سایر منابع:
سایر خبرها
موضع عضو تیم مذاکره کننده هسته ای در مورد عباس کیارستمی؛ همه غافلگیر شدیم. سینما غافلگیر شد!
...... شیرین بود. اولی را خوردم. دومی راخوردم. سومی را خوردم. یک وقت دیدم هوا داره روشن میشه. آفتاب زده بالای کوه رفیق. چه آفتابی! چه منظره ای! چه سبزه زاری! یک وقت دیدم صدای بچه ها میاد. بچه ها مدرسه بودن. آمدن دیدن من توت میخورم٬ گفتن آقا درخت رو تکون بده. ما هم درخت رو تکون دادیم. اینا خوردن. اینا خوردن من کیف میکردم. خوردم بله. یه خورده ام ما جمع کردیم. آمدیم تو خونه. خانوم ما هنوز از خواب ...
دلایلی که متوسلیان را راهی لبنان کرد چه بود؟
.... چون همه شان در ریشه درویش و هم مسلک بودند) شما هم شما اجازه دهید از مریوان و دزلی عبور کنیم تا برویم بیاره . آمدم به احمد گفتم می خواهم با تو معامله ای بکنم. گفت: بگو. گفتم: من بچه های قادریه را که حدود 20 نفر هستند می خواهم پیاده ببرم بیاره ، تو اجازه خروج از اینجا را به ما بده برویم داخل خاک عراق و برمی گردیم. احمد گفت: نه! تو را می گیرند، گفتم: نگران من نباش. پرسید: می خواهی چه کنی ...
زنده ای زنده چون نام عباس...
بین گلها تو را چید مثل یک ساقه ی ترد ریواس ناگهان چون نگین رفتی از دست گم شدی مثل یک تکه الماس چشم بستی ولی دوربینت زوم شد بر درختان گیلاس خنده ات ثبت شد پشت عینک مثل مفهوم در پشت احساس حک شدی در دل دوستان چون خانه ی دوست را داشتی پاس ای کیارستمی تا قیامت زنده ای زنده چون نام عباس... 94/4/15 تهران. ...
گزارشی تکان دهنده از اعتیاد یک دختر 14 ساله
دلش که نشستم تازه فهمیدم که اوضاع وخیم تر از آن است که فکر می کردم. دختر 14 ساله ای که باید فکر درس و مشق باشد از 12 سالگی در کوچه پس کوچه های این شهر به دنبال مواد بوده: این طور هم که شما می گین نیست. پیدا کردنش برام کاری نداشت. فقط کافی بود زنگ بزنم 10 دقیقه بعد همین نزدیک خونمون می خریدمش. مشکلم نشئگی بعد مواد بود. دلم نمی خواست مادرم بفهمه که من چیزی مصرف می کنم یا صبح ها می خواستم برم مدرسه ...
پسرم را حبس کردم تا به جنگ نرود+تصاویر
. آن دوران مصادف بود با آمدن امام خمینی به ایران پس از 15 سال. افغانستان هم در جنگ با شوروی بود، ما نزدیک زلمیکُد منطقه ای در شرق شهر هرات بودیم. سر نترسی داشتم و برای اینکه صحنه های جنگ را تماشا کنم نردبان می گذاشتم و در حالی که محمدرضا را هم باردار بودم می رفتم از بالا نگاه می کردم، شوهرم می گفت بیا پایین اما گوش نمی کردم و سر این قضیه یک کتک مفصلی خوردم. (خنده) *خوابی که ...
اگر قبل از اینکه کارهای مان تمام شود ما را ببرند، یه کمی ناخوشایند است!... / بازخوانی بخش هایی از گفتگوی ...
نمی شد قرار است بمیرد. مگر بچه ها بیماری و سن را قبول می کنند؟ به این دلیل فکر نمی کنم این خطر ما را تهدید کند که به التماس بیفتیم. البته ما که رفتنی نیستیم. مرگ مال همسایه است! آغداشلو: بله سرطان را دیگران می گیرند! کیارستمی: فرهادیان می گفت: این همه شاهد بودیم دیگران مردند و ما نمردیم. پس دیگر نمی میریم! آغداشلو: مهدی رضا قلی زاده تعریف می کرد استاد حسین بهزاد بیمار شده بود و ...
