سایر منابع:
سایر خبرها
دختر فقیر تهرانی که عاشقانه زندگی می کرد ناگهان پولدار شد
. خدا خواست یه پولی پس انداز داشتم و از بانک وام گرفتم. باورم نمی شد بتونم یه سقف بالای سر بخرم، اما سرانجام شد و من خانه دار شدم؛ اگرچه آخر شهره و یه وجب بیشتر نیست ولی شکر... بعدش خدا خواست دو سال بعد دوباره دانشگاه قبول بشم. این دفعه از خیر پزشکی گذشتم. دیدم حوصله شو ندارم و از اونجا که الکترونیک رو هم دوست داشتم، خب خدا رو شکر با یه تیر دو نشون زدم؛ هم دانشگاه قبول شدم و ...
بدترین زنی که در خانه بهترین مرد زندگی کرد
منصرف کرد تا دختر سعید را به عقد پسر خود درآورد! بعد از آن نزد امام علی(ع) آمد و اعلام کرد که دختری را که برای حسن خواستگاری کرده اید، زن پسر من است و در آن جا بود که با اصرار دختر خود را به عقد امام حسن(ع) درآورد که از این ازدواج فرزندی حاصل نشد. با این حال بعد از مدتی معاویه با وعده مال بسیار و ازدواج با یزید، جعده را تطمیع کرد تا شوهرش ، امام حسن مجتبی(ع) را که در آن زمان خانه ...
گفتگویی با فریدون مجلسی درباره خودش
از برادرهای من هم در دانشکده فنی دانشگاه تهران درس خوانده و مهندس شده بود. اما برادر بزرگ من دیپلمات بود و من هم دوست داشتم دیپلمات شوم. نیمه آبان ماه بود که بچه های دانشکده صنعت نفت برایم خبر آوردند که اسمم در روزنامه به عنوان قبولی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درج شده است. دو ساعت بعد استعفا کردم و راهی دانشکده حقوق شدم. سال 1345 هم لیسانس گرفتم و به سربازی رفتم. کجا سربازی ...
نگاهی به کارنامه سیاسی و مطبوعاتی "حسین فاطمی"
.... در این جست و جو همسر و پدر همسر او را دستگیر می کنند و بارها مورد بازجویی قرار می دهند اما در هیچ کدام از آنها به نتیجه نمی رسد . دستگیری، محاکمه و اعدام در روز جمعه 5 اسفند سال1332 اختفای191روزه فاطمی به پایان می رسد و مخفیگاه او توسط یکی از همسایه ها که وی را در حیاط خانه دیده بود شناسایی می شود . روز بعد سروان جلیلوند به سرگرد علی اکبر مولوی رئیس شهربانی ...
ماجرای تک پسر خانواده که به داعش پیوست/ تصویر
مردانه سفرکرده بود، اما هنوز هم فقط یک پسربچه بود که به اجازه مادرش نیاز داشت. "درباره دختر با او شوخی کردم و گفتم اول مطمئن شو شکل و قیافه خوبی داشته باشد، چون با روبنده سیاه چیزی از قیافه اش دیده نمی شود. متوجه شدم برای ملاقات با دختر اضطراب بیشتری دارد تا رفتن به نبرد. " یک روز رشید زمانی که با یکی از خواهرانش صحبت می کرد جمله عجیبی نوشت: "اگر در این تصمیم اشتباه کرده ام؛ دعا کنید و ...
تام هنکس، یک ابر مرد معمولی
شیفته ی زندگی بود که دوبار دیگر هم ازدواج کرد. چنین شرایط زیستی به طور ناخودآگاهی تام را آماده می کرد تا متوجه بشود که نه تنها پسر دردانه ی پدرش نیست و خواهر و برادرهای دیگری هم دارد، بلکه آدم خاصی نیست و نه فقط او، که اصولا هیچ آدم زنده ی دیگری هم برای زندگی کردن نیازی ندارد تا تخم دو زرده بیاورد.) تام هنکس نه جلوه ی دون ژوان مآب مارلون براندو یا آل پاچینو را دارد نه بهره ای از زیبایی ...
