سایر منابع:
سایر خبرها
80 درصد کسانی که فیلم قصه گو نمی سازند به دلیل عدم توانایی شان است!/ همه فکر می کنند فیلمی که اسکار ...
.... با اینکه در طول تولید تهیه کنندگان بسیار خوبی داشتیم، ولی بعد از اینکه فیلم تمام می شد، انگار که کالایی را ساخته بودیم و باید به دست طرف می دادیم که بردارد و ببرد، دیگر هیچ دخالتی در مراحل بعد از تولید نمی کردیم، انگار مثلاً تولیدکننده پفک هستیم. در حالی که به نظر من کارگردان به عنوان تولیدکننده یک اثر هنری فرهنگی باید تا ته آن حضور داشته باشد ولی متأسفانه این اتفاق نمی افتاد و با اینکه ...
3 روایت از این روزهای پرستاران
زمانی که فرزندشان بیمار می شود به این فکرمی کنند که او حالا تب دارد، ناخوش است و من بالای سر او نیستم: حساب کن یک بچه 20 روز بستری بوده، هر روز نبضش را می گیری با او حرف می زنی و می خندی، وقتی فوت می شود چه حال بدی پیدا می کنی؟ به خصوص اینکه تو مادر هم باشی! لحظه ای را ناخودآگاه تصور می کنی که ذهن آدم می رسد که اگر این اتفاق برای فرزند من هم بیفتد... اصلا فکر را قطع می کنی. اگر فرزندمان ما بیمار شود ...
ژاله صامتی؛در برزخ دیده نشدن و دیده شدن/بالاخره اتفاق خواهد افتاد
....صامتی همواره دنبال کار کردن با یک تیم حرفه ای بود و بعد از اتفاقاتی که در نسیم رؤیا رخ داداش فضای تلویزیون آزرده شد و حتی تمجید ضرغامی و اینکه مردم شمارا دوست دارند هم ترغیبش نکرد تا به قاب جادویی خانه های مردم برگردد. 14 سال از آن روز گذشت و حالا صامتی با گریمی متفاوت و در نقشی شبیه به مادر خود به جام جم بازخواهد گشت ؛ انگار نفس جلیل سامان تمام آن فاکتورهای لازم برای بازگشت به جعبه ...
این مرد زندگی اش وابسته به قطع درختان است...
...، دو سالی است که هزینه ها کمتر شده؛ اما بردن و آوردن مادر، گران تمام می شود. او که نمی تواند با پای خودش بیاید و برود. عباسو باید یک ماشین دربستی کرایه کند و او را ببرد و بعد از سه، چهار ساعت دوباره سوار کند و برگرداند. صبح تا شبش رفته و بعد هم مادر، تا فردا ظهر، بی هوش و گوش توی جایش می افتد و می خوابد. نا ندارد حتی ذره ای چیز بخورد. آخر دیالیز درد دارد و ضعف و آدم تا دوباره سرپا شود، چند ...
چرا اشک های رونالدو مهم است؟
اولین بار در 2007 در یک بازی دوستانه مقابل برزیل بازوبند کاپیتانی تیم ملی را به بازو بست و به درخواست کارلوس سیلوا فوتبالیست فقید و رییس فدارسیون فوتبال پرتغال که دو روز قبل از این زمان فوت کرده بود، پیراهن شماره هفت را پوشید. جام جهانی 2010 شکستی برای پرتغال و رونالدو با هم بود. در تمام مراحل تا قبل از حذف پرتغال از جام، رونالدو تنها یک گل به ثمر رساند؛ اولین گل ملی بعد از 16 ماه، آن ...
ولعِ جِم دیدن ایرانی ها!
توانسته اند به خانه های مردم نفوذ و در ساعت های پیک توجه آنها را به تلویزیون جلب کنند. یعنی توانستند از ساعت 7 تا 11شب را که در همه جای دنیا ساعت پیک تماشای تلویزیون است، عمدتا به خودشان اختصاص بدهند. از طرفی میزبان تماشای تلویزیون در ایران خیلی بالاست. ایرانی ها حدود 4,5ساعت در روز تلویزیون تماشا می کنند که شاید هیچ جای دنیا واقعا این طور نیست. به ویژه در کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته وقت بیشتری ...
