سایر منابع:
سایر خبرها
روایت سادگی یک مرد بزرگ
کوچک بودم، اما هنوز هم یادم نرفته گوشه چادر مادرم را گرفته و محو تماشای امام شده بودم. البته فاصله ما خیلی زیاد بود، اما هم نگاه مهربان امام خاطرم مانده و هم صدایشان که آهنگ خاصی داشت. این بازدیدکننده که امروز دست بچه های کوچکش را گرفته و به جماران آورده، ادامه می دهد: ازوقتی خودم پدر شدم، همیشه دوست داشتم این فضا را به بچه هایم هم نشان بدهم. نکته جالب اینجاست که بچه هایم چند تا از کاخ ...
روایت متفاوت سرتیم حفاظت امام(ره) از ایشان
تحویل گرفتیم، گفتم خواهش می کنم روی صندلی یک ده دقیقه برای این بچه ها بکنید که آرامش ایجاد کنیم . از صبح که بهشت زهرا بودید اضطراب زیادی وجود بچه ها را گرفته است. آقا همان زمان پذیرفتند. تشکر کردند و امید دادند که ما چه شرایطی راخواهیم داشت. بعد هم رفتیم اتاقی که آماده کردیم. ساعت حدود 11 شب آقایان منتظری و مطهری آمدند و مرا صدا کردند گفتند ما به این کادر مدرسه اعتماد نداریم. باید حضرت امام را ...
از تصویب برجام پشیمانم/ کارگزاران عامل رد صلاحیتم شدند!/ ترکیب مجلس دهم می گوید اصلاح طلبان شکست خورده ...
کارهایی که توانستم انجام بدهم و موجب تعجب همگان گشت، تبدیل شبکه بهداشت شهرستان به مجتمع آموزش سلامت بود که همه این کارها را خودم به تنهایی انجام داده ام، از طرفی به علت اینکه توسعه همه جانبه در اهمیت به توسعه علمی می دانم، موفق به آوردن 17 رشته دکترا و 37 رشته کارشناسی ارشد شدم. مالیات کمرشکن/ نظام ربوی بانک ها برداشته شود وی در بیان تلخ ترین خاطرات دوران نمایندگی اش نیز گفت: چند ...
امام خمینی (ره) از زبان دکتر معالجش
خاک های سیستان و بلوچستان طی کردم. آنجا نیز فعالیت های درمانی و تشخیصی انجام می دادم و هم اینکه لابه لای کارهای طبی، فعالیت های اجتماعی نیز انجام می دادم. بعد هم که برای ادامه تحصیلاتم به امریکا رفتم، مدت طولانی آنجا بودم و 5 تا تخصص، فوق تخصص و فوق فوق تخصص در رشته های مختلفی گرفتم. منتهی زمانی که در امریکا بودم چون ضوابط اسلامی را دقیق اجرا می کردم این اطلاعات به فامیل، پدر و مادر و ...
هدف اصلی مجلس دهم از نگاه زیباکلام
سال گذشته سقوط کرده است. این فعال سیاسی اصلاح طلب ضمن تاکید بر اینکه برخی دیگر از دوستان اصلاحات در خصوص هیات رئیسه دیدگاه من را نداشتند، گفت: آنها معتقد بودند میلیون ها نفر از مردم به دعوت اصلاح طلبان پای صندوق های رای آمده اند و مطالبات آنها باید منظور شود چرا که مردم می گفتند در مجالس هفتم و هشتم و نهم شرکت نکردیم و امثال آقای لاریجانی و حداد عادل رئیس مجلس شدند و حالا هم که شرکت کردیم ...
اولین مخالف رهبری آیت الله خامنه ای چه کسی بود؟
چین به شدت مریض است و امکان ملاقات او با حضرت آیت الله خامنه ای وجود ندارد. آیت الله خامنه ای نیز تصمیم گرفتتند متقابلا یکی دو ملاقات تنظیم شده را لغو کنند، چون ملاقات با رهبر چین بسیار مهم بود و می بایست انجام پذیرد. نزدیک ساعت 6 عصر، وقت ملاقات با نخست وزیر چین بود و آقا فرمودند من به ملاقات نمی روم! برای من به عنوان یک سفیر، این خبر بسیار تلخ بود. نگران بودم که چه اتفاقی رخ خواهد داد. ما موضوع ...
