سایر منابع:
سایر خبرها
کارآفرین نمونه کشوری با 98% سوختگی
...> مرا بردند به کلاسی که این آقا هم بود اما او کلاس اول را می خواند و من چهارم را. این جوان همان بود که بعد همسرم شد. همان روز اول که به آن کارگاه رفتم با ایشان آشنا شدم و خانواده ایشان هم یک روز بعد آمدند به خواستگاری من. بلافاصله هم جواب مثبت دادم چون می خواستم زندگی کنم. می خواستم کاری کنم که با مردم باشم. به خودم قول داده بودم کاری کنم که تنها نباشم. روزی که من به آن ...
تکفیری ها چهار سال به دنبال زدن سردار همدانی بودند/ جاذبه شهید همدانی عامل وحدت شیعه و سنی در منطقه بود ...
پیروزی می دیدند. آقای همدانی لطف کنید از زندگی شخصی شهید کمی برایمان بگوید در ارتباط با مادر و شما به چه صورت بودند؟ ایشان یک روحیه ایثار که در محل کار داشتند در منزل هم داشتند اما هیچوقت نسبت به مادرم یا ما تحکم نداشتند. مادرم همیشه می گویند به یاد ندارم ایشان به من گفته باشند برای من حتی یک لیوان آب بیاور با اینکه من خودم قبل از اینکه بگوید برایش می آوردم اما ایشان از من ...
بررسی قیام و نهضت امام حسین(ع)
درسرزمین خودمان منزل بدهم، و این کوهی است که ما با آن در برابر پادشاهان غَسّان و حِمیَر و نُعمان بن مُنذر و سیاه و سرخ مقاومت می کردیم. بخدای سوگند! در آن سرزمین هیچوقت به ما ذلتی وارد نیامده است. من همراه شما خواهم آمد تا شما را در یک آبادی، سکونت بدهم. آنگاه به نزد مردانی که در ( کنار دو کوه) اجأ و سلمی زندگی می کنند، خواهم فرستاد، سوگند که ده روز بیشتر نخواهد گذشت که مردان قبیله طیّ سواره و پیاده ...
احمد محمود راستی عاشق ایران بود
است آخر کار به کجا برسد. صبوری کردم تا خودش به اعتماد کردن برسد. بعد آرام آرام، گفت وگوها شفاف تر شد و در نهایت دل داد. گفت وگوها را با هیجان و لذت روی کاغذ آوردم و به او دادم تا ویرایش کند. آخرسر همه را با هم یک ویرایش نهایی کرد و بعد با لبخند دست نوشته هایم را برگرداند. این لبخند رضایت را هرگز از یاد نبردم. چشمانش هم می خندید. روایت سوم: محمد دهقانی چنین بی دفاع ...
روایت سی و یک سال چشم انتظاری پدر برای دیدن فرزندش/ شهیدی که تا لحظه آخر شهادت ذکر می گفت
می کرد، حالا شما در نظر بگیرید که در سال های بی خبری از علی اکبر اصلا لب به گلایه نمی گشود. در حالی که دعای مادرم این بود: خدایا شوهرم و خودم در راه تو شهید شویم، اما در بی خبری از فرزندانم نباشم و آنها را اسیر در دست دشمن نبینم. اما تقدیر خدا چیز دیگری بود برادرم علی اکبر از سال 61 جاویدالاثر شده و حسین بعد از گذشت 13 سال و 4 ماه و یک روز، پیکر مطهرش به آغوش خانواده برگشت. بعدها برادم ...
اینجا قطعه ای از انگشت یک شهید گمنام، دفن است +عکس
فرهنگ جبهه و جنگ میان جوانان باشد. درب را که به صدا در می آوریم مرد میانسالی روبرویمان قرار می گیرد. در نخستین گام، پا روی پرچم آمریکا می گذاریم. به اعتقاد صاحب این حسینیه که خود نیز فرزند شهید و رزمنده دوران دفاع مقدس است؛ هر کسی که وارد حسینیه می شود با پا گذاشتن بر روی این پرچم، تنفر خود را از استکبار جهانی اعلام می کند. وارد اتاق 40 متری می شویم. چیدمان اتاق شبیه موزه است، تا حسینیه ...