گریه های نرگس
الهام ماهری جمعه است و همه در خانه ایم. بچه ها هرکدام در اتاق هایشان هستند و احتمالا تکالیفشان را انجام می دهند. محمد هم روی کاناپه دراز کشیده و کتاب می خواند. برای یک روز تعطیل، سکوت خوبی است و بهترین فرصت برای کتاب خواندن. از جایم بلند می شوم تا کتابی بیاورم و مثل محمد خودم را مشغول خواندنش کنم که سر و صدایی در راهرو ساختمان بالا می گیرد. از صبح صداهایی می آمد. انگار چند نفر سر مساله ...
روایت دردناک مادری که دختر نوجوانش معتاد...!
به گزارش تریبون، روزنامه ایران نوشته است: از آن طرف خیابان شناختمش. فهمیدم او همان مادری است که دخترش تمام آرزوهای او را به دود و خماری و نشئگی فروخته و حالا این مادر است که تنها و بی پشت و پناه روز و شبش را پی یافتن نام و نشانی از دختر می گذراند. حال و روز خوبی نداشت. از نگاهش معلوم بود. شاید به خاطر همین حال عجیب مادرانه اش او را شناختم. سراسیمه به سمتم آمد: شما همون خبرنگار هستید.... همین جا ...
ایمان برای پرواز یک آسمان کم داشت!
شنیدیم بچه های افغان می توانند در مدارس ایران درس بخوانند، خیلی خوشحال شدیم. تقریباً هر روز از ساعت 7 صبح تا 12 ظهر به همراه مادرمان پشت در مدرسه محل می ایستادیم و مادرم از مسئولان مدرسه می خواست اجازه دهند من و خواهر و برادرهایم به مدرسه برویم و مثل همسن و سال هایمان درس بخوانیم، اما از آنجا که شناسنامه و کارت اقامت نداشتیم ما را نمی پذیرفتند. او که بغض سنگینی راه گلویش را بسته بود ...
تقدیم به مادران محیط بانان ایران
زیست بوم/خسرو بهلولی* : زمان جنگ بود. من کوچک بودم اما خوب به یاد دارم زمانی را که پدر وعموهایم برای شرکت در عملیات مخفیانه به طوری که مادر بزرگم متوجه نشود به دست و پایشان حنا می گرفتند و روز بعد که مادر بزرگم متوجه می شد چنان دنبالشان بی تابی و گریه می کرد که انگار دیگر قرار نیست به خانه برگردند. زنان همسایه و زنان فامیل برای دلداری مادر بزرگم می آمدند و او با آنها درد دل می کرد. آن روزها قدرت ...
خواب خوش سیری چند؟!
نگاه دیگران لبخند پرانرژی و زیبایی به اطرافیانش تحویل می دهد. از همه مهم تر اینکه باور کنیم برنامه یک روز ما می تواند به عادتی طولانی مدت برای تمام روزهای زندگی مان تبدیل شود. ما اگر یک روز تنبلی کنیم، بخوابیم و این خواب برایمان لذتبخش شود ممکن است فردای آن روز بیشتر بخوابیم، دو روز بعد چندبرابر بخوابیم و همین روند به روال عادی زندگی مان تبدیل شود. عادتی شود که هم زندگی مان را به نزول ...
کتاب - شب مارهای آبی - منتشر شد
غیرتش خون کرده و حالا پناه آورده به شیخ، می خواهد بست بنشیند تا خانواده ملیحه راضی به گرفتن فسخ و گذشتن از خون دخترشان شوند. شیخ چای دارچینش را سر کشیده و به خدیجه، زنش، امر کرد فؤاد را در اتاق پشت خانه اسکان دهد. بعد پیغام داد به پدر ملیحه که فعلاً عارض پاسگاه نشود تا فکری هم به حال هور کند . هور انگار با روزهای زهوآباد سر قهر برداشته بود. سر خاک ملیحه هم نیامد. هر چند این بار چله نشینی ...
