سایر منابع:
سایر خبرها
مسئله مبارزه با آمریکا درقلب اندیشه امام است
طلب خیر از خدا بکنید. ما که برگشتیم همه فرماندهان دور مرا گرفتند که امام چه گفتند؟ فردا شب حمله کنیم یا پس فردا شب؟ گفتم امام فرمودند شما موفقید. گفتند استخاره امام؟ گفتم که فرمودند شما اول فکرهایتان را بکنید ! بعد دو سه روز ما حمله کردیم و فتح المبینی شد که ظرف 9 روز 2500 کیلومترمربع زمین آزاد کردیم و 9 هزار نفر اسیر گرفتیم و یک فتح بزرگی اتفاق افتاد. توصیه امام به محسن رضایی برای خط ...
نفیسه روشن و همسرش در مراسم رونمایی از آلبوم مهدی یغمایی؛ شکایت وی از هتاکان به خانواده اش +تصاویر
... این بازیگر در پایان گفت: ما فرهنگ ایرانی اسلامی داریم و فرهنگی داریم که در آن حضرت علی و حضرت محمد به ما برادری را آموخته اند، اگر ما پیروان دین اسلام و صلح هستیم چرا خودمان یکدیگر را عذاب می دهیم. خانواده های ایرانی عزیزانشان را به بیرون از مرز می فرستند تا از حرم حضرت زینب (س) دفاع کنند که مبادا جنگ به مرزهای ما کشیده شود بعد ما با توهین و زیر سوال بردن سلایق یکدیگر به هم توهین می کنیم ...
روایت متفاوت سرتیم حفاظت امام(ره) از شخصیت ایشان
تحویل گرفتیم، گفتم خواهش می کنم روی صندلی یک ده دقیقه برای این بچه ها بکنید که آرامش ایجاد کنیم . از صبح که بهشت زهرا بودید اضطراب زیادی وجود بچه ها را گرفته است. آقا همان زمان پذیرفتند. تشکر کردند و امید دادند که ما چه شرایطی راخواهیم داشت. بعد هم رفتیم اتاقی که آماده کردیم. ساعت حدود 11 شب آقایان منتظری و مطهری آمدند و مرا صدا کردند گفتند ما به این کادر مدرسه اعتماد نداریم. باید حضرت امام را ...
از کیلومترها دورتر به امام خمینی افتخار می کنیم
می کردیم. ما حدود 100 ، 120 نفر طلبه بودیم. صبح ها می ایستادیم و قرآن می خواندیم. ایشان می آمد و بین طلاب می ایستاد و می گفت از این به بعد سرود: ما مسلح به الله اکبریم را می خوانیم. الان نمی دانم هنوز می خوانند یا نه ، ولی تا وقتی که ما بودیم ، هر روز صبح همراه با تلاوت قرآن کریم ، این سرود را می خواندیم. " ماجرا همچنان ادامه دارد.چند سال بعد حجت الاسلام عارف حسینی، مشهور به خمینی ...
خاطراتی از امام روح الله به نقل از پرستاران...
. ♦️یک جمعه بود که آقای رفسنجانی برای نماز می رفت و به حاج احمد آقا گفت: من برای نماز می روم اگر امام حرفی دارند بگویید به مردم منتقل کنم. امام گفتند که به مردم بگویید خدا مرا بخواهد. ♦️یک بار، بعد از عمل، تزریق زیر جلدی ضد انعقاد برای امام انجام دادم؛ایشان به من گفت: چقدر اذیت می کنید و من هم به دکتر گفتم که دیگر من این کار را انجام نمی دهم زیرا امام ناراحت هستند. ♦️ساعت 3 بعد ...
مسئله مبارزه با آمریکا در متن اندیشه امام بود/ دلیل لغو دستور حمله آمریکا به ایران توسط بوش/ در نظام ما ...
هزار نفر را اسیر کردیم. وی با اشاره به شهادت شهید مهدی باکری تصریح کرد: زمانی که خبر شهادت ایشان را شنیدم نتوانستم سرپا بایستم در این شرایط بود که احمد آقا پیام امام را از پشت تلفن برایم قرائت کردند. رضایی در همین زمینه افزود: امام در این پیام فرمودند هیچ جای نگرانی نیست، برای شما و شهدا دعا می کنم البته باید بدانید که ما باید تابع خداوند باشیم چرا که ما از ائمه بالاتر نیستیم ...