کات، کیارستمی رفت
را خواهد برد مخاطب را همراه با بهزاد به درک تازه ای از فلسفه تولد و زندگی می رساند و با طعم توت های مرد آذری در طعم گیلاس فلسفه تغییر اندیشیدن را هدیه می بخشد. خانه دوست کجاست ؟ را چه شاعرانه در رودبار خلق می کند؛ آن چنان که پسرک بعد از آن همه مشقتی که برای یافتن خانه دوست متحمل شده ، خانه اش را پیدا می کند اما بدون دیدار دوست، راه را بر می گردد! و مخاطب را آن چنان شیرین در موضوعی ساده و ...
فراستی، فرهادی و اسکورسیزی در پی درگذشت عباس کیارستمی چه گفتند؟
می شوی. خودی که با فیلم هایت چیز مهمی از آن برایمان نگفتی _که کاش می گفتی_ آن وقت قطعا من نوعی دیگر درباره شان می نوشتم. یاد خاطره ای می افتم مربوط به سال ها قبل _شاید بیست سال پیش_ جلوی سینما شهر قصه با بهزاد رحیمیان ایستاده بودم که کیارستمی آمد. بسته ای به بهزاد داد یا از او گرفت. بهزاد معرفی کرد و او در نهایت متانت و مهربانی دست داد و گفت: من همه نقد هایت را می خوانم بخصوص درباره ...
چگونه کیارستمی، کیارستمی شد؟
گوید نگهدار. چون فکر می کردم شاید دو، سه نفر به من نگاه کنند و بدانند وارد دانشگاه شده ام! دانشگاه رفتن تا این حد برایمان مهم بود. عباس کیارستمی از سال 1340 به عنوان نقاش تبلیغاتی در آتلیه 7 و چند مؤسسهٔ دیگر به کار طراحی جلد کتاب و آفیش پرداخت، و بعدها به تبلی فیلم رفت و آهسته آهسته با از طریق هنر نقاشی و طراحی اش وارد سینما شد. او در گفت و گویی با یکی از مجموعه های بین المللی که ...
بازی زندگی لرتا؛ مردن روی صحنه با چشمان باز
. لرتا یکی از بازیگران ارمنی بود که تئاتر را با لهجه فارسی بازی می کرد. این نکته را تماشاگران به او گفته بودند و او علت آن را در این می دانست که: متن نمایش را با حروف لاتین می نوشتم. زیر و زبر می گذاشتم و فارسی حرف می زدم چون در مدرسه روس ها فقط روسی یاد گرفته بودم. او بعد از پایان مدرسه در یک اداره مسئول بایگانی شد. در همین سال ها بود که عبدالحسین نوشین که برای تحصیل به فرنگ رفته و در ...
سینمای ایران عزادارشد
هنربا تجربه های تازه. از بذرهایی که او نشاند در جانها و دلها، می آیند در پی هم بوستانها و گلستانها. او رفت اما گشود پنجره هایی فراوان به زندگی. روزنه هایی به نور و روشنایی. روایت کرد بی هیچ ادعا، شعر و ادب ایرانی. تسلای خاطر همه شما سینماگران و سینما دوستان آن همه شروق است که می بینیم در این غروب دلگیر. آن همه برآمدن که هست در این فرو شدن. فروشدن چو بدیدی برآمدن بنگر/ غروب شمس و قمر را چرا زیان ...
عشق به فوتبال را کیارستمی 42 سال قبل ترسیم کرده بود!
کودکی بسیاری از عشق فوتبال ها تا همین امروز است. پسر بچه ای که همه پول تو جیبی هایش را می داده تا یک کیهان ورزشی بخرد. او که از درس و مشق و مدرسه اش می زده و تمام دنیایش فوتبال بوده. پدر و مادری که مدام عاصی بودند از دست بچه ای که درس نمی خواند و تمام عالمش فوتبال است و پسری که بار سفر می بندد برای تماشای یک بازی فوتبال. روایت هایی آشنا برای همه آنها که فوتبال را دیوانه وار دوست دارند و پسرک همدانی کیارستمی چه زیبا این تیپ همیشگی عشق فوتبال ها را 42 سال قبل به تصویر کشیده بود. 41257 ...
