سرانجام شوم یک عشق هرمی دکتر داروساز
سایر منابع:
سایر خبرها
زندگی نامه آزیتا لاچینی/ماجرای از دست دادن سه همسر و سه فرزند
هق می زدم زیر گریه ، آن روزها بار سختی روی دوشم بود. سال 1334 بود که با آقای امیرمظفرالدین لاچینی در موسسه زبان آشنا شدم. من شاگرد بودم و ایشان استاد. ازدواج با استاد زبان ، پنج فرزند دیگر هدیه ام کرد. جالب است بدانید آقای لاچینی بود که مرا وارد حیطه بازیگری کرد. فامیلی اصلی من نیکنام بود ولی ترجیح دادم همه لاچینی صدایم بزنند. چهار پسر و یک دختر از آقای لاچینی برایم به یادگار ...
از شوهرم طلاق گرفتم و با برادر هوس بازش ازدواج کردم
نمی دادم به شدت کتکم می زد! کار به جایی رسید که او برای تامین هزینه های اعتیادش لوازم منزل را می فروخت و مرا نیز به خاطر باردارنشدنم سرزنش می کرد. آن قدر تحقیر شدم تا این که خانواده اش از طریق اهدای اسپرم ، مرا وادار کردند تا باردار شوم. بالاخره بعد از مدتی دوقلو باردار شدم. آن ها تصور می کردند در صورتی که من فرزندی به دنیا بیاورم، پویا هم اعتیادش را ترک می کند و پای بند ...
زنی تهرانی که همزمان 2 شوهر و 2 خانه داشت!
دروغ گفته بود سرکار می رود کار پرستاری را انجام می دهد به خانه همسر اولش می رفته است. او انگیزه اش را عدم تامین نیازهای مالی اش می دانست او مدعی بود همسر اولش هیچ احساس مسئولیتی به او نداشته است. به دنبال فاش شدن این ماجرا هر 2 شوهر این زن از وی شکایت کردند . منبع: رکنا بیشتر بخوانید اتفاق هولناکی که در یک دانشگاه رُخ داد+عکس سرانجام شوم یک عشق هرمی دکتر داروساز عروس، مرد از آب درآمد دزد کودکان در بیمارستان های مشهد دستگیر شد ...
داستان زندگی زن معتاد که کلید خانه اش را به مرد غریبه داد
کلانتری شفای مشهد گفت:6 سال قبل و در حالی که 34 بهار از عمرم گذشته بود با عباس آشنا شدم اگرچه خانواده ام ساکن قوچان بودند اما به خاطر آشنایی های خانوادگی، روابط ما با خانواده عباس ادامه داشت تا این که بالاخره مراسم مختصری برگزار شد و من و او پای سفره عقد نشستیم. عباس در مشهد کارگاه جوشکاری داشت اما از نظر مالی بسیار ضعیف بود. به همین خاطر هم با گذشت 6 سال از دوران نامزدی هنوز نتوانسته است مراسم ...
زن جوان در نبود شوهرش در خانه مرد غریبه را به خانه می آورد / کمکم کنید از این لجنزار بیرون بیایم
به گزارش زیرنویس، این ها بخشی از اظهارات زن40 ساله ای است که برای فرار از لجنزار تباهی دست به دامان مجریان قانون شده بود. این زن جوان درباره سرگذشت تاسف بار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت:6 سال قبل و در حالی که 34 بهار از عمرم گذشته بود با [...]
اعترافات هولناک مردی که عشقش را در خیابان گاندی کُشت
... شاهد عینی دیگر گفت: وقتی وارد خیابان شدم دیدم زن و مردی با هم گلاویز هستند و مرد داشت به خانم با چاقو ضربه می زد. به حدی از صحنه دلخراشی که مقابل چشمانم اتفاق افتاد، شوکه شده بودم که نزدیک بود از شدت ترس روی زمین بیفتم. فکر می کنم بقیه شاهدان ماجرا هم همین حالت را داشتند. البته وقتی کسی چاقو در دست دارد و فردی را مجروح می کند دیگران جرات نمی کنند جلو بروند. همه چیز در کمتر از یک دقیقه ...