چند تکه استخوان و یک پلاکش را برای ما آوردند/ می گفت جنگ و اسلام را بیشتر از شما دوست دارم
هم با دو تا بچه کوچک؟! گفت: می روم، ولی قول می دهم که برگردم، اما اگر نیامدم باید مرا حلال کنی چون زندگی خوبی برایت فراهم نکردم. فارس: آیا حضور معنوی شهید را در منزل احساس می کنید؟ بله! البته این خانه را خودش با دست های خودش ساخت، می گفتم تو کارگر نگیر خودم زیر دستت کار می کنم، یک بار بر حسب اتفاق یک سنگ از بالا به سرم برخورد کرد، شاید باور نکنید تا چند روز عذرخواهی می کرد و ...
آرزوهای مشترک من و بی بی مریم
مشروطه جنگیدی اما این حکومت حق تو نیست تو باید خانه و هر آنچه داری در راه وطن خرج کنی و تمام دشمنان وطن را قلع و قمع کنی و بعد از نجات کشور به حکومت خود فکر کنی. وطن پرستی و آزادیخواهی بی بی مریم در هر نوشته و خاطره ای از او پیدا بود. با پیدا کردن هر سند امیدوارتر می شدم . حتی یک سال و نیم قبل به طور جدی تصمیم گرفتم کتاب را تا نوروز به چاپ برسانم. شبانه روز کار می کردم آنقدر که نشستن های متعدد که ...
آشنایی من و بابک با دیدن عکس های برهنه زن صیغه ایش شروع شد!
پاک کند. سر همین مسئله رویمان به هم باز شد. بابک با زنی رابطه مخفیانه داشت و می گفت همسر موقتش است. شوخی مان گل کرده بود و هر موقع او را می دیدم، در مورد آن زن صحبت می کردیم. چندی قبل، متوجه شدم از محل کارش اخراج شده است. نگرانش بودم. به او زنگ زدم و قرار ملاقات گذاشتیم. از آن روز به بعد، گاهی همدیگر را می دیدیم. قرار بود برایش وساطت کنم تا سر کارش برگردد، اما ...
آزار و اذیت زنان تهرانی در پراید سبز ! + عکس
قصد ازدواج دارد. او ابتدا مرا به یک تولیدی پوشاک برد و پس از آن در راه مغازه اش بودیم که به بهانه خرید آبمیوه مقابل مغازه ای توقف کرد و بعد از آن با2لیوان آبمیوه برگشت. دختر جوان گفت: وقتی آبمیوه را خوردم دچار سرگیجه شدیدی شدم و از حال رفتم. وقتی به هوش آمدم در بیابان های جنوب تهران بودم. آنجا بود که متوجه شدم شاهرخ مرا مورد آزار و اذیت قرار داده و تمام طلاها و گوشی تلفنم را دزدیده است. ارزش اموال ...
گفت وگو با جمشید مشایخی درباره مشکلات اقتصادی هنرمندان
.... مصاحبه ای به نسبت طولانی که در یک روز گرم تابستان در خانه با صفای ایشان تا ساعت های اولیه شب به طول انجامید و مشایخی با همان حوصله ای که از ابتدای مصاحبه همراه او بود، پذیرای ما ماند و با وقار و متانت خاص خود سوالات را پاسخ داد. شاید اگر تلاش های سام مشایخی، پسر دوم این هنرمند برای هماهنگی این نشست نبود، این گفت وگو میسر نمی شد. ماحصل مصاحبه را در ادامه می خوانید. موضوع اصلی این گفت ...
محله ای پر از تاریخ اما بی نشان و محروم
کند و می گوید: در این محدوده یا سطل زباله نداریم و یا فاصله آن ها از هم بسیار زیاد است و مجبوریم زباله ها را بر روی زمین قرار دهیم. **** عارفی سرشناس با خانه ای غریب و ناشناس همین طور به مسیر ادامه می دهم. دنبال خانه عارف قزوینی می گردم. پرسان پرسان یکی از ساکنان این محله خانه را نشان می دهد. خانه ای غریب با دری بسته بدون هیچ گونه علایمی که نشان دهد این مکان روزگاری خانه یکی ...