ناگفته های حاج محسن لبانی
فرش بیاورم ، امام قبول نکردند و گفتند مگر همه ی مردم فرش دارند که من فرش داشته باشم. - یک بار هم در دوره مبارزات همراه با شهید نواب صفوی دستگیر شدم. من از همرزمان شهید نواب صفوی بودم. - فردای شهادت شهید اندرزگو ریختند خانه ما. شهید اندرزگو در کوچه سقاباشی شهید شد و خانه ما یکی دو کوچه پایین تر از کوچه سقاباشی بود. سحر ماه مبارک رمضان بود که ریختند خانه، دنبال اسلحه می گشتند. در این ...
آخرین روزهای امام (ره) چگونه س پری شد/ اولین مخالف رهبری آیت الله خامنه ای چه کسی بود؟
اطلاع چینی ها رساندیم. ساعت مقرر فرا رسید. همه ی افراد آماده مذاکره بودند. خبرنگارها ایستاده بودند، اما از ورود هیئت ایرانی خبری نشد! خبرنگارها مخابره کردند که در رابطه ی ایران و چین مشکل جدی ایجاده شده است. مدتی گذشت، ساعت 6:5 عصر، نخست وزیر چین از محل کنگره ی خلق به محل اقامت رئیس جمهور ایران آمد و از همان دور، با صدای بلند گفت: کوچکتر به دیدار بزرگتر آمده است! بعد وارد اتاق شد. حدود یک ربع با ...
رویای صادق یک رزمنده در 14 خرداد و عشق دیدار امام (ره)
دسته های عزاداری ، بیرون می آمدند و بر سر و سینه می زدند و نوحه سرایی می کردند. صدای شیون و عزاداری آنها در خواب، هنوز یادم هست. برایم عجیب بود که نه ایام محرم است و نه شهادت یکی از ائمه . پس چرا عزاداری می کنند؟ در همان لحظات بود که بچه ها پس از گشتن زیاد، از پنجره اتاق بهداری به داخل آمده بودند و دیدم که مرا صدا می کنند و یکی از دوستانم با حالتی سرشار از اندوه گفت: کجایی بیا که بی امام شدیم ...
روح الله خمینی منم!
عیب و ایرادی در ظاهرم نبود. جلو رفتم و مقابل امام خم شدم و گفتم: - بله آقا! فرمایشی دارید؟ گفتند: مگر بنا نبود ساعت 9 شما در مورد آن شوشتری به من تذکر بدهی و یادم بیاوری؟ بغض گلویم را گرفت. همین الان این پاکت را می بری و به شیخ شوشتری می دهی و از قول من هم احوالپرسی می کنی و می آیی. دوباره برگشتم به حیاط. اصلا دلم نمی خواست توی چنین اوضاع و ...
اتفاقی که اشک های امام خمینی(ره) را در آورد
... من وقتی وارد قم شدم، درس اخلاق ایشان تعطیل شده بود. سال ها بود که تعطیل شده بود و درس اخلاق نداشتند؛ کما اینکه درس فلسفه هم نداشتند، تعطیل کردند، فقط یک فقه و یک اصول می گفتند، اما خب معروف بود که ایشان مدرس اخلاق بودند و درس اخلاق ایشان آنچنان گیرا و پرجاذبه بوده که گاهی یکی از بزرگان قم، یا مرحوم [سید صدرالدین] صدر یا مرحوم آقای سیدمحمدتقی خوانساری، نقل کردند که می آمدند در مدرسه فیضیه که ...
آفتاب در سوگ آفتاب
اشاره حضرت آقا، آمریکا عرض 24 ساعت از حمله نظامی به سوریه بر می گرداند، وقتی آمریکا حمله نظامی به ایران برایش در حد یک رویا است، وقتی ایران امن ترین کشور در ناامن ترین منطقه دنیا است، وقتی که آمریکایی ها اعتراف می کنند نقشه های چندین ماهه برنامه ریزی شده بر علیه ایران با یک سخنرانی یک ساعته مقام معظم رهبری نقش بر آب می شود و وقتی دشمن با تمام وجود می داند حرف و عمل رهبری ایران یکی است، نشان از آن ...
