اصلاح طلبان، اعترافی بر دومین امر مسلم؛ یعنی تقصیر دولت در وضعیت بد معیشتی مردم نیز هست. تخریب بی وقفه احمدی نژاد از سوی روزنامه ها و رسانه های اصلاح طلب در این مدت نیز گویای همین معنا است که احمدی نژاد چیزی دارد که نباید از او غافل شد و باید پیوسته از او ترسید و احساس خطر کرد و این در حالی است که آقای احمدی نژاد در دو سال و نیم گذشته از هرگونه موضع گیری اجتناب کرده و چیزی نگفته که کسی بخواهد در برابر حرف او موضع بگیرد. اتخاذ این مواضع برعلیه آقای احمدی نژاد نشان دهنده افزایش محبوبیت او است؛ چراکه در غیراین صورت، نیازی به تقابل با احمدی نژاد نبود و کافی بود او را رها کنند تا به مرور فراموش شود. اما آنچه مشهود است، این است که هرگاه آقای احمدی نژاد به جایی رفته و در بین مردم حضور پیدا کرده، توپخانه رسانه ها به شدت بر علیه او فعال شده و بر احتمال بازگشت او تأکید کرده اند. با در نظر گرفتن مسلمات پیشگفته، اصولگرایان پیش از انتخابات به این تحلیل رسیدند که نارضایتی مردم از دولت آقای روحانی، اقتضا می کند که مردم به حامیان او، یعنی اصلاح طلبان و اعتدال گرایان، رأی ندهند، اما آنها با این پرسش روبه رو بودند که آیا مردم با وجود این مقتضا، به نقطه مقابل آنها یعنی اصولگرایان رأی خواهند داد؟ آنها طعم شکست را در انتخابات ریاست جمهوری 92 چشیده بودند و احتمال عدم اقبال مردم به خود را می دادند، اما در همین حال، از محبوبیت رو به افزایش احمدی نژاد آگاه بودند، پس بخش قابل توجهی از آنها طرحی در افکندند و تصمیم گرفتند آقای احمدی نژاد را مصادره کنند. در این راستا به صورت سلسله وار برنامه های تلویزیونی ساخته شد که در آن آقای احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور اصولگرا در کنار مجلس اصولگرا معرفی می شد. البته این کافی نبود، کار دیگری که کردند این بود که به سراغ برخی احمدی نژادی ها رفتند و از ابزارهایی چون نگرانی آنها نسبت به انقلاب و نفوذ دشمن بهره جستند، تا بخشی از سایت ها و رسانه های طرفدار آقای احمدی نژاد را در پازل اصولگرایان وارد سازند. این تلاش تا آنجا ادامه یافت که برخی از هواداران دکتر به ارائه لیست هایی اقدام نمودند که نزدیک به 70 در صد آن با لیست ائتلاف بزرگ اصولگرایان مشترک بود در حالیکه دفتر دکتر احمدی نژاد بارها اعلام کرده بود که دکتر از هیچ جناح و لیستی حمایت نمی کند . این اقدام یک کار هدفمند و برنامه ریزی شده با این تحلیل بود که نارضایتی مردم از تیم آقای روحانی به دلیل وضعیت سخت معیشتی، رشد کرده و مردم دل خوشی از این جریان ندارند، پس به آنها “نه” خواهند گفت. اما از آنجا که نسبت به “آری” گفتن مردم به اصولگرایان تردیدهای جدی وجود داشت، باید از موضوع مسلم سوم، یعنی محبوبیت آقای احمدی نژاد بهره می جستند، پس رسماً از نام دکتراحمدی نژاد بهره برداری کردند و متأسفانه برخی از حامیان رسانه ای آقای احمدی نژاد هم با این برنامه همسو شدند و آقای احمدی نژاد را یک اصولگرا معرفی کردند، درحالی که همین اصولگرایان پیوسته از دکتر، اعلام برائت می کردند و او را منحرف از اصولگرایی معرفی کرده و مطرود می خواندند و در بهترین حالت می گفتند: احمدی نژاد یک زمانی از اصولگرایان بود، اما پس از مدتی از جمع اصولگرایان طرد شد و بیرون رفت. رسانه ملی هم که مدت ها حاضر نبود یاد نیکی از آقای احمدی نژاد بکند، در روزهای قبل از انتخابات، مکرراً اسم او را به عنوان “رییس جمهور اصولگرا” مطرح می ساخت و از آنجا که یک برنامه ریزی بزرگ رسانه ای برای این کار صورت گرفته بود، تکذیب های مکرر دفتر دکتراحمدی نژاد هم چندان شنیده نمی شد، تا با این ترفند آقای احمدی نژاد یک اصولگرا شمرده شده و رأی دوستدارانش به سَبَد اصولگرایان ریخته شود. اما پس از انتخابات و در تحلیل عِلل شکست اصولگرایان در تهران، بازی دیگری آغاز شد. برخی کوشیدند احمدی نژاد را به عنوان عامل باخت اصولگرایان معرفی کنند. در اردوگاه اصلاح طلبان، آقای عباس عبدی اصولگرایان را افراد محترمی معرفی کرد که به خاطر ارتباط با احمدی نژادی ها شکست خوردند و آنگاه نتیجه گرفت که اصولگرایان باید احمدی نژادی ها را از خود بِرانَند تا مقبولیت پیدا کنند. برخی رسانه های اصولگرا هم همین موضوع را مورد تأکید قرار داده و مدعی شدند که علت شکست اصولگرایان، احمدی نژاد و خاطرات مردم ازعملکرد بَدِ او بوده است. همانگونه که در انتخابات ریاست جمهوری نیز اصلاح طلبان خواستند پیروزی آقای روحانی را شکست احمدی نژاد وانمود کنند، حال آنکه دکتراحمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری نماینده ای نداشت. اصولگرایان نیز مانند بیشتر اوقات، بازی اصلاح طلبان را خوردند و در موضعی منفعلانه به فرافکنی پرداخته و باخت خود را به گردن احمدی نژاد انداختند. البته دراین بین، عده ای کوشیدند که با انتشار لیستی تلفیقی، ترفند “جناحی نشان دادن” احمدی نژاد را خنثی سازند. اگرچه لیست مذکور، ارتباطی به دکتراحمدی نژاد نداشت؛ اما