سایر منابع:
سایر خبرها
روزی که عباس شهید شد
خانواده قمری آشنا شدم حال و هوای دیگری برایم داشت. امروز به بهانه شهادت شهید عباس قمری با مادر و خواهر کوچکش به چند سال قبل می رویم و خاطرات و دل گفته های آنها را مرور و جان را به صفای آن روزها تازه می کنیم. خانواده قمری از سال 65 در این محله زندگی می کنند. آنها مورد اعتماد اهالی محله هستند و در بسیاری از فعالیت های اجتماعی محله شرکت می کنند. وارد خانه می شویم، خانه ای ساده و با ...
خالکوبی این شهید چطور پاک شد؟ ؛ از قهوه خانه تا سوریه | جوان پرشر و شور یافت آبادی چطور عاقبت به خیر شد؟
با هم فرق دارند. سوزوکی اخراجی ها برای رسیدن به عشق زمینی اش راهی جبهه شد اما برادرم از عشق زمینی و دختری که سال ها دوستش داشت گذشت و برای دفاع از حرم آل الله به میدان رفت. پدر: شهید مرتضی کریمی، بسیجی ای بود که به قهوه خانه مجید رفت وآمد داشت. آنجا با هم آشنا شده و رفاقت پیدا کردند. سال 93یک بار پس از حمله داعش به دعوت دوستش شهید کریمی به هیأتی رفت که برای مدافعان حرم و مظلومیت اهل بیت ...
مادران شهدا، پیش از شهادت فرزندشان، خود شهید می شوند
با دست های مهربان خود، فرزندش را راهی جبهه مقاومت کرد و جگرگوشه خود را در معرض خصومت دشمن قرار داد. پسرش سید محمدحسین متولد 1370 بود. او پس از خدمت سربازی و قبولی در دانشگاه، جذب سپاه شد و در محرم سال 1394 خورشیدی به شهادت رسید. با مادر شهید سید محمدحسین میردوستی به گفتگو پرداختیم. رضایت به شهادت زینب میر شاهی، مادری است که با آنکه می دانست احتمال شهادت فرزندش وجود دارد؛ اما ...
2 جفت جوراب نویی که با ساک شهید برای مادرش آوردند
علی اکبرش را می کشید، چند قطعه عکس بود و خاطراتی که دیگران از پسرش می گفتند. این مادر شهید تعریف می کرد: بعد از اعزام بی بازگشت علی اکبر دوستانش و خانواده شهدا می آمدند و می گفتند که وقتی در محله مان کسی شهید می شد، علی اکبر عکسش را می کشید و برای او پلاکارد می نوشت، شب ها به پاسداری می رفت. او نان خانواده شهدا را می خرید، بسته بندی می کرد و به منزلشان می برد تا مبادا زن و بچه شهدا برای خرید نان ...
قصه های شب، قسمت دوم
مردی برد که ساعت 10 شب سرکار بود و با یک مرخصی کوتاه مشغول صحبت با من شد. از قدیمی های محل بود. چهل سال بود اینجا زندگی می کرد و با خاک محل خو گرفته بود. در ایام کودکی و تحصیل در دبستان روزگار خوش تری داشت. در آن ایام تابستان ها به کارخانه ی نان بستنی سازی می رفت و مثل پدرش که کارگر کارخانه ریسندگی بود رزقی حلال بدست می آورد. بعد از دبستان انگار زندگی او هم وارد مرحله سخت تر و پیپچیده ...
برایم طلب آمرزش کنید
امیدوارم موقعی که خبر شهادت مرا می شنوی مثل کوه استوار باشی و اگر گریه می کنی گریه ات دشمن شاد کن نباشد امیدوارم که خداوند صبر زیادی به شما عطا کند. پدر عزیز هر وقت که دلت گرفت یاد امام و رزمندگان و یاد خدا کن و برایم طلب مغفرت کن و برای پیروزی اسلام دعا کن خدا نگهدارت؛ و ای مادر عزیزم ای مادری که برای من هم معلم بودی و هم راهنما بودی در این آخر عمر قدر زحمات شمارا می فهمم چه شب هایی از خواب ...
حکایت طلبه ای که مهمان امام هادی (علیه السلام) شد
به گزارش پردیسان آنلاین، سوم رجب سالروز شهادت پیشوای دهم شیعیان، امام علی النقی الهادی است که به این مناسبت به انتشار یکی از سخنرانی های استاد قرائتی پیرامون این امام همام خواهیم پرداخت: بسم الله الرحمن الرحیم الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی بحث راجع به امام هادی امام دهم است. من دیروز پرونده های بحث های تلویزیون را تو این، چهارده سال مطالعه کردم دیدم با کمال ...
شهادت در طریق سلیمانی
یک خمپاره به قایق شان اصابت می کند و وی به شهادت می رسد. او بیش از سه سال در جبهه بود . کار در زمین کشاورزی روایت روزهای زندگی محمدعلی عابدینی بعد از جنگ هم شنیدنی است. محمدعلی بعد از جنگ در کار کشاورزی کمک پدر شد. خیلی به رزق حلال اهمیت می داد. بعد هم که ازدواج کرد، خدا به او چهار فرزند هدیه کرد؛ سه دختر و یک پسر. گاهی جمعه ها محل کار بود و وقتی می گفتیم کمتر کارکن و استراحت کن! می گفت ...