محسن مصداق واقعی والسابقون السابقون بود
گفتم شاید تا بعد از افطار جایی مستقر نشدید، حداقل این طور تشنه نمی مانید. فکر می کردید آن رفتن، رفتن آخر باشد؟ حالی که در لحظه خداحافظی داشتم متفاوت از همیشه بود.خیلی به ماموریت می رفت، اما این بار همه چیز فرق کرده بود. لحظه خداحافظی بعد از کلی خوش و بش کردن، گریه ام گرفت، گفت: نه این کار را نکن، تو باید محکم باشی. مرضیه هم موقع خداحافظی پدرش، زد زیر گریه. محسن از خانه رفت بیرون و ...
ایده های خوب، پشت آن عینک تیره/ سه یادداشت مثبت و منفی این روزها، درباره عباس کیارستمی: در ستایش تعادل ...
یادداشت اول: رضا نظام دوست: می خواستم به همان چیز طنز (یا گستاخانه ای) که امروز راجع به "عباس کیارستمی" نوشتم بسنده کنم و بگذرم، اما فیس بوک فارسی آنقدر قدیس گون با مرگ او مواجه شد که مرا به تقریر این پاره نوشته نیز برانگیخت. باور کنید نمی خواهم چیزی به این مثلا تالمات روحی شما در مرگ استاد سینمایتان بیفزایم، اما ...
فحاشی به مربی تیم ملی/ هجوم معترضان به امیر توکلیان
آماده و ترک کشتی کرده بود. همه جور حمایت علنی و غیر علنی هم از او شد. بنظرتان اگر کمیل قاسمی قهرمان تورنمنت ارمنستان شده بود آیا مسابقه انتخابی در کار بود. احتمال این امر تهی بود. چطور هادی قهرمان شده در تورنمنت ارمنستان همطراز با قاسمی حذف شده بوده است که کادر فنی از هیچکدام رضایت نداشته است ؟؟؟؟!!!!! موجبات خنده فراهم می شود !؟؟ چرا فرصت ریکاوری به هادی داده نشد ؟؟؟ راستی چرا ؟ کمیل قاسمی بعد از ...
خواندنی هایی از بازطراحی واحد اطلاعات سپاه
...، خود آقای حجازی میزبان و رئیس جلسه بود و مسئولین همه واحدهای ذیربط در آن جلسه شرکت می کردند. تا سال 64 در اینجا بودم و 64 به لبنان رفتم . از ستاد جنگ می گفتید . ستاد تشکیل و محصولش هم ارتباط نزدیک سپاه و وزارت شد و وزارت امکاناتش را پشتوانه ستاد جنگ قرار داد. بعدها آقای حجازی از آن دوران خیلی خوب یاد می کرد. آقای حجازی گفت من همه این کارها را کردم که تو با وزارت گره ...
طعنه عجیب طارمی؛ فحش پرسپولیسی ها ارزشمندتر از برخی دلسوزی هاست
...> طارمی هنوز گلهای زیبات به استقلال تو موبایلم سیو هست و نگاه میکنم، میدونم به خاطر پول نرفتی چون اینجا بیشتر بهت میدادن، تو گول رضاییان خوردی، اگه اون مجبورت نمیکرد باهاش بری مسافرت ترکیه الان تو پرسپولیس بودی، من از رامین ناراحتم ولی از تو نه، چون مطمئنم یه روز با قدرت برمیگردی خونت مثل همه بازیکنای بزرگ پرسپولیس، منتظرت میمونم، 4 4 4 4 نقل قول -2 #93 Red boy ph 2016-07-06 12: ...
