سایر منابع:
سایر خبرها
شهید ابراهیم هادی و ورزش باستانی
در کنار ورزش به جوان ها می آموخت. فراموش نمی کنم که یکبار بچه ها پس از ورزش در حال پوشیدن لباس بودند و مشغول خداحافظی، که یکباره مردی سراسیمه وارد شد و در حالی که بچه خردسالی در بغل داشت با رنگی پریده و با صدائی لرزان گفت: "حاج حسن کمکم کن. بچه ام مریضه، دکترا جوابش کردن! داره از دستم میره. حاجی من به نَفَس شما اعتقاد دارم. تو رو خدا دعا کنین تو رو خدا..." و بعد شروع به گریه کرد. ...
گفتگوی خواندنی با کلیددار حرم حضرت عباس(ع)
به مردم نمی گویند؛ خیلی بد است که دیگر معجزات را خبر نمی دهند انگار که می خواهند مردم را از اهل بیت دور کنند،.خلاصه ما اعلام کردیم و صبح زود هم از بلندگوی حرم، خبر شفای کودک را به مردم دادیم، همان روز وزیر کشور عراق برای دیدن حسین به حرم آمد و از من خواست بپرسم این کودک لحظه ای که پرتاب شده چه چیزی دیده است. رو به پسربچه کردم و گفتم حسین جان وقتی بابا تو را پرتاب کرد چه شد؟ پسرک گفت: من پرتاب ...
خان طومان در غربت
توپخانه هایشان نمی کشند و لااقل در وقت استراحت نیم نگاهی به بچه های مدافع حرم نمی کنند؟ به قول محمد رضا شریفی این چه رازی است که هر بهار با عزای دل مل می آید؟ این چه بهاری است که خزان در او زبانزد است؟ این چه سبزی است که همه عالم و آدم را سیاهپوش کرده است؟ شهدای عزیز خان طومان!شهدای عزیز حلب، شهدای عزیز نبل الزهرا، شهدای عزیز تل الجبین ما را حلال کنید، ما شما را درک نمیکنیم ...
میهمان آورده اند/ هوای مازندران بهشتی است
...> پدر جان مدافع حرم؛ اینجا پر از بزرگ مردانی است که نفسشان به من آرامش می دهد، با خیال آسوده در کوچه و کوچه های شهرم قدم برمی دارم . پدر عزیزم، از روز پرکشیدنت تنها، تنها و تنها به نخستین مدافع ولایت، مدافع حرم فکر می کنم؛ همان که مادر تمام شما شهداست؛ که خود میدانی؛ شب حمله هم همه بود، روی لب زمزمه بود. کی تو دلا واهمه بود، دعوا سر سربند یا فاطمه بود ! باباجان، حالا من در کمال ...
هوای مازندران امروز بهشتی شد
دعا کنه، بابا به ایشان گفت: من پیش هرکسی رفتم جواب رد شنیدم شما از مادرتان فاطمه زهرا (س) بخواید که شهادت رو نصیب حال من کنه و الحمدالله بابا به آرزوشون رسیدند و ما به همین دلیل از رفتن پدر ناراحت نیستیم، شهادت آرزوی همیشگی بابای من بود. علی کابلی این پاسدار مدافع حرم که لباس رزم پدر را بر تن دارد و آماده و گوش به فرمان رهبری برای اطاعت امر است در بیان فراق بابای عزیزش می گوید: اینکه ...
روایتی از زبان همسر شهید ستار محمودی؛دخترم گفت از کمد بابا بوی بهشت می آید
حواسش به حجاب و نمازش باشد خانم حیاتی از آخرین تماس ستار می گوید: دخترم سراغ کیف ستار را گرفت. گفتم برو از کمد بابا بردار. وقتی برگشت گفت مامان از کمد بابا بوی بهشت می آید. دخترم که رفت ستار تماس گرفت. حرف زهرا را به پدرش گفتم. ستار خندید و گفت خواهشی دارم. به زهرا بگو حجاب و نمازش را هیچوقت فراموش نکند. از ستار پرسیدم کی بر می گردی؟ گفت: شما فقط برای پیروزی دعا کنید، برگشتن ما با خداست ...