مجردها چه دیدگاهی نسبت به خواستگاری دخترها از پسرها دارند؟
ها زندگی شان را برای رابطه ای گذاشته اند که درنهایت طرف مقابل تصمیم نهایی را گرفته است. اغلب این دخترها به دلیل کمبود اعتماد به نفس احساس می کنند که بازیچه قرار گرفته اند و حالا هم باید بروند در خانه شان بنشینند تا یک مرد از در تو بیاید و از آنها خواستگاری کند. در حالی که من در بسیاری از همین جلسه ها وقتی حرف های دوطرف یک رابطه را می شنوم، متوجه می شوم پسرها نیز به ازدواج تمایل داشته اند ...
فضیلت دعای مشلول
سخت پشیمان شدم. پیش پدرم رفته، معذرت خواستم، ولی او نپذیرفت و به سوی خانه خود حرکت کرد. سه سال با این وضع زندگی کردم تا اینکه سال سوم موسم حج درخواست کردم به خانه خدا مشرف شده، در آن مکان که مرا نفرین کرده، برای من دعای خیر نماید. پدرم محبت کرد و پذیرفت. به سوی مکه حرکت کردیم تا به بیابان سیاه که رسیدیم. شب تاریک بود. ناگهان پرنده ای از کنار جاده پرواز کرد. براثر سر و صدای بال و پر او شتر پدرم ...
نمایش بیش از 50 فیلم در تعطیلات آخر هفته
مجبور به اجاره دادن اتاق های خانه به سه خانواده می شوند. بعد از مدتی متوجه می شوند که شهرداری برای بهینه سازی نیاز به سند ان خانه دارد. تصمیم می گیرد تا سند خانه را جعل کند اما ... عزت الله رمضانی فر، مهران غفوریان، میرطاهر مظلومی، سوسن پرور، شهربانو موسوی، فرحناز منافی ظاهر، سعید پوریا و عباس جمشیدی فر در فیلم تلویزیونی تو این خونه چه خبره؟ ایفای نقش کرده اند. ...
همدم مادر سفره عقد شهید است
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس ، به نقل از راه ساجده، بعد از باز شدن در وارد خانه شدم در یکی از اتاق ها باز بود و نوری با تزئینات داخل اتاق توجهم را جلب کرد، اول از همه دوربینم را از کیف خارج کردم و وارد اتاق شدم سفره عقدی زیبا با یک کله قند، گلدان، عکس شهید، ظرف شکلات و پوکه ، آن طرف تر داخل کمد لباس های اتو کشیده شهید آویزان شده بود کیف جبهه اش و تمام عکس های یادگاری اش که مادر با سبک ...
حکم اعدام برای تجاوز به دختر دانشجو/ قتل ناموسی افغان ها در تهران/ جنایت در کارخانه فلافل سازی
...: مردی به نام ناصر-39 ساله-چند وقتی بود که مقابل دانشگاه به عنوان مسافرکش توقف می کرد که یک روز سوار خودروی پراید سفید رنگش شدم و بین راه گفت که به من علاقه دارد و می خواهد با من ازدواج کند اما درخواستش را نپذیرفتم تا اینکه فردای همان روز دوباره سر و کله اش پیدا شد و گفت می خواهم برای آخرین بار با تو حرف بزنم من هم فریب خوردم و سوار شدم، چند دقیقه از حرکت خودرو گذشت تا اینکه متوجه شدم او به ...
فیلم اجتماعی در ایران تاثیرگذار تر از فیلم های سیاسی و تاریخی است/ وظیفه فیلم سازان نگران کردن و آگاهی ...
مورد ترنس ها گروه هایی هستند که از مرد به زن می خواهند تغییر جنسیت دهند. من یک ترنسکشوال کلاسیک بودم در ادامه پنل، یک ترنس که از پسر به دختر تغییر جنسیت داده بود، از تجربه زیسته خود گفت: از سن 7 سالگی متوجه این بیماری شدم و با این که ظاهرم پسرانه بود اما دوست داشتم با دخترا بازی کنم و به همین دلیل در مدرسه توسط هم کلاسی ها به شدت اذیت می شدم، تمام رفتار و حرف زدنم دخترانه بود و ...
زندگی نامه حضرت محمد رسول الله(ص) و علت رحلت آن حضرت/تأملی دقیق در کم و کیف صلح امام مجتبی(ع) با معاویه ...
