سایر منابع:
سایر خبرها
هاشمی قبل از انتخابات 84 می گفت دیگر دوره ما تمام شده است/ اثرات برجام که وعده داده می شد محقق نشد/ 80 ...
داده شد. بازخورد این بود که همه تشویق کردند. آیت الله مکارم شیرازی سر درس تعریف کردند و همان جا تاکید کردند در همین دوره مجلس تصویب شود. البته نشد و همین طرح قبل از عید نوروز سال 95 به دکتر لاریجانی داده شد و توسط رئیس مجلس خدمت مقام معظم رهبری داده شد. آقا این طرح را ملاحظه کردند و بعد عید توفیق دیدار پیدا شد. یک نسخه بردم که تقدیم کنم که گفتم آقا این را دیده اید که ایشان فرمودند بله ...
روایت مصباحی مقدم از تفاوت های علم الهدی با پدرش/ناطق نوری دیگر به جامعه روحانیت بر نمی گردد
بعد از مسائل اقتصادی، او به برخی مسائل سیاسی و خانوادگی هم پرداخت. به گزارش نامه نیوز، در زیر بخشی از سوالهای شخصی و سیاسی و پاسخ آنها را می خوانید: قبول دارید نقش جامعه روحانیت و تاثیرگذاری ش و سبد رایش نسبت به قبل کاهش یافته است؟ نفی نمی کنم. البته افت و خیز داشته است. در شرایطی در اوج بود و در شرایطی افت کرد و باز در شرایطی وضعیت بهتر شد. این هم به احزاب و ...
ماموریت مهم امام حسن عسگری(ع) برای تکمیل شبکه وکالت
، مشکلاتی بود که در مسیر امام قرار گرفته بود. با این حال هیچ کدام از اینها نتوانست مانعی در برابر انجام وظیفه امام باشد. یکی از عناصری که در این عصر به امام کمک کرد، سیستم وکالت بود. سیستمی که از دور ائمه معصومین پیشین وجود داشت و در دوره امام موسی کاظم(ع) لو رفت ولی مجدد احیا گردید. در این دوره امام به واسطه وکلای مورد وثوق خود در قلمرو اسلامی از جمله در عراق، سند، فارس، خراسان و ماورء ...
کاغذ رنگی
تلویزیون و تنها دیوار سبز و سفید خانه بهترین جا برای تزیین تولد است. ولی یادم نمی آمد مامان چسب را کجا گذاشته است. آهنگ تولد مبارک را زیر لب زمزمه می کردم و می چرخیدم. کاغذرنگی ها را دور خودم پیچیده بودم، گوشه ی دامن چین دار و گل گلی ام را چسبیده بودم و بالا و پایین می پریدم. تولد مامان برای همه ی خانواده روزی خاص بود. آفتاب توی خانه جلوتر می آمد و خانه گرم تر می شد. وقتی ...
یک عصر پاییزی با محمود دولت آبادی
دخترش است، و یکی می خواهد تکلیفش را با خودش روشن کند. این خودش جامعه کوچکی است... بله. اسم نیست یکی از مهم ترین داستان هایی است که نوشته ام و فکر می کنم اگر آن را ننوشته بودم کلافگی ام خیلی شدیدتر می شد، چون اصلا شوخی بردار نبود. در دوره ای بعد از جنگ جهانی دوم طوری شده بود که می شد، گفت؛ آدم ها یکدیگر را نمی شناختند. همه داستان های این مجموعه متعلق به سال های اخیر ...
صداوسیما اگر میلی نباشد مردم سمت بوق های بیگانه نمی روند/شنبه به دیدار رییس قوه قضاییه می روم
فرجی داناست. او تاکید کرد: اینها به طور فقهی سعی کردند با مساله عمر ابن حنظله این را اثبات کنند. آنها می گفتند ما با خونمان رهبری امام را پذیرفتیم، نه با آیه و روایت و با خونمان از رهبری حمایت می کنیم. اگر رهبری حکم جهاد بدهد، من در اول صف خواهم بود چنان که در انقلاب و جنگ بودم. من در زمانی که برای ثبت نام انتخابات می رفتم به همسرم گفتم؛ همان طور که از مادرم برای جبهه اجازه می گرفتم. الان ...
