سایر خبرها
قاتل مادر، به قتل فرزند هم اعتراف کرد
خودرو را پرداخت کند تا حداقل ماشین از توقیف خارج شود . از این زمان به بعد و به پیشنهاد مقتوله ، قرار شد تا بدون آنکه میلاد متوجه شود ، من تمامی حساب و کتاب کاری خودم با میلاد را با مادرش انجام دهم. متهم در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت : در بهمن ماه سال گذشته میلاد در شرکت با چند تن از نیروهای خدماتی درگیر شد که طی آن جراحت شدیدی به صورت یکی از آنها وارد شد به گونه که استخوان گونه ...
تلاش برای دریافت طلب 11 هزار تومانی به بدهی 165میلیونی منتهی شد
این پرونده مفتوح مانده اما با طرح شکایت چند سال گذشته پدر بهزاد برای اولین بار در تیر ماه سال گذشته بود که با دیه یک میلیارد و 650 میلیون ریالی روانه یکی از زندان های استان خوزستان شده ام. با پیگیری ستاد دیه و اثبات نبود سوءنیت در این اقدام، اولیاءدم از مبلغی معادل 650 میلیون ریال از این محکوم به گذشت کرده و خانواده این مددجوی محصل نیز با عدم توانایی مالی به قدر توان تا میزانی از این مبلغ را خودشان تأمین کرده اند اما هم اکنون این مددجو بابت الباقی بدهی در حبس به سرمی برد. انتهای پیام/ ...
آذری: پفک نمکی می فروختم وضعم بهتر بود!
استفاده کنند الآن یک هنرمند قدیمی مگر چه کار می تواند بکند؟ من خودم 40 سال رادیو کارکردم از داستان های شب آن کارکردم از برنامه های راه شب رادیو کارکردم من جزو کادر ثابت هماهنگی رادیو بودم وقتی شما و رادیو را شروع کردم و به صبح جمعه رسیدیم و با مرحوم نوذری رادیو را تکان دادیم و بعد دوبلورها به جمع ما اضافه شدند خدابیامرز مرحوم فرهنگ مهرپرور، کنعان کیانی، مهین دیهیم بود از دوبلورها خانم ها مهین ...
گفت و گو با دوست شهید علمدار
سال 61 وارد جبهه شدم، در آنجا به تدارکات لشگر رفتم و پس از دو ماه به ساری برگشتم و پس از آن همراه شهید علمدار و دوستانش به جبهه می رفتم. گردان مسلم لشکر ویژه 25 کربلا، نخستین گردانی بود که به آنجا رفتم و از آنجا به بعد تمام زندگیم در دوران جنگ در گردان های حمزه ، مسلم ، یا رسول(ص) و فاتحین گذشت، البته به صورت ممتد نبودیم، بلکه می رفتیم و برمی گشتیم، اما شهید علمدار خیلی بیشتر در جبهه بود ...
تنها راه دیدن خدا
تعجّب کرده بودند و پرسیدند: قضیّه چیست؟ آقا فرموده بودند: خدا او را خیلی دوست داشت. شدّت حبّ پروردگار عالم این بود که او برود. من دیشب در تأمّل بودم که چرا جوان به این خوبی که داشت رشد می کرد، به این زودی رفت. یک چیزی را متوجّه شدم که خدا می خواست او را ببرد. بعد فرموده بودند: لشده حبّه. بعد آقا فرموده بودند: من در نجف، یکی دو بار بدن اولیاء خدا را غسل دادم. خیلی جالب است، آیت الله دزفولی ...
حقیقی:زندگی ام را مدیون امام رضا (ع) هستم
صورت توافقی فسخ قرار داد کنیم. در این مقطع و برای فسخ قرارداد خیلی اذیت شدم. در همین زمان بود که پیشنهاد پرسپولیس برای حضور در این فصل به من داده شد و من هم که عاشق پرسپولیس بودم، موافقت ضمنی خودم را اعلام کردم اما وقتی دیدم مسئولان برای پیوستن من تصمیم جدی ندارند، تصمیم گرفتم به ماریتیمو پرتغال بروم. من تا آخرین لحظه منتظر تماس پرسپولیسی ها ماندم اما وقتی دیدم خبری نیست و برای اینکه ...
