سایر منابع:
سایر خبرها
لاریجانی را برای وزارت خارجه احمدی نژاد پیشنهاد دادم، رضایی را برای وزارت دفاع
. ممکن است من را به سربازی بفرستند. همه این مسائل را پیش بینی می کردم و واقعیات زندگی خود را می نوشتم و آیات قرآن را نیز بیان می کردم تا بداند از مبنای درستی دارم سخن می گویم. یک محور دیگر طرز زندگی بود که من از تجملات به عنوان یک انقلابی پرهیز داشتم. دیگر محور بچه دار شدن و تربیت بچه بود. روز بعد به خانه خاله خود رفتم. اختلاف سنی من با خاله بسیار کم است و در سن کم همسر خود را از دست دادند و دو ...
جریان دوم خرداد جدایی دین از سیاست را تبلیغ می کرد/ بنای کج فساد از دولت سازندگی گذاشته شد
وجود دارد. زندان خواهم رفت و ممکن است کشته شوم. ممکن است من را به سربازی بفرستند. همه این مسائل را پیش بینی می کردم و واقعیات زندگی خود را می نوشتم و آیات قرآن را نیز بیان می کردم تا بداند از مبنای درستی دارم سخن می گویم. یک محور دیگر طرز زندگی بود که من از تجملات به عنوان یک انقلابی پرهیز داشتم. دیگر محور بچه دار شدن و تربیت بچه بود. روز بعد به خانه خاله خود رفتم. اختلاف سنی من با خاله ...
ساخت اولین خانه قرآنی ویژه خواهران شهرستان مراوه تپه+تصاویر
. پهلوان زاده مشکل کار خود را چنین بیان داشت: ما در روستای کنت یری ساکن هستیم و فضای لازم را برای آموزشها نداشتم. با تشویق پدر و مادرم بعد از مدتی تصمیم گرفتیم یک فضایی را در روستا تدارک ببینیم که دختران بتوانند به راحتی در آن علوم دینی را آموزش ببینند و البته محلی هم برای استراحت داشته باشند. به همین خاطر با کمک پدر و مادر و حتی فروش طلاهایی که داشتم توانستیم فضایی را به نام ...
سیره امام رضا (ع) با شروع ماه محرم
فرشته پریشان غبارآلود دارد که می گِریند و زیارت می کنند و خسته نمی شوند. چه می شود ای سَدیر که قبر حسین علیه السلام را در هر هفته، پنج بار و در هر روز، یک بار، زیارت کنی؟ . گفتم: فدایت شوم! میان ما و او فرسنگ ها راه است. امام علیه السلام به من فرمود: به بالای بام خانه ات برو. سپس به راست و چپ، توجّه کن و آن گاه، سرت را به سوی آسمان، بالا ببر و به سوی قبر حسین علیه السلام رو کن و بگو:” السَّلامُ ...
ماجرای آخرین عکس با سردار سلیمانی/ دعایی که رهبر انقلاب کرد/ رُمان هایی که شهید همدانی می خواند
حسین بودم. آقای همدانی سرش را از زیرپتو بیرون آورد و گفت: چه خبر است شلوغش کرده اید! چند تا آرپی جی زن بفرستید سراغشان. بعد سرش را برد زیر پتو و خوابید. بیشتر دلواپس شدم. با چند جا تماس گرفتم؛ ولی موفق نشدم کاری پیش ببرم. بچه های اطلاعات خبر آوردند که ستون تقریباً به طور کامل وارد شهر شده است. دوباره حاج حسین سرش را از زیر پتو بیرون آورد و این بار با صدای بلندتر گفت: چه خبر است؟ گفتم که چه کار کنید ...
سؤالات کانون سخت تر از سؤالات کنکور طرح می شوند
راه به من کمک کردند نام ببرم شاید واقعا چند صفحه هم کم باشد ولی مهم ترین آنها از نظرم خانواده و به خصوص پدر و مادرم بودند، مادرم با توجهات شبانه روزی و انگیزه دادن به من، روز به روز مرا از لحاظ روحی قویتر می کرد و پدرم حاج غلامحسین پولادی(فرماندار اسبق تنگستان) که استاد درس عربی و معارف قرآنی است بدون هیچ خستگی و ملال و به صورت مداوم به سوالات درسی من جواب می داد و با اینکه کارهای سنگینی داشت همیشه ...
