سایر منابع:
سایر خبرها
آموزش مهارت های زندگی برخی آسیب های اجتماعی را تا 70 درصد کاهش می دهد/ساماندهی کودکان خیابانی سالانه ...
را بلد باشد در صورت مواجه شدن با مشکلات در زندگی از خانه فرار نمی کند یا خودکشی نمی کند. خود من که دوره ای در بخش مصدومین بیمارستان لقمان بوده ام دیده ام که شب های کنکور و زمانی که نتیجه کنکور اعلام می شد تعداد بچه هایی را که به آنجا می آوردند زیاد می شد. طبیعتاً مشخص است که یا به دلیل فشار خانواده و یا مقایسه شدن با اطرافیان بوده و یا این که جوان خودش دست به خودکشی می زده است. شب های عید هم دعوای ...
ناگفته های تکاندهنده ملکه پیر خیابان های تهران / زنی که سلبریتی موادفروش ها بود
....خلاصه با هم نساختیم و در 14 سالگی با یک بچه از او جدا شدم. پدرم گفت یک نفر رفتی یک نفر هم برمی گردی. مجبور شدم بچه را به خانواده شوهرم بدهم. بعد از طلاق، پدرم فوت کرد و من ماندم و چهار خواهر و برادر و مادری که برای گذراندن زندگی شان هیچ منبع درآمدی نداشتند. به خاطر بی پولی چند روز جسد پدرم در خانه مانده بود و نمی توانستیم دفنش کنیم. بعد از مدتی مادرم در کارخانه ای برایم کار پیدا کرد. اما رئیس ...
اسناد کرسنت وحشتناک است/ عده ای بدنبال ترویج قارون صفتی هستند
بدانید که بزرگ ترین خدمت را این خانم به شما کرده است. برای خانم عاشقانه می نویسید؟ خیر. زبان بازی می کنم (می خندد) خدا شما را خیلی دوست داشته است که سه دختر به شما داده است. بله. نعمت هستند. 3 پسر هم دارم، سه داماد من 3 پسر من هستند. ازدواج فرزندان سیاسی بوده است؟ خیر. دامادهای من را خداوند با دقت نصیب من کرده است. اولا من معتقد بودم ...
نماینده مجلس نهم با بیان اینکه هیچ یک از مسئولینی که انباشت پول دارند از راه درست نبوده است، یادآور شد: ...
این خانم عاشقانه می نویسید؟ زاکانی: خیر. زبان بازی می کنم س: خدا شما را خیلی دوست داشته است که سه دختر به شما داده است. زاکانی: بله. نعمت هستند. 3 پسر هم دارم، سه داماد من 3 پسر من هستند. س: ازدواج فرزندان سیاسی بوده است؟ زاکانی: خیر. دامادهای من را خداوند با دقت نصیب من کرده است. اولا من معتقد بودم دخترانم باید زود ازدواج کنند. دختر اول من ...
معرفی چهار کتاب برای مطالعه در شب های طولانی زمستان
را به چشم هیولا می بیند. این هیولا تو را دوست دارد قصه نجات یک آدم بزرگ به دست دختر بچه ای گمشده است. روجایی که از همه نزدیکانش بریده، از دوستی ها ناکام مانده و هنوز اسیر این باور است که از کجا می شود فهمید احساسات آدم ها واقعی است؟ دوست داشتن است یا فرار از تنهایی؟ به محض دیدن دخترک، مهشید صداش می کند. اسم تنها دوستش را روی بچه می گذارد و رفته رفته از غار تنهایی بیرون می آید. بعدها ...
یاسر دستش را روی دستانم گذاشت و... / مقاومتم درهم شکست
اطرافیان برای پیوند دوباره ما بی فایده بود. پدر که خودش را در ازدواج ناموفق من مقصر می دانست مدام خودش را سرزنش می کرد وبرای همیشه رابطه اش را با دوست چند ساله اش قطع کرد. جدایی من از نظر پدر فاجعه بزرگی بود. پدر نتوانست این به قول خودش مصیبت را تحمل کند و آنقدر شب و روز غصّه خورد که یک شب در راه بازگشت به خانه پشت فرمان قلبش گرفت و ما را برای همیشه تنها گذاشت. تا مدت ها افسرده بودم. مثل آدم آهنی ...