- دوم خرداد - در آستانه بیست سالگی؛ به سه روایت
.... گزافه نیست اگر بگوییم برداشت و تحلیل سیاسیون در مورد همین انتخاب مردم در دوم خرداد 1376 بود که مسیر سیاست ایران در سال های بعد را شکل داد. گرچه امروز گفتمان دوم خرداد در آستانه بیست سالگی بسر می برد و پس از آن گفتمان های عدالت و امروز اعتدال مطرح شده اند، اما کسی منکر نیست که شعارها و اهداف مطرح شده در دوم خرداد کماکان به عنوان یک گفتمان جدی و پشتوانه یکی از جناخ های ...
روایتی از چگونگی تشرف شیخ محمد کوفی شوشتری به نقل از آیت الله خویی
شدم و با صلیب آمده ، آنها مرا به نجف می رساندند،ولی در آن سال تا سماوه (از شهرهای عراق ) همراه ما آمدند . من در خدمت پدرم بودم و از جنازها (کسانی که به نجف اشرف جنازه حمل می کنند)برای ایشان قاطری کرایه کرده بودم ، تا او را به نجف اشرف برساند . خودم هم سوار برشتر به همراهی یک جناز، مسیر را می پیمودیم . در راه نهرهای کوچک بسیاری بود وشتر من به خاطر ضعف ، کند حرکت می ...
توهم مادر شیشه ای، جنایت آفرید/ قتل دختر 5 ساله به خاطر همدستی با پدرش
که تنها سه سال از من بزرگتر بود؛ حساب نمی شد. برادرم موادفروشی می کرد و من کارهای خانه عمویم را انجام می دادم. اما طولی نکشید که برادرم به خاطر مصرف مواد سنکوپ کرد و من تنها شدم. زن جوان گفت:چندی بعد ازدواج کردم. بهزاد از مشتری های بزن بهادر و خانه زاد عمو بود، مردی که تمام زندگی اش ختم می شد به مواد مخدر، چند ماهی از ازدواجم گذشته بود که هم گام با بهزاد شدم و پای بساط او نشستم. هر دو ...
روایات ولادت آخرین منجی بشریت را چگونه مخابره کردند
بن بلال این گونه نقل شده است: از طرف ابومحمد(امام عسکری(ع)) دو سال قبل از شهادت آن حضرت به من پیغامی رسید که از جانشین بعد از خود مرا مطلع ساخت و بار دیگر سه روز پیش از شهادت پیغام دیگری به من رسید که در آن مرا از جانشین خویش آگاه ساخت. ب) شهادت دادن قابله به ولادت امام مهدی(عج) : قابله بزرگوار و شریف آن حضرت، علویه حکیمه خاتون خواهر امام هادی(ع) و عمه امام عسکری(ع) بود که در هنگام ...
بازخوانی گفت وگو با یک خاتمی درباره 2 خرداد 76
بود که به آن تلفن سیاسی می گفتند، شماره 4 رقمی داشت، به خط داخلی ریاست جمهوری وصل بود، این تلفن هم هر وقت زنگ می خورد ما می دانستیم اتفاقی افتاده که از طریق خط عادی نباید خبر آن منتقل شود. روز عقد خواهرم در خانه ما، تلفن سیاسی چند بار زنگ خورد، پدرم مدام می رفت در اتاق صحبت می کرد و بر می گشت، وقتی پرسیدیم که چه اتفاقی افتاده که انقدر زنگ می زدند، گفت که احمد شاه مسعود را در افغانستان ترور کردند ...
گفتگوی جالب و خواندنی با امیرحسین مدرس و همسرش / ازدواج من و بهار ازدواج دوم ماست ! +تصاویر
... بهار بهاردوست: آشنایی ما به واسطه یک دوست مشترک بود که ما را به هم معرفی کرد. بعد از آن رفت و آمد خانوادگی مان شروع شد و چند ماهی به این شکل معاشرت داشتیم. تا اینکه تصمیم به ازدواج گرفتیم. امیرحسین مدرس: سال 92 عقد کردیم. ازدواج من و بهار ازدواج دوم ماست و هر دو سال ها پس از ازدواج اول مان مجرد بودیم. ملاک های انتخاب ما امیرحسین مدرس: پیش از ازدواج وقتی با ...
