سایر منابع:
سایر خبرها
مردی همسر اولش را در چاه سرویس بهداشتی مدرسه انداخت تا بمیرد
75 روز پیش، مردی که مدیر یک مدرسه ابتدایی در روستای آرباستان بود به پلیس آگاهی لاهیجان مراجعه و ادعا کرد همسر جوانش آخرین بار خانه اش را برای خرید ترک کرده و دیگر بازنگشته است. به گزارش ایلنا به نقل از روزنامه شرق، وقتی با دستور بازپرس دادسرای لاهیجان تیمی در دایره گمشدگان پلیس آگاهی وارد عمل شد تا ردی از زن گمشده به نام فریبا به دست آورد، تجسس ها نشان داد این زوج هردو از اهالی دیوشل ...
کشف جسد زن میانسال چند ماه بعد مفقودی در اطراف تهران
فرد دیگری است، اما یکی از فرزندان زن مفقود شده اصرار داشت که جسد متعلق به مادرش است. پس از این بازپرس جنایی تهران دستور داد که از جسد کشف شده و فرزندان زن مفقودی آزمایش DNA گرفته شود، سرانجام چند روز قبل جواب آزمایش DNA به دادسرای امور جنایی ارسال و مشخص شد که جسد کشف شده متعلق به همان زن مفقود شده است. با به دست آمدن این اطلاعات قاضی سهرابی دستور بررسی بیشتر جسد زن میانسال برای تعیین علت دقیق مرگ را صادر کرد و تحقیقات در رابطه با این پرونده ادامه دارد. انتهای پیام/ ...
ماجرای مردی که ماشین های مردم را آتش می زد!
به گزارش فرازنیوز، تحقیقات پلیسی درباره این پرونده ادامه داشت تا اینکه عصر روز سه شنبه گذشته زن جوانی با ماموران پلیس آبادان تماس گرفت و گفت: در میدان سده سوار ماشینم بودم که ناگهان دیدم مردی با یک ظرف چهار لیتری بنزین در دستش جلوی راهم را گرفت. مرد قصد آتش زدن ماشینم را داشت اما من بعد از تلاش موفق شدم از دست او نجات پیدا کنم. در ادامه تحقیقات ماموران پلیس موفق به شناسایی چند مظنون در ...
آتش افروزی به دستور اجنه
آتش بزنم. اگر این کار را نمی کردم، جن ها تهدید به کشتن پدر و مادرم کرده بودند؛ به همین خاطر دستورات آنها را اجرا کردم تا اینکه دستگیر شدم. بنا بر این گزارش، متهم پس از اعتراف به آتش افروزی هایش به دستور بازپرس پرونده روانه زندان شد و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.
درخواست طلاق تنها سه روز پس از ازدواج
کامیار در حالی که سر به زیر انداخته بود به آرامی گفت: یک سال قبل ترم آخر دانشگاه بودم و برای تأمین مخارج در مغازه یکی از آشنایان کار می کردم. یک روز به طور اتفاقی با همسرم آشنا شدم که برای خرید به مغازه آمده بود. در همان دیدار احساس عجیبی وجودم را فرا گرفت. بعد هم شماره تلفن همراه یاسمن را گرفته و چند روز بعد با او قرار ملاقات گذاشتم. دیدارها و تماس های تلفنی ما ادامه داشت تا این که با طرح موضوع ...
جنایت هولناک مرد دو زنه
مدرسه یک روز پس از گم شدن همسرش با مراجعه به پلیس لاهیجان خبر داده بود که زنش ناپدید شده و با آنکه همه جا را برای یافتنش زیر پا گذاشته، اثری از او پیدا نکرده است. ردیابی های پلیسی برای به دست آوردن ردی از این زن 72 روز قبل و به دنبال ناپدید شدن اسرارآمیز او آغاز شده بود. مرد جنایتکار در شکایت خود ادعا کرده بود همسرش برای انجام کاری از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. با توجه به ...
