سایر منابع:
سایر خبرها
ژابی آلونسو: سیمئونه یک "سوپرمربی" است؛ گل راموس مقابل اتلتیکو مادرید شادترین لحظه زندگی من بود
فوتبال حرفه ایست؟ فکر می کنم همین طور باشم. تا زمانی که بدنم و ذهنم اجازه بدهد در فوتبال حرفه ای خواهم ماند و بهترین مکان برای من بایرن است. فکر نمی کنم در بالاترین سطح فوتبال گام دیگری بردارم. دوست داشتم روزی در ایتالیا بازی کنم اما مدتی است که دیگر به این گزینه فکر نمی کنم. قراردادت تا سال 2017 اعتبار دارد. به آینده ات پس از این تاریخ فکر کرده ای؟ فعلا تصمیمی نگرفتم.باید دید که ...
شهاب حسینی: هرگز از شهرت لذت نبرده ام
ممکن است ایمان یک شکل داشته باشد اما روش ها متفاوت باشد. از نظر من واژه مذهبی با مومن فرق دارد. یک نفر همه هم و غمش خدمت به مردم است، یک نفر در حالی که می تواند در منهتن نیویورک پنت هاوس را داشته باشد، می شود پزشک بدون مرز و به افریقا می رود و بیماری های صعب العلاج بچه های افریقایی را درمان می کند. همه این ها به خاطر ایمان این کارها را انجام می دهند. من هرچه در زندگی پیش رفتم تجربه ام بیشتر و نگاهم ...
آرش برهانی در گفت وگو با متافوتبال : دیگر نمی خواهم درباره استقلال صحبت کنم / نحوه برخورد با من در ...
برای اولین بار در باشگاه پاس تهران اجازه بازی به او در لیگ برتر را داد. آرش و آقامجید دوباره به هم رسیده اند و باید دید در ادامه فصل چه نتیجه ای می گیرند. محمدرضا احمدی، مجری-گزارشگر خوب صداوسیما امروز با آرش برهانی هم صحبت شده تا بازدیدکنندگان سایت متافوتبال از آخرین احوالات مهاجم سابق استقلال و پیکان باخبر شوند. مصاحبه را بخوانید: آرش برهانی در گفت وگو با متافوتبال : دیگر نمی خواهم ...
اگرحمایت هاشمی وبقیه نبود، روحانی به ریاست جمهوری نزدیک هم نمی شد
انتخابات برای تبریک پیش رئیس دولت اصلاحات رفتم. سوال کردم مشی سیاسی و اقتصادی شما چیست و نیروهای کابینه شما چه کسانی هستند؟ رئیس دولت اصلاحات زد زیر خنده و گفت من اصلا فکر نمی کردم رئیس جمهور شوم که فکر این چیزها را کرده باشم! درباره آقای احمدی نژاد- که از خیلی قبل تر از انتخابات به خودش الهام شده بود رای می آورد- هیچ کس باور نداشت رای می آورد. آقای روحانی هم همینطور. درباره آقای روحانی همیشه گفتم ...
واکنش تند سرپرست سابق استقلال به اظهارات اخیر وزیر ورزش
قرارداد را کم کنید و من فضایی را ساختم تا به ایشان توهین شود. آقای وزیر در ماجرای پرسپولیس و علی دایی نیز من بودم و افشارزاده باعث ناسزا گویی هواداران به شما شد؟ آیا در زمان اختلاف با کی روش که مردم به شما در صفحات مجازی رئیس جمهور ناسزا گفتند آنجا هم افشارزاده حضور داشت؟ من فکر می کنم این صحبت ها فرافکنی است و باز هم به مانند یک برادر بزرگتر از نظر سنی به ایشان توصیه می کنم که اخلاق را رعایت کند ...
برای رفتن به سوریه خودم را بازنشسته کردم
شدم شهید حاج ابراهیم همت تازه شهید شده بود توفیق حضور کنار ایشان را نداشتم اما بعدازآن شهید عباس کریمی فرمانده لشکر شده بود و بعدازآن خدمت شهید سید یوسف کابلی بودم که بهترین دوره های جنگ را کنار او گذراندم . دوباره لات های تهران آمدند! حضور در لشکر 27 محمد رسول الله برای همه رزمندگان و بازماندگان پر از خاطرات دل نشینی است که سال های بعد از جنگ را با مرور خاطرات آن گذرانده اند ...
