سایر منابع:
سایر خبرها
روایت حاج قاسم سلیمانی از شناسایی مواضع دشمن/ مواظب باش پایت روی مین نرود
دشمن فرار کرده. خبر را سریع به قرارگاه منتقل کردیم و وارد خط شدیم. رسیدن به مرز دنبال دشمن افتادیم،به سمت جاده آسفالت تقریباً از سمت شمال، اولین ماشینی که از روی جاده آسفالت از سمت اهواز به سمت برادران که از سمت دارخوین آمده بودند رفت من بودم و برادرمان آقای بشردوست. نیروها را نزدیک کوشک آرایش دادیم ما در تعقیب دشمن رفتیم که دشمن را پیدا کنیم و بدانیم دشمن کجاست. من و آقای ...
تلخ و شیرین جنگ تحمیلی(مصاحبه)
. رزمندگان در چه شرایطی با دشمن مبارزه می کردند؟ موانعی که دشمن در این منطقه بکار گرفته بود به این صورت بود که اولین ردیف موانع سیم خاردارهای حلقوی و رشته ای بود که میان شان مین های متنوع و تله های منور کار گذاشته بودند. پشت این ها، نیروهای تأمین عراق میان رمل ها جا گرفته بودند که تعدادشان زیاد نبود؛ حدود 60 تا 70 نفر. این نیروها اول هر حمله ای با نیروهای مهاجم درگیر می شدند تا هم ...
اسفندیاری: برخی از مخالفان ما آدم فروشی می کردند!
...، ما دفاع می کردیم و می گفتیم این پایان بندی جان فیلم است، ممکن است در فیلم شخصیت یک حرکت فراقانونی انجام دهد اما تماشاگر آن را دوست دارد و می گوید بالاخره یک نفر پیدا شد از حق دفاع کند ولی در نهایت حرف ما هم مورد موافقت قرار نگرفت و آن جایی که آقای صدیقی اسلحه اش را کشیده به جای شلیک دیالوگ: تو بازداشتی را جایگزین کردند. خب من موافق حذف نبودم ولی علیه حرف شورا هم نمی توانستم منطق درستی بیاورم ...
عوارض شیمیایی شدن 3 فرزند بیمار نصیبم کرد
پادگان امام حسین(ع) گذراندم و بعد از آن برای جبهه اعزام شدم. نزدیک یک ماه در پادگان دوکوهه بودم که عملیات والفجر مقدماتی شروع شد. در این عملیات گردانمان در محاصره افتاد و بیشتر بچه ها شهید شدند. گلوله ای هم به پایم خورد، عراقی ها مرا اسیر کردند ولی به خاطر شرایطم چون نمی توانستند من را همراهشان ببرند تیر خلاصی به سرم زدند. بعد از دو ساعت به هوش آمدم و یکی از رزمندگان مرا نجات داد و به پشت خط منتقل ...
روایت رهبر انقلاب از حضور یک عالم ربانی در جبهه
! برای همین پای قبضه با بلوک سنگر یک نفره ای ساخته بودیم که به محض شروع آتش باران عراق، توی آن جاگیر می شدیم و دیگر امکان هیچ تحرکی هم نداشتیم! میرزا جواد گفتند من هم می خواهم شلیک کنم! گفتم: شما همین جا باعث تقویت روحیه ما هستید و همین جنگ است! ایشان گفت: نه سلاح کو؟ کو دشمن؟ ایشان را پای قبضه بردیم. به بچه ها سپردم که ده پانزده تا گلوله با ایشان بزنیم و فوراً ایشان را به عقب ...
برای آوردن پیکر شهدا به دل دشمن رفت و شهید شد/ می گفت مادران شهدا چشم انتظارند اما پیکر خودش هرگز برنگشت
حقوقی می داد."علی اسدی" برادر بزرگوار شهید اسدی در این مصاحبه از برادر می گوید، از گفته های دوستانش که درباره محمد تعریف می کردند؛ وقتی با بچه های گردانش حدود 10 ساعت تو شهر سقوط کرده مقاومت کردند و او پشت بیسیم وقتی بهش گفتن بیا عقب گفت: مولای ما امیر المومنین تو هیچ جنگی هیچ وقت به دشمن پشت نکرد. همان برادری که وصیت کرده بود اگر پیکر من برنگشت راضی به مبادله مالی ایران با دشمن برای ...
