سایر منابع:
سایر خبرها
کریم باقری بهترین بازیکن بالای 35 سال تاریخ فوتبال ایران / خداداد: علی دایی شناسنامه فوتبال ایران است ...
با آنها کار کردم، فردا جلسه دیگری با آنها تمرین داشتم ولی وقتی به هتل رفتم و سر صبحانه بودم گفتم دیگر تمرین نمی کنم ولی من قبول نکردم که یک جلسه دیگر با آنها تمرین کنم؛ آخر با کلن به توافق رسیدم و در شروع بوندسلیگا در دومین بازی با دورتموند روبه رو شدم و یک گل زدم و دو پاس گل دادم. مهاجم سابق تیم ملی ایران اضافه کرد: من وقتی 9 ساله بودم نزدیک حرم دست فروشی می کردم و مثل الان نبود که دست ...
زندگینامه امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)،از ولادت تا شهادت / شرح شهادت امام رضا (ع) در منابع ...
مسموم کرد. اما اینکه کیفیت این عمل چگونه بوده است، چند نوع روایت وجود دارد که به آنها اشاره می کنیم. روایتی را شیخ مفید از عبدالله بن بشیر نقل کرده که عبدالله گفت: مأمون به من دستور داد که ناخن های خود را بلند کنم ... سپس مرا خواست و چیزی به من داد که شبیه تمر هندی بود و به من گفت: این را به همه دو دست خود بمال ... سپس نزد امام رضا (ع) رفت و به من دستور داد که انار برای ما بیاور. من ...
گزارش کامل برنامه نود با خاطره ساز ملبورن
مونیخ و دورتموند عنوان کرد: من اول از دورتموند پیشنهاد داشتم و حتی در جلسه اول تمرینی با آنها کار کردم؛ فردا جلسه دیگری با آنها تمرین داشتم ولی وقتی به هتل رفتم و سر صبحانه بودم گفتم دیگر تمرین نمی کنم ولی من قبول نکردم که یک جلسه دیگر با آنها تمرین کنم؛ آخر با کلن به توافق رسیدم که در دومین بازی با دورتموند روبه رو شدم و یک گل زدم و دو پاس گل دادم. مهاجم سابق تیم ملی ایران اضافه کرد: من ...
نظر یک بازیگر زن در مورد وضو گرفتن آنتونی کوئین در فیلم مصطفی عقاد
گفت وگو پرداخته ایم که در ادامه می خوانید. زندگی در یک خانواده مذهبی من در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم. خاطرم هست سال ها پیش وقتی با پدر و مادرم به لندن رفتم، بعد از گذشت 2015 روز مادرم گفت من می خواهم زودتر به تهران برگردم و وقتی پدرم علتش را پرسید، گفت برای این که در اینجا از هیچ جا صدای اذان را نمی شنوم. آن موقع ها البته سینما هم می رفتیم، اما خیلی کم. خاطرم هست یک بار رفته ...
هدف اصلی دشمن از تجاوز به سوسنگرد رسیدن به اهواز بود
، همراه مرزنشینان مرزهای غربی قصر شیرین و مهران آماده می شدیم که احتمالا یک درگیری در مرزها داشته باشیم؛ البته طبیعی بود با شکست کودتای نقاب (نوژه) دشمن تصمیم گرفت به جمهوری اسلامی حمله کند. ابتدا دشمن به پاسگاه های مرزی حمله کرد و در نهایت 31 شهریور سال 59 جنگ رسمی شروع شد. ترک شهر آبادان بعد از این که آبادان محاصره شد و خرمشهر سقوط کرد. درحالی که مرحوم پدرم به شدت بیمار بود و در ...
همه ناگفته های علی دایی پس از سال ها سکوت
موقع بهترین بازیکن و آقای گل شدم. با پول هایی که جمع کرده بودم با شراکت دوستم، مغازه ای در منیریه خریداری کردیم. از سال 93 تا الان این شراکت ادامه دارد. من دنبال ماشین عوض کردن نبودم و با توجه به اینکه پدرم کار فرش می کرد و قبل از آن در اردبیل برای خودش تجارتی داشت با بیزینس غریبه نبودم و به آن علاقه داشتم. سالی که در هیروشیما مصدوم شدم پرسپولیس تمام حق و حقوقم را قطع کرد. اگر بیزینسی برای خودم ...