با لباس پسرانه استادیوم رفتم! / بهترین بوکسورم / پرسپولیسی دوآتیشه هستم
چه اندازه به فوتبال علاقه دارد و یک پرسپولیسی دوآتیشه است که اخبار تیم ملی و فوتبال خارجی را هم دنبال می کند. طرفدار چه تیمی هستی؟ پرسپولیس. از چه زمانی پرسپولیسی شدی و چه کسی در پرسپولیسی شدنت نقش داشت؟ از دوران نوجوانی پرسپولیسی بودم. پدرم پرسپولیسی دوآتیشه است و همه بازی های این تیم را دنبال می کند. او در خانه آن قدر تیم محبوبش را تشویق کرد که ما هم ...
جنگ نیابتی افشارزاده علیه گودرزی/اختلافی که ریشه در کابینه بعدی دارد!
بیانیه سرپرست سابق باشگاه استقلال علیه شخص اول ورزش کشور، هرچند از این چهره قدیمی و آرام ورزشی بعید بود و چنین واکنشی طی چهاردهه حضور مداوم افشارزاده در ورزش سابقه نداشت، از این حیث که وی، سه سال رئیس حوزه وزارتی محمود گودرزی را عهده دار بوده، اهمیت دوچندانی پیدا می کند؛ چهره ای که به کار کردن با همه رؤسای دستگاه ورزش و کمیته المپیک شهره بود و حالا به نظر می رسد، به ابزاری در یک جنگ قدرت بدل شده ...
ماجرای ملاقات با حاج احمد متوسلیان / شهدای شنام هنوز تفحص نشده اند
جلوتر بودند. رفتم پیش آنها دست دادم و حاج احمد را بوسیدم. صف را ول کردم سمت بچه های همشهری اسدآبادی ام رفتم. گفتم برادر احمد را دیدم و لو رفت و همه ریختند سر صف آب تا برادر احمد را ببینند. آن شب ما را به ستون تا پای قله شنام حرکت دادند. سرگرد صفایی که ارتشیِ شجاعی بود در کلامش فصاحت و بلاغت زیادی داشت. هیکلش هم ورزشکاری بود. اول برادر احمد صحبت کرد و بعد، او. دوباره قرار شد عملیات انجام شود ...
محمد بحرانی: جناب خان از من مشهورتر است
به گزارش صبح تهران به نقل از خبرگزاری مهر: تا همین چند سال پیش وقتی نام عروسک برای دهه شصتی ها می آمد همه ذهنشان به دنبال کلاه قرمزی و پسرخاله می رفت و همچنین عروسک های شهر موشها، قورباغه سبز، زی زی گولو، مخمل و همه عروسک هایی که در دهه های قبل متولد شدند و خاطرات ما را رقم زدند. این چند سال اخیر اما بواسطه زوج هنرمند ایرج طهماسب و حمید جبلی و با مجموعه کلاه قرمزی باز هم عروسک های جدیدی به دنیای ...
چتربازی که هرگز چترش بسته نشد
داستان ها که هیچ خبری نداشتم. البته من قوزک پا نداشتم و کارهای خیلی هیجانی نباید انجام می دادم ولی از آن موقع که یادم است من بچه ی جسوری بودم. دنبال همه ماجراجویی ها بودم. وارد 66 هوابرد شدم و دوره های هوابرد را دیدم. سال 67 دوره تکمیلی چتربازیم را دیدم. این ادامه داشت تا مدرک چتربازیم را همان جا گرفتم. وارد تیم موتورسواری سپاه شدم. فاش نیوز: آن موقع مهره کمرتان اصلاً اذیتتان نمی کرد؟ ...
روزی که همه شاعر شدند...