مانعی دربرابرجنگ روانی اصلاح طلبان ایجاد کرد. اصلاح طلبان پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، با تمام توان کوشیدند، شکست اصولگرایان را، شکست احمدی نژاد معرفی کنند و چنانکه اشاره شد(درتحلیل آقای عباس عبدی) تا کنون از این تحلیل(که آن را مبارزه با احمدی نژاد می دانند) دست نکشیده اند. آنها بارها با گزاره ها و تحلیل های گوناگون کوشیده اند این معنا را به جامعه تلقین کنند که مردم، پشت به احمدی نژاد کرده و از او بیزار شده اند. بدون شک معرفی احمدی نژاد به عنوان یک چهره اصولگرا، می توانست، خوراک تبلیغاتی خوبی برای اصلاح طلبان بسازد تا احمدی نژاد را به عنوان یک چهره شکست خورده معرفی کنند و با این ترفند، اصولگرایان را منفعل ساخته و همصدا سازند؛ چنانکه پس از انتخابات ریاست جمهوری نیز شاهد همین اتفاق بودیم؛ لکن با انتشاراین لیست، قدرت مانور آنها کاهش یافت. البته فارغ از این نکته، لیست مذکور حکایت از آن داشت که احمدی نژاد، شخصیتی فراجناحی است. موضوع عدم اعتقاد آقای احمدی نژاد به رویکردهای انحصاری حزبی و جناحی، مسأله ای است که از مدتها قبل، مکرراً به آن پرداخته ام و این موضوع را تبیین کرده ام که آقای احمدی نژاد جناحی فکر نمی کند و به دنبال سرکوب هیچ جریانی نیست بلکه معتقد است همه جناح ها باید به صحنه بیایند و البته تصریح کردم که این رویکرد با نگاه اعتدالی آقای روحانی که با افراطی و تفریطی خواندن جریان های سیاسی، آنها را به سمت اضمحلال می بَرَد، متفاوت است. احمدی نژادی که من شناختم معتقد است که همه افکار باید در صحنه سیاسی کشور حضور داشته باشند. آنچه از نظر او نباید باشد ستم، اجحاف، استکبار و خودبرتربینی است. جالب آنکه نتیجه انتخابات به نحوی رقم خورد که به دیدگاه آقای احمدی نژاد نزدیک است و یک ترکیب بدون اکثریت مطلق از همه افکار راهی مجلس شدند. یک جبهه قوی از اصولگرایان در کنار یک جبهه قوی از اصلاح طلبان و جبهه دیگری از مستقل ها در مجلس شکل گرفت و در واقع تئوری آقای احمدی نژاد در این مجلس محقق شد. انتشار لیست جبهه توحید وعدالت ازآن جهت مهم بود که در هیاهویی که رسانه ملی وجریان اصولگرا و حتی برخی رسانه های هوادار احمدی نژاد برای اصولگرا نشان دادن احمدی نژاد به راه انداختند، دکتر را از جهت گیری جناحی تبرئه کرد و به دیدگاه آقای احمدی نژاد که بارها اعلام کرده بود که من نه اصولگرا هستم و نه اصلاح طلب، نزدیک تربود. با ذکر این مقدمه اکنون به بررسی و تحلیل آراء بعد از انتخابات می پردازم. در هر انتخاباتی با دو گونه تحلیل روبه رو می شویم: نخست، تحلیلی است که “آری” گفتن و خواستن را اصالت داده و نخواستن را فرع آن می نامد. و دوم “نه” گفتن و نخواستن را اصل، و خواستن را تابع آن می خواند. در انتخابات این دوره مجلس، همه اصولگرایان و اصلاح طلبان، آراء مردم را به شکل نخست تحلیل کردند و نخستین تحلیل را برگزیدند. هر دو جریان سیاسی کشور، انتخاب مردم را از نوع آری گفتن به وضعیت موجود جامعه دانستند. البته اصولگرایانازانتخاب مردم، ابراز تأسف کرده و اهالی تهران را به باد انتقاد و اهانت گرفتند، در حالی که اصلاح طلبان از این انتخاب خرسند شده و به تحسین تهرانی ها پرداختند. اصولگرایان گاه از کاهش سطح دیانت مردم پایتخت گفتند و تهرانی ها را علاقه مند به سبک زندگی غربی خواندند و گاه اهل کوفه و بی وفا به ولایت. البته اصلاح طلب ها هم برخلاف تحسینی که از تهرانی ها کردند، مردم شهرستان ها را به خاطر رأی کمتری که به آنها دادند، فاقد بلوغ سیاسی نامیدند. به هر حال هر دو جریان، تحلیلی یکسان از انتخابات داشتند که عبارت از رضایت به وضعیت موجود بود. این همان تحلیل آری گفتن است که “نه” گفتن به اصولگرایان، فرع بر آن و تابعی از آن دانسته شد. باید توجه داشت که در این تحلیل، آری گفتن اصالت دارد؛ به این معنا که هدف مردم، ابراز رضایت از وضعیت موجود تلقی شده است؛ یعنی مردم به آری گفتن فکر می کردند که لازمه اش رأی نیاوردن اصولگرایان بوده است؛ چنانکه آقای روحانی هم این انتخابات را مهر تأییدی از سوی مردم بر عملکرد دولت خود تلقی کرد. اما درباره این انتخابات، تحلیل دیگری می توان داشت که متفاوت با تحلیل دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب است. این تحلیل، تحلیلی از نوع دوم است که بر طبق آن، رأی مردم از نوع “نه” گفتن و نخواستن است و ارتباطی به رضایت آنها از وضعیت موجود ندارد. البته طبیعی است که “نه” گفتن آنها به اصولگرایان، منجر به رأی آوردن اصلاح طلبان شد. به نظر من مردم در این انتخابات به اصلاح طلبان، آری نگفتند و از وضعیت موجود، ابراز رضایت نکردند؛ بلکه به اصولگرایان “نه” گفتند و آنها را نخواستند، همچنانکه در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 نیز به اصولگرایان “نه” گفتند و نتیجه آن، رأی آوردن آقای روحانی شد. البته منظورمن از این تحلیل، نفی کلی رأی “آری” به اصلاح طلبان نیست؛ زیرا به هر حال، جریان اصلاح طلب، حامیانی