سایر منابع:
سایر خبرها
گفت وگو با بیرانوند؛ از زندگی شخصی تا آغاز فوتبال/ منصوریان گفت نابودت می کنم!
در ادامه من را انتخاب کرد که در تیم آن ها بروم و در لیگ آسیاویژن بازی کنم . از این جا بود که وارد باشگاه نفت شدم و برای نفت بازی کردم. البته درآن زمان هم که در باشگاه نفت هم بازی می کردم باز هم مشکلاتم پابرجا بود و کماکان جایی برای خوابیدن نداشتم. از همان اوایل حضورم در نفت جای خواب من اطراف میدان آزادی و روی چمن ها بود. گاهی اوقات هم با هم تیمی هایم به خانه شان می رفتم و در آنجا می خوابیدم. 7-8 ...
جاستا و آینده روابط آمریکا و عربستان
سر راهش هر چه به چشم می بیند، می دزد، روز بعد پیش صاحب خانه می رود و می خواهد با آنها دوست شود.[4] 2-اهداف تصویب جاستا از چند وجه می توان اهداف جاستا را مورد بررسی قرار داد. بر اساس متن جاستا هدف از این قانون، فراهم ساختن امکان دادخواهی مدنی و مطالبه جبران خسارت علیه اشخاص، نهادها و کشورهایی است که سازمان های خارجی یا اشخاص دخیل در فعالیت های تروریستی علیه آمریکا را به طور ...
نقشه زن عَلَم برای کشف عیاشی های وزیر دربار
راحت کنار زن دومش استراحت می کرد با مردان غریبه چت می کردم /وقتی می خواستند عکس هایم را ببینند عکس های کاملاً خصوصی را برایشان می فرستادم خاطرات جالب یک مأمور سرشماری دوست پسرم رفتارهای بسیار زننده ای با من داشت / به خاطر اعتمادی که به اتابک داشتم حرفی نمی زدم این خانم حیرت انگیز را ببینید+عکس کار زشت دخترجوان قزوینی با خواهرش در خانه هر بار به خواسته برادر شوهرم جواب منفی می دادم / او نیمه شب به اتاق خوابم آمد ...
زن بیوه مرا به خانه اش دعوت کرد / او برای اینکه من را در اختیار داشته باشد کار کثیفی با من کرد
: شوهرم نیمه شب مرا با مرد همسایه تنها گذاشت / او با خیال راحت کنار زن دومش استراحت می کرد با مردان غریبه چت می کردم /وقتی می خواستند عکس هایم را ببینند عکس های کاملاً خصوصی را برایشان می فرستادم خاطرات جالب یک مأمور سرشماری دوست پسرم رفتارهای بسیار زننده ای با من داشت / به خاطر اعتمادی که به اتابک داشتم حرفی نمی زدم این خانم حیرت انگیز را ببینید+عکس کار زشت دخترجوان قزوینی با خواهرش در خانه هر بار به خواسته برادر شوهرم جواب منفی می دادم / او نیمه شب به اتاق خوابم آمد ...
هر بار به خواسته برادر شوهرم جواب منفی می دادم / او نیمه شب به اتاق خوابم آمد
...> گفت وگوی خبرآنلاین را با این قربانی اسیدپاشی که دل پردردی از حمایت نشدن دارد بخوانید؛ چه شد که قربانی اسیدپاشی شدید؟ بعد از آن که همسرم فوت کرد به اصرار خانواده اش به منزل برادرشوهر کوچکم رفتم تا در یکی از اتاق های خانه او زندگی کنیم. می گفتند بعد از مرگ شوهرم نباید تنها بمانم. حتی تهدیدم می کردند که یا فرزندانم را از من می گیرند یا مجبورم که به عقد برادرشوهر بزرگ متأهل درآیم ...
دوست پسرم رفتارهای بسیار زننده ای با من داشت / به خاطر اعتمادی که به اتابک داشتم حرفی نمی زدم
نشست و به بهانه ای سر صحبت را باز کرد. او در حالی که از رفتار مودبانه و باکلاس من تمجید می کرد و مدام لبخند می زد گفت همانند من تک فرزند خانواده است وقصد دارد با دختری مودب و زیبا ازدواج کند. من هم که در همان نگاه اول دلباخته او شده بودم تحت تاثیر حرف های عاشقانه اش قرار گرفتم و این گونه رابطه من و اتابک آغاز شد. آن روز تصمیم گرفتیم تا بیشتر در پارک یکدیگر را ملاقات کنیم. من هر روز زودتر ...
