سایر منابع:
سایر خبرها
ناگفته های اژه ای درباره ادعای تقلب در انتخابات 88/ آمادگی دستگاه قضا برای محاکمه سران فتنه
از ظهر صندوق رای را دزدیده اند و به یک خانه منتقل کرده اند و آرای مورد نظر خود را در آن ریخته اند و دوباره آن را بازگردانده اند. در واقع مطالبی که آنها به عنوان دلیل و سند مطرح می کردند، از این دست ادعاهای بی پایه و اساس بود. حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه ای تصریح کرد: من در آن مقطع به عنوان وزیر اطلاعات در آن جلسه حضور داشتم و اگر چه استدلالات آقایان بسیار بی پایه و اساس بود، اما ...
نقبی به ناگفته های تفحص از سردارسید محمد باقرزاده
آنها نفری یک عدد ساعت مچی هدیه دادیم که بعد از چند روز یک جوان عراقی آمد و گفت: به من ساعت ندادید گفتم: آن روز کجا بودی. گفت مرخصی بودم، گفتم چرا بدون هماهنگی من مرخصی رفتی؟! بچه ها خندیدند. او با تعجب به من نگاه می کرد و تصور می کرد که باید حتماً از من مرخصی بگیرد. خلاصه ساعت یکی از بچه ها را از دستش باز کردم و به او دادم و به رفیق مان هم گفتم: بعداً یکی برات می خرم. در کل ، فضای منطقه در ...
همراه با 30 فیلم سینمایی و تلویزیونی در آخر هفته سیما
باشگاه خبرنگاران نوشت: فیلم های سینمایی و تلویزیونی و انیمیشن سایه بان ، راز سلطان ، زنبورک ، اولین عکس من ، نقش دل ، آخرین قطار زرهی ، قلاده های طلا ، مردان کوهستان ، شرف خانواده فاضل ، افسانه حباب برفی ، کوهستان تسورگیداک ، راننده ، ریو ، افسانه قعر آب ، دانشجویان دانشکده افسری 2 ، برج ، مسابقه سرعت ، اگه می تونی منو بگیر ، نیک و نیکو ، شب طولانی ، کفشاتو در نیار ، صبح روز بعد ، قطار آبی ، وکیل ...
راز عجیب پرونده داماد جنایتکار کرمانی از زبان هم محلی ها / عکس قاتل و ناگفته های پرونده
وقوع حوادث نپردازند ممکن است حوادث تلخی رقم بخورد و افکار عمومی مردم منطقه استان و کشور را جریحه دار کند. همایی افزود: دستگاه های امنیتی، قضایی، انتظامی همه در این ماجرا پای کار هستند و قاتل بزودی مجازات می شود اما چه کسی اوضاع روحی و روانی زن جوان 23 ساله که 10 نفر از اعضای خانواده اش را جلوی چشمش کشته اند بررسی و وی را درمان می کند وتحت حمایت قرارمی دهد؟وی اظهار کرد: می دانیم که ...
بِیتیسم: آسیب شناسی مجالس عزاداری خانگی زنانه در آران و بیدگل
خانه و ثروت است. بِیتیسم: همه چیز سطحی است متأسفانه در سال های اخیر مشاهده شده که بعضاً برای حضور در این جلسات، بانوان در هر جلسه مبادرت به پوشیدن لباس های جدید و آرایش های غلیظ مثل حضور در عروسی می کنند و این مساله باعث می شود که از حرمت جلسه و هدف اصلی جلسه بازمانده و این جلسات به جلسه شوی لباس، آرایش صورت و در کل، نمایش داشته های مالی تبدیل شود. یکی از زنانی که در ...
قتل زن عمو در صومعه سرا دستگیری در تهران+عکس
ادعا می کند به خاطر بیماری کلیه اش در بیمارستان بوده گفت: در کار ساخت و ساز مشغول هستم و چون خانه های در حال ساختم در منطقه صومعه سرا است بیشتر اوقات به این شهر سفر می کنم و در خانه زن عمویم استراحت می کنم. وی افزود: روز به خانه زن عمویم رفتم که دیدم در خانه باز است، ابتدا هر جه صدایش کردم جوابی نشنیدم و زمانیکه وارد خانه شدم با جسد او روی زمین روبرو شدم. مرد جوان ادامه داد ...