دارد که همیشه به گزینه های این جریان رأی آری می دهند؛ همچنانکه اصولگرایان هم حامیانی دارند که همیشه به گزینه های جریان اصولگرایی رأی آری می دهند. مقصود من از مردم، آن بخش گسترده ای است که در ذیل هیچ جریان سیاسی قرارنگرفته و با عنوان هوادار دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب، شناخته نمی شوند. “آری گفتن” آنها به اصلاح طلبان، برای آن نبوده که از وضعیت زندگی خویش راضی باشند و عملکرد دولت یازدهم را مثبت ارزیابی کنند یا آنگونه که برخی پنداشته اند: وضعیت معاش، برایشان مهم نباشد و به فرهنگ غربی بیندیشند؛ بلکه “آری” گفتن آنها به تبع “نه” گفتن به اصولگرایان پدید آمده است. اکنون پرسش این است که چرا مردم به اصولگرایان “نه” گفتند؟ مگر مردم ازاصولگرایان چه دیدند و به آنها چه احساسی داشتند که ایشان را وکیل خویش نکردند؟ بی شک مردم اشکالاتی دراصولگرایان می دیدند که به آنها “نه” گفتند. یکی از اشکالاتی که مردم سال ها و به ویژه در ماه های اخیر از اصولگرایان مشاهده کردند، تحمیل، اجبار و الزامی است که در قالب دفاع از اسلامیت و آرمانهای انقلاب از ایشان دیدند و می بینند. بسیاری ازاصولگرایان به تحمیل و دیکته کردن افکار و خواسته های خود، که آن را مساوی با دینداری وآرمانهای انقلاب می دانند، عادت کرده اند. فشاری که مردم از این تحمیل احساس می کردند درچند هفته پیش از انتخابات شدت گرفت؛ زیرا اصولگرایان، انقلابی بودن و ولایی بودن را فقط در رأی دادن به لیست اصولگرایان تعریف کردند و لیست جناح دیگر، سازشکار و غربزده و... معرفی شد. اصولگرایان باید می فهمیدند احساس بَدی که از اتهام دور شدن از اسلام، ولایت و آرمانهای امام و انقلاب به مردم دست می دهد، همیشه آنها را وادار به تبعیت از اصولگرایان نمی کند، بلکه چه بسا فاصله مردم از اصولگرایان را بیشتر می کند. آنها باید این حقیقت را باور کنند که “آزادی” و “اختیار” از اصلی ترین فطریات مردم است که نادیده گرفتن آن، سبب نفرت مردم وانزوای اصولگرایان خواهد شد، پس به هیچ بهانه ای نباید نادیده گرفته شود حتی اگر پای آرمانهای انقلاب در میان باشد. “آزادی” و “اختیار” ازنخستین گرایش های فطری و اساسی ترین و مهم ترین خواسته های انسان است. انسان، با اختیار و اراده، انسان تعریف می شود و رشد او نیز وابسته به داشتن اختیار است. اگر جلوی اراده انسان گرفته شود، رشد نمی کند و کوچک می ماند، از این رو وقتی آزادی از فردی سلب شود به لحاظ روانی خود را در تنگنایی احساس می کند که حتی نفس کشیدن برای او سخت خواهد شد. این اصل فطری از نخستین و مهم ترین آرمان های انقلاب ما نیز بوده است تا آنجا که می توان گفت که مقدم بودن “استقلال” بر “آز ادی” در اساسی ترین شعارانقلاب یعنی “استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی” فقط برای رعایت وزن و قافیه شعار بوده است وگرنه “آزادی” تقدم رُتبی بر دو بخش دیگر شعار دارد. مردم ایران برای آزاد شدن از استبداد قیام کردند و انقلاب اسلامی تا زمانی که در حال حرکت به سمت آزاد کردن و توسعه اختیار انسان ها است، پایدار و باقی می ماند. اصولگرایان باید هرچه زودتر به این دَرک برسند که با دیکته کردن نمی توان مردم را مطیع و تابع ساخت. البته این توصیه شامل حال دیگر جریان های سیاسی کشور همچون اصلاح طلبان و اعتدال گرایان نیز می شود. اصلاح طلبان با وجود شعارهایی که حکایت از توجه ویژه به حق آزادی و اختیار دارد، کارنامه درخشانی از خود در رعایت این حق، برجا نگذاشته اند. قلع و قمع اساسی و گسترده اصولگرایان از مناصب گوناگون (مناصب قوه مجریه) در دوره اصلاحات، و به کارگیری فرهنگ “داس” به جای فرهنگ “کلید” نسبت به هواداران محمود احمدی نژاد در دولت یازدهم، فشار روانی شدیدی بر جامعه وارد ساخت که از جریان اصلاح طلب و جریان اعتدال، چهره خشنی ترسیم کرد، اگرچه اصلاح طلبان به سبب دور بودن یازده ساله از قدرت در ساحت سیاسی و اجرایی کشور، قادر به دیکته کردن به مردم نبودند در حالی که جریان اصولگرا همیشه واجد قدرت بوده و مع الاسف تحمیل و الزام، همیشه در گفتار و کردار ایشان، مشهود بوده است. این تفاوت (نبودن اصلاح طلبان در عرصه قدرت) چهره معتدل تری از اصلاح طلبان نسبت به اصولگرایان در ذهن مردم، ترسیم کرده است که عاملی برای ترجیح اصلاح طلبان شد. فشاروالزام اصولگرایان زمانی که با عدم پایبندی بخشی از آنها به آرمان ها همراه شد، فاصله مردم را آز آنها بیشتر کرد. مردم از سویی الزامات اصولگرایان را احساس می کردند و از سوی دیگر عدم صداقت آنها در پایبندی به آرمان های انقلاب را مشاهده می کردند. برای مثال، تجمل گرایی، آفتی بود که سال ها به زندگی مسؤولان نظام راه یافته بود تا جایی که فریاد رهبر انقلاب را از پانزده سال پیش درآورده و هر سه قوه کشور را مأمور مبارزه با آن کرده بودند و این در حالی بود که رسیدگی به مستضعفان از مهم ترین آرمان های انقلاب بود. مردم شاهد بودند که این آفت نه تنها از بین نرفت که