سایر خبرها
جنایت در خانه قدیمی
من زنگ زد و گفت برادرم دوباره با مادرم درگیر شده است. با عجله راهی خانه پدر و مادرم شدم، اما هرچه در زدم کسی در را باز نکرد. با کلیدی که داشتم وارد ساختمان شدم. زنگ خانه برادرم را زدم اما او زنجیرپشت در را انداخته بود. وقتی به سمت طبقه دوم رفتم، او ناگهان از واحدش خارج شد و فرار کرد. به محض اینکه خود را به طبقه دوم رساندم با پیکر غرق در خون مادر و خواهرم روبه رو شدم و با اورژانس تماس ...
قلب کافر را بخور!
پیشنهاد کرد؛ زمانی که زکریا به فروش کفش و شارژر موبایل اشتغال داشت. او می گوید: آن ها علنی دعوت به همکاری می کردند و همه می دانستند که آن ها چه کاره اند. آن ها اعضای گروه تندرویی بودند که بین سال های 2005 تا 2006 در ساختمانی در منطقۀ راه آهن شهر مایدوگوری شکل گرفته بود. این گروه که به نام بوکوحرام شناخته می شود، آهسته آهسته افراد بیشتری را جذب تشکیلات خود کرد. بوکوحرام به لحاظ لغوی یعنی ...
شهید طاهری مجبور نبود تابع خواسته های مدیران فرهنگی باشد/گزارش نویسی پدر مملکت را در آورده
.... بعد که مقوله جنگ پیش آمد چندین بار مجروح شد. بدن سالمی نداشت. جانباز 70 درصد تعریف مشخصی دارد. داستان از این جا شروع شد که کنگره های شهدا آغاز شد. در استان های مختلف با همکاری سپاه و جهاد و کسانی که با جنگ درگیر بودند، این کنگره ها آغاز شد. وقتی یادواره شهدای آبادان گرفته شد، آقای طاهری گفت ما یک مراسم برای خودمان گرفته ایم یعنی فقط ما رزمنده ها هستیم، جانبازان و خانواده های شهدا ...
فرهنگ در رسانه
روز پیش گزارش داده شکایت محمد سرافراز رئیس سابق سازمان صدا و سیماست. سعید ملکان، مصطفی شایسته و منصور لشگری قوچانی تهیه کنندگان فیلم های ابد و یک روز ، 50 کیلو آلبالو و کوچه بی نام کسانی هستند که نام و خبر احضارشان در هفته های اخیر بارها در رسانه ها منتشر شد. البته نام منصور سهراب پور تهیه کننده من سالوادور نیستم هم ابتدا مطرح بود اما بالاخره و بعد از انتشار شایعات مختلف در این باره، دیروز ملکان ...
رزمنده ای که دست قطع شده اش را لای روزنامه مخفی کرده بود
استحمام با آب گرم به آنجا می رفتند، به واسطه گرمای آب، گرفتگی عضلاتم بهتر شد، بعد از دو ساعت صدایی از بیرون شنیدم که می گفت ما آقای معینی را گم کردیم، در حال صحبت بودند که وارد اتاق شدم، وقتی مرا دیدند، شوکه شدند، مات و مبهوت نگاهم می کردند، پرسیدم: چرا نگاه می کنید؟ آنها پاسخ دادند: ما دو ساعت لب ساحل در سرمای شدید هوا معطل شدیم! پرسیدم: چرا موقع برگشت دست مرا رها کردید؟ من عضلاتم گرفته بود اما شما ...
فایل اجاره در بنگاه ها کمیاب شد
... وسط این هیروبیر اینا هم جو میدن.والا صاحبخونه به من گفت رو 70 میل رهن 150 هزار کرایه اضافه کن.این خبر نگار جماعت هم علافن آدم خوبی بوده اما دلیل نمیشه همه خوش شانس باشن گیر صاحبخونه خوب بیفتن که نمیفتن! سمت جنت آباد وکلا منطقه 5اوضاع جالب نیست موارد رهن کامل اصلا نیست یا خیلی کمه اگه باشه فقط پیش کم واجاره بالاهست تا 2ماه پیش اینجا نوساز متری 1تا1100بود الان نوساز متری ...