ویژه نامه میلاد امام سجاد (علیه السلام)
کرد که تمام آن مدت به مبارزه و خدمت به خلق و عبادت و مناجات با حق سپری شد . سن شریف حضرت سجاد ( ع ) را در روز دهم محرم سال 61هجری که بنا به وصیت پدر و امر خدا و رسول خدا ( ص ) به امامت رسید ، به اختلاف روایات در حدود 24 سال نوشته اند . مادر حضرت سجاد بنا بر مشهور "شهربانو" دختر یزدگرد ساسانی بوده است . آنچه در حادثه کربلا بدان نیاز بود ، بهره برداری از این قیام و حماسه بی نظیر و نشر پیام شهادت حسین ...
اشعار مذهبی ویژه میلاد امام سجاد(ع)
...> **** در هر طپش قلب بوَد ذکر خدایش پیوسته دعا منتظر حال دعایش دل های حسینی همگان صحن و سرایش گل بوسۀ جبریل به خاکِ کفِ پایش والله اگر حکم ز داور بستاند داند که در از قلعۀ خیبر بستاند **** فرزند شهادت، پدر صبر و شکیب است مولای وجود است، نگویید غریب است بیمار نخوانید، طبیب است، طبیب است مانند علی نیز خطیب است، خطیب است گفتار رسایش چو ...
وام ازدواج در برزخ/ بیرانوند و امیری در جمع پرسپولیسی ها/ناگفته های شکنجه گاه هولناک پدر جنایتکار +عکس
(نوهد) به خدمت در آمدند. حاج محمد هم در سالهای منتهی به انقلاب به طور غیر رسمی و توسط برخی افسران ارتش که از رژیم پهلوی جدا شده و به مردم پیوسته بودند نخستین دوره های تکاوری خود را دید. این شهید در دو نقطه دفن شد شهید حاجی بابا وقتی می بیند که دوستانش شهید شده اند به دوست خودش حسین خدابخش گفته بود دعا کن با گلوله توپ شهید بشویم. زیرا اگر در این دنیا بسوزیم می توانیم مطمئن شویم که خداوند گناهانمان را بخشیده است. ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی+تصاویر
... مانی جان چرا شاباش را امتحان نکردی؟! در این مواقع تاثیر هیچ چیزی مثل شاباش نیست! طوری ترغیب کند که محمد خردادیان لنگ بیاندازد. عکس زیبای رضا صادقی و دخترش تیارا خانم که خودش را برای بابا لوس کرده است. هومن برق نورد در حال شب کاری در پشت صحنه سریال جدیدشان. شما هم مثل ما متوجه نور آفتاب از پنجره پشتِ سرِ هومن نشدید؟! ما که متوجهش نشدیم! متاسفانه شاهرخ پورمیامین ...
تحلیلی بر زندگانی امام سجاد علیه السلام از نگاه رهبرمعظم انقلاب
نزده است. دربارة امام سجاد نیز گفتاری نقل شده است و ایشان فرمودند: بر کسی گذشتم که به من بد می گفت. بدو گفتم که اگر راست می گویی خداوند متعال مرا رحمت کند، و اگر دروغ می گویی خدا تو را بیامرزد! تواضع امام سجاد (ع) آن حضرت با فقرا می نشست، با آنان غذا می خورد، از آنان دلجویی می کرد، به آنان لطف داشت و پناه آنان بود، برای آنان کار می کرد و از آنان پذیرایی می نمود، و ...
خاطره ضرغامی از پاسخ رهبری به یک جانباز
و جانباز مطلبی از دیدار جانباز افغانستانی با رهبر انقلاب نوشت.در دیدار خانواده معظم شهدا و مدافعین حرم با رهبری معظم ، جانباز عزیز افغانی که با مادر خود آمده بود ، اصرار می کرد تا رهبری از مادر او بخواهند که اجازه دهد مجددا به منطقه ی جنگی برود .این در حالی بود که پدر و برادرش به دست تروریست های داعش،در دفاع از حرم اهلبیت به شهادت رسیده بودند !ظاهرا رهبری فرموده اند که هرگز چنین توصیه ای به این ...