دستگیری زنی که به خواست همسرش مامور قلابی شد
دستگیرش کردند. مرد هم پس از دستگیری گفت: من 32 ساله هستم و سیکل دارم. حدود سال 91 زندگی خوبی داشتم ولی بعد از آن به شیشه معتاد و وارد دنیای مجرمان شدم. خلاف را با سرقت کابل برق شروع کردم و اولین بار هم به همین جرم دستگیر شدم. 4.5 سال زندان بودم و وقتی آزاد شدم دوباره بیکاری و بی پولی اذیت کرد. برای همین کار خرید و فروش مواد مخدر را شروع کردم اما اوسط سال 96 با 200 گرم مواد دستگیر شدم و به خاطر آن ...
زن تحصیلکرده راننده سارقان مأمورنما بود
شیشه شد و زندگیمان رو به تباهی رفت. شوهرم اصرار کرد تا با او و دوستش همراه شوم تا کسی به آنها مشکوک نشود. ابتدا قبول نمی کردم، اما بعد به خاطر عشقی که به او داشتم ناچار شدم برای اولین بار در راه خلاف قدم بگذارم و با همسرم همراه شوم. با اطلاعاتی که این زن در اختیار پلیس قرار داد، دو مامور قلابی دستگیر شدند. شوهر این زن گفت: سال 91 بود که با دوستان ناباب معاشرت کردم و معتاد به شیشه شدم ...
اتفاق هولناکی که در یک دانشگاه رُخ داد+عکس
خوشبختانه مصدوم بدحال و فوتی به دنبال نداشت./ فارس بیشتر بخوانید سرانجام شوم یک عشق هرمی دکتر داروساز عروس، مرد از آب درآمد دزد کودکان در بیمارستان های مشهد دستگیر شد ماجرای زنی که دختر 2 ساله اش را کشت
دست درازی راننده اسنپ به خانم عکاس خارج از سرویس اسنپ / لختم کرد و از من فیلم گرفت + نظر کارشناسی
ماشین پیاده شوم به جای خلوت رفت و به قدری مرا کتک زد و با مشت بر سرم کوبید که گیج شدم و مرا وادار کرد که لباسهایم را در بیاورم و تا در خیابان برهنه بروم که من مقاومت کردم و به دست و پایش افتادم و التماس کردم که این کار را نکنم پذیرفت سپس به زور و تهدید نیت اش را عملی کرد و از من فیلم سیاه گرفت و گفت اگر به کسی بگویم فیلم را انتشار میدهد و آبرویم را میریزد . به قدری کتک زد مرا که دستم ...
شهادت مامور پلیس برای کمک به دختر جوان
اعتیاد دارم. روز حادثه هروئین مصرف کرده بودم و برای سرقت وارد خانه ای شدم که فکر می کردم خالی است. وی افزود: اما ناگهان متوجه شدم دختر جوانی در اتاق است که مجبور شدم او را تهدید و در اتاق حبس کنم تا بتوانم بدون دردسر اموال باارزش خانه مانند طلا، تلفن همراه و دوربین عکاسی را سرقت کنم، اما وقتی قصد داشتم از پله ها فرار کنم با مأمور پلیس مواجه شدم و برای اینکه دستگیرم نکند با چاقو ضربه ای ...
تولد فرزند معلم در روز معلم
روز من در آن ایام مانند دانش آموزی بود که مشتاق درس جواب دادن است؛ اما اعتماد به نفس پایینش به او این اجازه را نمی دهد . وارد مدرسه که شدم شوقم شاید از یک دانش آموز کلاس اولی بعد از چند ماه خانه نشینی و بالاخره کلاس درس بیشتر بود . قرار شد بازآموزی دوره اول ابتدایی را انجام دهم . سر کلاس درس حاضر شدم و دیدن دانش آموزان از طرفی خوشحال و از سوی دیگر ناراحتم کرد؛ چون بار معلمی ...