گذری بر زندگی و منش سردار شهید مدافع حرم رضا فرزانه
در سفر اربعین کمک حالش بشود و اینطور می شود که حاجی به همراه همسر و پسر کوچکشان به زیارت عتبات عالیات می آیند. مدت کمی بعد از بازگشت، در حالی که حاج رضا همچنان مشغول آموزش تعدادی از نیروهای داوطلب جبهه دفاع از حرم بود، از او خواسته می شود به همراه نیروهایش اعزام شوند. حاج رضا 12 دی ماه می رود و 22 بهمن به شهادت می رسد. بابا رضا دوست صمیمی مان بود بعد از گفت وگو با همسر شهید ...
امینی:دولت از حقوق های نجومی دفاع می کند
اعلام کنیم که امروز اقتصاد داخلی ما ورشکسته است و باید خارجی ها بیایند و به دادمان برسند. به خارجی ها می گویند بیایید هرچه می گویید عمل کنیم ولی به ما امتیاز دهید. چرخ نانو تکنولوژی مان، سلول های بنیادی مان و سانتریفیوژهایمان را هم متوقف کنیم ولی شما مقداری پول برای چرخه مالی بین الملل به ما بدهید. این حرکتی خطرناک است که اتفاق می افتد. *مسیر اقتصادی با روندی که پیش می رود نمی تواند مردم را ...
داودآبادی: دفاع مقدس برای ناشران خصوصی به دغدغه تبدیل شده است
این موضوع و این رویکرد بیشتر به درد دانشکده های نظامی، دانشکده های جنگ و دافوس می خورد. ولی جوانان امروز به دنبال این موضوع هستند که رزمندگان چگونه با خدا رفیق می شدند، چگونه زندگی می کردند و چگونه گناه نمی کردند. وی متذکر شد: وقتی یک رزمنده 3 ماه برای نبرد به جبه ها اعزام می شد 80 روز در پادگان و اردوگاه بود و فقط 10 روز درگیر عملیات و بزن بزن بود. ما وقتی این 10 روز را ببینیم حاصل آن ...
صفا یی که در کنار حسین بود و مروه ای که در کنار فرزندانش!
...؛ صفایی که در زیرزمین کنار حسین است و مروه ای که از پله ها بالا می روم تا به بچه هایش خدمت کنم. تقریبا 20 ساعت از شبانه روز را در خدمت آقای امیری هستیم. حسین، عاشقانه به جبهه رفت؛ من و بچه هایم بسیجی هستیم و هنوز داریم می جنگیم. ما در همین خانه، در این اتاق با تمام مشکلاتی که یک خانواده جانباز دارد خالصانه در حال جنگیم؛ با سال هایی که حسین روی تخت دراز کشیده است، با دردهای حسین. دنیا مزرعه ...
علی دانشجو بود و تصمیم داشتیم برایش زن بگیریم. خواهرم که رفته بود کربلا برای علی سوغاتی یک پارچه چادر ...
روزی که آنجا بودم به نیابت از تو هر روز زیارت عاشورا می خواندم. واقعاً علی آقا خیلی مخلص، شجاع و فداکار بود. وقتی دید اعزامش نمی کنند تصمیم گرفت با تیپ فاطمیون اعزام شود اما آنها متوجه شده بودند و برگشت. *خودم رضایت دادم برود سوریه مادر شهید: محترم کاویان پور هستم مادر شهید علی جمشیدی. علی فرزند نهم ما بود که به دلیل علاقه مان به اهل بیت این نام را برایش انتخاب ...
لقبم مسی است ولی عاشق رونالدو هستم/ انگار در تبریز کسی بازی های من را ندید!/ مطمئن باشید روزی بازیگر می ...
قهرمانی به پارالمپیک رفته بودیم و با تمام احترامی که برای تیم منسجم برزیل قائل هستم اگر در ایران بدنسازی و تغذیه خوبی داشتیم، می توانستیم حتی در فینال این تیم را شکست دهیم ولی با این وجود برای کسب مقام دوم پارالمپیک هم خدای منان را شاکریم. آناج: یک روز قبل از دیدار فینال تان برای آقای گلبارنژاد آن حادثه تلخ رخ داد، این موضوع در روحیه شما تاثیرگذار بود؟ این موضوع به تیم ما انتقال ...