جانبازی که با 90 ماه اسارت مدافع حرم شد
اتفاقات سیاسی کشور آگاهی زیادی نداشتم اما شهادت پدرم باعث نعمت هایی برایمان شد و افق های زیادی جلوی پایمان باز کرد. با شهادت پدر، من هم کم کم وارد جریان مبارزات انقلابی شدم و از مسائل آگاهی پیدا کردم. بعد از پیروزی انقلاب، زمانی که جنگ شروع شد در مناطق عملیاتی حضور پیدا کردم و تا سال 1361 که اسیر شدم در عملیات های مختلفی حضور داشتم. از گروه شهید چمران تا دارخوین و جفیر بودم. سال 61 وقتی دوباره به جبهه ...
اس ام اس خنده دار و جالب
اس ام اس خنده دار و جالب روی صندلی بیمارستان نشسته و در افکار خود غوطه ور بودم که ناگهان پرستار دستی به پشتم زد و گفت تبریک میگم شما پدر شدید. یک دفعه حس عجیبی بهم دست داد بلند شدم سینه ام رو جلو دادم و رفتم تمام کولرهای بیمارستان رو خاموش کردم... • اس ام اس خنده دار و جالب • از جمله سرگرمیای مامانم اینه که تو خونه بگرده و از این و اون ...
مرگ دردناک دختر بچه5ساله در پارک به روایت از مادرش (عکس)
آخرین عکس دخترک. مرگ دردناک دختر بچه5ساله در پارک مادر عزادار در را به رویمان باز می کند با خوشرویی ما را می پذیرد و خود را اینگونه معرفی می کند: من مادر پوست کلفت فاطمه هستم که بچه ام رو تو چشم به هم زدنی از دست دادم. اول از همه عکس هایی از نوزادی تا آخرین روزهای حیات فاطمه را به ما نشان می دهد و بعد سفره دلش را باز کرده و ماجرا را شرح می دهد: سه شنبه عصر بود، به ...
پایان مرگبار درگیری دو جوان
مرد شرور که شیشه نوشابه ای در دست داشت، سعی کرد مأموران را مجروح و از آنجا فرار کند که در حلقه پلیس زمینگیر شد. متهم 28 ساله دیروز در شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران تحت بازجویی قرار گرفت و به بازپرس منافی آذر گفت: بعد از ظهر روز حادثه برای خرید شارژ سر کوچه رفتم که ایمان و 2 نفر از دوستانش را دیدم. پس از خرید شارژ به سمت خانه برمی گشتم که محمد ناسزاگویی کرد و من نیز جوابش را دادم. محمد ...
می گفت: خوش به حال بابا کاش فرصت شود ماهم بجنگیم
زردی گرفته بود و روی لپاش دونه های قرمز زد. مادر و بچه مجبور شدند چند روزی در بیمارستان بمانند. بعد از چهار روز یک روز که کنار همسایه در حال پاک کردن سبزی بودیم سجاد زنگ زد آمد دیدم گریه کرده گفتم چه شده مادر؟ گفت مامان توروخدا بگو امشب بچه ام را مرخص کنند اگه مرخص نکنند میروم بیمارستان. گفتم دکترها شرایط رو بهتر می دونن. گفت نه، بچه باید بیاد خونه. همسایه ها گفتند این طور حرف نزن این هم مادره برای ...
❖ جانباز مدافع حرم نوشهری: با دلاوری های رزمندگان مدافع حرم؛ داعش در گرداب خان طومان گرفتار شد
.... وی افزود: پدرش آن روز منزل نبود و برای زیارت کربلای معلی رفته بود و وفتی پسرم خبر اعزامش را به من داد، رضایت دادم و به او گفتم بانو حضرت زینب کبری(س) خودش پشت و پناهت باشد. این مادر جانباز نوشهری پرسش به این سوال که زمانی که خبر واقعه خان طومان را شنید، چه احساسی داشت، گفت: برای سلامتی تمامی رزمندگان دست به دعا شدم، در همان موقع هم فردی ناشناس با من تماس گرفت و پرسید که از پسرم خبرم دارم یا نه؟ که من در پاسخ گفتم اگر پسرم شهید شده به من اطلاع بدهید که چیزی نگفت، بعد از آن خبری نداشتم تا اینکه به تهران اعزام شد و آن زمان بود که خبر مجروح شدننش را شنیدیم. ...
