سایر منابع:
سایر خبرها
اشک های سردار آزمون در خندوانه / خیلی عمر نخواهم کرد!
بعد از دریافت لوح خندوانه و هدیه اش صحنه را ترک کرد. اما بهزاد عمرانی، یکی دیگر از خوانندگان خندوانه پس از این آمد و قطعه جدیدی را با سبک ویژه خودش اجرا کرد، بعد هم وقت حضور رضا شفیعی جم که تولدش بود، رسید. شفیعی جم نیز پس از فوت شمع کیک تولدش، استندآپی که به خاطرات نوجوانی و فقر امکانات تفریحی آن زمان برای این سن بر می گشت را اجرا کرد و بعد همراه با جوان در خداحافظی جمعی حاضران شرکت کرد و برنامه را تمام کرد. باشگاه خبرنگاران ...
در اختتامیه "ماه عسل" چه گذشت؟
انگیزه من برای کارگردانی بودند به من کمک کنند. همچنین مهمان بعد نماینده ای از جامعه اوتیسم کشور بود که 3 سال مشتاق حضور در "ماه عسل" بود، وی گفت: این برنامه به لایه هایی از جامعه پرداخت که پیش از این خاموش بود، این برنامه دل ها را به هم نزدیک کرده است. من در این برنامه دو مطلب را خوب یاد گرفتم، این که غیر ممکن غیر ممکن است و هیچ اتفاقی اتفاقی نیست. مهمان بعدی یک جوان معلول بود که اعلام کرد: سالها ...
فیلم های بروسلی را که دیدم عاشق کاراته شدم!/ با دست گچ گرفته برای سریال رامبد بدلکاری کردم، دکتر گفت فلج ...
، چون شخصیت درونیم آنجا شکل گرفت. من همیشه فکر می کردم اگر این جوری بنشینم و تمرکز کنم می توانم پرواز کنم! همه چیز را کارتونی می دیدم! در کاراته یاد گرفته بودم فکر کنم. تمرین فکر کردن می کردیم. البته اول کیوکوشین می رفتم. من 9 سال کیوکوشین کار کردم. بعد دو سالی آپ کی دو کار کردم، زیاد خوشم نیامد رفتم آی کی دو که دنیای من را عوض کرد. در دوره ای که به خاطر از دست دادن پدرم، ضربه روحی بدی ...
من و تو با هم هوو شدیم خاله جان/ دختر از کودکی با ما بود / ازدواج شوهرم با دختر پرورشگاهی
دلم می خواست هر چه زودتر به خانه رسیده و بغضم را خالی کنم. به اولین تاکسی که رسیدم، دست بلند کردم. آنقدر فکرم مشغول بود که وقتی از تاکسی پیاده شدم به فریادهای راننده که می گفت: ” خانم بقیّه پولتون رو بگیرید!”هیچ اهمّیتی نداده و با سرعت به خانه رفتم. کلید را در قفل چرخاندم و در را باز کردم. آنقدر حالم بد بود که همانجا پشت در وا رفتم. گلویم از شدت بغض درد می کرد. دلم می خواست فریاد بزنم ...
سرقت های میلیونی سارق دلسوز از یک مرده
آباد به اصفهان بودم که در صد کیلومتری شهرمان شاهد تصادف دلخراش دو خودرو شدم، سریع در شانه خاکی جاده توقف کردم و برای نجات رفتم، وقتی پیرمردی که پشت فرمان پراید بیهوش شده بود را به بیرون می کشیدم، کارت های عابربانکش از جیب کتش بیرون افتاد، آنها را داخل جیبم گذاشتم و به پلیس 110 و اورژانس زنگ زدم و فراموش کردم که کارت ها را به پلیس تحویل بدهم، پس از یک روز وقتی می خواستم لباس هایم را عوض کنم متوجه ...
آخرین خواسته امام خمینی از احمد متوسلیان چه بود
...، یادم رفت عصام را بردارم و با همان حالت بلند شدم و الان هم پیش تو هستم و پایم هم هیچ مشکلی ندارد. حالا شما این موضوع را اگر به یک جراح ارتوپد بگویید اصلا باورش نمی شود. ولی من دیدم که خوب شد. شما عکس ها را نگاه کنی سه روز بعد از این ماجرا در سوریه هستیم و حاج احمد عصا در دستش نیست. * از داخل بیت امام که حاج احمد آمد بیرون آمد مطلبی نگفت؟ نه دیگر وقت نبود و سریع ...
