سایر منابع:
سایر خبرها
نقشه شیطانی زن متاهل برای پسر جوان / سحر به خانه ام آمد و مرا به دام انداخت
دروغ پردازی های همسر مقتول و تأخیر او در گزارش حادثه به پلیس و اورژانس، این زن به عنوان مظنون تحت نظر قرار گرفت و با دستور قضایی تماس های تلفنی و پیامک های سحر بررسی شد. کارآگاهان در بررسی ها دریافتند وی از مدت ها قبل با شخصی در خرم آباد ارتباط تلفنی داشته و این تماس ها شب قبل از جنایت بیشتر نیز شده است. بدین ترتیب پس از کشف هویت مالک خط تلفن همراه – آرش- به دستور نیابت قضایی برای دستگیری ...
خواهرم واقعیتی را به من گفت که دنیا روی سرم خراب شد/ من هم همه چیز را به پدرم گفتم
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، دختر جوان با سرو وضع مرتب گوشه ای ایستاده بود. ظاهرش نشان می داد با دیگران که در کلانتری هستند خیلی فرق می کند. نیلوفر به داخل اتاق مشاوره کلانتری رفت و در حالی که نگران و مضطرب به نظر می رسید گفت: شما را به خدا کمکم کنید اگر پدرم بفهمد اینجا هستم سکته می کند و خونش به گردنم می افتد. دختر جوان آهی کشید و افزود: یکسال قبل متوجه شدم خواهرم ...
دردسر صیغه شدن پنهانی سیما با امیر/ تمام زندگیم را باختم
کاری می کردم دلم با مادر صاف نمی شد. تا این که وسوسه شدم و فکر انتقام سراغم آمد. موضوع را با امیر در میان گذاشتم. با این که او نیز دل خوشی از مادرم نداشت اما بشدت مخالفت کرد. اما من به بچه ای که در شکم داشتم فکر می کردم و این که اگر نتوانم با امیر عقد دائم شوم تکلیف این بچه چه خواهد شد. بالاخره تصمیم خودم را عملی کردم و از امیر خواستم برایم چند بسته قرص خواب آور بخرد. قرص ها را در آبمیوه ...
بازیگر معروف و محبوب کشورمان به خاطر عشقش 40 کیلو لاغر شد! +عکس
می رسد سریع یادداشتش می کنم. از دادگستری خاطرات جالبی دارم بعضی روزها با پدرم می رفتم دادگستری. پدرم به کارش می رسید و من زیر میز پدر پنهان می شدم. زیر همان میزهای بزرگ و بلند که قاضی ها پشتش می نشینند. میز پدر یک ترکی داشت که از آنجا می توانستم مخفیانه به افراد نگاه کنم. مثلا به دعواهای زن و شوهری یا پرونده های مختلفی که برای حل ماجرا به پدرم مراجعه می شد. یادم هست یک بار ...
عاشق برادر شوهرم شده بودم / یک روز او به خانه ام آمد
.... برگه ای به زن جوان دادم تا اظهارات شفاهی اش را برایم بنویسد . بعد آخرین عکس شوهرش را هم در پرونده ثبت کرده و از او خواستم به خانه اش برود تا پس از رسیدن به نتیجه با او تماس بگیرم. همزمان با تشکیل پرونده قضایی، همراه همکارانم جست وجو برای یافتن مرد گمشده را آغاز کردیم. از همسایه ها، خانواده اش، دوستانش و هر کسی که با او در ارتباط بود، تحقیق کردیم، اما هیچ سرنخی به دست ...
شوهرم بی غیرت بود/ او خواسته کثیفی از من داشت
بعد دستم را گرفت و برد کلانتری و به مامورها گفت که این مواد مال دخترم است. این کار را کرد که ترک کنم، نه این که واقعا دستگیر شوم. خلاصه دستگیر شدم و رفتم زندان اوین و سه ماهی آنجا بودم. زندگی خرج داشت و اعظم برای تامین هزینه هایش باید کار می کرد، باید گلیمش را از آب بیرون می کشید. آن هم در اوضاعی که پدر کاشی کارش بیکار بود و نمی توانست هزینه زندگی زن و بچه اش را تامین کند. تنها کاری که ...