قصاص و حبس؛ مجازات 2 قتل زنانه
دستش فرار کنم. ساعتی قبل وقتی وارد خانه شد به من توجهی نکرد و روی مبل مشغول بازی با گوشی تلفن همراهش شد. ناراحت شدم و خواستم گوشی را کنار بگذارد تا با هم صحبت کنیم اما توجهی نکرد و به کارش ادامه داد. همین موضوع باعث مشاجره ما شد و مثل همیشه مرا کتک زد. به آشپزخانه رفتم و چاقو را برداشتم و ضربه ای به او زدم که کشته شد. پرونده با کامل شدن بررسی ها 28 شهریور ماه در شعبه چهارم دادگاه کیفری ...
آخرین جزئیات قتل مرد 60ساله به دست دامادش
انتقال جسد مرد فوت شده به پزشکی قانونی برای مشخص شدن علت اصلی مرگ، مأموران ستار را برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس بازداشت کردند. صبح دیروز متهم برای بازجویی به دادسرای جنایی منتقل شد. وی گفت: مدتی قبل با همسرم از طریق مادرم آشنا شدم تا اینکه شهریور ماه او را عقد کردم. قرار بود به زودی مراسم ازدواجمان را برگزار کنیم و در خانه ای که پدرم قولش را به ما داده بود زندگی تازه ای شروع کنیم ...
زندگی و مرگ - کلنل محمدتقی خان پسیان -
شش ماه در یوسف آباد در سمت معلم، متعلم و مترجم خدمت کرد. با این که قرار نبود قبل از پایان دوره مدرسه صاحب منصبان ژاندارمری، کسی از میان داوطلبان، صاحب رتبه شود، خدماتش نظر صاحب منصبان سوئدی را جلب کرد و در اول ماه ششم به درجه سروانی نائل شد و به سمت آجودان مترجمی ریاست گروهان سیراب مأمور به خدمت در همدان شد. یک ماه قبل از اختتام دوره مدرسه به ریاست یک اسکادران منصوب و عازم بروجرد شد و در اولین ...
این دل شده هیئت اباعبدالله/ کاروان می رود و دخترکی جا ماندست
...> من را ببر که جان تو دیگر بریده ام عمه که پاسخی به سؤالم نمی دهد آیا شبیه مادر قامت خمیده ام؟ پاهای من همه پر طاول شده ز بس از ترس او میان بیابان دویده ام محمد علی بیابانی دوباره قافله رفت و رقیه جا مانده! چه تند می رود! این ساربانِ وا مانده خدا به خیر کند! باز گم شدم بابا بیا ببین که فقط چند ردِ پا ...
بخشش جوانی که قاتل برادرش شد
و برادرم مشکلی با یکدیگر نداشتیم. آن روز من سر کار بودم که خواهرم تماس گرفت و گفت محمد با مادرمان درگیر شده و روی مادرم دست بلند کرده است. من هم خودم را به خانه رساندم و وقتی صورت زخمی مادرم را دیدم خیلی عصبانی شدم و شروع به جر و بحث با برادرم کردم. سپس هر دو از خانه بیرون رفتیم و در کوچه با چاقویی که از آشپزخانه برداشته بودم ضربه ای به پهلوی او زدم. چند ساعت بعد وقتی فهمیدم او فوت شده ...
قاتل موحنایی قصاص شد
من حمله کرد و ضربه ای به من زد. او سپس به سراغ دخترم مهلا رفت و ضربه ای هم به او زد و در ادامه هر دوی ما را از پنجره به داخل حیاط پرتاب کرد. با داد و فریاد ما اعظم و بچه هایش از خواب بیدار شدند و به داخل حیاط آمدند. مازیار سپس به سراغ آنها رفت و با ضربات چاقو آنها را هم هدف قرار داد. صاحبخانه هم به مأموران گفت: مازیار همراه همسر و دخترش از چهار ماه قبل مستأجر خانه قدیمی ما شده بود. آن ...