وقتی جنایت های خانوادگی و ناموسی، شبکه های اجتماعی را تسخیر کردند
جنایاتی رخ داد که یکی از آنها جای تامل بسیار دارد. افشین عامل این قتل عام خانوادگی چنین جنایتی را ناشی از طلاق غیابی مادرش عنوان کرده و برای همین او را مستوجب قتل دانسته است. در این ماجرا که در نخستین روز از خرداد روی داد افشین 22 ساله به همراه برادرخوانده اش حمزه ، داماد و پسرعمویش به خانه مادرش در شهرک شهید باهنر مشهد رفت و مادرش را به همراه دو خواهر ناتنی اش با ضربات تبر و چاقو به ...
تمارض چگونه گناه کبیرۀ فوتبال و نشانۀ عصیانگری اخلاقی شد؟
ول می گشت و هرچند دقیقه یک بار هم به آفساید می رفت. اما پس ازآن انگار یک بنگاه سرمایه گذاری خصوصی این ورزش را خریده و رنگ کرده بود تا برای خریدار بعدی جذاب باشد. خارج از میدان بازی و خصوصاً در لیگ های اروپایی، این تعبیر چندان هم استعاری نبود. زبان کارشناسان همه فن حریف رسانه ها هم دچار تغییر شد. تکامل تاکتیکی ، مدرن سازی تاکتیکی ، ظرفیت تمام کنندگی : در مخیله ام هم نمی گنجد که پدربزرگم ...
مشکلی که از طرف رهبری حل شد/می پرسند چرا به سوریه می روید؟
گذاشتند و مشکلات و حرف هایشان را با حوصله گوش می دادند. اصلا در فکر ما نمی گنجید که یک روز آقا را ببینیم و اینطور از نزدیک ببینیم و با هم صحبت بکنیم، دست آقا را بگیریم و او را ببوسیم! *خار در چشمم برود اما در پای او نه! مادر شهید: من خیلی رضا را دوست داشتم. او در تمام درد و غم های من، در مهاجرت های من، در گریه ها و ترس ها و لحظات سخت من بود. رضا تسلای دلم بود. راضی بودم خار در ...
بنیاد در آینه مطبوعات
. خانواده شهید از این تماسها و بلاتکلیفی درمانده شده بودند. روز چهارم به علی، پسر سوم خانواده، زنگ میزنند و از او میخواهند که به مکانی که آنها آدرس میدهند برود او هم به همراه شوهرخاله اش میرود. آنها به شوهرخاله میگویند که حمید شهید شده است و به علی چیزی نمیگویند اما علی خود متوجه ماجرا میشود. مادر تعریف میکند: وقتی علی به خانه آمد، خیلی ناراحت بود و به اتاق رفت و در را بست و گفت کسی پیش من ...
این است داستان پدرتان؛ روایت یک شهید از زندگی خودش
سالم بود که مادرم اسم مرا در یک مدرسه محلی نوشت. نام مدیر مدرسه چوپانی بود و هر ماه پانزده ریال بابت سوادآموزی می گرفت. مادرم، با مشقت بسیار، هر ماه این مقدار پول را پس انداز می کرد و به مدیر مدرسه تحویل می داد. سال بعد اسمم را در یک مدرسه دولتی نوشتند و شش سال ابتدایی را با همه کمبودها و مشکلاتی که داشتم، به پایان رساندم. در این دوران، در خانه ای که در هر اتاق آن خانواده ای زندگی می کرد ...
نوجوان ولایتمداری که جغرافیا برایش مهم نبود
محرم سال 94 بود که جوانی به نام محمدعلی حسینی به پیام مولای خود لبیک گفت تا علم دفاع از عترت نبی اکرم (ص) بر زمین نیفتد و حرامیان بار دیگر به خود جرات تعرض به آن را ندهند. وارد اتاق خانشان که می شوی انگار وارد یک حسینیه کوچک شده ای، دور تا دور بالای دیوار پارچه های مشکی حاوی اشعار در مدح و عزای سالار شهیدان نصب شده، همان پارچه هایی که خودمان در دو ماه محرم و صفر در سطح کوچه و خیابان نصب می ...