رد و نشان شهیدی از روستای درمیان در مشهد/ زنده بودن یاد شهید مرتضی مسکی در روستای مسک
.... ( مطالبات من بدین شرح است ) : 1 - پولهایی که در عرض این چند سال جمع کردم را خرج کفن ودفنم کنند و بقیه آن را به فقرا بدهند. پدرم، من در عرض این 20 سال که از خدا عمر گرفتم کارهای بدی کردم و وقتی که کارمیکردم، اگر ازپولی که پس انداز کردم چیزی مانده برایم تعزیه بگیرند و من را در بهشت رضا جای شهدا دفن کنند و فقط از مادر و پدرم می خواهم برایم دعا کنند. ...
داماد کیف قاپ: شیشه زندگی ام را نابود کرد
؟با دیدن زن میانسال وکیف دستی اش ناگهان به فکر سرقت افتادم. برایم مهم نبود که چقدر پول گیرم می آید فقط برام مهم بود که مبلغی پول داشته باشم تا همسرم متوجه نشود که شیشه خریده ام! اصلاً نمی خواستم این اتفاق بیفتد. بعد از سرقت کجا رفتی؟خیلی ترسیده بودم، از ترس اینکه شناسایی نشوم پلاک ماشین را گلی کردم. بعد به خانه رفتم. در تمام این شب ها کابوس می دیدم و با وحشت از خواب می پریدم. البته همسرم ...
گفت وگو با زنی که 21روز توسط شوهرش شکنجه شد/ اگر قانون باشد، خیلی از زن ها ساکت نمیشینند
همسرش از زندان باشد. می گوید تا 15 سال دیگر، بچه ها آن قدر بزرگ شده اند که کسی نتواند آزارشان دهد. تا اون موقع، دیگه بچه ها آن قدر بزرگ شدن و تغییر کردن که نتونه کاری به کارشون داشته باشه و اذیتشون کنه. می گوید تنها آرزویم این است که هیچ وقت هیچ وقت، حتی یک صدم ثانیه از زندگی، چشمم دوباره به همسرم نیفتد. از روز دادگاه که 18 آبان بود، برایمان می گوید: روز خیلی عذاب آوری بود. بعد از این همه وقت دیدیمش ...
روزنامه های یکشنبه
در مشهد درس می خوانده، آمده. یک چشمش اشک است و یک چشمش خون است. سردرگمی و اضطراب در کنار سرمای هوا تاب و توانش را گرفته و صورتش مثل گچ سفید شده. می گوید: مادر و پدرم در تبریز هنوز از سرنوشت محمد خبر ندارند. به مادرم گفته ام او را زنده به خانه می برم. حالا چه طور بروم و بگویم که برای شناسایی جسدش باید برود پزشکی قانونی و برای تست دی ان ای خون بدهد؟ **بدون فرمانده رائول کاسترو ...
در برنامه 90 چه گذشت/عکس
عنوان کرد: من اول از دورتموند پیشنهاد داشتم و حتی در جلسه اول تمرینی با آنها کار کردم؛ فردا جلسه دیگری با آنها تمرین داشتم ولی وقتی به هتل رفتم و سر صبحانه بودم گفتم دیگر تمرین نمی کنم ولی من قبول نکردم که یک جلسه دیگر با آنها تمرین کنم؛ آخر با کلن به توافق رسیدم که در دومین بازی با دورتموند روبه رو شدم و یک گل زدم و دو پاس گل دادم. مهاجم سابق تیم ملی ایران اضافه کرد: من وقتی 9 ساله بودم ...
معتادان جنسی، اعتیادی پنهان زیر پوست جامعه
جنسی زندگی کرده وتمام آرزوهایش به خاطر حضور این بیماری در زندگی اش به تاراج رفته بوده. می گوید هیچ وقت معنای زندگی را نتوانستم بفهمم. بیماری جنسی مثل اعتیاد به موادمخدر است. وقتی مصرف می کنی، تمام روح و افکارت را به وسیله شهوت از بین می برد و قدرت تصمی مگیری و کنترل زندگی را ازدستت خارج می کند. وقتی می پرسم که چندوقت هست که پاکی شدی با تبسم خاصی می گویید 2 سال و 8 ماه، وقتی از زندگی بعد از ...
