سایر منابع:
سایر خبرها
عاشقی لب مرز
رو به پایین، گفت: برادر علی، من عاشق شدم ؛ با خنده گفتم مبارک است، باید چکار کنم؟ گفت: باید کمکم کنی ، گفتم کمک مالی می خواهی؟ گفت: نه. گفتم: پس چه؟ گفت: من عاشق دختر ماموستا... (نام ماموستا را فراموش کرده ام) شده ام که امام جماعت یکی از مساجد شهر است. چند بار او را دیده ام و دلم پیش اوست؛ اما هم پدر دختر و هم والدین خودم مخالف هستند و می ترسم حفاظت اطلاعات نیز مانع شود. من او را می خواهم؛ حساسیت ...
هفت نقش تأثیرگذار روحانیت در دفاع مقدس - شناسایی بیش از 4 هزار و 350 طلبه و روحانی شهید
به خانواده شهید طلبه سر می زدند. مادر شهید می گفت: حالا که اینجا آمده اید به فلانی هم سر بزنید، فرزندش هم درس پسر ما بوده! در واقع با این نشانی خانواده شهید، ما طلبه شهید دیگری را شناسایی می کردیم. یکی دیگر از دلایلی که سبب شده، آمار شهدای روحانی با دقت به دست نیاید این است که بعضی از آنها می خواستند گمنام به جبهه بروند. یک سید اصفهانی به نام مرتضوی داشتیم که در ...
علاّمه شیخ محمدتقی شیخ شوشتری(ره)؛ چهره ای مشهور، اما ناشناخته
) علاقه مند ذکر مصیبت امام حسین(علیه السلام) بودند و به جهت تبرک نصایح علامه حاج شیخ (ره) و شادی روح ایشان و روح مطهر و ملکوتی امام راحل(ره) و شهید سعید سردار رشید اسلام، نوه شیخ شوشتری، شهید مسعود شیخ(ره) و ارواح شهدای 8 سال دفاع مقدس و همچنین شهدای مدافع حرم و حریم اهل بیت(علیم السلام) در عراق و سوریه ذکر مصیبتی را که مرحوم علامه حاج شیخ(ره) در یکی از منابر خود داشتند را آورده و ثواب آن را به روح ...
خدعه با آخوند!
نیز مرحوم آیت الله حاج آقا بزرگ تهرانی (قدس الله اسرارهم) می باشد، زیرا اگر چنین چیزی اصل داشت، چرا پس از گذشت 30 سال از انقلاب و در زمان ظهورِ فتنه فتنه گران ظاهر گردید؟ و دلیل بر کذب هم آن است که مرحوم آخوند خراسانی خود از معتقدین به حکومت فقها بوده است و لذا کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله مرحوم نائینی را تقریظ و تأیید کرده اند، و حال آن که در بخش های گوناگون و موارد متعدد از این کتاب، بحث نیابت ...
تسویل به چه معناست؟/ نمونه هایی از جلوه گری نفس
است و باید روی آن ها تفکّر شود نه این که بخوانیم و رد بشویم. هر کدام از این کلمات کلید عرشی هستند. اللَّهُمَّ اخْسَأْهُ عَنَّا بِعِبَادَتِکَ این اخْسَأْ و خَسَأ ببخشید هم ندارد چون امام فرموده است و من هم می گویم: این کلمه، لغت مخصوص راندن سگ است، خَسَأ الکلبَ أی طَرَدَهُ . اللَّهُمَّ اخْسَأْهُ عَنَّا خدایا، این را از ما بران. در چند سطر دیگر خواهیم خواند که شیطان اطراف خانه ی خدا پرسه ...
برای اصلاح امور باید انانیت ها را کنار بزنیم
پیدا کنید؟ اگر پیدا کردید من دست از حرف های خودم می کشم. حاج شیخ ابوالقاسم قمی گفت: من مدت ها درس ایشان می رفتم و هیچ استفاده علمی از ایشان نمی کردم، اما محضرش از هزاران محضر بالاتر بود. به حسن خلق و وفا کسی به یار ما نرسد. هزاران سال باید پی آن ها ریخته شود. اینها قصه و افسانه نیست. تعمق دارد و چرا ما فقر این جوری پیدا کردیم. حاج شیخ ابوالقاسم قمی رئیس قم در حوزه، اولین نفر بود و آن را به حاج ...
