سایر منابع:
سایر خبرها
فراستی: جلال آل احمد نویسنده عقب افتاده است
.... سینما برایم جدی است. مردم برایم جدی ترند. - من از هفت جیرانی منفور این دوستان بودم... تاریخ را نگاه کن و مجله ها را ورق بزن. در هفت جیرانی راجع به فیلم جرم کیمیایی لغتی را گفتم که همه اینها مرا خلع لباس کردند. هنوز هم فکر می کنم آن لغت درست بود. اولین بارم نیست. در هفت جیرانی از فیلم هایی دفاع نکردم و به فیلم هایی حمله کردم که همه دنیا از آن دفاع کرده بودند. جدایی نادر از سیمین یکی ...
دل های گرفتار بر شاخسار طوبای محبت
به گزارش فرهنگ نیوز ، در نمایشگاه وقتی عنوان طوبای محبت را دیدم، بی اختیار و با شوق به سمت کتاب رفتم، هنوز درست جلد کتاب را ندیده بودم که غرفه دار آمد رو به رویم ایستاد و گفت: کتاب بسیار مناسبی است، صحبت های خود حاج آقا است، امتیاز این کتاب آن است که مطالب در عین این که از مطالب عمیق عرفانی و اخلاقی است با استفاده از تمثیلات از بیانی بسیار ساده، جذاب و شیوا برخوردار است و اصطلاحات و الفاظ پیچیده ...
دانشجویی که با "ماشین برقی" به جنگ بیکاری رفت
.... برادرش مسافرکشی می کند تا به همراه مهرداد با هم خرج زندگی را درآورند. مهرداد می گوید: پیش از اجاره ماشین به بچه ها کارگر ساختمان بودم. به خاطر کاهش ساخت و سازها، کم کم بیکار شدم. به پیشنهاد عمه ام به سراغ اجاره ماشین رفتم. از او می پرسم عمه شما در این کار است ؟ می گوید: بله ، چند سال پیش او پسر خود را به پارک می برد و در آنجا پسر عمه ام بچه ای را که با ماشین برقی بازی می ...
یک داستان جنگی، نذر آزادی خرمشهر
روز عصر... لب همین کارون... کوزه پر و...صبر نکرد بقیه حرفم را بشنود، دست هایش را برد طرف آسمان و با ناله گفت: - خدایا شکرت... حالام که پیداش کردم... گریه کرد. گفتم: - چی شده؟! با گریه جواب داد: - قربون کارهای خدا... این همه وقت دنبالت گشتم اون وقت حالا باید پیدات کنم... شیطنت کردم و شرم آلود پرسیدم: - چکارم داشتی؟!هنوز جوابم را نداده بود. بچه های مدافع شهر ...
رضا کیانیان: پدرم در مشهد کله پز بود
ولی من به صورت مشخص رفتم دنبالش و صبح تا شب در مساجد بودم و مرید این و آن شدم تا ببینم این رازها چه هستند. یک دوره ای هم به همین دلیل درس طلبگی خواندم. *من پیش مرحوم سید حسن ابطحی درس می خواندم. یک روز گفت که فردا روز عمامه گذاری توست؛ وقتی شنیدم که فردا روز عمامه گذاری ام است وحشت کردم و تا صبح نخوابیدم. دعا خواندم. نماز شب خواندم. هر چه دعا بلد بودم خواندم تا از این تردید نجات پیداکنم ...
موضع گیری تند مدیری به برخی شایعات
.... وی افزود: اکنون دلم برای مادرم تنگ شده. مادرم بسیار مذهبی بود، به گونه ای که از بچگی صدای اذانش در گوشم باقی مانده است. عمرانی بیان کرد: در حال حاضر دو دختر و سه نوه دارم که برایم بسیار عزیز هستند. خودم هم متولد 14 تیر سال 1339 هستم. مدیری در سوال دیگر از علی عمرانی پرسید: چه چیزی دلت را به درد آورده؟ او گفت: بی نظمی عصبانیم می کند و اخیرا هم وقتی وضعیت مردم ...