طنین لالایی مادران در آسمان استان تهران + تصاویر
روز بیعت مادران و فرزندان آنان با امام حسین(ع) است حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن ابوترابی فرد یش از ظهر امروز در همایش شیر خوارگان حسینی که با حضور هزاران مادر و فرزند در بقعه بی بی زبیده (س) برگزار شد، در جمع عاشقان اهل بیت علیه السلام اظهار داشت: امروز روز بیعت مادران و فرزندان آنان با امام حسین(ع) است. وی گفت: خانواده کوچکترین نهاد جامعه است که اگر به نور علم، اخلاق ...
سرقت بی رحمانه از پیرزن تنها در فرمانیه
سارقانی که مدتی قبل پس از ورود به خانه پیرزن تنها در فرمانیه از وی سرقت کرده و دستگیر شده بودند روز گذشته به همراه شاکی پرونده در شعبه پنجم دادسرای ناحیه 34 تهران حاضر شدند. پیرزن هشتاد و دو ساله در اظهاراتش درباره جزئیات روز سرقت به علی وسیله ایرد موسی بازپرس پرونده گفت: در آپارتمانی در فرمانیه سکونت دارم، چهار سال قبل شوهرم فوت کرد و از آن به بعد تنها زندگی می کنم، حدود ساعت 8 صبح ...
ترفند عجیب 50سال قبل یک زن در قتل شوهرسابقش - حادثه ای که یک مرده خور حرفه ای عامل افشای آن شد
... ضمن پیگیری این قضیه بود که با زندگی پیرمرد ثروتمند و همسر جوانش آشنا شدم. میرزا محمود بنکدار در جوانی اش در بازار باربری می کرد و شب ها توی یکی از حجره ها می خوابید. پدر و مادر روستایی اش در زلزله مرده بودند و در زندگی کسی را نداشت. پس از چند سال باربری به دستفروشی روی آورد و با گذشت سال ها از بنکداران بنام شهر شد و ثروت سرشاری به دست آورد. میرزا تا شصت سالگی زن و فرزندی نداشت تا ...
مادرم مشکوک می زد / او از تیپ و قیافه پدرم ایراد می گرفت
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، مادرم خود را گم کرده است او از تیپ و قیافه پدرم ایراد می گیرد. پدر و مادرم چهار سال قبل به طور توافقی از هم جدا شدند. هیچ کس نمی دانست این طلاق حیله ای است برای نقدکردن سهم ارثیه ای که پدرم از مادر بزرگم می خواست. یک سال از جدایی ظاهری شان گذشت. ما گاهی قرار ملاقات می گذاشتیم و با او مخفیانه به این طرف و آن طرف می رفتیم. در این مدت، من با پدرم بودم ...
نقشه کثیف مرد بی غیرت / زمانی که همسرم در خواب بود سه مرد را بالای سرش آوردم +عکس متهمان
دختر پانزده ساله دارم، مدتی قبل از این حادثه با همسرم دچار اختلاف شدم، همسرم قصد داشت طلاق بگیرد اما به خاطر علاقه ای که به او داشتم نمی خواستم از من جدا شود به همین خاطر تصمیم گرفتم که با طراحی یک نقشه سرقت از او زهر چشم بگیرم و همسرم را به زندگی برگردانم، پس از طراحی نقشه برای اجرای آن با شوهرخواهرم تماس گرفتم و ماجرا را برایش تعریف کردم، از او خواستم زمانی که در منزل نیستم به خانه ام برود و ...
مجید انتظامی: موسیقی فیلم هایم را از رزمندگان دارم
پنج خط حامل و مجبور شدم دوباره برای این اجرا آن را بنویسم. منزل پدر شما تبدیل به موزه شده. آیا تصمیم دارید نت هایتان را که به نوعی گنجینه ای از موسیقی ایران هستند برای حفظ و نگهداری بهتر به آن موزه اهدا کنید؟ این موزه، باب میل پدر من نشد و هیچ آثاری از پدرم هم در آنجا وجود ندارد. تنها یک فیلم از فیلم های پدر درست کردند که آنجا پخش می شود. بنابراین آنجا می تواند هر چیز دیگری هم ...