اصفهان هم مسجد می خواهد و هم کنسرت
لازم باشد. این کار نشدنی نیست که بگویند آقا آمدند اینجا و مطرب خانه شد و رقاصی کردند و ... بعد تازه شما بخواهید همین چیزی که الان هست را احیا کنید. بگذار بگویند ارزانی بد است، ارشاد مخالف است، ولی باز هم به صلاح استان است که همین روندی که داریم می رویم جلو برود و آرام آرام بعضی اتفاقات بیفتد. یکی از انتقاداتی که همواره به ارشاد وارد می شود ضعیف بودن و به روز نبودن بدنه کارشناسی آن است ...
یک شب با ماهیگیران خزر/ گاه ماهی صید می کنیم گاهی مرگ
بیشتر کیلکاهایی که ما صید می کنیم معمولی است. آقا رضا ادامه می دهد: خزر دیگر مثل سابق نیست. سال های پیش پر از ماهی بود اما حالا انگار هر روز خالی تر می شود. برای من هم عجیب است که چطور از بین این همه توری که به داخل آب می اندازند ماهی های دیگر به دام نمی افتند. ناخدا حمید هم که کارش با اهرم های وینچ تمام شده می گوید: الان چند سالی هست که به خاطر صید زیاد ماهی کیلکا، دیگر اوزون برونی در دریا نمانده ...
روایت مددکار داوطلب مبتلا به سرطان از کودکان محک
شدید؟ سال 74 وقتی از آموزش و پرورش بازنشسته شدم، دلم می خواست کاری انجام دهم تا برای جامعه و هموطنانم مفید باشم. می خواستم به خلق خدا خدمت کنم. دوستانم معتقد بودند کار فرهنگی هم خدمت است منتها من چون حقوق از این کار دریافت می کردم، به دلم نمی نشست. به همین خاطر 2 ماه پس از بازنشستگی در خیریه سالمندانی که نزدیک خانه ام هست ثبت نام کردم و هفته ای 2 بار به آنها سر می زدم و به کارهایشان رسیدگی ...
علاج غم از ریشه
اند و طعم شیرین داشتن فرزند و نگرانی های ریز و درشت رشد او را از نزدیک چشیده اند، پیش از تشکیل گروه کوچک شان به نام سایبان مهربانی به صورت جداگانه در گروه های خیریه دیگر فعالیت می کردند. آشنایی آنها با هم از گروه خیریه ای که برای نجات افراد معتاد و کارتن خواب ها فعالیت می کردند، آغاز شد. بعد از آن کم کم تصمیم می گیرند با همراهی هم ریشه اصلی این مشکلات را پیدا کرده و قبل از بزرگ تر شدن ...
بنیاد در آینه مطبوعات
روی اخلاق بچه ها بسیار تأثیرگذار بود. وقتی آنها نوزاد بودند همیشه سفارش می کرد بچه ها را با وضو شیر بدهم. همیشه آنها را همراه خودش به جلسات مذهبی و هیئت ها می برد. در معاشرت آنها با دوستانشان بسیار دقیق بود اما طوری کنترل می کرد که آنها متوجه نشوند و به غرورشان بر نخورد. شهید وطنی بعد از جنگ به شهادت رسیده اند. شهادت ایشان کجا و چطور اتفاق افتاد؟ همسرم سال 69 وارد سپاه شد و به عضویت ...
90/ مو سپیدان بسکتبال نباید فراموش شوند
داشتن پسرش می بالید آن روز ها . در همان کناره میدان امام حسین گاهی برای رهگذر ها خاطراتی تعریف می کرد: "سال ??، وقتی 12 سالم بود، در باشگاه پرسپولیس بندرعباس بازی می کردم که برای تیم استان انتخاب شدم و برای مسابقات آمدیم تهران. بعد من را برای بازی تیم بزرگ سالان انتخاب کردند. دو متر و ?? سانت قد داشتم و این فیزیکم توجه آن ها را جلب می کرد." سرانجام یک پیشنهاد برایش رسید ...
