سایر منابع:
سایر خبرها
به جنازه عراقی ها احترام می گذاشتیم
گردان ها رفتند، ما در مقر واحد پشت دژ مرزی منتظر دستور بودیم که بعد از شکستن خط، وارد عملیات شویم. شب با رفتن غواصان واحد اطلاعات دلتنگی عجیبی مرا فرا گرفت. به حالشان غبطه می خوردم و از طرف دیگر از اینکه به خاطر زخم چند روز قبل در کنارشان نبودم دلگیر بودم. بالای خاکریز، کنار آبگرفتگی شلمچه به سمت خطوط دشمن نگاه می کردم. هوای دی ماه سرد بود. در حالی که اورکت پوشیده بودم و کلاه بر ...
قتل شوهر عمه به بهانه فروش مواد مخدر توسط شرور 20 ساله
: در حال پاک خودرو بودم که متوجه صدای درگیری از داخل خانه عموی قاتل شدم. پس از چند لحظه، درگیری به بیرون کشیده شد و مشاهده کردم که پوریا اول با فحاشی بیرون آمد و به سمت حامد حمله ور شد. حامد نیز با دسته تی به سمت او حمله ور شد که پسر جوان با چاقویی که در دست داشت یک ضربه به سینه او زد و با موتور از محل متواری شد. با شناسایی دقیق متهم، کارآگاهان با بررسی سوابق وی اطلاع پیدا کردند که وی از ...
فرصت هایی که بنگاه های سنتی در بازار جدید از دست می دهند
فروشگاه بستگی دارد. مثلا در بازار تهران مغازه ای هست که خیلی کوچک است، اما روزی دو میلیون تومان دخل دارد و یک مغازه دیگر در سطح شهر که خیلی هم بزرگ است اما نصف آن هم فروش ندارد. داشتن مغازه در یک راسته رقابت را سخت تر می کند؟ در راسته بودن این خوبی را دارد که مردم می دانند برای خرید به کجا بروند. از طرف دیگر مغازه های محلی موفق هم زیاد داریم، چون بعید است کسی که در فرمانیه ...
روایت آتنه فقیه نصیری از قصه بیماری اش
جایی رسید که بیرون از استخر زمین خوردم و به طور عجیب چند روز پشت سر هم زمین می خوردم و متاسفانه به خاطر تعهد کاری ام به دکتر مراجعه نکردم و نتیجه این شد که تعادلم را به طور کلی از دست دادم. بازیگر سریال خانه سبز اضافه کرد: ترسیده بودم و نمی دانستم چه اتفاقی برایم افتاده و در نهایت بعد از انجام آزمایش ام آر آی و بستری شدن در بیمارستان ،متوجه شدم که دچار بیماری ام اس شدم؛ شوکه شده بودم و ...
شاعر پرآوازه پاکستانی: 'شمع اردو از چراغ فارسی روشن شده'/ فراموش شدن فارسی در پاکستان، تهدید برای زبان ...
اسلامی) از طرف دولت وقت پاکستان با هدف گذراندن یک دوره آموزش زبان فارسی، به عنوان مسئول یک هیاتی 40 نفره از اساتید زبان فارسی پاکستان، عازم تهران شدم و به مدت چهارماه در آنجا اقامت داشتم. این تنها سفر من به ایران بود و پس آن دیگر هرگز فرصت سفر به ایران نداشتم و به هیچ یک از برنامه های و سمینارهای ادبی در ایران شرکت دعوت نشدم. فراگیری زبان فارسی را در مقطع دبیرستان در شهر گجرات پاکستان آغاز کردم و ...
ناگفته های شهید صیاد شیرازی از فتح خرمشهر: شگفتی از همفکری کامل با محسن رضایی و داد و بیداد متوسلیان
ما اعلام می کردیم که خونین شهر را محاصره کرده ایم. در حالی که این محاصره کامل نبود. یک بخش از خونین شهر جنوب شهر را اروندرود تشکیل می داد که آن طرفش دشمن بود. دشمن می توانست به راحتی، با توپخانه، از آن طرف بکوبد. همة آتش ها هم می رسید؛ از خمپاره گرفته تا توپ خانه. یعنی نیازی نداشت توپ خانه اش را ببرد آن طرف. با داشتن جزایر ام الرصاص و سهیل، خیلی راحت می توانست پشتیبانی هایش را هم انجام دهد. ولی ما ...