همه ناگفته های علی دایی پس از سال ها سکوت
سیاست شوم. به همین دلیل در فضای داخلی نمی توانم مدیریت کنم. من با مردم حال می کنم. با آنها زندگی می کنم. این همه سال در زمین فوتبال بوده ام، دوست ندارم با تصمیمی اشتباه همه چیز را عوض کنم. دوست دارم در زمین سبز کار کنم. بیرون، زندگی شخصی خود را دارم و زندگی ام را با هیچ چیزی عوض نمی کنم. فوتبال، چه زمانی برای شما تمام می شود؟ فوتبال هیچ وقت در من تمام نمی شود. زمانی بوده که بعد ...
همسرم مرا به سمت گناه هل داد/ از خودم متنفرم
اتاق خبر 24 : هیچ وقت فکر نمی کردم درگیر ماجرایی بشوم که زندگی ام را به سمت نابودی بکشاند.فقط می توانم بگویم از خودم متنفرم. حس می کنم بد شکل ترین آدم روی زمین هستم. تا روزی که درس می خواندم و به مدرسه می رفتم، هیچ مشکلی نداشتم. ازدواج کردم. شوهرم پسر یکی از اقوام ما بود. حکمت این ازدواج به خاطر حل و فصل کینه های قدیمی بود که پدر و مادرم با خانواده شوهرم داشتند. همه اقوام و ...
مرحوم دولابی: خدا صاحب شماست
. قبول نکرد و رفت. پول در جیب و کیسه خالی در دست، سرم را بالا کردم و گفتم آیا این وضعش است؟ ببین که به خاطر کمی دیر دادن، چند قسم بلا به جان من انداختی. آیا برای یک ربع عقب انداختن من باید اینقدر بلا بکشم؟ از این تاریخ به بعد اگر سر وقت دادی که هیچ، والا خودم دست بالا می کنم. می گفت این دومین بار که قشنگ به میدان آمدم – نه گریه داشتم و نه هوار زدم - خیلی اثر کرد. کتاب طوبای محبت(3)؛ ص 87 مجالس حاج محمداسماعیل دولابی انتهای پیام/ ...
جواب آزمایش DNA نشان می داد من پدر دخترم نیستم / از همسرم به اتهام ارتباط غیر اخلاقی شکایت دارم
شده است و دیگر انگیزه ای برای کار و زندگی ندارم. مرا از این برزخ پر درد نجات بدهید. پس از طرح این ماجرا از طرف مرد جوان، پرونده به شعبه اول دادگاه کیفری استان البرز فرستاده شد و هیأت قضایی دادگاه در نخستین گام، این مرد شاکی و دختر خردسال را به پزشکی قانونی معرفی کردند و پزشکی قانونی پس از انجام آزمایش های تخصصی سرانجام عدم تجانس ژنتیکی پدر و دختر را اعلام کرد و آنها را دارای رابطه پدر و ...
ماجرای تکاندهنده فروش نوزاد زن صیغه ای / مهرانه 18 ساله لو داد
گزارش رکنا،زن 18ساله وقتی به اتهام ولگردی از سوی پلیس مشهد دستگیر شد پرده از راز هولناکی برداشت. مهرانه در مرکز مشاوره خراسان رضوی گفت:پدرم بود زندگی سختی داشتم 13ساله بودم روز پدرم گفت برایم خواستگار پیدا شده است ،من به گمان این که شرایطم تغییر می کند قبول کردم اما نمی دانستم خواستگاری که پدرم پیدا کند از خودش بهتر نخواهد بود او هم معتاد بود و در حالیکه یک بار بچه مرده به دنیا آورده ...
من رفتارهای عجیبی از برادرم می دیدم / آن شب به اتاق خوابم آمد و دامنم را لکه دار کرد
هایش کمکش می کردم. ساغر گفت: همه بستگان مادرم در جنوب زندگی می کردند و پدر و مادرم هر وقت به آنجا می رفتند من و برادرم را در تهران نزد یکی از عمه هایم می گذاشتند و ادعا می کردند راه دور است و ما از بچگی به هوای آنجا آلرژی داریم گاهی هم مادربزرگم و عموهایم به شهرمان می آمدند و رفتار خوبی با ما داشتند اما خانواده پدرم که در اینجا زندگی می کردند رابطه خوبی با من داشتند تا اینکه از آنها ...