خاطرات جالب یک مأمور سرشماری
هایم را ببینند عکس های کاملاً خصوصی را برایشان می فرستادم خاطرات جالب یک مأمور سرشماری دوست پسرم رفتارهای بسیار زننده ای با من داشت / به خاطر اعتمادی که به اتابک داشتم حرفی نمی زدم این خانم حیرت انگیز را ببینید+عکس کار زشت دخترجوان قزوینی با خواهرش در خانه هر بار به خواسته برادر شوهرم جواب منفی می دادم / او نیمه شب به اتاق خوابم آمد ...
روایت مردی که از همسرش کتک می خورد!
، اما مثل این که این مدل با تغییر نقش زن و مرد در دعواهای خانوادگی به روز شده است. روایت مردی که از همسرش کتک می خورد همیشه از حرف های خاله زنکی شروع می شود. خدا نکنه جایی دعوت شویم، من عزا می گیرم، چون بعد از میهمانی هنوز لباس هایمان را عوض نکرده ایم، دعوا شروع می شود. مدام به من سرکوفت می زند، از پول و مال و منال برادرم تا موقعیت شغلی برادر خودش. من چی کار کنم، وقتی با من ازدواج ...
شوهرم نیمه شب مرا با مرد همسایه تنها گذاشت / او با خیال راحت کنار زن دومش استراحت می کرد
میلیون تومان پول نقد به بشیر فروخته بود. با این حال گوهر همین که از خانه پدری و اوضاع فلاکت بارش رها می شد، راضی بود. 6 سال گذشت اما آنها بچه دار نشدند. بشیر می گفت عیب از زنش است و گوهر هم اعتراضی نمی کرد و حتی یک بار هم حاضر نشدند برای درمان به دکتر بروند. رفتار شوهرش سرد و خشن بود و گهگاهی نیز با یک کتک مفصل با بهانه و بی بهانه به جان همسرش می افتاد و اگر زن و شوهر همسایه به کمکش نمی ...
از پوشیدن جوراب راه راه خسته نمی شوم
! هیچ اتفاقی نیفتاد. وقتی ِ بتمن را ساختم، کلا چالش به سینما کشیده شد و سرزنش شدم که در خشن کردن شخصیت انیمیشن بتمن، خیلی زیاده روی کرده ام؛ حالا سؤالم این است، خشونتی که این روزها در فیلم های بتمن وجود دارد را دیده اید؟ صحنه های وحشتناکی که بچه ها هر روز در تلویزیون می بینند را دیده اید؟ نمی دانم انتقادهایی که به من می شود، حاصل دورنگی است یا حماقت. پس معتقدی ژانر سینمای تو، ژانر سیاهی نیست ...
ماریون کوتیار: چیزهایی که درباره ام می گویند، برایم جذابیتی ندارد
پس از آنکه حرف و حدیث های زیادی درباره ماریون کوتیار به وجود آمد و او را مقصر اصلی جدایی آنجلینا جولی از برد پیت توصیف کردند، این هنرپیشه فرانسوی ترجیح داد به روستایی دورافتاده در فرانسه برود و فعلا تعطیلاتش را بدون هیاهو در آن منطقه سپری کند. با این حال، شدت شایعات درباره کوتیار چنان زیاد بود که او بالاخره مجبور شد در اینستاگرامش واکنش نشان دهد و بنویسد: به تنها مردی که نیاز دارم، همسرم، گیوم ...
اوا گرین: وقت کارگردانی برتون مثل یک بچه خوشحال می شود
تیم برتون همکاری کنم برای من رؤیایی دورازدسترس نشان می داد. تا اینکه یک روز به من گفتند این کارگردان می خواهد با من ملاقاتی درباره فیلم سایه های سیاه (3) داشته باشد. در آن زمان، تازه از بازی در فیلم کملوت فارغ شده بودم و حال و احوال حسابی دمغی داشتم. با وجود اینکه می دانستم با این روحیه، رفتن پیش برتون، دردی را دوا نمی کند، رفتم تا او را ببینم. در واقع، رفتم تا مثلا درباره فیلم تبادل نظر کنیم. کل ...