اسم زنی که در بالابر داروخانه شبانه روزی مرد چیست ؟
– استفاده نادرست از بالابر برقی موجب مرگ یک دختر بچه چهار ساله در همدان شد. 28 اردیبهشت 1394 ه .ش. – مطلبی که می خوانید از یادداشت های آوای جنوب در تاریخ 16 بهمن 1393 می باشد و از ... از بالابرهای غیر استاندارد مغازه ها گرفته که تجربه افتادن دخترم در ... الان دقیقا کوچه داروخانه شبانه روزی را در ذهن خود تصور کنید راستی چه کسی ... در داستان بعد می خوانید آقایان شورا عکسی را که در پایین ...
علی کلهر در گفت وگو با چالوس ما: هیئت سکولار نمی خواهیم، سیاست بخشی از قیام امام حسین است/ دلم برای شهید ...
به گزارش چالوس ما به نقل از بلاغ ، با شروع ایام محرم، زن و مرد، پیر و جوان همه به دنبال جایی هستند تا با شرکت در مراسم عزای سالار شهیدان، ضمن ابراز ارادت خود نسبت به خاندان اهل بیت (ع)، از این سفره گسترده کرم به قدر ظرفیت خود بردارند. مساجد، تکایا، دسته های عزاداری و هیئت ها در این روزها مشتریان پروپاقرصی دارند. در این میان سخنران مجلس و نیز مداح آن از یک سو تأثیر بسزایی در رونق مجالس ...
فیلم لحظه برق گرفتگی هنگام عزاداری دسته امام حسین
15 عصر امروز، دسته عزاداری روستای علی تپه که در جاده ... ناشی از برق گرفتگی و در بیمارستان امام خمینی(ره) بهشهر بستری شدند که. ... به گزارش مهر، تا لحظه مخابره خبر به نقل از محمد تقی صالح طبری، مدیر شبکه ... 27 آبان 1391 ه .ش. – عوامل مختلفی در برق گرفتگی هنگام کار با دستگاه جوشکاری نقش دارند، ... نیروهای آتش نشانی، در همان لحظات اولیه از گسترش آتش جلوگیری کرده .... مرد جوانی که برای ...
اتفاق تاریخی برای بدلکار زن ایرانی+عکس
همکارانم اصلا ربطی به هنر سینما ندارد که درخواست کنیم تا در لیست هنرمندان قرار بگیریم. حالا من به جشنی دعوت شده بودم که در آن بزرگ ترین بدلکاران دنیا حضور داشتند، بدلکارانی که دیدن شان برایم آرزو بود. از جمله؟ - خود اندی آرمسترانگ و البته الگوی من جنیفر کاپوتو بهترین بدلکار زن در دنیا. من به کشور امارات رفتم و به سفارت آمریکا در این کشور مراجعه کردم. همه چیز از قبل هماهنگ شده بود ...
شامِ عزا شد، محشر به پا شد
مقاتل نقل شده است که هر یک از دیگری عبرت انگیزتر است و ما بخشی از آن را در اینجا می آوریم از جمله: مالک بن بشیر کندی کلاه آن حضرت را که با ارزش بود به یغما برد و چون آن را به خانه اش برد، همسرش به وی گفت: اموال پسر پیغمبر را غارت می کنی و آن را به خانه می آوری؟! از نزد من خارج شو که خدا قبرت را از آتش پر کند این مرد تا زنده بود با فقر و تنگدستی دست و پنجه نرم کرد و دستهایش خشک شد و در زمستان خون ...
مدرسه ای که سرپناه کودکان شد
...> – خانم بشنوایی زود بیایید، می گوید: می روم خودکشی می کنم! خانم بشنوایی با دستپاچگی می پرسد: دختر درست و حسابی بگو ببینم موضوع چیه؟! – یک خانم جوانی آمده می گوید: همسرم سه روز است مرا از خانه بیرون کرده شوهرش معتاد است از او پول می خواهد. می گوید سه روز است در خیابان می خوابم... خانم بشنوایی به طرف دختر خیز برمی دارد. زن سی و چند ساله ای است که بچه چندماهه ای نیز در آغوش دارد. او ...
