سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای تأثیر نظم امام خمینی(ره) بر پلیس فرانسه/نظر معمار کبیر انقلاب درباره حجاب
مطرح کنم، در هر حال در هنگامی که نشستن یک خانم چادری پشت فرمان به نظر عجیب می آمد، من این کار را کردم. در هنگامی که نشستن یک خانم چادری پشت فرمان به نظر عجیب می آمد، من این کار را کردم *اولین ملاقات شما با حضرت امام(ره) چه موقع روی داد؟ پس از شهادت آیت الله سعیدی دستگیر شدم، اما پس از مدتی از زندان فرار کردم و از راه سوریه به عراق رفتم. البته پس از فرار، مدتی در کشورهای ...
روایت متفاوت سرتیم حفاظت امام(ره) از شخصیت ایشان
دوستانشان تحویل گرفتیم، گفتم خواهش می کنم روی صندلی یک ده دقیقه برای این بچه ها بکنید که آرامش ایجاد کنیم . از صبح که بهشت زهرا بودید اضطراب زیادی وجود بچه ها را گرفته است. آقا همان زمان پذیرفتند. تشکر کردند و امید دادند که ما چه شرایطی راخواهیم داشت. بعد هم رفتیم اتاقی که آماده کردیم. ساعت حدود 11 شب آقایان منتظری و مطهری آمدند و مرا صدا کردند گفتند ما به این کادر مدرسه اعتماد نداریم. باید حضرت امام ...
خاطرات شهریار از وداع با امام/ صلابت رهبری را در چهره شان دیدم
پیش خودم گفتم این خیلی زشت است که آدم نماز امامش را که یک عمر ما را به قیام دعوت کرده است، نشسته بخواند! به هر زور و زحمتی بود، ایستاده نماز را خواندم. بعد از نماز از درد پا نفهمیدم چه شد. خبر جانشینی امام خمینی(ره) را نمی دانم چگونه دریافت کردم. امّا فهمیدم حضرت آیت الله خامنه ای رهبر شدند، باورم نمی شد. قلباً خوشحال شدم؛ امّا غم نبود امام در روح و رفتارم نمود عجیبی داشت. این غم کم مانده بود ...
15 خرداد آغازی بر پایان استبداد/ مروری بر ریشه های تاریخی قیام
خرداد 1342، بسیاری از مردم قم، به منزل ایشان رفتند و به اتفاق فرزندشان، حاج آقا مصطفی، ساعت شش بامداد، به سمت حرم مطهر حضرت معصومه(ع) حرکت کردند. پس از مدتی، صحن حرم مطهر حضرت معصومه (س) و خیابان های اطراف، لبریز از جمعیّت شد که شعارِ 'یا مرگ یا خمینی'را با هیجان شدیدی تکرار می کردند. در همان زمان، علما و مراجع وقت هم با صدور بیانیه هایی، خواستار آزادی فوری حضرت امام شدند. در حدود ساعت ده صبح، با ...
خاطرۀ حاج محمد نوروزی از اولین دیدارش با امام خمینی(ره)/ باید واعظ هایمان خوب باشد تا هیئتمان خوب شود
تاثیر گذاری در انقلاب داشتند، نزدیک انقلاب آقای حسین شمسایی بودند که شعرهای انقلاب می خواندند. اما آن اصلی هایی که همیشه بودند من آن هایی را که می شناسم می گویم. آقای انسانی، حاج علی آهی و پسرشان حسین آهی که مداح نبود شاعر بود. آقایون مبارکی ها و ... نزدیک انقلاب دیگر همه انقلابی شده بودند. وارث: مسلما رژیم سخت گیری هایی داشته است و در هیئت ها و مجالس نفوذ داشته است. از آن خاطره ای دارید ...
گفتگوی سیاسی - اجتماعی با حسین علیزاده (1)
به جامعه نداشت؛ موسیقی بی خطر و خنثایی بود که طیف خاصی از مردم از آن لذت می بردند. یا خیلی کوچه بازاری بود که همه مردم استفاده می کردند یا خیلی خاص بود و در پستوها اجرا می شد. بخش دیگر هم رادیو بود که هر دو گونه را شاملمی شد. من تصور می کنم هنرمند کسی است که اگر در مسیر زندگی پذیرش داشته باشد، می تواند رشد کند. من وقتی در سال 1319 وارد دانشگاه شدم با مسائل سیاسی و اجتماعی ارتباط نزدیک ...