خلاصه داستان کامل سریال ترکی شربت زغال اخته
خانواده اش آرومش میکنن و در آغوشش میگیرن..... برای خواندن ادامه مطلب رو تیتر کلیک کنید. قسمت 95 شربت زغال اخته عامر میره تو اتاق فاتح تو شرکت و از مراسم شب تو خانه اش بهش میگه فاتح میگه به سلامتی دوعا هم میاد میدونه میام؟ عامر میگه آره به احتمال زیاد آذرخش گفته دیگه فاتح میگه چجوری قبول کرده؟ عامر ازش میخواد برای چند ساعت کدورتشو با دوعا و مصطفی و نیلای کنار بزاره فاتح میگه یعنی چی ...
تجربیات یک شاعر از فلسطینی بودن/خانه ام را با یک کتاب ترک می کنم
، گلوله های تانک اسرائیلی دو کلاس درس را در مدرسه دیگری که پدربزرگ و مادربزرگ و عموی پدری مرام در آنجا اقامت داشتند، ویران کرد. احمد برادر همسرم متوجه می شود چند تن از اعضای خانواده اش مرده اند. پدر و مادرم از ما می خواهند پناهگاه را ترک نکنیم، اما وقتی خبر را می شنویم وانمود می کنیم به دستشویی می رویم و می رویم تا اقوام را پیدا کنیم. در جاده غبارآلودی که به مدرسه می رسد، صحنه ای دلخراش ...
شهید محمدعلی نظران
در قبل از انقلاب ارتباطات و همکاری ها و با شهید اسلامی، پدر بنده ارتباطاتی داشت. پس از این که امام در نجف توسط شهید مطهری در سال 56 فرمودند: به برادرتان بگویید دور هم جمع شوند، ریشه شجره خبیثه پهلوی از خاک بیرون آمده است، آن را از خاک برکنید و به زباله دان بریزید ، شهید مطهری سریع به تهران برگشتند و به یاران گفتند: جمع شوید . با پدرم تماس گرفتند و همه در منزل شهید مطهری جمع شدند و فعالیت ...
اسطوره ای تکرار نشدنی به نام حاج قاسم...
کتک خوردم. بعد من را بازداشت کردند. این غیرت حاج قاسم بود و برایش فرق نمی کرد که حالا رژیم پهلوی یا داعش است. بنده خودم بارها گفته ام که حاجی غیرت مکتبی داشت، غیرت هیئتی داشت. یعنی یک هیئتی کامل بود. حالا چه در عنفوان جوانی و چه در سنین میانسالی . ایمان قوی حاج قاسم نشأت گرفته از نان حلال پدر حاجی خودش هم در این مورد صحبت می کرد و می گفت: من افتخارم این است که یک ...
شهید اباالفضلی؛ جانبازی در سوریه شهادت در ایران
؟ نه چون با خدا معامله کرده ایم کسی که با خدا معامله کند هیچوقت دلتنگ نمی شود. من به پسرم قول دادم که هیچوقت برای شهادت او گریه نکنم و تا حالا حتی یک قطره اشک نریخته ام. اگر گریه کنم شیعیان ناراحت و دشمنان شاد می شوند. بچه های ما فدای بچه های ام البنین. شهادت فرزندان ما همچون ذره ای در مقابل پرتو افشانی خورشید است. لباس سبز باعث آرامش است، لباس سبز فرزندان ما لباس آرامش و ...
داستان ترسناک شب های تهران از زبان مامان زری و5 زن آواره در پاتوق ها
. دو بار تکرار می کند: اصلاً نمی دانستم چه کنم. کجا بروم. وسط هر جمعی که شلوغ بود، می رفتم و می نشستم. اولین شب، سرد بود. زمستان بود. بساط آتشی دیدم. شلوغ بود. رفتم و میان شان نشستم. شب های شوش پر از این پاتوق هاست. مامان زری 46 ساله، آخرین بار وقتی پسرش را به دست برادر سپرد و راهی شهرستان کرد، لغزید. یک سال ونیم بیرون از شلتر ماند و 6 ماه کارتن خوابی کرد. از کجا پول آوردی؟ ...
غایت اصلی دین در بعد حیات اجتماعی اقامه عدل است
...، یک امر پسندیده و نیکو است که منجر به افزایش نشاط و ارتقای امید به زندگی است. همچنین بیانگر اهمیت فرزندآوری در انتخاب همسر و ازدواج است. وی یادآورد شد: روایتی از امام رضا(ع) در پاسخ به شخصی است که 5 سال است از فرزند دار شدن خودداری کرده، چرا که همسرش فرزند نمی خواهد و می گوید به خاطر نداری، تربیت فرزند مشکل است. امام رضا (ع) پاسخ می دهد: بچّه دار شو که خدا روزیش دهد . بر این ...