اگر ننویسم می میرم...
قرار داشت. من ابتدا رفتم پیش منشی سردبیر خودم را معرفی کردم، گفت فکر می کردیم یک آدم مسنی باشید، بعد هم که رفتم پیش فرامرزی از پشت شیشه عینک نگاه کرد و گفت خودت این مطالب را می نویسی، گفتم بله، گفت دیگر چی بلدی بنویسی، گفتم بالاخره یک چیزهایی می نویسیم، گفت گزارش هم بلدی بنویسی؟ گفتم بله، گفت خیلی زود هست برای بله گفتن، گزارش نوشتن کار سختی است. تا آن لحظه هیچ وقت گزارش ننوشته بودم! من را ...
نقشه زیرکانه دختر عاشق برای نوعروس
جمع شان می کند روز بعد دختر ناشناس در تماس تلفنی نشانی و رنگ آن زیرپوش ها را برای منیژه تعریف می کند.پس از طرح شکایت علیه دختر همسایه روشن شد او از طرف پلیس تحت تعقیب قرار گرفته و در بازجویی ضمن اعتراف به عمل شیطانی اش گفت: چند سالی در همان مؤسسه ای که مرتضی فعالیت دارد همکارش بودم پس از مدتی به او دل بستم اما با بی اعتنایی اش روبه رو شدم و این شکست عاطفی باعث شد کارم را در آن شرکت رها کنم اما ...
توجه احسان را به خودم جلب کردم - شوهرم از پنهان کاری های من آگاه شد و مرا بلاتکلیف رها کرد
قیمت دیگران را امانت گرفتم. در همان جشن تولد با احسان آشنا شدم. احسان پسر خوب و با معرفتی بود و برای این که در مقابل احسان احساس حقارت نکنم آن شب دروغ های زیادی در مورد وضعیت مالی و سرشناس بودن خانواده ام گفتم. بعد از این که توجه احسان را به خودم جلب کردم، او از من خواستگاری کرد و برای این که دستم رو نشود تصمیم گرفتم تا واقعیت های زندگی ام را به احسان بگویم سپس او عنوان کرد که چیزی به ...
3 دختر دارم ولی آنها نوه پسر می خواهند!
همیشه استرس داشتم که اگر در آینده فرزندم پسر نبود، باید چه کار کنم. آنها طوری صحبت می کردند که انگار دختر را به حساب نمی آورند. این رفتارشان مرا عذاب می داد تا این که باردار شدم و یک دختر به دنیا آوردم. پدر و مادر کامیار وقتی متوجه شدند فرزندم دختر است، به دیدنش هم نیامدند. آنها از همان روز اول اصرار کردند که هر طور شده باید دوباره مادر شوم و این بار یک پسر به دنیا بیاورم. وقتی برای بار دوم باردار ...
مدارس اسلامی می تواند الگویی برای سایر مدارس باشد
امنای کانون مدارس اسلامی یادآور شد: نقشه کاملاً واضح است و این است که با خشن ترین روش داعش را در سوریه حاکم کنند، حزب الله را در لبنان محاصره کنند و راه دسترسی آنها به خارج از لبنان ببندد و برنامه ای برای حزب الله داشته باشند و بعد از آن نیز برنامه های دیگری را داشته باشند. وی تاکید کرد: اینکه حالا بعضی ها با همه سابقه و پیشکسوتی متوجه نیستند، ما نفهمیدیم و متوجه نیستیم که چرا آنها متوجه ...
از غر زدن هادی کاظمی تا حضور یک داعشی در هواپیمای بهداد سلیمی
سوال کرد و وی اظهار داشت: زندگی سخت است. برای من که همه چیز را سخت به دست آوردم همچنین پول زیاد خوشحالم می کند. سلیمی در پاسخ به سوال مدیری درباره سوء استفاده رسانه ای گفت: یکبار ازم سوء استفاده شد که یک شرکت بعد المپیک لندن عکس منو کنار برند خود در روزنامه کار کرده بود و با پیگیری از طریق فدراسیون با آنها برخورد کردیم. در پایان مدیری اسم هایی را نام برد و بهداد سلیمی درباره ...
