سایر منابع:
سایر خبرها
آرامش در حضور فرزندان
روانی عازم مدرسه می شود، روز خوبی نخواهد داشت، بنابراین روز فرزندان خود را خراب نکنید، با محبت و گشادگی چهره با آنها برخورد کنید زیرا انرژی های روانی کودک برای یادگیری صرف خواهد شد. وی آشنایی والدین با خصوصیات روانی، شناختی و جسمانی فرزندان را شاه کلید تربیت فرزندان می داند و ادامه می دهد: در صورتیکه شش سال اول و شش سال دوم با سلامتی طی شود، در شش سال سوم نوجوانی متعادل، سالم، خودباور ...
گران ترین نان خشک دنیا+عکس
دشمنان نیفتد ... و آری انقلاب ما به همچین دخترانی که در پشت جبهه کمک می کردند افتخار می کند؛ نمی دانم سرنوشت زهرا چه شده است. با سلام به امام زمان علیه سلام و درود به امام خمینی اسم من زهرا می باشد این هدیه را که نان خشک و بادام است برای شما فرستادم. پدرم می خواست جبهه بیاید ولی او با موتور زیر ماشین رفت و کشته شد؛ من 9 سال دارم و نصف روز مدرسه و نصف دیگر را قالی ...
ناگفته های آتیلا حجازی درباره پدرش
برای پدرم می زنند. چه حسی از این پیامک ها به شما دست می دهد؟ - خیلی خوشحال می شوم. مادرم آخر شب ها به من می گوید پیامک ها را برایش بخوانم و خواندن پیامک مردم یکی از مسائلی است که در زندگی ما همیشه وجود دارد. این پیامک ها پدرم را زنده نگه داشته است. چهار سال گذشته به مناسبت های مختلف تعداد این پیامک ها زیادتر هم می شود. وقتی مناسبت خاصی است مانند عید یا روز پدر روزی 8-7 بار ...
اسرار کفش های یک شهید+تصاویر
دوستانم پنج ریال بدهکارم، دو روز است که می روم و او را پیدا نمی کنم، شما بگویید چه کار کنم؟ گفتم: هرطور شده قرضت را ادا کن. آن زمان رفت وآمد پنج تومان خرج داشت، چون می بایست از نظام آباد می آمد میدان امام حسین (ع) بعد شوش و دوباره بر می گشت به دولت آباد، او رفت و ناامید برگشت، گفت: دوستم را پیدا نکردم. من به او پیشنهاد دادم که پول را به نیت او بده به یک فقیر، در جوابم گفت: نه ...
بالاترین ذکر از دیدگاه آیت الله بهجت+ فیلم و صوت
داشت که فرزندش بماند و مایه افتخارش شود. هنوز شانزده ماه از آن شب شیرین تابستانی نگذشته بود که رحلت مادر محمدتقی کامش را سخت تلخ کرد؛ تلخی از دست دادن همسر و غم یتیم شدن طفل نورسیده. این گونه بود که محمدتقی ، خیلی زود یتیم شد و چیزی از مادر در خاطرش نماند. سال ها بعد تعریف کرد که خواب مادر را دیده، ولی مادر چهره از او پوشانده است. پرسیدند: آخر برای چه صورتش را پوشانده، مگر شما نامحرم بودید؟ . جواب ...
روایت دیدار رهبر انقلاب با یک خانواده شهید ارمنی
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس، شهید هراند آوانسیان فرزند گریگور آوانسیان و بانو لوسیک، در بهمن ماه سال 1343 در تهران متولد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه ارامنه تونیان به پایان رسانده و سپس در دبیرستان سوقومونیان به تحصیلاتش ادامه داد. هراند در سال 1365 به خدمت سربازی اعزام شده و بعد از اتمام دوره آموزشی به رزمندگان لشگر 77 خراسان در جبهه پیوست. پیش از شهادت، دو بار زخمی شد ...
