سایر منابع:
سایر خبرها
علیرضا حیدری: آدم سیاست نیستم
دوست دارم پتانسیلم را جای دیگری به کار بگیرم. وقتی گذشته را مرور می کنم احساس می کنم با دو شخصیت متفاوت مواجه می شوم، با آدمی که با امروزم خیلی فرق می کند. علیرضا حیدری قهرمان کشتی را چطور معرفی می کنید؟ – یک آدم سختکوش و مغرور. البته شاید هم بشود گفت با عزت نفس خیلی زیاد، چون غرور کاذب نبود. من سرم را جلوی کسی خم نمی کردم. مدلم این طوری بود که می خواستم با کسی تعامل نکنم و ...
پیامک های سال نو میلادی
عیسی مسیح (ع) را به هموطنان مسیحی تبریک می گوییم. برای تو هر اسباب بازی جدیدی می تونه لذت آور باشه و برای من کریسمس یعنی دیدن تو! دوباره ستاره بالای درخت دوباره درخت کاج تزیین شده با کلی هدیه که زیرش نشسته و هوای سردی که همه جا می پیچه و برفی که همه جا نقش بسته و ادم برفی که روی برفا نشسته و اما کریسمس دوبارت مبارک باشد که تمام گل های سرخ خوش ...
دانشجوی ایرانی هنوز هویت دارد؟!
کهنسال با ظاهری رسمی و جاافتاده. روزنامه اعتماد - محسن آزموده: زندگی دانشجویی معنای مشخصی داشت که برخی سریال های تلویزیونی مثل روزگار جوانی و در پناه تو، کوشیده بودند تصویری کلیشه ای از آن ارایه کنند و در برخی فیلم های سینمایی مثل متولد ماه مهر، جنبه های اعتراضی آن به نمایش در آمده بود. راه یافتن به این دانشگاه های متمرکز و دولتی، کار ساده ای نبود، باید از سد سکندری به نام ...
از اعتراف به اشتباهات فوتبالی تا آرزوی هدایت تیم ملی
پیش آقای بگوویچ رفتم و به او گفتم "اگر به من اعتقاد نداشتی، من به این تیم نمی آمدم". او هم به من گفت "که تو خیلی خوب هستی و اگر این گونه نبود، الان در فولاد نبودی و می دانم که حتما خودت را پیدا می کنی و در اولین بازی که خودت را پیدا کنی، به ترکیب اصلی تیم بر می گردی و سطح تو تیم ملی است". این حرف های بگوویچ خیلی به من روحیه داد. * و بالاخره به ترکیب اصلی فولاد بازگشتید، چه شد که این ...
درخواست 400 نفر از نخبگان کشور برای برخورد قاطع با نقض برجام در آمریکا
... محمدجواد قهرمانی؛ امام جمعه سابق میاندوآب باید ایران قاطعانه جواب دندان شکنی بدهد و باراه اندازی سانتیفیوژها دهن دشمن را خورد کند فرشاد عالی؛ روابط عمومی بسیج سازندگی سلام طبق قرارداد باید به روز اول برگردیم و حتی زمان از دست رفته را هم جبران کنیم فتوحی؛ رئیس سازمان حفظ نباتات با دانایی محوری و برنامه ریزی مناسب روند توسعه ای ...
قصه پول و شهرت و فساد در مانی ماستر
امور مالی تا می کند انگار ورزش است، و اصلا برایش اهمیت ندارد این مسئله چه تاثیری روی زندگی مردم می گذارد. به نظرم می آید این دقیقا همان تیپ آدمی است که تو ازش متنفری. کلونی: خیلی از ژورنالیست ها امروزه با خیلی از چیزها مثل ورزش تا می کنند، مثل یک جور سرگرمی. الان دیگر در همه حوزه های اطلاعاتی اوضاع همین طور است. بنابراین چیزی که در مورد این نقش دوست داشتم این بود که نماینده چیزی است ورای ...