پسر شیطان صفت زمانی که با مادرش در گیر شد او را مورد اذیت و آزار قرار داد
صادر کرده و پس از بازداشت، وی را به 10 سال زندان محکوم نمود. جام جم 110 این اخبار را از دست ندهید: به خانه خاله ام رفتم / زمانی که به هوش آمدم با واقعیت وحشتناکی رو به رو شدم زمانی که واقعیت تلخی را در مورد دختر 11 ساله مان فهمیدیم دنیا جلوی چشمانم تیره و تار شد تشنه محبت و توجه شوهرم بودم/ از زبان پسر نامحرم جمله دوستت دارم را شنیدم و ...
گرسنگی و فقر این زن را مجبور به این کار کرده است+عکس
وحشتناکی رو به رو شدم زمانی که واقعیت تلخی را در مورد دختر 11 ساله مان فهمیدیم دنیا جلوی چشمانم تیره و تار شد تشنه محبت و توجه شوهرم بودم/ از زبان پسر نامحرم جمله دوستت دارم را شنیدم و دلباخته اش شدم کار زشت راننده نامرد زیر پل چوبی تهران / چندین رهگذر شاهد ماجرا بودند به آذر زنگ زدم و به خانه اش رفتم/ با هم در خانه بودیم که شوهرش سر رسید زمانی که به خواسته شرم آور یاسر پاسخ منفی دادم او رفتار زشتی با من کرد پسر شیطان صفت زمانی که با مادرش در گیر شد او را مورد اذیت و آزار قرار داد ...
نگاهی به آخرین اثر منتشرشده ی ایوان کلیما به فارسیدرجست وجوی روشنایی و امید
و حمام گذشت. یک مدرسه کوچک در اردوگاه راه انداخته بودند و ایوان هم مثل بقیه بچه ها به آنجا می رفت. انشاهایش در مدرسه اشک و تحسین معلمش را به همراه داشت. برای خودش شعر می گفت و نمایشنامه می نوشت. همان وقت بود که نوشتن اولین رمانش را شروع کرد. از آن روز بیش از هفتاد سال می گذرد، و کلیما امروز در آستانه هشتادوپنج سالگی هم چنان می نویسد و ما را به سفرهای شگفت انگیز بهار پراگ می برد؛ بهاری ...
با حامد ارتباط پنهانی داشتم / زمانی که او خودش را کنار کشید به سراغ دوستش رفتم
خانه خاله ام رفتم / زمانی که به هوش آمدم با واقعیت وحشتناکی رو به رو شدم زمانی که واقعیت تلخی را در مورد دختر 11 ساله مان فهمیدیم دنیا جلوی چشمانم تیره و تار شد تشنه محبت و توجه شوهرم بودم/ از زبان پسر نامحرم جمله دوستت دارم را شنیدم و دلباخته اش شدم کار زشت راننده نامرد زیر پل چوبی تهران / چندین رهگذر شاهد ماجرا بودند به آذر زنگ زدم و به خانه اش رفتم/ با هم در خانه بودیم که شوهرش سر رسید زمانی که به خواسته شرم آور یاسر پاسخ منفی دادم او رفتار زشتی با من کرد پسر شیطان صفت زمانی که با مادرش در گیر شد او را مورد اذیت و آزار قرار داد ...
اقدام جالب دختر جوان زمانی که متوجه شد داماد درجشن عروسی شرکت نخواهد کرد
درجشن عروسی اش شرکت کند. ایران 110 این اخبار را از دست ندهید: به خانه خاله ام رفتم / زمانی که به هوش آمدم با واقعیت وحشتناکی رو به رو شدم زمانی که واقعیت تلخی را در مورد دختر 11 ساله مان فهمیدیم دنیا جلوی چشمانم تیره و تار شد تشنه محبت و توجه شوهرم بودم/ از زبان پسر نامحرم جمله دوستت دارم را شنیدم و دلباخته اش شدم کار زشت ...
کار زشت راننده نامرد زیر پل چوبی تهران / چندین رهگذر شاهد ماجرا بودند
...: به خانه خاله ام رفتم / زمانی که به هوش آمدم با واقعیت وحشتناکی رو به رو شدم زمانی که واقعیت تلخی را در مورد دختر 11 ساله مان فهمیدیم دنیا جلوی چشمانم تیره و تار شد تشنه محبت و توجه شوهرم بودم/ از زبان پسر نامحرم جمله دوستت دارم را شنیدم و دلباخته اش شدم کار زشت راننده نامرد زیر پل چوبی تهران / چندین رهگذر شاهد ماجرا بودند به آذر زنگ زدم و ...