در زندگی بسیاری از مسؤولان، توسعه هم پیدا کرد. فاصله طبقاتی پدید آمد و به صورت زشت و زننده ای شدت گرفت و جلوه هایی از آن برای همه مردم عیان شد تا جایی که فضایی از بی اعتمادی به مسؤولان نظام پدید آمد و رو به گسترش گذارد. این بدبینی به اندازه ای رشد کرد که اگر نبود ساده زیستی تعدادی از رادمردان دولت احمدی نژاد، قطار انقلاب به پرتگاه سقوط نزدیک شده بود. اینکه رهبر انقلاب، بارها و بارها از احیای آرمان های انقلاب در دولت احمدی نژاد سخن گفتند، کنایه ای تلخ از رسوخ آفات گوناگون به زندگی مسؤولان نظام داشت که مع الاسف بخش قابل توجهی از آنها اصولگرا بوده و هستند. البته باید توجه داشت که احمدی نژاد و یاران واقعی او، بخش کوچکی از مسؤولیت های کشور را در اختیار داشتند و تلاش بی وقفه آنها در هشت سال پرفراز و نشیب، اگرچه باب بسیاری از کانال های ثروت را بر اشخاص خاص بست و رو به مردم گشود، اما با مقاومت و توطئه ثروت اندوزان اجحافگر، ادامه پیدا نکرد. اکنون شاهدیم که بارها با بهانه های مختلف تلاش شده که این کانال ها بر مردم بسته شود. بارها از قطع یارانه ها سخن به میان آمد، خانه های ارزان قیمت در طرح مسکن مهر، هنوز تحویل نمی شود یا با مشقتی مثل جان دادن، تحویل می شود. سود وام های بانکی که روزی به دوازده درصد رسید و بنابر آن بود که تک رقمی شود، با مخالفت مجلس به اصطلاح و در ادعا اصولگرا پله های ارتقاء را طی کرد و به جای پیشین خود بازگشت و در آرزوی ترقی به مراتب بالاتر است. این ها همه از دوگانگی بین مدعیان آرمان های انقلاب و عملکرد آنها حکایت دارد. بنابراین مردم از مدعیان اصول و آرمان های انقلاب، هم تحمیل و اجبار بسیار دیدند و هم شاهد بی صداقتی بسیاری از آنها در پایبندی به همان آرمان ها بودند. بدیهی است که این دو عامل برای “نه گفتن” به مدعیان کافی بود. در اینجا توجه به چند نکته لازم به نظر می رسد: نکته اول آنکه “نه گفتن” مردم به اصولگرایان، نه تنها “نه گفتن” به اصول و آرمان های انقلاب نبود، بلکه این آرمان گرایی و ایمان مردم به اسلام و انقلاب بود که آنها را به این نتیجه رساند که به مدعیان بی عمل اصول و آرمان ها، “نه” بگویند. به نظر بنده مردم به اصولگرایی “نه” نگفتند، بلکه به مدعیان اصولگرایی؛ یعنی اصولگرایان موجود، نه گفتند.نکته دوم اینکه آنها که به اصولگرایان، رأی “آری” دادند، درحقیقت به اصولگرایی و نه اصولگرایان، رأی دادند. بسیاری از کسانی که به لیست اصولگرایان رأی دادند، ابراز می کردند که رضایتی از افراد لیست ندارند، بلکه برای رأی نیاوردن اصلاح طلبان به لیست اصولگرایان، رأی می دهند. بنابراین اصولگرایان نباید همه آرایی که برای آنها به صندوق ریخته شده را حاکی از باورمندی مردم به خودشان بدانند، بلکه بسیاری از این آراء در حقیقت، تابع رأی “نه” به اصلاح طلبان است که این مؤید تحلیل ما نسبت به آراء مردم در این انتخابات است. در حقیقت، بسیاری از مردم به اصولگرایان “نه” گفتند و بسیاری به اصلاح طلبان. رأی “آری” به هیچیک از دو جریان، اصالت نداشت. آنها که از دیکته کردن اصولگرایان و بی صداقتی اغلب آنها به تنگ آمده بودند، به آنها “نه” گفتند و آنها که به اصولگرایان “آری” گفتند نیز در حقیقت به اصلاح طلبان (به هر دلیلی) “نه” گفتند. پس رأی “آری” اغلب مردم به اصلاح طلبان به خاطر رضایت از وضعیت موجود نبود و رأی “آری” بقیه مردم به اصولگرایان نیز، حاکی از باور ایشان به اصولگرایان نبود، بلکه این دو “آری” تابعی از رأی “نه” بوده است. به نظرمی رسد این واقعیتی است که سزاوار است هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا پذیرای آن باشند، اگرچه موجب ناخرسندی آنها باشد. مردم ما پایبند به ارزش های انسانی- الاهی اسلام و آرمان های فطرت پسند همان انقلابی هستند که خود برپا کرده اند، پس بیگانگان نپندارند که نه گفتن به اصولگرایان، نتیجه سُست شدن ایمان آنها به اصول و ارزش های خود است. اصولگرایان هم سزاوار نیست که همین نغمه را ساز کنند و مردم تهران را به سُست ایمانی متهم سازند. آنها باید به جای ایراد اتهام بر مردم، به ایراد اتهام به خود بپردازند. البته تنها از اهل انصاف می توان توقع داشت که به جای متهم کردن مردم به سُست ایمانی، جناح خویش را به بی صداقتی و تحمیل گری نسبت به مردم، متهم سازند. اهل انصاف کسانی هستند که اسلام و انقلاب را مساوی خویش نمی پندارند. آنها که اسلام و انقلاب را محدود و منحصر به خود می دانند، خود را معیار سنجش درست از نادرست می پندارند و همیشه مواضع حق به جانب دارند، پس اگر مردم به آنها بِگِرَوند، انقلابی و مؤمن هستند و اگر از آنها روی بگردانند، به سُست ایمانی و غربزدگی متهم می شوند. نکته سوماین است که تغییر پیام انتخابات به وسیله هر جناح سیاسی، مانع از رشد سیاسی جناح های سیاسی کشور می شود و حرکت آنها را در بالندگی با اختلال روبه رو می سازد. اگر حقیقت پیام مردم در انتخابات اخیر، “نه” به بی صداقتی و تحمیل و دیکته کردن