حکم پوشیدن ساپورت زیر چادر/ حکم استفاده از چادر براق، کفش پاشنه بلند و کلیپس
افراد بی حجاب هستند، او باید حجاب را مراعات کند؛ اگرچه چادر حجاب برتر و بهتر است اما اگر در جایی پوشیدن چادر یا پوشیه برایش مفسده دارد و ممکن است مورد تعرض قرار گیرد یا اینکه انگشت نما شود یعنی لباس شهرت محسوب شود، در آنجا به خاطر وجود مفسده، استفاده از چادر یا پوشیه جایز نیست. 9. آیا منظور از نگاه پزشک به بیمار غیرهمجنس، نگاه به قسمت های خاص بدن است و یا نگاه همراه با لذت و گناه به ...
ابد و چند قرن به درازای تاریخ
باید شخصیت های نابهنجار را در عین اینکه آزار دهنده هستند به خاطر روزی که در دفاع از خانه برمیخیزند تحمل کرد؟ ارزش ها در این جامعه چگونه تعریف شده که پسر جوان به خاطر یک ارزش (لات بودن، قوی بودن) روی بدن خود چاقو می کشد؟ آیا جامعه ارزش هایش را فراموش کرده یا اساسا این ارزش هایست که از ابتدا وجود داشته و به صورت دیگر بازتولید شده است؟ همزمان مادر جوان (ریما رامین فر) به امید این است که بتواند با ...
مرگ شاهد هولوکاست؛ آن ها هرگز بیدار نمی شوند
هزاران تن از اقلیت یهود در چنگال نازیسم گرفتار شد. در سال 1944 ویزل از طریق سرحدات مجارستان به همراه پدر، مادر و خواهرانش به اردوگاه آشویتس محکوم شد. در همان ماه های نخست مادر و خواهرش به علت ناتوانی در کمپ های کار به همراه هزاران تن از هم میهنانش به اتاق های گاز سپرده شدند. ویزل و پدرش از آن پس، روزهای بسیار طاقت فرسایی در آشویتس گذراندند. تنها زمانی بارقه های امید در اسرای جنگی ایجاد شد ...
این صورتک های سخنگو
، صندوقی که مادر از آن برای پنهان کردن مواد مخدر استفاده می کند، اتاق محسن که انگار سال هاست اثری از رنگ و نور به خودش ندیده است و پشت بامی که خفقان در آن موج می زند. به این ترتیب روستایی توانسته محیط رخوتناک و پلشت زندگی شخصیت ها را نیز کاملاً متناظر با زندگی آن ها نمایان کند. من در ابتدای فیلم به روشنی مشخص می شود که آذر تحت تعقیب قانون قرار دارد و مردی که فقط صدایش شنیده می ...
بیشترین ضربه را از هم لباسی هایمان خوردیم
روی یکی از مبل های کنار پنجره. اتاقش بزرگ است، آن قدر که دو دست مبل و صندلی در آن چیده شده تا دو دقیقه قبل از مصاحبه، یک جلسه طولانی با معاونانش داشت. جلسه ای که ما را یک ساعت و 15 دقیقه پشت در اتاق منتظر گذاشت. سیدحسن قاضی زاده هاشمی، اما خستگی از چهره اش پیدا نیست. ساعت هفت بعدازظهر، برایش انگار هفت صبح است. از حاشیه های وزارت بهداشت و دولت می گوید، از هم لباسی هایشان و دولت ها و مجلس ...
نقدی بر نمایش روزهای بی باران نوشته و کار امین بهروزی
جدایی ها از همدیگر دارد به تماشا در می آید. مهرداد (سجاد افشاریان) پزشک و جراح که در کلن آلمان تحصیل کرده در بازگشت به ایران دلتنگ حضور بارانی است که برای همیشه در کنارش نخواهد بود چون او در همان روزهای تحصیل مهرداد بر اثر تصادف خودرو جان سپرده است. حالا مهرداد با درد بیماری سخت دوستش پوریا (وحید آقاپور) همراه شده است و نمی داند چگونه او و همسرش شبنم (سوگل خلیقی) را متوجۀ این تومور مغزی کند که برایش ...