ماجرای اکراه "علی کریمی" برای عکس با "احمدی نژاد" (+عکس)
، شاید به گونه ای تخلیه شدم. بعد از برد مستقیم به سمت ایشان رفتم و خوشحالی همراه هیجان داشتم، بعد هم چون بازی های تیم ملی بود پرواز داشتم و باید برای بازی تیم ملی به تهران می آمدم. *دوست داشتید دوران فوتبالی تان الان می گذشت؟ -بله. معتقدم که در آن زمان فوتبال بازی کردن و به جایگاه مهم رسیدن کار دشوارتری نسبت به امروز بود. البته این نظر شخصی من است و شاید خیلی ها آن را قبول ...
کارگران و دردهایی که زندگی اش می کنند
از طرف خدا . بیکاری، اعتیاد،اعتیاد... مغزم درد می کند . جمله های آن جوان پیک موتوری دوباره در سرم می چرخند: اینجا همه معتادن.هر روز صبح از خونه به بهونه کار می زنن بیرون ولی تو پارک جمع می شن و تو سر هم می زنن تا یکی بیاد یه سیگار ازش بگیرن.حتی پول سیگار هم ندارن.نفر دوم میاد و همین جور اضافه می شن.بعد پولاشونو می ذارن رو هم و حشیش می خرن و می کشن.اینجا باید بکشی تا سیر شی، تا غمت یادت ...
جزئیات مرگ هولناک فاطمه کوچولو در آبنمای بوستان
که موتور آب آن را بلیعده و تکه تکه اش کرده بود از لای چرخ دنده های زیر آب بیرون آوردند. روز گذشته مادر داغدیده فاطمه به خبرنگار گروه حوادث ایران گفت: در جریان برگزاری مراسم مولودی دخترم در کنارم بود. همین که جشن به پایان رسید. فاطمه برای بازی به سمت بوستان رفت. چند لحظه بعد دنبالش رفتم و دیدم که اثری از او نیست به کنار آبنما آمدم دیدم کفش هایش روی آب افتاده به نگهبان بوستان التماس کردم ...
سیاست مداران مشهوری که ترور شدند +عکس
تاریخ سیاسی دنیا ماندگار شد وگرنه کشتن یک آدم که دیگر این همه سر و صدا ندارد. گاوریلو یک روز تمام، مثل سایه مرگ دنبال دوک فرانسیس فردیناند و همسرش رفت تا آخر توانست هر دو را بکشد، اما کار به همین جا ختم نشد؛ صربستان و اتریش به بهانه ترور دوک اتریشی به جان هم افتادند و دست آخر همه دنیا به خاطر یک سوءقصد ساده به روی هم اسلحه کشیدند. البته مرد صرب آنقدرها هم برای کشتن فردیناند ...
وقتی پسرم را از سوریه آوردند او را از ضربه های چاقوی فتنه 88 شناختم
بلند شوم؟ روی مین رفته و بدنش گرم بود و هنوز درد را احساس نمی کرد. رفتم سمتش، دیدم پای سمت راست از لگن قطع شده و خون از بدنش می رود. پیراهنم را درآوردم و روی زخمش گذاشتم و با چفیه بستم تا حداقل جلوی خونریزیش گرفته شود و پیکرش به سرپل ذهاب منتقل شد؛ که بعد خبر دادند شهید شد. روز بعد که از آن منطقه می گذشتم، دیدم نزدیک این درخت پایی افتاده است. پای علیپور بود. علائمی داشت که از روی آن ...
آقای شهردار اگر بچه خودتان بود چه می کردید؟
به هم زدنی از دست دادم. اول از همه عکس هایی از نوزادی تا آخرین روزهای حیات فاطمه را به ما نشان می دهد و بعد سفره دلش را باز کرده و ماجرا را شرح می دهد: سه شنبه عصر بود، به مناسبت نیمه شعبان جشنی در مزار شهدا برپا بود. حول و حوش ساعت 7 شب بود که جشن تمام شد و به پارک رفتیم؛ فاطمه سرگرم بازی شد. نفسی می کشد و ادامه می دهد: فقط برای چند دقیقه کنار هم نبودیم. وقتی دیدم دخترم نیست، دنبالش رفتم. پیدایش ...