او نپرداخت . آن مرد مظلوم از قریش کمک خواست ، کسی به دادش نرسید . ناچار بر کوه ابو قبیس که در کنار خانه کعبه است ، بالا رفت و اشعاری درباره سرگذشت خود خواند و قریش را به یاری طلبید . دادخواهی او عده ای از جوانان قریش را تحت تأثیر قرار داد . ناچار در خانه عبد الله پسر جدعان جمع شدند تا فکری به حال آن مرد کنند . در همان خانه که حضرت محمد ( ص ) هم بود پیمان بستند که نگذارند به هیچکس ستمی شود ، قیمت ...
اثرانگشت مقتول، شاه کلید پرونده!
جناب سروان، من اصلا نمی خواستم که شوهرم را بکشیم، فقط می خواستم به امیر برسم، اما اصرارهای امیر بود که متقاعد شدم برای از سر راه برداشتن شوهرم، باید او را بکشیم. -امیر دیگر کیست؟ - جوانی است که از سالها پیش با هم آشنا هستیم و قرار بود با هم ازدواج کنیم، اما ... -خوب ادامه بده، شوهرت را چرا و چگونه کشتید؟ -همان طور که گفتم، من و امیر مدتها بود که ...
کودکی با طعم مادری
...، ناخواسته بودن ازدواج و اجباری بودن آن به عنوان عامل محرک مورد استناد قرار گرفته و در این باره بیسوادی والدین و جهل اجتماعی آنها عامل اصلی رضایت پدر و مادر برای این پیوندها است. ابهری ادامه می دهد: ظهور بیوه های جوان 16 تا 18 ساله عارضه اصلی این گونه ازدواج ها بوده که با توجه به فرهنگ اجتماعی برخی از روستاها و شهرستان ها این گونه زنان به عنوان بیوه فقط می توانند به عنوان چندمین همسر یا ...
معجزات و کرامات امام حسن مجتبی (علیه السلام )
، رسول اکرم صلی الله علیه و آله، زندگی کرد و سی سال از همراهی پدر بزرگوارش، امیرمؤمنان علیه السلام، برخوردار بود . پس از شهادت پدر (در سال 40 هجری) به مدت 10 سال امامت امت را به عهده داشت . سرانجام معاویه، با فریفتن جعده همسر آن حضرت و اعطای صدهزار درهم و وعده ازدواج با فرزند خود یزید، امام علیه السلام را مسموم ساخت، و حضرتش بعد از 40 روز تحمل بیماری در 28 صفر سال 50 هجری در سن 48 سالگی مظلومانه به ...
چرا خداوند پیامبر اسلام(ص) را با دو نام خود توصیف کرده است؟
، آلودگی به شرک در اشکال مختلف است؛ زیرا جمله: فَهَل اَنتُم مُسلِمُونَ می رساند که مشکل اصلی، بیرون آمدن از شرک و مظاهر آن و بالا زدن آستین برای شکستن بت ها است، نه فقط بت های سنگی و چوبی، بلکه همه انواع بت ها مخصوصاً طاغوت های انسانی.[15] در آیه بعد، به عنوان اتمام حجت می فرماید: فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنْتُکُمْ عَلی سَواءٍ وَ إِنْ أَدْری أَ قَریبٌ أَمْ بَعیدٌ ما تُوعَدُونَ ؛[16] اگر (باز ...
همراه با استاد جمشید مشایخی به بهانه هشتاد و دومین سالگرد تولدش
امامزاده می بردم و بعد همانجا پارچه سبزی را دخیل می بستم اما او فوت می کرد. مرحوم علی حاتمی پایان فیلم را دوست نداشت ضمن اینکه فکر می کردیم ممکن است مرگ مجید در داخل امامزاده، با اعتقادات مردم تناقض پیدا کند. من پیشنهاد دادم وقتی حبیب برادرش را با قاطر به سمت امامزاده می برد، همین که چشمش به گنبد امامزاده می افتد به سمت برادرش برگردد و بگوید که رسیدیم اما متوجه شود برادرش همانجا روی قاطر فوت کرده است ...