روایت مسؤول پاکسازی از عبور یک گردان از روی بدنش و گذر از مین های والمر
آرپی جی زن گردان گفتم بعد از انفجار باید تیربارچی عراقی ها را مورد هدف قرار بدهی، بعد از انفجار درگیری شروع شد، زمان زیادی نداشتیم. در همین لحظه یک آرپی جی از طرف عراقی ها به طرف ما شلیک شد و درست مقابل من منفجر شد، چند لحظه ای را بی هوش به روی زمین افتاده بودم، بعد از اینکه به هوش آمدم، خودم را به یک سنگر رساندم و از بچه ها سؤال کردم چه خبر؟ گفتند: همه سیم خاردارها پاره نشده . ...
خاطرات صادق منشور ماندگار؛ جانباز شهید آیت الله احسانبخش
طلبگی تشویق نمود و من هم با علاقه مندی آن را پذیرفتم . آن گاه پدرم مرا به مدرسه مهدویه رشت خدمت حضرت آیه الله حاج سید مهدی رودباری رحمه الله معرفی نمود و من در همان روز که روز چهارشنبه 14 جمادی الثانی 1324 شمسی بود،مشغول تحصیل مقدمات علوم دینی شدم . آشنایی با حضرت امام (ره ( وی درباره آشنایی با امام (ره) می نویسد: من شاید جزو نخستین شاگردان امام بودم که از ایشان اجازه دریافت نمودم و ...
پیکان دست سازی که دردسرسازشد
خودمان کار می کند. اما پرشین گلف به مذاق مسئولان راهور خوش نمی آید تا آقای فدوی با مشکل تازه و البته قانونی روبرو شود: وقتی برای تعویض پلاک به راهور استان رفتم. گفتند به این ماشین پلاک تعلق نمی گیرد. هرچه گفتم یک تولید ملی است قبول نکردند اما متقاعدم کردند که نمی شود هرکسی برای خودش یک ماشین بسازد و در شهر حرکت کند. اول دستور پرس ماشین را دادند. اما با کلی خواهش و تمنا قبول کردند که این کار انجام ...
گلوله باران نبل و الزهرا توسط ارتش آزاد+عکس
...: در حمله موشکی تروریستهای تکفیری ارتش آزاد به شهرهای شیعه نشین "نبل و الزهرا" واقع در شمال استان حلب سوریه یک کودک خردسال شهید و 4 نفر دیگر زخمی شده اند. بنابر این گزارش، در این حمله دست کم یازده موشک مینی کاتیوشا شلیک شده از سوی تروریستهای تکفیری فیلق الشام وابسته به ارتش آزاد به منازل ساکنین شهرک الزهراء اصابت کرد که تعدادی شهید و مجروح بر جای گذاشت. نبل و الزهرا از روزهای نخست ...
34 روز برای امام (ره) لباس سیاه پوشیدیم/ در خواب با امام، هدف و شخصیتش آشنا شدم
ترکیه و در جمهوری لائیک آنجا هیچ موسسه و یا حسینیه ای وجود ندارد ولی خوشا به حال شما که علاوه بر این همه مسجد و حسینیه کلاس نهج البلاغه توسط امام جمعه تان برگزار می شود به وجود اسلام واین آزادی که دارید افتخار کنید ما اینها را نداریم شما به نام اسلام هرکاری بکنید راه باز است و ما فقط یک نفر روحانی که از قلب به امام ارادت داشت داریم. الان مهمترین وظیفه شما دفاع از حرم حضرت زینب(س) به هر ...
خاطره هایی درباره امام (ره)
حضور داشته باشد. به دنبال فضای پیش آمده علیه اساتید دانشگاه، جمعی از اساتید جاافتاده و خوشنام تصمیم گرفتند که به نمایندگی از اساتید دانشگاه به نزد امام بروند و این شکایت را بکنند که الان فضای پاکسازی و تصفیه دانشگاه دارد آفاتی را به بار می آورد. دکتر عباس ضراب خویی، باستانی پاریزی و چند نفر دیگر بودند. این افراد خدمت حضرت امام که می رسند هرکدام هم یک اثر خودشان را به عنوان هدیه برای حضرت ...