نذری که جان 2 اعدامی را نجات داد
دعوای کودکانه شده و پسر مرا تهدید و دعوا کرده دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و با مرد جوان درگیر شدم، هر کدام چوبی به دست گرفتیم و دعوا شدت پیدا کرد، در این میان آرین که از محل کارش به خانه می آمد متوجه درگیری ما شد. او قصد میانجیگری داشت، اما همزمان که من چوب دستی را بالا آوردم آرین مرا هل داد تا طرف مقابل را نزنم، اما من که خیلی عصبانی بودم، چوب دستی را به سر خودش زدم. واقعاً نمی خواستم او را به ...
جنایت هولناک در خیابان گاندی| مرد جوان یک زن را 19 ضربه چاقو کشت
دست دارد و اصلا نفهمیدم چه زمانی چاقو را از جیبش بیرون آورد، اما وقتی دیدم خون از بدن زن فوران کرده متوجه شدم که چاقو در دست دارد. شاهد عینی دیگر گفت: وقتی وارد خیابان شدم دیدم زن و مردی با هم گلاویز هستند و مرد داشت به خانم با چاقو ضربه می زد. به حدی از صحنه دلخراشی که مقابل چشمانم اتفاق افتاد، شوکه شده بودم که نزدیک بود از شدت ترس روی زمین بیفتم. فکر می کنم بقیه شاهدان ماجرا هم همین ...
قول خانم معلم به پدر شهیدش
هم خدمت؛ ولی پدر جان کمکم کن تا از امروز که به عنوان معلم به این مدرسه فراخوانده شده ام به بهترین شکل ممکن تدریس کنم و کمکم کن تا مثل خودت که در سنگر نبرد با دشمن، جهاد کردی، من هم در سنگر علم و دانش برای فرزندان این دیار گام بردارم و فعالیت جهادی داشته باشم . همین طور که سرگرم صحبت با پدرم بودم احساس کردم کسی مرا صدا می زند و می گید که خانم.. خانم محترم با شما هستم! ناگهان به خودم ...
زن جوان: شوهرم بی غیرتم میخواهد من با دوستانش...
و پدرش وضعیت مالی خوبی داشت. خیلی زود ارتباط من و او صمیمی شد و مدام با یکدیگر در ارتباط بودیم. اما وقتی می دیدم سالومه چگونه در رفاه و آسایش زندگی می کند و هر چیزی را دوست داشته باشد به راحتی می خرد، از نظر روحی به هم می ریختم و از خانواده ام متنفر می شدم، چرا که در برابر سالومه احساس سرشکستگی می کردم و به اوضاع اقتصادی خودم افسوس می خوردم. تا این که روزی سالومه از من خواست ...
ماجرای ربودن یک مادر و دختر در پالادیوم؛ کینه 12 ساله
برای او توضیح می دهد. او در مکالمه کوتاهی که با شوهر خود داشت حرف شوکه کننده ای زد. نام آدم ربا را به شوهرش گفت و شوهر او به ماموران گفت: از حدود 12 سال قبل این فرد را می شناسیم. او با تهدید اسلحه مبلغ کلانی از خانه ما سرقت کرد، اما به دام پلیس افتاد. در تمام سال هایی که درگیر پرونده قضایی شکایتم از این سارق بودم نام او در ذهن من و همسرم حک شد. حالا او از زندان آزاد شده و اقدام به ربودن زن و بچه ...
قمه کشی خونین در بلوار ابوطالب / عامل جنایت هولناک در مشهد پسری 17 ساله بود
. طولی نکشید که با گزارش این ماجرای تکان دهنده به قاضی ویژه قتل عمد مشهد،بررسی های قضایی آغاز شد و گروهی تخصصی از کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) با دستورات محرمانه و راهنمایی های قاضی دکتر صادق صفری موفق شدند سرنخ هایی از عامل این جنایت وحشتناک به دست آورند. درهمین حال با حضور پدر معین در مرکز درمانی، سخن از نوجوان 17 ساله ای به نام ...
