سایر منابع:
سایر خبرها
اذیت و آزار دختر فراری توسط مرد ایدزی!
دیدم که امیر تنهاست و ابتدا فکر می کردم که خانه مجردی اش است اما وسایل و شرایط خانه نشان از آن داشت که امیر زن و بچه دارد و در این مدت من بازیچه حرفهایش شده بودم. وی گفت: با دیدن این صحنه تصمیم گرفتم از خانه خارج شوم که امیر مانع من شد و سپس با تهدید مرا هدف آزار و اذیت قرار داد و وقتی درباره همسر و بچه اش پرسیدم ادعا کرد که آنها به خانه مادربزرگشان رفته اند. قصد داشتم با ...
اجیر کردن معشوقه برای قتل همسر/ مرد همسر کش از قصاص نجات یافت/ خفه شدن 2 زن در استخر خانگی
. پسر مادرکش اضافه کرد: وقتی مادرم روی زمین افتاد، همراه پیک نیک از خانه خارج شدم. پس از چرخیدن در خیابان ها پیک نیک را داخل سطل زباله انداختم و به خانه یکی از دوستانم در شهرستان گلپایگان رفتم. دو روز آنجا بودم تا ماموران سر رسیده و دستگیر شدم. مرگ دو زن در استخر خانگی در کامرانیه در این هفته همچنین خبر غرق شدن دو زن جوان در استخر خانگی یک متجمع مسکونی در کامرانیه ...
تجارت سیاه با یک بیماری
داروی مختلف را برای بهبود این زخم ها استفاده کردم، اما همه این کرم ها نه تنها بیماری مرا بهتر نکرد، بلکه باعث عود بیشتر بیماری و افزایش علائم آن شدند. کسری می گوید: تا اینکه به صورت اتفاقی و بر اساس میلی غریزی شروع به مصرف مواد گیاهی و استعمال آن روی پوستم کردم و در نهایت ناباوری بعد از یک سال کامل درمان شدم. کسری عنوان می کند: بعد از مدتی شروع به خام خواری و گیاه خواری کردم و بعد از چند ماه به شکل ...
امام زمان (عج) ایشان را سر راه من قرار دادند!
داشت که نمی شد به ایشان نگاه کرد. زیبایی، جاذبه و ابهت وجودی شان به قدری بود که نمی شد به ایشان مستقیم نگاه کرد. *آن موقع چند ساله بودید؟ من آن موقع 19 ساله بودم و ایشان حدود 38 ساله بودند. اخوی چای آوردند. آقای مجتهدی به برادرم گفتند اگر ممکن است می خواهیم یک خلوت چند دقیقه ای با هم داشته باشیم. به فکر فرو رفتم که این آقا از کجا اسم مرا می داند و آدرس مرا از کجا پیدا کرده! اولین ...
سرگذشت پر فراز و نشیب زندگی عشقی فریدون آسرایی
حنجره هستم، ولی بعد داروهایی را مصرف کردم و سه روز هم به دستور پزشک حرف نزدم که مشکل مرتفع شد. وی با اشاره به تحصیل در رشته مهندسی کشاورزی در فیلیپین و مهاجرت به کانادا اظهار داشت: وقتی که وارد کانادا شدم، آن جا در یک مکانیکی کار کردم و بعد مدتی به کار پیتزا رسانی مشغول بودم. بعد هم نامه رسانی کردم و کم کم تاکسی خریدم تا اینکه یک رستوران زدم. خواننده آهنگ آهای خوشگل عاشق ادامه ...
مادرم به جرم ارتباط پنهانی با یک مرد غریبه دستگیر شد
صورتی بزک کرده مرا هل داد و با عصبانیت وارد منزل شد او بدون اجازه داخل اتاق رفت و بر سر پدرم فریاد کشید تو چقدر پدر بی مسئولیتی هستی؟ دیشب پسرت تا صبح در آتش تب سوخت در حالی که تو بر سر منقل نشسته ای و مرا بدون پول و خرج خانه رها کرده ای؟ با کدام پول باید فرزندم را درمان کنم و ... او سپس لگدی به بساط دود و دم پدرم زد و خانه را ترک کرد دیگر همه چیز لو رفته بود مادرم که تحمل هوو ...