روایت حماسه های شهید مصطفی چمران از کالیفرنیا تا سوسنگرد
نگاشته او را که بعد از ورود به ایران نوشته است بسیار زیباست. او به مادر بزرگوارمان این گونه خطاب می کند: “چندین سال پیش که من از ایران رفتم تو در گوش من گفتی: هیچ چیز از تو نمی خواهم جز اینکه خدا را فراموش نکنی و به تو قول می دهم که در این مدت طولانی خدا را حتی برای لحظه ای فراموش نکردم”. دومین نامه شهید چمران در اسفندماه سال 57 دومین نامه دکتر چمران که در روزهای نخستین اسفند ...
نگران بازگشتن احمدی نژاد و تفکر او نیستم/سال 76 به ناطق نوری رای دادم/ روحانی رقیب جدی ندارد
آن روز آن ها مثل این روزها نبود که می گویند کاری به رأی مردم نداریم. آن موقع محافظه کاری آن ها در مسائل شرعی و حفظ ظواهر شرعی بود. در حزب جمهوری هم دو سه جریان داشتیم. عده ای رادیکال، عده ای محافظه کار و بازاری و عده ای هم مستقل بودند. من در تعاریف سیاسی آن روزها، جزو مستقل ها بودم که فکر می کردم باید همه را تحت پوشش اعتدال قرار دهیم. بعد از اینکه از مجلس به دولت آمدیم، بعضی از همان کسانی که در ...
خیانت در زنان متاهل به شدت رو به افزایش است/به خاطر افشای تجاوز در کمپ شفق، تهدید شدم
همه بهتر است. کمی از شورای شهر بگویید؟ می گویند فاطمه دانشور در مبحث رسیدگی به معضل آسیب های اجتماعی در شورا دست تنهاست؛ این موضوع صحت دارد؟ بله واقعا همین طور است. همان طور که گفتم فهم موضوع آسیب ها یکی از معضلات مهم است و دیگری هم اراده برای حل موضوع است. اراده یعنی اینکه تو واقعا کفش آهنی بپوشی و به مقابله با بحران بروی و من این اراده را خیلی نمی بینم، نبود این اراده در اعضا ...
پس از سه ساعت مردن دوباره زنده شدم
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : به خودم آمدم متوجه شدم دستم تکان می خورد و فریاد اطرافیان را شنیدم زنده شد. به گزارش پارس نیوز، دختر شاد و سرحالی بودم و دقیقاً به خاطر دارم که شانزده سال و دو روز سن داشتم که این خاطره در زندگیم ثبت شد، زیرا دو روز قبل توسط مادرم که عاشق جشن تولد گرفتن برای بچه ها بود یک میهمانی درست و حسابی به مناسبت تولد من برپا شده بود که باعث شد دو تا از ...
ماجرای مادر کارتن خواب
آنها هدیه می دهند و می روند، همین. اسم گروهشان را گذاشته اند پایان کارتن خوابی . فرزانه آمدن آنها را کار خدا می داند؛ آنها را که دیدم آرام شدم. گفتم تو را به خدا مرا از این وضعیت نجات دهید. گفتند: به حرفی که می زنی اطمینان داری؟! گفتم: بله! به خدا می خواهم ترک کنم . حرف هایشان آرام ام می کرد. یکی از آنها گفت: اطمینان دارم تا به حال چندین و چندبار از کمپ فرار کرده ای! من هم مانند تو بودم. کافی است ...
فرمانده هان برتر ارتش و سپاه از دیدگاه شهید هادی
جاده . افسر عراقی را اسیر گرفتم و برگشتم . بین راه با خودم فکر می کردم . گفتم این هم هدیه ما برای امام زمان ( عج ) ولی بعد از حرف خودم پشیمان شدم . گفتم : ما کجا و هدیه برای امام زمان ( عج )؟ همان روز بچه ها دور هم جمع شدیم. از هر موضوعی صحبتی به میان آمد تا اینکه یکی از ابراهیم پرسید: بهترین فرمانده هان در جبهه را چه کسانی می دانی و چرا؟! ابراهیم کمی فکر کرد و ...
پایان بازی با احساسات یک جوان!/دوباره پای تلگرام درمیان است!