دو برادر شهیدی که برای رفتن به جبهه ساعت ها روی یخ خوابیدند
داشتند به تانکهای دشمن می زدند و با هر نارنجک آنها تانکها آتش می گرفت و علی در آنجا همانطور که خوذش گفته بود جان چند نفر از همرزمان را که در محاصره دشمن قرار گرفته بودند نجات می دهد و با 7 تیر توسط دشمن شهید می شود. من خوشحالم که بچه هایم این راه را انتخاب کردند و به آرزوی خود رسیدند. مقدسی از همرزمان شهیدان قیصری گفت: من با رضا هم سن بودیم و بیشتر با هم در ارتباط بودیم و رضا یکی از نفراتی ...
خطری بزرگ در کمین سکوت رئیس جمهور با وعده های نامعلوم و شفاهی
عراق می ایستند؛ با تشنگی و کمبود سلاح، با کوکتل مولوتف و نارنجک دستی تانک های دشمن را متوقف می کنند، اما هنوز عرق را از پیشینیان پاک نکرده اند و تن های خسته شان در سنگرها آرام نگرفته که گلوله باران دشمن شروع می شود. نیروهای سپاه بی تجربه اند و کار با سلاح را خوب نمی دانند. در تاریکی شب به سمت دشمن شلیک می کنند و همین باعث دردسرشان می شود؛ دشمن موضع شان را شناسایی می کند و باران گلوله است که می ...
خاطرات خواندنی سردار قاسم سلیمانی از شناسایی مواضع دشمن/ مواظب باش پایت روی مین نرود...
ما روی همین زمین های بلند حرکت می کردیم، سفت بود و احتمال می دادیم که مین زیر این خاک ها نباشد،بقیه دو طرف کانال پر بود از مین های والمر و مین های گوجه ای. شناسایی را انجام دادیم.وقتی آدم جلو می رود هر لحظه تمایلش بیشتر می شود برای جلوتر رفتن. انتهای کانال یک سنگری نمایان شد. چون کانال مستقیم بود ما سنگر آن ها را می دیدیم و آن ها هم ما را می دیدند.چاره ای جز این نبود.با اتکا به کناره کانال،سنگر را زیر نظر گرفتیم. ظاهراً سنگر خالی بود.جلوتر رفتیم. دیدیم سنگر خالی ...
بردن مهمات، زیر آتش دشمن
گروه جهاد و مقاومت مشرق - عباس فردی متواضع ، خاکی و خوش برخورد بود. در جریان حمله دشمن به منطقه عملیاتی فاو گردان ما ماموریت پیدا کرد تا با حضور خود در منطقه جلوی پیشروی دشمن را بگیریم به همین جهت سریع به منطقه اعزام شدیم و با قایق در حالی که آتش دشمن سنگین بود به آن طرف اروند آمدیم. وضع عقبه لشکر به علت زیاد بودن آتش خوب نبود ولی به هر ترتیب بچه ها با هر وسیله ممکن به خاک اعزام شدند ...
بسته اخبار فرهنگی و هنری ایسنا در روز دوشنبه
مسابقه یک دو صدا که فردا، سه شنبه (چهارم آبان ماه) رأس ساعت 13 در استودیوی شماره یک تست اولیه برگزار می شود، اعلام آمادگی کردند. **** گزیده ای از خبرهای صفحه فرهنگ حماسه توصیه به یک تیمسار جنگی میان سنگرهای دشمن با عبور از خاکریز خودی به سرعت و با تمام توان به سوی خط دشمن دویدیم در راه تعدادی از بچه ها شهید و زخمی شدند عراقی ها نیز که می دیدند به آنها ...
نصرالله: حزب الله در نشست تعیین رئیس جمهور شرکت می کند
آن را تأمین مالی کردند. اینها اسنادی هستند که کلینتون آنها را نادرست می داند و براساس نامه های الکترونیکی خود آنها را رد نمی کند. داعش در حالی که بخشی از القاعده است، مانند این گروه عمل نکرده است. القاعده حوادث 11 سپتامبر را رقم زده و 3000 نفر را کشتند. اما داعش تاکنون ده ها هزار نفر را کشته است. آنها صدها و بلکه هزاران نفر را با چاقو سر بریده اند. آنها هزاران نفر را اعدام کرده اند ...
جامعه بازی گونه!