یکسال پایانی زندگی امام خمینی (ره) چگونه گذشت؟
خواستند که زودتر خود را به درمانگاه برسانم تا از این طریق مطلع شوند. ساعت حدود چهار بعد ازظهر بود که با عجله خود را به درمانگاه رساندم. با صحنه ای غم آلود و فضایی اندوهبار مواجه شدم. همه درمحوطه نشسته بودند. چشمها گریان و رنگها پریده بود و در عین حال، محوطه بی سر وصدا و آرام بود. می فهمیدم چه شده، زبانم بند آمده بودوزانوانم می لرزید. قلبم به شدت می زد. قایقی روی زمین نشستم. کم کم خودم را ...
آزار و اذیت گروهی دختر جوان در مکانی خلوت
به گزارش جام نیوز به نقل از جام جم، خودش هم این را می داند و سعی می کند در زندان گذشته اش را کمی جبران کند و خود را برای مرگ آماده. از خودت بگو. اسمم حسین است. 26 سال سن دارم و مجردم. درس خوانده ای؟ درس کجا بود. اگر درس خوانده بودم الان دکتر یا مهندس می شدم، نه یک قاتل. چرا نخواندی؟ وقتی از شش سالگی مجبوری بری سر کار و در خانه همه ...
تاریخچه کامل جام ملتهای اروپا (1976)/ قهرمانی با یک پنالتی چیپ
ضربات پنالتی با او تمرین می کردم. آنقدر حرفه ای عمل می کرد که من دیگر استاد پنالتی زدن شده بودم. روی ضربات چیپ تمرین خاصی داشتم. می دانستم که ضربه چیپ ریسکش بالاست اما اگر آهسته و حرفه ای نواخته شود، دروازه بانی که به گوشه دروازه شیرجه زده چون نمی تواند دیگر مسیرش را برگردد، مقهور خواهد شد. ضربه ای که در مقابل سپ مایر زدم هم همین طور بود. فوتبالیست های بزرگی که در سال برگزاری جام ...
از واکنش آیت الله گلپایگانی به هدیه امام خمینی تا پذیرایی ساده از میهمانان
خودم بودم؛ روزی که امام به قم تشریف آوردند، حاج احمد آقا به من زنگ زدند که آقا با شما کار دارند و فرمودند که تشریف بیاورید. حدود ساعت 30/9 -10 شب بود که من خدمت حضرت امام شرفیاب شدم، ایشان یک دستمالی به من دادند که در آن مبلغی پول بود، عرض کردم آقا این چیست؟ فرمودند: یک میلیون تومان پول، این خدمت شما، برای درمان است؛ ببرید در بیمارستان و خرج بیمارانی کنید که یا مجروحند یا از این به بعد آنجا خواهند ...
پیشنهاد خارجی دارم اما قراردادم با استقلال تمام نشده
من و ترانسفر شدنم می شود یا نه. مصدومیت من را از رقابت ها دور کرد در بازی مقابل استقلال خوزستان مصدوم شدم، بعد از آن یکی، دو هفته ای در حال درمان مصدومیتم بودم که متاسفانه به دربی نرسیدم اگرچه خیلی دوست داشتم در این بازی حضور می داشتم و برای من جوان صددرصد دربی بازی مهمی است اما خب مصدومیتم اجازه نداد در این مسابقه حاضر شوم، قسمت اینطور شد و کار خدا بود. تا پایان فصل این ...
مسئله مبارزه با آمریکا در متن اندیشه امام بود/ دلیل لغو دستور حمله آمریکا به ایران توسط بوش
بود که ماشین مان تکان نمی خورد تصریح کرد: اصلا حال خوبی نداشتم و مدام گریه می کردم و احمد آقا با آن که خود وضع مساعدی نداشت مرا دلداری می داد. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار داشت: ملت ما از بعد اعتقادی امام را در دل خودش جا داده بود. وی در پاسخ به سوالی مبنی براینکه آیا راهبرد امام در مورد آمریکا مختص به دهه اول انقلاب بود تاکید کرد: مسئله مبارزه با آمریکا در متن اندیشه ...