با شهرام ارتباط پنهانی داشتم / شبی که او را به خانه ام دعوت کردم فرشاد در یکی از اتاق ها مخفی شده بود
...> زمانی که واقعیت تلخی را در مورد دختر 11 ساله مان فهمیدیم دنیا جلوی چشمانم تیره و تار شد تشنه محبت و توجه شوهرم بودم/ از زبان پسر نامحرم جمله دوستت دارم را شنیدم و دلباخته اش شدم کار زشت راننده نامرد زیر پل چوبی تهران / چندین رهگذر شاهد ماجرا بودند به آذر زنگ زدم و به خانه اش رفتم/ با هم در خانه بودیم که شوهرش سر رسید زمانی که به خواسته شرم آور یاسر پاسخ منفی دادم او رفتار زشتی با من کرد پسر شیطان صفت زمانی که با مادرش در گیر شد او را مورد اذیت و آزار قرار داد ...
اخبار حوادث
حال وخیمی داشت به بیمارستان حضرت رسول منتقل شده بود. بر اساس شواهد این دختر که از نیت سو مادر خود، جان سالم به در برده بود به ماموران گفت: پدر من قصد ازدواج با زن دیگری را داشت که مادرم عصبانی شد و او را کشت. پس از آن من و خواهر و برادرم را تا سر حد مرگ زد. من نمی دانم سر خواهر و برادر چه بلایی آمده است. اما خودم آنقدر کتک خوردم و چاقو به بدن خورد که از ترس و درد و وحشت بی هوش شدم وقتی چشم ...
اشتباه بزرگی مرتکب شدم / من مجبور بودم همیشه خودم را در اختیار فرهاد و دوستانش قرار دهم
... زمانی که واقعیت تلخی را در مورد دختر 11 ساله مان فهمیدیم دنیا جلوی چشمانم تیره و تار شد تشنه محبت و توجه شوهرم بودم/ از زبان پسر نامحرم جمله دوستت دارم را شنیدم و دلباخته اش شدم کار زشت راننده نامرد زیر پل چوبی تهران / چندین رهگذر شاهد ماجرا بودند به آذر زنگ زدم و به خانه اش رفتم/ با هم در خانه بودیم که شوهرش سر رسید زمانی که به خواسته شرم آور یاسر پاسخ منفی دادم او رفتار زشتی با من کرد پسر شیطان صفت زمانی که با مادرش در گیر شد او را مورد اذیت و آزار قرار داد ...
روایت شاهد عینی از جنایت چهارم آذر سال 65 اندیمشک
......" خواهرم سر رها شده در خیابان را که می بیند، جیغ می کشد! سر او را در آغوش می گیرم و دست هایم را روی چشمانش می گذارم."ندا"با نگاهش از من می پرسد:"بابا و مامان زنده اند؟" بمباران همچنان ادامه دارد... سربازی همراه ما می آید تا ما را به خانه برساند. در مسیر خانه، به سرباز می گویم که "مراقب خواهرم باش؛ توی بمباران قبلی سرش آسیب دیده"؛ به سرباز غُرمیزنم که آخر این جنگ کی ...
نیلوفر به خانه ام آمد و با عشوه گری و نیرنگ های شیطانی زندگیم را سیاه کرد
خاله ام رفتم / زمانی که به هوش آمدم با واقعیت وحشتناکی رو به رو شدم زمانی که واقعیت تلخی را در مورد دختر 11 ساله مان فهمیدیم دنیا جلوی چشمانم تیره و تار شد تشنه محبت و توجه شوهرم بودم/ از زبان پسر نامحرم جمله دوستت دارم را شنیدم و دلباخته اش شدم کار زشت راننده نامرد زیر پل چوبی تهران / چندین رهگذر شاهد ماجرا بودند به آذر زنگ زدم و به خانه اش رفتم/ با هم در خانه بودیم که شوهرش سر رسید زمانی که به خواسته شرم آور یاسر پاسخ منفی دادم او رفتار زشتی با من کرد پسر شیطان صفت زمانی که با مادرش در گیر شد او را مورد اذیت و آزار قرار داد ...
تشنه محبت و توجه شوهرم بودم/ از زبان پسر نامحرم جمله دوستت دارم را شنیدم و دلباخته اش شدم
آمدم با واقعیت وحشتناکی رو به رو شدم زمانی که واقعیت تلخی را در مورد دختر 11 ساله مان فهمیدیم دنیا جلوی چشمانم تیره و تار شد تشنه محبت و توجه شوهرم بودم/ از زبان پسر نامحرم جمله دوستت دارم را شنیدم و دلباخته اش شدم کار زشت راننده نامرد زیر پل چوبی تهران / چندین رهگذر شاهد ماجرا بودند به آذر زنگ زدم و به خانه اش رفتم/ با هم در خانه بودیم که شوهرش سر رسید زمانی که به خواسته شرم آور یاسر پاسخ منفی دادم او رفتار زشتی با من کرد پسر شیطان صفت زمانی که با مادرش در گیر شد او را مورد اذیت و آزار قرار داد ...