باشد، تحلیل نادرست آن به “رضایت از وضعیت موجود” حال چه با تحسین اصلاح طلبان همراه باشد و چه با تقبیح اصولگرایان، تغییر پیام انتخابات از حقیقت خویش است و این کار، اگر آگاهانه انجام شود، سِرقت پیام مردم است. اصلاح طلبان اگر واقعا به آزادی های اجتماعی و حقوق انسانی اهمیت می دهند، نباید با تحلیل نادرست از نتیجه انتخابات به “رضایت از وضعیت موجود” پیام مهم مردم در “نه” گفتن به تحمیل و سلب اختیار را پنهان ساخته و نادیده بگیرند؛ چرا که با این کار، مانع از رشد خود و دیگر جریان های سیاسی کشور خواهند شد. آیا اصلاح طلبان، خود را محتاج پیام آزادی خواهی و صداقت طلبی مردم نمی دانند؟! آیا آنها می خواهند که پس از گذشت دوره جدید مجلس، با “نه گفتن” اغلب مردم روبه رو شوند. انتشار و ترویج پیام واقعی انتخابات، سبب رشد همه جریان های سیاسی کشور می شود؛ چرا که همه می آموزند که اولا هیچ وقت، نظر خویش را بر مردم به هیچ شکلی تحمیل نکنند و ثانیا به نظر مردم، هرگونه که باشد، احترام بگذارند، نه آنکه مثل برخی اصولگرایان، مردم تهران را سُست ایمان و غربزده بخوانند یا همچون برخی اصلاح طلبان، مردم دیگر استان ها را، فاقد بلوغ سیاسی بنامند. نکته چهارم اینکه با تحلیل درست از انتخابات، دیگر جایی برای ابراز خوشحالی از شکست هیچ جریان و جناحی باقی نمی ماند. آنچه جای خشنودی دارد، حق طلبی مردم و شکست ظلم به حقوق آنها است. ما باید از پیروزی مردم سالاری یا همان دموکراسی خشنود باشیم نه از پیروزی فلان جریان و جناح. مردم ایران، هیچگاه از آرمان های انقلاب فاصله نگرفتند که اصولگرایی(نه اصولگرایان) شکست خورده باشد؛ بلکه از بی صداقتی و تحمیل و دیکته کردن متنفر شده اند و مدعیان اصولگرایی را به عقب رانده اند و این پیروزی آرمانگرایی و اصولگرایی است؛ زیرا آزادی از آرمان های اساسی انقلاب است. همچنین به اصلاح طلبان، آری نگفته اند که پیروزی اصلاح طلبان باشد؛ بلکه در “نه گفتن” به بی صداقتی و تحمیل، از صداقت و حق انتخاب خود، دفاع کرده اند که این پیروزی اصلاح طلبی(نه اصلاح طلبان) است. پس مردم اصولگرایانی هستند که پیوسته به اصلاح آفات پدید آمده درجامعه گرایش نشان می دهند و این، معنایی به جز پیروزی مردم ندارد. شاید بارها از زبان افراد گوناگون شنیده ایم که پیروز انتخابات، مردم هستند، ولی تبیین شفافی از این جمله نداشتیم. برخی نیز این جمله را تنها یک شعار برای از دست ندادن قافیه می دانند؛ اما اکنون می توان تحلیل واضحی از این جمله داشت که مردم ضمن پایبندی به باورهای الاهی و انقلابی خویش، به تحمیل و بی صداقتی مدعیان همان باورها، “نه” می گویند تا وضعیت موجود و مسؤولان و مدیران نظام را اصلاح کنند و به حقوق خویش دست یابند، پس سنگر به سنگر برای احقاق حقوق خویش، پیش می روند و همیشه فاتح هستند، اگرچه از بد عهدی ها لطمه ها خورده باشند. نکته پنجم اینکه مردم با هیچ جناح و جریان فکری و سیاسی در کشور دشمنی و مخالفت ندارند. مردم برخلاف برخی افراد جناحی، آنقدر بزرگوار و آزاداندیش هستند که هیچ جناحی را به خاطر نوع اندیشه اش، متهم و محکوم نسازند. مردم، معیارهای ویژه خود را برای داوری و انتخاب دارند. آرمان های انسانی و گرایش های فطری، یگانه معیار سنجش مردم است. صداقت، آزادی، شجاعت، تواضع، مردانگی، عدالت خواهی، حق جویی، کِبرستیزی و... معیارهایی هستند که مردم ما، “اصولگرا” “اصلاح طلب” “اعتدالگرا” و “عدالتخواه” را با آن می سنجند. از همین رو است که نتیجه آراء آنها در نسبت با جریان ها و جناح ها، گوناگون و متفاوت است تا آنجا که این تفاوت، تحلیل نادرستی را در ذهن برخی بزرگان به وجود آورده بود که می گفتند “مردم ایران، قابل پیش بینی نیستند”. در حالی که اگر ما معیار وضابطه مردم را به درستی بشناسیم، خواهیم دید که مردم ما همیشه بر معیارهای انسانی و فطری خویش، ثبات داشته و دگرگون نشده اند وهم از این رو، انتخاب آنها همیشه بهترین انتخاب بوده است. تفاوتی که در نتیجه انتخاب دیده می شود، ناشی از تغییرات دائمی جناح ها و جریان های سیاسی در عملکرد خویش است که اگر پیام مردم را به درستی دریافت کنند، بی تردید رشد خواهند کرد. ساده تر بگویم اگر می بینیم که در طول تاریخ انقلاب، آراء مردم گاه به این جناح و گاه به آن جناح، متمایل شده است، باید توجه داشته باشیم که این تمایل، نه به موجب تغییر معیارهای مردم است و نه به سبب بازیگری جناح ها و فریب خوردن مردم از بازیگری آنها است، بلکه این تغییر، معلول میزان منفی یا مثبت بودن عملکرد جناح ها است. البته باید توجه داشت که عملکرد ضعیف جریان های سیاسی و منازعه آنها با یکدیگر، کار را به آنجا رسانده است که تغییرات، بیشتر بر اساس اندازه نگاه منفی به جریان ها انجام می شود نه بر پایه اندازه نگاه مثبت به آنها؛ یعنی مردم به هر جریان سیاسی که امتیاز منفی بیشتری دهند، مسیر برای جریان سیاسی دیگر باز می شود که این، حکایت تلخی از اصالت رأی منفی، و تابعیت رأی مثبت مردم به جریان ها است. این زنگ خطری است که چند سالی می شود که برای دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب به صدا درآمده است. در اینجا لازم می بینم به اشکالی که بر این تحلیل از انتخابات وارد کرده اند، بپردازم. در مصاحبه ای که با روزنامه فرهیختگان داشتم پس از ارائه فشرده این تحلیل، با پرسشی از سوی مصاحبه کننده روبه رو شدم که مهم و قابل تأمل است. پرسش این بود که اگر انتخاب مردم را از سنخ “نه گفتن” تحلیل کنیم، چرا مردم این “نه” را با شرکت نکردن در انتخابات، اعلام نکردند؟ مردم می توانستند احساس خویش را با عدم مشارکت در انتخابات ابراز کنند. آیا لزومی داشت که بیایند و “نه” بگویند؟ اگرچه روزنامه مذکور در تنظیم مصاحبه، این پرسش را درعبارات گوناگون بعدی، تفصیل داد تا تحلیل مذکور را ناتوان از حل این اشکال نشان داده و جانب “آری گفتن به وضعیت موجود” را تقویت کند، لکن باید توجه داشت که تحلیل ما بر مسلمات پیشگفته استوار است و با هیچ حقیقت مسلمی ناسازگار نیست در حالیکه “رضایت از وضعیت موجود” با وجود تعطیل بسیاری از کارگاهها و بیکار شدن بسیاری از کارگران و کارمندان و رشد قیمت ها و ده ها معضل پیش آمده در دولت یازدهم، شباهت بسیار به مزاح دارد یا اهانت به شعور مردم است. اما پاسخ به پرسش مذکور با توجه به نکات پیشگفته، آسان و سهل است. همانطور که در نکته دوم گفته شد: مردم ما پایبند به ارزش های انسانی- الاهی اسلام و آرمان های فطرت پسند همان انقلابی هستند که خود برپا کرده اند ونه گفتن آنها به اصولگرایان، نتیجه سُست شدن ایمان آنها به اصول و ارزش هایشان نیست. هم از این رو است که در انتخابات، مشارکت می کنند و با انقلاب، قهر نمی کنند. مردم اگر بخواهند به جریان های سیاسی کشور پیامی بدهند، از باورهای خود فاصله نمی گیرند. به عبارت دیگر به گونه ای عمل نمی کنند که دشمنان انقلاب از آن سوء استفاده کنند. مردم ایران به اندازه ای فهیم و هوشیارند که بهانه ای به دست دشمنان انقلاب نمی دهند. همچنین چنانکه در نکته پنجم گفته شد: مردم با هیچ جناح و جریان فکری و سیاسی در کشور دشمنی و مخالفت ندارند. آنها با بی صداقتی و تحمیل و بی اعتنایی به مردم مخالفند و با خوی بزرگوارانهخود، بارها فرصت خدمتگزاری به جناح های سیاسی کشور داده اند. اما آیا جناح های سیاسی، قدر نعمت دانسته اند یا با برخی رفتارهای خویش، از اعتماد مردم به خود کاسته اند؟ اما پندهایی که با تکیه کردن برتحلیل مورد نظر می توان گرفت، از این قرار است: نخست آن که اصولگرایان و هر جناح سی اسی دیگر، اگرخواهان باقی ماندن و دوام یافتن در عرصه سیاسی کشور هستند، باید از خوی تحمیل گری و دیکته کردن دست بردارند و به مردم احترام بگذارند. با آنها صادق باشند و از شعار بی عمل بپرهیزند و این تنها با دریافت صحیح پیام انتخابات، ممکن است. اصولگرایان نباید مثل اصلاح طلبان بپندارند که با اتصال به این یا آن شخصیت، دوام می یابند. اگر اصلاح طلبان برای بقای سیاسی خویش، متمسک به آقای هاشمی رفسنجانی شدند و ماکیاول مآبانه در زیر چتر کسی قرارگرفتند که هیچ تناسبی با مَنِش سیاسی او نداشتند و آنگاه برای توجیه هواداران خویش، مدعی دگرگونی آقای رفسنجانی شدند، اما اصولگرایان نباید به ارائه چهره ای دگرگون شده از دکتر احمدی نژاد بپردازند و بپندارند که با مصادره دکتر احمدی نژاد، می توانند به حیات سیاسی خویش ادامه دهند. احمدی نژاد کسی نیست که برای بازگشت به قدرت با کسی معامله کند و از آنچه که هست و باور دارد، فاصله بگیرد. آنها اگر احمدی نژاد را باور دارند، باید از کوتاهی ها و ستم هایی که در حق او و همراهانش روا داشتند، پوزش بخواهند و با این بازگشت، تحول را آغاز کنند. دوم آن که اصلاح طلبان نیزاگر واقعا به اصلاح، اعتقاد دارند، باید از سیاست ماکیاولی دست بکشند و همان جلوه کنند که هستند. مردم از بوی معامله بر سر قدرت و ثروت، متنفر و بیزارند، پس اگر چنین بویی به مَشامِشان برسد، از آنها بیزار خواهند شد. سوم آنکه هواداران دکتر احمدی نژاد هوشیار باشند که هیچ جریان و جناحی برای احمدی نژاد شناسنامه جناحی صادر نکند که عظمت و محبوبیت دکتر به فراجناحی بودن او بستگی دارد. اما با دقت به این نکته هم توجه کنند که معنای فراجناحی بودن دکتر، مقابله او با جریان های سیاسی کشور نیست؛ چرا که در اینصورت، او خود تبدیل به جریانی شبیه دیگر جریان های سیاسی کشور می شود که هر کدام خود را مساوی درستی و حقیقت، تعریف می کنند؛ هم از این رو احمدی نژاد دست ردّ به سینه هیچ جناحی نمی زند؛ اما به رنگ آن جناح هم درنمی آید. او حاضر نخواهد شد که هیچ جناحی برای او شناسنامه جناحی جعل کند؛ اما با روی گشاده از هم پیمانی جریان های سیاسی برای خدمت به مردم و مقابله با ستم و اجحاف و استکبار، استقبال می کند. پس اگر اصولگرایان یا هر جناح دیگری به سوی او رفتند، این نباید به معنای جناحی شدن احمدی نژاد تفسیر شود. امید که بندها را بگسلیم و از پندها بهره مند شویم. کد مطلب : سایر اخبار ...