پسر نوجوان دختر مورد علاقه اش را به آتش کشید
تحقیق از اهالی متوجه شدند این دختر نوجوان از اهالی آن محله نیست. همزمان با تشکیل پرونده قضایی، روز بعد خانواده ای با حضور در پلیس آگاهی شهرستان فردیس شکایتی را مطرح کردند که نشان می داد دختر 13 ساله شان از شب گذشته خانه را ترک کرده و تاکنون موفق به یافتن وی نشده اند. کارآگاهان جنایی با اطلاعاتی که از این خانواده به دست آوردند، متوجه شدند مشخصات دختر آنها با همان دختری که سوخته ...
دل نوشته مجید مجیدی برای عباس کیارستمی
به گزارش مشهد پیام ، کارگردان بچه های آسمان و محمد رسول الله در این دل نوشته است: سال 1374 با فیلم پدر در جشنواره سن سباستین (اسپانیا) حضور پیدا کردم. عباس کیارستمی عضو هیات داوران بود، نزدیک شدن به کیارستمی آن هم در کسوت داوری برایم سخت بود، ولی دل به دریا زدم روزی سر صبحانه به دیدارش رفتم. از من دعوت کرد سر میزش بنشینم، گفت امروز قرار است به همراه داوران فیلم پدر را ببیند، خیالم راحت شد که فیلم ...
پسر معتاد قتل مادرش را انکار کرد
پسر معتاد که مادرش را شکنجه داده و به قتل رسانده است، وقتی پشت تریبون دادگاه قرار گرفت، مدعی شد قتل کار او نبوده است. به گزارش شرق، متهم که جوانی 31ساله است پیش از این اعتراف کرده بود به خاطر تهیه پول مواد، دست به این کار زده است. نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. درباره کیفرخواست گفت: متهم یک سال قبل بعد از ...
هیچ سندی مبنی بر شهادت متوسلیان و دیپلمات ها وجود ندارد/ صهیونیست ها می گویند روی قبرشان برج مرتفع ساخته ...
همان ایام آغاز شد و هیأتی برای مذاکره در این خصوص تشکیل شد اما ناکام بازگشت. این سال ها موضوع سرنوشت پیگیری پرونده این چهار دیپلمات ربوده شده فراز و نشیب های زیادی داشته است. بارها اسناد جدیدی مبنی بر زنده بودن یا شهادت این بزرگواران از منابع مختلف مطرح شده است. سخنانی همچون اظهارات دبیر کل حزب الله لبنان یا اظهارات اسرایی که از بند رژیم صهیونیستی آزاد شده و درباره حضور این چهار نفر اظهار نظر کرده ...
پسری که حساب پدرش را خالی کرد
12میلیون تومان موجودی حساب شاکی صرف خرید اکانت بازی کلش آف کلنز شده است. مأموران با پیگیری سرنخ های موجود سارق را ش ناسا یی کردند و در کمال ناباوری متوجه شدند که او کسی نیست جز پسر 14ساله شاکی. این پسر نوجوان وقتی دید دستش رو شده به سرقت از حساب پدرش اعتراف کرد و گفت: به تازگی گوشی هوشمند خریده و بازی کلش آف کلنز را نصب کرده بودم. اما هر وقت با همکلاسی هایم حرف می زدم متوجه می شدم که آنها ...
جشن عروسی در خط مقدم
پیروز می شوند. خدایا! عرب زبان بودن ما دلیل برغیر ایرانی بودن ما نیست مردم این شهر شیعه وایرانی نسب هستند هر چه می گفتم، اعتمادم به خدا بیشتر وبیشتر می شد و بغضم ترکید وآنقدر گریستم تا به خوابی آرام رفتم. شب های زیادی بود که در آرامش نخوابیده بودم. صبح با صدای توپ و تانک بیدار شدم از بالای بام به اطراف نگاه کردم با خودم گفتم خدایا همه ایرانی هستند حصر سوسنگرد شکسته و دشت آزادگان آزاد شد ...