دو جنایت در پرونده کارگر خدماتی/ متهم قبل از به قتل رساندن زن میانسال، پسرش را نیز کشته بود
خودرو را پرداخت کند تا حداقل ماشین از توقیف خارج شود. از این زمان به بعد و به پیشنهاد مقتول، قرار شد تا بدون آنکه میلاد متوجه شود، من تمامی حساب و کتاب کاری خودم با میلاد را با مادرش انجام دهم. انگیزه ای برای جنایت متهم ادامه داد: بهمن ماه سال گذشته میلاد در شرکت با چند نفر از نیروهای خدماتی درگیر شد که طی آن جراحت شدیدی به صورت یکی از آنها وارد شد.به طوری که استخوان گونه اش ...
اسیر که باشی از شنیدن صداهای درونت هم می ترسی!
در عراق پیدا نمی شود. آقای سعید گوین همه چیز را می داند. وقتی خالد را زار و نزار از بازجویی اول در دیوانیه به سلول برگرداندند، این را گفت و بعد تا سه روز دیگر هیچ حرفی نزد. خالد فکر می کرد آنها محمدناصر را هم دستگیر کرده اند. به صورت گوین افسر تفنگداران دریایی آمریکا نگاه می کنم : – به چه اتهامی؟ مترجم کرد عراقی همزمان روی صدای گوین ترجمه می کرد: – ورود به عراق ...
زهیوی: قول دادند به ما پژو بدهند، اما دوچرخه هم نگرفتیم
بازیکنان جدا می شوند. شک نکنید که من هم جدا می شوم و الان هم از چند تیم پیشنهاد دارم، ولی فعلا می خواهم به تیم ملی فکر کنم. من در استقلال خوزستان فقط با سیروس پورموسوی در ارتباط هستم و بعد از ویسی او همه کارها را انجام می دهد. زهیوی درمورد حضور در اردوی تیم ملی گفت: خوشحالم که دعوت شدم و می خواهم نظر کی روش را جلب کنم. من به خودم اطمینان زیادی دارم و معتقدم هیچ چیزی از بازیکنان تیم ملی کم ...
رشد 67 درصدی معاملات مسکن در پایتخت
مدت کوتاهی که قیمتها صعودی شد محتمل شدم و تمام واحدهای خودم را متری 220هزار تومان فروختم و ناگریز پس از 15 روز به 700 تومان رسید و این موجها هر دهه خود به خود اتفاق خواهد افتاد و به دست دولت نیست . در این چند سال اخیر دیگر خون بازاریان از رکود به جوش آمده و ضررهای زیادی کرده اند و مطمئن باشید موج سنگین افزایش در راه است هر که از الان خود را برای سرما آماده کند بهتر است . هموطنان ما ...
از دورهمی 120 بچه پولدار تا آگهی خوددرو 10 میلیاردی
درآمدش هم می گوید: ماهی بین 20 تا 25 میلیون تومان پول توجیبی می گیرم. بیشترش هم خرج تفریح و سفر و دورهمی با رفقا و مخارج ماشین میشه. رامین، تحصیلات دانشگاهی را تا سال آخر مقطع لیسانس ادامه داده، اما به قول خودش، یکهو درس، دلش را زده است: حسابداری می خوندم. ترم آخر یهو احساس کردم درس خوندنم به دردم نمی خوره و از خوشی ها و جوونی کردن ها می افتم. دیگه نرفتم. او البته بین رفقای ...
چگونه نوه پادشاه روم مادر منجی عالم بشریت شد؟
از خواب بیدار شدم. تمام وجودم را شوق و انتظار دیدار امام حسن عسکری علیه السلام فرا گرفته بود. یک سال و یک ماه پس از ازدواج امام حسن عسکری (ع) و نرجس خاتون امام زمان به دنیا می آیند حضرت ولی عصر (ع) روز نیمه شعبان 255 هجری قمری متولد شد شب این میلاد خجسته را شب برات و شب مبارک و شب رحمت خوانند گفته میشود که قبل از ولادت نرجس خاتون روزی مشاهده میکند که نوری وارد بدن اومیشود وبه امام ...
