سایر منابع:
سایر خبرها
مسئولان فرهنگ ایثار و شهادت را ترویج دهند/ جبهه برای من یک دانشگاه بود
عملیاتی و در کدام منطقه جانباز شدید؟ من در سال 1365 در عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه جانباز شدم و به بیمارستانی در تهران اعزام شدم. چادگان نا – چند ماه در جبهه حضور داشتید و هدف شما از رفتن به جبهه چه بود؟ دوم دبیرستان بودم که پا به جبهه گذاشتم. جبهه ای که خود یک دانشگاه برای من بود و خیلی درس ها از آن یاد گرفتم، بخصوص درس زندگی و مقاومت و هدف اصلی بنده دفاع از ...
علیرضا منصوریان: نفت قهرمان کوچک است/ واکنش به حضور در استقلال به جای مظلومی
زمین قرار می گیری به رنگ تیم مقابل نگاه نکنی. ما با همان قدرتی که برابر استقلال به میدان رفتیم، برابر پرسپولیس هم همان قدرت را داشتیم. من وقتی خودم بچه بودم به استادیوم می رفتم تا استقلال را تشویق کنم. امیدوارم هیچ مربی کاری نکند که هواداری عصبانی شود. بعد از دیدار ما برابر پرسپولیس هم برخی از افراد مقابل من قرار گرفتند و گفتند درود به شرفت که جوانمردانه بازی کردی. همه مربیان باید بدانند که در ...
پایان شیرین برای خانواده ای که زیرپل زندگی می کرد
بینیم ! علی می گوید اولین بار نبوده که با چنین صحنه ای مواجه شده و مطمئناً آخرین بار هم نیست. آقای خیر گمنام، خاطرات عجیبی از شب گردی های تهران دارد. سال گذشته شب تولد امام رضا بود خانمی محجبه و موجه را در خیابان آزادی در نزدیکی های فرودگاه مهرآباد دیدم. این خانم داشت گریه می کرد. متوجه شدم می خواهد خانه برود؛ اما راه آن را نمی داند. به یکی از کارگرها گفتم با این خانم تا ایستگاه بی آر تی ...
دستگیری عروس پایان جشن ازدواج / داماد در کلانتری اصفهان راز همسرش را فهمید
خانگی رفتم و تمام جهیزیه ام را به قیمت 13میلیون خریدم و چون پولی به همراه نداشتم از خودم چک دادم و فروشنده هم اول قبول کرد که مدتی به من فرصت دهد حتی دو روز مانده بود به عروسیم فروشنده آمده بود وسایلش را جمع کند که با هزار خواهش و التماسی که من کردم صرف نظر کرد. چون پای آبرویم در میان بود و همه خصوصا خانواده همسرم جهیزیه ام را دیده بودند مجبور بودم آنقدر التماس کنم تا آبرویم نرود. بعد از ...
سوره ی الرحمن را بخوان ان شاءالله شهیدت به سلامت بر می گردد/ در دلش غوغایی بود
.... برادرش نتوانسته بود مانعش شود. بعد از چند روز با شماره ای ناشناس با من تماس گرفت و احوال پرسی کرد. وقتی گوشی را قطع کردم زنگ زدم 118 و کد شماره را جویا شدم که مال کدام کشور است؛ وقتی فهیمدم مال سوریه است ته دلم خالی شد. وقتی دوباره تماس گرفت بعد از احوال پرسی گفتم چرا بی خبر سوریه رفتی!؟ مدتی مکث کرد و گفت من عجله داشتم و باید می رفتم، اگر می گفتم شما اجازه نمی دادید، الآن از شما می خواهم مرا ...
سه سکانس از تنبیه بدنی در یک ماه/دلزدگی دانش آموز و چند پرسش
دبستان نادعلی واقع در منطقه 5 آموزش و پرورش تهران برگزار شد. دانش آموزان در حالی که به صف ایستاده بودند، شیطنت های خاص کودکی خود را نیز داشتند اما به یکباره دفتردار مدرسه به سمت پسرم آمده و محکم به پشت سر او می زند به گونه ای که فرزندم به نفر جلویی خورده و هر دو زمین می خورند. وی افزود: زمانی که فرزندم ماجرا را برایم تعریف کرد برای بررسی موضوع به مدرسه رفتم و از مدیر مدرسه علت را جویا شدم ...