فصل طلاق هنرمندان +عکس
به گزارش گرنا: بالاخره چه بخواهیم و چه نخواهیم و چه بپسندیم چه نپسندیم نه تنها در ایران که در همه جای دنیا ماجرای ازدواج و طلاق چهره های مشهور به ویژه بازیگران برای اکثر مردم و افکار عمومی جذاب است. خبرهایش همه جا نفوذ می کند و درباره آن هزاران حرف و حدیث و تحلیل قطار می شود. در همین مدت اخیر بار دیگر و هر بار به بهانه ای قصه جدایی و طلاق برخی از هنرمندان بر سر زبان رسانه ها و مخاطبان شان افتاد ...
گزارش دیده نشده از بچه فروشی در پایتخت! +تصاویر
.... کنار کارتن خواب ها، مواد فروش ها، معتادها و زنان خیابانی. خودش هم یکی از آنها بود. موادمخدر شیشه، به همه ابعاد بدنش نفوذ کرده بود. دو سه روز قبل از وضع حمل، درد میان خماری هرازگاهی می آمد و می رفت. تصویرهای گنگ و مبهمی از دوران کودکی در ذهنش جولان می داد. تصویر مادربزرگ، تصویر زن باردار همسایه و... به چشم هایش زل می زنم. زیر درخت ها و در خانه کارتنی اش میان پتوهای چرک و کهنه نفس می ...
از خانه فرار کردم - شوهرم می گفت بی خیال دنیا بیا شراب بخور
خانواده ام واقعاً آبروداری کردند. یک مراسم جشن عروسی خوب هم برگزار کردیم. قرار بود به خانه مادر شوهرم برویم. اما او یک ماه بعد از ما ازدواج کرد و درگیر زندگی جدیدش شد. زن جوان افزود: در دوران عقد باردار شدم. مانده بودم چه کار کنم. مادر شوهرم می گفت مزاحم زندگی اش نشویم و خودمان فکری برداریم. پدرم که از آبرویش می ترسید دست به کار شد.او زیرزمین خانه همسایه را برایم کرایه کرد و جهیزیه ای که با ...
بمب نقل و انتقالات پرسپولیس از خانه فرار کرده بود
بود به من گفت این بازیکن را می خواهی؟ من در جواب گفتم قطعا. گفت برایش لباس مناسب تهیه می کنیم تا دیگر با این شرایط به تمرین نیاید. ریاضی که سالها مربی تیم های پایه هما بوده صحبتهایش را اینگونه ادامه می دهد: بعد از حدود 10 جلسه تمرین، علیرضا یک روز به تمرین نیامد. خیلی کنجکاو شدم که بدانم چرا به تمرین نیامده، چون رفتار من طوری بود که با بازیکنان پایه ارتباط مناسبی برقرار می کردم و آنها ...
زیارتنامه حضرت "امام رضا(ع )"
پدر و مادرم فدای تو باد ای مولای من آمدم به زیارتت و بدرگاه شما وارد شده و پناهنده از آنچه جنایت کردم بر خودم و بار سنگین گناه را بر دوش کشیدم پس شفیع من باش به درگاه خدا روز نداریم و بی چیزیم برای توست نزد خدا مقام پسندیده و تو نزد او آبرومندی خدایا من تقرب می جویم به سوی تو به دوستی و ولایت ایشان پیرو و دوست آنهایم بدانچه پیرو و دوست اول آنها بودم و بیزارم از هر دسته و گروهی جز آنها ...
جزئیات تصمیمات جدید یارانه ای دولت/ هشدار جدید فرمانده سپاه/ هشدار وقیحانه مفتی سعودی به ایران/ 4 دلیل ...
انرژی در کشور ایران 5 برابر کشورهای اروپایی است. روزی 400 میلیون تومان مواد مخدر می فروختیم! معمولا 20 تا 30 نفر هر روز تماس می گرفتند و درآمد ما از فروش مواد مخدر در ژاپن به روزی 300 تا 400 میلیون تومان می رسید . روزنامه شرق نوشت: عامل اصلی جنایت یاکوزاها در ناگویای ژاپن می گوید تأخیر پلیس و تیم درمانی باعث مرگ پسر جوان ایرانی شده و او فقط یک ضربه به مقتول زده است. مأموران ...
