سایر منابع:
سایر خبرها
پای یک زن درمیان بود!
فشارهای روانی که داشتی می شنوی با این حال قرص می خوردم و دوره درمانم که کامل شد، خوب شدم و بعد هم ازدواج کردم. دوران دبیرستان بودم که با شوهرم در راه مدرسه آشنا شدم و محسن به خواستگاریم آمد. بعد هم دیگر مدرسه نرفتم و شوهر کردم. با شوهرت از قبل اختلاف داشتی ؟ من هیچ وقت احساس خوشبختی نکردم. اصلا ازدواجم اشتباه بود. من خیلی زود شوهر کردم. بچه مدرسه ای بودم. اما اولش مشکلی ...
108 سال نظام قانونگذاری با نگاه مدرن، شکست قطعی خورده
پیشرفته ی پرجمعیت زندگی می کند، بعد که زندگی مشترک هم تشکیل می دهد، حتماً در صحنه های مربوط به روابط انسانی، خیلی پخته تر و زبده تر رفتار می کند. اینها خیلی مسائل مهمی هستند. حال وقتی درباره مفهوم بازی و تفریح صحبت کردم، مثالهای پخته تر هم عرض خواهم کرد ولی فکر می کنم منظور بنده روشن شد. ما در مسأله اداره جامعه قطعاً و بدون شک، نیاز به نظم در جامعه داریم ولی [برای ایجاد نظم] دو راه حل است ...
شب تولدم 19 سالگی ام در خانه فرزاد تمام هستی ام را از دست دادم
زودی به خواستگاری ام می آید. یک شب فرزاد در یک کافی شاپ با من قرار گذاشت تا در آن جا با هم در مورد برنامه های خواستگاری و ازدواج صحبت کنیم. با ورودم به کافی شاپ متوجه حضور دوستانم نیز شدم که در آن موقع فرزاد با آوردن کیک تولد و برگزاری جشن، مرا غافلگیر و خوشحال کرد. آن شب به من و دوستانم خیلی خوش گذشت. بعد از پایان جشن، فرزاد مرا به خوابگاه برد اما دیروقت بود و در خوابگاه بسته بود، قصد داشتم سرایدار ...
زن جوان قاتل همسر و فرزندان خود: دلم برای بچه هایم تنگ شده!
.... دلت برای بچه هایت تنگ نشده است؟ زن جوان با شنیدن این حرف به گریه افتاد و گفت: اسم بچه هایم را نیاورید. دلم برایشان حسابی تنگ شده. هیچ وقت با زنی که می گویی وارد زندگی ات شده صحبت نکردی؟ سراغش رفتم. بارها از باجه تلفن عمومی به او زنگ زدم تا در نهایت موفق شدم با او صحبت کنم. می گفت تقصیر او نیست، شوهرم به این ارتباط اصرار دارد. * براساس این گزارش، پس از پایان جلسه بازجویی، متهم به قتل به بیمارستان انتقال یافت. ضمن اینکه قرار است وی به زودی از سوی کارشناس های پزشکی قانونی تحت معاینات دقیق قرار گیرد. ...
اشک های پشیمانی قاتل هفده ساله در دادسرا
. من از بچه های محل شنیدم که او مزاحم خواهرم می شود. 2بار به او تذکر دادم و حتی با هم دست به یقه شدیم. به خاطر هیکل درشتی که داشت همه در محل از او حساب می بردند. بارها از او کتک خوردم و آن شب هم اصلا نمی خواستم او را بکشم اما همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد. از شب حادثه بگو؟ آن شب از سرکار به خانه برگشتم و دیدم خواهرم به شدت ناراحت است. وقتی از او پرسیدم چه شده؟ گفت باز مقتول ...
حاتمی کیا: فیلمساز مؤلف در حال حذف شدن است
...: من قصه گویی را دوست دارم و دوست دارم آدم ها را در موقعیتی قرار دهم که عقل و دلشان با هم درگیر شوند. قواعد سینما را هم بلدم اما به شدت با کتاب فیلم نامه نویسی سید فیلد کار می کنم و کتاب راهنمای من محسوب می شود اما از جایی به بعد رها می شوم و دیگر نمی توانم برای نوشتنم قالب بگذارم و آنجا دیگر جهان خود من است. حاتمی کیا در پایان گفت: فکر نکنید بادیگارد را یک شبه نوشتم. نگارش آن هشت سال وقت برد و این مدت فقط صرف بخش فنی نوشتن نمی شود و شامل کشمکش درونی خودم است اما من تکنیک را هم قبول دارم و به شدت تکنیکی ام. ...