زاکانی: مفسدین از طرف عده ای در دولت حمایت می شوند
کرده است. وی در ادامه با اشاره به روند مذاکرات از سال82 تا کنون، تصریح کرد: پس از طی شدن یک دوره از مذاکرات، رهبر معظم انقلاب مجوز دادند که راه دومی باز شود برای اینکه صداقت آمریکایی مجدداً محک بخورد و همه ما این ادعا را داشته باشیم که هیچ فرصتی را برای صیانت از منافع ملی خودمان از دست ندادیم. * دولت یازدهم کاشته های دولت قبل را آتش زد زاکانی خاطرنشان کرد: بعد از ...
خداداد عزیزی: نام کی روش ماندگار خواهد شد
حق با برانکو است. نمی توانیم لیگ را تعطیل کنیم و بازیکنان را از اختیار تیم ها و مربیان لیگ خارج کنیم. بازیکنی که در باشگاه ساخته می شود و حقوقش را از باشگاه می گیرد، باید هم اختیارش دست باشگاهش باشد. من گفتم که همان اول قافیه را باختیم و الان باید با ایشان مدارا کنیم. 4 سال قبل هم همین بود. ما با ایشان قرارداد را تمدید کردیم، پس باید مدارا کنیم. همه این اتفاقات 4 سال قبل هم افتاد اما ...
او با دختر خواهر مطلقه من ارتباط برقرار کرد / مجبورم کرد خودم را در اختیار پسران غریبه قرار بدهم!
همین این حرفا رو می زنند! به تماس های تلفنی وقت و بی وقتت با دیگران مشکوک شدم، اعتراض کردم اما به گونه ای باهام برخورد کردی که دیگه جرات نکردم درباره ش حرفی بزنم. من چهارده سال تو خونه تو، همه رفتارها واعمال تو رو دیده و تنها تحمّلت کردم. تو شوهر من بودی و من با بی غیرتی تمام، همه چیزایی که دیگران درباره تو می گفتند رو نشنیده می گرفتم، امّا این بار خودم دیدمت، با چشمای خودم! این ...
وقتی به سمت صدا رفتم با دیدن صحنه زشت در انباری گوشه حیاط بیهوش شدم +عکس
.... وی در گفتگو با GoErie.com گفت: "با یک صدای بلند که مرا صدا می کرد به سمت صدا رفتم وقتی با جنازه نوه ام روبرو شدم حالم بد شد و روی زمین افتادم. او می دانست مدت زیادی بود که دنبالش می گشتیم و همیشه چشم انتظارش بودم. فکر می کنم روحش مرا صدا کرد تا انتظارم را تمام کند. مرگ او واقعا دردناک است."گفتنی است؛ تحقیقات پلیس پنسیلوانیا در خصوص این ادامه دارد. اخبار زیر را از دست ندهید: ...
همسرم پول هایی که به زحمت در می آوردم را با مردی دیگر خرج می کرد و خوش می گذراند!
فامیل را ردیف کرده و برای خودش نقشه می کشید. برای مرد، زن گرفتن از خرید یک کت و شلوار هم ساده تر به نظر می رسید. شاید او وقتی می خواهد لباس یا کفشی بخرد بیشتر از این حرف ها حساسیت به خرج می دهد. بعد از طلاق فهمید چه بلایی سرش آمده است. او زخم خورده شلاق بی معرفتی و خیانتی شوم شد که تاب و توانش را برید و امان از کف داد. خانواده مرد جوان از روز اول می گفتند عادی و منطقی زندگی کن ...
گفتگو با جوجو مویز، نویسنده کتاب من پیش از تو
مکتب همان رفتاری را انجام بده که دوست داری با تو بشود هستم و در آن زمان به این فکر می کردم اگر ما مورد حمله قرار بگیریم مجبور می شوم وسایلم را جمع کنم و دست بچه هایم را بگیرم تا راهی سفری خطرناک شویم، بعد چه امیدی به همشهری هایم خواهم داشت؟ قطعا انتظارم مهربانی و بخشندگی است. برای نوشتن رمان من پیش از تو از چه اتفاقی الهام گرفتید؟ مفهومی جذاب و دشوار درون این داستان هست، چه چیزی شما را ...
مصاحبه به میشل توبور؛ نویسنده ای که دو هزار کتاب نوشت!