حکایت چشمانی که قربانی قرآن شد/ چه چیز را می خواهید با پول جبران کنید؟!
.... همسر جانباز: آناج: آیا آقای دستگیرزاده با مشکلاتی که داشتند توانستند جای پدر را برای زهرا خانم شما پر کنند؟ زمانی که شهید صفری به شهادت رسید زهرا 9 ماهه بود و می توان گفت از همان بچگی به پدرش وابسته بود با این حال بیشتر با ایشان انس گرفته و هرچند ما هرگز شهادت پدر را از او پنهان نکردیم، اما او آقای دستگیرزاده را بیشتر دوست دارد و رابطه خوبی بین آنها برقرار است ...
همنشینی با با برادر شهید و جانباز موفق خیابان نصر
بروم اما قبل از حرکت مرا از اتوبوس پیاده کردند و گفتند سن و سالت برای به جبهه رفتن کم است. پای اتوبوس خیلی گریه کردم اما گفتند نمی شود و قول دادند که مرا برای آموزش به پادگان امام حسین(ع) که الان دانشگاه امام حسین(ع) شده معرفی کنند. اصرار حاج امیر برای حضور در جبهه و تأکید مسئولان طی کردن دوران آموزشی ادامه پیدا کرد: بعد از گذراندن دوران آموزشی خیلی دوست داشتم در عملیات رمضان حضور داشته باشم ...
خورشید و مه و ستاره یکجا جمعند...
زین العابدین و سید الساجدین است که هم سازگار درباره این مناسبت مبارک نیز چنین سروده است: ای دعا گشته دعا، با نفس روح فزایت وی اجابت زده هنگام دعا، بوسه به پایت چشم ارباب کرم از همه سو باز به دستت دست ارباب دعا بسته به دامان ولایت عاشق خُلق نکویت همه جا دوست و دشمن دشمن و دوست کند از دل و جان مدح و ثنایت کثرت خلق الهی همه ...
رمز "یا زهرا "گره گشای مشکلات حسین/29 سال زندگی روی ویلچر
شدیم . آن زمان دوشکاچی و تیر بار بودم در عملیات والفجر 8 بود که شیمیایی شدم به خانه بازگشتم اما دوباره دلم تاب نیاورد و راهی جبهه شدم اما اینبار روی تخت به خانه بازگشتم. سال 65 بود که عملیات کربلای 5 شروع شد و گردان ما را راهی خط مقدم شلمچه کردند سمت چپ سه راه شهادت عراقی ها فشار آورده بودند اما طی عملیاتی توانستیم 40 عراقی را اسیر کنیم. این عملیات دوستان عزیزی را همچون شهید علی عبادی ...
نگاهی به زندگی شهید سنجر سلیمی
جبهه بروی . اما سنجر از خیلی وقت پیش خود را آماده ی شهادت کرده بود و انتظارش را می کشید. در تاریخ 1/5/61 نامه ای به خانواده نوشت. حضور محترم پدر و مادر گرامی و عزیزم سلام می رسانم، اگر من شهید شدم ناراحت نشوید چون من ادامه دهنده راه سرور شهیدان حسین ابن علی (ع) هستم چون او در راه اسلام و دفاع از سرزمین اسلامی به شهادت رسیده، من هم راه او را پیش می گیرم. پس مادر جان برای رزمندگان دعا کنید که ...
اشعار ویژه ولادت امام زین العابدین (ع)
...> دردم همینکه باتو دوا میشود بس است ذکرم همینکه نام شما میشود بس است لطف تو دستگیر گدا می شود بس است وقتیکه مستجاب دعا می شود بس است با رحمت مدام تو یا زین العبادین با خاک تیره جز تو چه کس کرد زرگری؟ آب دهان کیست چنین کیمیا گری آورده ام برات اگر دیده تری فهمیده ام شکسته دلی خوب می خری به به به این مرام ...