پشت پرده مراکز غیر مجاز ترک اعتیاد/ درشکنجه گاه های مخوف چه می گذرد؟
غیرمجاز ترک اعتیاد زندانی کرده اند. پرونده دیگری که در دایره مبارزه با آدم ربایی پلیس آگاهی خراسان رضوی مطرح شده است مربوط به انتقام گیری زن جوان از همسرش است که قصد داشت با این ترفند او را ادب کند. این زن که پس از بروز اختلافات خانوادگی به مشهد آمده بود با آدم ربایان مرکز غیرمجاز ترک اعتیاد تماس می گیرد تا همسر معتادش را ترک بدهند و این گونه مرد مذکور در چنگ آدم ربایان گرفتار و به یکی از ...
عمل زشت نا پدری با پسر همسرش در خودرو / از کار خود پشیمان شدم اما دیگر دیر شده بود
: شوهرم نیمه شب مرا با مرد همسایه تنها گذاشت / او با خیال راحت کنار زن دومش استراحت می کرد با مردان غریبه چت می کردم /وقتی می خواستند عکس هایم را ببینند عکس های کاملاً خصوصی را برایشان می فرستادم خاطرات جالب یک مأمور سرشماری دوست پسرم رفتارهای بسیار زننده ای با من داشت / به خاطر اعتمادی که به اتابک داشتم حرفی نمی زدم این خانم حیرت انگیز را ببینید+عکس کار زشت دخترجوان قزوینی با خواهرش در خانه هر بار به خواسته برادر شوهرم جواب منفی می دادم / او نیمه شب به اتاق خوابم آمد ...
زبانه های آتش، آینده ام را سوزاند
آدم هایی با چهره هایی معمولی بدون مُهر و نشانی از سوختگی. چهره هایی که خیلی وقت ها در خاطرم نمی مانند، اما تصویر امین، مرضیه، علیرضا و همه آنها که در بیمارستان سوختگی دیدم، پررنگ تر و زنده تر از تصویر هر مصاحبه شونده دیگری گوشه ذهنم جا خوش کرده اند با همان وضوح... با همان جزئیات. آدم هایی که هیچ وقت خیالش را هم نمی کردند آتش، یک روز نشانی آنها را هم بگیرد، بیاید و سفت و سخت خودش را بچسباند به لحظه لحظه زندگی شان و امروز و فردایشان را بسوزاند. یک چهارشنبه پاییزی است که خودم را می رسانم به قدیمی ترین بیمارستان سوانح و سوختگی کشور، بیمارستان شهید مطهری تهران خیابان ولیعصر، خیابان شهید ...
پیشنهاد ازدواج موقت که داد خودم را باختم و تن به ارتباط مخفیانه دادم
توانیم چند سال به طور مخفیانه در عقد موقتِ هم باشیم. یک جعبه شیرینی خریدم و به خانه اش رفتم. نشسته بودم و هنوز می خواستم یک لیوان چای بخورم که زنگ خانه به صدا درآمد. یکی از دوستانش آمده بود. دقایقی بعد، دوباره زنگ خانه به صدا درآمد. این بار، ماموران کلانتری 12 آمده بودند. راه فراری نداشتم. ماموران در بازرسی از این خانه، مواد مخدر کشف کردند. من هم آنجا بودم و دستگیر شدم. تازه فهمیدم این زن بعضی روزها که با هم این طرف و آن طرف می رفتیم، مواد هم پخش می کرده است. برای خودم متاسفم.(جام نیوز) ...
خانم گوینده: بچه مثبت درسخوانِ لج درآر بودم + عکس
، همیشه میز اول می نشستم و همین که معلم سوال می کرد از همه زودتر دستم را برای جواب دادن بالا می بردم. اهل دعوا و شیطنت نبودم. تا پایان دبیرستان هم جزو شاگرد ممتازهای مدرسه بودم. در کُل، یک بچه مثبت درسخوانِ لج درآر. دوست داشتی چه کاره بشوی؟ همیشه دوست داشتم جراح قلب بشوم. برای همین دیپلم تجربی آن هم با معدل بالای 19 گرفتم. خواست خدا بود که پزشکی قبول نشدم چون اصلاً طاقت دیدن خون ...
