سایر منابع:
سایر خبرها
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (335)
نوشته ها را در اختیار شما قرار دهیم که امیدواریم مورد استقبال شما عزیزان قرار گیرد. ****** 1. آغاز پیش فروش دیالوگ آماده، مخصوص مهمانی خانوادگی. - خدا کنه حالا ترامپ حمله نکنه به خاور میانه + ترامپ مرد اقتصاده، بنگاهی ئه، جنگ نمی کنه. 2. واکنش محمدرضا عارف نسبت به اتفاقات اخیر در مشهد: 3. به بابام گفتم برام ساندویچ کالباس بگیره رفته سوسیس گرفته ...
چرا "مرضیه حدیدچی" نام خانوادگی "دباغ" را برای خود برگزید؟
به گزارش نافع به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، از دروس دوران دبیرستان با نام خانم "مرضیه حدیدچی" یا "دباغ"، آشنا بودم، بعدها که به دانشگاه رفتم با مطالعه و پرس وجو از دیگران بیشتر و بیشتر در مورد ایشان دانستم، تازه وارد روزنامه شده بودم که تهیه گزارشی از "موزه عبرت" را به من سپردند و اینطور با خانم دباغ و دخترشان رضوانه آشنای ...
کابوس سومالی در خواب های کُنارک
دوباره توی گودال های خودکنده شان می افتند. چهار مرد چهار شبانه روز در همان گودال مدفون می مانند. چانه هایشان به خاک غریبه می سابد. کی این کابوس تموم می شه؟ دوباره کنارک رو می بینم؟ دوباره ایران رو می بینم؟ دوباره شماها رو می بینم؟ پروین اگه ندیدمت مراقب بچه هام باش. پروین یه کاری بکنید. پروین گریه می کند. ناخدا پشیمان می شود: گریه نکن پروین. خدا هنوز ما رو دوست ...
مرضیه دباغ بانوی مجاهد و خستگی ناپذیری بود/ ولایتمداری شاخصه اصلی مادرم بود
.... ** ولایتمداری شاخصه اصلی مادرم بود رضوانه دباغ، یکی از دختران مرحومه حدیدچی دباغ و از زندانیان سیاسی دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی که قریب شش ماه در زندان های ساواک زندانی بود، درباره ویژگی های مادرشان گفت: فصل الخطاب صحبت های من، فرمایشات مقام معظم رهبری که بحمدالله مادر با آن روشنگری و بصیرتی که رهبری فرمودند: ثابت قدم، بر صراط مستقیم و پیرو ولایت؛ باقی مانند و این ...
شعیبی: در سیانور محافظه کاری نکردم/ احمدیان: سیانور فیلم روز است
ماه و هر جلسه نزدیک به 1 الی 2 ساعت با ایشان صحبت می کردند و حتی علمایی نیز به امام (ره) نامه هایی در جهت تایید سازمان مجاهدین خلق می نوشتند که در پایان امام (ره) دو نکته را بیان می کند ابتدا می فرماید این شیوه که مشخصا مبارزه مسلحانه است شما را به ورطه هلاکت می اندازد و نکته بد را به مباحث نظری اعتقادی در مورد معاد می پردازندکه این با آموزه های دینی ما همخوانی ندارد. غیر از این بحث دیگری وجود ندارد ...
از کوهستان های کردستان و حوالی اروند تا حومه دمشق و بلندی های حلب
خاطرش منو از سنگر بیرون کردی؟ گفتم: اون سرهنگ صیاد شیرازیه. نیشخندی زد و گفت: شما منو به خاطر یه سرهنگ توی سنگر راه ندادی؟ اگه اون سرهنگه، من خودم سرلشکرم! پیراهنش را که در آورد، دیدم روی شانه هایش درجه های سرلشکری خالکوبی کرده بود." درباره نوع ارتباط این شهید با ارتش نیز سردار مهدی فرجی از همرزمان آن شهید می گوید: سردار همدانی عامل وحدت بین نیروهای سپاه و ارتش در ماموریت های محوله در زمان ...
واکنش مادر شهید به دربار پهلوی / لحظات آخر شهید سید حسین امامی
، سفیدی و روشنائی و پاکیزگی و شادی است. دیدن چهره مرحوم شاه آبادی، انبساط عجیبی را در دل انسان پدید می آورد. دیگر از خاطرات من، حضور حضرت امام(ره) به مدت چهار ماه در منزل مرحوم شاه آبادی است. *شهید امامی پس از آزادی از زندان، چگونه به مبارزات خود ادامه دادند؟ ماجرای ترور هژیر و دستگیری و اعدام ایشان را تعریف کنید. شهید امامی پس از آزادی به شکل بسیار جدی تری مبارزه خود را با ...
