سایر منابع:
سایر خبرها
هشدار تاریخی
.... 200 پیکر را در کانتینرهایی گذاشتند که برای حمل مواد غذایی استفاده می شود و با توجه به اینکه سردخانه عربستان ظرفیت محدودی داشت 6 هزار شهید را در کانتینرهایی که سردکننده نداشت به مدت 5 روز در گرمای مکه نگه داشتند؛ فاجعه سنگینی که باعث شد پیکرهای شهدا متلاشی و سیاه شود و کار شناسایی با مصیبت بزرگی همراه شود. کارشکنی ها و تفکر حاکم بر عربستان بزرگ ترین موانع سد راه شده بود. تفکر افراطی ...
فجایع آل سعود در حج سال 66 در گفتگو با دکتر عظیمی؛
که آن زمان 23 سال داشتم و در اوج قدرت بدنی و ورزشکار بودم، قفسه سینه ام به پشتم چسبیده بود و نمی توانستم نفس بکشم. دشداشه عربی هم پوشیده بودم تا شبیه اعراب باشم، اما در فشار جمعیت، این لباس عربی به پایم پیچید و یک بار کاملاً زیر دست و پا رفتم و اشهدم را خواندم ولی آخرین لحظه به خودم گفتم به این زودی نباید تسلیم بشوی. یک یا علی گفتم و بلند شدم و لباس عربی را درآوردم و با لباس زیر، توانستم رها بشوم ...
درد دل قهرمان المپیک
اینکه مدال بیاورم فکر می کردم با کسب مدال زندگی ام چیزی شبیه رویا می شود اما وقتی داخلش بروی می بینی چنین خبرهایی نیست. واقعا برای من به عنوان یک قهرمان المپیک خوب نیست که این طرف و آن طرف بروم تا به من کمک کنند. من که از بچگی وارد وزنه برداری شدم چرا باید هنوز در خانه پدرم زندگی کنم. اگر هر کار دیگری انجام داده بودم تا الان یک خانه داشتم. ببخشید این را می گویم اما اینکه قهرمان المپیک در پایین شهر ...
مثله کننده دختر جوان منکر جنایت شد
بسیار ترسیده بودم. مرد جوان اظهاراتش را به بازپرس اینگونه ادامه داد: نمی دانستم چه کاری باید بکنم و به سمت شهرستان ایوانکی رفتم، در آنجا آپارتمانی داشتم، ابتدا در ایوانکی تصمیم گرفتم جسد عاطفه را خارج از مناطق مسکونی بیندازم اما چون عده ای کشاورز در آنجا بودند این احتمال را دادم که من را ببینند، به همین خاطر به آپارتمانم در ایوانکی رفتم و پس از اینکه مطمئن شدم کسی در خیابان نیست مقتول ...
حزب موتلفه؛ معاون نهمین مجمع عمومی آی کپ/ ابقا باهنر به عنوان دبیرکل جامعه مهندسین
برگشت به ریاست جمهوری نبودم. با احساس این خطرها گفتم که نامزد می شوم؟ ولی جلوی این را هم در داخل گرفتند. اما خداوند این راه را پیش ما گذاشت و آقای روحانی هم مانده بودند. چون زمانی که من نامزد شدم، آقای روحانی اصرار داشتند که بروند و می گفتند که الان لزومی ندارد که من باشم و من هم کمک می کنم. من گفتم: بمانید، یا شما پیروز می شوید و یا من و هر کدام که پیروز شدیم، از دیگری حمایت می کنیم. در موقع خوبی ...
عملیات خیبر در خاطرات شهید عبدوس
. نمی دانستم به مادرم چه جوابی بدهم. به هر بدبختی بود رفتم و هرچه توانستم عذر و بهانه آوردم. اواخر ماه رمضان 62 بود که با شهید رضا سالار همراه شدم و به بسیج رفتم. با این که 15 ساله بودم ولی باز هم خیلی اصرار کردم تا ثبت نامم کردند. این بار ما را به پادگان 21 حمزه تبریز فرستادند. عید فطر را در پادگان بودیم. یک ماه دوره آموزشی داشتیم ولی من طاقت ماندن نداشتم. از خدا می خواستم طوری ...