سایت مردم استان( ک و ب) - مرد جوان 27 ساله صبح یک روز کاری به واحد مشاوره کلانتری مراجعه کرد. این جوان عنوان می کرد که در سن 25 سالگی در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران قبول شدم و برای ادامه تحصیل به این شهر بزرگ رفتم. وی ادامه داد؛ حدود 8 ماه از رفتنم به دانشگاه می گذشت که با ورود به یک گروه مجازی با دختری آشنا شدم.دلارام نام دختری بود که در فضای مجازی با او آشنا شده بودم.دلارام دختر ...
مبارزه کمدین زن ایرانی علیه اسلام هراسی
سوق داد". او درباره تلاش هایش به منظور مقابله با اسلام هراسی در امریکا می گوید:"پس از حادثه یازدهم سپتامبر دقیقا می توانستید احساس کنید که فضا ضد مسلمانان شده است. وقتی مسلمانی در خیابان دیده می شود مردم با یکدیگر پچ پچ می کردند و در مورد آنان صحبت می کردند. من با خود گفتم که باید به مبارزه با این اسلام هراسی برخیزم. البته من با پدر و مادرم در طول بحران گروگانگیری سفارت امریکا در تهران ...
سردار "ابوالفتحی"شهید "مظلوم" نیروی انتظامی
...، دیر شد. بین الحرمین که می رس، خواسته حاجی را می گوید. حاج خانم وقتی برمی گردد، اصرار می کند که خواسته ات چه بود. فرمانده یک چیز بیشتر نخواسته. دلش برای دوستان شهیدش تنگ شده است. سه روز بود که حاجی به پاکدشت رفته بود. آن زمان مثل حالا تلفن و موبایل نداشتیم. مجبور شدم همراه بچه ها سوار پیکان مان شویم و برای دیدن حاجی به پاکدشت برویم. من خیلی نگرانش شده بودم. تحمل سه روز دوری و ندیدنش را نداشتم ...
ماجرای نارنج های زینبیه و روضه خوانی در حرم حضرت زینب(س)ط
من این را همیشه می گفتم. به ما در آموزش ها گفتند که حتی اگر برادرت مجروح شد نباید بالای سر او بروی. حرفشان که تمام شد من بلند بلند گفتم: اما اگر محمد مجروح شد، من می روم. وقتی من این حرف را می زدم همه می خندیدند. اما بعدا این اتفاق واقعاً افتاد. چند عراقی، پاکستانی و 5 نفر از رفقای ایرانی در آن انفجار شهید شدند/فقط من بودم که از آن جمع زنده ماندم وقتی محمد مجروح شد و من دویدم ...
مصاحبه خواندنی آیت الله خامنه ای درباره شخصیت دکتر شریعتی
شریعتی ناگهان گفت: اوه، اوه، این از همه بدتر است. توجه می کنید؟ گفت این از همه بدتر است. از همه خطرناکتر است، این از همه استعماری تر است و رسیدیم به نظر چهارم که آن اصلاح روحانیت موجود بود گفت بله این نظر خوبی است. شریعتی برخلاف آنچه گفته می شود درباره او و هنوز هم عده ای خیال می کنند، نه فقط ضد روحانی نبود بلکه عمیقا مومن و معتقد به رسالت روحانیت بود، او می گفت که روحانیت یک ضرورت است ...
روزهای درخشان تری در انتظار بچه های تبریز است
این رو به برادران ارک گفتم که هر چه سریع تر وارد فاز تولید نجس شویم که بعدها هم به لطف خدا دیدیم که در بحث تولید نجس تصمیم درستی را گرفته ایم. بعد از نجس هم با مطالعه فیلمنامه سویوق و با توجه به رخدادهای شیرینی که با نجس برایمان به وقوع پیوست، تصمیم به ساخت سویوق گرفتیم. *آیا غیر از علاقه به سینما، نفع مالی را هم مدنظر داشتید؟ سینما هنری است که هزینه های زیادی می طلبد و حتی در ...
دو قرن سکوت هشت هزار تومان!
