سایر منابع:
سایر خبرها
صالحی: سند محرمانه ای امضا نکردیم
انتخابات شد و آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شدند. من آن جا بودم که با ما تماس گرفتند که آقای دکتر شما را می خواهد. من بسیار متحیر شدم و گفتم من اینجا زندگی ام را شروع کرده ام و کارم را آغاز کردم. کسی که پشت تلفن بود بسیار ناراحت شد، رییس دفتر ایشان بودند و گفتند آقای رییس جمهور شما را می خواهند، من دیدم که ایشان درست می گویند. بنابراین به ایران آمدم و خدمت آقای احمدی نژاد رسیدم و ایشان پیشنهاد کردند که من ...
صالحی: احمدی نژاد اعتقادی به مذاکرات اینگونه با امریکا نداشت، می گفت اشتباه می کنید / می توانستیم جلو ...
انتخابات ریاست جمهوری سال 84، من به عنوان معاون سازمان کنفرانس اسلامی به جده رفته بودم. یک ماه رفته بودم که انتخابات شد و آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شدند. من آن جا بودم که با ما تماس گرفتند که آقای دکتر شما را می خواهد. من بسیار متحیر شدم و گفتم من اینجا زندگی ام را شروع کرده ام و کارم را آغاز کردم. کسی که پشت تلفن بود بسیار ناراحت شد، رییس دفتر ایشان بودند و گفتند آقای رییس جمهور شما را می خواهند، من ...
هشدار صالحی به غرب: در صورت بدقولی بازگشت به قبل بسیار متفاوت تر خواهد بود
، من به عنوان معاون سازمان کنفرانس اسلامی به جده رفته بودم. یک ماه رفته بودم که انتخابات شد و آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شدند. من آنجا بودم که با ما تماس گرفتند که "آقای دکتر شما را می خواهد". من بسیار متحیر شدم و گفتم من اینجا زندگی ام را شروع کرده ام و کارم را آغاز کردم. کسی که پشت تلفن بود بسیار ناراحت شد، رییس دفتر ایشان بودند و گفتند "آقای رییس جمهور شما را می خواهند"، من دیدم که ایشان درست می ...
ماجرای صلوات فرستادن حاج همت برای سلامتی یک فرمانده
ما چهار فرزند داشت؛ دو پسر و دو دختر. من (محمدعلی) در سی ام مهر 1339 متولد شدم و هاشم در 15 اسفند 41 متولد شد. یعنی حدود دو سال اختلاف سنی داشتیم. * هاشم کلهر قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت سیاسی هم داشت؟ هاشم آن روزها در مدرسه عسکریه اسلامی شهرری درس می خواند و به صورت جدی وارد مسائل مبارزاتی شده بود. آن روزها یک همسایه داشتیم به نام حسین شرفی که بعدها پسرش علیرضا در جنگ ...
سناریوی مدرسه ای برای گروگانگیری
تماس گرفت و تهدید کرد اگر 60 میلیون تومان به او ندهم، بلایی بر سر پسرم می آورد. با کشف این سرنخ روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازه ای شد. ماموران با ردیابی های پلیسی، مخفیگاه متهمان را در باغی در حاشیه تهران پیدا کرده و با دستگیری پنج نفر در آنجا پسر گروگان را آزاد کردند. پسر جوان پس از آزادی در تحقیقات گفت: مقابل در منتظر پدرم بودم که متهمان با معرفی خود به عنوان داعشی، وارد ...
همدستی معلم و دانش آموزان برای آدم ربایی
آزاد شد. ماجرا از زبان گروگان پسر ربوده شده درباره آنچه در 2شبانه روز اسارت بر او گذشته بود، گفت: آدم ربایان مرا در اتاقکی زندانی کردند. آنها لباس هایم را از تنم بیرون آورده بودند و حتی به من آب و غذا هم نمی دادند. من 3سال شاگرد آقامعلم بودم و فکر نمی کردم او به خاطر اختلاف حساب با پدرم این بلا را بر سرم بیاورد. اعترافات آقامعلم معلم جوان که چاره ای جز بیان ...