برادرکشی به خاطر ارتباط زشت با زن برادر+عکس
قضاییه درخواست دیه را مطرح کرده است. سپس فاروق در جایگاه ویژه ایستاد و انگیزه ناموسی را برای قتل برادرش مطرح کرد. وی گفت: برادرم از 5سال قبل پشت سر همسرم حرف های نامربوط می زد. او بارها پیش دوستان و بستگان گفته بود که همسر مرا آزار داده است. از این موضوع ناراحت بودم تا اینکه ماجرا را با عمویم در میان گذاشتم. عمویم قول داد با داوود صحبت کند. به همین خاطر صبح من و عمویم مقابل خانه برادرم ...
برادرکشی به خاطر کینه قدیمی
را می کشتم؛ اما نمی خواستم این کار را بکنم. به همین دلیل هم به ایران آمدم تا دیگر نه حرفی بشنوم و نه کسی را ببینم؛ اما این مسئله تمامی نداشت. چند ماه بعد از من، برادرم به ایران آمد و این بار بین افغانستانی های مقیم ایران درباره همسرم صحبت کرد. من دیگر نمی دانستم باید چه کار کنم. موضوع را با عمویم مطرح کردم؛ گفتم دیگر نمی توانم تحمل کنم و هرطور شده است باید این مسئله حل شود. قرار شد با ...
عاشق صیاد بود و در سالروز شهادت او آسمانی شد
بود حرف از شهادت آقا مجتبی یا ارادت ایشان به شهدا به میان آید؟ از نظر من سبک زندگی همسرم بسیار به سبک زندگی شهدا نزدیک بود. مجتبی خیلی از شهدا صحبت می کرد. از همان روز های اول زندگی مان همیشه می گفت زیاد به من و این زندگی دل نبند و وابسته من نشو! شاید عمر این زندگانی کوتاه باشد. من هم شوخی می کردم و به ایشان می گفتم: برعکس من بیشتر به شما وابسته می شوم. اگر قرار است که شهید شوید ان شاءالله ...
بابک حمیدیان: قرار نیست سوپر استار شوم
می کند. هر وقت تو را دوست دارد، به جایی که دلش می خواهد می برد. هر وقت هم دوستت ندارد به تو اعتنایی نمی کند و دلسردت می کند. اگر بخواهم الان از آب گل آلود ماهی بگیرم، باید به خاطره جشن خانه سینما اشاره کنم. در مراسم قرار بود من و مینا، همسرم، روی سن برویم و به جمعیت سلامی بدهیم. احسان کرمی پرسید چرا اینقدر خشک هستی. گفتم هیجان زده نیستم. برای این که دو سال است در این سینما نادیده گرفته ...
یاران ابا عبدالله الحسین علیه السلام در روز عاشورا
سینه و دست و پا نمی گذاشت تیرها به حضرت اصابت کند، و در حال خریدن تیرها به بدن می گفت: خدایا! این قوم را چون قوم عاد و ثمود لعنت کن. پروردگارا! سلام مرا به پیامبرت برسان، و به او ابلاغ کن که من از درد زخم هایی که به سبب تیرهای دشمن به بدنم رسید چه دیدم و چه کشیدم. خدایا! من از این که بدنم را سپر این همه تیر قرار دادم قصدی جز پاداش و ثواب تو در یاری فرزند پیامبرت ...
در این تئاتر با دو تا آدم با حال طرف هستید!
یکی دو کار از "حمید" (پورآذری) دیدم، به دلیل شکل کارش و ذهنیت هایی که من داشتم، احساس می کردم می توانیم باهم کار کنیم و ایده هایمان را مشترک کنیم. من این پیشنهاد را خیلی وقت پیش -بعد از سال ثانیه -در خلوت کوتاهی با حمید مطرح کردم و او هم موافقت کرد و گفتم پس مکث نکنیم، انجامش بدهیم. احساس کردیم که همه چیز باید کارگاهی باشد بنابراین کار با وجود نویسنده، بازیگران، من و حمید شروع شد و هنوز ...