معاون اولی احمدی نژاد را نپذیرفتم/ رد ادعای ابراهیم یزدی درباره شهید چمران
بازار حلبی سازان بود. ما خانه نداشتیم و 6 پسر بودیم در دو اتاق زندگی می کردیم. پدرم مجبور شد مغازه خود را بفروشد و خانه خریداری کند. همان خانه که الان موزه شده است در سرپولک. مغازه پدر من در بازار بود و ما هر روز صبح مخصوصاً تابستان ها از جلوی منزل ایشان رد می شدیم. پدر ایشان پیش نماز بودند و برادران ایشان را هم می شناختیم. بعد از انقلاب هم آشنایی ها بیشتر شد، ارتباط بیشتر شد به خصوص زمانی ...
بلای وحشتناکی که مرد آمریکایی بر سر زن متاهل ایرانی تنها در شرکت آورد + عکس
غریبه چت می کردم /وقتی می خواستند عکس هایم را ببینند عکس های کاملاً خصوصی را برایشان می فرستادم خاطرات جالب یک مأمور سرشماری دوست پسرم رفتارهای بسیار زننده ای با من داشت / به خاطر اعتمادی که به اتابک داشتم حرفی نمی زدم این خانم حیرت انگیز را ببینید+عکس کار زشت دخترجوان قزوینی با خواهرش در خانه هر بار به خواسته برادر شوهرم جواب منفی می دادم / او نیمه شب به اتاق خوابم آمد ...
ثروت ربایی با کاسکو!
آبیاری درختان بودم که زنگ در به صدا در آمد. وقتی در را باز کردم دختر جوانی پشت در بود و گفت پرنده کاسکو اش به داخل باغ من آمده است و اجازه گرفت برای گرفتن آن به داخل باغم بیاید که من هم به او اجازه ورود دادم. او خودش را سهیلا معرفی کرد و گفت دانشجوی پزشکی و همسایه من است. دختر جوان آن روز پرنده کاسکواش را گرفت و از باغ من بیرون رفت، اما هر چند روز یک بار به بهانه ای به خانه من رفت و آمد داشت ...
دختر شیشه ای پشیمان است
صاحب فرزند پسری شدیم و من امیدوار بودم شاید به خاطر فرزندمان هم که شده اکبر دست از مصرف موادمخدر بکشد ولی متأسفانه فایده ای نداشت . بر اساس گزارش سایت پلیس او در ادامه می گوید: چندین مرتبه قهر کردم و به خانه مادرم رفتم تا بلکه سرش به سنگ بخورد ولی فایده ای نداشت و هر دفعه با وساطتت دایی ام به زندگی ام برمی گشتم. تا به خودم آمدم دیدم پایپ تو دستم و مشغول مصرف شیشه هستم . شوهرم برای ...
خواهران دزد در ایستگاه BRT دستگیر شدند
... با مردان غریبه چت می کردم /وقتی می خواستند عکس هایم را ببینند عکس های کاملاً خصوصی را برایشان می فرستادم خاطرات جالب یک مأمور سرشماری دوست پسرم رفتارهای بسیار زننده ای با من داشت / به خاطر اعتمادی که به اتابک داشتم حرفی نمی زدم این خانم حیرت انگیز را ببینید عکس کار زشت دخترجوان قزوینی با خواهرش در خانه هر بار به خواسته برادر شوهرم جواب منفی می دادم / او نیمه شب به اتاق خوابم آمد ...
ازمشکل دفاتر توقیف شده سینمایی تا درگذشت صدا بردار ناخدا خورشید
به گزارش ایران ویج؛ سینما در این هفته روزهای آرامی را سپری کرد و به نسبت کم خبر بود. در این گزارش خلاصه اخبار این هفته سینما را می خوانید: مشکل دفاتر توقیف شده سینمایی حل شد پیرو مذاکره رئیس سازمان سینمایی با حجت السلام والمسلمین منصوری بازپرس رسیدگی کننده به پرونده، با ابلاغ ویژه رییس قوه قضائیه،مشکل اکران فیلم های دفاتر تعلیق شده شامل ؛ فیلمیران ،نورتابان و پویا فیلم مرتفع ...