خاطرات شهید بچه مایه دار!
یک بار بیاید منزلِ مان و او هم آمد و دوباره من رفتم منزلِ شان و باز او آمد. و رفت وآمدها آغاز شد. در همین رفت وآمدها، متوجه شدم که پدر محسن مُقَنّی بوده و بر اثر حادثه ای، دو سال خانه نشین شده و بعد هم به رحمت خدا رفته است. وضع مالیِ شان هم خیلی مناسب نبود و به گمانم محسن، برای درآوردن خرج خانه، گاهی اوقات می رفت کارگری! این کتاب 102 صفحه ای شامل خاطرات این شهید است که نگارنده با قرار دادن عنوان خاصی روی آن بیننده را جذب مطالعه آن می کند. این کتاب در شمارگان 2500 نسخه و با قیمت 6 هزار تومان راهی بازار کتاب شده است. ...
روز معلم پیاز هدیه گرفتم!
چیزی احتیاج داشته باشم، برای من می آورند. موتوربازی می کنیم و در روستا گشت می زنیم. خلاصه با بچه ها دوست هستیم. من در شهر هم در چند موسسه شاگرد خصوصی دارم.اما بچه های این روستا جور دیگری هستند. ذوق و شوق بچه ها موقع شنیدن صدای موتور من باورکردنی نیست. همه علاقه مند هستند که به خانه هایشان بروم. به نظرم این به دنیا می ارزد که بچه ها به معلم خود عشق بورزند. خاطراتی که سیل برای ما می سازد ...
راز جنایت دوم قاتل خانم مدیر بر ملا شد
گلوله از نوع ساچمه ای بود، تعدادی از ساچمه ها از فاصله ای نزدیک به صورت میلاد برخورد کرد؛در حالیکه میلاد از ناحیه صورت دچار جراحات شدیدی شده و به شدت خونریزی می کرد، روی زمین افتاد. از دیدن صحنه، بسیار ترسیده بودم ؛ به سرعت از محل خارج شده و با ماشین از محل دور شدم؛ چند کیلومتر جلوتر، تفنگ را داخل رودخانه انداختم و پس از مدتی، مجددا به تهران آمده و به خانواده میلاد عنوان کردم که او را به صورت ...
حرفهای خواندنی جانباز کهگیلویه وبویراحمدی ازدوران دفاع مقدس و آزاد سازی خرمشهر+ تصاویر
در جبهه حضور داشت. به سراغ این جانباز هم استانی رفتیم تابه بهانه بزرگداشت سوم خرداد و نقش هم استانی هایمان در آزاد سازی خرمشهر با وی هم صحبت شویم: 1_قصه جانباز شدن سید عبدالکریم محمدی چی بود؟ روز عملیات که از ساعت پنج بعد ظهر آغاز شد و عراقی ها به شهر هجوم آوردند و بچه ها را آتش باران کردند به طوری که بین بچه ها که به ردیف پشت خاکریز کوتاهی بودندتیر به زمین می خورد ...
سرقت 70 میلیونی فروشنده از کارت مشتری
خود اعتراف و ماجرا اینگونه بوده که چند روز پیش شاکیه برای خرید لباس به یکی از فروشگاه های سطح شهر مراجعه می کند و کارگر مغازه پس از دریافت کارت عابربانک وی به بهانه خراب بودن دستگاه کارتخوان، کارت مشتری را از مغازه خارج کرده و با مراجعه به دستگاه عابربانک نزدیک مغازه اقدام به تعیین رمز دوم برای کارت مشتری کرده و پس از چند روز شروع به برداشت از حساب شاکی به صورت خرید های اینترنتی می کند. ...