کلاهبرداری میلیاردی نایب رئیس قلابی سفارت آلمان
اظهاراتش به کارآگاهان گفت: حدود دو ماه پیش به واسطه یکی از دوستانم با شخصی به نام ناصر. م در محل کارش در خیابان بخارست آشنا شدم. دوست من او را به عنوان نایب رئیس سفارت کشور آلمان معرفی کرد. این شخص در ملاقات هایی که با هم داشتیم، گفت قرار است برخی از سفارشات خرید سفارتخانه آن کشور از طریق او مدیریت و انجام شود. برهمین اساس، درمجموع بیش از 130 میلیون تومان تحت عنوان حق کارداری به حساب او واریز کردم تا ...
نگاهی به طرح بهسازی مزار شهدا؛ جمله عجیب یک عارف در خصوص مزار شهدا/ لزوم سماجت در اجرای این طرح چیست؟/ ...
پیکر شهیدم ماندم به امید روزی که بیاید و مزارش مأمن دل بی قرار من باشد. 18 سال مانند درخت توتی بودم که تکانش می دهند و آن هم می ریزد، آب شدم ریختم. اینها به جای مرتب کردن و سر و سامان دادن می آیند و یکسان سازی می کنند حالا اگر از کشوری دیگر به بهشت زهرا بیایند با خودشان چه خواهند گفت، قطعاً می گویند اینها اینگونه به شهدایشان ارج و اهمیت می دادند ؟! 18سال چشم به در خانه بودم و انتظار کشیدم ...
مثله کننده دختر جوان منکر جنایت شد
...> مرد جوان اظهاراتش را به بازپرس اینگونه ادامه داد: نمی دانستم چه کاری باید بکنم و به سمت شهرستان ایوانکی رفتم، در آنجا آپارتمانی داشتم، ابتدا در ایوانکی تصمیم گرفتم جسد عاطفه را خارج از مناطق مسکونی بیندازم اما چون عده ای کشاورز در آنجا بودند این احتمال را دادم که من را ببینند، به همین خاطر به آپارتمانم در ایوانکی رفتم و پس از اینکه مطمئن شدم کسی در خیابان نیست مقتول را روی دوشم گذاشتم و به داخل ...
2جنگ تحمیلی با درایت مقام معظم رهبری از سر کشور کوتاه شد/ مردم می پرسند چرا بعد از حادثه منا، رابطه با ...
از 6 سال پیش درباره آن صحبت می کنیم و آنها به جای آن، از تشدید ناامنی و اقدامات نظامی در سوریه حمایت کرده اند، گام بردارد، بدون شک نتیجه مناسبی کسب خواهد کرد. به نظر شما قصد آمریکا از اینکه این بار به حمایت از موضع ایران در قبال سوریه پرداخته، چه چیزی است؟ امیرعبداللهیان: اگر اکنون که آمریکا همه مسیرهای نظامی امنیتی خود را با شکست و بن بست مواجه می بیند، بیاید و در مسیر حل ...
400 میلیون تومان برای نجات از مرگ
حلقه محاصره آنها افراد قرار گرفتم. آنها چاقو و پنجه بوکس داشتند. نمی دانم چطور مقتول با چاقو مجروح شد، اما من ضربه ای نزدم. بعد از مجروح شدن مرد جوان، از محل فرار کردی؟ نه. همان جا ماندم. با دیدن مردجوان که زخمی شده بود شوکه شدم. او کف خیابان افتادو دوستانش با سوار شدن به خودروهایشان فرارکردند. حتی خودم به پلیس و اورژانس زنگ زدم. او را امدادگران اورژانس به بیمارستان منتقل ...
مصاحبه ای با اصغر فرهادی به بهانه اکران فیلم فروشنده
جلوتر می روم، به نظر کارم سخت تر می شود، چون مخاطبان می شناسند که من به چه ترتیب قصه می گویم. از این فضا گریزی نیست، مگر آنکه سراغ روایت داستانی بروم که کاملا از آن دور هستم و با آن غریبه، اگر چنین کنم آن گاه دیگر من نیستم، من تبدیل به فیلمسازی می شوم که از ترس و نگرانی لو رفتن این شیوه کار سراغ نوع دیگری از فیلمسازی رفته است. این نوع قصه گویی را سلیقه، علاقه و تجربه خودم می دانم و در این فضا سعی می ...