مهندسی امام، ضمانت 25 ساله آمریکائی ها را باطل کرد/امام هرگز به مبارزه مسلحانه با رژیم پهلوی اعتقاد نداشت
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از یزدامروز ؛ مراسم بزرگداشت بیست و هفتمین سالگرد ارتحال بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) صبح امروز در مسجد روضه محمدیه با حضور پرشور مردم و مسئولان استان و با سخنرانی وزیر اطلاعات برگزار شد. حجت الاسلام سید محمود علوی یزد را استان دارالعباده و دارا لعلم خواند و خطاب به حضار مجلس گفت: من در حدود 40 سال قبل برای اولین بار به ...
نمی توان با ممنوع التصویری کسی را محدود کرد
یکی از نقاط ارزشمند زندگی امام است. حتی بعد شنیدم که امام شب ها بلند می شد و گریه می کرد اما در مرعی و منظر عمومی گریه نمی کردند. حتی وقتی به حرم بعد از این رفته بودند گفتند که یک نفر روضه حضرت علی اکبر را بخواند و با روضه حضرت علی اکبر گریه کردند که در مرعی نباشد. صبر امام یک صبر خیلی جالب است. قصه فوت حاج آقا مصطفی به گونه ای است که حوزه علمیه نجف به احترام امام چندین هفته تعطیل می شود. خیلی ...
انقلابی گری؛ تنها راه پیشرفت و تحقق اهداف نظام
...: شما ملاحظه کنید خدای متعال در قرآن پیغمبر اکرم را با صفات متعددی ستوده است که هر کدام از اینها یک فصل فراوانی از خصوصیات پیغمبر را بیان می کند. حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: ولی آن صفتی که به ما مسلمانها دستور داده شده است که هر روز درباره پیغمبر در نمازهایمان تکرار کنیم این است که اشهد ان محمد عبده و رسول، این نشان دهنده اهمیت عبودیت است عبد بودن آنچنان برجسته است که خدای متعال ...
تنهایی؛ از اختیار تا اجبار
به تنهایی بزرگ کرده است. او مادرش را که سال گذشته مرحوم شده است هنوز خانم صدا می زند و می گوید: ما شش بچه ریز و درشت بودیم که من فرزند آخر هستم. وقتی من متولد شدم پدرم فوت کرد و از آن زمان مادرم مسئولیت همه ما را به عهده گرفت تا اینکه ما بزرگ شدیم و خانم روز به روز خمیده تر و زمین گیرتر شد. خانم نجفی می افزاید: برادرها و خواهرهایم هر کدام ازدواج کردند و دنبال زندگی خودشان رفتند و من ...
وقتی امام(ره) گمشده اش را پیدا کرد/ عرفان و سیاست در گفت وگو با فرزند استاد عرفان امام خمینی
ملاقات صورت گرفت و چرا این ملاقات لازم بود. خود حضرت امام رحمة الله علیه فرمود: من در همان اوان جوانی گم شده ای داشتم که این، تعبیر خود او بود. بنده عموزاده ای در قم داشتم؛ به نام مرحوم محمد صادق شاه آبادی که هم دوره امام بود. امام فرمود: محمد صادق می دانست که من گم شده دارم و دنبال آن می گردم. روزی در مدرسه فیضیه، مرا صدا زد و فرمود: گم شده تو در آن حجره نشسته است. گفتم: کی؟ گفت: آیة الله شاه ...
حال و هوای حرم امام خمینی(ره) در آستانه مراسم سالگرد ارتحال
فاصله می گیرد: یک سال بود که نیامده بودیم زیارت و امسال دخترم باعث شد بیاییم و به من کمک کرد. سال پیش سکته مغزی کردم و حالم خوش نبود و الا هر 6 ماه یک بار می آییم و دو رکعت نماز برای امام می خوانیم. محمدآقا می گوید بچه مذهبی هستیم و مرید و مقلد امام. البته حالا مقلد مرجع دیگری هستیم؛ محمد 9ماه جنگ بوده و به قول خودش به تکلیف عمل کرده: آن روزها ما هم مانند همه مردم به خاطر امام به جبهه ...