(Lille) در شمال است. جایی به نام مونس آن بارول (Mons-en-Baroeul) در منطقه شهری لیل. وقتی سه سالم بود به پاریس نقل مکان کردیم و بنابراین من هیچ خاطره ای از آنجا ندارم. روزی خانه ای که سه سال نخست زندگی ام را در آن به سر برده بودم دیدم، اما هیچ خاطره ای از آن به ذهنم خطور نکرد. بعد به پاریس رفتم، شدم یک پاریسی کوچک. می دانید، بسیاری از پاریسی ها در پاریس به دنیا نیامده اند. تمام دوره تحصیلم ...
خطرهایی که در ترکیه در کمین تان است
صورت زخمی در حالی که مشخص بود مشت های متمادی به صورتش خورده در فرودگاه دیدم. او هم مانند من منتظر پرواز بود. از او درباره اتفاقی که برایش رخ داد پرسیدم. او گفت: در یکی از بهترین هتل های میدان تقسیم که اتفاقا امنیت بالایی هم دارد، اقامت داشتم. تا سه روز اول همه چیز خوب بود اما یک روز داشتم از هتل خارج می شدم که دو نفر آمدند و بعد از کتک زدنم، پول و پاسپورتم را برداشتند و فرار کردند. بعد از ...
ماجرای مرد جوانی که به خانه زن شوهردار تردد می کرد - همسرش چرا این زن را طلاق نمی داد؟
از خرید به پشت بام رفت اما ناگهان صدای مهیبی شنیدیم.لحظاتی بعد همسرم وارد خانه شد. به دنبال او نیزهمسایه طبقه دوم سراسیمه به مقابل خانه ما آمد و خبر سقوط رضا را داد. آن زمان بود که متوجه شدم صدای مهیبی که به گوش رسیده مربوط به سقوط رضا بوده است حال آنکه تصور می کنم همسرم در این حادثه نقش داشته است. بدین ترتیب و باتوجه به سایر مدارک به دست آمده بهرام بازداشت شد.وی در تحقیقات ابتدایی مدعی ...
بالابردن سطح اخوت اسلامی آخرین قدم برای ظهور/ نیاز اول امروز جامعۀ ما بالابردن سطح فرهنگ برادری است/ ...
...، صدا زد یارسول الله! برای هر کسی برادری تعیین کردی ولی برای من برادری تعیین نکردی؟ آنجا بود که رسول خدا(ص) فرمود: علی جانم! من تو را برای خودم نگه داشته ام. وقتی بنا شد هر کسی دست به دست برادرش بگذارد، رسول خدا ص دست به دست امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب ع گذاشت و در واقع فریاد زد: ای مردم! شما همه شاهد باشید من با علی فقط پسرعمو نیستم، علی فقط داماد من نیست، برادر من هم هست. باید از ...
مردی که کف توالت عمومی می خوابید و میلیاردر شد!
کار شود. آنها دوباره ملاقات کردند و آقای بریجز به او کمک کرد که در مصاحبه استخدام برای کارآموزی یک شرکت سهام شرکت کنند. چند روز قبل از این مصاحبه پلیس او را به جرم ندادن جریمه پارکینگ دستگیر کرد. البته بالاخره توانست در مصاحبه برای گرفتن آن کار شرکت کند اما با همان چیزهایی که روز بازداشت تنش بود: لباس و کفش ورزشی. با وجود سر و وضع ژولیده٬ اشتیاق و انگیزه او باعث شد که کار را ...
شوهرم شب عروسی به من شیشه داد !
.... درست به خاطر دارم شب عروسی ام وقتی همه مهمان ها رفتند شوهرم شروع به مصرف شیشه کرد و پیشنهاد داد من هم مصرف کنم. آنقدر بچه بودم که به عاقبت آن فکر نکردم و مصرف کردم. اولین بار خیلی به من حال داد، اما بعد از مدتی وقتی گرفتار شدم، فهمیدم چه اشتباهی کردم. چه شد از او جدا شدی؟ یک سال قبل من تصادف کردم و اوضاع جسمی من به هم ریخت به همین خاطر شوهرم مرا رها کرد و با پسر هشت ساله ام ...
فیلم مسافران چه می گوید؟/ دانش بسیار یا وهم گرایی/ آیا سمبل های نهفته در فیلم برای تبلیغ فرقه های مجعول ...