هر روز عکس رنگی خانم و عمه ی برانکو روی جلد است اما...
چهار هم از او چاپ نکردند. من در این چند هفته بسیار اذیت شدم چرا که هر روز عکس رنگی خانم، دختر و عمه ی برانکو بر روی جلدهای روزنامه نقش بسته و نمی دانم چرا وقتی تا یک خارجی می بینند همه ی تاریخ خودمان فراموش شان می شود. سرمربی تیم استقلال اهواز ادامه داد: اکنون تمام تهران بسیج شده اند که فردا همسر و دختر برانکو به ورزشگاه بیایند و جشن قهرمانی بگیرند. این درحالی است که مادر من آرزو داشت یک ...
برای بازگرداندن اخلاق و معنویت به فضای سیاسی جامعه همواره خواهم کوشید
تفاوتهایی با گذشته داشت و پس از یک دوره فاصله، خود را در معرض انتخاب مردم قرار داده بودم. سپاس خدا را که توانستم بخشی از خدماتی که در دوره های گذشته در مجلس و دولت انجام داده بودم،مخصوصا نسبت به مردم تبریز و آذربایجان به اطلاع رسانم. در حدود 4 ماه بطور مستقیم با مردم عزیز تبریز،آذرشهر و اسکو در محافل گوناگون سخن گفتم و از نزدیک شاهد محبت های بی شائبه ی آنها شدم. من در این مدت عملکردم را به مردم بازگو کردم ...
پاسخ بغض ظفرعلی با کیست؟!
بدون هیچ معطلی خطاب به همکارش گفت: ظفرعلی رو صداش کن. بعد از اندکی مردی با صدای لرزان و رنجور، گوشی تلفن را گرفت و شروع به سخن گفتن کرد که متن گپ و گفت به شرح زیر است: الو،تو کی هستی! آقای ظفرعلی؟ بله،کی هستی؟ از روزنامه قانون مزاحم می شوم کی!!!!!!!؟ از روزنامه قانون مزاحم می شوم کجا!؟ از روزنامه قانون مزاحم می شوم؟ آقا رضایی! خبرنگار هستم ...
وقتی هوس شوخی با عراقی ها به سرمان زد
یک روز با همرزمانم کنار درسنگر نشسته بودیم که هوس کردیم با بی سیم، عراقی ها را اذیت کنیم. من گوشی بیسیم را گرفتم و روی فرکانس یک عراقی که از قبل به دست آورده بودم، چند بار صدا زدم: "صفر من واحد، اسمعونی اجب"، بعد از چند بار تکرار، صدایی جواب داد: "الموت الصدام." به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه یزد، "عبدالمجید رضازاده فرخ" از جمله رزمنده های دوران هشت سال دفاع مقدس است ...
نگاهی به زندگی آیت الله سیدعزالدین حسینی زنجانی در سالروز عروجش
العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری و سرشار از ذوق و استعداد فوق العاده بود. روایت نماز عبدالرحیم قصیر از خاطرات دوران قم، گرفتاری آیت الله زنجانی به مرض حصبه است، وی نقل کرده آن زمان مبتلا به حصبه شدم و داروهای جدید امروزی آن زمان کشف نشده بود و کسی که مبتلا می شد با سختی و مدتی طول می کشید تا بهبودی حاصل شود، در ایام گرفتاری مرض، دو نفر از بزرگان بسیار مرا مورد تفقد قرار دادند، اول مرحوم ...
کاظمیان : در جامعه فوتبالی ما انسانیت مرده است
گیری آنجا بمان. یادم می آید مدتی بعد هم دیوید ترزگه راهی تیم خرس شد اما نمی دانم چطور شد که مهرداد با آن تیم قرارداد نبست و با مدیر برنامه هایش راهی آلمان شد. اولادی در آلمان یک تمرین با تیم شالکه کرد. مربی این تیم با دیدن تمرین مهرداد گفت این کیست و از کجا آمده؟ قرار بود که شبانه با اولادی قرارداد امضا شود اما مهرداد به من زنگ زد و گفت من اینجا غریبم و خسته شده ام. او همان زمان از الشباب امارات ...