کافه داری؛ شغل دوم بازیگر زن ایرانی +عکس
و به روز خریداری می شود. گاهی اوقات این موضوع باعث می شود وسط روز با کمبود مواد غذایی رو به رو شویم و دوباره برویم خرید. با این حال دوست داریم غذای تازه دست مشتری بدهیم. اینجا شبیه خانه ای است که هر زمان ممکن است برایش مهمان بیاید و باید از مهمان خوب پذیرایی کرد، خصوصا مهمانی که خودش پول غذایش را حساب می کند. کافه داری با مشاوره های بهرام رادان و سحر دولتشاهی بهاره ...
جنایت نتیجه اعتماد در فیسبوک
درخواست دوستی داشتم. پسری بیست و سه ساله، مهندس عمران و مدیرعامل یک شرکت ساختمانی بود. گالری اش پر از عکس با ماشین های مدل بالا بود. من به ماشین های خارجی خیلی علاقه دارم و دیدن این عکس وسوسه ام کرد که درخواست دوستی او را قبول کنم. هنوز یک دقیقه از پذیرفتن درخواست نگذشته بود که پیغام داد و مودبانه تشکر کرد. آن روز یک ساعت با هم حرف زدیم و متوجه شدم او هم عاشق خودروهای مدل ...
متهم به قتل زن صومعه سرایی در بیمارستان بازداشت شد
طرز مرموزی فوت کرد و بعد از این من گاهی اوقات به دیدن زن عمویم می رفتم. روز حادثه به روستا رفتم. در خانه زن عمویم باز بود و من هم داخل شدم که با جسد او روبه رو شدم. خیلی ترسیده بودم که صدای زنگ خانه زن عمویم نواخته شد. وقتی به در خانه رفتم پسر خواهر مقتول بود که با من درگیر شد و من هم از ترس فرار کردم. وی در ادامه گفت: من بیماری کلیه دارم و برای درمان به تهران آمدم و در بیمارستان بستری شدم که امروز مأموران مرا بازداشت کردند. قاضی منافی آذر در ادامه با صدور قرار صلاحیت نداشتن متهم را همراه پرونده اش برای ادامه تحقیقات به محل حادثه فرستاد. ...
منافقین پیکر مجروح پسرم را به آتش کشیدند
. وقتی دانشگاه ارو میه قبول شد و رفت انگار قلب من را هم برد. رشته پزشکی قبول شده بود و پدرش می گفت، منصور دکترایت را زود بگیر و پزشک شو. به پدرش می گفت، وقتی درسم را خواندم و پزشک شدم در پایین شهر مطب احداث می کنم تا بتوانم نیاز مندان را رایگان ویزیت کنم. دقیقاً خاطرتان است چه رشته ای قبول شدند ؟ بیولوژی قبول شد. اگر ادامه می داد دکتر می شد. 18 سالگی دیپلم گرفت و سه، چهار سال هم درس ...
جنایت در صومعه سرا ؛ دستگیری در پایتخت
گاهی به خانه زن عمویش که تنها زندگی می کرد می آمد و سری به او می زد. روزحادثه وقتی صدای درگیری شنیدم از خانه بیرون آمدم و جمال را دیدم که از پشت پنجره اطراف را می پایید و خیلی هراسان بود. می خواستیم به داخل خانه زن تنها برویم که بعد دیدیم مرد جوان از در پشتی که به سمت مزرعه باز می شد فرار کرد. دستگیری در بیمارستان شکی وجود نداشت که جمال عامل این جنایت است. تحقیقات درخصوص ...
زندگی بانو محرزیه بوسعدی مصداق بارز مهاجر الی الله است
بوسعدی لائیب مسلمان شده بود، نیز در این مراسم با اشاره به لطف و مهربانی این بانو نسبت به مردم، اظهار داشت: وقتی که من با ایشان مواجه شدم، مسیحی بودم اما مهربانی او که مرا در اولین دیدار، فرزندم صدا کرد باعث شد متحول شده و مسلمان شوم. وی بابیان اینکه، همه ما ایشان را مادربزرگ صدا می کردیم، افزود: ایشان رفتاری مادرانه با همه داشتند و همه ما او را مادربزرگ صدا می کردیم، لطف و مهربانی ...