"کلاه صورتی" به "نهال" دختر شهید رسید + عکس
در زمانه ای که کمتر زن و شوهر جوانی رغبت به بچه دار شدن دارند سؤال بسیاری از افراد است که حتی گاهی آنها را آزار داده است: در این 8 سال جو خانه ما آن قدر خوب بود که در این 7 ماه که نیست من یک بار خانه مادرم رفته ام چون هنوز فکر می کنم حضور دارد. خیلی بچه دوست داشت. همیشه هم می گفت خدا روزی بچه را می رساند. بعد هم همیشه می گفت جمعیت شیعه باید زیاد باشد. اولین فرزندمان محمدمتین سال 88 به دنیا آمد و ...
سیامک کوروشی: کار کردن با منصوریان برایم سخت بود / بخاطر طلبم به باشگاه نفت اعتراض کردم نه بحث واگذاری ...
خودم بود و کسی بود که من رو به لیگ برتر آورد. کار کردن با کادر فنی علی آقا ربطی به این نداره که علی منصوریان نمی ذاشته که اوایل فصل بازی کنی؟ اوایل فصل به خاطر یک سری حرف هایی بود که به خود علی آقا هم ثابت شد این حرف ها رو من نزده بودم چون من با خود علی آقا هم صحبت کردم گفتم اگه مشکلی بود و چیزی من گفتم انقدر جسارتش رو دارم که بیام جلوی شما بگم. به مرور زمان هم بهش ثابت شد که چنین ...
لطفا کمدی را جدی بگیرید
سحر دولتشاهی به نقش نازی نمی خورد و به خصوص بخشی که مربوط به سال های دانشگاهش می شود او سن مناسبی برای این کاراکتر ندارد و حتی گریم هم نتوانسته به باورپذیر شدنش کمک کند. وقتی انتخاب بازیگر صورت می گیرد مسائل زیادی وجود دارد که باید به آن توجه شود. البته کارگردان بهتر می تواند درباره این موضوع صحبت کند. بله ولی چون شما هم در تمام طول کار کنار برادرتان هستید می دانم که در جریان ...
کیارستمی به کشور و مردم خود پشت نکرد/ اظهارات متفاوت کیارستمی که باعث تعجب شد!
نظرش بیشتر شوکه شدم و گفتم" بله بد نبود، البته توی نوع فیلمهای دفاع مقدسی شاید جزو کارهای میانه ارزیابی بشه" بعد آمد و کنار من نشست و گفت" شنیدم تو هم فیلم دفاع مقدسی ساختی بگو ببینم بچه ها چطور این صحنه ها را می گیرند باید خیلی سخت باشه، این اسپشیال افکتها را بچه های خودمان می زنند!؟ و ..." پس از توضیحات متعددی که راجع به سینمای دفاع مقدس دادم سپس ادامه داد" کار شما خیلی سخته، من تا حالا کار بچه ...
دختری که میخواست کلاه رهبر انقلاب را بردارد
. نگران بودم مبادا گم شود که دوستان گفتند کسی نمی تواند از بیت خارج شود، برای همین خیالم راحت شد. نامه ای که برای آقا نوشته بودم را تحویل دادم و تنها خواسته ام این بود که برای بچه هایم دعا بکنند. چند دقیقه ای از نهال غافل شدم و اصلا متوجه نشدم کجا رفته است. چون خیالم راحت بود که نمی تواند بیرون برود دنبالش نگشتم. محمد متین هم رفته بود در قست آقایان وتنها بود. با خودم گفتم بگذارم ...
مست تجلی حضرت حق
چون بوستان سبز و خرّم. تو پنهانی اما عطایا و بخششت آشکار. تو هم چون جانی و ما دست و پا که باز و بسته شدن آنها به واسطه تصرف جان است. خداوندا تو مانند عقلی و ما هم چون زبان، که سخن وری آن به واسطه ی تصرف عقل است. تو مثال شادی و ما خنده ایم *** که نتیجه ی شادی فرخنده ایم جنبش ما هر دمی خود اشهد است *** که گواه ذوالجلال سرمد است گردش سنگ آسیا در اضطراب *** اشهد آمد بر وجود جوی ...
تابستانت را پر از پول کن!