مرد اعدامی خیانت زنش را رو کرد/ زنم یک شبانه روز در خانه مرد غریبه بود
زندگی ام نابود شد اما تنها دلخوشی ام این بود که همسر خوبی دارم و به من وفادار است و مادر خوبی برای دختر 4 ساله ام است. اوایل که به زندان افتاده بودم، همسرم مدام به ملاقاتم می آمد و دلداریم می داد و برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول خیلی پیگیری می کرد اما کم کم احساس کردم همسرم دیگر تمایلی به آمدن و ملاقات ندارد و رفتارش تغییر کرده است، به همین خاطر به او مشکوک شدم و از خواهرم خواستم او را زیر نظر ...
عشق 2 میلیارد تومانی دختر تهرانی فاش شد!
چطور می خواهی با این وضع مالی ات زندگی او را تأمین کنی؟ حداقل باید یک ماشین مدل بالای شاسی بلند داشته باشی که جلوی مردم بتوانم سرم را بلند کنم. او ادامه داد: من که می خواستم با میلاد زندگی کنم، تصمیم گرفتم نقشه ای بکشم تا از پدرم پولی بگیرم و به میلاد بدهم و او بتواند یک خودروی شاسی بلند بخرد و پدرم را راضی به ازدواج کند. حتی با خانواده ام چند باری قرار گذاشتم اما از طریق یکی از دوستانم متوجه شدم که آنها به پلیس خبر داده اند و به میلاد گفتم سر قرار نرود. به دنبال اظهارات دختر جوان، تحقیقات به دستور بازپرس جنایی پایتخت ادامه دارد. ...
نگاهی به مجموعه ی شعر کاش سیبی بودم در دست های تو
/ گفتن دوستت دارم را/ این همه سخت نمی کردیم. ص42 به دیدارم بیا/ فردا برای از تو گفتن و/ از من شنیدن/ خیلی بیشتر از دیر / دیر است ص41 هر لحظه مبتلاتر شدم/ به گمانم دیگر هیچ چیز مرا/ به وجد نخواهد آورد/ جز لمس واقعی دستانت...ص14 در شعر فوق می توان برای رعایت اقتصاد کلمه و ایجاز در سخن کلمه واقعی را حذف کرده و ندیده انگاشت اما هوشمندی شاعر خوانتده را به فضای دیگری می برد، و این ...
تجاوز هولناک این پدر شیطان صفت تهرانی به دختر 10 ساله اش ! | او 4 سال به دختر کوچکش تجاوز می کرد !
.... وی گفت: از وقتی 10 ساله بودم پدرم مرا آزار می داد. مادرم از پدرم جدا شده بود و من به ناچار با پدرم زندگی می کردم. من از ترسم در این باره به کسی حرفی نمی زدم. اما وقتی پدرم با همسر چهارمش ازدواج کرد برای اولین بار این ماجرا را به نامادری ام گفتم. اما او حرف هایم را باور نکرد. او فکر می کرد چون پدرم مرد بدخلقی است و بارها مرا کتک زده به دروغ چنین حرف هایی را علیه او مطرح کرده ام .تا ...
قاتل محکوم به مرگ از همسرش به خاطر خیانت شکایت کرد
مرد محکوم به قصاص زمانی متوجه این خیانت شد که همسرش مونا تغییر رفتار داد و دیگر به ملاقات او نرفت. پیمان، مرد محکوم به قصاص، با طرح شکایتی در شعبه هشت دادگاه کیفری استان تهران درخواست اعدام همسرش و لغو حق حضانت او شد. پیمان در شکایت خود به قضات دادگاه گفت: چند سال قبل به اتهام قتل بازداشت شدم. در یک درگیری دسته جمعی شرکت کرده بودم و چون قمه داشتم من را محارب تشخیص دادند و در ...