موسوی نشستیم و رفاقت ما مربوط به حدود 50 سال پیش است. در فاصله میان سال 42 نا 57 هم در مناسبت های مختلف مصاحبت داشتیم، نظیر شب های شعر که شعر ایشان درباره بعثت پیامبر جایزه برد بنده هم در آن مراسم بودم تا شب های شعر باغ سفارت آلمان. حتی حدود سال 47 زمانی که من به تازگی از شیراز به تهران رانده شده بودم، موسوی هم به زندان افتاده بود. تا پیش از آن کار ویراستاری جزوه های در راه حق با موسوی بود و زندانی ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (313)
رفتن زنگ ورزش بود اگه نبود الان یه بی سواد الدنگ بودم و یه پست مهم داشتم. 35. اگه فرهاد و شیرین الان زندگی میکردند فرهاد نیم ساعت دیرتر جواب پیامو میداد شیرین مینوشت، مثل اینکه سرت شلوغه باز واسه کی کوه میکندی ... 36. این پسرایی که شلوار میپوشن پایینش رو تا میزنن اینا فکر کنم توی قالی شویی کار میکنن. اسحاق صداشو درنیار، جمشید هاشمپور پشتمونه. 37. قبل از ...
بی غیرت لقبی بود که پیمان رجبی به همسرش داد / هنوز روی حرفم هستم
برای ما نشده است و جالب اینجا بود که افراد منصفی پیدا می شدند که می گفتند چرا کسی نیست جلوی ادعاهای این ورزشکاران را بگیرد؟ ببینید، الان مدام می گویند لیلا رجبی در بوشهر زندگی می کند در صورتی که این خانم یک ماه هم نتوانست در این شهر زندگی کند. او به تهران آمد و نزدیک مجموعه آفتاب انقلاب برای او خانه ای اجاره شد تا بتواند به تمریناتش بدون مشکلی ادامه بدهد. او و همسرش آنجا مستقر شدند. این خانم همه چیز ...
وزیر ورزش بیش از حد به پرسپولیس تعصب دارد
از باخت های منصوریان به دنبال استخدام و بازگشت فرهاد مجیدی بود و با برادر او برای بازگشت به استقلال جلسه گذاشت و حتی پیغام هایی به دوستان داده بودند. ** آقای گودرزی در مورد افرادی گفتند که با گعده و گپ به دنبال زمین زدن استقلال هستند. این ها همان افرادی هستند که رئیس هیات مدیره شما به دنبال حکم انتصاب این آقایان در استقلال است و آیا نباید قبل از رسانه ای کردن این صحبت ها به ...
احمد آجرلو، شهیدی که به شجاعت، صلابت و استواری شهره بود
. میگفت: 'نمی خواهم کاری نکرده، نانی بخورم.' او می گفت: 'من هیچ علاقه ای به خدمت نظام شاهنشاهی ندارم.' به اتفاق برادرش داود در یک مغازه کار می کردند تا سال 57، که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. اوایل سال 59 بود که آمد پیش من و با حالت خاصی گفت: 'حاج آقا این کار و مغازه را هرچی می خواهی بکن. می خواهی بفروش، می خواهی نگه دار، من دیگر نمی توانم اینجا بمانم و باید به جبهه بروم.' من هم بدون هیچ معطلی ...
هادی کاظمی: به کار بازیگری به عنوان یک شغل و مثل یک کارمند نگاه نمی کنم
.... او با حضور هر چند کوتاه خود در مجموعه آسپرین که یک سریال درام معمایی است و نقش فرهاد، ثابت کرد که در کنار کارهای طنز توانایی بازی در نقش های دیگر را نیز دارد. از این رو بانی فیلم با وی درباره این مجموعه و سایر فعالیت هایش گفت و گویی داشته که در ادامه می خوانید: | این اواخر در سریال علی البدل حضور داشتید. اگر مایل باشید باب گفت و گو را با این سریال آغاز کنیم. – بله. این سریال قرار ...
هشت سال دوران دفاع مقدس به روایت فرمانده زنجانی /به جوانان ذهنیت غلط در خصوص جنگ می دهند
به گزارش ایثار واحد زنجان به نقل از موج رسا، سید رضا هاشمی اظهار کرد: از 14 سالگی وارد فعالیت های انقلابی شدم و در منطقه امجدیه زنجان در دو پایگاه "موسی بن جعفر" و "سید الشهدا" فعال بودم و آموزش سلاح را نیز در مسجد "موسی بن جعفر" یاد گرفتم. وی ادامه داد: چندین بار برای رفتن به جنگ به مقر سپاه مراجعه کردم اما به این دلیل که سن پایینی داشتم قبول نکردند تا اینکه در سال 60 که دوباره به صورت جدی ...