روایت بادامچیان از حضور موتلفه ای ها در جلسات سازمان مجاهدین با توصیه شهید مطهری، هاشمی و مهدوی کنی
اطلاعاتی کردم. از حرفهای او متوجه شدم که سازمان دچار انحراف شده بود. صادق با آنها قاطی شده بود و اطلاع داشت ضمن اینکه نمی دانست من چکاره هستم. به او گفتم من یک انسان صاف و صادقی هستم و بخاطر خواهرزاده شهید امانی بودن به زندان افتاده ام و چند روز دیگر هم آزاد می شوم. بعد از انفرادی هم که به بند 5 رفتیم با حسین خراسانی که از سران منافقین بود با او هم سلول شدیم از او درآوردم که سازمان کاملا منحرف شده ...
به خواسته ی فرزندم در مجلس عزایش سیاه نپوشیدیم/ رازی که برملا شد!
داشتند دلم می خواست که با هم اعزام می شدند. بلاخره بعد از ده روز که از رفتن صالح می گذشت، نامه ی اعزام صادق هم رسید. روزی که می خواست برود، پدرش به خاطر انتخابات مجلس از طرف شورای نگهبان در مرند بود. صادق با حاج آقا تماس گرفت که ایشان را ببیند و بعد راهی شود چون علی رغم شیطنت هایش به پدرش ارزش خاصی قائل بود. اما پدرش به خاطر مسافت راه اجازه نداد و از پشت تلفن خدا حافظی کرد و رفت. ...
خاطرات شهدای مدافع حرم/ خداحافظی آخر
همیشه آقارضا و پسر کوچکش را عسل گلم مهدی جان صدا می زد. اول یک دوست بود برای پسرانش، بعد یک پدر مهربان. اعیاد، مراسم و تاریخ های خاص زندگی اش را برعکس بیشتر مردها که فراموش می کنند به یاد داشت و یک هدیه کوچک و شیرینی برای منزل تهیه می کرد. در همه شرایط زندگی می گفت خدایا راضی ام به رضای تو. تکیه کلامش هم همیشه شهیدان زنده اند الله اکبر بود. وی چند بچه یتیم را سرپرستی می کرد که بعد از شهادتش ...
استفاده از تکنولوژی؛ راهکار ارتقای مصرف کالاهای فرهنگی
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، سید عباس صالحی، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شب گذشته، اول خردادماه در مراسم افتتاح فروشگاه و نمایشگاه پاتوق کتاب شعبه پارک ملت، ضمن تبریک ولادت امام زمان(عج) بیان کرد: اگر پیامبران آمدند تا خردهای مدفون در زیر خروارهای منیت و هوا را بیرون بیاورند، او خواهد آمد تا به گفته روایات، خداوند دست او را بر سر بندگان قرار دهد و از ...
نقشه دختر ایدزی برای انتقام خونین از دوستش
...، میتسوبیشی، موتوردلا، دلار، دلفین و... که همگی از انواع مختلف قرص های روان گردان هستند، نیز پیدا کرده و چشم بسته و بدون هیچگونه شناختی دل به دوستی با آنها داده بودم . پس ازمصرف قرص های روانگردان، به کجا رسیدی!؟ مشتری بی بدلیل مصرف مواد شدم! ابتدا حشیش، بعد تریاک، بعد از آن هرویین و این اواخر شیشه، به راستی که هر روز به سرعت پنجره جدیدی از با تلاق نامتناهی اعتیاد به رویم ...
اولین روزنامه در ایران از زبان مؤسس آن
دهد تاریخ قاجاریه تألیف ادمون دوتامپل فرانسوی است که کتاب خود را در سال 1873 (1290 هجری) تألیف و در پاریس چاپ کرده است. این مؤلف در باب روزنامه میرزا صالح چنین می نویسد: در عهد محمدشاه به سال 1837 اولین بار در طهران روزنامه ای دولتی انتشار یافت و این روزنامه ماهیانه بود. تاریخ انتشار شماره اول آن اول ماه مه است. این روزنامه با چاپ سنگی به قطع یک ورق بزرگ از کاغذ خانبالغ چاپ می شد ...