شوهرکشی با کمک خواستگار سابق
...> لیلا در اعترافاتش ضمن معرفی حسن. الف (23ساله)به کارآگاهان گفت: شب قتل، من و همسرم درِ منزل بودیم؛ حوالی ساعت سه روز 10 دی بود که حسن به در منزل آمد؛ بعد از اینکه من در خانه را باز کردم، او مرا هل داد و داخل حیاط شد. او یک میله آهنی در دست داشت و گفت: امشب می خواهم مرتضی را به قتل برسانم . مرتضی خواب بود. من در حیاط ماندم و حسن به داخل خانه رفت. بعد از گذشت حدود نیم ساعت، حسن از ساختمان ...
چشم های کبود طاها کوچولو ؛ نتیجه رابطه پنهانی
رسیدند و او را در یک عملیات هماهنگ به دام انداختند. این جوان 20 ساله که توسط قاضی سبحانی مورد بازجویی قرار گرفته بود در اظهارات خود ضمن اعتراف به رابطه خیابانی با زن 31 ساله گفت: ما با یکدیگر همشهری هستیم و در یک مجلس با هم آشنا شدیم. از آن روز به بعد به خانه آن زن تنها می رفتم تا این که چند روز قبل وقتی کودک او را در آغوش گرفته بودم آن کودک مدام گریه می کرد به همین خاطر مادرش برای آن ...
داستان تلخ عکاسی که از چنگال داعش رها شد
شمال سوریه، اتوسن و یک دلال سعی کردند از "مقامات محلی" برای فیلم برداری از منطقه مجوز بگیرند. اما در جریان بازجویی او را بازداشت و متهم به جاسوسی کردند. مقامات محلی از نیروهای داعش بودند؛ گروهی که یک سال بعد با قدرت نمایی در عراق و سوریه به شهرت جهانی رسید. اتوسن به عنوان زندانی داعش حدود هشت بار به مکان های مختلف منتقل شد. در ابتدا داعش این عکاس دانمارکی را در دو مکان در اعزاز نگه داشت ...
شهدای مدافع حرم را حضرت زهرا (س) گلچین می کند
.... آقا بزرگ (امام خمینی) به خوابم آمده بود. عکسی که روی دیوار بود عکس امام (ره) بود و آن عکس را درخواب دیده بود. همسرم تا موضوع خواب را شنید گفت از فردا آزادی و می توانی به جبهه بروی. من حدود 56 ماه سابقه جبهه دارم و مجروح هم شدم. یکی دیگر از خاطرات پسر شهیدم این است که وقتی حسن به استخدام سپاه درآمد، دیپلمه بود. یک شب خواب می بیند امام خمینی به او می گوید برو درس بخوان و از فردای آن پسرم روز ...
خالق داستانهای هری پاتر:شش ساله بودم که اولین داستانم را نوشتم
می نویسید یا با کامپیوتر؟ من هنوز روی کاغذ می نویسم. معمولا اولین چرک نویسم را با خودکار و روی کاغذ می نویسم و بعد اولین ویرایشم را وقتی تایپش کردم، در کامپیوتر انجام می دهم. به دلایلی ترجیح می دهم با خودکار مشکی بنویسم تا آبی و در حالت بی نقصش روی کاغذهای با حاشیه بازیک می نویسم. اما همه می دانند زمانی که نوت پد کامپیوترم نباشد، روی هر چیز عجیبی می نویسم. نام خانه های هاگوارتز پشت کیسه ...
به خاطر خانواده ام دزد طلای مادربزرگ ها شدم
شرایط بد زندگی به خانه های مردم می رفتم و کلفتی می کردم تا لقمه نانی پیدا کنم ولی خرج و مخارج سنگین زندگی باعث شکستن کمرم شد. دیگر توان نداشتم. چه شد به فکر سرقت افتادی آن هم از زنان سالخورده؟ یک روز از سرکار به خانه باز می گشتم که پیرزنی را دیدم. آن زن جلوی در خانه اش نشسته بود و خیابان را نگاه می کرد. من همه حواسم به طلاهای او بود. در آن لحظه با خود فکر می کردم که این طلاها ممکن ...