من به صلح نیاز دارم
به زبان انگلیسی می فرستد چون می خواهد برای همه مردم دنیا، قابل فهم باشد. می گوید: مادرم کمکم می کند. فاطمه، صدایش را صاف می کند و بلندتر حرف می زند تا تمام جملاتش شنیده شود: بَنا هر روز از من می پرسد چرا کسی در دنیا صدای ما را نمی شنود؟ چرا هیچ کسی به ما کمک نمی کند؟ فاطمه، معلم زبان انگلیسی در مدرسه بوده است. در آن روزهایی که زندگی شان هنوز بر چرخ همیشگی اش می چرخیده، به بچه های قد و نیم قد ...
پایه گذار هسته های مقاومت در ارتش چه کسی بود/ مردی که فرماندهان جوان ارتش جمهوری اسلامی را تربیت کرد
.... با همین کار، خدا هم دست ما را گرفت و کاملا متحول شدم. یعنی واقعا یک انقلاب در درونم ایجاد شد. دوستانمان نیز تدریجا متحول شدند. یکسال بعد از این ماجرا همه آن افرادی که برای مردم ایجاد اذیت و آزار می کردند پایشان به مجالس هیآت و آموزش قرآن باز شد. کم کم با همان افراد جلسه قرآن در محل زندگی مان(امیریه) راه انداختیم. در همان جلسات یکی از دوستان به نام مهندس خالدی(که بعدها در آلمان لیسانس مهندسی ...
این مرد را می شناسید! دخترش 12 سال در انتظار دیدن او است +عکس
...... عزت خانوم ادامه داد: مثل قطره ای که آب شود رضای من هم آب شده و به زمین رفت.تا سه، چهار سال اول اصلا روال زندگی ما از حالت عادی خارج شده بود. سه فرزندم کوچک بودند و من کلا زندگی را رها کرده بودم اگر همسرم نبود نمی دانستم چه می شد. در این سال ها پدر و مادرم چشمشان به در خشک شد. مادرم پیر شد و پدرم سکته کرد و تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت. همچنان هم منتظر هستند که بیاید. بعد ...
لشکری می رسد از راه خدا رحم کند...
برخوردار است. ثُمَّ فُصِّلَتْ ، سپس تفصیل داده شده است و این بعد از مراحل تحکیم آیات است. مِنْ لَدُنْ حَکیمٍ خَبیر ، و این قرآن از طرف حکیمِ خبیر است. خلاصه این کتاب این است أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّا اللَّهَ (هود/2)، جز خدای متعال را نپرستید؛ همه دستورات قرآن در این یک جمله جمع است و در واقع طریق توحید و بندگی خدا را بیان می کند. إِنَّنیِ لَکم مِنه ، رسالت من به نفع شما است و اگر من آمدم، از طرف خودم که ...
پیکر علی اکبر را آب برد و او جاوید الاثر شد
بودند که همانا شهادت می باشد و به آن دست یافتند و الان هم نزد خداوند منّان متنعّم اند و مسئولیت بزرگی را بر گردن ما قرار دادند؛ لذا وقتی راهیان کربلای2، قصد اعزام از ساری را داشتند، تعداد پنج نفر از برادران محل مان که چند بار به جبهه اعزام شده بودند، در بین آن ها مشاهده شدند. حتی پدر یکی از شهدای روستای ما که فرزندش سال قبل به درجۀ رفیع شهادت نایل آمده بود و فرزند دیگرش یک ماه ونیم پیش به جبهه ...
امسال دوباره شعر شدی
بمباران ترک برداشت و ازآن به بعد عروسکش را تنها با چشم راستش نگاه کرد دیروز بغض من درگلوی تمام نخلستان های کوفه شکست و چاه ها از صدایم چند برابر شدند دیروز... دیروز... دیروز امسال اما متمدن شدیم هرسال دختران این شهر لبه شلوارهایشان پایین پیراهن هایشان آبی پلک هایشان لبه چاقدشان به سمت بالا قد می کشد ...