دو قرن سکوت عبدالحسین زرین کوب و دیوان شاعران معروف. کتاب های هدایت هر کدام 5 هزار تومان. دو قرن سکوت هشت هزار تومان. خودشان حتی یک جلد کتاب هم در زندگی شان نخوانده اند. محمد چشم می گرداند میان کتاب ها: من اهل کتاب نیستم. هیچکدام از این کتاب ها را نخوانده ام. دوستی برایمان می آورد. این کار برایم کاسبی است همین. به دوستش اشاره می کند: این بنده خدا که تو کار ساخت و ساز بود. من هم که آرایشگر بودم ...
قلی خانی: مدیون مریم مقدس هستم
جذابیت و عطش چشم پوشی کرده باشید که تصمیم گرفتید مادر شوید؟ البته من از این زاویه به موضوع نگاه می کنم که مادر شدن آموخته های مرا افزایش داده و به بازیگری ام کمک کرده و حسم را پخته تر کرده است. تا قبل از این نقش مادر را بر اساس آنچه در اطرافم دیده بودم بازی می کردم اما الان خیلی بهتر از قبل می توانم به نقشم نزدیک شوم و آن را باورپذیرتر بازی کنم. وقتی مادر می شوی همه حس های دنیا را بهتر درک ...
این روزها خبرنگاران را بیشتر درک می کنم
کار کردن با او مطمئن است. از میان رسانه های تئاتر، سینما و تلویزیون بازی در کدام را ترجیح می دهید؟ از آنجا که پنج، شش سال درگیر کار تصویر بودم ، دوست دارم خودم را دوباره در تئاتر محک بزنم ؛ چرا که بازی روی صحنه جسارت می خواهد و تماشاچی هیچ اشتباهی را از بازیگر نمی پذیرد. در کل هر بازیگری دوست دارد تمام عرصه ها را تجربه کند و هر کدام از آنها جذابیت خودشان را دارند. ...
ماجرای ازدواج شیلا خداداد با همسر دکترش / عکس
....گویا قسمت این بودکه فرزین بینی من را عمل کندوما از طریق این جراحی،باهم آشنا شویم وازدواج کنیم. دکترسرکارات:بعداز اینکه بینی اش را عمل کردم ودیدم خیلی خوب شده؛گفتم خودم با ایشان ازدواج کنم!(می خندد)به هرحال ایشان به واسطه همین جراحی به مطب من رفت و آمد داشتند.طی همین رفت و آمدها متوجه شدیم که اشتراکاتی داریم،به همین دلیل معاشرت هایمان را بیشتر کردیم تا بیشتر آشنا شویم.بعد از مدت ...
من طرفدار انقلاب اسلامی هستم/ آیت الله خامنه ای، نقدم بر فیلم محمد (ص) مجیدی را جدی دانستند
این جریان شده اید. قضیه از چه قرار است؟ آیا شما عوض شده اید یا آنها عوض شده اند؟ البته من از هفت جیرانی منفور این دوستان بودم. ولی اینقدر پررنگ نبود. این قدر پررنگ نبود ولی منفور بودم. تاریخ را نگاه کن و مجله ها را ورق بزن. در هفت جیرانی راجع به فیلم جرم کیمیایی لغتی را گفتم که همه اینها مرا خلع لباس کردند. هنوز هم فکر می کنم آن لغت درست بود. اولین بارم نیست. در هفت ...
متن سخنان دکتر روحانی در ضیافت افطار با اصحاب رسانه
مناسب است. گفتند انتظارات در اقتصاد، من می خواهم بگویم بالاترین مساله امید و اعتماد است. این دو چیز اگر نباشد و لطمه ببیند و از بین برود، آسیب می بینیم.چند هفته پیش خدمت مقام معظم رهبری بودم، بحثی بین سیاستهای اقتصادی دولت بود و من هر دو نظر را مطرح کردم و نظر خودم را هم گفتم. بیشتر می خواستم به یک مناسبتی از نظرات ایشان استفاده کنم و ایشان گفتند حتما این کار را بکنید. برای اینکه یکی از ...