مهمان مجروح
فقط نفرین بار خودم کرده بودم. تا حالا سابقه نداشت تو کاری تا این حد سهل انگاری کرده باشم. آخر همه اش تقصیر این ذوق زدگی های بی حساب و کتاب من بود. چهار شنبه از مدرسه که تعطیل شدم جلوی در خونه ماشین بابا را دیدم که روی باربند ماشین ساک مسافرتی گذاشت. در همون حال مامان با وسایل مسافرتی دیگر از در خونه خارج شد و تا چشمش به من افتاد، گفت: مهسا بدو برو وسایلت رو بذار خودتو آماده کن داریم می ریم شهرستان ...
مرگ مشکوک دختر جوان بررسی می شود
.... در راه بودم که یکی از دوستانم تماس گرفت و گفت بین سحر و سارا مشاجره سختی درگرفته است. وقتی برگشتم متوجه شدم سحر، سارا و چند نفر دیگر از دوستانم در حال دعوا هستند. رفتم جلو و با دست سارا را کنار زدم. به هر حال دعوا با میانجیگری رهگذران تمام شد و راهی خانه مان شدم. در راه بودم که دوباره دوستم تماس گرفت و گفت که سارا حالش بد شده است. وقتی خودم را رساندم پزشک اورژانس مشغول معاینه سارا بود. او گفت ...
آخرین بار که آقای طالقانی را دیدم، او را خیلی بی کس یافتم
که مورد وثوق خیلی از مبارزان، اعم از مذهبی و غیرمذهبی بود.کمااینکه خود من به اعتبار آشنایی که در زندان با ایشان پیدا کرده بودم بعد از رهایی از زندان بعد از سال 57 غالبا به دیدار ایشان می رفتم. یک مقدار از این دیدارها هم به خاطر مشکلاتی بود که برخی “نیروهای خودسر” برای فعالیت ما در دفتر قانونی حزب توده،پیش می آوردند. وقتی که ما شکایت می کردیم به کلانتری یا کمیته ها اقدامی نمی کردند به عبارتی این ...
مدیران بازرگانی در دام نایب رئیس قلابی سفارت آلمان
خودش را نایب رئیس سفارت آلمان معرفی کرد و قرار شد با نظارت سفارت برخی سفارش های خرید از طریق ناصر مدیریت شود. من هم 130 میلیون تومان به عنوان حق کارداری به حسابش واریز کردم. وقتی موعد انجام قرارداد شد ناصر به تماس هایم جواب نداد به خاطر همین راهی سفارت شدم اما گفتند که کسی با این مشخصات آنجا کار نمی کند. وقتی اوراق ناصر را که مدعی شده بود در سفارت سمت دارد نشان دادم مشخص شد همه آنها جعلی است. بعد ...
می فرمود: ولایت فقیه متمم ولایت اهل بیت است
، ایشان امامت جماعت مسجد حضراء- که محل تدریس آیت الله خویی بود- را به جای ایشان به عهده داشتند. آیت الله مدنی مدت زیادی در نجف بودند. تفکر ایشان در مسائل فقهی بیشتر به امام نزدیک بود یا به آیت الله خویی؟ با اینکه از شاگردان ممتاز آیت الله خویی بودند، به امام بسیار علاقه داشتند و در محضر ایشان مانند فرزندی در خدمتِ یک بزرگوار عالی قدر رفتار می کردند و خود را نزد امام بسیار کوچک می ...
شوهر هوس بازم با یک همکار زن و یک دختر ارتباط شوم دارد / سخته نتوانی در این مورد با کسی حرف بزنی
هواداری ام را کرد و جلوی پسرش ایستاد. یک سال و نیم از این جریان می گذشت که قرار شد سمیرا و علیرضا برای زندگی به یکی از شهرهای حاشیه تهران مهاجرت کنند. چون هر دو شاغل بودند، درخواست انتقالی دادند. با درخواست زن جوان موافقت شد، اما شوهرش به خاطر مشکلاتی که داشت، در شهرستان ماند و قرار شد چند ماه دیگر او هم بیاید. چون خانه مادر شوهر سمیرا نزدیک محل کارش بود، بعد از اتمام کار همیشه به خانه او ...