زوج دوست داشتنی شقایق دهقان و مهراب قاسم خانی
متاسفانه شنیدیم دارند از هم جدا می شوند. مهراب قاسم خانی: آنجلینا جولی را به خاطر برد پیت قبولش دارم. از زوج های ایرانی چطور؟ شقایق دهقان: من مائده و آقای آئیش را خیلی دوست دارم. از آن زن و شوهرهایی هستند که بعد از این همه سال زندگی، عشق بین شان موج می زند. مهراب قاسم خانی: الیکا عبدالرزاقی و امین زندگانی هم زوج مورد علاقه مان هستند. شقایق ...
دانلود رمان در پس ابرها جاوا ، اندروید،pdf،ایفون
...> اشک در چشمانم جوشید...خیره شدم به دو سنگ سیاه و سرد... اشکهایم راه خودشان را پیدا کردند و مسیر گونه ها تا چانه ام را درمی نوردیدند... هر قطره شان گونه هایم را تر میکرد... این دل بازهم بدجوری هوایشان را کرده بود...با اینکه چند ماهی از مرگشان میگذشت،ولی هنوز با این حقیقت تلخ کنار نیامده بودم... درست مثل روز اول مرگشان اشک ریختم... این پست 3 ساعت پیش توسط نگاه ارسال شده: نگاه حسینی هستم ...کارشناس شیمی کاربردی علاقه مند به..کتاب..والیبال..شطرنج...شعر..شیمی..علم انجمن نگاه دانلود http://forum.negahdl.com دیدگاه کاربران ...
عاقبت شوم دوستی در تلگرام
رابطه واهی گذشت تا این که چند روز قبل پیشنهاد کرد از اهواز به مشهد بیایم تا یکدیگر را از نزدیک ملاقات کنیم من هم بدون اطلاع خانواده ام فرار کردم و از اهواز به مشهد آمدم. او مرا به منزلی در نزدیکی منطقه گلبهار برد اما روز بعد وقتی دوباره به مشهد بازگشتیم مورد ظن ماموران قرار گرفتیم و دستگیر شدیم اینجا بود که فهمیدم مرصاد سال گذشته ازدواج کرده است و من در رویای ازدواجی خیالی به سر می بردم حالا نمی دانم چگونه به چشمان پدر و مادرم نگاه کنم درحالی که همه زندگی و آینده ام را پای این ازدواج خیالی گذاشته ام. ...
دوست دخترم مرا به خانه شان دعوت کرد / با دیدن پدر لادن دنیا روی سرم خراب شد
زندگی می کند. آشنایی ما ادامه داشت تا اینکه یک روز لادن تماس گرفت و از من خواست برای دیدنش به خانه شان بروم. محل قرار در نزدیکی خانه آنها بود. من هم در راه بازگشت از باشگاه به محل قرار رفتم، اما در کمال ناباوری به جای لادن، پدرش را دیدم که اوهم با تهدید مرا به خانه شان برد. سپس مرا عریان کرد و با کمربند به جانم افتاد. گریه و التماس هایم نیز بی فایده بود. او آنقدر کتکم زد که از هوش رفتم ...
نکته های جالب درباره زندگی کیت وینسلت+تصاویر
رها کنید. اگر خوش شانس باشید یک بسته چیپس هم در راه خانه گیرتان می آید. بودن در ارتفاعات را دوست دارم.از کوهنوردی خوشم می آید. اخیرا شبیه به بیر گریلز (ماجراجو، نویسنده و مجری تلویزیونی بریتانیایی) شدم. برای “استیو جابز” مدت زمان بسیار طولانی را در طی شبانه روز مشغول کار بودیم. کار فیلمبرداری را در خانه اپرای سن فرانسیسکو انجام دادیم. از نیمه شب تا ظهر روز بعد را مشغول ...