چشم انداز 6 روند در سال 95
موجود نیست. 5. امید بیش از حد به برجام: موفقیت دولت در توافق هسته ای بی تردیدموفقیتی تاریخی است و این امتیاز برای دولت محفوظ است، مطالبی که در این مورد کارشناسان مطرح کرده اند با آنچه مخالفان سیاسی دولت مطرح می کنند از دو دیدگاه مختلف است. به این معنی که بحث بر سر این است که آیا اقدامات دولت در زمینه دیپلماسی و سیاست اقتصادی کفایت بهره برداری از این دستاورد را می کند یانه؟ لیکن چنانکه از ...
چرا سال 1395 از حیث اقتصادی حساس و مهم است؟
محمدرضا مهدیاراسماعیلی این 9 کلمه به گمان من مساله اقتصاد در اولویت اول است ، به گمان من شاه بیت پیام نوروزی رهبر انقلاب است که صبح اول فروردین 95 در گوش اقتصاددانان زنگ زد و در بیانات حرم رضوی در ادامه زنگار زدود. سال 1395 از حیث اقتصادی سالی حساس و مهم است. - طبق گمانه زنی هایی که دولت محترم پیرامون تعهدات برجامی 1+5 دارد، امید است دلارهای بلوکه شده ایران طی این سال به کشور بازگردد ...
سوریه در سالی که گذشت
به نشست امنیتی مونیخ که اواخر بهمن ماه برگزار شد. در بیانیه مشترک وزرای خارجه روسیه و آمریکا بر ضرورت آتش بس تاکید شد و در نهایت هم آتش بس از بامداد شنبه 8 اسفند 94 آغاز گردید.[13] علاوه بر ارتش سوریه و گروه های مسلح، روسیه هم متعهد شد که حملات نظامی خود را متوقف کند. البته آتش بس ممانعتی بر مبارزه با گروه های تروریستی از جمله داعش و جبهه النصره ایجاد نکرده است. نکته قابل تاملی که اساس آتش ...
آمانو: ایران فراتر از توافق با آژانس به تعهداتش عمل کرده است
آژانس را اجرا می کند بلکه پروتکل الحاقی را نیز اجرایی کرده است. اقدامات شفاف سازی که فراتر از تعهدات ایران طبق توافق رسمی اش با آژانس قرار دارد نیز اجرا شده است. آژانس بین المللی انرژی اتمی تجربه و مهارت قابل توجهی در راستی آزمایی هسته ای دارد. ما به طور موثر می توانیم مسئولیت هایمان را به عنوان چشم و گوش جهان در ایران انجام دهیم و به جامعه جهانی تضمینی که می خواهد را بدهیم. ...
تصویب تحریم جدید نقض برجام است
اسلامی ایجاد کنند. وی ادامه داد: جمهوری اسلامی در جریان مذاکرات و حتی در بیانیه پس از تصویب قطعنامه 2231، صراحتا اعلام کرد که آزمایش و توسعه موشک های بالستیک جزء حقوق حقه خود است و هیچ اقدامی نمی تواند صنعت موشکی ایران را متوقف یا به عقب بر گرداند. حیدرپورشهرضایی با اعلام اینکه قطعا تصویب تحریم های جدید موشکی علیه ایران، به معنی نقض برجام است، افزود: غربی ها به ویژه آمریکایی ...
دستپاچگی غرب در قبال هشدار تهران/ واشنگتن به تعهدات خود بر اساس برجام عمل می کند؟
مقام معظم رهبری در چند سخنرانی اخیر خود به وضوح از بدعهدی غرب سخن به میان آوردند و تاکید کردند که در همین توافقی هم که با آمریکایی ها کردیم در قضیه هسته ای؛ آمریکایی ها، به آنچه وعده دادند عمل نکردند. کاری که باید انجام می دادند را انجام ندادند. بیش از سه ماه از آغاز اجرای برجام می گذرد، تهران بر اساس تاییدیه آژانس بین المللی انرژی اتمی به تمامی تعهدات خود مندرج بر متن توافق برجام تا ...
گزیده بیانات رهبر انقلاب درباره اقتصاد مقاومتی
بیرونی آسان خواهد شد؛ حلّ مسئله ی هسته ای آسان خواهد شد. خب، مسئله ی هسته ای به صورت یک گِره درآمده؛ این مسئله راه حل هایی دارد، امّا آن راه حل ها متوقّف به تقویتِ درونی ما است؛ اگر این تقویت در درون انجام بگیرد، آن کار آسان خواهد شد. غیر از مسئله ی هسته ای هم سریال های دیگری در انتظار ما است؛ این جور نیست که همه ی مسائل ما با غرب، با آمریکا، با صهیونیسم، با گردن کلفت های اقتصادی دنیا فقط همین ...
آمریکایی ها به آنچه وعده دادند عمل نکردند
توافق هسته ای به عنوان یک نمونه اشاره کردند و گفتند: در همین توافق نیز آمریکاییها به آنچه وعده داده بودند، عمل نکردند و به تعبیر وزیر محترم امور خارجه، بر روی کاغذ تعهداتی را انجام دادند اما در عمل و از طریق راههای انحرافی مانع از تحقق آن تعهدات شدند. ایشان افزودند: اکنون با وجود توافق هسته ای، همچنان معاملات بانکی ما دچار مشکل است و پولهای ایران نیز بازگردانده نشده است زیرا کشورهای غربی و ...
دولت در طرح تحول سلامت تیر را به هدف زد
، تحولی در حوزه سلامت اتفاق افتاد و نقطه عطف آن 15 اردیبهشت ماه سال 1393 بود که طرح تحول نظام سلامت به طور رسمی با حضور و دستور رئیس جمهوری در وزارت بهداشت شروع شد. پیشانی طرح تحول نظام سلامت هم حوزه درمان بود. این وزارتخانه با برنامه های شش گانه درمان، طرح تحول نظام سلامت را شروع کرد و در ادامه مسیر نیز سایر حوزه ها اعم از دارو و غذا، حوزه بهداشت و پیشگیری و حوزه آموزش و پژوهش هم به این مسیر پیوستند ...