رانندگان خودروهای افغانی کش و فرار از مجازات
متن ارسالی وی به شرح زیر است: هفته پیش یک روز عصر که برای انجام کار شخصی به رفسنجان رفته بودم، در مسیر برگشت با اتفاقات جالبی برخورد کردم. در جاده مشغول رانندگی بودم که در حین سبقت از یک کامیون متوجه شدم که یک خودرو با سرعت سرسام آوری چراغ زنان در حال نزدیک شدن به من است و مرتبا با چراغ زدن از من راه می خواهد. احتمالا متوجه شده اید که یکی از همان افغانی کشهای معروف همیشگی بود. یک پژو ...
زلاتان ایبراهیموویچ در کتابش داستانی از مورینیو و گواردیولا نوشته است.
: اینجا در بارسا ما با فراری یا پورشه به تمرین نمی رویم. این چه چرتی بود؟ من هرچه بخواهم سوار می شوم. من سوار انزو ام شدم و به سمت تمرین رفتم و آن را بیرون زمین تمرینی پارک کردم. البته این باعث شد اوضاع بدتر شود. روزنامه ها نوشتند که ماشین من بیشتر از حقوق یک ماه کامل کل تیم آلمریا می ارزد. اما اهمیتی ندادم. من تصمیم گرفته بودم بجنگم و این ها برایم اهمیتی نداشت. روز به روز بیشتر می فهمیدم که راهی برای درست شدن اوضاع وجود ندارد. زمانش رسیده بود که روی پای خودم بایستم و دوباره یک مرد واقعی شوم. کد خبر 9404 ...
لباس روحانیت پوشید و شهید شد
پرسش هایم را وقتی گرفتم که میلاد به شهادت رسید. طلبه رزمنده میلاد با آنکه در دبیرستان خودش رشته تجربی را انتخاب کرده بود بعد از دیپلم تغییر عقیده داد و رفت سراغ درس طلبگی و در حوزه علمیه سفیران هدایت حضرت ابوالفضل(ع) شهرستان امیدیه ادامه تحصیل داد. بعدها که موضوع دفاع از حرم پیش آمد، برای رفتن به سوریه لحظه ای آرام و قرار نداشت. از تابستان سال 94 هم شروع به آماده سازی افکار من برای ...
زیلینسکی: کلوپ شخصا برای به خدمت گرفتنم با من تماس گرفت؛ همه اطرافیانم توصیه کردند به لیورپول بروم
طرفداری-پیوتر زیلینسکی، هافبک جدید باشگاه ناپولی، معتقد است که از نپذیرفتن پیشنهاد لیورپول و پیوستن به ناپولی پشیمان نیست. به گزارش لیورپول اکو ، ی ورگن کلوپ یکی از افراد خواهان وی برای لیورپول بود و حتی برای به خدمت گرفتن وی با او صحبت کرد . اما هافبک لهستانی سرانجام تصمیم گرفت که به ناپولی بپیوندد. او در این خصوص گفت: روزهایی بودند که از خانه بیرون می رفتم و با ...
پارسا مرا به میهمانی مختلط برد / وقتی به خودم آمدم فهمیدم همه چیزم را باخته ام
اوایل زیر بار نرفتم. حتی خواستم اتاقم را عوض کنم ولی چون وسط سال بود هیچ کس حاضر نشد جایش را با من عوض کند. وی افزود: بالاخره این دوستان نااهل پیروز شدند و مرا تسلیم کردند. شاید یکی از دلایلی که زیر بار حرفشون رفتم این بود که دیگه از متلکاشون خسته شده بودم. این بود که یک گوشی مجهز به اندروید خریدم. خرید گوشی همانا و رفتن در دام فریبنده شبکه های اجتماعی همان! کارم صبح تاشب شده بود وب گردی ...
سرقت کیلویی طلا در راهزنی مسلحانه جاده یزد
که موفق نشدم. او شروع کرد به تیراندازی به سمتم. من هم از ترس جانم فرار کردم تا بلایی سرم نیاورد و زنده بمانم. سارقان فرارکردند و من به خانه بستگانم رفتم و همراه او به کلانتری محل و سپس به اداره آگاهی آمدم تا ماجرا را اطلاع دهم. بخشی از پول طلاها را از چند طلافروش گرفته بودم تا طلاها را برایشان ببرم که این حادثه رخ داد و من اکنون به آنها مبالغی کلان مقروض شدم. با توجه به گفته های مرد ...