خاطره ای از امام خمینی درباره شیخ عباس قمی
و استفاده های فراوان از ارباب علم و معرفت، با کوله باری از اندوخته های علمی و معنوی به زادگاهش مراجعت کرد و سپس هم زمان با هجرت مرحوم آیت الله حاج آقا حسین قمی از عتبات عالیات به مشهد مقدس، ایشان هم از قم، عازم مشهد رضوی (ع) شد و در آنجا به پیشنهاد آیت الله قمی، با دختر برادر ایشان، ازدواج کرد. شهرت او با نگارش کتاب های معروفی همچون مفاتیح الجنان، منازل الاخرة، فوائد الرضویه، تحفة ...
اهل معنا از ظاهر شناخته نمی شوند
.... واقعاً فیض خدا است. چه فیضی، چه برکت عمری. چه آثاری؛ جز امور محیّر العقول است؛ وافی ایشان کتب اربعه است و اضافه و بیان های عرفانی و عالمانه و اجتهادی در آن جاهایی که نیاز به بیان دارد. شافی ایشان که یک دوره مقدّمه ی درس خارج حضرت آقا روایات شافی بود. تفسیر صافی، تفسیر اصفی، حق الیقین، علم الیقین، کلمات مکنونه، اسرار مکنونه، مفاتیح الغیب واقعاً در آن زمان با نبود امکانات، جمع کتاب ها این قدر ...
آیت الله خزعلی و نامه ای که امام به رئیس غائله خلق عرب نوشته بود
. طبعا سن من اجازه نمی دهد که این بخش از زندگی ایشان را دیده باشم، ولی مرحوم پدر ایشان را در خیابان مولوی مشهد دیده بودم. پیرمردی متوسط القامه، ریش سفید و بسیار متدین و متقی بود. یادم است پنبه زن بود. پدر ایشان را همان یک بار دیدم. بعد ایشان در قم شاگرد آیت الله بروجردی شدند و پیشرفت علمی شایانی هم کردند. اگرچه جنابعالی در این باره اشاراتی داشتید، اما من می خواستم دراین باره تفصیلا نظر شما ...
اگر سلیمانی نبود،بغداد و دمشق سقوط کرده بود
است یا خیر که محکم بر زمین خوردم. وقتی چتر پاره می شود سرعت سقوط بیشتر می شود. چرا نام ژیان را شیر گذاشتید؟ چون هم موجود قدرتمندی بود و هم سفید بود و یال و کوپالی داشت. ماشین خوبی بود. برای ما با وضعیت سال های 56-54 خوب بود و با همین ژیان دیدن آیت الله مدنی می رفتیم. ایشان در نورآباد شیراز تبیعد بودند. ریه ایشان چرک کرده بود و می گفتیم به بیمارستان برویم. می گفتند هر روز باید ...
سرمقاله های روزنامه های سوم مهر
دختر ماموستا... (نام ماموستا را فراموش کرده ام) شده ام که امام جماعت یکی از مساجد شهر است. چند بار او را دیده ام و دلم پیش اوست؛ اما هم پدر دختر و هم والدین خودم مخالف هستند و می ترسم حفاظت اطلاعات نیز مانع شود. من او را می خواهم؛ حساسیت های فرهنگی و مذهبی مانع بزرگی برایش ایجاد کرده بود، با او در سنندج قرار گذاشتم، در اتاق برادر صادقی6 با او گفت وگو کردم. با تماس ها و گفت وگو های مکرر ...
سرمقاله های روزنامه های کشور
. پرتغالی ها در این سال با فرماندهی شخصی به نام آلفونس دالبوکرک همراه با کشتی های جنگی به جزیره هرمز یورش بردند و بعد از آن، دیگر جزایر را اشغال کردند و در سواحل مسقط، با گلوله باران شهر و سرکوب مردمی که دست به مقاومت زده بودند، به کشتار بزرگ دست زده و شهر را غارت کردند. آری این اولین ورود غربی ها به منطقه خلیج فارس است که با کشتار منطقه و سرکوب آنان همراه است. در ادامه چنین ورود ظالمانه ای، هلندی ها ...
یادواره 6 تن از شهدای روستای بایع کلا نکا برگزار شد
...> آیت الله محمدی بایع کلایی در سال 1311 هجری شمسی در روستای گلورد شهرستان نکا دیده به جهان گشود و در سن چهار سالگی پدرش را که مشربی روحانی داشت از دست داد و تحت سرپرستی مادرش که از خانواده روحانی بود تربیت شد. مارش او را برای آموختن قرآن و صرف نزد یکی از روحانیون منطقه فرستاد و از سن 10 سالگی در حوزه علیمه کوهستان در خدمت حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ محمد کوهستانی (ره) تلمذ کرد. آیت ...
