سایر منابع:
سایر خبرها
پسری که عکس قلابی در فیسبوکش منتشر کرده بود، در قرار با یک دختر و افشای چهره واقعی اش، کشته شد
افسر پلیس آگاهی برگه بازجویی را مقابلش قرار داد. همه اتفاقات تلخ را باید روی برگه می نوشت. خسته بود از یادآوری آن صحنه، اما باید می نوشت. باید از خود دفاع می کرد. در خانواده ای بزرگ شدم که رفاه بچه ها در پول دیده می شد. هر وقت پول می خواستم پدرم بدون اینکه بپرسد برای چه می خواهم، مبلغ درخواستی را به حسابم واریز می کرد. اما در برابرش خانه مان هیچ گرمایی نداشت و قهر و دعواهای پدر و مادرم ...
چرا دختر نوجوان آن قدر ترسید که حتی فرصت گریه کردن هم نیافت!؟
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، جوان 18 ساله در حالی که مورد سرزنش شاکیانش قرار گرفته بود به تشریح ماجرای زندگی اش پرداخت و گفت: شش سال قبل زمانی که من 12 سال بیشتر نداشتم پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند. خانواده پنج نفره ما از هم پاشید بعد از ماجرای طلاق پدرم به دنبال زندگی خودش رفت و من و برادرم نزد مادرم ماندیم آن زمان من شاهد اعتیاد برادرم بودم او 20 سال بیشتر نداشت و برای تهیه ...
به شدت ناراحتم تقصیر من بود که برادر شوهرم آن کار زشت را مرتکب شد! + عکس
بگیرد که ناگهان چاقو به شوهرم اصابت کرد و باعث مرگش شد. فرزند دارید؟ بله دو دختر 5 و 3 ساله دارم. چند وقت بود که شوهرت اعتیاد داشت؟ 4 سالی می شد، البته چند بار ترک کرد اما هر بار مصرف مواد را از سر می گرفت. شغل خودت چیست؟ خانه دار بودم اما الان در یک مغازه کار می کنم. چرا در دادگاه اعلام کردی که قاتل واقعی شوهرت اعتیاد است ...
مر گ پُرفروغ پوران
بندم نمی توانم باور کنم که هیچ کسی همراهم نیست... اما شیرینی های خاص خود را هم دارد، یعنی فکر می کنم ما سه نفر یک نفر هستیم، دنبال هم ایم، مثل ساری که باید سه تکه مان را با هم یکی کنند تا چیز واحدی درست شود . سرانجام بعد از چند روز تحمل کما،صبح پنج شنبه نهم دی ماه، پوران فرخزاد در بیمارستان ایرانمهر بر اثر ایست قلبی درگذشت.حالا خانه فرخزادها در امیریه وارث معنوی هم ندارد و باغچه خانه ای ...
وقتی نوعروس جوان ناچار شد به دوست دختر تازه داماد زنگ بزند!
...> زن جوان حالا که با دختر جوان حرف زده و از خیانت همسرش مطمئن شده بود، احساس بی پناهی می کرد، اما نمی خواست تسلیم شرایط شود. خبر هم نداشت که خانواده اش از ماجرا بو برده اند و می دانند دامادشان خیانت می کند. همه می دانستند و شوهرم فکر می کرد کسی خبر ندارد. پدر و مادرم دیده بودند که شوهرم در حمام یا تراس با صدای آرامی با تلفن صحبت می کند و طبیعی بود که شک کنند. شکشان هم درست بود. با هر ...
بلای وحشتناک مرد بی رحم / دختر بچه قربانی چه نوع آزاری شد؟
به همین خاطر جدا شدیم. تا اینکه 5 ماه پیش با مرد جوانی به نام محمد آشنا شدم که با همسرش اختلاف داشت. بعد هم به عقد موقت اش درآمدم. محمد هم پسر 3 ساله ای دارد که همگی با هم زندگی می کنیم. چون پدر و مادرم مخالف این ازدواج بودند، با آنها ارتباط نداشتیم. البته از مدتی قبل دختر 15 ساله ای به نام ترمه که از خانه شان فرار کرده و پسر جوانی که دوست همسرم است، با ما زندگی می کنند، به همین خاطر نمی دانم چه ...
ماجرای سیلی زدنی که بازیگر زن را ممنوع الخروج کرد/ سخت ترین تجربه گوینده پیشکسوت در دورهمی
که مردی با بچه اش دعوا می کرد و او را زد، خیلی ناراحت شدم رفتم جلو تا او را آرام کنم، ولی نشد و مجبور شدم سیلی بزنمش. این بازیگر 45 ساله در پایان درباره اکران نشدن تعداد زیادی از فیلم هایی که درآن ها بازی کرده افزود: چون به قسمت اعتقاد دارم زیاد ناراحت نمی شوم، کاری که روی پرده نمی رود خستگی را به تن عوامل می گذارد. 57243 ...
عباس احمد آخوندی:فاجعه خلق کردند و رفتند مسکن های مهر خالی و در حال تخریب هستند
، اما نتوانستند این حرف ها را اجرایی کنند. چون اجرایی کردن آنها نیازمند یک سیستم همه جانبه فنی، حقوقی و مالی است. مهم اجرا و پیاده سازی این مدل های پیچیده است. البته ما هنوز راه درازی در پیش داریم و کارهای انجام نشده فراوانی پیش روی مان است. البته حضور بخش خصوصی و بها دادن به آن بسیار مهم است. بخش خصوصی برای ورود به این عرصه ها به دنبال سود است که در برخی مواقع قوانین موجود مقابل آن می ...