عظیم قیچی ساز، فاتح 13 قله بالای هشت هزارمتر دنیا
. ما سال گذشته خیلی خوش شانس بودیم که زیر بهمن نماندیم. اتفاقی که منجر به مرگ 20 نفر شد. چطور خداحافظی می کنی؟ خیلی عادی. اما می دانم در حال وارد شدن به چه ماجرای پر خطری هستم. قاعدتا این احساس را به اطرافیان انتقال نمی دهم تا بیش از حد نگران نشوند و خیالشان از برگشتنم راحت باشد، هر چند که ماجرا برای خود من 50، 50است. هیچ شده بگویند دیگر نرو، یا مادر گریه کند؟ ...
یوردی: تفکر درست و تصمیم گیری صحیح، برای کرویف بزرگ عادت شده بود
وبسایت رسمی برنامه نود - با گذشت شش ماه از مرگ اسطوره جاودانه فوتبال هلند و جهان، فرزندش همچنان از تأثیرگذاری و خدمات ماندگار پدر فقیدش در فوتبال جهان می گوید. به گزارش وب سایت نود، یوردی پسر یوهان کرویف فقید که نامش همیشه زیر سایه نام پدرش قرار داشت، دوران حرفه ای قابل توجهی نداشت و بازیکن متوسطی شناخته می شد. یوردی این روزها که حدود شش ماه از مرگ پدرش می گذرد، همچنان از ...
آیا این سریال عامل خودکشی یک نوجوان بود +عکس
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، این در حالی بود که کارگردان سریال اعلام کرد چنانچه این سریال باعث تحریک به خودکشی پسر خردسال هم شده باشد، باز هم آنها تمامی موارد را رعایت کرده و بخش های دیگر باید پاسخگو باشند، نه گروه تولید و کارگردانی. سرانجام با گذشت چندین هفته از احضار کارگردان سریال پنج کیلومتر تا بهشت ، علیرضا افخمی دیروز در دادسرای جنایی تهران حاضر شد و در مقابل بازپرس مرادی ...
زن جوان خود را در برابر تهدیدهای مرد شیطانی دید / بعد آزار و اذیت شدن از خودرو پرتاب شد
شدم و پشیمانم. بنا به این گزارش، بازپرس سهرابی از شعبه نهم دادسرای ناحیه 27 دستور داد تا متهم برای تحقیقات بیشتر و شناسایی دیگر جرائم احتمالی اش در اختیار ماموران اداره 16 پلیس آگاهی تهران قرار گیرد. مجله دوستان 110 درخواست بی شرمانه معلم جوان از شاگردان نوجوانش +عکس رسوایی دختر سعودی و عمل عجیب با یک کارگر فرانسوی بلایی که نوجوان 15 ساله بر سر فرمانده اش بعد از ازدواج با مادرش آورد دوست پسرم مرا به خانه نیمه کاره ای برد / از رفتارهای زشتش خشکم زده بود حقایق وحشتناک از برده داری و آزار و اذیت زنان توسط تروریست ها + تصاویر ...
حیله عجیب مرد هوس باز برای آزار و اذیت دختر نوجوان
تصاویر را به پدرم نشان می دهد و سپس از من خواست به خانه اش بروم تا کارهای دستی و هنری اش را ببینم ولی با ترس گفتم یک روز دیگر می آیم چرا که الان پدرم منتظرم است و از آنجا فرار کردم و دیگر به پیامک هایش پاسخ ندادم، اما او مدام مرا تهدید می کرد تا این که تصمیم گرفتم همه ماجرا را برای پدر و مادرم بازگو کنم و اکنون ... بنابه این گزارش، پس از گفته های دختر نوجوان دستور بازداشت مرد 45 ساله ...
هر روز فکر می کنم دوباره متولد شده ام
افراد برای شوخی گوشی موبایل خود را در جیب علی که خواب بود گذاشت و سپس به او اتهام سرقت زد. این اتفاق در دو مرحله باعث نزاع دسته جمعی شد و در نهایت با وقوع قتل، علی به عنوان متهم اصلی بازداشت و در روند رسیدگی قانونی به پرونده، به قصاص محکوم شد. او پاییز سال گذشته، با گذشت مشروط اولیای دم مقتول از مرگ فاصله گرفت، اما رهایی کامل او از چوبه دار به پرداخت مبلغی برای ساخت حسینیه ای به یاد مقتول مشروط ...