578 روز دلتنگی برای خرمشهر
و کاتیوشا شهر را هدف می گرفت. مردم نمی دانستند دقیقاً چه اتفاقی در حال رخ دادن است. صدای بمباران و حرکت هواپیماها از سمت عراق بود. چند ساعت بعد خبرآمد که ارتش بعث از سمت شلمچه وارد شده و به سمت خرمشهر در حرکت است.همان ابتدا جوان های شهر جلوی دشمن را پیش از سر رسیدن به خرمشهر گرفتند. 20- 15 روز بچه ها با تجهیزات ابتدایی جلوی عراقی ها ایستادند. آن زمان اسلحه ای در اختیار نداشتیم. عمده سلاح مان از ...
انتقاد تند زرگری از لابی رکابزنان برای رفتن به المپیک
.... برای پرداخت جوایز تورها شماره حساب من در آمریکا را داده بودند و این به عنوان درآمد برای من محسوب شده بود و باید مالیات آن ر ا می پرداختم. مجبور شدم این مشکل را حل کنم و پاسپورتم دیر به دستم رسید. البته برای اخذ ویزا آن را به سفارت تایوان در واشنگتن ارسال کردم، اما زمانی که ویزا صادر شد دو روز از آغاز تور تایوان گذشته بود. * در کل به فکر تغییر تیم نیستید؟ با توجه به نتایج ...
همسرکشی به دلیل مخالفت با طلاق
50 قرص می خوردم، اما از چند روز قبل قرص ها را ترک کرده بودم. روز مادر از محل کارم بیرون آمدم و به خانه مادرم رفتم و بعد از آن دیگر به محل کارم نرفتم. دو روز قبل از جنایت به خانه آمدم و در این مدت قرص می خوردم و می خوابیدم. دوشنبه ساعت هفت عصر از خواب بیدار شدم. از ژیلا خواستم جدا شویم، اما او گفت اگر مهریه و نفقه اش را بدهم نیز حاضر به طلاق نیست. دوباره سیم های مغزم قاطی کرد. روسری را به دور گردن ...
مردی که اجازه نداد بدنش قصابی شود!
...> درست 30 سال پیش بود که برادر 18 ساله ابونگه که او هم یک زال تن بود، ناپدید شد. آن هنگام ابونگه تنها 15 سال داشت. استفان می گوید: او یک روز صبح از خانه خارج شد و دیگر به خانه برنگشت... چند روز بعد اعضای خانواده توانستند جسد او را میان بوته ها پیدا کنند. بدن او قصابی شده بود. شکمش باز شده بود و نمی دانم چه چیزی را از داخل شکمش برداشته بودند. پدر و مادر ابونگه تلاش کردند تا زندگی عادی را ...
راننده لودری که زیر آتش سنگین دشمن آواز می خواند
شوند و بیشتر پشت پرده هستند و به علت اخلاق و منش بالایی که دارند چندان در اینگونه مراسم حاضر نمی شوند همانگونه که امروز هم کویتی پور نیامده ولی باید حضور آقای فخری را به فال نیک گرفت. این مدح سال های دفاع مقدس در خصوص خاطراتش از سقوط خرمشهر گفت: وقتی خرمشهر سقوط کرد من تازه به سمت این شهر حرکت کرده بودم و وقتی رسیدیم برخی افراد از جمله شهید سعید درفشان در آن منطقه به من گفتند که شهر ...
شاهمرادی: شورا به مسأله ازدواج سیاه ورود پیدا می کند/ خیال مان از دانشگاه آزاد اسلامی راحت است
موضوع آن زندگی ایرانی- اسلامی با تعاریف سبک زندگی است. البته اتمام این پروژه، سال ها طول می کشد. آیا بعد از آمدن به شورا، مساله یا معضلی بود که از مواجه شدن با آن، شگفت زده شوید؟ از آنجایی که من پیش تر نیز در حوزه فرهنگ فعالیت داشته ام، آمدنم به شورای فرهنگ عمومی، چیزی را برای من تغییر نداد و فقط کمی با آمارهای دقیق تری روبرو شدم. همچنین در تماس بودن با سایر مسئولان کشور ...