با شناسنامه برادر بزرگترم عازم جبهه شدم/ گوش به فرمان رهبری بودن، دشمن را از پای در می آورد
سال داشتید؟ در سال 1361 از طریق بسبج رشتخوار واحد تربت حیدریه جهت آموزش به پادگان سید مرتضی کاشمر رفتم و بعد از آنجا عازم جبهه شدم، در آن زمان 13 سال داشتم، چون سنم کم بود، با شناسنامه برادرم به نام غلامعباس عازم جبهه شد. فعالیتتان در جبهه چگونه بود؟ در سال 1361 در تیپ 21 امام رضا(ع) بودم، بعد از مدتی در قرارگاه سلمان اسلام آباد غرب در دسته اطلاعات عملیات با شهید ...
گفتگو با دختری که دربی را در استادیوم دید
دختر با راه رفتن یک پسر متفاوت است. من خیلی سریع رد می شوم تا خیلی به چشم نیایم. کجای استادیوم می نشینی؟ طبقه دوم. برایم خیلی بهتر است. هم راحت تر بازی را می بینم و هم اینکه کمتر دیده می شوم. خودت هم فوتبال بازی می کنی؟ بچه که بودم در کوچه با پسرها بازی می کردم ولی بزرگتر که شدم، دیگر بازی نکردم. این همه تیم فوتبال زنان، چرا نخواسته ای حرفه ای ...
ماجرای امتحان قرآنی رهبری از کربلایی کاظم
آن برای کربلایی کاظم باشد. یک روز می رود پای منبر یکی از وعاظی که از طرف آیت الله حائری یزدی همه ساله مأمور بوده در ماه رمضان در آن منطقه به تبلیغ بیاید. منبری حجت الاسلام صابری اراکی بودند، ایشان راجع به خمس و زکات صحبت می کنند. سخنران می گفت هر اربابی باید سال خمسی داشته باشد و کشاورزها هم باید زکات بدهند. اگر چنانچه خمس و زکات ندهند هر چه نماز بخوانند و روزه بگیرند باطل است. ایشان می ...
دعایی: ریشه جنگ به آبان 57 بازمی گردد نه بعد از انقلاب/ بختیاری: هیچ اقدامی برای پیشگیری از جنگ نکردیم/ ...
...، بنابراین چون اقدامی در این زمینه نکردیم نمی توان به این سؤال پاسخ روشنی داد. بختیاری در ادامه در پاسخ به این پرسش مجری برنامه که مذاکراتی که آقای ابراهیم یزدی در هاوانا با صدام حسین داشت را نمی توان اقدامی برای برقراری رابطه مسالمت آمیز با عراق و پیشگیری از جنگ در نظر گرفت، گفت: بله در آنجا صدام حسین از به سفیر خود در سازمان ملل می گوید: آقای یزدی صحبت هایی را با ما کرده اند اما ...
چه کسی سربند رزمندگان دفاع مقدس را می نوشت
پیشانی بند رزمنده ها پیله چی ادامه داد: بلافاصله بعد از گرفتن مدرک ممتاز خوشنویسی، در 18 سالگی به خدمت سربازی رفتم. در دوران آموزشی ام درگیری کردستان آغاز شده بود. در همان ابتدای خدمت سربازی در لشکر 16 زرهی قزوین و همراه با لشکر به جنوب رفتیم. کار من در قرارگاه لشکر بود و در معاونت سیاسی عقیدتی به نوشتن احادیث، عبارات به صورت خوشنویسی روی پلاکارد مشغول بودم. این استاد ...
شاعری که در گذشته تک درختی در کویر بود
زبان فارسی زیر نظر مرحوم دکتر شهیدی از ایشان یک درخت برومند ریشه دار در فرهنگ اسلامی ایرانی ساخت که ریشه در اعماق تاریخ، ادب، دین، عرفان و معنویت دارد و شاخ و برگش گسترده است. رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه به نقش ویژه موسوی گرمارودی به عنوان یک شاعر آئینی در سال های پیش از انقلاب اشاره کرد و افزود: زمانی که در سال 53 من به دانشگاه تهران رفتم فضای سیاسی، اجتماعی و ادبی آن با ...