به خانه خاله ام رفتم / زمانی که به هوش آمدم با واقعیت وحشتناکی رو به رو شدم
جوان متهم پرونده را دستگیر کردند و تحقیقات در این باره هم چنان ادامه دارد. روزنامه خراسان 110 این اخبار را از دست ندهید: به خانه خاله ام رفتم / زمانی که به هوش آمدم با واقعیت وحشتناکی رو به رو شدم زمانی که واقعیت تلخی را در مورد دختر 11 ساله مان فهمیدیم دنیا جلوی چشمانم تیره و تار شد تشنه محبت و توجه شوهرم بودم/ از زبان پسر نامحرم ...
مژده تسلیم خواسته شیطانی عشق سابقش شد - زمانی که همسرش خواب بود بهروز را به خانه اش دعوت کرد
رو شدم زمانی که واقعیت تلخی را در مورد دختر 11 ساله مان فهمیدیم دنیا جلوی چشمانم تیره و تار شد تشنه محبت و توجه شوهرم بودم/ از زبان پسر نامحرم جمله دوستت دارم را شنیدم و دلباخته اش شدم کار زشت راننده نامرد زیر پل چوبی تهران / چندین رهگذر شاهد ماجرا بودند به آذر زنگ زدم و به خانه اش رفتم/ با هم در خانه بودیم که شوهرش سر رسید زمانی که به خواسته شرم آور یاسر پاسخ منفی دادم او رفتار زشتی با من کرد پسر شیطان صفت زمانی که با مادرش در گیر شد او را مورد اذیت و آزار قرار داد ...
از"زمانی که به خواسته شرم آور یاسر پاسخ.." تا "با هم در خانه بودیم که شوهرش سر رسید"
به خانه خاله ام رفتم / زمانی که به هوش آمدم با واقعیت وحشتناکی رو به رو شدم زمانی که واقعیت تلخی را در مورد دختر 11 ساله مان فهمیدیم دنیا جلوی چشمانم تیره و تار شد تشنه محبت و توجه شوهرم بودم/ از زبان پسر نامحرم جمله دوستت دارم را شنیدم و دلباخته اش شدم کار زشت راننده نامرد زیر پل چوبی تهران / چندین رهگذر شاهد ماجرا بودند به آذر زنگ زدم و به خانه اش ...
نمی دانستم چرا عمو فرخ با مادرم زندگی می کرد / تازه فهمیدم چرا نمی گذاشتند با کسی ازدواج کنم
...! چرا این داروی لعنتی منو نمی آری!؟ در همان حال که چشم به تلویزیون دوخته بودم، گفتم: مامان رفته بیرون بابا جون و در این لحظه بود که پدر با عصبانیت مشتش را کوبید روی ویلچرش و خواست برگردد و به طرف اتاقش برود که ناگهان صندلی چرخدارش به سمت عقب راه افتاد و پدر که هنگامی که داروهایش را دیر می خورد، به سان دیوانه ها به تمامی کنترلش را از دست می داد، قبل از اینکه بتواند نرده ها را بگیرد یا ...
گرسنگی و فقر این زن را مجبور به این کار کرده است+عکس
...> زمانی که واقعیت تلخی را در مورد دختر 11 ساله مان فهمیدیم دنیا جلوی چشمانم تیره و تار شد تشنه محبت و توجه شوهرم بودم/ از زبان پسر نامحرم جمله دوستت دارم را شنیدم و دلباخته اش شدم کار زشت راننده نامرد زیر پل چوبی تهران / چندین رهگذر شاهد ماجرا بودند به آذر زنگ زدم و به خانه اش رفتم/ با هم در خانه بودیم که شوهرش سر رسید زمانی که به خواسته شرم آور یاسر پاسخ منفی دادم او رفتار زشتی با من کرد پسر شیطان صفت زمانی که با مادرش در گیر شد او را مورد اذیت و آزار قرار داد ...