بازی ها، طی سالهای اخیر با کشش و جاذبه ای حیرت انگیز، عمده ترین مخاطبان خود را از میان سنین مختلف انتخاب می کند دراین بین از یک سو خطر اعتیاد به بازی های رایانه ای و دور شدن از مسیر اصلی زندگی وجود دارد و از طرفی دیگر، تاثیر پذیری حالات، تصورات، ادراکات و حتی سیستم عصبی از نوع خط دهی و ویژگی های بازی های رایانه ای، سلامت جسمی و روحی- روانی افراد، خانواده ها و جامعه را تهدید می کند. ...
قول سیدحسن نصرالله به سازندگان ابوزینب
نگاه ما سینمایی باشد. امکان دارد در قدم های بعدی و موضوعات بعدی رخ دهد . دلیل دوم اینکه فیلم مستند نیاز به منابع تصویری دارد. نکته جالب این که زمانی که حزب الله لبنان عملیاتی را انجام می داد و اعلام می کرد به سرعت اسرائیل تکذیب می کرد و اجسادش را از منطقه عملیات شده خارج می کرد. به طور مثال عملیات انصاریه ساعت 3 بامداد تعدادی (بیش از 15 نفر) از اسرائیلی ها در تله گیر می کنند و کشته می شوند به سرعت ...
ملت آذربایجان مولد و زنده است
ملت مولد و زنده بودند و ملت هایی می توانند فرهنگ بسازند که خیزنده و جریان ساز باشند. وی با اشاره به فرهنگ غنی منطقه آذربایجان شرقی ابراز داشت: ظرفیت هایی در منطقه آذربایجان وجود دارد که باید مورد توجه بیشتر قرار بگیرند. سعادتی تاکید کرد: اگر فعالان فرهنگی عقب نشینی کنند در جنگ نرم شکست خواهیم خورد و اگر سنگر مسجد فتح شود تمامی سنگرها توسط دشمن فتح خواهد شد، بنابر این براساس ...
بخش هایی خواندنی از کتاب فاطمیون
گروه جهاد و مقاومت مشرق : فاطمیون مجموعه ای از نیروهای فعال شیعه و مبارز افغانستانی است که برای دفاع از حرم قهرمان کربلا، عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری(س) و حضرت رقیه(س) در مقابل تروریست های داعش در سوریه تشکیل شد. فاطمیون در سال 1390 هجری شمسی و در قالب یک گروهان تشکیل شد و بعد از آن تبدیل به تیپ مستقل شد و اکنون به نام لشکر شناخته می شود. نام مقدس فاطمیون برای این گروه به این ...
بیرانوند:آقایان استقلالی!من کارگر پرسپولیسم/از آن تصاویر خنده ام گرفت
دادگاه و دادسرا. وی درباره سوژه ای که هواداران استقلال از جمله اخیر او در اینستاگرام ساخته اند و تصاویر طنزی که از او در کانال های تلگرامی دست به دست می شود گفت: اول باید بگویم که خودم هم وقتی آن تصاویر را دیدم خنده ام گرفت. مثلا دیدم کله من را روی یک مجسمه گذاشته اند و کلی سوژه های دیگر. جا دارد همین جا بگویم آقایان استقلالی من کارگر هستم. من برای خانواده ام کارگری می کنم و هم برای باشگاه ...
هوشنگ امیراحمدی: سخنان جواد لاریجانی درست بود، احمدی نژاد دنبال حل مسئله هسته ای از طریق مذاکره مستقیم ...
... متاسفانه اینها وجود نداشت و این صنعت خیلی هردمبیل و با دست انداز و زور رشد کرد. اعتقاد من هم این است که از اول هم هدف از این جریان صنعت نبود. بعد گفتند می خواهد صنعت شود. بعدا گفتند صنعت هم نمی توانند انجام دهند در آن ماندند. من خودم مخالفم که بگوییم شاه این جریان را شروع کرد، برای اینکه انرژی تولید کند. من صد در صد مطمئنم شاه این جریان را شروع کرد فقط برای اینکه بمب بسازد. *بعد ...
اولین مدال جانبازی
فاش نیوز- بعدازظهر یکی از روزهای تابستان 1361، در خط پدافندی پاسگاه زید در سنگر فرماندهی نشسته بودیم و صحبت می کردیم. قرار بود جلسه ای برگزار شود. خمپاره ای نزدیک سنگر به زمین خورد. مقداری از خاک های سقف سنگر روی سرمان فرو ریخت. فضای بیرون سنگر از گرد و غبار پر شده بود. چند لحظه بعد، من و آقاجمال از سنگر بیرون دویدیم. یکی از بچه ها به نام اباذری شهید شده بود. اسم کوچکش را فراموش کرده ام. ...