بازیگر مشهور زن ایرانی از ازدواج می ترسد +عکس
بازیگری و قصه هایی جذاب از فراز و نشیب زندگی و آرزوهایش می گوید؛ قصه هایی که براساس واقعیت شکل گرفته اند. ناگفته های سوسن پرور درباره عشق، ازدواج و زیبایی را از دست ندهید. او در مصاحبه رو در رو با ما از دلایل ازدواج نکردنش با مخاطبان مجله صحبت می کند و درباره انتقادهایی که اخیرا در فضای مجازی درباره چهره و ظاهر او مطرح شده، صادقانه صحبت می کند. چرا بازیگری؟ من همیشه بازیگری را دوست ...
GOLDEN NEWS / خبرهای طلایی دوشنبه 10 خرداد
با فعالیت بیش از 42 درصد ظرف مدت یکسال از کما خارج شدند. دقت این آزمایش 94 درصد اعلام شده است. جزئیات این تحقیق در نشریه Current Biolog منتشر شده است. .......................... خبر: ساخت کمربند هوشمند برای افراد کم بینا محققان آلمانی کمربند هوشمندی را طراحی کردند که افراد کم بینا با استفاده از آن میتوانند به مسیر مورد نظر هدایت شوند. شرکت آلمانی "feelSpace" به کمک ...
نقش موساد در تخریب کشاورزی با هجمه به "مرکز استقلال" ایران/ با تخریب روستا اسلام زدایی کردند
بینیم کشور ما در سال 1334 صادر کننده گندم، گوشت و سایر محصولات بخش کشاورزی به ترکیه و کشورهای اطراف بوده است؛ اما بعد از مدت کوتاهی واردکننده شدیم. تسنیم: در این شرایط معمولاً از طرف افرادی که نفعی دارند سیاستهایی پیگیری می شود که سرعت رسیدن به نتیجه را بالا می برد. آیا از اینگونه موارد هم سراغ دارید؟ موارد زیادی هست؛ باید تاریخ را موشکافانه بررسی کنیم. مثلاً کشاورزان برنج کار ...
انتقاد از بی مهری مدیران به راه مهر راز سپهر
کلفت باشد و پیه همه چیز را بر تن خود بمالد و با آگاهی در این عرصه دشوار وارد شود. چون ممکن است از طرف گوناگون سیل نارواها به سمت او سرازیر شود. پس چنین فردی باید لباس صبر بر تن کند و چراغ عقل برافروزد و به مقابله با خودخواهی، میان مایگی و غیره بپردازد. مشکلاتی که معمولا در مواجهه این شیوه و گونه های نمایشی وجود دارد چیست؟ گاه تعبیر نادرستی از این شکل نمایشی وجود دارد زیرا با پیش قضاوت ...
محافظه کار یا محافظ زبان
.... هفته ای یکی دو بار جلسه داشتیم، اما نجفی نمی گذاشت ما این فاصله، مانع یا سد را برداریم. معمولا در کافه ای می نشستیم قهوه ای می خوردیم و درباره زبان و ادبیات بحث می کردیم. یادم هست یک شب بعد از بحث از کافه آمدیم بیرون، یک مرتبه دیدیم نجفی نیست. نزدیک محوطه ای پُردرخت کنار کاخ الیزه بودیم، نگران شدیم و اطراف را گشتیم. روز بعد که دیدیمش پرسیدیم: چه شد یک مرتبه غیبت زد؟ گفت: هیچی، حوصله بحث ...
نیکوکاری جوانان مشهدی در کمپین شهر بدون گرسنه من
یک از خودروها یک محدوده شهر را انتخاب کرده اند و مدیر کمپین برای رساندن 2 خودرو به یکدیگر باید کلی برنامه ریزی کند. علیمیرزایی توضیح می دهد که این ماجراها تکراری است و برایش تازگی ندارد؛ من موبایلم را ساعت 9صبح روز بیست و نهم شارژ می کنم ولی 6 بعد از ظهر دیگر شارژ ندارد. چون مدام زنگ می خورد. بعضا اتفاق افتاده که من همه ماشین هایم را فرستاده ام و یک نفر خبر می دهد که غذای من تازه آماده شده. بعضی ...