خواهرم را در خلوتگاه شوهرم دیدم
به گزارش بلاغ ، زنی با حضور در شعبه 240 دادگاه خانواده با بیان اینکه شوهرم لیاقت پاکدامنی من را در زندگی نداشت ، مدعی شد: چهار سال است که از زندگی مشترک ما می گذرد و یک فرزند پنج ماهه داریم. شوهرم متاسفانه با خواهرم رابطه دارد و من این ماجرا را بعد از به دنیا آمدن فرزندمان متوجه شدم. وی در مورد نحوه اطلاع از این موضوع گفت: در دوران نقاهت بارداری در خانه پدر و مادرم بودم. یک شب به همراه برادرم ...
همای: به عشق موسیقی کارگری می کردم
همان جا بود. در بخش موسیقی استاد پوررضا کارشناس بود. من می رفتم مدرسه و بعد می رفتم اینجا کلاس استاد پوررضا و غروب هم با مینی بوس آن 55 کیلومتر را برمی گشتم به خانه مان. -درس و کار توآمان * شبانه روز کار می کردم ودرس می خواندم. وقتی آمدم تهران منبع درآمدی نداشتم و باید کار می کردم. وقتی می آمدم پدرم از فروش برنجش 50 هزار تومان به من داد و گفت این آخرین پولی است که من می توانم به تو ...
نحوه عزاداری امام حسین(علیه السلام) در محضر امامان شیعه (علیهم السلام)
...: اِنَّ الاسلامَ عَلویٌ، و التّشیّعُ حسینی ؛(9) اسلام، علوی است و تشیّع، حسینی. امام سجّاد علیه السلام در سوگ پدر سوگواری و بزرگداشت شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش از همان آغاز و توسط فرزندش علی بن حسین علیه السلام ملقّب به امام سجّاد علیه السلام و خواهر گرامی اش حضرت زینب علیهاالسلام و دیگر همراهان آن حضرت، که شاهد ماجرا بودند، برپا شده است. امام سجّاد علیه ...
دیدم نگاه چشم عمو رو به خیمه هاست...
که پدر مومنین نور و مادرشان رحمت است؛ یعنی مومن از نور الهی و رحمت الهی خلق شده است. خلقه من نوره غمسه فی رحمته خداوند بعد از اینکه مومن را از نور آفرید، در فضای رحمت قرار و پرورش داده است. مانند پرورش پیدا کردن انسان در فضای رحم مادر یا مانند دانه ای که در گل پرورش پیدا می کند. لذا مومن مرکب از نور و رحمت الهی است. نور به منزله پدر و رحمت به منزله مادر آنهاست. رابطه مومنین باهم رابطه ...
بررسی تطبیقی توسل از دیدگاه مذاهب اسلامی و نقد خطاهای وهابیت
.... با مرگ تو رشته پیامبری، فرود آمدن پیام و اخبار آسمانی گسست. پدرم و مادرم فدای تو! ما را در پیشگاه پروردگارت یاد کن و در خاطر نگه دار. سمهودی به نقل از حافظ عبدالله محمدبن موسی بن النعمان، از علی (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: سه روز بعد از رحلت رسول اکرم مردی اعرابی آمد و خود را بر قبر نبی انداخت و خاک بر سر خود گرفت و گفت: تو گفتی و ما شنیدیم. آنچه را تو از خدا گرفتی، ما از ...
با محمد ارتباط پنهانی داشتم - شوهرم سد راه عشقمان بود
پدر شوهرم مهمان بودیم. پس از پایان مهمانی با خودرویمان به سمت خانه در حرکت بودیم که خودروی پرایدی کنارمان ایستاد. راننده پراید با دست به شیشه خودرو زد و نشانی خانه ای را از شوهرم خواست. وی افزود: شوهرم برای کمک به مرد غریبه و نشان دادن آدرس، شیشه را پایین آورد. همان موقع مرد غریبه که چاقویی به دست داشت ضربه ای به قلب همسرم زد و بسرعت حرکت کرد و رفت. با دیدن این صحنه شوکه شده بودم. قاتل ...
مجرمان واقعی در فضای مجازی
کرد که دختر 12 ساله را نمی شناسد. این در حالی بود که ماموران در بازرسی از گوشی تلفن همراه متهم، عکس های خصوصی دختر دانش آموز را کشف کردند که این موضوع به اعتراف متهم انجامید. پسر نوجوان گفت: دو ماه پیش به طور اتفاقی با دختر 12 ساله در یکی از بوستان های شهر سبزوار آشنا شدم و ارتباطمان شکل گرفت. در جریان این دیدارها و پس از جلب اعتمادش، از او عکس های خصوصی گرفتم. یک روز از او خواستم به خانه مان ...