آزار و اذیت زنان تهرانی در پراید سبز ! + عکس
و از حال رفتم. وقتی به هوش آمدم در بیابان های جنوب تهران بودم. آنجا بود که متوجه شدم شاهرخ مرا مورد آزار و اذیت قرار داده و تمام طلاها و گوشی تلفنم را دزدیده است. ارزش اموال سرقتی ام تقریبا 90 میلیون ریال بود. پس از طرح شکایت زن جوان تیمی از مأموران اداره آگاهی برای دستگیری شاهرخ دست به کار شدند و در ابتدای تحقیقات با ردیابی تلفن همراه سرقتی موفق به شناسایی زن جوانی به نام پروانه شدند ...
طوفانیان؛ از دلالی سلاح تا روابط پنهانی با اسرائیل
سال 1312 به استخدام ارتش درآمد. مروری بر زندگی وی نشان می دهد که در دوران سلطنت پهلوی دوم، مهم ترین مشاغل وی عبارت بودند از: 1-فرمانده آموزشگاه خلبانی، 2-رئیس دایره طرح های استراتژیک اداره سوم ارتش، 3-معاون هوایی اداره سوم ارتش، 4-مدیرعامل سازمان صنایع نظامی، 5-آجودان مخصوص شاه، 6-رئیس اداره خرید و سفارشات خارجی صنایع نظامی و جانشین وزیر جنگ . او در جریان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران توسط مردم ...
7 باور اشتباه در مورد ثروتمند بودن
از یک ساعت وقت مرا گرفت، و او می خواست به خاطر وقتی که صرف کرده بودم به من پول پرداخت کند. اما، چون من نمی دانستم چطور درخواست پول کنم یا قدر و ارزش دانش ام را نمی دانستم، به نحو احمقانه ای از پذیرفتن پول خودداری کردم. از خوش اقبالی من، دوستم اصرار کرد. و مهم تر آن که، او به من کمک کرد بفهمم که دانش و تجربه ام فقط مختص کارفرمای من نیست. من به آدم های دیگر هم می توانم کمک کنم، و باید به ...
در برنامه نود چه گذشت؟ ماجرای عجیب دخالت جادوگرها در فوتبال با کیسه و ادرار!
می دادم بهش. عادل پرسید: اگر الان بود، آن توپ را به تهامی پاس می دادی؟ همه محبوبیت تو از همین گل است. که خداداد در جواب گفت: به خاطر محبوبیت پاس ندهم؟ من زمانی که فوتبال بازی می کردم معمولا اگر می دیدم شرایط بازیکن کناری بهتر است پاس می دادم. فروارد خودخواهی نبودم. همه محبتی که مردم به من دارند برای آن گل است. کسی شاید یادش نیاید که من اروپا بازی کردم و بازیکن سال آسیا شدم. ولی آن گل در ...
خداداد: مربی تیم ملی از من خواست به دایی پاس ندهم
: من آدم قانعی هستم. از اتلتیکو مادرید و تاتنهام بعد از جام جهانی پیشنهاد داشتم ولی شوستر که کارشناس بازی ایران و آلمان بود بعدا مربی کلن شد و اجازه نداد از کلن بروم تا پیشرفت کنم. خیلی وقت ها هم انتخاب اشتباه خودم بود. مثل اینکه به پاس برگشتم در حالی که همان زمان تیم های عربستانی مرا می خواستند. رفتن به امارات و آمریکا هم دیگر اشتباه من بود. وی در مورد درگیری های خود با مربیانی چون ...
همه ناگفته های علی دایی پس از سال ها سکوت
. به همین دلیل در فضای داخلی نمی توانم مدیریت کنم. من با مردم حال می کنم. با آنها زندگی می کنم. این همه سال در زمین فوتبال بوده ام، دوست ندارم با تصمیمی اشتباه همه چیز را عوض کنم. دوست دارم در زمین سبز کار کنم. بیرون، زندگی شخصی خود را دارم و زندگی ام را با هیچ چیزی عوض نمی کنم. فوتبال، چه زمانی برای شما تمام می شود؟ فوتبال هیچ وقت در من تمام نمی شود. زمانی بوده که بعد از تیم ...