وقتی به ارتباط پنهانی امیر با دختری پی بردم نقشه شومش را اجرا کرد
... با او تماس گرفتم و گفتم که همه چیز را دیده ام، گفت دیوونه تو تنها عشق منی، توضیح می دهم. ساعتی بعد ترمز کرد و سوار شدم، فقط می خندید و می گفت خوشحالم که برات مهمم. مرا به خارج از شهر برد و نقشه شوم خود را اجرا کرد، گفت این هم برای اینکه به تو ثابت شود که فقط مال منی، می دانستم که زندگی خود را به آتش کشیده ام، اما امیر خوب بلد بود دلبری کند، این ارتباط چند ماه ادامه داشت ...
حمید با دوست حیوان صفتش مرا طعمه هوس های کثیف خود کرد
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، راه گریزی نداشتم. پسری که ادعا می کرد حاضر است برایم جان فدا کند، می گفت بی تاب و بیقرارم است و... با دوست حیوان صفتش مرا طعمه هوس های کثیف خود کرد. روسیاه و شرمنده شده ام و نمی دانم چه پاسخی به خانواده ام بدهم. پدرم کارگری ساده و زحمتکش است. روزی که دانشگاه قبول شدم از خوشحالی در پوست خودش نمی گنجید. یک خانه کوچکتر خریدیم تا ...
نمی خواستم پدرزنم را بکشم
. با اورژانس تماس گرفتیم و او را به بیمارستان بردیم اما او بعد از سه ساعت فوت کرد. میلاد که از مرگ پدر زنش شوکه بود در شعبه سوم دادسرای جنایی تهران به بازپرس ویژه قتل گفت: من قصد کشتن پدر زنم را نداشتم، وقتی با او درگیر شدم ناگهان روی زمین افتاد و بیهوش شد. بازپرس منافی آذر پس از شنیدن اظهارات میلاد و همسرش مینا دستور انتقال جسد متوفی را به پزشکی قانونی برای تعیین علت دقیق مرگ ...
دخترهایی که نوحه بابای بی پیکرشان را می خوانند +عکس
سال و نیم اول زندگی که بچه نداشتیم. وقتی فهمیدم حنانه را باردارم مرتضی ماموریت بود وقتی برگشت خیلی خوشحال بود. از اینکه دارد بابا می شود آرام و قرار نداشت. اما بازهم ماموریت هایش ادامه داشت. بچه دار شدن در کنار تمام خوبی هایش خوشحالم می کرد که دیگر تنها نیستم. من به مرتضی خیلی وابسته بودم و کم دیدنش بیشتر آزارم می داد. آنقدر وابسته بودم که وقتی تماس می گرفتم و جواب نمی داد، نگران می شدم و چندین ...
بلوک سیمانی را به طرف مادرم پرت کردم و او را کشتم
موبایلم در خانه گم شده بود، عصبانی بودم، با مادرم درگیر شدم و او را کشتم! اینها بخشی از اعترافات جوانی است که چند روز قبل مادرش را در شیراز کشت. به گزارش ایسکانیوز وبه نقل از روزنامه شرق، چند روز قبل مأموران یکی از کلانتری های شیراز از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 در جریان یک فقره فوت مشکوک قرار گرفتند. با حضور مأموران کلانتری در محل و تأیید خبر مراتب به بازپرس کشیک قتل دادسرای امور ...
اعدام یک متجاوز و 2 سارق مسلح طلافروشی شادآباد
خاطر در مقابل آنها مقاومت کردم که یکی از آنها با چاقو ضربه ای به گردنم زد و بعد آنها در حالی که من زخمی شده بودم، آزارم دادند و در پایان بعد از اینکه دو گوشواره، دستبند، دو عدد انگشتر و گوشی موبایلم را سرقت کردند، مرا زخمی در بیابان رها کردند. همزمان با ادامه تحقیقات، محبوبه 10 آبان ماه در بیمارستان بر اثر شدت جراحات و خونریزی تسلیم مرگ شد. در حالی که تحقیقات برای دستگیری شیاطین پراید سوار ...