در خاطراتم دروغ نمی گویم
زمان جرات نوشتن پیدا کردید؟ - در مدرسه معلمی به نام آقای مشایخی داشتیم که اگر زنده است، خدا حفظش کند؛ ایشان وقتی انشا می نوشتم، به من می گفت: پسر، تو نویسنده خوبی می شوی و این مسئله در من تاثیر گذاشت. در آن دوران دوست داشتم همه اتفاقات را برای بچه ها تعریف کنم و اصلا هنرم در قصه گفتن بود و علاقه به نوشتن داشتم اما این جبهه بود که شوق نوشتن در من ایجاد کرد و حضور در کنار بچه ها نقش مهمی ...
بهاره رهنما :به شیوه خودم در این دنیا قدم می زنم (عکس)
است لودگی و مسخرگی کنی ولی بروی پیش پدر و مادرت، خیلی آرام تر و معقول تر تا به این نتیجه برسند که به به! چه جوان خوبی تحویل اجتماع دادیم. بعد می روی در یک جلسه کاری در طول روز و در جایی رسمی، خیلی به نظر معقول و دانشمند به نظر می آیی ولی بعدازظهر آن می روی مدرسه بچه ات، مظلوم به نظر می آیی و عصر که پیش همسرت می روی خیلی معتدلی؛ در واقع بین تمام این نقاب ها قرار می گیری. این اصلا یک روش اجتماعی ...
روایت ولایتی از دبه درآوردن آمریکایی ها در مذاکرات/ تهدید استیضاح بر سر شهردار تهران/ VOA خاموش شد/ قسم ...
سازمان انرژی اتمی و عضو ارشد تیم مذاکره کننده ایران در مذاکرات لوزان گفت. صالحی البته درباره جزئیات دبه آمریکایی ها چیزی نگفت و چند روز بعد پس از آنکه به قول خودش، خطری جدی را از سر گذراند، در بیمارستان اعلام کرد دبه شوخی بود ! دبه اما شوخی نبود! واقعیت این است که آمریکایی ها دبه درآورده اند. روز گذشته این بار یک دیپلمات باسابقه دیگر که از قضا او هم همنام صالحی است، ماجرای دبه آمریکایی را با ذکر برخی ...
خطاط و خوشنویسی که هنگام کار، قرآن تلاوت می کرد
می گوید: اصغر با خدا و نمازخوان بود. همیشه به مسجد رفت و آمد می کرد و قرآن در دست داشت و در حال خواندن آن بود. در زمان رفتن به جهبه به او گفتم که نرو، می گفت که می روم، اما مادر این حرف ها را که می گویی گناه می کنی، من می خواهم بروم که برگردم، نمی خواهم که آنجا بمانم. مادر شهید اصغر شیروانی یادی از همسر مرحومش که مراسم چهلم وی به تازگی به پایان رسیده است کرده و می گوید که چند بار اصغر را خواب ...
آمده اند تا سامان بگیرند
پیدا می کنم و زندگی می کنیم. ما هم خیلی دلمان می خواهد همه چیز به همین آسانی باشد که محبوبه می گوید. بهزیستی و خیاطی و بعد هم آزادی و پیدا کردن برادرش؛ پدرم معتاد بود. مادرم وقتی برادرم را به دنیا آورد رفت شهر خودشان. بعد هم پدرم یک روز رفت و دیگر نیامد. ما پیش عموهایمان ماندیم. عموها می گفتند پدرتان توی جوب مرده. بعد ما را فرستادند خانه عمه مان توی شوش. خواهرم را شوهر دادند. بعداز چند ...