درمان فرزند سرطانی شرط بخشش قاتل !
که اتاق را ترک کند، اما نمی دانم که چاقو چطور به بدنش وارد شد و جان خودش را از دست داد. مادر ندا هم در توضیح ماجرا گفت: مدتی قبل از حادثه صیغه منصور شدم و گاهی به خانه ام رفت و آمد می کرد. شب حادثه به دیدن ندا رفته بودم که منصور هم به آنجا آمد، اما رفتار عادی نداشت به همین دلیل با ندا درگیر شد. دخترم هم برای دفاع از خودش با چاقو به او ضربه زد. با کامل شدن بررسی ها دختر جوان به اتهام قتل ...
بازیگر ارمنی که سیمرغ دار است
ماندگارترین نقش آفرینی های او در سینماست. بازی در فیلم سینمائی پرواز بخاطر بسپار در سال 1371 به کارگردانی حمید رخشانی، آخرین حضور آنیک بر پرده نقره ای سینمای ایران بود. آنیک شفرازیان، چهار سال بعد، در تاریخ هشتم دی ماه سال 1375 در حدود نود سالگی در خانه سالمندان کهریزک تهران درگذشت. خبرگزاری ایسنا: “آنیک شفرازیان” از جمله بازیگران ارامنه سینمای ایران ...
سازم را فروختم تا زنده بمانم
هیچ ارگان و سازمانی که وظیفه شان رسیدگی به امور هنرمندان و پیش کسوتان است، نه با من تماسی گرفته اند و نه یک ریال به من کمکی کرده اند! اگر پسرهایم نبودند، معلوم نبود چه بلایی سر من می آمد. 60 سال زحمت کشیدم، نواختم، نوشتم، درس دادم، هرگز به دنبال مادیات و پول و شهرت نبودم، اما هیچ از خودشان نمی پرسند آیا این زن اصلا زنده است؟ مرده است؟ الان کجاست و چه کار می کند؟ انگار نه انگار که اصلا شخصی به اسم ...
لحظه اولین دیدار همسر امام با امام
صیغه عقد را جاری کنند... اول جواب ندادم. دوباره گفتند آقایان معطلند. گفتم وکیل هستید... برادر بزرگ داماد یعنی آقای پسندیده هم از طرف داماد وکیل بود. من 16 ساله بودم و آقا 28 ساله عقد در حرم حضرت عبدالعظیم خوانده شد و تا شانزدهم ماه مبارک رمضان خانه مهیا گردید. خوابی که تعبیر شد مجلس عروسی برپا شد. حدود 60-70 نفر عروس را با چند سواری به منزل داماد بردند و آقاجانم برای دست به ...
بخشش زندگی پای چوبه دار/درخواست قاتل کرمان از پلیس/ افشای قتل هولناک همسر و فرزند پس از دو سال/ پلیس ...
سال پیش پدرش را در جریان یک درگیری درون گروهی قاچاقچیان از دست داده و پس از آن تحت سرپرستی دایی اش بزرگ شده اما سرانجام دست به جنایت هولناکی زده و خاله، شوهر خاله، دو تن از دخترخاله ها، پسرخاله، نوه خاله اش و بالاخره سه تن از زنان همسایه را کشته و چهار تن را هم زخمی کرده است. دوم: زن جوان 23 ساله ای که دخترخاله قاتل هم هست پس از چند ماه زندگی کوتاه زناشویی با همسرش به خانه پدری بازگشته و ...
قاتل تازه عروس نوجوان از طناب دار فاصله گرفت
ازدواج کرده بودیم. همسرم خیلی کم سن و سال و از خانواده متوسطی بود، به همین خاطر وقتی با هم مشاجره می کردیم نمی توانست مرا قانع کند و حرف مرا نمی فهمید. من هم در زندگی تجربه نداشتم به خاطر همین گاهی به رفتار او مشکوک می شدم. یک روز قبل از حادثه، بعد از آنکه با هم مشاجره کردیم، او به حالت قهر به منزل مادرش که طبقه پایین ساختمان بود، رفت. تصمیم گرفتم دنبالش بروم تا او را راضی کنم به خانه برگردد. وقتی ...