100 چهره تاثیرگذار جهان (1)
تصور نمی کنم اصلا متوجه این تصادف شده باشد. او هر روز با هواپیما از جایی به جای دیگر می رود. اما همواره هرجا به او نیاز است حضور دارد. مصلحان آمرزیده هستند. آنگلا مرکل/ صدر اعظم آلمان رهبری که عمل می کند سامانتا پاور؛ سفیر امریکا در سازمان ملل: طی دوره هولوکاست، کودکی به نام پی یر سُوَج از سوی یک خانواده فرانسوی پنهان شد. سال ها بعد، او به عنوان یک فیلم ساز با ...
اعتیاد به خاطر داشتن رابطه با زن مطلقه
با دسته تی که به درخت تکیه داده شده بود، او را بزنم اما او هیکلش خیلی از من بزرگ تر بود و دسته تی را از من گرفت. بعد هم هولم داد و زمین خوردم. من هم که از رفتارهای او کلافه شده بودم گفتم ناموس ندارم اگر آتشت نزنم. بعد رفتم به اندازه یک بطری نوشابه خانواده بنزین گرفتم. رفتم اتاقم و شیشه مصرف کردم بعد هم سر بطری را بریدم تا راحت تر بتوانم بنزین را بپاشم. رفتم درِ اتاقش را زدم و ...
التماس می کردم تلفن را قطع نکن!
... به صالح گفتم از علاقه ات خبر دارم و واقعاً دوست دارم در هر جای دنیا هر کاری از دستت ساخته است انجام دهی. بگذار آن دنیا بگویم خدایا هر چقدر در توان داشتیم برای تو انجام دادیم. بعد از شهادتش، فقط به حضرت زینب(س) گفتم من بهترین ها را برای شما داده ام، از من پذیرا باشید می خواهم حرف بزنم دو ماهی که صالح نبود، استرس بسیار زیادی داشتم و دائماً در نگرانی به سر می ...
گروه 34 نفره
هم به خانه می فرستند. رنگ از روی داود وعلی پرید وچشمانشان پرازاشک شد.محمد آرام گفت نترسید بابا فقط هوای مرا داشته باشید وخمیده خمیده ازدسته جدا شد و بیرون رفت چند دقیقه بعد با سه حلب روغن برگشت و زیر پایمان گذاشت. مرد کوتاه قد با لباس خاکی سربازی اسم ها را می خواند و بچه ها از صف بیرون می رفتند همه کم سن و سال بودند ما با دلهره سرمان را بالاتر می گرفتیم و دعا می کردیم که اسم ...
چطور یک غول جنگلی، محبوب کودکان شد؟
کتاب تصویری خوب شود. خیلی زود متوجه شدم که استفاده از یک ببر می تواند مشکل زا باشد. باید درنده ای خلق کنم که واقعا در جنگل وجود نداشته باشد. آنجا بود که روباه را وارد قصه کردم و دیدم گروفالو کاملا با ریتم شعرها جور درمی آید. داستان را به ناشر سپردم و آن ها یک سال روی آن فکر کردند. داشتم به این نتیجه می رسیدم که اثرم هرگز نور خورشید را نخواهد دید اما یک روز همسرم گفت: ببین، این خیلی خوب ...
نظریه سروش؛ دین شناسی یا رویای روشنفکرانه؟
وارد بحث شدم، تنها از موضع غم انگیز احساس کردن ماجرای روشنفکری در جامعه ماست که چگونه وقت خود و مردم را هدر داده اند، اما نتوانسته اند کوچک ترین اثری در فکر و فرهنگ جامعه داشته باشند. روزی به یکی از روشن اندیشان غرب گفتند شما چه می خواهید بکنید؟ او پاسخ داد اگر صبور باشید پس از مدتی خواهید دید که در دنیای دیگری زندگی می کنیم. آری! اکنون غربیان نسبت به قرون وسطی در دنیای دیگری زندگی می کنند، هم از ...