دختر دبیرستانی با یک صیغه محرمیت بیوه شد
به خواسته شومش داده بودم، تماسش با من قطع شد و دیگر جواب تماس من را نمی داد. مدت ها بود که دنبالش بودم تا اینکه توانستم آدرس منزلش را به دست بیاورم وقتی به درمنزلش رفتم مادرش در را باز کرد بعد از اینکه خودم را معرفی کردم، لبش را گزید و دو دستش را بر هم زد و گفت: ای دل غافل تو هم فریب پسر شیاد مرا خورده ای! با شنیدن این حرف، دنیا روی سرم خراب شد، پرسیدم پسرت کجاست؟ خبری از او ...
همسرم را در ماشین یکی از همکلاسی هایم دیدم /آنها را تعقیب کردم
نوبت به همسر متهم رسید. او اتهام ارتباط نامشروع با مقتول را رد کرد و گفت: من در 16 سالگی با متهم ازدواج کردم. او پسرعموی من بود اما در هشت سال زندگی، مدام دعوا و کتک کاری داشتیم. در این مدت پسر کوچکم هم به بیماری هپاتیت مبتلا شد و فوت کرد. هر پنجشنبه به بهشت زهرا، سر خاکش می رفتم. همانجا چند بار مقتول سر خاک پسرم آمد و از شوهرم بد گفت. می گفت لیاقت تو بالاتر از اینهاست. حرف های مقتول در ...
ورود - مه - و - بی خداحافظی برو - به بازار نشر
چشمه است. این داستان نویس که برای نوشتن این رمان به فرانسه سفر کرده و مدتی را در این کشور به تحقیق اختصاص داده، درباره این اثر خود به مهر گفته است: مه درواقع ترکیبی از دو رمان است. برای همین نوشتنش زمان زیادی گرفت. بخش های اصلی این دو رمان را جداجدا نوشتم، (چون می خواستم سبک های جداگانه ای هم داشته باشند، هرچند که در طول داستان، به مرور یکی می شوند) و تازه بعد از همه این ها و در مرحله بازبینی ...
رفتار و حرکات عجیب خدیجه هنگام بازجویی به خاطر قتل شوهر و فرزندانش در بازپرسی+عکس
عکس های یادگاری اش را با زن جوان دیدم. محسن آن شب مست بود و دوباره در مورد زن جوان پرسیدم که ادعا کرد دوست صاحب باغ بوده است و زمانیکه عکس ها و متن های داخل گوشی اش را نشانش دادم گوشی را به صورتم کوبید و گفت که توهم زده ام و دیوانه ام، به همین خاطر فردای آن روز همراه محسن به روانپزشک مراجعه کردیم و دکتر برایم یکسری قرص نوشت و قرار بود پس از خوردن قرص ها آزمایش بدهم اما نه قرص خوردم نه ...
غرور حسن بابک عامل شکستش بوده / پاداش کشتی نگرفتن با رژیم اشغالگر قدس!!
برگشته بودم و شرایطم، هم روحی و هم جسمی، آماده نبود؛ در دو کشتی مفت یکی به یونان و یکی هم به ارمنستان باختم. در حالیکه هردویشان را دو سه ماه بعد در مسابقات گزینشی المپیک شکست دادم. * بعد از آن هم به المپیک آتن اعزام شدید. المپیکی که بایست 4 سال زودتر در سیدنی در آن شرکت می کردید. _ المپیک آتن بهترین فرصتم بود تا حقم را از کشتی بگیرم و در آنجا مدال آور شم. ولی باز هم خودم کم کاری ...
با حسن یزدانی از ریو تا شایعه ازدواج و پول 5 میلیاردی
، رفته بودم مسابقات المپیک و وقتی آمدم، شایعه درست کردند که یزدانی ازدواج کرده و 4، 5 میلیارد پول به او داده اند و یک نفر ماشین و خانه آنچنانی به او داده است. خیلی از این شایعه ها درست کردند. بعد هم چند نفر که دستشان تنگ بود می گفتند که اینقدر گرفتی و باید کمک کنی. من هم گفتم چشم و در حد وسع خودم کمک می کنم ولی تا به حال چیزی ندادند که بخواهم خسیس بازی کنم. تسنیم: حالا واقعاً ازدواج کرده ...