نجات مرد همسرکش از چوبه دار
دیدم که اگر مأموران متوجه می شدند، باعث دردسر می شد. به خاطر اختلافی که با همسرم داشتم فکر کردم او این کار را کرده است. خیلی ناراحت شدم آن قدر عصبی شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم. متهم ادامه داد: از شدت عصبانیت به خانه همسرم رفتم. سر این موضوع با هم جروبحث کردیم و گفتم حق نداشت چنین کاری بکند. دعوای شدیدی بین ما در گرفت در حدی که نتوانستم خودم را کنترل کنم و با عصبانیت چند ضربه به او ...
رنج آوارگان را منعکس می کنم
یک زن خانه دار و مومن است. در دوران تحصیل، خیلی به کتاب و ادبیات علاقه داشتم، اما به هنر هم علاقه مند بودم. وقتی دایم سراغ کتاب های پدرم می رفتم و خانواده ام به خصوص برادرانم که خیلی رویم حساس بودند مرا در حال مطالعه می دیدند، دوست داشتند در رشته انسانی درس بخوانم. به خاطر آن ها در رشته انسانی ثبت نام کردم، اما یک هفته که گذشت، دیدم نمی خواهم در این رشته درس بخوانم. چون می دانستم خانواده ...
وقتی پرویز پرستویی کوچک بود + عکس
پرستویی نوشت: "از اون داستان های کوتاه که دل را گرم و نرم میکنه" هفت یا هشت سالم بود. برای خرید میوه و سبزی به مغازه محل با سفارش مادرم رفتم. اون موقع مثل حالا نبود که بچه رو تا دانشگاه هم همراهی کنی! پنج تومن پول داخل یه زنبیل پلاستیکی قرمز رنگ که تقریباً هم قد خودم بود با یه تکه کاغذ از لیست سفارش. میوه و سبزی رو خریدم کل مبلغ شد 35زار(ریال). دور از چشم مادرم ...
کوروش بزرگ پادشاهی که باید از نو شناخت + وصیت نامه + منشور حقوق بشر
.... پس کوروش را به یکی از چوپان های شاه به نام مهرداد (میترادات) داد و از از خواست که وی را به دستور شاه به کوهی در میان جنگل رها کند تا طعمهٔ ددان گردد. چوپان کودک را به خانه برد. وقتی همسر چوپان به نام سپاکو از موضوع با خبر شد، با ناله و زاری به شوهرش اصرار ورزید که از کشتن کودک خودداری کند و بجای او، فرزند خود را که تازه زاییده و مرده بدنیا آمده بود، در جنگل رها سازد. مهرداد شهامت ...
دست های خالی سینما برای عاشورا
درباره عاشورا ساخته شده نام می برند. اسدی روز واقعه را در سال 1373 کارگردانی کرد. فیلمنامه این اثر متعلق به بهرام بیضایی بود که سال 61 آن را به نگارش درآورده بود. فیلمنامه ای که به صورت کتاب نیز تا کنون بارها منتشر شده است. نکته جالب اینکه قرار بود بیضایی خودش این فیلم را کارگردانی کند و در یک مصاحبه از روند انتخاب کارگردان های مختلف برای هدایت این فیلم و اینکه نگذاشتند خودش این فیلم را بسازد گفته بود ...
روایتی از عاشورا در اهواز/ نوشتاری از محمد کیانوش راد
. ادعای انهابر سر زمینی در کنج و نبش خیابان باعث اختلاف آنها بود و با وساطت عمو و پدرم ، هر دو رضایت دادند تا این قطعه برای مسجدی در نظر گرفته شود .بعدها خانه زایر ملوح به آقای صابری ، - برادر عباس صابری معروف و سپس آقای حیاتی و سپس با تلاش هیت امناء خریداری و اکنون جزء مسجد گردیده و متصل به خانه پدری ماست. کیان پارس از دو بخش بیابانی و کشاورزی تشکیل شده بود .بخش کشاورزی در سمت کارون و کلا ...