نورا به مثابه عروسکی درخانه عروسک هنریک ایبسن
بزه کاری وجه دیگری هم دارد که البته از شرح چندانی برخوردار نیست؛ حتی اگر اسناد دست کاری نشده بودند، نورا راهکار دیگری برای بازپرداخت این قرض نداشت. متنبه شدن نورا به خاطر جلب اعتمادش توسط کورگستاد نیست بلکه عدم فهمش در اجبار به بازپرداخت است که رفتار او را غیرقابل بخشش می کند. در این اثر از یک نظر این باور در ما شکل می گیرد که نورا هر طور که شده باید مسئله پول را از توروالد پنهان کند و با پس ...
9 دی با قاب عکس "حسین" صف اول راهپیمایی بودم/دیدار با رهبر انقلاب دلم را آرام کرد/ سال 88 روز مادر ...
تولد حضرت زهرا(س) حسین این پا و آ پا می کند و دائم می گفته که صدقه انداختید؟ گویا خواب بدی دیده بود که برای خانواده تعریف نمی کرده و بالاخره هنگامی که همه دور سفر غذا نشسته بودند به مادرش می گوید: مامان، ببخشید! من پول نداشتم تا برایت هدیه ای بخرم، ولی دانشگاه قبول شدم و از این به بعد سر کار می روم و کادو برایت می خرم و روز زن را به خواهر و زن برادرش تبریک گفت . آخرین نگاهی که هرگز ...
همراه با 30 فیلم سینمایی و تلویزیونی در آخر هفته سیما/ پخش دوباره قلاده های طلا
: دختر جوانی قصد ازدواج دارد، اما در مقایسه زندگی خود و خانواده و نامزدش با زندگی افراد دیگر دچار تردید می شود و قصد دارد با کسی ازدواج کند که وضعیت مالی بهتری دارد، اما برادرش در پی تحقیقاتی متوجه می شود که خواستگار پول دار زن دارد که ... ژیلا آل رشاد ، مهران نائل ، فرحناز منافی ظاهر ، ساناز نظری و محرم زینال زاده در فیلم تلویزیونی کفشاتو در نیار بازی کرده اند. ...
دختری به اسم مریم از پرسه زدن در خیابان ها و وضعیت تلخ زندگیش می گوید..
را روی قبر مادربزرگم نوشتم و زیر شماره تماس نوشتم مامان منم دخترت مریم، با من تماس بگیر. بعد از آن روز منتظر تماس مادرم بودم. یک بار هم زنگ زد، اما من او را اشتباه گرفتم و مادرم فکر کرد داستان شماره تلفن نقشه است و دیگر به من زنگ نزد. بعد از آن بارها سر مزار مادربزرگم رفتم و شماره ام را نوشتم، اما بی فایده بود، او هرگز زنگ نزد. در همین گیر و دار با پسری آشنا شدم که قمار باز بود و ...
اسناد جفایی که این سرزمین بر اهل هنر روا می دارد
؟ – تو این جا بودی؟ – کنار تو... ... – اما سندباد دوستانت به تو ضربه زدند نه من. من باز هم دیر رسیدم. – چطور؟ – روزگاری زندگی طبیعی بود. هر گاه فرصت کسی سر می رسید، من حاضر می شدم، ولی امروز پایان عمرها از دست من بیرون است. هرگاه سروقت تنابنده ای می روم، می بینم که پیش از رسیدن من او پایان یافته است به دست میرنده ای دیگر. گاهی به دست یک دوست. – باور نمی کنم... ...
مهوش افشارپناه از باندبازی گفت: زنان بالای 40سال در تلویزیون جایی ندارند!
مهوش افشارپناه با تاکید بر باندبازی در عرصه سینما و تلویزیون می گوید او چون وارد هیچ کدام از این گروه ها نشده، در آثار تصویری کم کار شده است. گفتگو با مهوش افشارپناه بازیگر تئاتر و تلویزیون افشارپناه را شاید بیشتر به واسطه دیدنش در سریال های تلویزیونی به یاد آورید اما خانه اصلی این بازیگر 67 ساله تئاتر است و قدرت و بُردِ صدایش با اولین کلماتی که از زبانش می شنوید این نکته را ...