فرمانده ای که به عنوان رزمنده گمنام در جبهه ها جوشکاری می کرد
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از کوله بار ؛ سردار شهید حاج داوود کریمی، فرزند محمد، در روز 27 بهمن 1326 در محله سلسبیل تهران به دنیا آمد. پدرش مازندرانی و مادرش اهل قزوین بود. داوود اولین فرزند خانواده بود و پس از طی دوران طفولیت در سن شش سالگی به مدرسه رفت. هشت سال داشت که پدرش درگذشت. مدتی بعد خانواده کریمی به محله نازی آباد نقل مکان کردند. داوود همزمان با درس در یک ...
وزیر دفاع با خانواده شهیدان بسطامیان در زنجان دیدار کرد
به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در جریان سفر به زنجان در منزل برادران شهید عبدالله و اصغر بسطامی حضور یافته و با خانواده این دو شهید دیدار و به مقام این دو شهید ادای احترام کرد. مادر شهید در این دیدار با تشریح خصوصیات اخلاقی فرزندان شهیدش، از خداوند متعال برای فرزندانش علو درجات را مسئلت کرد. وی تاکید کرد: من بچه ها (دو پسرم) را سرباز امام ...
خاطره اسارت / تعمیر تلویزیون عراقی ها با چند کیلو رنگ!
؛ در همین افکار بودیم که ناگهان در سلول ما باز شد. جلوی در سلول، مسئول ضد اطلاعات، ستوان یکم صلاح بود. ما از او می ترسیدیم، زیرا ما در روی کاغذهای سیگار قرآن می نوشتیم و گمان کردیم باز هم می خواهد وسایل مان را بگردد، نوشته ها وخودکارمان را بگیرد. اما او لبخندی به ما زد و گفت: دیشب در منزل مادرم در کاظمیه بودم، به مادرم گفتم چند نفر ایرانی در زندان زیردست من هستند. مادرم تا این را شنید، به من گفت ...
نیمه پنهان جنگ/ناگفته هایی از ایثار همسران و مادران شهدا
...، نتیجه ای جز تقدیم خاک کشور اسلامی مان به دست دشمن تجاوزگر نداشت، شاید کمتر کسی با رشادت ها و از خودگذشتگی های این افراد آشنا باشد.به همین دلیل به مناسبت هفته دفاع مقدس پای صحبت های آیه های ایثاری نشستیم که هنوز عطر خاک سرخ جبهه را می دهند؛ سردار حزب الله فومن از زبان همسر معصومه سپاس، همسر شهید فرهنگی غلامرضا ادبی مهذب در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان از رشت با بیان ...
آمار حقوق های نجومی، از 15 نفر دولت تا 400 نفر مجلس
حقیقی است که ظرفیت فراوانی برای اقدام و عمل دارد و این هنر جامعه مداحان کشور است که این جامعه اکثراً جوان را چگونه و به کدام سمت وسو، حرکت و راهنمایی کنند. وقتی که در یک جماعتی ده هزار جوان یا پنج هزار جوان جمع شدند و دلشان را دادند به شما [مداحان]، شما می توانید با یک اجرای عالی، هنرمندانه و پُرمغز، این ها را تبدیل کنید به انسان های کارآمدی که با عزم جزم بروند دنبال کار، می توانید هم ...
حاشیه دیدار جلیلی با خانواده شهدای مدافع حرم
تمامی ندارد چون در حین سخنانش می گوید که همزمان با حضور فرزندانش در جنگ، خودش در جبهه غرب (مریوان) مشغول خدمت به رزمندگان در قالب تدارکات جبهه بوده است، بعد از این سخنان مادر شهید، دکتر جلیلی می گوید واقعا از بزرگی و عظمت شما احساس کوچکی می کنم، وقتی شما و امثال شما را می بینم به کوچکی خودم پی می پبرم. برادر شهید نیز که در کربلای 5 اسیر شده از خاطرات و نحوه اسیر شدنش می گوید، در همین ...