ماجرای عنایت امام رضا(ع) به یک کانادایی
در آنجا صورت می گیرد، آن ساختمانی را هم که مردم به آنجا رفت و آمد می کردند، چراغانی کرده و حسابی آذین بسته بودند. رفتم جلو و سؤالاتی کردم. معلوم شد آنجا مسجد مسلمانان ایرانی است و در آن یک جشن مذهبی برپا است. وارد شدم ببینم چه خبر است، چند نفر از آن ها به احترام من از جایشان بلند شدند و پس از خوشامد گویی مرا در کنار خود نشاندند و بلافاصله با شربت و شیرینی و بستنی و شکلات از من ...
ابتکار: آب تالاب جازموریان در جیب من نیست!
گیرد و بعد می گویند چرا آب نیست، چرا گردوخاک زیاد است و چرا جازموریان خشک شده است، آب جازموریان در جیب من نیست و باید تمام راه ها را برویم و اگر راهی نبود به طرح های انتقال آب می رسیم. هر موردی اگر بدون در نظر گرفتن ارزیابی زیست محیطی انجام شود خلاف قانون است. رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص اعتبارات پژوهشی این سازمان، گفت: تمام تلاش خود را برای تخصیص اعتبارات به پژوهش ها انجام می ...
رتبه دوم افغانستان در تصادفات جاده ای در منطقه
به گزارش حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران ، اداره راهنمای و رانندگی افغانستان می گوید که گفته ها همه بر صفحه کاغذ باقی می ماند. مسئولین این اداره می پذیرد که پلیس راهنمای و رانندگی ظرفیت کنترل و اجراء مقررات راهنمایی و رانندگی را در شاهراه ها ندارند. بعد از حادثه غزنی مقام های ارشد دولتی گیرد هم آمدند وعده دادند که پلیس راه ایجاد خواهند کرد و کنترل را در جاده ها افزایش می دهد ...
زیارت امامزادگان عشق در روز جانباز
چقدر از هجوم لشکر کفر هراسانم که این بار با سلاح های پیشرفته نامحسوسی به جنگ فرهنگ و ارزشهای ناب ما آمده اند! دلم می خواست از تلفاتی بگویم که این جنگ بر جای گذاشته است. اولین کسی که به حرفهایم گوش فرا داد جانباز نخاعی گردنی "حاج علی ذاکری" بود و بعد با هدایت ایشان با همه اعضای هیئت پیگیری امور جانبازان نخاعی استان آشنا شدم. طولی نکشید که تحت تدابیرِ ارزنده یک جانباز نخاعی که مدیر یک سایت ...
شهید ابراهیم هادی و تحصیل مخفیانه علوم حوزوی
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ ایرج گرائی می گوید: سالهای آخر، قبل از انقلاب بود. ابراهیم به جز رفتن به بازار مشفول کارهای دیگری هم بود. تقریبا کسی از آن خبر نداشت. خودش هم چیزی نمی گفت. اما کاملا اخلاقش و رفتارش عوض شده بود.ابراهیم خیلی معنوی تر شده بود.صبح ها یک پلاستیک مشکی دستش می گرفت و به سمت بازار میرفت.چند جلد کتاب داخل آن بود. یک روز با موتور از سر ...
افزایش تحرکات در بازار مسکن
شماست که از پیش رونق و پیش معامله و پیش ... صحبت می کنید فکر کنم سال بعد هم سال پیش بازدید باشد یعنی خریداران از آپارتمانهای آماده بازدید کنند خه خه خه به همه وهمه ...مسئول// وغیر مسئول//مافیای مسکن وغیر مافیا// به برج ساز// وبساز بفروش// به فروشندگان متوهم گرانی// ودلالان سرگردان ومنتظر سونامی// ................. به همه وهمه عرض میکنم تمام این حرفا بی ارزشه و واقعیت اصلی اینه که هیچ ...