تمام اسلام در کربلا تجسم یافت
، امام حسین آخرین لحظه وقتی خداحافظی کرد، ببینید، آن لحظه، همان لحظه، اگر پیغام می فرستاد برای عمرسعد که من قبول کردم حرف های شما را در امان بود، زن و بچه ی او در امان بودند، شلاق نمی خوردند، چوب نی نمی خوردند، به اسارت نمی رفتند، چادر از سرشان کشیده نمی شد، کاملاً در امان بودند، دقت کنید، این عرضم را، عرض کنیم که هیچ کس به آن خونسردی که حضرت حسین زن و بچه اش را رها کرد به سوی دشمن رفت شاید در عالم ...
اینجا شمر هم عزادار حسین (ع) است
نعره می کشد آه از نهان ها بلند می شود زن و مرد پیر و جوان اشک می ریزند گویی صحنه عاشورا پیش چشمانشان زنده شده است اشقیا و اولیا به نوبت اجرا می کنند اشقیا خوان نقش شمر پایین صحنه نشسته است و اولیا خوانان در حال اجرای نقش، در این فرصت با وی گپ و گفتی کوتاه می کنیم. اجرای تعزیه در نیویورک حاج حسن برکتی 49 سال سن دارد و 30 سال است که تعزیه اجرا می کند اشقیا خوان است روی صحنه که ...
وقتی "رضا شمر" شدم/ در تعزیه از مردم کتک خوردم
دیدم که خانه شلوغ است. فکر کردم بچه مرده است. داخل خانه رفتم دیدم همسرم گریه می کند. به من گفت که دکترها گفته اند بچه خوب نمی شود. شاید تا 13 سالگی بتواند فقط دستش را تکان دهد. همان شب به امام حسین گفتم اگر بچه مرا شفا ندهی هر چه پرچم از تو دارم را آتش می زنم! صبح که می خواستم سر کار بروم، خانمم صدایم زد و گفت ببین دست و پاهایش کار می کند. الان این دخترم را از همه بچه هایم بیشتر دوست دارم و بیشتر از همه برایم عزیز است. با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری مهر، تاریخ انتشار: 20 مهر 1395، کد مطلب: 3791509: www. mehrnews. ...
جنگ شبیه نقاشی های انتزاعی است/حسرت ها و خاطرات عکاسان جنگ
نوجوانی ما بچه های اهواز تحت تاثیر مستقیم جنگ بود. تفنگها، سنگربندی ها، خداحافظی قبل از عملیات و شعارهای رزمندگان به خانه های ما هم آمده بود. صدای بلندگوی وانت های جمع آوری کمک به جبهه ها که هر روز از کوچه ها عبور می کردند نمیگذاشت که جبهه ها را فراموش کنیم. روزهای ما با صدای نوحه های حاج صادق آهنگران و شعارهای رزمندگان گذشت. این بچه ها به محض اینکه من و دوربینهایم را دیدند، مقابلم حلقه زدند و یک صدا ...
برای شهادت، حضرت ابوالفضل(ع) را واسطه کرد
دعا پنجم فروردین 1364 در خانه نشسته بودم، بچه ای آمد و گفت: عمو، دم در با شما کار دارند، فکر کردم برای مغازه وسایل آورده اند و گفتم: بگو وسایل ها را ببرند دم مغازه، می آیم، از خانه که بیرون رفتم، یک نفر نزدیکم شد و مرا با حرف به سمت ماشینی کشید. چند نفر تا مرا دیدند از ماشین پیاده شدند، در ماشین یکی از آن ها گفت: سیدتوکل شهید شده، گفتم: خدایا شکرت دعایش را مستجاب کردی، آخرین ...
روز عاشورا در کربلا چه گذشت؟/ روایت شهادت تک تک یاران امام حسین علیه السلام
آهنین بر سر او بکوبد. رستم چنین کرد و آن زن نیز به شهادت رسید. در گزارش طبری ، آمده است که عبدالله پس از نبردی سخت ، با حمله هانی بن ثبیت حضرمی و بکیر بن حی ّ تیمی روبرو شد که بر او یورش آوردند و عبدالله را به قتل رساندند. در انتهای این گزارش آمده است که عبدالله بن عمیر (کان القتیل الثانی من أصحاب الحسین ) (پس از بریر یا مسلم بن عوسجه ) دومین شهید از اصحاب امام حسین علیه السلام است ...