اشعار ویژه شهادت امام رضا (ع)
شبی آمدم مثلِ بیچاره ها نشستم کمی پیشِ فواره ها گره خورده بودم چو آواره ها اسیرِ قفس ها و دیواره ها که ناگاه با بانگِ نقاره ها براتِ مرا کرد امضا علی چه بی منت اینجا دوا می دهند نجف را در این صحنها می دهند بگو کاظمین و... تو را می دهند مدینه و یا سامرا می دهند و پایینِ پا کربلا ...
پدر شهیدم محتاج اندک حضورت در این زمانه پرهیاهو هستم
طیبه همه شهدا، امام شهدا و رهبر فرزانه انقلاب شروع کرد و پس از معرفی پدر شهیدش ادامه داد: تقدیم به کسی که می خواهم همیشه سرشار از یادش باشم. می خواهم از تو بگویم، از تو که ندیدمت، می خواهم از تو بنویسم، از تو که نشناختمت. می خواهم بگویم خیلی غریب بودید، خیلی غریب هستید. پدرجان بعد از شما نام فرزند شهید همه جا کنار اسم و فامیلی ام حک شد و چه مفتخر بودم به این صفت. ...
آزار و اذیت دختران دم بخت به بهانه ازدواج
اندازی در اختیار دارم، حاضر است تا در صورت لزوم مقداری نیز وی پول در اختیارم بگذارد تا بتوانم نسبت به خرید یک سرویس طلا با قیمت مناسب اقدام کنم؛ با طرح چندین باره ی این پیشنهاد از سوی شاهرخ، قبول کردم تا پیشنهاد وی را انجام دهم؛ روزی که طلاهای خود را همراه داشتم، شاهرخ به دنبال من در کرج آمد؛ در زمان مراجعت به تهران بودیم که ناگهان شاهرخ عنوان کرد که از ناحیه سر دچار درد شدید شده است؛ ماشین را در ...
رضا قوچان نژاد:فوتبال یک شغل خاص است!
مدیون می دانم. من فوتبالم را از این باشگاه شروع کردم و از آنجا به دنیای این رشته ورود داشتم. این شد که دوست داشتم روزی به باشگاه دوران نوجوانی ام خدمت کنم. وقتی برای این باشگاه بازی کردی چند سال داشتی؟ - فکر می کنم 11 ساله بودم. خیلی کوچک بودم و تا سن 17 سالگی در این باشگاه در همه رده ها بازی کردم. بعد به تیم بزرگسالانش رفتم و توانستم کنار آنها بازی کنم. ظرف دو سال که در آن تیم ...
فراخوان آی اسپورت: 8 آذر کجا بودید؟ چه کردید؟
سال بچه ها منو تو کوچه دیدن، یادش بخیر من به دنیا نیومده بودم من میدون ولیعصر بودم. خیلی روز عجیبی بود. همه با هم مهربون شده بودن. باورم نمیشد کلاس دوم راهنمایی شیفت بعد از ظهر تو مدرسه قدس تبریز. با اینکه تو کلاس بودیم ولی اصلا حواسمون به درس نبود و معلم درست و حسابی تدریس نمیکرد. هر چند وقت یه بار نتیجه بازی رو از مدیر مدرسه که تو اتاقش تلویزیون داشت میپرسیدیم ...
روایت آباد از دروغگویی های اصلاح طلبان شورای شهر
من در آن خانه می نشستم، آقای قالیباف می آمد به من می گفت "از این خانه بلند شو؟" تازه می شد مثل یک خانه سازمانی که بسیاری از دوستان شورای اول و دوم و سوم در آن خانه های سازمانی زندگی می کردند و منع قانونی هم نداشت. آباد در ادامه دوره بیماری خود در سال گذشته را یادآور می شود و می گوید: برای بهتر روشن شدن ذهن یاشار سلطانی گفتم من سال گذشته مریض بودم، آقای قاسم سلیمانی، وزیر بهداشت، خانم ...