خواستگاری یک شاعر از دختر رئیس جمهور با یک شرط عجیب! +عکس
دختر 11 ساله مان فهمیدیم دنیا جلوی چشمانم تیره و تار شد تشنه محبت و توجه شوهرم بودم/ از زبان پسر نامحرم جمله دوستت دارم را شنیدم و دلباخته اش شدم کار زشت راننده نامرد زیر پل چوبی تهران / چندین رهگذر شاهد ماجرا بودند به آذر زنگ زدم و به خانه اش رفتم/ با هم در خانه بودیم که شوهرش سر رسید زمانی که به خواسته شرم آور یاسر پاسخ منفی دادم او رفتار زشتی با من کرد پسر شیطان صفت زمانی که با مادرش در گیر شد او را مورد اذیت و آزار قرار داد ...
زمانی که به خواسته شرم آور یاسر پاسخ منفی دادم او رفتار زشتی با من کرد
قرار وثیقه 800 میلیون تومانی آزاد شده است. جام جم 110 به خانه خاله ام رفتم / زمانی که به هوش آمدم با واقعیت وحشتناکی رو به رو شدم زمانی که واقعیت تلخی را در مورد دختر 11 ساله مان فهمیدیم دنیا جلوی چشمانم تیره و تار شد تشنه محبت و توجه شوهرم بودم/ از زبان پسر نامحرم جمله دوستت دارم را شنیدم و دلباخته اش شدم کار زشت راننده نامرد زیر ...
گاز، جان 53 تهرانی را گرفت
خفگی می شوند.کودکان، سالمندان، افراد با سابقه بیماری های قلبی - ریوی و افراد مبتلا به بیماری های خونی بیشتر از سایرین دچار عوارض ناشی از مسمومیت با گاز CO می شوند. ایران 110 به خانه خاله ام رفتم / زمانی که به هوش آمدم با واقعیت وحشتناکی رو به رو شدم زمانی که واقعیت تلخی را در مورد دختر 11 ساله مان فهمیدیم دنیا جلوی چشمانم تیره و تار شد تشنه ...
اقتدار با مذاکره به دست نمی آید/ در 15 سال گذشته 90 هزار حاجی در مکه کشته شدند
دنیا مدافع می آید زیرا نیروهای ایرانی را می بینند، ادامه داد: وقتی از نیروهای مدافع حرم کسی تیر می خورد داعشی ها برای ایجاد جنگ روانی فوری ریخته و سر او را می بریدند. فرمانده قرارگاه نصرت به شرح نحوه شهادت جوان 21 ساله افغانستانی به دست داعشی ها پرداخت و افزود: این جوان افغانستانی نه جمهوری اسلامی، نه ولایت و نه امت دارد، از شهدا چه یاد گرفته اند که این گونه خود را فدا می کنند، اما برخی ...
روزی که سکوت اندیمشک شکست!
فریاد می زد: "هواپیماها؛ رگبار؛ برید کنار دیوار..." من و دو خواهر دیگرم، دست هم را محکم گرفته بودیم و در آن لحظه تنها به بابا و مامان فکر می کردم؛ الان کجا هستند؟ چه بلایی سر خانه مان آمده؟! می گویند راه آهن را زده اند! پدر آنجا کار می کند....نگرانی، امان مان را بریده بود. از مدرسه بیرون رفتیم و به سمت میدان راه آهن دویدیم. صدای پی در پی انفجار، رگبار و شیون مردم، میان نفس های بریده ...
واکنش مردم به کسب روزی حلال بابا میرزا
.... در این میان کاربران فضای مجازی نیز به ابراز همدردی با بابا میرزا پرداخته و نظرها و احساسات خود را نسبت به این خبر اعلام کردند. در ادامه قسمت هایی از نظرات و ابراز همدردی های شهروندان و کاربران فضای مجازی که قابل انتشار بودند را در زیر می خوانید: امیر علی: بنام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست. سلام ای کاش دوستان این گزارش را کشوری کنند طوریکه وزیر ...
اس ام اس جوک و سرکاری خنده دار و با حال شبکه های مجازی
میکنن یا ماشین مونده تو کوچه که باید بیارمش تو یا یه چیز بالای کابینت مونده که دست مامانم بهش نمیرسه، یا آشغالا رو باید بذارم دم در! ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس جوک و سرکاری◊◊◊◊◊◊◊ من شیرجه زدن رو قبل از اینکه تو آب یاد بگیرم موقعی که رو سر عروس و دوماد پول میریختن یاد گرفتم! ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس جوک و سرکاری◊◊◊◊◊◊◊ اینقد دوست دختر نداشتم که... طرز ...