و اکنون نام نویسی دختران مدافع حرم
...، با رویاها و خواسته های معصومانه م کنار آمده بودم، که قبول کن نمی شود ... اما نمیدانم چرا دنیا با دل من سر ستیز دارد و حالا گشته و گشته و به دست قصی القلب ترین مسلمان نماهای تاریخ داغ مرا تازه میکند و این جا بود که حسرت کودکی چون سیمرغ در خاکستر عشق حسین متولد شد و تمام وجودم را فرا گرفت. مگر می شود عاشق حسین بود و زینب را دوست نداشت؟ ... محال است، به خدا محال است آرزویی به دلم مانده ...
نخبه قرآنی با ازکارافتادگی چهار عضو را دریابید/ ردپای گمشده عمل در وعده های برخی مسؤولین!
کمیسیون را همراه با آزمایش های خودشان به ایشان نشان دادم. یک نگاه به نامه و آزمایش ها کرد و یک نگاه به ظاهر مرتب من! شک کرد! از من کارت شناسایی خواست. بعد به من گفت پای دستگاه بنشینم تا خودش مرا معاینه کند. خلاصه ازکارافتادگی من پس از پیمودن هفت خوان رستم تأیید شد. ایشان در حین صحبت هایش مدارک کمیسیون پزشکی را هم یکی یکی نشانم می دهد؛ آمار و ارقام همه بالای 70 درصد است! یعنی ازکارافتادگی ...
رامین ها همچنان از هم تبری می جویند!
... به عنوان نمونه درباره تصویب لایحه خانواده دولت و مجلس قبلی و همراهی زنان اصولگرا با این لایحه گفته بود: چرا خودشان تشریف نمی برند خانه؟ اگر به این رسیده اند که شأن زن در این حفظ می شود که در خانه باشد، استعفا بدهند بروند در خانه بنشینند تا عملا این را نشان بدهند. مشکل ما از نگاه های کلیشه ای نشئت می گیرد . او در آلمان و در 19 سالگی با رامین آشنا می شود و با هم ازدواج می کنند. سال 1995 بعد ...
آزار و اذیت وقیحانه زن جوان توسط 2 دوست شوهرش
دامنگیر او شد که دیگر حتّی قدّرت کارکردن را نیز از دست داد و به شدّت مریض و زمین گیر شده و با بیکاری او اقتصاد خانواده ما روزبه روز ضعیف و ضعیفتر از گذشته شد. این زن گفت: با بیکار شدن حمید، حیران مانده بودم که چگونه می توانم زندگی خود را به پیش برده و هزینه خانواده ام را تامین کنم. به علّت رفتار نامناسب حمید و غرق شدن او در سراب اعتیاد، دیگر تمام بستگان با ما قطع رابطه کرده بودند و تنها ...
پسری که سر اعضای خانواده اش را برید (+عکس)
پول نیوز - رسیدگی به این پرونده از هشتم آذرماه سال 93 به دنبال تماس یک مرد جوان با اداره اگاهی در دستور کار پلیس قرار گرفت. مرد هراسان به ماموران پلیس گفت: دوست صمیمی ام میلاد 28ساله که دانشجو است نمیه شب با من تماس گرفت و مرا به خانه پدرش اش دعوت کرد. پسر جوان که در جنایتی هولناک پدر، مادر و پدربزرگش را در خانه شان در خیابان کوهسار تهران به طرز فجیعی کشته بود در حالی در ...
گفت وگو با مهندسی که رتبه اول کنکور تجربی شد
حبس کند. اما من هفته ای سه مرتبه ورزش می رفتم. کتاب و رمان می خواندم. شعر و ادبیات را خیلی دوست دارم. سعدی و حافظ می خوانم. مولانا که اصلا مرا به یک عالم دیگر می برد. خلاصه زندگی من در سال کنکور تعطیل نشد. آقای عشق پزشکی بعد از دوسه روزی که از استرس خوابش نبرده، حالا آرامش دارد و هنوز هم در صدایش می توان هیجان این خوشحالی را متوجه شد. دوست داشتم رتبه یک باشم اما هدف یک شدن نبود. دعای من در شب ...