روایت قیام 15 خرداد سال 42 از زبان یک شاهد عینی
(ع) با پای برهنه و لباس احرام پوشیده بودیم. از خدا کمک خواستیم و از فرزند موسی بن جعفر یاری طلبیدیم. هر کس می خواهد آن روز را ببیند که چه خبر و چه غوغایی بود باید رحلت امام را به یاد بیاورد. من رفتم در حوض منزل غسل شهادت کردم و خواستم از خانه بیرون بیایم، مرحوم پدرم گفت: این بچه ها و خانواده را به کی می سپاری. عرض کردم پدر جان به خدا می سپارم همان طور که امام حسین (ع) به خدا سپرد. ...
امام خمینی(ره) به روایت حجت الاسلام فلسفی
به گزارش سایر رسانه های دفاع پرس ، من از همان اوایل آشنایی با حضرت امام (ره)، ایمانی قوی و ثابت در او دیدم. به علاوه فهمیدم که او مردی فقیه و مجتهد و آگاه به دقایق احکام اسلام است. از این گذشته، او را دارای عزمی آهنین یافتم. من با بسیاری از علما و بزرگان سر و کار داشتم. بعضی از بزرگان که نمی خواهم نام ببرم، گاهی راجع به موضوعی تصمیم می گرفتند، ولی همین که یک نفر و یا چند نفر جمله ای برخلاف می ...
اوضاع و احوال هنرمندان پیشکسوت
از پنج سالگی وارد عرصه بازیگری شدم ، چون دختر میراحمد صفوی هستم. پدرم از بنیان گذاران سینمای ایران است ، اما امروز حضور یک نا بازیگر مسن ،به دلیل دستمزد کمتر به حضور من ارجحیت دارد . این بازیگر در پایان اشاره می کند : سال هاست توان حضور در تئاتر را ندارم ، چرا که زمان زیادی احتیاج دارد و دستمزد پایینی هم دارد ، البته واقعا دستمزد پایین در تئاتر مساله من نیست ، چرا که همیشه عاشق تئاتر بوده ام. اگر ...
نقش سازنده مردم شهرری در شکل گیری قیام 15 خرداد/ منبری که به زندان قزل قلعه ختم شد
و بی رحمی بود؛ من آن روز به توصیه پدرم و عده ای از دوستان، به خانه پدرم رفتم و از آنجا هم برای مدت 15 روز در خانه یکی از بستگانم، مخفی بودم تا این که ناچارا خودم را معرفی نمودم و بیشتر از دو ماه در زندان قزل قلعه زندانی شدم. (ص 145) تظاهرات مردم شهرری تنها محدود به منطقه نزدیک حرم شاه عبدالعظیم نمی شود و برخی نقاط دیگر این شهر با توجه به حضور روحانیون تاثیرگذار خاموش ننشستند. یکی از ...
پرونده خبری رضا ضراب:از هدیه سیاره مشتری به همسر وپول ایران در "حریم سلطان" تا مخالفت با آزادی با وثیقه ...
من وارد قرارداد شد و در نهایت نزدیک به 50میلیون تومان در همان سال ها کلاهبرداری کرد و تمام زحمات ما برای ساخت و مونتاژ محصولات بهداشتی مشترک بین ایران و ترکیه و صادرات آن به کشورهای منطقه بر باد رفت. او اسنادی از شرکتش را در ترکیه برای ما فرستاد که بعدتر متوجه شدیم همه آنها جعلی است و تنها صفحه اول سایت به دلیل کلاهبرداری ایجادشده و اصلا چنین شرکتی در ترکیه وجود خارجی ندارد. کلاهبرداری ...
خاطراتی ناب و شنیدنی از زبان محافظ حلقه اصلی پیرجماران
حساسیت امام باشد بسیار است، شاید معروف ترین آن ماجرای قرص خوردن ایشان باشد بقیه آب لیوان را دور نمی ریختند ، بلکه کاغذی روی آن می گذاشتند تا در نوبت بعدی مصرف قرص از همان استفاده کنند. نظم و انضباط فوق العاده در طول 24 ساعت یکی از ویژگی های بسیار ممتاز زندگی حضرت امام(ره) که بارها و بارها از زبان دوستان و نزدیکان و حتی دشمنان ایشان بیان شده ، مساله نظم و انضباط و برنامه ریزی ...