عباس کاظمی:دانشگاه اساسا کارکردی برای بیرون ندارد
برخی صاحبنظران حوزه دانشگاه این روزها از مفاهیمی چون دانشگاه توده ای بر خلاف دانشگاه نخبه گرا یاد می کنند و می گویند در دانشگاه های امروز برخلاف گذشته همه اقشار می توانند حضور یابند و جنبه های مثبت این تحول را برمی شمارند، مثل گسترش نگرش دموکراتیک و اینکه همه اقشار امکان حضور در دانشگاه ها را دارند. شما نیز با تعبیری دیگر از این تحول یاد می کنید و از شکل بندی های جدید در نظام دانشگاهی سخن می گویید. نخست بفرمایید منظورتان از اصطلاح شکل بندی (formation) یا صورت بندی چیست؟ اول به بحث آغازین می پردازم. من هم معتقدم که بی شک مفهوم دانشگاه تغییر کرده است. وقتی از شکل بندی جدید در دانشگاه سخن می گویم نیز بخشی از این تحول و تغییر را دربرمی گیرد. با این تفاوت که باید دقت کنیم هم معنای مثبت و هم معنای منفی آن را مدنظر داشت. معنای مثبت آن است که دانشگاه در دسترس مردم قرار گرفته است و تنها در اختیار نخبگان نیست به گونه ای که هر کسی می تواند وارد دانشگاه شود اما در دسترس قرار گرفتن دانشگاه، پیامدهای نامطلوبی هم داشته است از جمله تقلیل دانشگاه به مزه و ذایقه که من آن را در ایده مک دونالدی شدن آموزش عالی پیش از این شرح دادم که بر مبنای آن علم دستمایه روزمرّگی قرار گرفته است که یکی از پیامدهای آن را می توان در پدیده به ابتذال کشاندن پایان نامه و مقاله و کتاب های دانشگاهی دید. بخش مهمی از دانشجویانی که به این پدیده گرایش یافته اند اساسا محصول همین دگردیسی دانشگاه ها و پدیده روزمره شده دانشگاه های ایران هستند. به بحث شکل بندی جدید دانشگاه باز گردیم. بله، برای فهم بهتر شکل بندی ها یا فرماسیون های جدید در دانشگاه لازم است دو نکته را از پیش متذکر شوم. نخست باید تاکید کنم که بحث های من راجع به تحولات دانشگاه مربوط به دو دهه گذشته است، یعنی تحولاتی که از اواخر دهه 80 شروع می شود. تا دو دهه قبل جامعه به این شیوه قابل فهم بود که برای ارتقای جایگاه اجتماعی، فرد یا منابع ثروت و قدرت را در اختیار داشت یا به نحوی سرمایه ارتباطی داشت که می توانست بدون داشتن قدرت و ثروت جایگاه خودش را متحول کند. مفهوم پارتی در فرهنگ ما، یکی از عناصر مفهوم عام تر سرمایه ارتباطاتی است. اما در کنار این سه راه (قدرت، ثروت و سرمایه رابطه ای) تنها روشی که برای فرودستانی که به این سه منبع متصل نبودند، متصور بود تا بتوانند جایگاه خود را تحول ببخشند و قدرت و ثروت و شبکه ارتباطاتی را شکل دهند، دانشگاه و تحصیل بود. به عبارت صریح تحصیل در دانشگاه به مثابه نردبانی بود که جایگاه اجتماعی و اقتصادی فرد را متحول می کرد و او را ارتقای طبقاتی و منزلتی می داد و برایش تحرک اجتماعی را ممکن می ساخت. نکته دومی که باید عرض کنم این است که، تا دو دهه پیش با پدیده پشت کنکوری ها مواجه بودیم. پدیده ای عمدتا نوجوانانه که به نوجوانانی ارجاع داشت که در حال پایان تحصیل در دبیرستان بودند و می خواستند سربازی نروند و وارد دانشگاه شوند یا برای دختران دبیرستانی دانشگاه با فرصت رهایی از ساختار تنگ خانوادگی و ساختن آینده جدید گره خورده بود. میانگین سنی دانشجویان (از آنج ...
رهایی از باتلاق
کرده بودند. من به مسئول آنجا گفتم تمام اقوام تو به اندازه من کتاب نخوانده اند. با من اینطوری رفتار نکن. من خودم را محقق می دانستم. وقتی از دوران خانه به دوشی حرف می زند در جملاتش از واژه های تحقیر و توهین زیاد استفاده می کند؛ در دوران کارتن خوابی با خودم فکر می کردم که الان چه جایگاه بدی دارم. خیلی وقت ها موقع ضایعات جمع کردن بچه ها من را می دیدند و فرار می کردند. خیلی کتک خوردم. موقعی که ...
ادعای عالیشاه: از استقلال پیشنهاد 2 میلیاردی داشتم
. من پیشنهاد خوبی از ترکیه داشتم و با باشگاه تماس گرفتم و گفتم اگر در لیست برانکو نیستم به ترکیه بروم. باشگاه گفت حالت خوب است؟ تو در لیست برانکو قرار داری. قول و قرار مذاکره برای تمدید را گذاشتیم. عالیشاه در ادامه گفت: فردای آن روز یکی از دوستانم تماس گرفت و گفت امید می دانی که منصوریان پس از منتفی شدن حضور وحید امیری در استقلال به دنبال جذب توست. تو که هنوز با پرسپولیس مذاکره نکرده ای با ...