علی کریمی: خدا را شکر که قراردادم با استقلال فسخ شد
پوش سابق تیم پرسپولیس در ارتباط با کسب عنوان بهترین بازیکن اسیا گفت: خیلی سخت بود که در بین این همه بازیکن خوب، من انتخاب شدم. قبل از آن هم بازیکنان دیگری انتخاب شدند که باعث افتخار ایران هستند. کریمی درباره آغاز فوتبال خود در تیم فتح خاطرنشان کرد: من با تیم نفت در نوجوانی قرارداد امضا کردم و سپس به سایپا رفتم. ولی بعد از مدتی سایپا منحل شد و در آن موقع فرشید برادر بزرگ ترم به عنوان سرباز ...
خاطره اولین عکاسی که به مسجدجامع خرمشهر رسید
باری که وارد این استان شدم چهارم مهرماه 1359 بود. زمانی که خرمشهر آزاد شد فقط دو سه مسجد را سالم گذاشته بودند و بقیه قسمت های شهر را خراب کرده بودند. در اصل وقتی خرمشهر آزاد شد ویرانه ای بیشتر از خرمشهر باقی نمانده بود. در محوطه ای که چمن های خشک شده بود و پر از گل و لای بود، تیکه ای از اسلحه ژسه افتاده و در کنار آن نارنجکی بود. نارنجک را گرفتم و دیدم فانوسقه به آن وصل است. بچه ها را صدا کردم و گفتم ...
احساس ترس دارم
" نیز گفت: قرار نبود این فیلم را بسازم؛ من در حال آماده شدن برای پروژه دیگری در اسپانیا بودم ولی با همه ی شرایطی که در ایران وجود دارد، هرلحظه که آن پروژه جلو می رفت، من بیشتر دلتنگ فیلمسازی در کشورم می شدم. خیلی خوشحالم که در این فاصله که تأخیری در ساخت فیلم در اسپانیا ایجاد شد، فیلم "فروشنده" را ساختم. پر افتخارترین کارگردان سینمای ایران که اسکار، گلدن گلاب، خرس نقره ای و طلایی برلین و ...
نیست که ببیند!
اطلاع داده بود که قرار است به تهران بیاید. همسرش در همان موقع فرزند دومشان را باردار بود. 7 مهر، بعد از شکست حصر آبادان بود. آن روز ما مدرسه بودیم و از مدرسه که بازگشتیم، فردی با پدرم تماس گرفت و از او خبر محمد را گرفت. پدرم گفت محمد قرار است به تهران بیاید. ما نمی دانستیم که با چه وسیله ای عازم سفر است . بعد چند ساعت همسر محمد با ما تماس گرفت و گفت که می گویند محمد با هواپیما سقوط کرده است. او می ...
گفتگو با جوان ترین طراح فرش دیار گروس + تصویر
فرش شدم. خیلی سریع لوازم و ابزار کار در روز بعد برای من فراهم کردند و اولین نقشه دو ذرعی را طراحی کردم . این اقدام در زمستان 93 بود که اتفاق افتاد و اولین نقشه بنده در اردیبهشت 94 آماده شد و از همین اولین نقشه ای که طراحی کرده بودم 10 دار قالی آماده بافتن شد. بعد از آن طراحی نقشه های بعدی را شروع کردم ،سبک کاری من کاملا متفاوت و جدید است و کاملا بر اساس ذهن خودم ...
فرهادی: اشتیاقی عجیب برای رسیدن به مدرنیته داریم
می شوند و دنیای مدرنی درحال ساخته شدن است و از طرف دیگر طبقه ای از اجتماع را نشان می دهد که نمی تواند خودش را از زیر این چرخ دنده های مدرن شدن نجات دهد و قربانی می شوند. این توصیف میلر برای آن سالهای نیویورک بود و حالا بعد از چند دهه چنین اتفاقی برای تهران درحال وقوع است. اینکه ما هم در یک سطح وسیع، اشتیاقی عجیب برای رسیدن به مدرنیته داریم، تهران ما را شبیه همان نیویورک آن زمان میلر کرده است. این ...