سودای زندگی من روح الله موسوی الخمینی است
، هدفش و شخصیتش آشنا شدم وی افزود: من 5 سال بعد از فوت امام ایشان حقیقتا ایشان را در خوابی که دیدم شناختم و در خواب با او و هدفش و شخصیتش آشنا شدم و از آن روز به بعد عشق امام در دل و جان من از بین نرفته و رفته رفته هم تقویت می شود. بلگین یالچین افزود: بعد از خواب شبانه من، صبح که شد همسرم رفت بیرون و خبر فوت امام (ره) را برای من آورد خوش بحالتان شما به بهشت زهرا پناه بردید و به ...
گفت و گو با خداداد عزیزی؛ از پیشنهاد بازی در فیلم های رزمی تا رفاقت با هاشمی نسب
. دیر به دیر گونی ها ریش ریش می شد و دوباره دور هم جمع می شدیم و دروازه ها را گونی پیچ می کردیم. حتی تا زمانی که به ابومسلم رفتم هم در همان محله ماندیم. تا سال 70 که من به سربازی رفتم و برگشتم و بعد هم در فتح بازی می کردم کوی رضاییه محله ما بود. کوی رضاییه جزو محله های جنوب شهر مشهد است اما خوبی اش این بود که تا حرم راهی نبود. دلت که تنگ می شد 10 دقیقه بعد رو به روی حرم آقا امام رضا (ع) بودی. ...
مصاحبه خواندنی با ستاره جوان تیم ملی / جهانبخش از زندگی در هلند می گوید
از دست پدر که برای خریدن این دوچرخه زحمت کشیده و عرق ریخته است اما جهانبخش در ادامه خاطره اش می گوید: دوچرخه ام خراب شد و خودم هم زخمی شدم اما کتک خوردنی در کار نبود. هر وقت دوچرخه ام خراب می شد، پدرم خودش آن را درستی می کرد و مشکلی نبود اما خودم ناراحت شدم و حسرت خوردم، ناراحت از اینکه دوچرخه ای که تازه دو روز بود خریده بودم خراب شد. عشق تک چرخ زدن بودم ویراژ دادن، بدون دست ...
علم الهدی: عده ای می خواهند امام(ره) را در هاله ای تاریخی و اساطیری قرار دهند/ اسلام متحجر، اسلام بی ...
به گزارش Alamolhoda.com، آیت الله علم الهدی ظهر امروز در خطبه دوم نماز جمعه این هفته، 14 خردادماه در حرم امام رضا(علیه السلام)، با اشاره به سالروز رحلت بنیان گذار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره)، اظهار کرد: سالروز رحلت جان گداز امام عزیز قهرمان آفرین امت، این خاطره جان گداز داغدار را به محضر مقدس شما برادران و خواهران، تسلیت عرض می کنم. عده ای سعی می کنند امام در شخصیتی تاریخی محدود ...
مسئله مبارزه با آمریکا درقلب اندیشه امام است
همه امور زندگی حرف دارد. شما اگر این کار را بکنید یک تمدن و یک نظم دیگری درست می شود. یک قدرت بین المللی بزرگی شکل می گیرد ما چطور می توانیم با آن قدرت تعامل کنیم! ابعاد توطئه جدایی دین از سیاست بنابراین بخشی از دشمنی آمریکایی ها با ما در جدایی دین از سیاست بود. حالا در شکل های مختلف اینها این مساله را از زمان حضرت امام تا الان دنبال می کنند . اول می گفتند امام همان قم باشد و ...
ناگفته های حاج محسن لبانی
فرش بیاورم ، امام قبول نکردند و گفتند مگر همه ی مردم فرش دارند که من فرش داشته باشم. - یک بار هم در دوره مبارزات همراه با شهید نواب صفوی دستگیر شدم. من از همرزمان شهید نواب صفوی بودم. - فردای شهادت شهید اندرزگو ریختند خانه ما. شهید اندرزگو در کوچه سقاباشی شهید شد و خانه ما یکی دو کوچه پایین تر از کوچه سقاباشی بود. سحر ماه مبارک رمضان بود که ریختند خانه، دنبال اسلحه می گشتند. در این ...