نجات سه دختر از خانه وحشت/ آنها سال ها در این خانه اسیر بودند
تماس گرفته و پس از دریافت نشانی دقیق همراه راننده روزنامه راه افتادیم. پس از رسیدن به محل مورد نظر، آن زن که خیلی هم می ترسید خانه مورد نظر را نشان مان داد وگفت: مردخانه ساعتی قبل مثل اغلب روزها سوار بر وانت بارش از خانه بیرون رفته و تاظهرهم بر نمی گردد. پس از شناسایی خانه مورد نظر از طریق پشت بام همسایه ها خودم را به حیاط کوچک پشتی خانه ویلایی قدیمی رساندم. از پشت پنجره ها به داخل ...
داماد جوان : نقشی در مرگ پدرزنم نداشتم
منتقل شدند. داماد جوان به بازپرس جنایی گفت: من مدتی پیش از همسر اولم جدا شدم و از او یک فرزند دارم. کارمند بانک هستم. سال گذشته به خواستگاری همسر کنونی ام رفتم و باهم عقد کردیم. قرار بود بزودی زندگی مشترکمان را شروع کنیم. همسرم شب قبل از مرگ پدرش با والدین من بر سر خانه ای که قرار بود آنجا زندگی کنیم، مشاجره کرد. من هم سر همین موضوع با همسرم جر و بحث کردم. ما قرار بود به خانه دیگر پدرم ...
نجات پسر دانشجو از مجازات مرگ
به گزارش جام جم ، شامگاه 19 اسفند 88 مسئولان یکی از مراکز درمانی در تهرانپارس با پلیس تماس گرفتند و از انتقال جوانی که بر اثر اصابت ضربات سنگ بیهوش شده بود، به این درمانگاه خبر دادند. وقتی مشخص شد پسر جوان در یک درگیری بشدت مجروح شده و به درمانگاه انتقال یافته، ماموران راهی محل حادثه شدند. همزمان با آغاز تحقیقات، جوان 18ساله با وجود تلاش پزشکان به کام مرگ رفت. بررسی ها نشان می داد ...
یوردی کرایوف: پدرم یکی از کسانی بود که برای همیشه در یادها می مانند
مدت ها پیش بود که فهمیدم من یکی از آن 99 درصد باقی مانده هستم. پس از مرگ پدرم، به مکان های مختلفی سفر کردم و همه جا مردم نسبت به مرگ پدرم ابراز همدردی می کردند. حتی در چند مورد افراد 65، 70 ساله برای فقدان پدرم به شدت احساساتی می شدند. با این همه، سبک زندگی من و یوهان کاملا متفاوت است و این مسئله انتخاب خودم بود. چون می خواستم به دور از توجهات و حواشی باشم. یوهان همواره یک گام از دیگران جلو بود و هیچ وقت هم این استعدادش افول نکرد. حق در اغلب موارد با او بود. ...
پایان دادگاه معلمی که همراه4دانش آموز دست به آدم ربایی زد/معلم برای همراهی دانش آموزانش جه دروغی گفت
ریاست قاضی عبداللهی قرار گرفت. صبح دیروز، در ابتدای جلسه رسیدگی به پرونده در این شعبه، پسر 18 ساله درباره روز حادثه گفت: آن روز در ماشین نشسته و منتظر پدرم بودم که آدم رباها به سمتم حمله کردند و با این تهدید که داعشی هستند، مرا به زور داخل ماشین شان انداختند. آنها مرا به باغی در حاشیه پایتخت بردند و دو روز با دست و پای بسته و بدون آب و غذا نگه داشتند. پس از او، صاحب باغ که قبل از رسیدن ...
گذری بر زندگی سردار شهید علی داوری
هم عصر بودم و از ولایتش بهره نجسته و به فرامینش نیندیشیدم. خدایا چه کارهای زشتی که از من سر زد و تو آن را پوشاندی و چه بسیار بلاهایی که از من برگرداندی و چه بسیار خطاهایی که مرا از آن نجات دادی و چه بسیار ناملایماتی که از من دور ساختی. خدایا، بارالها بیامرز گناهانیکه مرتکب شده و خطاهائیکه گرفتارش شدم. من براستی بیاد تو بسویت تقرب می جویم و بوسیله تو از حضورت شفاعت و از تو می خواهم که ...
نمایش عریان تبعات جنگ!