خاطره بازی با سریال امام علی (ع)
. نگاهی انداختم به کسانی که قرار بود در این سریال ایفای نقش کنند. بعد هم رفتم به مشهد. خوب برای من که تاریخ خوانده ام و شاگرد دکتر شریعتی بودم و امام علی(ع) را از زبان او شنیدم و عظمت امام علی(ع) را از زبان او در دوران دانشجویی درک کرده ام، خیلی وحشت داشتم که این نقش را بازی کنم. چون آن موقع حداقل 50 دبیرستان در ایران وجود داشت که نام آن ها مالک اشتر بود، گروه هنری به نام مالک اشتر داشتیم، تیپ و لشکر ...
مرگ باور نکردنی و دلخراش مادر به دست پسر معتاد+تصاویر
کوچک خانواده) به همراه زنی به نام حمیرا سررسیدند. رضا ابتدا قتل مادرش را انکار کرد و گفت: من روز جمعه از خانه بیرون رفته بودم و امروز برگشته ام. بازجویی از پسر معتاد که به نظر می رسید رازی را پنهان می کند ادامه یافت تا اینکه سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت: زمان حادثه بین من و مادرم مشاجره لفظی بالا گرفت. من که خیلی عصبانی شده بودم، مادرم را کتک زدم وقتی دیدم بیهوش شده او را داخل کمد ...
خواهر و برادر نهال هم حضور پدرشان را در خانه احساس می کنند/ بچه ها می گویند بابا خودش خواسته شهید شود
...، تا شب ها خوابش را ببینند. زخم شده است روی دل هایشان تا بهانه اش را بگیرند و مردان شبیهش را دوست داشته باشند. تا محمد یاسین دوساله که هفت ماهه است پدر را ندیده ،با دیدن اولین مرد ریش دار هم سن و سال پدر از جا بپرد و با ذوق بابا صدایش کند. بابا مهدی چند ماه پیش بی قید به تمام آدم هایی که برای داشتن سه فرزند ناز دانه به او خرده می گرفتند، تنها نام یکی از فرزندانش را در مدارک اعزام آورد و چمدان ...
جنایت بسیار تکان دهنده در تاریکی شب+عکس
روز نو : رئیس پلیس خراسان رضوی گفت: هنوز شب چهارشنبه (95.4.9) به نیمه نرسیده بود که اهالی بولوار الهیه مشهد در تماس با پلیس از قتل فجیع مرد 61 ساله ای داخل خودرو شاسی بلند مشکی رنگ خبر دادند. سرهنگ حمید رزمخواه افزود: در پی دریافت این خبر بلافاصله گروهی از کارآگاهان زبده اداره جنایی با هدایت مستقیم سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) عازم محل شدند و درکنار قاضی ویژه ...
شهره آغداشلو درباره خاطرات کودکی با کیارستمی گفت؛ همه چیز از دبیرستان جم قُلهک شروع شد
و برای آیدین کتاب می آورد. آیدین که برگشت، یک مرتبه آدم دیگری شده بود. یک سال خوابیده و کتاب خوانده بود. آغداشلو: یک سال شب وروز کتاب خواندم. کیارستمی: یادم هست به خاطر کتاب به او نزدیک شدم و ازش سوال می کردم چه کتاب هایی خوانده است. فهرستی به من داد که به نظرم هنوز آن را دارم. در خاطرم هست یکی از کتاب ها وزارت ترس بود و همینطور کتاب هایی از یوجین اونیل . آغداشلو ...
بابای آسمانی نیایش
کرده اند یک سال قبل از اینکه بخواهد عزم رفتن به میدان جنگ در سوریه را کند، از اشتیاقش برای دفاع به فرزانه گفته بود. همسرش تا 2ماه قبل از اعزام رضا گمان نمی کرد که این حرف ها جدی باشد. برای دوره های آموزشی با پسرخاله اش به مشهد می رفت. یک شب در خانه بودند که بعد از شام به فرزانه گفت، حرف مهمی با او دارد. گفته بود همان قضیه ای که قبلا درباره اش برایت گفتم شرایطش الان مهیا شده و می خواهم بروم ...