کانون خانواده در سیرۀ رفتاری امام باقر(ع)
ه رخ داد، 39 سال داشتند. نام او محمد ، کنیه اش ابوجعفر است و باقر و باقرالعلوم لقب آن حضرت می باشد. مادر حضرت ام عبدالله دختر امام حسن مجتبی علیه السّلام ایشان نخستین کسی بود که هم از نظر پدر و هم مادر فاطمی و علوی بودند. امام باقر در سال 114 هجری در مدینه به شهادت رسیدند و در قبرستان بقیع، کنار قبر پدر و جدش، به خاک سپرده شد. دوران امامت آن حضرت 18 سال بود. (صلوات خدا بر روح پاکش) برای ...
17 سال در جبهه بدون مرخصی/فقط دو روز پشت جبهه بودم
جرم رزمنده بودن پدر قربانی می شود. من یک پسر به اسم روح الله داشتم به خاطر علاقه ام به امام اسمش را روح الله گذاشته بودم. زمانی که من در ایران در جبهه بودم، پسرم توسط کمونیست ها در افغانستان مورد سوءقصد قرار گرفت؛ آن هم به این خاطر خصومتی که کمونیست ها ا زمان با انقلاب ایران داشتند. حتی آن زمان استشهاد محلی علیه من جمع کرده اند که من خائن و فراری هستم. آن زمان پسر من فقط 7 سال داشته و من سال 72 ...
روایت لطف الله میثمی از برخورد آیت الله طالقانی با فداییان اسلام
، گلوله خلیل طهماسبی نبوده بلکه گلوله آگاهی بوده و این ترور به نام خلیل طهماسبی تمام شد. فداییان اسلام بچه مسلمان بودند و انگیزه های پاکی داشتند و اکثراً از جنوب شهر بودند. من با حاجی لباف که یکی از اعضای فداییان بود در سال 42 هم سلول بودم. آن ها به گونه ای بودند که وقتی نیمه شب به آن ها فرمان می رسید همه شان احضار می شدند. زندگی شان کف دستشان بود. اما دیدگاه هایشان این گونه بود ...
شاگرد اول کابینه، رحمانی فضلی اصولگرا ست و نعمت زاده از همه بدتر
به گزارش ایران نیوزدی و به نقل از گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، صادق زیباکلام از تئوریسین های اصلاح طلبان گفت و گویی با شماره جدید هفته نامه مثلث انجام داده است که مشروح آن را در ادامه می خوانید: آقای روحانی چه نسبتی را بین خود و جناح های سیاسی تعریف کرده است؟ به نظر من آقای روحانی در مدت سه سال سعی کرد در مرکز یا وسط طیف سیاسی کشور حرکت کند. به عبارت دیگر عمده مناسبات او ...
بزرگترین دروغ تاریخ این بود که اگر برجام نبود آمریکا قطعا به ایران حمله می کرد!
سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران استخدام شدم و مرا فرستادند به کارخانه قند چالانچولان در بروجرد و سپس به خرم آباد، الشتر و یاسوج رفتم. 4 سال در میان لرها، بختیاری ها و قشقایی ها کار کردم. من خود را از عشایر می دانم و عاشق عشایر ایران هستم. 4 سال آنجا زندگی و کار کردم. معاون و رئیس کارخانه چغندر چارمحال و بختیاری بودم. همان سال هایی بود که حزب رستاخیز شکل گرفت. در آن مقطع عوامل حکومت آمدند و گفتند ...
در بین جوانان امروز، مردانی از اولیای خدا وجود دارد
چون ایشان فردی فرهنگی بود، بنده نیز بعدها تحت تأثیر ایشان قرار گرفتم و در مسیر معلمی قدم برداشتم. *لطفاً بفرمایید مداحی برای اهل بیت علیهم السلام را از چه زمانی و چگونه شروع کردید. همانطور که عرض کردم والدین بنده علاقه زیادی به نوکری برای اهل بیت علیهم السلام داشتند و به همین جهت، گاهی مجالسی در منزلمان برگزار می شد و من هم که یک ته صدایی داشتم در همان مجالس قرآن می خواندم و ...