توضیح داد که این عکس دختری است که پدرش را در جنگ از دست داده است. من خودم پدرم را از دست داده ام و می دانم که این موضوع بسیار دردناک است. با وجود دردناک بودن، موضع خیلی مرا درگیر نکرد. چون بسیاری دیگر بودند که شرایط آن دختر را داشتند. *محل اردوگاه کجا بود؟ مرز ترکیه، جایی که در پایان فیلم هم به آن اشاره می شود. وقتی عکس را به من نشان داد (هیلین دختر 10 ساله فیلم)، لیستی از ...
غیاث طبری: جوانان ایرانی در عمل به ارزش ها پای بند هستند/ بی توجهی مسؤولان به ذائقه جوانان در کشور
...، خونگرم و اهل ذوق هستند، صفا و صمیمیتش موجب شد تا ما بیش از زمان وعده داده شده با او به گفت وگو بنشینیم. فارس: از خودتان بگویید؟ مژده غیاث طبری هستم متولد سال انقلاب، اهل و ساکن بابل، در خانواده ای رشد یافتم که همیشه تلاش و کوشش در آن سرلوحه بوده است و پدر و مادرم برای من الگوی همیشه دویدن بوده اند، سال های نوجوانی و جوانی را در این خانواده پشت سر گذاشتم، دبیرستان را به ...
دزد نامرئی چگونه به دام افتاد
کمی آب خورد و نگاهی به من انداخت و گفت: چند روز قبل برای انجام کاری خودروی سمند سفیدم را از پارکینگ خارج کردم. خیابان شلوغ نبود و من بدون اینکه خودرو را خاموش کنم پیاده شدم تا در را ببندم. راستش وقتی داشتم از ماشین پیاده می شدم مرد مشکوکی را دیدم اما به خودم نهیب زدم که اشتباه کرده ام و نباید درباره دیگران، بد قضاوت کنم. به همین خاطربه طرف در پارکینگ رفتم. داشتم قفل بالای در را می انداختم که ...
سقوط مشکوک مادر، زندگی بخش 4 بیمار
سمت بالکن رفت تا هوایی تازه کند، که ناگهان با صدای سقوط از بلندی به سمت بالکن رفتیم که مشاهده کردیم مادرم به پایین سقوط کرده است. وی افزود: او مرگ مغزی شده و با توجه به این که کارت اهدای عضو داشت و همیشه به من و پدرم توصیه کرده بود اگر حادثه ای برایش رخ داد، اعضای بدنش را اهدا کنیم، به وصیت او عمل کردیم و اجازه دادیم چهار عضو بدن مادرم به بیماران اهدا شود. گفته های مادربزرگ و دایی هایم را نمی پذیرم. پدرم اصلا نقشی در مرگ مادرم نداشت. او هنوز نتوانسته با غم از دست دادن مادرم کنار بیاید. با دستور بازپرس جنایی تحقیقات در این باره ادامه دارد. جام جم 110 ...
زن جوان برای خودش هوو آورد
مرگم آسیب نبینند، به همین خاطر پیشنهاد ازدواج دوم را به همسرم دادم که ای کاش لال می شدم و هرگز چنین حرفی نمی زدم. مرد که برافروخته است رو به قاضی می گوید: زندگی ام را سیاه کرده بود جناب قاضی. بارها از او خواستم دست از رفتارهای بچگانه اش بردارد ولی گوشش بدهکار نبود. می گفت اگر مرا دوست داری باید هر چه می گویم گوش کنی ولی هر چه می گفتم بی فایده بود و مجبورم می کرد تا به حرفش گوش کنم و ...
زنی که سر داعشی ها را "می پزد" (+عکس)
همسر اولش کشته شد. او اما تجدید فراش کرد ولی داعشی ها همسر دومش را نیز در اوایل سال جاری میلادی به قتل رساندند. او می گوید که داعشی ها حتی پدر و سه برادرش را کشته اند و حتی به سگ ها و پرنده های خانگی او نیز رحم نکرده اند. البته خود وحیده محمد نیز چندین مرتبه خطر مرگ را به شدت احساس کرده است. او می گوید: داعشی ها تاکنون 6 بار قصد کشتنم را داشته اند. چندین ترکش در سر و هر جفت ...