صحبت های بنا نتوانست مرا قانع کند / جزو نورچشمی ها نبودم و در حقم اجحاف شد
ناراحتی اش از این موضوع باعث شده در اردوی جدید تیم ملی حاضر نشود، گفت: قطعا از این اتفاق خیلی ناراحتم اما وقتی می بینم کسی به حرف هایم توجه نمی کند و حق من را نادیده می گیرند، ترجیح دادم دست به حاشیه سازی نزنم و صحبتی را مطرح نکنم تا مبادا به موفقیت دوستانم در المپیک لطمه ای وارد شود. مطمئن باشید اگر آسیب دیده نبودم به کمک تیم ملی می آمدم. من با مربیان زیادی در تیم ملی کار کرده ام. هیچ وقت متکی به کادر فنی نبوده ام و همیشه نان بازویم را خورده ام.یک نفر پیدا کنید که سفارش من را به کسی کرده باشد.همیشه با تمام وجود زحمت کشیدم و الان هم اگر آسیب دیده نبودم با جان و دل به تیم ملی خدمت می کردم. ...
چپی ها با اینکه به آخوندها فحش می دادند مرا به خاطر لنین دوست داشتند!
زیر8 من گفتم: چه کسی می خواهد خبر ببرد زیر (8)؟ بنده جاسوس این پاسبان ها هستم و خبر می برم؟ خلاصه بعد از 10، 20 روز که به ما اعتماد کردند، گفتند: علت اینکه تو را دوست می داریم این است که نیمرخ تو شبیه لنین است! یعنی با مغز اینها کاری کرده بودند که اینها همان یک ذره علاقه ای را هم که به من داشتند، به خاطر لنین بود! به هرحال بعد هم که مواضعشان معلوم شد و به لعنت ایزدی پیوستند! آقای شریعتمداری روزنامة ...
"هنری"!سازان معترض! مستقل! البته دولتی/ یک مقاله به بهانه گفتگوی اخیر محمدعلی طالبی، یکی از خیل ...
انتظار دارید که آثارتان را حلوا حلوا کنند و در سینما های پرتعداد و برای صندلی های خالی نمایش بدهند؟ گفتم صندلی و یاد نمایش نامه "صندلی ها" اثر اوژن یونسکو افتادم. در این نمایش نامه پیرمرد و پیرزنی برای تماشاگران فرضی صندلی می چینند تا استاد ارجمندی بیاید و برای تماشاگرانی که وجود ندارند، سخنرانی کند.استاد می آید و پشت تریبون قرار می گیرد و متوجه می شویم که لال است و حرف هایش برای کسی مفهوم نیست. ...
تراژدی خنده روی لب های تماشاگر
... هر چقدر این پروسه و مسیر را سهل تر انتخاب کنیم، اثری بی کیفیت تر هم خلق می کنیم. درباره جعل تاریخ، بازهم باید اشاره کنم که هنرمندان تنبل هم دارند به جعل تاریخ برای ماندگاری خود پناه می برند. یکی از بحران های نسل های بعد، تمییزدادن هنرمندان واقعی از هنرمندان تنبل متقلب است، که متأسفانه در تئاتر، به علت میرابودن آن، این خطر جدی تر شده است. در گذشته درباره این جعل ها در تئاتر حرف زده ام و اینجا نمی ...
اعتراف عجیب دروازه بان تیم ملی فوتبال ساحلی؛ پرسپولیسی هستم
. اما اینکه به مسابقات برویم و بخواهیم از لباس ها ایراد بگیریم، اینطور نبوده و نیست. هیچ وقت چنین صحبت هایی مطرح نشد چون تنها چیزی که برای ما اهمیت دارد اهتزاز پرچم ایران در مسابقات مختلف است. به هیچ وجه دنبال حاشیه ها نیستیم و تنها چیزی که در لباس ما اهمیت دارد پرچم ایران است که روی سینه ما قرار دارد. با این حال اگر رسیدگی و نگاه برابر باشد، این موضوع می تواند نشاندهنده احترام و اهمیت برابر به همه ...
سهم تئاتر ما فقر، نداری و نگاه بد است
واسطه همین بعد مسافت، خیلی مهم و ارزشمند است؛ البته من منکر توانایی تعدادی از نامداران عرصه نمایش در سراسر دنیا نیستم اما تا کی قرار است بگوییم دیگران چه گفته اند؟ پس چه موقع زمان آن می رسد که ما هم حرف بزنیم و از ایده ها و نظراتمان دفاع کنیم؟ وقت آن رسیده که به جای تکرار جملات خارجی ها، بگوییم ما درپی چه چیزی هستیم و چه می گوییم؟ کسانی که در ایران هستند، چه کار می کنند؟ مرزبان نوعی، دارد چه کار می ...