میدان انقلاب خط قرمز ما بود/ آن سخنرانی معروف نماز جمعه حال جبهه رفته ها را دگرگون کرد/ سوء استفاده ...
مرصاد نبود. خودم هم فردای آن روز رفتم، منتها دیگر در شلمچه ماندم چون به یاری خدا درگیری ها در کرند و اسلام آباد فروکش کرده بود. بعد از آن به سمت ارومیه رفتم، نزدیکی های میاندوآب. درگیری های مرزی آنجا ادامه داشت. بعد از چند روز مسئول ستاد جنگ و جبهه آمد آنجا و با حکم آقای آقازاده ترخیص شدم و برگشتم به گاز. بعد از جنگ، از گاز هم استعفا دادید. چرا؟ خب به هر حال با تغییرات کلان در ...
برادرکشی برای دفاع از مادر
با مادرم دعوا کرده و او را کتک زده است. قبلا هم این رفتار از او سر زده بود و این موضوع خیلی مرا عصبانی کرد. سریع به خانه مادرم رفتم و با احمد درگیر شدم. او را به کوچه کشاندم و مورد ضرب و شتم قرار دادم. وقتی درگیری مان بالا گرفت با چاقویی که از آشپزخانه برداشته بودم ضربه ای به پهلویش زدم. او خونریزی کرد و من هم از ترس فرار کردم. چند ساعت بعد از آشنایانم شنیدم که در بیمارستان جان خود را از دست داده ...
از گروهان ما فقط 4 نفر باقی مانده بود/ وقتی بعثی ها فهمیدند سپاهی هستم به شدت مرا کتک زدند
دفاع مقدس به سراغ “زعیم عابدینی” یکی از رزمندگان قزوینی جبهه های حق علیه باطل که عاشقانه به ندای هل من ناصر ینصرنی امام راحل لبیک گفته رفتیم و به گفت وگوبا ایشان نشسته ایم. لطفا خودتان را معرفی کنید. زعیم عابدینی بازنشسته و جانباز 40 درصد عضو سپاه پاسداران هستم که پس از آغاز جنگ به مدت 3 سال در جبهه ها حضور داشتم. شما از چه طریق به جبهه اعزام شدید؟ من در ...
پایان در آغاز راه
و در سخت ترین شرایط رزمی ابراز خستگی نمی کرد و با وجود تهمت ها و بی مهری ها حتی یک بار عصبانی نشد یا با خشونت رفتار نکرد. فرماندهان از صلابت، آرامش و سعه صدر وی در جبهه های نبرد درس می گرفتند. او به حقیقت برای همرزمان خود اسوه و سرمشق بود. در اوایل اسفند 57، هجوم گروهک های مزدور به پادگان های غرب کشور به اوج خود رسیده بود. پادگان مهاباد به دست عوامل خود فروخته سقوط کرده بود و پادگان سنندج ...
دیگر تکلیفی برای ساخت فیلم جنگی ندارم
روز دهم، سفر به هیدالو، صنوبر، جنگجوی پیروز، تولد یک پروانه، غزال، جای امن، تونل، تابستان 58 و انسان و اسلحه از جمله آثار سینمایی بلند اوست. با راعی به مناسبت پایان جشنواره دفاع مقدس و به بهانه آخرین کار او که با نگاهی به حماسه کربلا ساخته شده است به گفت وگو نشسته ایم: می دانم که حرف سینمای دفاع که به میان می آید می جوشید و می خروشید. این به جریان افتادن امواجی که درون شما ...
رعایت حجاب توصیه همیشگی پسرم بود/ مخلص همه بسیجی ها هستم
: اگر بخواهیم واقع بینانه به این موضوع بپردازیم باید گفت که قطعا خانواده نقش مهمی در تربیت فرزندان دارد اما درباره امیر باید در کنار خانواده به نقش معلم های او در دوران ابتدایی و راهنمایی و همچنین روحانی مسجد و بچه های بسیج که من خودم را مخلص همه آن ها می دانم هم اشاره کرد زیرا آنها هم نقش مهمی را در تربیت دینی و اسلامی امیر و ترغیب او به سمت جبهه ها و دفاع از مرز و بوم ما ایفا کردند. ...