برای گرفتن رضایت یک روز تمام دست من و مادرش را بوسید/گفتم اگر قسمتت شهادت است مبارکت باشد
، برای شهادت برای آنکه به همه ثابت کنند بعد از گذشت بیش از 1400 سال همچنان یاران اخرالزمانی امام حسین علیه السلام صدای هل من ناصر ینصرنی او را شنیده و لبیک می گویند. این طایفه شهید پرور است، این طایفه شمرهای زمان را می شناسد و در برابر ظلم آنها ساکت نشستن را رسم شیعیان علی علیه السلام نمی داند، در بین مدافعان حرم هم " علی اکبر" ها هستند و هم "حبیب بن مظاهر" ها و زیباترین جلوه حضور عاشقانه ...
بنیاد در آینه مطبوعات
مدافع حرم، اکران کرد؛ زخم، داغ، حماسه ظهر روز گذشته، مستند پسرم با حضور خانواده شهید حجت، در جمع کارکنان روزنامه شهرآرا و جمعی از هنرمندان و مدیران فرهنگی شهر اکران شد. محمدمهدی خالقی، کارگردان این مجموعه با تقدیر از مادر شهید خاوری (حجت) بابت زحماتی که در طول ساخت مستند متحمل شدند، گفت: یک بار ساعت 2 نیمه شب مجبور شدیم به خانه حاج خانم برویم و یک شبانه روز کامل آنجا بودیم. چندبار با ...
زنی که بیشتر از یک نفربود
می زد و تو لیوان را جلوی دهانش بردی ، ولی آن را خالی کردی روی زمین ؟ گفت : بله ... بله ... من متأسفم . بعد آب دهانی روی زمین انداختم و خارج شدم . دیگر طاقت نداشتم چهره خبیث او را ببینم . واقعاً خدا منتّقم خوبی است. ماجرای مادر و دختر پتویی مرضیه دباغ بعد از آنکه به همراه همسرش به تهران می آید فعالیت های انقلابی خود را زیر نظر آیت الله سعیدی با پخش و توزیع اعلامیه آغاز می کند ...
فیلم عروسی ارتباط کثیف تازه داماد با سوسن را بر ملا کرد / با این آبروریزی چگونه به چشمان پدرم نگاه کنم
متلاشی شده است اما نمی دانم با این آبروریزی چگونه کنار بیایم به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: روزی که عاشق شدم سوسن هم در کنارم بود. ما از کلاس اول دبیرستان به دوستانی صمیمی تبدیل شدیم و هیچ گاه از یکدیگر جدا نمی شدیم. آن روز که در خیابان عاشق لبخندهای باقر شدم و به او دل دادم سوسن هم مرا همراهی می کرد. از آن روز به بعد من ماجرای ارتباطم با باقر را برای او بازگو می کردم و سوسن ...
باردار بودم و یک شب و قتی سر زده به خانه برگشتم ناصر را با یک زن درصحنه زننده ای دیدم
می کرد ولی من که به ناصر علاقه مند شده بودم آن قدر پافشاری کردم که پدرم به ازدواج ما رضایت داد. روزی که سر سفره عقد نشسته بودم خودم را خوشبخت ترین دختر می پنداشتم و شاد و خوشحال به ناصر پاسخ مثبت دادم. زمان زیادی از عقدمان نگذشته بود که ناصر را شناختم. او مدام با دوستانش به خوشگذرانی می پرداخت و در مقابل اعتراض هایم مرا مورد قرار می داد و هر بار پدر و مادرش با دلداری و محبت هایشان مرا آرام می ...
اتفاق تلخ برای زن جوان تنها در اتاق خواب / دارم به آنجا می آیم تا خانه را روی سرت خراب کنم
. تحقیقات حکایت از این داشت که زن جوان بعد از جدایی از همسرش به تنهایی زندگی می کرده و یکی از ساکنان طبقه اول متوجه مرگ او شده است. این فرد به کارآگاهان گفت: از غروب روز گذشته صدای بلند موسیقی از خانه قربانی می شنیدم. تصور کردم مهمان دارد اما این صدا بی وقفه ادامه داشت و قطع نمی شد. حتی شب هم که می خواستم بخوابم باز صدای آهنگ از خانه زن جوان می آمد. برای همین به مقابل آپارتمانش رفتم و در ...