متن کامل سخنان مهم رهبری در دیدار رمضانی با جمعی دانشجو
کشور و محیط جهان نگاه کردن که بنده دو سه سال قبل از این تعبیر کردم به بصیرت ،(19) بعضی ها هم دردشان آمد که آقا بصیرت، بصیرت! چرا میگویید بصیرت؟ خب بصیرت است دیگر؛ بصیرت یعنی با چشم باز نگاه کردن. ازجمله ی وظایف دانشجویی، حفظ دین و تقوا است. عزیزان من! برای شماها حفظ دین و تقوا آسان تر از امثال بنده است؛ این را شما بدانید. وقتی ما جوان بودیم، یک عالمی بود در مشهد که با پدر من خیلی دوست ...
فراستی، فرهادی و اسکورسیزی در پی درگذشت عباس کیارستمی چه گفتند؟
می شوی. خودی که با فیلم هایت چیز مهمی از آن برایمان نگفتی _که کاش می گفتی_ آن وقت قطعا من نوعی دیگر درباره شان می نوشتم. یاد خاطره ای می افتم مربوط به سال ها قبل _شاید بیست سال پیش_ جلوی سینما شهر قصه با بهزاد رحیمیان ایستاده بودم که کیارستمی آمد. بسته ای به بهزاد داد یا از او گرفت. بهزاد معرفی کرد و او در نهایت متانت و مهربانی دست داد و گفت: من همه نقد هایت را می خوانم بخصوص درباره ...
کلاه صورتی به نهال رسید+عکس
...، تا شب ها خوابش را ببینند. زخم شده است روی دل هایشان تا بهانه اش را بگیرند و مردان شبیهش را دوست داشته باشند. تا محمد یاسین دوساله که هفت ماهه است پدر را ندیده، با دیدن اولین مرد ریش دار هم سن و سال پدر از جا بپرد و باذوق بابا صدایش کند. بابا مهدی چند ماه پیش بی قید به تمام آدم هایی که برای داشتن سه فرزند ناز دانه اش به او خرده می گرفتند، تنها نام یکی از فرزندانش را در مدارک اعزام ...
حواشی ناگفته شهاب حسینی از جایزه کن
...> نه. می ترسیدید؟ اتفاقا این سوال را یکی از تلویزیون های آنجا از من پرسید که حست از دریافت این جایزه چیست؟ گفتم: برای خودم ترس و برای مردمی که به خاطر دریافت این جایزه خوشحال اند، خوشحال. می ترسیدم چون بعد از این همه چیز سخت تر می شود. تا قبل از بازگشت به ایران دیگر وسوسه نشدم که دوباره چمدانم را باز کنم و جایزه را ببینم. چون می خواستم به زندگی عادی برگردم. آن جایزه یک سوغاتی ...
چگونه کیارستمی، کیارستمی شد؟
ویدیویش را در انتها می بینید می گوید: من هیچ وقت فکر نمی کنم میخواستم فیلمساز شود و فکرم این بود که نقاش شوم. با نقاشی هم شروع کردم ولی نقاش موفقی نبودم؛ نه نه در دانشکده و نه در بازار آزاد. بنابراین در کار گرافیک رفتم و از کار گرافیک سراغ ساختن فیلم های تبلیغاتی رفتم و بعد از طریق فیلم های تبلیغاتی برای کودکان نقاشی کردم -کتاب برای بچه ها- و بعد نفهمیدم چه شد که هل داده شدم در سینما. ...
زخم خوردگان کلش و داستان شر، یک کار خیر در ماه عسل
پریناز فروزان: احسان علیخانی با اشاره به مهمانان روز گذشته خود گفت: دیروز عزیزانی مهمان ما بودند که کارهای سخت و سنگین و مهم در کشور انجام می دهند، اما مظلوم اند، و مظلوم اند و مظلوم. از آنها تشکر می کنم و خدا کند درک شان کنیم، ببینیم شان و کفش شان را پا کنیم تا خیلی از اتفاقات حل بشود. بخشی از این متوجه مدیران و مسئولان می شود که توجه بیشتری به آنها بکنند به خاطر آرزوهایی که دارند و گاهی اوقات فراموش می شود و بخش دیگر مربوط به ما است که بهتر آنها را ببینیم و بهشان حق بدهیم. کاری را می کنند که از پ ...