نقاش پرتره های امام(ره) از خلق کاریزماتیک ترین سوژه اش می گوید
به گزارش دولت بهار به نقل از مشرق، "کیخسرو خروش" تاکنون چندین پرتره از رهبر فقید انقلاب نقاشی کرده است. علاوه بر این، او وصیت نامه عبادی و سیاسی امام(ره) را کتابت کرده است. در آستانه سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) روزنامه جام جم با او گفت وگو کرده است که در ادامه می خوانید. چگونگی خلق اولین نقاشی از پرتره امام (ره) کارهای من از امام(ره) خیلی زیاد است و تا آنجا که به یاد دارم، جز دو مورد که سفارش بود، بقیه را برای علاقه خودم به ایشان، نقاشی کردم. اولین تابلویی که از ا ...
شب قبل بازی مقابل هتل تیراندازی کردند - موقع بازی به ما سنگ می زدند و به نیروی انتظامی و یگان ویژه
. او می گفت بروید بخوابید اما من در جواب گفتم چگونه بازیکنانم را با این ترس و لرز و با این شرایط به اتاق هایشان بفرستم. سرمربی پارس جنوبی درباره جو ورزشگاه در روز بازی بیان داشت: اوایل مسابقه فقط تماشاگران به ما بد و بیراه می گفتند. اما بعد از اینکه گل اول را به ثمر رساندیم شروع به سنگ انداختن کردند. بعد از گل دوم شدت پرتاب سنگ ها افزایش پیدا کرد. به طوری که بازیکن من میخواست دروازه تیم ...
جنجالی ترین قاتلان زن ایران
مساله باعث شد مرد جوان با زن و بچه اش راهی کیش شوند. او بعد از آن به خاطر ماموریت راهی تهران شد، اما مقتول با همسر و بچه های دوستش در شهر تنها ماندند. عصر یکشنبه 15تیر 76 زمانی که این مرد به جزیره برگشت با دست ها و لباس های خونین همسرش و در طبقه دوم با جسد دوست قدیمی اش مواجه شد. آن زمان بود که همسرش ادعا کرد مقتول قصد آزار و اذیت او را داشته و به همین دلیل دست به چاقو شده است. همان ...
به خواهرش تجاوز کرده بود، او را کشتم!
بیشتر یک شوخی بود تا جدی. حرف های سحر برخلاف اعترافاتش در بازپرسی بود. او پیش از این گفته بود: به حمید گفته بودم برادرم در نوجوانی چند بار به من تعرض کرده. گفتم از او متنفرم اما نمی خواهم خانواده ام از هم بپاشد. فکر می کردم وقتی همدیگر را می بینند، صادق با یک عذرخواهی ماجرا را تمام می کند اما شب حادثه، ساعت 2:15 بامداد، حمید زنگ زد و گفت کار را تمام کردم و حقت را گرفتم. ...
امام خمینی (ره) از ولادت تا رحلت
یاد می کند : من هر دو جنگ بین المللی را یادم هست ... من کوچک بودم لکن مدرسه می رفتم و سربازهای شوروی را در همان مرکزی که ما داشتیم در خمین, من آنجا آنها را می دیدم و ما مورد تاخت و تاز واقع می شدیم در جنگ بین الملل اول. حضرت امام در جایی دیگر با یاد آوری اسامی برخی از خوانین واشرار ستمگر که در پناه حکومت مرکزی به غارت اموال و نوامیس مردم می پرداختند می فرماید : من از بچگی در جنگ بودم ... ما مورد ...
خانم بازیگر معروف: از همه هتاکان به همسر و خانواده ام شکایت می کنم +عکس
پروزه بود خداروشکر ان پروژه را با آرامش کامل تمام کردیم و 5 ماه منتظر اکران خصوصی این کار بودیم و زمانی که اکران خصوصی این کار مشخص شد من با یکسری از دوستانم در مزون ایران زمین خواهش کردم که یک لباس برای من طراحی کنند که المان های خودم در این لباس بود و من این مدل را دوست داشتم و اکران مایا برای من مثل حضور در یک جشن شادی بود. وی افزود: آن لباس سلیقه من بود و دوستش داشتم و برای من و ...