مصاحبه با خانم امیری کارشناس هنری و تربیتی مرکز توانبخشی معلولین و کم توان های ذهنی در هرمزگان+تصویر
شدم تمام بچه ها منو مامان سحر صدا زدن و واقعا زبونم قاصره در وصف احساسم تو این ماجرا. 5- این شغل چه اثری روی زندگی شخصی و زندگی اجتماعی شما داشته؟ این شغل باعث شده من دیدم نسبت به آدم های اطرافم و جایگاهشون تا حدودی عوض بشه..منظورم اینه که آدما تو هر حالتی که باشن به مهر و محبت نیاز دارن..حالا چه سالم و چه معلول مهرومحبت و درک میکنن حتی از نگاه همدیگه وتاثیری که روی ...
روایت شوخ طبعی های 2 مدافع حرم در برنامه خندوانه
دنبال فاطمه قرار بود ظهر ناهار منزل پدر و مادر ایشان باشیم تا از خانواده خداحافظی کند. فاطمه وقتی ساک و لباس پدرش را دید شروع کرد به گریه کردن، به پدرش خواهش می کرد که این بار نرود. محرم نیز می گفت تا شما اولین کارنامه را بگیری من برمی گردم. سعی می کرد دلیل رفتنش را توضیح دهد. قبلا گفته بود بچه های هم سن و سال شما در سوریه مورد اهانت قرار گرفتند. بابا می رود که به این بچه ها کمک کند. واقعه کربلا را ...
روایت خان طومان در صفحات مجازی چه بود؟
هموطنم رو میپرستم...وبا تمام وجودم برای اسرا دعا میکنم...ما امنیت کشورمون رو ازین عزیزان داشتیم وداریم....ای خاک برسر من که یادم میره اگه هستم بخاطر وجود شهیدا و کسانیه که واسه منو شما جونشونو دادن...حاج قاسم سلیمانی همواره زنده باشی مرد.....رزمنده ها به شدت به دعای همه ما محتاجن....برای مدافعان حرم وهمه کسانی که برای هموطنشون میجنگن دعا کنیم......شرت کم داعش بی همه چیز.....یاحق....یاعلی ...
عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست
. ابوسعید اکنون در همین شهر دفن است. آرامگاهی در روستای مهنه در حوالی شهرستان مه ولات (تربت حیدریه) وجود دارد که برخی آن را منتسب به بوسعید می دانند. در آن سوی مرز در ترکمنستان هم آرامگاهی به نام اوست. ترکمن ها به میهنه، منه هم می گویند و این است که در آن جا ابوسعید به منه بابا مشهور است. زندگی و زمانه بوسعید پدر بوسعید عطاری مشهور بود و به همین دلیل از نظر اقتصادی وضعیتی مناسب و با ...
گمگشتگی های شهرمدرن
، بر لحظه به لحظه نهانش آگاه است (زنگ زدن حاج یوسف در گورستان به مردی که بر سر خاک مادرش در حال توبۀ بامزه ای است)، او خیلی صبور است. و از صمیم وجودش خواهان بیداری و سلامت و نجات و عافیت این مردم است و با این همه شهر بیشترین وهن را بر ساحتش روا می دارد و او صبر می کند و دست از دعا نمی کشد و کار به تبعید او، رها کردن و گسست از او می کشد. رفتن حاج یوسف از پله های هواپیما به بالا، کاملاً شبیه معکوس ...
جزئیات یک ازدواج در آستانه اعدام داماد
گفت امیدوارم مشکلت حل شود. * گفتید از ازدواج قبلی تان یک دختر دارید، او چطور برخورد کرد؟ دخترم، همسرم را خیلی دوست دارد. او کلاس دوم ابتدایی است و هر وقت به ملاقات حسین می روم از من می خواهد او را پیش بابا حسینش ببرم. او حسین را از نزدیک دیده و به عنوان پدر پذیرفته است و حالا حرف های جالبی هم می زند. * چه حرف هایی؟ حسین همیشه می گوید آزادی مرا فقط باید ...