یازهرا روایت شهیدی که در عشق خدا سوخته بود
گفتم بفرمایید. ایشان هم در نهایت ادب قبول کردند و وارد شدند، البته قبلاً هم به حجره ها و طلبه هایشان سر می زدند. سریع ضبط را خاموش کردیم، استاد در گوشه ای از اتاق نشستند. بعد گفتند: گر مشکلی نیست ضبط را روشن کنید صدای سوزناک و نوای ملکوتی او در حال پخش بود. استاد پرسیدند: اسم ایشان چیست؟ گفتم : محمد ...
پاسخ اولین شهید مدافع حرم به یاوه گویی های داعش
مانع شد. گفت: شما زخمی هستید، نارنجک ها را آهسته گرفت و در حالی که مدح امیر مومنان علی (ع) را بلند می خواند به سوی دشمن رفت. کمی صورتش را برگرداند و به من خنده ای زد. دلم لرزید، هر چه گفتم حسن برگرد، فایده ای نداشت. حسن رفت و اندکی بعد صدای رگبار بلند شد؛ و سکوتی که بر فضا حاکم شد. فهمیدم حسن تیر خورده است. داعش به کشته های خودش کاری نداشت و آنها را رها می کرد اما شهدای ما را بلافاصله می ...
قلعه نویی: استقلال را یکبار نهم و یکبار سیزدهم تحویل گرفتم - شما همه مردم را چند نفر نبینید
... سرمربی تراکتورسازی تأکید کرد: از هوادارانی که در ورزشگاه آزادی از ما حمایت کردند تشکر می کنم بارها گفتم در تبریز مهمان هستم هواداران باید از تیمشان حمایت کنند. منچستر شرایط خوبی ندارد اما در تمام مسابقات ورزشگاه پر است. مردم باید از تیم شهرشان حمایت کنند تا مشکلات کمتر شود. قلعه نویی در مورد اینکه در حقش خیلی اجحاف شده، گفت: بر اساس احساس تکلیفی که داشتم هر جا رفتم با تمام توان تلاش ...
حرف های بهاره کیان افشار از کفش هایم کو و بارکد
... البته این سوال را باید از نویسنده فیلم بپرسید. علت پرسیدن این سوال از شما این بود که بدانم آیا خودتان مشکلی با گفتن این نوع دیالوگ ها نداشته اید و از نظر شما عادی بودند؟ سه روز مانده بود به آغاز فیلمبرداری برای این کار انتخاب شدم. روال پیوستن به کارهای این دوستان عزیز و پیشکسوت به این صورت است که آن ها به تو نقشی را پیشنهاد می دهند و تو مختاری که حضور در آن کار را ...
هووی صیغه ای رو دست خورد
توانستم نزد آنها زندگی کنم. دوست داشتم در یک مکان آرام و بی دغدغه به زندگی ام ادامه بدهم این بود که به عنوان کارگر خدماتی در یک هتل مشغول کار شدم و دخترم را نیز با خودم سرکار می بردم اما مدتی بعد با اعتراض مدیر هتل روبه رو و مجبور شدم هاله را به یک مهدکودک بسپارم. ساعات کاری من با مهدکودک هماهنگ نبود به همین دلیل هاله تا زمان بازگشت من در خانه تنها بود. غبار بی کسی و تنهایی بر چهره من سایه افکنده ...
منصوریان: بیرانوند آزاد است به هر تیمی برود/ مثل برخی دنبال زمین خوردن مظلومی نیستم
سوالی درباره جوانمردی در بازی های هفته آخر لیگ برتر گفت: به برادرم گفتم که شرافت فوتبال در این است که در زمین به رنگ ها نگاه نکنیم. ما با استقلال با همان شدتی بازی کردیم که با پرسپولیس بازی کردیم. بعد از بازی با پرسپولیس برخی لیدرهای پرسپولیس به من گفتند دمت گرم که مردانه بازی کردی. من خودم سکو نشین بودم. می دیدم برخی بازیکنان و مربیان سوهان روح می شوند. تیم من بازی کرد و سوهان روح هواداران نشد ...