نگاه ما در ادبیات کودک، نگاه به آینده است/ در حوزه مدیریتی کتاب کودک، کار بر زمین مانده زیاد داریم
ایجاد کند، نقطه شروع این حرکت، پدیدآورندگان هستند. به نظر شما مسئول و مجری این تحول نویسندگان اند یا قبل از نویسندگان به ایجاد یک نهاد طراح و سیاست گذار نیاز داریم؟ اگر بخواهم با مثالی جواب بدهم می گویم پدیدآورنده باغبان است. برای محصولات باغ که در واقع همان کتاب های کودک است، این باغبان زمین مناسب، آب، آفتاب و... نیاز دارد که باید برای او فراهم باشد. والدین، مدیران اجتماعی و دولت در این سیر نقش ...
یادداشت انتقادی وزیر کار نسبت به شلاق زدن 17 نفر از کارگران معدن طلای آق دره / امیدوارم من را ببخشید
کارگری نباشیم و به کمک یکدیگر بتوانیم بار سنگین مشکلاتی را که ناشی از آثار شرایط مزمن اقتصادی در سالهای گذشته و برخی سوء مدیریت ها برکشور تحمیل شد، تحمل کنیم. بنده به نوبه خودم و بنا بر وظایف قانونی، شرعی و اخلاقی خود، تلاش خواهم کرد تا از طریق مذاکره با برادران بزرگوارم و مسوولان قوه قضاییه از اینگونه اتفاقات کارگری در آینده جلوگیری شود. من به عنوان یک دوست و یار دیرین جامعه ...
خاطره هایی درباره امام (ره)
همراه و یار امام در دوران مبارزات انقلابی و بعد از آن بودید، امام از دیدگاه سیدمحمود دعایی چطور توصیف و تعریف می شود؟ من این افتخار را داشتم که سالیان زیادی در محضر حضرت امام (ره) باشم و از نزدیک ایشان را درک کردم. در همه این سال ها هم شرایط متفاوتی را در زندگی ایشان شاهد بودم، مانند دوران انزوای امام در عراق و نجف. دوران تبعید ایشان به عراق و شیوه برخوردی امام با حوزه های علمیه نجف از ...
اسلام ما را عاشق هم کرد!
گروه شد. از آنجایی که این گروه اکثرا مسیحی بودند، گوشهایم را تیز کردم و بعد که نوبت به ایشان رسید و گفتند مسلمان است و عربی می داند و حافظ قرآن است، خوشحال شدم! توی گوشی خودم به زبان انگلیسی نوشتم: خوشحالم که شما مسلمانی. و ایشان هم بلافاصله پرسیدند: با من ازدواج می کنی؟ همان جا این اتفاق افتاد! اسفند سال گذشته ازدواج می کند و به قول خودش اسلام می شود عامل پیوند آنها. عقدشان را در حرم ...
زن50ساله،چکهای شوهرصیغه ای اش را دزدید و با بدهکارکردن او به مبلغ800میلیون تومان از کشور گریخت
که با تلفن صحبت کند گوشی ام را برگرداند و گفت شماره ناآشناست. جواب نمی دهد! پس از آن هم از من خداحافظی کرد و رفت. از آن روز به بعد هر روز پیامک های عاشقانه زیادی برایم ارسال می شد تا این که با همان شماره تماس گرفتم و متوجه شدم او همان زنی است که در پارک کنارم نشسته بود. بدین ترتیب رابطه من و شراره شکل گرفت. به او گفتم به دنبال همدمی برای تنهایی هایم هستم. شراره هم با خوشحالی عنوان کرد من هم مدت ...
واکنش وزیر کار به اجرای حکم شلاق کارگران معدن
تعدیل کرد که در اعتراض به این اقدام کارفرما، تجمع گسترده ای از سوی کارگران اخراجی در مقابل نگهبانی معدن صورت گرفت. در آن زمان دستگاه قضایی با شکایت کارفرما به اتهام ایجاد اغتشاش علیه حدود 17 نفر از کارگران اعلام جرم کرد و آنها به شلاق محکوم شدند. به تازگی اجرای این حکم شلاق علیه این 17 کارگر اجرا شد. وزیر کار: متاسفم ایلنا هم نوشت: به دنبال اجرای حکم مجازات شلاق برای 17 نفر از ...