جزئیات مرگ تلخ و مرموز طلا، دختر بلاگر مشهدی / ردیاب علت سقوط بود!؟
واقع در بلوار صارمی، خیابان صارمی 23 خود را از روف گاردن به پایین پرتاب می کند. همسر طلا بعد از اینکه همسرش به پایین سقوط می کند، بی حال می شود و بعد از اینکه به هوش می آید، به ماموران در شرح ماوقع می گوید: مشکلاتی با همسرم داشتم و آن روز با توجه به ردیابی که از قبل روی خودرو پژو 207 نصب کرده بودم، به تعقیب همسرم پرداختم تا اینکه وارد پارکینگ این ساختمان شد. بعد با او تماس گرفتم و ...
اخبار حوادث امروز 23 اردیبهشت، از قتل رضا مسعودی شهردار منطقه 5 شیراز تا جزئیات تازه از مرگ مرموز طلا ...
حادثه مرگبار در شهرک حر مشهد/ تاکنون یک نفر کشته و 2 نفر مصدوم شده اند معاون عملیات سازمان آتش نشانی مشهد گفت: ریزش آوار ساختمان در شهرک حر مشهد منجر به مرگ یک نفر و مصدوم شدن شدید 2 ساکن ساختمان شد. سرقت با لباس پلیس در ایستگاه های مترو رییس پلیس پیشگیری پایتخت از دستگیری مأمور قلابی و کشف ادوات نظامی خبر داد. دستگیری قمه کش های 18 ساله در تالش ...
اعتراف تکان دهنده یک زن: 8 سال خیانت و انگیزه ای که شما را میخکوب می کند!
این پول ها زندگی کنم از سوی دیگر دوستان معتادم را رها نکرده بودم و پای بساط آن ها می نشستم تا این که شبی یکی از دوستانم پیشنهاد خرده فروشی مواد مخدر را مطرح کرد و از درآمدهای هنگفت آن سخن گفت. با یک حساب سرانگشتی می توانستم با فروش مواد به زندگی ام رونقی بدهم، این گونه بود که دست به خرده فروشی مواد مخدر زدم. خیلی زود از طریق دوستان هم بساطی ام با فروشندگان مواد مخدر ارتباط برقرار کردم و ...
دردسر تهمت سیاه تازه داماد به عروس خانم داروساز / در کلانتری مشهد چه گذشت؟
با دستور ویژه سرهنگ ابراهیم خواجه پور (رئیس کلانتری نجفی مشهد)بررسی های روان شناختی و اقدامات قانونی در این باره به گروه مشاوران دایره مددکاری اجتماعی کلانتری سپرده شد.
ماجرای ربودن یک مادر و دختر در پالادیوم؛ کینه 12 ساله
گرفته و ماجرا را برای او توضیح می دهد. او در مکالمه کوتاهی که با شوهر خود داشت حرف شوکه کننده ای زد. نام آدم ربا را به شوهرش گفت و شوهر او به ماموران گفت: از حدود 12 سال قبل این فرد را می شناسیم. او با تهدید اسلحه مبلغ کلانی از خانه ما سرقت کرد، اما به دام پلیس افتاد. در تمام سال هایی که درگیر پرونده قضایی شکایتم از این سارق بودم نام او در ذهن من و همسرم حک شد. حالا او از زندان آزاد شده و اقدام به ...
برای دخترم، برای تمام دختران
به گزارش اصفهان زیبا ؛ اسمش را نمی دانم؛ اسم بابای روح الروح را می گویم. بابای همان دخترک فلسطینی که جسد بچه بی جانش را در آغوش کشیده بود و هی تکان، تکانش می داد و می گفت: روح الروح! نمی خواهم شب عیدی کامتان را تلخ کنم، من یک دختر دارم. یک دختربچه شش ساله، روز تولدش را خیلی خوب یادم هست که رفته بودم برای یک معاینه ساده پزشکی. خانم دکتر همه کارهایی را که در طول این نه ماه انجام ...