عاشقی لب مرز
، گویی او هم بهت زده از خشونت و آدم کشی برای گالش خود می گریست. در این میان دکتر سنجقی3 در اواسط سال 62 برایم پیغام فرستاد که به منطقه 11 سپاه قرارگاه حمزه سیدالشهدا بروم. با همه خاطرات جاده های پرپیچ و خم، از شمال به تهران برگشتم؛ رفتم 10 متری سوم جوادیه، منزل مرحوم پدرم، نرگس و حسن و صالح را در خانه پدری گذاشتم. من با بوسیدن پدر و مادرم، خسته سوار ماشین رضا نقدی2 شدم. (نمی دانم چه شد که در این ...
در گفت وگو با معصومه تاجیک، خواهر سه شهید دفاع مقدس مطرح شد: روایت 13 سال گمنامی شهیدی که تا لحظه آخر ...
به گزارش زنان کویر ، طنین یاس ، در بخش اول این گفت وگو " معصومه تاجیک" خواهرشهیدان علی اکبر، حسین و داوود تاجیک، روایت زندگی پدر و مادر و گوشه ای از خاطرات شهید جاویدالاثر علی اکبر را تعریف کرد. در این بخش به بازخوانی زندگی شهیدان حسین و داوود تاجیک می پردازیم. ازشهید حسین تاجیک، برایمان بگویید؟ حسین، از ابتدای تولد بسیار مظلوم و مهربان بود. از نظر چهره به پدرم شباهت داشت. بسیار به مسائل عقیدتی مخصوصا مس ...
رؤیای صدام را کابوس کردیم!
چهارم شکاری مشغول به خدمت شدم. من خلبان هواپیمای جنگی اف- 5 بودم و از ابتدای جنگ در عملیات های زیادی شرکت داشتم. درعملیات های کربلای 4 و 5 و والفجر 8 که منجر به فتح فاو شد به عنوان فرمانده پایگاه چهارم شکاری حضور داشتم. سال 66 به امیدیه منتقل شدم و پس از شهادت سرلشکر بابایی مجبور شدم به تهران بیایم و مسئولیت دانشکده خلبانی را برعهده بگیرم. در بسیاری از عملیات های برون مرزی به عنوان فرمانده دسته ...
آرپی جی زن جنگ برترین دانشمند ایران شد!
جبهه باز شد؟ من داوطلب بودم. البته من دانشگاه بقیهًْ الله سپاه هم بودم اما به جز یک بار همه حضور من در جبهه داوطلبانه بود. مردم می رفتند ما هم می رفتیم. آن موقع فضا طوری بود که من وقتی با همسرم عقد کردم، دو روز بعدش رفتم جبهه. فرمانده کل قوا وقتی می خواست حکم عملیات بدهد که نباید با تاریخ عقد من هماهنگ می کرد! ما باید خودمان را هماهنگ می کردیم. درست مثل امروز که یک سری از جوان های ما به ...
نانوا شدم تا نماز صبحم قضا نشود
جلوی مغازه کاسب قدیمی محله چه خبر است. صدایم را کمی بلندتر می کنم و از او می خواهم برایم بگوید که چطور وارد این حرفه شده است. گوشم را بیشتر تیز می کنم تا از میان این همه صدا حرف های ذبیح الله را بشنوم و ذبیح الله همان طور که چانه های نان را صاف می کند به سال های نه چندان دور بر می گردد. به روستایی که مرکز طلای قرمز است سفر و خاطراتش را از آنجا شروع می کند. اصالت ذبیح الله به روستای بیهود از توابع ...
جنگ بر سر سفره هایمان بود/ مرزنشینان سر دشمن بعثی را بریدند
! من تا سال 64 همراه با خانواده ام در آبادان بودم و واقعا هم همینطور بود که می گویند. پس از آن تصمیم گرفتم خانواده ام را به ماهشهر ببرم. وقتی به بازار ماهشهر برای خرید مرغ رفتم گفتند برای خرید جنس باید کوپن داشته باشم. تا آن زمان چیزی از جنس کوپنی نشنیده و ندیده بودم. گوشت قرمز و مرغ، پارچه، یخچال، وسایل منزل و... به وفور در آبادان بود و در اختیار مردم قرار می گرفت. واقعا فراوانی بود ...