اولین عکس مخابره از رحلت امام چند هزار دلار فروخته شد؟
هنرهای زیبا دانشگاه تهران امتحان داشتم. در پارکی که ضلع جنوب غربی دانشگاه و دور میدان انقلاب بود نشسته بودم تا کمی درس بخوانم. رفت و آمد زیاد هلی کوپترها اجازه درس خواندن به من نداد و مرا کنجکاو کرد که چه اتفاقی افتاده است؟! به سمت دانشکده راه افتادم که متوجه شدم مردم حس و حال همیشگی را ندارند. نزدیک تر شدم دیدم همه دارند گریه می کنند. یکی به درخت تکیه داده، یکی به دیوار؛ جمعی از دانشجوها روی زمین ...
رهبر انقلاب درباره شخصیت شریعتی چه گفتند؟
که یک مشت قاتل و تروریست بنام فرقان ها خودشان را دنباله رو خط شریعتی می دانستند. آیا شریعتی براستی کسی بود که طرفدار ترور شخصیتی مثل شهید مطهری باشد؟ او که خودش را همواره علاقه مند به مرحوم مطهری و بلکه مرید او معرفی می کرد. من خودم از او این مطلب را شنیده ام. در یک سطح دیگر، کسانی که امروز در جنبه های سیاسی و در مقابل یک قشری یا جریانی قرار گرفته اند، خودشان را به شریعتی ...
مهمان خاص برنامه ماه عسل: شخصی که چند بار مرگ را تجربه کرده است! عکس
...: بیشتر ما از مرگ می ترسیم، تو از این تجربه چه حسی داشتی؟ آرش گفت: از اینکه بار دوم و سوم برگشتم، ناراحت شدم. دفعه اول به خاطر وسیله ای که گردن من را صاف نگه دارد دچار مشکلات ریوی شدم و با حضور دکتر که نتوانست تشخیص درست دهد، من به خفگی دچار شدم و از این دنیا رفتم. خودم را در یک دالان با یک نوری که از من دور بود دیدم و کم کم همه جا روشن شد و لذتی را درک کردم که تاکنون تجربه نکرده بودم ...
سارق کابل های برق به 155 سال زندان محکوم شد!
مقاومت کرد. همین شد که با هم درگیر شدیم و با آجرضربه ای به سرش زدم و او را کشتم. وی درخصوص دومین جنایت که زمستان سال94 در غرب پایتخت انجام داده است، گفت: آن روز به پارکی در منطقه جنت آباد رفتم و دختر و پسری را در آلاچیق پارک دیدم. پسرجوان گفت چرا چپ نگاه می کنی، من هم به او تذکر دادم که همین باعث درگیری ما شد. آنقدر عصبی بودم که با چاقو ضربه ای به او زدم و فرار کردم. وی ادامه داد: در ...
شهاب مرادی: جوانان ما عشق ورزی بلد نیستند
دیدید؟ بله کامل دیدم. دوست داشتید؟ کارهایی مثل شهرزاد را از این حیث که خیلی خوش ساخت است و بازی ها عالی است، همه می پسندند. بازی آقای نصیریان فوق العاده بود. یک ماه قبل از شروع این سریال با ایشان سفری به شیراز داشتیم و تقریبا یک روز را از صبح تا شب با هم بودیم. خیلی مرد نجیب، دوست داشتنی و محترمی هستند و من خیلی دوست داشتم در این سال ها یک یازی به یادماندنی داشته باشند. خودم ...
تجربه مرگ و حیات پس از مرگ در دوازدهمین قسمت "ماه عسل"
...> آرش اظهار داشت: در یک روز سرد برفی در زمستان 70 مثل همه روزها که ورزش می کردم بر اثر یک حادثه ساده زمین خوردم و از ناحیه گردن دچار ضایعه نخاعی شدم. 25 سال است که معلولم. به یاد آوردن آن لحظه ها خیلی راحت و قابل وصف نیست چون در یک لحظه به جز صورتم هیچ چیزی را حس نمی کردم. احسان علیخانی بیان کرد: تجربه متفاوت تو تجربه مردن است و چندین بار کاملا مُردی، این تجربه چگونه بود؟ آرش پاسخ داد: تجربه خیلی ...