سخنرانی جان کری در مجمع دانشگاه آکسفورد
سالگی به نیروی دریایی ارتش پیوستم و در بیست و سه سالگی برای نخستین بار به (جنگ) ویتنام اعزام شدم. زمانی که دیوار برلین در سال 1989 میلادی فروریخت، من چهل ساله و نماینده مجلس سنای آمریکا بودم. جهان بینی من در آن سالها را تا حد زیادی جنگ سرد شکل داد. در آن زمان، چالش ها و نحوه رسیدگی به آنها کاملاً روشن بود. آن زمان عمده نیروهای شکل دهنده دنیای ما، حاکمان کشورهای شناخته شده بودند. آن زمان در ...
ویژگی های ظاهری و جسمی دابه الارض
، دمش چون دم قوچ، پاهایش چون پاهای شتر، مابین هر مفصلش دوازده ذراع باشد، در حالی که عصای موسی و خاتم سلیمان با اوست خارج می شود. هیچ مؤمنی باقی نمی ماند، مگر این که با عصای موسی بر پیشانی او زند و نقطه روشنی پدیدار و در تمام صورت پخش می شود و تمام صورت روشن می شود و هیچ کافری باقی نمی ماند، مگر این که با انگشتر سلیمان بر پیشانی او نقطه می گذارد که تمام صورت را فرا می گیرد تا بدان جا می رسد که وقتی ...
دختر جوان در زندان پای سفره عقد می نشیند
منتشرکرده اند. درصورتی که واقعا چنین چیزی نبود و من و امیر عاشق یکدیگر شده ایم. اصلا ماجرای مشهور شدن در میان نبود چون من ازهمان ابتدا نخواستم هویتم فاش شود. وی گفت: وقتی اینها را دیدم به سختی از مسئولین اجازه ملاقات با امیر در زندان را گرفتم و برای امیر همه اظهارنظرهایی که درباره ما مطرح می کردند را گفتم. او وقتی اینها را شنید، ناراحت شد. بعد هم پایش را توی یک کفش کرد و گفت باید عقد کنیم تا ...
کودتا علیه مصدق آغاز بی اعتمادی بود/ سلاح "حمله به ایران" را آماده کرده ایم
آرمان پرس: وندی شرمن معاون سابق وزیر خارجه آمریکا در نشستی که اخیرا در اندیشکده بیکر دانشگاه رایس برگزار شد، به تشریح جزئیات و پشت صحنه های کمتر مطرح شده مذاکرات هسته ای با ایران پرداخته است. وی در این سخنرانی که در تاریخ 14 آوریل (26 فروردین) انجام شده، روند حصول توافق هسته ای را مورد بررسی قرار داده و نهایتا تأکید می کند که 25 سال بعد، یعنی پس از پایان عمر برنامه جامع اقدام مشتر ...
خطیبی:هواداران نگذارنداتحاد تیم های تبریزی از بین برود
برنامه پیش برود، می تواند سال بعد در نیمه بالایی جدول عرض اندام کند. سرمربی ماشین سازی با بیان اینکه در لیگ برتر شاهد استقبال بی نظیری از بازی های ماشین سازی خواهیم بود، اظهار کرد: در طول شش ماهی که ماشین سازی بودم به اندازه 10 سال پیر شدم، کار کردن در دسته یک سخت است، هواداران هم در طول این 20 سال که در حسرت بازگشتن تیم محبوبشان به سطح اول فوتبال کشور بودند، زجر کشیدند و بعد صعود به لیگ برتر گریه کنان می گفتند آرزوی مان برآورده شد، مطمئنأ چنین هواداران با تعصبی که سال ها زجر کشیدند، تیمشان را در لیگ برتر تنها نخواهند گذاشت . منبع: ...
قلعه نویی: دوستان نمی توانند موفقیت مرا ببینند - قهرمان را فردا خدا مشخص می کند
می گوید: تاکنون من بر اساس احساس تکلیف و مسوولیت هر جا که بودم، کار کردم. من بعد از اولین حضور در استقلال، راهی استقلال اهواز شدم و در دوران حضورم این تیم را چهارم کردم. مس کرمان را که شانزدهم بود دوم کردم و سپاهان هم پنجم بود که قهرمان شد. قبلا تراکتور را در جدول بالا آوردم و الان هم تیم ما به جمع 16 تیم برتر آسیا رسیده است. وی تاکید کرد: دوستان نمی خواهند این موفقیت ها را ببینند ولی ...