روایتی از هامون تا دریاچه ارومیه
چشم به دنیا گشودم. پدرم شادروان سید بزرگ از سادات باسواد موسوی سیستان و پزشکیار ارتش در آن دیار بود. مادرم مرحومه صغری زارع بانوی خانه دار و مهربان و زحمکش و چراغ خانه ما بود که در جوانی خاموش شد.تا دیپلم ادبی در زادگاهم تحصیل کردم. اما اهل مطالعه بودن پدر ، من و تنها برادرم سید چراغعلی و دوخواهرم را به سوی کتاب و قلم سوق داد و به مطالعه و تفکر تشویق کرد. آشنایی من با شاعر ...
پزشک عباس کیارستمی سکوتش را شکست
ایشان تحت کنترل بودند؟ بله وقتی ترخیص شده و به منزل رفتند پرستاران خصوصی 24 ساعت بالای سر ایشان بودند. من هفته اول هر روز به دیدنشان رفتم و از هفته دوم هر 3-2 روز یک بار، از هفته سوم و چهارم به بعد هفته ای یکی- دو بار رفتم. در تمام طول مدتی که در منزل بودند روزی 1 یا 2 بار با پرستاران ایشان تماس می گرفتم و جویای حالشان می شدم و دستورات را می دادیم و با همکارانمان به دیدنشان می رفتیم از جمله ...
قتل، پایان ارتباط نامشروع با زن متاهل
ارتباط نامشروع به عنوان انگیزه اصلی قتل سخن به میان آید. زن جوان عامل قتل را پسری 26 ساله معرفی کرد و گفت: من و همسرم با وجود زندگی چندساله و داشتن دو فرزند، اختلافات زیادی با هم داشتیم. همین موضوع باعث فاصله گرفتن ما از هم شد. مدتی پیش از حادثه با پسری به نام امید آشنا شدم. چند بار با هم ارتباط نامشروع داشتیم تا سرانجام او به من پیشنهاد ازدواج داد. او روز قتل به زور کلید خانه ام را از من ...
طلبه ای که با فوتبال تبلیغ می کند
وقتی به حوزه علمیه رفتم، یکی از طلبه ها مرا به اسم صدا زد و گفت حاج آقای علی پور مرا می شناسید؟ گفتم نه. گفت حاج آقا یادتان است شش سال قبل به روستای ما آمدید فوتبال بازی کردیم و شما از ما بردید؟ و دوباره پرسید: حاج آقا یادتان هست بعد از فوتبال گفتم ایول حاج آقا چه فوتبالی دارید؟! به خاطر همین من دوست دارم به حوزه ای که شما درس می خوانید بیایم؟ من الان بعد از سه سال که رفتم دانشگاه، آمده ام به همان ...
داستان های پارانرمال واقعی
خوب است. دخترم گفت: اما مامان اون که کنار تو نشسته کیه؟! مهمان شب وقتی هفت ساله بودم یک شب از شدت گوش درد از خواب بیدار شدم، تصمیم گرفتم تا موضوع را به مادرم بگویم. از اتاقم خارج شدم و از پله ها پایین رفتم. یک نفر روی صندلی در اتاق نشیمن نشسته بود. خانه تاریک بود و من نمی توانستم خوب ببینم. به هر حال آن فرد به نظر عجیب می آمد و قیافه طبیعی نداشت. شبیه مرده ها به نظر ...
محبوب ترین قاچاقچی انسان در ینگه دنیا
.... مادر هریت که گفته می شد پدری سفیدپوست داشته به عنوان آشپز در خانه اربابی کار می کرد و پدر هریت نیز جنگلبان ماهری بود که در مزرعه اربابی آقای تامپسون کار می کرد. البته در مورد این که اجداد هریت اولین بار چگونه از آفریقا به آمریکا آمده بودند گفته های متضاد زیادی وجود دارد ولی مطمئن ترین آنها این است که گفته می شود مادربزرگ مادری هریت با یک کشتی حمل برده ها از آفریقا به ایالات متحده ...