جوادی راد: امام را به اندازه ی خودمان بشناسیم
حجت الاسلام و المسلمین علی جوادی راد در این نشست گفت: انتصاب، خود به خود ما را به خیلی از مسائل می رساند، همان طور که انتصاب شما، به عنوان خادم افتخاری حرم امام خمینی(س)، شما را به امام منتصب می کند و این نسبت نیز احساس قرابتی برای فرد به وجود می آورد. به عنوان مثال می گویند آن شخص، فرزند آن مرد است یعنی او با پدرش شناخته می شود. این که پدرش چگونه بوده، پسر هم همان طور می شود و پسری که از پدر نشانی ندارد، پسر او نیست. بنابراین خادم امام هم به همین صورت با امام نسبت پیدا می کند. ...
طارمی: این بار با عشق بیشتری به عربستان می روم/ الهلال را با هواداران می بریم/پرسپولیس مرا بخواهد مذاکره ...
زودتر تکلیف باشگاه مشخص شود تا بتوانم تصمیم مناسبی بگیرم. وضعیت پیشنهادات خارجی تو به کجا رسید؟ باور کنید بی اطلاعم. وکیلم چند روز پیش به من گفت فقط به بازی های تیمت فکر کن بعد از بازی ها با هم در مورد فصل بعد حرف می زنیم. احتمالا شاه ماهی نقل و انتقالات تو خواهی بود و همه باید تا روز آخر منتظر تصمیم تو بمانند. نه اتفاقا.اگر گفتم دوست دارم هر چه زودتر تکلیف باشگاه مشخص شود به ...
این مال من، این مال تو!
به گزارش تراز ، من و همسرم بیشترین اختلافی که باهم داریم بر سر نحوه دخل و خرجی است که هر دو، هم در دخلش سهم داریم و هم در خرجش؛ اما این میان چیزی که معلوم نیست سهم ما از فداکاری، یکرنگی و ساختن زندگی است. ما درست مثل آنهایی هستیم که ساختمان سازی می کنند و با مشارکت هم یکی زمین می دهد و یکی می سازد و در نهایت طبق قرارداد هرکدام تعدادی آپارتمان بر می دارند. من دلم آرامش می خواهد و زندگی که در آن چرتکه ای وجود نداشته باشد. مالکیت بدون سند وقتی کامران به من زنگ زد و گفت بالاخره توانسته است ماشین مورد علاقه مرا بخرد، خیلی خوشحال شدم. منتظر بودم تا یک روز ...
کفش هایی که هر لنگه اش سهم یک جانباز بود!
می خواند و نمرات عالی داشت ولی شیطنت هم زیاد می کرد. یادم می آید وقتی که مدرسه می رفت یک روز آمد خانه و گفت: عزیز مدرسه تو رو خواستن. گفتم: دوباره چه شیطنتی کردی؟ گفت: هیچی. گفتم غیرممکنه که تو کاری نکرده باشی و مدرسه من رو بخواد. گفت: میای خودت می فهمی. فردای اون روز رفتم مدرسه. یک جعبه شیرینی گرفتم و برای آقای مدیر بردم. گفت: شما؟ گفتم: من مادر رسول زاده هستم. گفت: پسر شما رفته ماشین دبیر رو خط ...
از موبایل بال دار تا اعدام دختر 2 ساله
...> بیشتر... عکس سلفی باعث مرگ یک دختر شد دختری 18 ساله زمانی که قصد داشت بر روی مترو از خود سلفی بگیرد بر اثر برق گرفتی جان خود را از دست داد.مونوپاد (دسته مخصوص گرفتن عکس سلفی) باعث مرگ این دختر رومانیایی شده است.این دختر که بعد از برق گرفتگی به سرعت به بیمارستان منتقل شد، با وجود تلاش پزشکان، جان خود را از دست داد.به گزارش پلیس، این دختر بعد از توقف مترو برروی سقف یکی از واگن ...