سفید عروسی از طبقۀ دوم به زیر می آید و همه را خوشحال می کند. ناگهان شش مسافر متوفّی با آینۀ قدیمی درخشان، از راه می رسند و حاضران متعجبانه شادی می کنند. مهتاب در جلوی آن شش نفر، آینه در دست، گویی سُر می خورد تا به ماهرخ برسد. در نهایت، تصویر عروس در آینه می افتد و او دسته گل عروس را از رهی می گیرد. خانم بزرگ می گوید: آمدند! به شما گفتم که در راهند. اون به من قول داده بود. عروسیت مبارک دختر جان ...
زن جوانی را به عنوان مسافر سوار خودروی خود کردم - او متاهل بود ولی...
به گزارش "جام نیوز" ، در رودربایستی گیر کرده بودم. با اصرار او، به ناچار گوشی تلفن را در اختیارش گذاشتم. غافل از آن بودم که به گوشی تلفن خودش تک زنگ زده است. او را به مقصد رساندم و چون دلم برایش می سوخت، کرایه هم نگرفتم. بعد از چند ساعت، مزاحمت های تلفنی آغاز شد. حتی در تلگرام هم پیام های عاشقانه برایم ارسال می شد . متوجه شدم فرد مزاحم همان زن جوان است. جوابش را ندادم. دو ...
گلشن گروور: تهران از میلان هم زیباتر شده است/ ارزش برخی فیلم های ایرانی از فیلم های بین المللی بیشتر ...
..... بلند می خندد.... *شوخی میکنی مستر گلشن؟ جدی میگم . من با هر قیمتی حاضر بودم در این فیلم بازی کنم به شرط اینکه غذای ایرانی بخورم و در افتتاحیه فیلم در تهران حضور داشته باشم . اصلا از صبح که وارد تهران شدم برگشتن برای خیلی سخت شده. *پس برای چی خندیدید؟ برای حرص و ولع خودم به غذای ایرانی .... البته شوخی است و آروزی بالاخره برآورده شد و ایران را دیدم. باور کن ...
برخی آداب و رسوم جالب ازدواج در تهران قدیم
نتیجه خواستگاری، تحت هیچ شرایطی دختران کوچک تر را نشان خواستگار نمی دادند. گاهی اوقات هم مردان دو طرف برای خود قول و قرار می گذاشتند که فرزندانشان با یکدیگر وصلت کنند و پس از توافقات اولیه، مراسم خواستگاری شبانه صورت می گرفت. در این نوع مراسم یک نفر جلو دار، به نام فانوس کش پیشاپیش راه می افتاد. وی کلاه ماهوتی مشکی بدون لبه بر سر داشت که فانوسی بزرگ و استوانه ای شکل جلوی ...
مهمانداری که در سانحه قطار سمنان مفقود شد
اسکندری شوهرش است. مهماندار 30 ساله ای که در حادثه قطار محور سمنان – دامغان مفقود شد و تا امروز که 17 روز از حادثه می گذرد هیچ خبری از او نیست. پشت تلفن کلمات بریده، بریده پریسا به اشک می رسد. تصویر چهره محمد در لحظه های خداحافظی جلوی چشم هایش است. از آخرین تماس تلفنی شان می گوید: ساعت یازده و نیم شب تلفنی با هم صحبت کردیم گفت قرار بود بروی خانه مادرت اینا، رفتی؟ گفتم آره رفتم. بعد حال سلوا را پرسید ...
متهم مادرکُشی: تحت تأثیر توهم ناشی از شیشه بودم
، کارآگاهان ابراهیم را 7 آذر ماه جاری بازداشت کردند؛ وی در ابتدای تحقیقات منکر اظهارات اهالی محل شد اما در نهایت لب به اعتراف گشود و گفت: من و فرهاد حشیش مصرف می کنیم، 20 آبان ماه سال جاری فرهاد در تماس با من خواست که به منزلشان بروم، زمانی که به منزل فرهاد رفتم متوجه شدم وی مادرش را با چاقو کشته و جسد مادرش را داخل چمدان بزرگی قرار داده است، فرهاد از من خواست که جسد مادرش را به بیرون از منزل ...