علت مرگ زن میانسال بررسی می شود
به گزارش خبرنگار ما، خردادماه امسال بود که مرد جوانی به اداره پلیس رفت و از گم شدن ناگهانی مادرش شکایت کرد. وی گفت: من و مادرم با هم زندگی می کنیم. امروز صبح وقتی به محل کار رفتم، مادرم در خانه بود، اما وقتی عصر به خانه برگشتم خبری از مادرم نبود. ابتدا فکر کردم او برای خرید به بازار رفته است، اما هر چقدر منتظرش ماندم، مادرم به خانه برنگشت. سپس به خانه بستگانم سر زدم، اما هیچ کسی از مادرم ...
مرد معتاد: در زندان به قتل اعتراف کردم
بیمارستان و انتقال جسد به پزشکی قانونی، طاها به عنوان مظنون اصلی تحت تعقیب قرار گرفت و دستگیر شد. او در جریان تحقیقات به جرمش اعتراف کرد و گفت: من و مقتول هر دو به مصرف مواد اعتیاد داشتیم. او چند بار از من مواد گرفت، اما پولش را نمی داد. چند بار سر این موضوع با هم دعوا کردیم تا اینکه حادثه اتفاق افتاد. بعد از کامل شدن تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران ...
کیف زنی دو زن در 30 ثانیه
به گزارش خبرجنوب ؛اعضای این باند با شکایت یک زن تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند. شاکی به مأموران گفت: برای انجام کاری سوار بر یکی از اتوبوس های شهری شیراز شدم اما بعد از 10دقیقه، وقتی به محل رسیدم و قصد پرداخت کرایه اتوبوس را داشتم، از کیفم خبری نبود. باورم نمیشد با این سرعت کیف پولم سرقت شده باشد بنابراین تصمیم گرفتم ماجرا را به پلیس خبر دهم. تیمی از مأموران پلیس با دستور بازپرس دادسرای ...
اعدام قاتل کیانا
رسیدگی به این پرونده از 24 شهریور امسال و به دنبال ناپدید شدن مرموز کیانا در دستورکار پلیس نیشابور قرار گرفت. بررسی ها نشان می داد، کیانا شب گذشته در خانه مادربزرگش خواب بود، اما صبح وقتی از خواب بیدار شدند، هیچ خبری از او نبود. دو روز بعد از این ماجرا، مردی به ماموران مراجعه و ادعا کرد برادرش به نام مهدی قاتل کیاناست. پس از این گزارش ماموران متهم پرونده را که 37 سال دارد و دارای سوابق ...
دلیل قتل پزشک سرشناس اصفهانی مشخص شد(+عکس)
سه مرد که به دلیل اختلاف مالی، پزشک سرشناس پوست و مو را در اصفهان به قتل رسانده بودند، به تشریح جنایت خود پرداختند. پلیس ردپای متهمان را در معاملات اشیای عتیقه به دست آورده است. به گزارش وکیل ملت ، ساعت 23 و 31 دقیقه عصر چهارم مهر امسال مردی با پلیس اصفهان تماس گرفت و از کشف جسد پتوپیچ مردی سالخورده در حاشیه رودخانه زاینده رود خبر داد. کارآگاهان جنایی و تیم بررسی صحنه جرم پلیس آگاهی ...
"رمز گشایی از تاریک ترین پرونده دهه شصت"
کشمیری به این جایگاه رفیع در سطح ارشد رسیده و چگونه این عملیات به وقوع پیوسته، چرا کشمیری بازرسی نشده است، چه کسی جسد سازی را کرده و از همه مهم تر چرا تقی محمدی خودکشی کرده است؟ *بنده یک سال و نیم تلاش نموده ام تا موفق شدم با آقای اژه ای بازجوی وقت تقی محمدی مصاحبه ای ترتیب دهم که آنهم نهایتا به گفتگویی 15 دقیقه ای منجر شد. *پس از بازگشایی مجدد پرونده با اظهارات زواره ای، فشارها ...