به گزارش قومس به نقل از همشهری پس از این آسودگی استفاده کن تا هم تفریح کنی و هم پول به دست بیاوری. پول درآوردن در تابستان می تواند درس بزرگی برای تو باشد. درسی که شاید در هیچ مدرسه و دانشگاهی تدریس نشود. چند راه خلاقانه و ساده برای پول درآوردن در تابستان هستند، اما تو همیشه می توانی از خلاقیت خودت هم استفاده کنی؛ چون راز موفقیت در یک حرفه به همین خلاقیت برمی گردد: شربت فروشی ...
جوکهای طنز و خنده دار
دقت کردین تفاوت من با شما تو چیه ؟! . . من یدونه نقطه داره شما سه تا جلل خالق تو همه چی تکمااااا ◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊ جوک خنده دار ◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊ توجه سازمان حمایت از مردان در اعتراض به نامگذاری اولین شب زمستان به نام یلدا . . تصمیم گرفت اولین روز تابستان را که بلندتربن روز سال است به نام ...
در سال تحصیلی گذشته 17 دانش آموز خودکشی کردند
...، خودشان را در مدرسه کشته اند. از این 17 مورد، چندتایشان این طوری است که شما می گویید. یعنی در سال تحصیلی گذشته 17 دانش آموز خودکشی کرده اند؟ بله، تعدادی از این 17 نفر به این دلیل خودکشی کرده اند. باید اینها را تحلیل کرد و دید که در کدام گروه این فراوانی بیشتر است. به هرحال همین به قول شما تعدادی هم به دلیل فشارهایی که مدارس به آنها آورده است، خودکشی کرده اند ...
طعمِ عباس کیارستمی
رستمی بر می آمد... روزی سیف الله داد گفت: آقای کیارستمی می خواهند شما را ببینند؟ کی فرصت داری؟ گفتم: هروقت ایشان فرصت دارند! آمدند با مجموعه ای از عکس های سیاه و سپید. بازی نور و تک درخت ها در صحرایی یا دامنه کوهی یا کنار جاده ای... برای این عکس ده ساعت منتظر بودم! می بایست آفتاب درست از همان زاویه ای به درخت بتابد که منتظرش بودم. آن وقت تو می دیدی که انگار آفتاب از درون شاخسار درخت طلوع کرده است ...
دل نوشته مجید مجیدی برای عباس کیارستمی
. داخل اتاق هتل داشتم حاضر می شد که نامه ای از زیر درب اتاق توجه ام را جلب کرد. نامه را برداشتم در نامه باز بود، داخل پاکت نامه یک اسکناس یک دلاری بود، خیلی تعجب کردم یادداشتی داخل پاکت نبود. پاکت نامه را خوب برانداز کردم دیدم بالای در پاکت نامه از داخل یادداشتی نوشته بود به این عنوان، "به امید شگون و پیروزی برای تو، عباس کیارستمی." شوکه شده بودم، از خوشحالی نمی دانستم چه کنم، این دو معنی داشت یکی ...
راضی به زحمتت نبودیم عباس آقا | مسعود بهنود
مسعود بهنود، روزنامه نگار قدیمی در یادداشتی به مناسبت درگذشت عباس کیارستمی، کارگردان شهیر ایرانی نوشت: حالا انگار دیگر نه پارسال که هزار سال پیش بود، پرسیدی: برنمی گردی. گفتم مقصودت ایستاده است، ورنه افقی برگشتن که به درد نمی خورد. گفتی می خوای بگی فیل مرده و زنده اش یک قیمت نیست. گفتم آخه فیل عاج داره من و تو که عاج نداریم. گفتی چرا اگر افقی آدم را جا به جا کنند شاید یک عاج تو جیبش ...
جوک های طنز ماه رمضان مخصوص تلگرام
....•.•.•.•.•.•.•.• من واسه روزه نگرفتنم هم که نرم جهنم بخاطر تمام دزدی هام میرم . . از بس رفتم تو گروهای مختلف عضو شدم جک دزدیم آوردم شما ها خوشتون بیاد ... والا .... •.•.•.•.•.•.•.•.• مطالب طنز و خنده دار •.•.•.•.•.•.•.•.• طرف سحری میخوره میگیره میخوابه تا 6 غروب اون 2-3 ساعت تا افطارم دراز کشیده چرت میزنه ! بعد اومده استاتوس گذاشته ...