یک "مرده خور" عامل افشای یک راز شد
فرزندی نداشت تا اینکه با دختر جوانی ازدواج کرد اما صاحب فرزندی نشد و تا اینکه به علت بیماری سرطان مرد و همه ثروتش، پول هایی کلان در حساب های بانکی، املاکی در شمال و خانه ویلایی اش در شمیران به این بیوه جوان رسید، یک روز این زن را در شعبه بازپرسی دادسرای تهران دیدم، لباس فاخری به تن داشت. سینه ریزی با نگین هایی از زمرد بر گردنش می درخشید و انگشتری که نگین درشت الماسش در روشنی آفتاب چشم را خیره می ...
عکس سلفی راز غرق شدن کودک در آبنما را فاش کرد
: مادر بی شرمی که دختر بچه اش را بی هوش کرد و آن را در اختیار شوهرش قرار داد دختر بچه ام چیزی به من گفت که به زنم مشکوک شدم / سرزده به خانه ام رفتم زنی با بینی پولساز 5 میلیون پوندی! +عکس فرشید به من قول ازدواج داده بود / در برابر اذیت وآزارش مقاومتی نمی کردم پذیرایی دختران زیبا وخوش لباس تایلندی از گردشگران خارجی! با آرزو در خیابان آشنا شدم / او همیشه التماس می کرد که به منزلم بیاید زمانی که برای دیدن قاتل پدرم به کلانتری رفتم کسی را دیدم که از شدت ناراحتی بی هوش شدم ...
مادر بی شرمی که دختر بچه اش را بی هوش کرد و آن را در اختیار شوهرش قرار داد
کاری کند دشوار است. اطلاعات پلیس نشان می دهد ناپدری جنایتکارنیز دارای سوابق کیفری زیاد در اداره پلیس بوده و چندین بار به جرم آزار کودکان بازداشت شده است. ایران 110 این اخبار را از دست ندهید: مادر بی شرمی که دختر بچه اش را بی هوش کرد و آن را در اختیار شوهرش قرار داد دختر بچه ام چیزی به من گفت که به زنم مشکوک شدم / سرزده به خانه ام ...
پذیرایی دختران زیبا وخوش لباس تایلندی از گردشگران خارجی!
شوهرش قرار داد دختر بچه ام چیزی به من گفت که به زنم مشکوک شدم / سرزده به خانه ام رفتم زنی با بینی پولساز 5 میلیون پوندی! +عکس فرشید به من قول ازدواج داده بود / در برابر اذیت وآزارش مقاومتی نمی کردم پذیرایی دختران زیبا وخوش لباس تایلندی از گردشگران خارجی! با آرزو در خیابان آشنا شدم / او همیشه التماس می کرد که به منزلم بیاید زمانی که برای دیدن قاتل پدرم به کلانتری رفتم کسی را دیدم که از شدت ناراحتی بی هوش شدم ...
روش جدید و عجیب حمل مواد مخدر به داخل زندان+عکس
از دست ندهید: مادر بی شرمی که دختر بچه اش را بی هوش کرد و آن را در اختیار شوهرش قرار داد دختر بچه ام چیزی به من گفت که به زنم مشکوک شدم / سرزده به خانه ام رفتم زنی با بینی پولساز 5 میلیون پوندی! +عکس فرشید به من قول ازدواج داده بود / در برابر اذیت وآزارش مقاومتی نمی کردم پذیرایی دختران زیبا وخوش لباس تایلندی از گردشگران خارجی! با آرزو در خیابان آشنا شدم / او همیشه التماس می کرد که به منزلم بیاید زمانی که برای دیدن قاتل پدرم به کلانتری رفتم کسی را دیدم که از شدت ناراحتی بی هوش شدم ...
اسرا با اسرای کربلا هم نوا می شوند
عراقی ها انتقال داده شده و تحت مداوا قرار گرفتم. اسارت من 10 سال طول کشید که سرانجام در تاریخ 26 مرداد ماه سال 69 آزاد شدم و به میهن عزیزم ایران اسلامی بازگشتم. گویا شما هر ساله در محرم مراسم شام غریبان در منزل خود برگزار می کنید کمی از حال و هوای این مراسم برایمان بگویید؟ خوب من از بچگی دوستم داشتم و آرزویم این بود که در منزل خودم برای آقا امام حسین (ع) مراسم عزاداری برپا کنم ...