دل قربانیان اسیدپاشی را خنک کردم
در این مصاحبه، علاوه بر فیلم این زن حقش را می خواهد درباره تفاوت های سینمای امروز با یکی دو دهه گذشته، ضعف فیلمنامه ها و نقش های پیشنهادی، سال های حضور حجار در خارج از کشور و دغدغه های محیط زیستی اش هم حرف زدیم. درضمن این بازیگر محبوب در این گفت وگو به ما می گوید که تنها سیمرغ بلورینش الان کجاست! اولین چیزی که شما را جذب حضور در فیلم این زن حقش را می خواهد و بازی در نقش فرزانه حجازی، یک قربانی اسیدپاشی کرد، چه بود؟ فیلمنامه یا خود موضوع؟ مشغول بازی در یک سریال تلویزیونی بودم که مدیرتولید این زن حقش را می خواهد سرصحنه آمد و گفت دنبال شما می گردم تا در فیلمی بازی کنید که ...
جزییاتی جدید از جنایت هولناک شهرک آزادی
می پیچید، چند دقیقه ای می ایستاد و بعد مثل آن که پاهایش دیگر تحمل وزنش را ندارند شل می شد و روی زمین می نشست. حتی آن چند باری که به بازپرس گفت من حاضرم به همه سوالات شما بارها و بارها پاسخ دهم اما حرف هایم همان است که در بیمارستان گفتم. بلافاصله مثل این که حرفش را پس گرفته باشد از بازپرس می خواست که زودتر سوالاتش را تمام کند تا از اتاق خارج شود. شاید هم توضیح وقایع آن روز آزارش می داد ...
دولتِ پس از روحانی باغ سیب و گلابی تحویل می گیرد یا باغ سوخته؟ / 100 تحریم برداشته شده را معرفی کنید!
کار را کرده است، یعنی منابعی که ما در اختیار داشتیم از دولت قبل کمتر بوده است که البته این حرف بیشتر انتخاباتی به نظر می آید. بنده گزارشی را در مجلس نهم ارائه دادم بر اساس گزاش دقیقی که از دیوان محاسبات دریافت کرده بودم آن هم در بحث تفریغ بودجه که به معنای عملکرد واقعی بودجه است نه آنچه مصوب است که عملکرد، معمولاً به گونه ای متفاوت از آنچه مصوب شده است رخ می دهد. بر اساس آن گزارش که در آذر ماه ...
احمدی نژاد : سفرهای استانی ام ادامه پیدا می کند
تکلیف دیگری می بینند دستشان را می بوسم اما بروند. نمی توانیم الان باهم کار کنیم.من به صراحت گفتم و پاسخ دادم. اطلاعیه روشن هم خواهیم داد. بگذارید یک مقدار جلوتر برویم. فضا آماده بشود. مطمئن باشید درباره برخی مسائل داخل هم صحبت خواهیم کرد. بعضی وقت ها باید به در بگویی، دیوار بشنود. برخی اوقات باید همین را که بالقوه در ملت و مردم هست بالفعل، شفاف و روشن کنی. خودِ خدا می فرماید تحولات بیرونی نتیجه تحولات ...
ظریف آمریکاشناس نیست/ روحانی عقل کل است
ایشان به خوبی برگزار شود. من وقتی این نامه را خواندم، اول باور نمی کردم و 100 کپی از آن گرفتم (خنده) و به همه افراد مهم در زندگی ام یک نسخه از آن را هدیه دادم، واقعاً سند تاریخی بود. همسر من مخالف آمدنم به ایران بود و می گفت می خواهند تو را به ایران ببرند و اعدام کنند، اما به همسرم گفتم اگر می خواهی طلاق هم بگیری، بگیر، چون من رفتنی هستم و به او گفتم اگر با نامه رئیس جمهور هم به ایران نروم، باید تا ...
حکم عجیب برای زن شوهر دار در پرونده شوم پارک چیتگر
کنم و از پدر و مادر بیمارش نگهداری می کنم به من سرکوفت زد. او به من پیشنهاد داد تا از همسرم جدا شوم اما قبول نکردم. هفته بعد وقتی به مزار پسرم ر فتم علی اصغر را دیدم که مزار پسرم را با گلاب شسته و روی آن گل گذاشته بود. او با حرف هایش به من دلداری داد و مرا به زندگی امیدوار کرد. زن جوان که به شدت اشک می ریخت ادامه داد: چون رابطه خوبی با همسرم نداشتم به علی اصغر علاقمند شده بودم .علی اصغر ...