رویای صادق یک رزمنده در 14 خرداد و عشق دیدار امام (ره)
دسته های عزاداری ، بیرون می آمدند و بر سر و سینه می زدند و نوحه سرایی می کردند. صدای شیون و عزاداری آنها در خواب، هنوز یادم هست. برایم عجیب بود که نه ایام محرم است و نه شهادت یکی از ائمه . پس چرا عزاداری می کنند؟ در همان لحظات بود که بچه ها پس از گشتن زیاد، از پنجره اتاق بهداری به داخل آمده بودند و دیدم که مرا صدا می کنند و یکی از دوستانم با حالتی سرشار از اندوه گفت: کجایی بیا که بی امام شدیم ...
آفتاب در سوگ آفتاب
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از آذربایجان شرقی، همزمان با فرارسیدن سالروز عروج ملکوتی پیرجماران، سید روح الله موسوی خمینی، معمار کبیر انقلاب اسلامی بر آن شدم گزارش میدانی از مردم در این روز پر از اندوه داشته باشم. برای تهیه گزارش در خیابان های تبریز مشغول مشاهده مراسم های ویژه حضرت امام خمینی(ره) بودم، انگار عاشورای دیگر بود در این فکر بودم چرا نتوانستم این مرد بزرگ را ...
پیدا شدن بقایای جسد فاطمه در آبنمای پارک/ خودکشی خواننده معروف/ شلیک به مدیر کل سازمان جنگل ها
به گزارش خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری میزان، 4 خرداد 95 دختر بچه ای 5 ساله در آبنمای بوستانی در منطقه 15 تهران می افتد و در نهایت با کمک نیروهای آتش نشانی جسد بی جان این دختر که دچار قطع عضو شده بود، از داخل آبنما خارج شد. در این حادثه مقصران زیادی معرفی شدند و در این هفته مقدمات بازسازی صحنه مرگ این دختر در دستور کار قرار گرفت. قاضی مدیر روستا بازپرس شعبه شش دادسرای امور جنائی از احضار ...
روایت مسؤول پاکسازی از عبور یک گردان از روی بدنش و گذر از مین های والمر
راهی مقر اصلی شدیم. به مقر که رسیدیم نیروهای بسیجی قبل از ما در آنجا بودند، خود را از نیروهای قرارگاه رمضان معرفی کرده و مأموریت مان را مین گذاری منطقه عنوان کردیم. بعد از تحویل گرفتن منطقه، کار اصلی ما که شناسایی بود شروع شد، همه جا را با دوربین زیر نظر داشتیم، شب دوم حضورمان، گروه 6 نفره ما به همراه 4 نفر از برادران اطلاعات، شبانه به سمت دشمن حرکت کرد. دشمن در 100 ...
نمی توان با ممنوع التصویری کسی را محدود کرد
56 به این نکته می رسند که در ایران امکان هیچ فعالیت سیاسی برای او نیست. لذا تصمیم می گیرند که زن و بچه خود را به نجف ببرند. یکم آبان 56 که سالروز به رحمت خدا رفتن مرحوم حاج آقا مصطفی است، یادم است یک روز صبح بیدار شدم خدمتکار امام داشتند من گفتم مادرم کجاست؟ گفت که چیزی نگو عمویت به رحمت خدا رفته است. با اینکه بقیه حوادث نجف زیاد یاد من نیست این حادثه چون برای من شوک آور بود یادم آمد. ...
تنهایی؛ از اختیار تا اجبار
به تنهایی بزرگ کرده است. او مادرش را که سال گذشته مرحوم شده است هنوز خانم صدا می زند و می گوید: ما شش بچه ریز و درشت بودیم که من فرزند آخر هستم. وقتی من متولد شدم پدرم فوت کرد و از آن زمان مادرم مسئولیت همه ما را به عهده گرفت تا اینکه ما بزرگ شدیم و خانم روز به روز خمیده تر و زمین گیرتر شد. خانم نجفی می افزاید: برادرها و خواهرهایم هر کدام ازدواج کردند و دنبال زندگی خودشان رفتند و من ...