بسته پیامکی ویژه ولادت امام رضا علیه السلام
...: حق، معرفت به هر نگاهم داده / در حلقه ی عشق خویش راهم داده اینها همه علتش فقط یک چیز است / ایرانی ام و رضا پناهم داده . . . میلاد مسعود ولی نعمت ما، آقا امام رضا مبارک پلک خورشید به فرمان تو بر می خیزد / صبح ، از سمت خراسان تو بر می خیزد نور ، هر صبح می افتد به در خانه ی تو / بعد از گوشه ی چشمان تو برمی خیزد مگذار مرا دراین ...
از شعارنویسی در مدرسه تا نرفتن به خدمت سربازی
. * یادگاری شهید دو سه روز بعد از عملیات کربلای 5 شهید طوسی مرا در مقر موتوری لشکر دید و گفت: ماشین من در دست اندازها خاموش می کند . ماشین را از او گرفتم و به تعمیرگاه دادم و به بچه ها سپردم که هر چه زودتر درستش کنند و ماشین دیگری به شهید تحویل دادم. چون رابط قرارگاه بودم پس از برگشت به موتوری متوجه شدم ماشین شهید طوسی را بچه ها تعمیر کردند و شهید از آنها تحویل گرفت ...
کار وحشیانه و زشت غلام با صاحب کله پزی
. سرنخی که اتفاقی به دست آمد با توجه به اسناد پرونده غلام دراداره آگاهی توانستیم نشانی محل زندگی اش را پیدا کنیم. یادم می آید روز عاشورا بود و همه جا تعطیل.تعداد خودروها هم زیاد نبود. همان طور که گفتم جوان بودم و سرپرشوری داشتم. بنابراین تصمیم گرفتم همان روزبه خانه غلام بروم. پیاده از آریاشهر راه افتادم و خودم را به خیابان فلاح رساندم. در راه به دهها موضوع فکر کردم تا ...
جوانی که گاوداری را بدون چشم اداره می کند
خاموش شد و روشنایی آن کاملاً از بین رفت. یک روز صبح وقتی چشم باز کردم همه جا تاریک بود. می دانستم که صبح شده است و صدای پرنده ها را می شنیدم و گرمای خورشید را حس می کردم اما نمی توانستم خورشید را ببینم یا برای پرنده ای که به روال معمول هر روز صبح، آمده و کنار پنجره نشسته بود و می خواند، دانه بریزم. او افزود: خیلی ترسیده بودم و به شدت گریه می کردم. پدر و مادرم با گریه های من متوجه موضوع ...
مردی که شاه را کشت
به یزد مهاجرت کرده بود. با این همه میرزا رضا در کرمان در سال 1226 خورشیدی متولد شد و در سال های جوانی به تهران آمد و به داد و ستد پرداخت و از این راه کسب و کاری برای خود دست و پا کرد و به خانه اعیان رفت و آمد می کرد. در همین سال ها، یعنی حدود 1307 ق. سید جمال به تقاضای ناصرالدین شاه به تهران آمد و در منزل حاج امین الضرب تاجر سرشناس ساکن شد. آشنایی اولیه میرزارضا با سید جمال به همین زمان باز می ...
تو جیب جا می شه؟ (نقد و بررسی سامسونگ گلکسی مگا 6٫3)
ابزارهای پر رمز و راز پیش بینی می کنند. چند روز بعد: اخبار جدیدی درباره بزرگترین تلفن های همراه سامسونگ، به گوش می رسد. انگار سامسونگ تصمیم گرفته به جای Fonblets که شاید نام مناسبی برای برندسازی نباشد، عنوان Mega را برای اعضای جدید کهکشان خود انتخاب کند. اوایل اسفندماه 1391: بازار افشاکنندگان اطلاعات، داغ تر از همیشه است. این بار حرف و حدیث هایی درباره دو ابزار سامسونگی با ...