زاغزن بانک های تهران و نوچه هایش شکار شدند
یک واقعه سال گذشته بود که گزارش یک فقره زورگیری در محدوده خانی آباد نو به ماموران انتظامی اطلاع داده شد. مالباخته که مردی میانسال بود زمانیکه در برابر افسر بازجوی پرونده قرار گرفت گفت: پس از نقد کردن چکی که مربوط به کارگاهم بود از بانک پارسیان خارج شدم. محل کارگاه من در پاسگاه نعمت آباد است. سوار ماشین بودم و همینکه جلوی کارگاه پارک کردم تا پیاده شوم چهار نفر با قمه و انواع ...
مار کبرا در یکی از بیمارستان های مشهد + عکس
هایم را ببینند عکس های کاملاً خصوصی را برایشان می فرستادم خاطرات جالب یک مأمور سرشماری دوست پسرم رفتارهای بسیار زننده ای با من داشت / به خاطر اعتمادی که به اتابک داشتم حرفی نمی زدم این خانم حیرت انگیز را ببینید عکس کار زشت دخترجوان قزوینی با خواهرش در خانه هر بار به خواسته برادر شوهرم جواب منفی می دادم / او نیمه شب به اتاق خوابم آمد ...
عمل وحشیانه کارگر ساختمانی با یک زن بدکاره
می کردم /وقتی می خواستند عکس هایم را ببینند عکس های کاملاً خصوصی را برایشان می فرستادم خاطرات جالب یک مأمور سرشماری دوست پسرم رفتارهای بسیار زننده ای با من داشت / به خاطر اعتمادی که به اتابک داشتم حرفی نمی زدم این خانم حیرت انگیز را ببینید عکس کار زشت دخترجوان قزوینی با خواهرش در خانه هر بار به خواسته برادر شوهرم جواب منفی می دادم / او نیمه شب به اتاق خوابم آمد ...
مار کبرا در یکی از بیمارستان های مشهد + عکس
را برایشان می فرستادم خاطرات جالب یک مأمور سرشماری دوست پسرم رفتارهای بسیار زننده ای با من داشت / به خاطر اعتمادی که به اتابک داشتم حرفی نمی زدم این خانم حیرت انگیز را ببینید عکس کار زشت دخترجوان قزوینی با خواهرش در خانه هر بار به خواسته برادر شوهرم جواب منفی می دادم / او نیمه شب به اتاق خوابم آمد ...
روایتی دردناک از حال و روز مردم موصل+تصاویر
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، روزنامه وقایع اتفاقیه با انتشار گزارش رویترز از از حال و روز این روزهای مردم موصل در ادامه می نویسد: از گروه تروریستی داعش کلمه ای به زبان نمی آورد. دشمن صدایشان می زند. می گوید: اسمشان هم رعشه به اندام آدم می اندازد. شما هیچ وقت نبودید و ندیدید. ما بودیم، دیدیم و حالا تصویرهایی داریم که تا پایان عمرمان کابوس است. مگر می شود کسی صحنه های خشونت آمیز بُریده ...
نبرد تلخ ناتاشا با "کفتارهای پیر"
.... او همیشه مرا کتک می زد و هنوز جای زخم روی بدنم مانده است. در 17 سالگی باردار شدم و خوشبختانه پیش از تولد دخترم توانستم امتحاناتم را بدهم. شوهرم هنوز مرا کتک می زد و بچه ام هم نزدیک بود سقط شود. علاوه بر آن، تمام آن دورانی که ما زن و شوهر بودیم، او با دیگران نیز رابطه داشت. خیلی شکست خورده شده بودم. این زندگی اصلا آن طوری نبود که می خواستم و از طرفی می دانستم شوهرم به این دلیل این ...
امروز پس از پنج سال مقاومت، اوباما باید به جای بشار اسد برود/ 29 دلیل سردادن شعار مرگ بر آمریکا توسط ملت ...
. وی خاطر نشان کرد: زن و مرد باید عیب های یکدیگر را بپوشانند نه اینکه یکدیگر را کوچک کنند و به هم اهانت کنند و به این شکل کانون خانواده را گرم کنند. حجت الاسلام طزری امام جمعه خیرآباد در خطبه دوم نماز جمعه این هفته خیرآباد گفت: سه حادثه تاریخی در روز 13 آبان رخ داد که در همه آنها استکبار نقش اساسی و اصلی را ایفا می کرد. وی بیان کرد: استکبار توطئه های آمریکا و استکبار ...