ادامه ماجرای سوئیفت/ روحانی یا فیشر؛ چه کسی راست می گوید؟
بانک های مختلف باز شد و این نشان داد آنها که می گفتند باور نکنید، اشتباه می کردند! خبری که روحانی همان روز اجرای برجام رسانه ای کرد: بیست و هفتم دی ماه؛ روزی که کلاً بانک ها و ادارات اروپایی تعطیل بودند؛ چون یکشنبه بود! اصلاً احتمالاً همین شد که آن هزار ال سی هم مثل باقی مفاد تعهدات غرب در توافق، معطل ماند. شاید اگر مذاکره کنندگان وزارت خارجه یک روز غیر تعطیل را برای اجرای توافق در نظر گرفته بودند ...
نقش فرهنگ در شکل گیری اقتصاد مقاومتی
جمهوری اسلامی ایران از نظر آمریکا غیر قابل پذیرش است چون از استقلال خود چشم پوشی نمی کند. ودر بیانی دیگر،مارتین اینرایک معاون خاورمیانه ای وزارت خارجه آمریکامطرح می کند: مجازات و تنبیه انقلاب اسلامی درس عبرتی برای کشورهایی خواهد بود که در مسیر استقلال و رهایی از سلطه آمریکا گام برمی دارند. در هین راستا، دشمنیها بدون انقطاع در هر مقطع شکل خاصی به خود گرفته و متناسب ...
پیشنهاد ایران بازگشت به سقف تولید اوپک است
داشتند ایران که حالا تحریم های بین المللی را بعد از توافق برجام پشت سرگذاشته،با خود همراه کنند.اما بیژن زنگنه وزیر نفت همان ابتدا آب پاکی را روی دست لابی هایی که تلاش می کردند ایران را از تولید بیشتر نفت منصرف کنند،ریخت.ایران موضع خود را شفاف اعلام کرده و می خواهد به سقف تولید قبل از تحریم ها برسد.درباره بازار نفت در سال جاری و پیش بینی شرایط سیاسی و اقتصادی بازار با مهدی عسلی مدیرکل امور اوپک و ...
تفاسیر مختلفی که از قطعنامه 2231 شورای امنیت می شود
مسلط بر تفسیر یک متن سنگینی می کند. ایران معتقد است که از جهت ذهنی و غایی نیت و هدف قطعنامه 2231 برنامه هسته ای ایران است نه فعالیت های مشروع نظامی. اما آمریکایی ها طبق روش تفسیر عینی، معتقدند که فعالیت های موشکی ایران ناقض قطعنامه 2231 است. ایران همچنین معتقد است که این کشور در میان کشورهای 1+5 مصداق وضعیت نامساعد است و متن برجام و قطعنامه 2231 باید به نفع ایران تفسیر شود که غرب آن را ...
ایران در معرض شدیدترین نظام راستی آزمایی هسته ای جهان قرار دارد
ایران در برجام قرار داده است. مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی نوشته است: من یادآوری کردم که ایران هم اکنون در معرض شدیدترین نظام راستی آزمایی هسته ای جهان قرار دارد. این کشور نه تنها توافقنامه پادمانی با آژانس، بلکه پروتکل الحاقی را هم اجرا می کند. اقدامات شفافیت سازی که فراتر از تعهدات ایران تحت توافقنامه های رسمی (این کشور) با آژانس هستند نیز مورد موافقت قرار گرفته اند. ...
تاکید شرکت کنندگان در نشست واشنگتن بر جلوگیری از رسیدن سلاح هسته ای به تروریست ها
مواد اتمی هشدار داد. او همچنین دستیابی به توافق برجام را ستود، ولی گفت که این توافق همه مسائل ما با ایران را حل نمی کند. اوباما همچنین درباره انتقادها از التزام طرف غربی توافق هسته ای با ایران به انجام تعهداتی چون برداشتن تحریم های بانکی و تجاری گفت: "ایران تا این لحظه به تعهداتش پایبند بوده و جا دارد که جامعه جهانی که در این سوی توافق است هم پایبندی خود را نشان دهد." او گفت ...
معادن ، دروازه ورود به اقتصاد مقاومتی ...
اعلام شده برای بخش معدن وصنایع معدنی در قالب برنامه ششم توسعه قرار است ظرفیت تولید فولاد تا پایان این برنامه به 50 میلیون ، مس کاتدی به 400 هزار تن و تولید آلومنیم به 700 هزار تن برسد. در شرایط کنونی یکی از دغدغه های مسوولان و کارشناسان صنعت و معدن کشور توسعه سرمایه گذاری در این بخش است. طبق گزارش سازمان بین المللی کار به ازای هر شغل در بخش معدن 17 شغل در صنایع پایین دستی ایجاد ...
نتیجه فتح الفتوح دولت/برای لمس نتایج برجام بایداز موشک های خود دست بکشید!
آرمان پرس : در حالی که کشورهای غربی به هیچ یک از تعهدات خود در اجرای برجام پایبند نبوده اند، مدیر کل سازمان انرژی اتمی اعلام کرد اقدامات شفافیت ساز ایران ، فراتر از توافقاتی بوده که این کشور با آژانس انرژی اتمی داشته است. یوکیا آمانو در بیانیه ای که پس از دیدارش با روسای جمهور و نمایندگان کشورهای 1+5 منتشر کرده ، آورده است: من (در جلسه) یادآوری کردم که ایران هم اکنون در معرض ...
همه ادعاهای تکذیب شده دولت!/ از حل شدن 6 ماهه پرونده هسته ای تا ادعای خروج از رکود!
خواهد شد. تمام تحریم های مالی و بانکی و مربوط به بیمه و حمل و نقل و مربوط به پتروشیمی و فلزات گرانبها و تمام تحریم های اقتصادی به طور کامل لغو و نه تعلیق خواهد شد . وی در روز 27 دی ماه نیز با اعلام روز اجرای برجام در پیامی خطاب به مردم اعلام کرد: امروز با اعلام رسمی اجرای برجام، از پرونده هسته ای ایران امنیت زدایی شد؛ قطعنامه های ظالمانه علیه ملت ایران، لغو گردید؛ طومار تحریم درهم پیچیده شد ... ...