گفت وگوی تفصیلی با سید محمد علوی
شد که بگوویچ من را ذخیره بگذارد که خیلی هم به من فشار آمد و با خودم می گفتم چرا من که یک بازیکن فیکس بودم اکنون باید یک ذخیره باشم و چرا نمی توانم حقم را بگیرم؟ خلاصه خیلی ناراحت بودم و فشارهای روحی روانی به من وارد شده بود تا این که سکوتم را شکستم و پیش آقای بگوویچ رفتم و به او گفتم "اگر به من اعتقاد نداشتی، من به این تیم نمی آمدم". او هم به من گفت "که تو خیلی خوب هستی و اگر این گونه نبود، الان ...
شب نامزدی دامن را لکه دار کرد و ناپدید شد /خودم را زود باختم!
.... می دانستم که می توانم تنهای تنها بایستم و بگویم می شود تنها زندگی کرد و آلوده نشد. مادر انگار دلش برایم تنگ شده بود. به قول خودش یک سال گذشته بود تا خانه ی ژاله را یافته بود و حالا، نمی دانم چرا، ولی دلش می خواست بازگردم. این بار اصرار داشت که با او باشم. ساحره ازدواج کرده بود و او برای پر کردن جای خالیش به من احتیاج داشت. به او گفتم که هرگزحاضر نیستم که بار دیگر به نزد او بازگشته ...
فصل رقابت آلبوم اولی ها با چهره های سرشناس
، توانست تابستان امسال مجوز انتشار آلبومش را بگیرد و هفته اول مهرماه در جریان یک نشست خبری، توضیحات مفصلی در این زمینه ارائه کرد. او اعلام کرد که پس از ماه های محرم و صفر، آلبوم مبارکم باشه را منتشر خواهد کرد و در این آلبوم امیرعلی بهادری و نوید میرزایی از جمله چهره هایی هستند که همراهی اش کرده اند. خواننده قطعه رفتن تو مرگ منه در آن برنامه رسماً محسن افشار را به عنوان رهبر ارکسترش معرفی کرد و ...
ساختمان های امروزی،جعبه های کر و لال و کور و بی آزار
، شما معتقدید سبک های معماری مثل گوتیک، باروک، مدرن، نئوکلاسیک و... از روی جهان بینی و تفاوت نگرش ها به وجود آمده اند؟ دقیقا! هر مکتبی اول بین صاحب نظران و فلاسفه و حکما بحث می شود، دیدگاه ها به وجود می آیند، این دیدگاه ها پرورش پیدا می کنند یا به عبارت بهتر طرفدار پیدا کرده و بعد در هنر حضور پیدا می کنند! البته در شعر این فرایند سرعت بیشتری می یابد چون کلا ادبیات هنری ارزان است تا برسد به ...
ژنرال ایرانی که چند شهر سوریه را از دست داعش نجات داد
، یک بار دوماه، یک بار، سه ماه و یک بار هم نزدیک به چهار ماه در سوریه بود. بار آخری که می خواست به سوریه برود پیش ما آمد و هفت روز به همراه خانواده اش در خانه ما ماند، آن هفت روز با همیشه فرق داشت. انگار می خواست پرواز کند آسمانی شده بود. می گفت برایم دعا کنید، یک روز که نشسته بودیم من با گوشی از جبار عکس گرفتم. به جبار گفتم تو که مرخصی داری بیا همه باهم به زیارت امام رضا (ع) برویم. جبار خندید ...
خاطره بازی با محمد علوی؛ از اعتراف به اشتباهات فوتبالی تا آرزوی هدایت تیم ملی
این که سکوتم را شکستم و پیش آقای بگوویچ رفتم و به او گفتم "اگر به من اعتقاد نداشتی، من به این تیم نمی آمدم". او هم به من گفت "که تو خیلی خوب هستی و اگر این گونه نبود، الان در فولاد نبودی و می دانم که حتما خودت را پیدا می کنی و در اولین بازی که خودت را پیدا کنی، به ترکیب اصلی تیم بر می گردی و سطح تو تیم ملی است". این حرف های بگوویچ خیلی به من روحیه داد. *و بالاخره به ترکیب اصلی فولاد ...