اعتراف هولناک مرد 2 زنه به جنایت در مدرسه
.... باورم نمی شد زنده است. به همین خاطر داخل چاه آب ریختم. سه روز بعد دوباره به او سر زدم که هنوز زنده بود و ناله می کرد. عصبانی شدم و بلوک سیمانی به داخل چاه انداختم که باعث مرگش شد. بعد از قتل موضوع را به همسر دومم گفتم و با طرح شکایتی خود را از ماجرا بی اطلاع نشان دادم. تصور نمی کردم راز قتل فاش شود. پس از اعترافات مرد جنایتکار، تیمی از کارآگاهان همراه بازپرس جنایی و آتش نشانان در ...
این دل شده هیئت اباعبدالله/ کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین
گذر می کردی آب در دست من آغشته به خون می گردد کاش می دیدی و احساس خطر می کردی روز، پیش نظرت تیره تر از شب می شد گر بر احوال من خسته نظر می کردی پاره پاره بدنم گر ز ستم می دیدی جاری از دیدۀ خود خون جگر می کردی قبل از آنی که شود کشته جوانت ای کاش دیده را محو تماشای پسر می کردی کاش از واقعۀ حرمله و تیر و گلو مادر غم زده اش را تو خبر می کردی ...
نقشه زن لواشک فروش برای ربودن مرد مکانیک
شناسایی و دستگیری زن جوان و نامزدش ازسوی پلیس پایتخت آغاز شد. از طرفی پرونده پیش روی قاضی آرش سیفی بازپرس شعبه چهارم دادسرای امورجنایی تهران قرار گرفت و او دستور پیگیری را صادر کرد. چند روز بعد از آغاز تجسس ها درنهایت شیوا و نامزدش ازسوی پلیس بازداشت شدند و تحت بازجویی های قضائی و پلیسی قرار گرفتند. این بار شیوا ماجرای دیگری را پیش روی پلیس قرار داد و گفت: یک روز خودروام را برای تعمیر به مکانیکی ...
رویا مرا به خانه شان دعوت کرد / با هم در خانه بودیم که برادرش سر رسید
امیدوار است رضایت اولیا دم را کسب کند. چند وقت است دستگیری شده ای؟ حدود یک سال. چند روز بعد از قتل؟ سه روز. چه کسی را کشتی؟ برادر دختر مورد علاقه ام را. چرا؟ فریب خوردم. چه کسی فریبت داد؟ خواهر مقتول. حالا چرا فریب؟ او به من گفت برادرش معتاد است و او را آزار و اذیت می ...
با مردان غریبه چت می کردم و عکس های خصوصی را برایشان می فرستادم
سوءاستفاده از عکس های شاکی اعتراف کرد و گفت: من و شاکی هووی یکدیگر هستیم و از آنجا که احساس می کردم شوهرم به او بیشتر از من علاقه دارد از وی کینه به دل داشتم و دنبال راهی بودم تا انتقام بگیرم و کاری کنم که از چشم شوهرم بیفتد. وی ادامه داد: از آنجا که عکس های خصوصی هوویم را در اختیار داشتم، عضو تلگرام شدم اما به جای اسم و عکس های خودم، از اسم و عکس های هوویم در پروفایلم استفاده کردم. ...
قتل برای یک عشق مجازی
را نابود کرده است. در دادگاه قضات او را به قصاص محکوم کردند. با چوبه دار فاصله ای ندارد و امیدوار است رضایت اولیا دم را کسب کند. - چند وقت است دستگیری شده ای؟ حدود یک سال. - چند روز بعد از قتل؟ سه روز. - چه کسی را کشتی؟ برادر دختر مورد علاقه ام را. - چرا؟ فریب خوردم. - چه کسی فریبت داد؟ خواهر مقتول. ...