دریا خانم کتابی شنیدنی به روایت یک زن کازرونی
حدود هفده سال کار در شرکت نفت، حدود سال های 1334 یا 1335 از آبادان به کازرون مهاجرت می کند. در فصل دوم(خاطرات محله دارالسلام) راوی به سال های تولد و دوران تحصیل خود در مقاطع ابتدای اشاره می کند و از تنگدستی خانواده در این مقطع زمانی هم یاد می کند: مهر سال 1350 وارد کلاس پنجم شدم. خانواده ما پر جمعیت بود و دست پدرم تنگ. شبانه روز با وانتش کار می کرد؛ اما واقعیت این بود که درست و حسابی دستش ...
آئینه وند: شیعه اول بایدنجفی باشد بعدکربلایی!
دیگر ادامه ندادند و در مدرسه تدریس می کردند. زن باید در صحنه اجتماع باشد * شما خواستید ادامه تحصیل ندهند؟ -خیر من مخالفتی نداشتم اتفاقاً نمی خواستم خانه نشین باشند گفتم هر طور که خودشان راضی هستند، من اعتقاد دارم که زن هم باید در صحنه اجتماع باشد و حتی اثری هم درباره زن از نگاه پیغمبر دارم. * بله زمانی که در سوریه زندگی می کردید، فرزند هم داشتید؟ ...
اعزام به مأموریتی که یک راز بود/ از دوربین بیت المال استفاده شخصی نمی کرد/ 7 سال پرستار همسرم بودم
...> بله چند بار جبهه رفت. یکبار مأموریت داشت که 15 روز در جبهه باشد. قرار بود خانواده های ما هم از این موضوع اطلاع نداشته باشند، چون نگران می شدند. در واقع این اعزام به جبهه یک راز بود بین من و همسرم. این 15 روز خیلی سخت گذشت، حتی تلفن نداشتیم که از اوضاع و احوال هم باخبر بشویم. بعد از این ایام، یک روز با تلفن منزل همسایه مان تماس گرفت. همسایه مان من را صدا زد؛ رفتم پای تلفن و گفت ...
مطالبه میلیاردی داعش برای بازگرداندن پیکر شهیدم/ حاضر نشدم یک ریال به داعش بپردازم
آموزش دادنشان. می گفت باید کاری بکنم. آن موقع هفته ای یک بار بیشتر به خانه نمی آمد. به قول دوستان و همرزم هایش هادی برای خودش مُخی بود، از نظر نظامی هم تجربه جنگی زیادی داشت. دقیقا یک روز بعد از عید فطر سال گذشته رفت سوریه. من هیچ وقت با رفتنش مخالفت نکردم، چون با او هم عقیده و هم نظر بودم. حتی به هادی می گفتم بیا دو تایی با هم به سوریه برویم ، من آنجا خادم حرم حضرت زینب(س) می شوم و تو ...
آرشیو کامل اخبار و رویدادهای نمایشگاه بین المللی کتاب تهران 1394
و بررسی وب سایت شابک خانه کتاب در سالن کارنامه نشر نشست نقد و بررسی وضعیت شابک در ایران و وب سایت خانه کتاب عصر هشتمین روز از بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در سالن کارنامه نشر برگزار می شود. 22 اردیبهشت 1394 ساعت 16:38 حسین محب اهری: نباید مشغله های ذهنی ما را از اندیشیدن غافل کند حسین محب اهری با حضور در برنامه کتابخوانی هنرمندان درباره انتخاب ...
دلبر گیسوکمندی که دل ها را به کُفرستان می برد
سپری کرده و کنجکاو است تا از جهان بیرون قصر بیشتر بداند. یک روز ، فلین رایدرِ راهزن وارد برج شده و به اسارت راپونزل در می آید. راپانزل در قبال بازگرداندن تاج از رایدر می خواهد راهنمای او در سفری به خارج از برج باشد تا بتواند راز نورهایی که اسمان شب را در سالگرد تولدش روشن می کنند کشف نماید و ... کاراکترها : محورهای ایدئولوژیک و استراتژیک : 1- خورشیدپرستی، میتراییسم و ...