از مردی برای تمام فصول تا عبور اصلاح طلبان از روحانی
زحمات ما را فراموش کرده است/ آیا در سال 96 دیگر به ما نیاز ندارید؟ مسؤول کمیته نمایندگان ادوار مجلس و احزاب کشور ستاد روحانی در واکنش به اظهارات واعظی مبنی بر اینکه روحانی بدهکار کسی نیست، گفت: چطور بعد از گذشت 3 سال همه زحمات را فراموش کردید؟ آیا در سال 1396 دیگر به ما نیاز ندارید؟ گفتنی استسید محمود واعظیوزیر ارتباطات در پاسخ به برخی اظهارات مبنی بر اینکه روحانی بابت ...
بازار سیاه تاناکورا همچنان داغ است
اصطلاحاً تاناکورا و گپ و گفت با خریداران و فروشندگان آن ها در حالی است که کمسیون قاچاق کالا و ارز چند روز پیش از منع فروش اجناس تاناکورا و جمع آوری آن ها خبر داده بود. البته مطرح شدن چنین صحبت هایی برای اولین بار نبوده و پیش تر از این هم بارها و بارها اولتیماتوم هایی در این مورد از طرف مسئولان به گوش ما و حتی خود فروشندگان رسیده بود . امابه نظر می رسد این بار هم مثل دفعات قبل، همه چیز ...
عاقبت روابط پنهانی و خیابانی زن جوان با یک پسر
بودیم من در پوشش متکدی پشت چراغ قرمز می ایستادم و با حیله ای خاص کیف رانندگان را می قاپیدم با کمک صابر هم که سوار بر موتورسیکلت بود از محل متواری می شدیم. حتی یک بار کیف پول مردی را دزدیدم که فرزند بیمارش را در آغوش گرفته بود ابتدا ناراحت شدم اما خیلی زود وجدانم را سرکوب کردم. سرقت هایم ادامه داشت تا این که 2 روز قبل در چهارراه امامت راننده خودرویی کیف پولش را بیرون کشید تا مبلغی به من کمک کند من هم بلافاصله کیف او را چنگ زدم غافل از این که خودروی پلیس کنارم متوقف شده است بدین ترتیب ماموران مرا دستگیر کردند. 2016 ...
پایان مرگبار خیانت زن هوس باز به همسرش
به خودم آمدم نفس نمی کشید. حدود ساعت یک نصف شب بیدار شدم دیدم در پذیرایی نشسته و تلفن همراهش دستش است. سر این موضوع درگیر شدیم. شروع به سر و صدا کرد، فحاشی می کرد. خواستم ساکتش کنم. دستم را جلوی دهانش گرفتم. عصبانی بودم؛ نفهمیدم و خفه اش کردم. بعد از قتل چرا ناپدید شدی؟ به دنبال مردی بودم که همسرم با او ارتباط داشت. می شناختی؟ نه. اگر می شناختم ...
پایان شوم پیامک بازی مرد متأهل با دختر جوان
خواهرم پیامک می فرستد. با دیدن این پیامک ها عصبانی شدم و تصمیم به قتل او گرفتم. وی ادامه داد: روز حادثه به بهانه تخلیه بار با مقتول تماس گرفتم و با او قرار گذاشتم. از قبل سلاح شکاری که پدرم برای محافظت از باغ خریده بود، برداشتم و سر قرار رفتم. وقتی مقتول به آنجا رسید، بی آنکه چیزی بگویم به او شلیک کردم و پس از قتل وی، فرار کردم تا اینکه دستگیر شدم. با اعتراف این مرد، وی ...
به خاطر پدر مقتول اعتراف کردم
میلیون پول برای همسرم مقداری طلا خریدم. پدرم مبلغ چند میلیون به پدر مقتول بدهکار بود که توان برگرداندن آن را نداشت، این مبلغ را به او دادم تا بدهی اش را تسویه کند. دو ماه بعد از قتل هم تعدادی از معتادان محل مان را همراه با مقداری پول به کمپ ترک اعتیاد فرستادم تا اعتیادشان را ترک کنند. حالا مبلغ 20 میلیون تومان از آن پول باقی مانده است. من 20 روز در بازداشت طاقت آوردم اما وقتی صورت پدر ...