گفتگوی خانوادگی با امیرحسین مدرس و همسرش (عکس)
وقت با چنین مساله ای برخورد نکرده بودم؛ مثلا برایم سخت بود که وقتی به رستوران می رویم همیشه چند چشم مراقب مان باشند و نتوانیم راحت قاشق را ببریم سمت دهان. (می خندد) ولی الان کاملا راحت هستم و خودم را معذب نمی کنم. مردم به ما لطف دارند و امیرحسین هم ارتباط خیلی خوبی با مردم دارد و همیشه با گرمی با آنها حرف می زند. حتی گاهی پیش می آید امیرحسین متوجه شخصی که می خواهد با او عکس بگیرد نمی شود ...
برای زنده ماندن همسر و دوقلوهایم سرقت می کردم
استفاده از آمپول هایش را ادامه دهد. هزینه این آمپول ها 40میلیون تومان می شد در غیر این صورت همسرم و دو فرزندمان که شش سال چشم انتظارشان بودیم، جانشان را از دست می دادند. می خواستم فقط این 40 میلیون تومان تامین شود و بعد کم کم کار کنم و پول و طلاهایی را که دزدیده بودم، به مالباختگان باز گردانم که دستگیر شدم. ...
پریا:صدای شکستن پلاتین ستون فقراتم را می شنوم
... اما چندی از این عمل نیز نگذشت که چند روز پیش صدای ترک خوردن پلاتین ستون فقراتم را شنیدم و با سختی خود را به مرکز درمانی جهت عکس گرفتن رساندم که با توجه به عکس متوجه شدم که پلاتین از چند قسمت شکسته است و در حال حاضر نمی توانم حرکت خاصی داشته باشم چرا که قسمت شکسته پلاتین با برخورد به استخوان ها باعث بروز درد شدید در کمرم می شود. پریای معروف به دنیا از مشکل دیگری که برای خانواده اش ...
صادق کارهایش را خدا محور کرده بود
. آناج: زمانی که رفتنش به سوریه حتمی شد شما چه حس و حالی داشتید؟ مادر: چون زمان زیادی است که در خانه ی ما بحث سوریه است به همین خاطر مسئله ی شگفت انگیزی نبود. از آن جایی هم که صادق و هم صالح هردو تو دار هستند به ما چیزی نمی گفتند، اما بعد ها متوجه شدم که در طی این یکی دو سال در پادگان ها افراد اعزامی به سوریه را آموزش می داند و خودشان هم برای رفتن آماده می شدند. یک ...
چرخه معیوب شیر و لبنیات در خراسان شمالی/ قیمت و سلامت فرآورده ها زیر ذره بین
که زمان ماندگاری دوغ را 15 روز درج کنیم، درحالی که نمی توانیم این محصول را در این مدت به دست مصرف کننده برسانیم. وی با بیان اینکه هزینه های تولید در صنعت لبنیات افزایش یافته است، در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه شیر عرضه شده در واحدهای سنتی دارای میکروب زیادی است اما مردم متوجه آن نیستند، افزود: باید این استان به عنوان پایلوت استفاده از شیر پاستوریزه در نظر گرفته شود. ...
شهاب حسینی،برنده جایزه بهترین بازیگر
دریافت این جایزه به شدت منقلب شده بود، عنوان کرد: من فقط آمده بودم تا با دخترانم بر روی فرش قرمز قدم بزنم. 22:41- اصغر فرهادی برنده جایزه بهترین سناریو برای فیلم فروشنده شد. او گفت انتظار نداشته که بعد از شهاب حسینی، شخص دیگری از عوامل فروشنده روی صحنه بیاید و بابت انتخابش از هیات داوران تشکر کرد. او در میان خاطره جالبی تعریف کرد و گفت: روزی به همراه فیلمبردارم برای تماشای نسخه نهایی ...