زنانگی در زن بی قرار
مسئله که اگر بخت و اقبال مجموعه شعر سپید زن بی قرار را یاری کند، از جمله کتاب های کامل و توانمند در عرصه شعر زنان بعد از انقلاب خواهد شد. البته شاعر با این خطر نیز مواجه است که آثار بعدی وی، به تکرار این فضا نرسند و او اگر نتواند دنیای جدیدی را در مجموعه بعدی خلق کند انتظار مخاطبانش را در روند شاعری اش یاری اش کند خیلی زود از دست خواهد داد. انتهای پیام/ 930610 ...
قهرمان انساندوست مبارزه با فقر
.... اوایل دهه 80 به روآندا رفتم تا یک موسسه سرمایه گذاری خرد و یک نانوایی تاسیس کنم. پس از مدتی به آمریکا برگشتم تا مدرک MBA بگیرم و چند وقتی هم در بنیاد راکفلر مشغول به کار شدم و در سال 1996 دوباره به آفریقا رفتم. وقتی به روآندا برگشتم، تمام زنانی که در نانوایی مشغول به کار بودند، کشته شده بودند. از میان زنان دیگری که با آن ها کار کرده بودم یکی در جریان نسل کشی جانش را از دست داده بود، یکی ...
فیلمی که سعید امامی می خواست را نساختم
- بود که قرار بود او هشت هزار تومان پول بدهد. احمد مغاری قرار شد هشت تومان بدهد. ما هنوز چهار هزار تومان پول کم داشتیم که پول زیادی بود. بعد آمدیم سقاباشی کوچه آصف. بعد آمدیم روبه روی سینمای مولن روژ و بعد از آن همین خیابان بهار، پدرم توانست خانه بخرد و هنوز هم هست و خواهرم آنجا زندگی می کند. یک خواهر کوچک دارم که شمال است به خاطر شوهرش که مریض است. او به دعوت ساموئل خاچیکیان در سال 1338 ...
اگر شهدا مثل بی غیرت ها در خانه می ماندند امروز امنیّت نداشتیم
زده زیر چانه و با دقت به آقا نگاه می کند. ... با من دوست شد. توی اوقات محدود هواخوری که داشتیم، با هم راه میرفتیم. بعد من زودتر آزاد شدم؛ گفتم اگر کاری داری، به من بگو. گفت نه؛ خانه ام فلان جا است، در خیابان شریعتی. بعد از آزادی از زندان، با زحمت زیاد و جست وجو منزلش را پیدا کردم. در زدم؛ یک خانم در را باز کرد و تا دید یک آخوند پشت در است، جا خورد. گفتم: من هم زندانی آقای آوانسیان بودم. میخواستم ...
جنایت هولناک در پس پرده آتش سوزی عمدی
...> اعترافات هولناک مرد شیشه ای متهم در اعترافات خود بیان داشت:شب حادثه با همراهی چند نفر دیگر به منزل مقتولان رفتم و آخر شب که بقیه افراد رفتند قصد کردم شب را در منزل آن ها بمانم و استراحت کنم.وی گفت:پس از این که صاحبخانه و همسرش خوابیدند من هم دراز کشیدم ولی خواب نبودم؛مواد زیادی مصرف کرده بودم و نقشه سرقت خودروی صاحبخانه را در سرم می پروراندم.متهم شیشه ای اظهار داشت:بلند شدم و سند خودرو را ...
قسمتی از ورزشگاه شهیدرجایی را با دست هایم کف پوش چسباندم/ با راه اندازی کارگاه خیاطی برای معلولان اشتغال ...
...> خانم کاظمی با تمام شرایط سختی که برای درس خواندن داشت، خود را مانند هم سن و سال هایش به مقطع دیپلم رساند و بعد از آن از شهر تهران به قزوین مهاجرت کرد. دلیل مهاجرتش را که پرسیدم، گفت: نتوانستم دوستان معلولم را در زادگاهم فراموش کنم. دوستانی که مانند من از شرایط جسمانی یکسان رنج می بردند و هویت خود را از دست داده و در خانه هایشان حبس شده بودند؛ آنها توسط خانوادهایشان انکار می شدند و جرأت حضور در ...