برخی می گویند ولایت فقیه، ریش سفیدی شود
که امام به ما بگویند چه کاری انجام دهیم. امام فکری کردند و فرمودند که شما پیروز هستید و شما موفق می شوید و اینکه فرماندهان گفتند من استخاره بکنم، اول همه فکرهای خود را بکنید اگر به بن بست رسیدید بعد طلب خیر از خدا بکنید. ما که برگشتیم همه فرماندهان دور مرا گرفتند که امام چه گفتند؟ فردا شب حمله کنیم یا پس فردا شب؟ گفتم امام فرمودند شما موفقید. گفتند استخاره امام؟ گفتم که فرمودند شما اول فکرهایتان ...
خاطره دعایی از دیدار امام خمینی (ره) و شهید مطهری در عراق
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ حجت الاسلام سیدمحمود دعایی نقل می کند: دورانی که در عراق در محضر امام خمینی (ره) بودیم بسیار متفاوت بود. پس از توافقی که بین دو رژیم گذشته صورت گرفت، کار برای مخالفان حکومت بسیار سخت شد. وی ادامه می دهد: در یکی از مراسم که امام خمینی (ره) به کربلا آمده بودند اطراف حرم روحانی متفاوتی را دیدم، به او نزدیک شدم که مرحوم مطهری بود، ایشان تا مرا ...
نطق حماسی امام پس از آزادی از زندان که به چندین زبان دنیا ترجه شد
، آنها صدایشان از اینجا تا امریکا می رسد. هر جا دلار می گیرند صدایشان هم آنجا می رسد. مال این ملت را خرج می کنند در مطبوعات خارجیه؛ مطبوعاتی که در خارج هست بر ضد روحانیت، بر ضد اسلام، بر ضد ملیت، بر ضد همه چیز ما مقالات می نویسند. به من می رسید این مطالب. اینها خطا کردند مرا رها کردند؛ اشتباه کردند. به آنها هم گفتم آنجا؛ گفتم اگر می خواهید همان رویّه را داشته باشید بگذارید من اینجا باشم، صلاح است ...
جمشید هاشم پور:برای تیپ و سر تراشیده ام چند سال ممنوع الکار شدم
.... یک خاطره جالب یکی از روزهایی که مثل همیشه مشغول پیاده روی بودم، جوانی با صدای بلند گفت: آقای مشایخی! آقای مشایخی! من هم ایستادم و گفتم: بله، جانم عزیزم؟ گفت: می خواهم یک عکس با شما بگیرم. من هم قبول کردم. عکس را گرفت و رفت. چند روز بعد در مسیر پیاده روی ام دوباره همان جوان را دیدم. آمد جلو و گفت: من عکس شما را به پدرم نشان دادم و گفتم با آقای مشایخی عکس گرفته ام. او هم به ...
امام خمینی (ره) از زبان دکتر معالجش
شما می آمدند و از این جهت پزشک شناخته شده ای بودید. می توانیم بگوییم همین مسأله هم باعث شد دکتر عارفی، به عنوان پزشک معالج حضرت امام معرفی شود؟ نه الزاماً به این خاطر که شخصیت های مذهبی را درمان می کردم، پزشک معالج امام معرفی نشدم، بلکه زمانی که من وارد ایران شدم اولاً تعداد متخصصین قلب در ایران معدود بود، همچنین شاید بتوان گفت که کسی نبود این تعداد تخصص های متعدد را داشته باشد. بنابراین ...
خاطرات استاد نخجوانی از مراسم بزرگداشت امام خمینی(ره) در سال 94
...> سخنرانی آیت اله خامنه ای را با لذت گوش کردم و افکار متعالی او را پسندیم. 16 خرداد: در مشهد حرم امام رضا (ع) را زیارت کردیم. من هم مثل بقیه بسیار دعا و راز و نیاز کردم. بعدازظهر به توس رفتیم. در اینجا مزار شاعر بزرگ فارسی را زیارت کردیم. در طول سفر اطلاعاتم در خصوص ایران خیلی بیشتر شد و همچنین در اینجا جمع شدن مسلمان ها در کنار یکدیگر را دیدم و خوشحال شدم. خداوند به همه مسلمانان کمک کند. پروفسور دکتر فرمان خلیل اف مدیر شعبه ادبیات شناسی دانشکده هنر، زبان و ادبیات آکادمی علوم نخجوان ...