وقتی امام(ره) گمشده اش را پیدا کرد/ عرفان و سیاست در گفت وگو با فرزند استاد عرفان امام خمینی
ملاقات صورت گرفت و چرا این ملاقات لازم بود. خود حضرت امام رحمة الله علیه فرمود: من در همان اوان جوانی گم شده ای داشتم که این، تعبیر خود او بود. بنده عموزاده ای در قم داشتم؛ به نام مرحوم محمد صادق شاه آبادی که هم دوره امام بود. امام فرمود: محمد صادق می دانست که من گم شده دارم و دنبال آن می گردم. روزی در مدرسه فیضیه، مرا صدا زد و فرمود: گم شده تو در آن حجره نشسته است. گفتم: کی؟ گفت: آیة الله شاه ...
جمشید هاشم پور:برای تیپ و سر تراشیده ام چند سال ممنوع الکار شدم
.... یک خاطره جالب یکی از روزهایی که مثل همیشه مشغول پیاده روی بودم، جوانی با صدای بلند گفت: آقای مشایخی! آقای مشایخی! من هم ایستادم و گفتم: بله، جانم عزیزم؟ گفت: می خواهم یک عکس با شما بگیرم. من هم قبول کردم. عکس را گرفت و رفت. چند روز بعد در مسیر پیاده روی ام دوباره همان جوان را دیدم. آمد جلو و گفت: من عکس شما را به پدرم نشان دادم و گفتم با آقای مشایخی عکس گرفته ام. او هم به ...
آنچه سیدحسن خمینی در برنامه زنده ی صداوسیما گفت
. همه بنشینند؛ اما جای بقیه را تنگ نکنند. ایشان در سال 56 به این نکته می رسند که در ایران امکان هیچ فعالیت سیاسی برای او نیست. لذا تصمیم می گیرند که زن و بچه خود را به نجف ببرند. یکم آبان 56 که سالروز به رحمت خدا رفتن مرحوم حاج آقا مصطفی است، یادم است یک روز صبح بیدار شدم خدمتکار امام داشتند من گفتم مادرم کجاست؟ گفت که چیزی نگو عمویت به رحمت خدا رفته است. با اینکه بقیه حوادث نجف زیاد یاد من ...
ایران در جام فجر قدرت میزبانی اش را نشان داد
که می خواهم را ننویسند. وی در مورد اینکه ایران وزنه برداران خوبی در دسته سنگین وزن دارد، گفت: به وزیر ورزش ایران هم گفتم که کشور شما همانند یک معجزه گر یک ورزشکاری را پیدا می کند و در سنگین وزن به دنیا معرفی می کند تا همه را سورپرایز کند. آیان در مورد تفاوت این فدراسیون با دوره زمان رضازاده را در چه چیزی می بینید، گفت: فدراسیون قبلی هم عملکردش خوب بود. رضازاده را می شناسم و ...
دادگاه مرد شکاکی که همسرش را کشته - وقتی فرزندان می بخشند و والدین نمی بخشند
بود که به همسرم شک داشتم و می دانستم او با کسی رابطه دارد و دیگر من را دوست ندارد. موضوع خیلی برایم مهم بود. به او گفتم تو حق نداشتی این کار را بکنی و آبروی من را ببری. همسرم می گفت با کسی رابطه ندارد اما کارهایی می کرد که شک من نسبت به او بیشتر می شد، بعد هم گفت اگر به من شک داری مرا طلاق بده تا همه چیز تمام شود اما من سه بچه داشتم و نمی خواستم این کار را بکنم؛ ضمن اینکه همسرم را دوست ...
علی، پرنده وار پروازکرد...
در ادامه اش گفتم علی از این که اسیرشوی و عراقی ها شکنجه ات کنندمی ترسم. او از این حرفم ناراحت شد و گفت: مادر مواظب باش ایمانت ضعیف نشود. اسارت و شهادت هر دو اجرو پاداش خداوند است." هرچه خدا بخواهد همان می شود". من دلم می خواهدخدا مرا بخرد و شهید شوم. اگرهم شهید شوم راضی ام به رضای او.... مادر درباره چگونگی مطلع شدن از شهادت فرزندش می گوید : با مادرم برای خرید بیرون رفته بودیم. مادرم رفت ...