توافق با FATF چه خطراتی برای مردم دارد؟/ درس های جنگ احزاب برای شرایط امروز
دارند تا ثابت کنند راهبرد کشاندن بازی به خاک دشمن و دور نگه داشتن تروریست ها از مناطق مرزی ایران یکی از مهم ترین تصمیم هایی بود که نظام در سال های اخیر با حکمت و شجاعت گرفت و گرنه امروز باید در شهرهای خودمان با تروریست ها می جنگیدیم و دیگر کشف طرح تروریستی مانند آن چه شب گذشته بخش هایی از آن رسانه ای شد، خیلی مهم و موثر نبود. این عوامل نشان می دهد امنیتی که امروز برای ما یک دستاورد مهم محسوب می شود ...
محسن مصداق واقعی والسابقون السابقون بود
که محسن برگشته و من هم حسابی خوشحال بودم. خواب را به فال نیک گرفتم و فردایش رفتم خانه خودمان و برای آمدن محسن آماده شدم. چطور از شهادتشان خبردار شدید؟ فردای همان شبی که با هم حرف زدیم، یعنی ساعت 10 صبح، محسن به شهادت رسیده بود. دو روز بعد از شهادت به پدرم گفته بودند که محسن مجروح شده است. همان شب تا صبح صدای پدر را می شنیدم که مدام متوسل می شود به آقا ابا عبدالله(ع).آن شب مرضیه هم ...
قاتلِ جوان دوسیرانی دستگیر شد
لفظی دو شب قبل بین قاتل و یکی از اقوام مقتول که در سالن ورزشی چنارشاهیجان بر سر مسابقات ورزشی رخ داد به وقوع پیوست. گفتنی است درست یک روز قبل از این حادثه (بامداد روز یکشنبه) در جنایت دیگری که در شهر نودان رخ داد م ز توسط افراد ناشناس و با شلیک سه گلوله اسلحه کلاشینکف در منزل مسکونی و در کنار همسر و فرزندش به قتل رسیده بود که هنوز قاتل یا قاتلین این حادثه شناسایی نشده اند. ...
خواندنی هایی از بازطراحی واحد اطلاعات سپاه
؟ بله، وقتی جانشین شدم، بهروز بابایی شهید شده بود که در آنجا عکس اش را دیدم و پرسیدم: این اینجا چه کار می کند؟ در جوابم سؤال کرد: مگر تو، او را می شناسی؟ گفتم: قبل از انقلاب با او زندگی کردم و از سال 56 دیگر از او خبر نداشتم و همدیگر را گم کردیم . شهید بابایی اطلاعات شمال کشور بود؟ بله، در عملیات مازندران شهید شد. در آنجا فهمیدم بهروز بابایی جزو معاونان بخش التقاط ...
مرگ دلخراش دختر جوان در ماجرای کیف قاپی
رو شد چاره ای جز بیان حقیقت نیافت و لب به اعتراف گشود. او گفت: شب حادثه سوار بر خودرو از خیابان می گذشتم که با دیدن کیف آن دختر وسوسه شدم. بنابراین از خودرویم پایین آمدم و آن را برداشتم که همزمان دختر جوان به دنبالم دوید. به سرعت سوار خودرویم شدم اما او دستگیره در را گرفت تا مانع فرارم شود. آن شب شیشه مصرف کرده بودم و حالت عادی نداشتم و تنها به این فکر بودم که از دستش فرار کنم. ...
قصاص، پایان سرقت مرگبار از دختر جوان
مواد مخدر ماشین دزدیدم. شیشه تمام زندگی ام را نابود کرد. متهم درباره شب حادثه گفت: برای خرید مقابل مغازه ای توقف کردم که با دیدن کیف مقتول روی صندلی عقب وسوسه شدم آن را سرقت کنم. سریع کیف را از روی صندلی برداشتم و با خودروی پراید خود فرار کردم. دختر جوان که متوجه سرقت شده بود برای باز پس گیری کیف، به در سمت راننده آویزان شد و فرمان را گرفت. با فریادهای او اهالی متوجه ماجرا شده و به سمت خودروی ...