آرزو داشتیم از ما چیزی بخواهد/ اراده که می کرد محال بود نرسد
خیلی فرق می کند . برعکس بسیاری از جوان ها اصلا هیچ خواسته ای از ما نداشت * علی آقا از گذشته شما پرس و جو می کرد که مثلا در دوران جوانی چه فعالیت هایی داشتید؟ بله. در همین بحث مبارزات وقتی به او می گفتم علی یک جاهایی را کوتاه بیا، می گفت: تو خودت این کار را کردی حالا که به ما رسیده می گویی نکن؟ وقتی از درگیری با منافقین و گرفتن خانه های تیمی، تعریف می کردم، برایش ...
چریک انقلاب
سال 1353 به وسیله ساواک دستگیر و به همراه دختر نوجوانش رضوانه به زندان افتاد و شدیدترین شکنجه ها را متحمل شد؛ روزهایی که آن طور که در کتاب خاطرات او آمده از سخت ترین و شیرین ترین دوران زندگیش بوده است. دوران مبارزه مرضیه دباغ که پیش از انقلاب با جامعه روحانیت مبارز همکاری داشت، در سال 1353 و پس از دو بار بازداشت به وسیله ساواک، با کمک شهید محمد منتظری و با پاسپورت جعلی از کشور خارج شد ...
مرضیه دباغ، انقلابی خستگی ناپذیر
اسلحه تهدیدم کردند برو بالا! مسخره بازی در نیاور... دو تا نامحرم! گفتم بکشیدم ولی من بین دو نفر مرد نامحرم نمی نشینم هر چه می گذشت زمان به نفع شان نبود ، بالاخره همان طور که من می خواستم شد. 3- حدود 16 روز از بدترین و وحشتناک ترین شکنجه ها را تحمل کردم، ولی هنوز چیزی یا مطلب درخور و با اهمیتی به ماموران نگفته بودم؛ و این امر سخت بر مأموران و بازجوها گران آمد. از این رو دست به کاری کثیف و ...
مراسم بزرگداشت مرحومه مرضیه دباغ برگزار شد
خانواده است و خودم استفاده نمی کنم! از آنچه آن روز در آن مغازه دیدم و شنیدم خیلی متأثر شدم. روزی به امام موسی صدر گفتم: چرا شما برای این موضوع فکری نمی کنید؛ در جنوب لبنان که همه شیعه و مسلمانند و به مسجد می روند و نماز می خوانند چرا مسلمانان به شغل های حرام مشغولند. من خود شیعه ای را دیدم که در مغازه مشروب فروشی اش عکس علی(ع) را نصب کرده بود، و می دانم بیشتر مردم در خانه هایشان ...
آیت الله سعیدی در خاطرات مرضیه حدیدچی(دباغ)
پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : گریه حضرت زهرا (س) پس از بهبود دریافتم که چه پیش آمده، و از دنیایی به دنیای دیگر برگشته ام. پس از چهار سال از آن دیدار روحانی می کوشیدم، همسرم را راضی کنم تا هراز چند گاهی به قم برویم؛ و از طریق دوستان و یاران امام اطلاعاتی از معظم له که اکنون در تبعید به سر می بردند، به دست آوریم؛ تا بتوانیم خود را در فضای اندیشه و برنامه های ایشان قرار دهیم. ...
نه زاهدی مزدور بود و نه سپهسالار خائن
کردم از او بپرسم، اصلاً معنی خیانت را هم نمی فهمیدم ولی می گفت در 28 مرداد به ما خیانت کردند و آن قدر زده شد که کلاً سیاست را کنار گذاشت؛ ولی خب من می دانستم که پدرم به شدت مخالف شاه است، کلی عکس های مصدق در خانه مان بود، پدربزرگم – پدر مادرم – عاشق دکتر حسین فاطمی بود. یکی از خاطرات دوران کودکی من این است که عصرهای جمعه با پدربزرگم به ابن بابویه - بر سر مزار شهدای 30 تیر و دکتر حسین فاطمی - می ...
درس مرضیه حدیدچی برای مدیران نجومی بگیر
به همراه دخترش در زندان های ساواک می گفتم و اینکه سخت ترین شکنجه برایش زمانی بود که صدای ضجه و ناله دخترش را زیرشکنجه های وحشیانه ساواکی ها می شنید. از پایبندی اش به حجاب می گفتم و اینکه چون چادر برای حفظ حجاب نداشت، در زمان حرکت به سمت اتاق شکنجه و سلول از پتو استفاده می کرد. اما این همه خاطرات از زندگی سراسر مبارزه او نیست. و البته همه مبارزه او هم به زمان انقلاب و یا بعد از ...