قاتل کیانا کوچولو اعدام شد
های شب ربوده و به منزل خودش می برد . وی اضافه کرد: این مرد پس از آزار و اذیت دختر کوچک، وی را به قتل رسانده و جسد او را نیز در باغی مخفی می کند که با گزارش خانواده دختر 7 ساله، تحقیقات قضایی و پلیسی در این باره آغاز شد. دادستان مرکز خراسان رضوی تصریح کرد: با صدور دستورات ویژه ای از سوی دادستان نیشابور، گروهی از ماموران آگاهی به پیگیری ماجرا پرداختند و 2 روز بعد به شوهر عمه دختر ...
آدمکش اجاره ای به چوبه دار نزدیک شد
برادر مقتول در آن زمان از مالکین باشگاه فوتبال معروف این شهر بود و همه از این خانواده به نیکی یاد میکردند. در چنین شرایطی بررسیهای پلیسی ادامه یافت تا اینکه 9ماه پس از جنایت سرنخهای مهمی دراختیار پلیس و بازپرس پرونده قرار گرفت که رازگشای این جنایت شد. مأموران که در این مدت افراد زیادی را زیرنظر داشتند به یکی از آنها مظنون شدند. این مرد فردی بود که از مدتها قبل به مقتول و زندگی او حسودی ...
احمدی نژاد اعتقادی به مذاکرات محرمانه با آمریکا نداشت
و ایشان پیشنهاد کردند که من به وزارت خارجه بیایم. البته قبل از آمدن نظر من را درباره وزارت علوم و وزارت خارجه پرسیدند. من دوبار معاون وزیر علوم بودم. نظرات خود را نوشتم و فرستادم. بار بعد تلفن زدند که حتما بیا و من به ایران آمدم. که آقای دکتر به من وزارت را پیشنهاد کردند و من خواهش کردم که همان جا بمانم چون تازه رفتم و در جوار خانه خدا ساکن شده بودم. به خانه آمدم مادرم سر سجاده بود و ...
اعدام با رأی دادگاه فوق العاده
اقدامی غافلگیرانه دستگیر کردند. مرد جوان که در برابر شواهد موجود راهی جز بیان حقیقت نداشت به قتل کیانا اعتراف کرد. در پی این اعتراف مأموران با نشانی هایی که وی داد جسد دختربچه را پیدا کردند و اشکان نیز با انتقال به صحنه جنایت نحوه قتل را بازسازی کرد و گفت: با مادرزنم اختلاف داشتم. از خانه اش چیزی سرقت شده بود و او تصور می کرد من آن را دزدیده ام. روز حادثه برادرزنم همراه همسر و ...
گروگانگیری 120 دقیقه ای برای چک 4میلیونی
مرد جوان وقتی برای دیدن زن لواشک فروش به محل قرار رفت در دامی گرفتار شد که برای اخاذی از او پهن شده بود. به گزارش نخست نیوز و به نقل از تابناک، زن لواشک فروش چند ماه قبل برای تعمیر ماشین پرایدش به مغازه مکانیکی مردی به نام یونس در شرق تهران رفت و آن روز آشنایی آنها شکل گرفت. این آشنایی ادامه داشت تا اینکه یک روز زن جوان به نام سپیده از یونس خواست که همدیگر را ببینند. یونس از همه جا بی ...
رازهای فولاد مبارکه اصفهان
آنها گفتم شما تیم من هستید و من به تنهایی اینجا آمده ام. یکی از اتاق ها را هم تخلیه کردند و به من دادند. روز دوم از صبح تا شب کارشناسان و مهندسان گزارش می دادند تا با فولاد و کارخانه آشنا شوم. از صبح تا 7شب جلسه داشتیم و افراد کارهایشان را توضیح می دادند و کم کم من با کار آشنا شدم. بعد از این صحبت ها گفتم من سوالی از شما دارم. من نمی دانم چطور باید اینجا نقشه ها را بررسی کنیم و در 70کیلومتری اینجا ...