فرصت های انتخابانی جریان انقلابی/ کرایه از که می خواهید؟!
پرتغالی ها به ثبت رسیده است. پرتغالی ها در این سال با فرماندهی شخصی به نام آلفونس دالبوکرک همراه با کشتی های جنگی به جزیره هرمز یورش بردند و بعد از آن، دیگر جزایر را اشغال کردند و در سواحل مسقط، با گلوله باران شهر و سرکوب مردمی که دست به مقاومت زده بودند، به کشتار بزرگ دست زده و شهر را غارت کردند. آری این اولین ورود غربی ها به منطقه خلیج فارس است که با کشتار منطقه و سرکوب آنان همراه است. در ادامه ...
سرخط ...
جنازه سر بریده یک گالش (گاوچران) در مازندران در خاطرم مانده است، گویی او هم بهت زده از خشونت و آدم کشی برای گالش خود می گریست. در این میان دکتر سنجقی3 در اواسط سال 62 برایم پیغام فرستاد که به منطقه 11 سپاه قرارگاه حمزه سیدالشهدا بروم. با همه خاطرات جاده های پرپیچ و خم، از شمال به تهران برگشتم؛ رفتم 10 متری سوم جوادیه، منزل مرحوم پدرم، نرگس و حسن و صالح را در خانه پدری گذاشتم. من با بوسیدن پدر و ...
بررسی علمی و تفصیل و تحلیل پدیده مداحی
ای نوشت و از او خواست تا برای وضعیت نامناسب منبرهای هند کاری کند. مرحوم نوری کتابی به نام لؤلؤ و مرجان می نویسد و چند ماه بعد از آن دنیا می رود. لؤلؤ و مرجان عملاً منشأ تحولات عجیبی شد و امروز بعد از گذشت 120 سال در باب منبر چیزی بهتر از این کتاب نداریم. این کتاب در بعضی از شاگردان محدث نوری مؤثر واقع شد که یکی از آنها حاج عباس قمی بود که از شاگردان خاص محدث نوری بود. امروز ...
مصاف با منحرفان و بدعت گذاران
ایران و عراق را زیر پا گذاشت و در شهرهای مختلفی مانند مریوان، پنجوین، بیاره، طویله و حلبچه از خرمن عالمان بزرگ آن روزگار خوشه چینی کرد و پس از سال ها تلاش از محضر عالم جلیل القدر مرحوم ماموستا برای هدایت مردم واصل شد. پس از آن روحانی جوان با کوله باری از علم و تجربه به شهر سقز برگشت و در مسجد شیخ مظهر به تدریس و تبلیغ دین پرداخت. سپس با توجه به توان علمی و بنا به درخواست مردم ایشان به ...
سفیر غدیر
واتفاقی باشد.ضمن گرامیداشت نام وخاطردیگرهمکارمرحوممان،مرحوم دکتررحمان علیمی وبه پاس نقش لبخندی که دوست وهمکارم حاج جلیل محمودی برخاطرم نشاند،برخودتکلیف می دانم که نقش قلمی بزنم،باشدکه به خودم یادآوری کرده باشم که مباداازجلیل های شهرم غافل بمانم.نام پدربزرگوارمرحوم محمودی نعیم ووالده مکرمه ایشان خیریه می باشد. چراجلیل چندروزبایدمفقودالاثربماندودرروزعیدغدیرظهورکند؟جلیل من مهدی من است ...
قامت دین در زلال غدیر خم انعکاس می یابد...
محل خدمتش به خلق الله، درشهرستان باوی از آب بیرون کشیده می شود. اگر نیک تکه های این جورچین را در کنار هم قرار دهم باورش برایم سخت است، این حوادث به هیچ وجه نمی تواند تصادفی و اتفاقی باشد. ضمن گرامیداشت نام و خاطر دیگر همکار مرحوم مان، مرحوم دکتر رحمان علیمی و به پاس نقش لبخندی که دوست و همکارم حاج جلیل محمودی برخاطرم نشاند، برخودت کلیف می دانم که نقش قلمی بزنم ؛ باشدکه به خودم یادآوری ...