آزار و اذیت و شکنجه 3 زن توسط 3 مرد بی رحم
هم جدا شدند و من به همراه خواهر و مادرم در آپارتمانی در فرمانیه زندگی می کنیم. ساعت 12ظهر بود که من در یکی از اتاق ها خواب بودم و خواهرم در اتاق دیگر. مادرم هم در سالن پذیرایی مشغول کار بود. همان لحظه صدای زنگ آپارتمان را شنیدم. با خودم گفتم شاید همسایه مان باشد. مادرم در را نیمه باز کرد. جوانی آن طرف در فامیلی مادرم را گفت و صدای مادرم را می شنیدم که می پرسید از طرف چه کسی آمده اید ...
پایان مزاحمت پسر جوان برای زن شوهردار
. مادرم مدتی آواره خیابان ها بود ولی دیگر او را ندیدم. از آن زمان به بعد همواره احساس حقارت می کردم و دوست داشتم با آزار و اذیت دیگران و تمسخر آنان خودم را از نظر روحی تخلیه کنم. حتی به باشگاه بدنسازی می رفتم تا دوستانم از من حساب ببرند. سال ها به همین ترتیب سپری شد. تا این که 6 ماه قبل به توصیه دوستانم یک دستگاه گوشی تلفن هوشمند به مبلغ سیصدهزار تومان از یک تعمیرکار گوشی تلفن ...
مهناز افشار: همسرم در برابر تمام اتهام هایی که به او زدند، از اختلاس تا شیر خشک، سکوت کرد
گفتند ان شا الله خوشبخت شوید تا ماه هم خوشبخت شویم اما امروز متاسفانه همه چیز برعکس شده و می گویند دیگری بدبخت شود ولی ما خوشبخت! من برای ازدواج تنها به این موضوع فکر می کردم که همسرم چگونه آدمی است؟ و آیا می توانم او را دوست داشته باشم یا نه؟ ازدواج من به گونه ای بود که به دیگران اجازه می داد، پرسش هایی داشته باشند، چون خودم هم از یکسری مسائل شوکه شدم. در واقع اسمی پشت این ازدواج بود که به شخصه ...
امام خمینی (ره) به جای کدام پاسدار نگهبانی دادند؟
. من گویی همه اینها را در خواب دیده بودم. ولی واقعیت بود. حضرت امام به آرامی پله ها را طی کردند. همان موقع مهدی بیدار شد. نگاهی به من کرد و با تعجب گفت: خواب بودم؟! گفتم: چه خوابی، تو خوابیده بودی و امام به جایت نگهبانی می داد. مهدی بلند شد و به سمت من آمد و گفت: چی می گی؟!گفتم: همین الان حضرت امام از پله ها پایین رفتند. مهدی دوید و به سمت بیت حضرت امام رفت. من چیزی ...
اتفاقی که اشک های امام خمینی(ره) را در آورد
منظم کنیم. هر کس مسئولیتی به عهده بگیرد. همه قبول کردند که بیاییم درباره این قضیه فکر کنیم. جلسه گذاشتیم، بنده گفتم: من می شوم قهوه چی. رفقا خندیدند و گفتند: شوخی می کنی؟ گفتم: نه، شوخی نمی کنم. اتفاقاً چون اهل چای هستم، چای خوب درست می کنم. من می شوم قهوه چی. گفتند: حالا شوخی نکن. گفتم: من شوخی نمی کنم؛ جدی می گویم؛ بالاخره منزل امام، یک چای ریز می خواهد. آن چای ریز، من باشم. این حرف ...
روایت شاگرد از تدبیر و تأثیر استاد در روزهای سخت!
بستر بیماری بودند. من چون نگران بودم که در این شرایط منافقین بخواهند سوءاستفاده کنند و کاری چون مرصاد انجام بدهند. سریع خودم را به کرمانشاه رساندم. پیش بینی می کردم اگر خدای ناکرده اتفاقی برای حضرت امام بیافتد ممکن است دشمنان و منافقان سوء استفاده کنند و وارد ایران شوند. لذا سریع به کرمانشاه رفتم و آماده باش دادم. تیپ ها را سر مرز بردم که در این هنگام به من اطلاع دادند که حضرت امام (ره) به رحمت ...