همه چیز درباره قرارگاه خاتم
سپاه شد و سال های جنگ را در جبهه سپری کرد. پس از پایان جنگ وارد عرصه سازندگی در سپاه شد. خودش در گفت وگویی که سال 1385 با شرق داشت، گفته بود: پس از اتمام جنگ هم مسئول دو مجموعه مهندسی شدم و فعالیت های سازندگی را از ساخت اتوبان تهران- ساوه شروع کردم. سپس به قرارگاه کربلا و بعد هم به قرارگاه خاتم الانبیا آمدم . خودش می گوید پنجمین مسئول قرارگاه بوده؛ ولی در فهرست پیام انقلاب سومین فرمانده است که بیش ...
زندگینامه فرمانده جنگ های چریکی و نامنظم
می کرد و از اولین اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود. در مبارزات سیاسی دوران مصدق از مجلس چهاردهم تا ملی شدن صنعت نفت شرکت داشت . بعد از کودتای ننگین28 مرداد و سقوط دولت دکتر مصدق در لوای یک گروه سیاسی سخت ترین مبارزه ها ومسئولیتهای او علیه استبداد و استعمار شروع شد و تا زمان مهاجرت از ایران، بدون خستگی و با همه قدرت خود، علیه نظام طاغوتی شاه جنگید و خطرناک ترین مأموریتها را در سخت ...
تهران، ته خط !
. ماههای اول بیکار بودم تا اینکه در یک تولیدی کار پیدا کردم. حقوق بخور و نمیری می گرفتم. بعد از چندماه همانجا با یکی آشنا شدم که می گفت اگر تریاک بکشی می توانی شب ها هم کار کنی و پول بیشتری در بیاوری. من هم به طمع پول بیشتر دستش را رد نکردم. تریاک کشیدنم همانا و معتاد شدنم هم همان. 15 سال است که معتادم. حالا دیگر هر چه گیر بیاورم می کشم. زنم مرا از خانه بیرون کرد. کارتن خواب شدم. دیگر روی برگشتن ...
صدای بلند نصیر آباد
یکی از آنهاست: در خیابان راه می رفتم که گرفتند، اعتیاد دارم اما کارتن خواب نیستم، خانواده دارم، الان هم خانواده ام مشکل پیدا کرده اند. قول بدهید ترک می کنید در همان گیرودار بود که نهاوندیان، هاشمی و ربیعی از راه می رسند. محمد نهاوندیان با معتادان سر صحبت را باز می کند و از آنها قول می گیرد: قول می دهی اگر بهت یک وام بدهیم، ترک کنی و دست چند نفر دیگر را هم بگیری؟ پاسخی که شنید: قول ...
ایجاد سپر نفتی ایران و عراق در برابر عربستان
روزشمار اجرای توافق اعضای اوپک و تولیدکنندگان غیراوپکی برای کاهش یک میلیون و 800هزار بشکه یی تولید نفت آغاز شده است و از اول ژانویه 2017 شاهد اقدام این کشورها برای کاهش مازاد عرضه در بازار خواهیم بود. توافق درون اوپکی و توافق فرا اوپکی کاهش تولید نفت اتفاقاتی بودند که به ترتیب بعد از 8 و 15سال برای نخستین بار می افتادند. از این رو تحلیل پشت پرده ها و انگیزه های بازیگران این توافق ها از ...
زنان دیگر همیشه از من برای همسرم بهتر بوده اند
آنها بهتر در خانه خودش دارد. من اعتقاداتی دارم که نمی توانم نسبت به آنها بی توجه باشم. وقتی به شوهرم اعتراض می کنم که دوست ندارم زل بزنی به لباس و آرایش و کفش دخترها، مرا متهم به بدبینی و شکاک بودن می کند. بعد هم قهر می کند و می گوید تو به من تهمت زدی. آن وقت همه چیز برعکس می شود و به جای این که او عذرخواهی کند، من معذرت خواهی می کنم تا غائله تمام شود. اوایل که اصلا زیر بار نمی رفت و می گفت من هیچ ...
جشن تولدی که با دزدی پایان یافت
گروه گوناگون تیتریک مدیرعامل شرکت بزرگی در تهران هنگامی که در یکی از رستوران های معروف شمال تهران برای دخترش جشن تولد گرفته بود، اسیر توطئه یک میلیاردی سرایدار خانه و شرکتش شد. 23 مهرماه وقوع یک سرقت در فرمانیه – خیابان فروردین به کلانتری 101 تجریش اعلام شد. با حضور ماموران کلانتری در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد که سارقان، در زمان غیبت صاحبخانه و اعضای خانواده اش اقدام به سرقت مقادیری ...
مادری که خودش فرزندش را کشت
...> زمانی که به خانه بازگشتم، تازه شروع بدبختی هایم بود، چراکه خانواده ام فهمیده بودند پنهانی به سراغ وسایل پدرم رفته و مواد برداشته ام. برادرهایم تحصیلکرده بودند و هیچکدام راه پدرمان را طی نکردند. مادرم برای تربیت ما بسیار زحمت کشید و نمی گذاشت حتی کسی در محل متوجه شود که پدرمان معتاد است. همیشه می گفت نمی خواهم شما به خاطر پدرتان شرمنده شوید. حالا که من داشتم راه پدر را ادامه می دادم، مادرم بسیار ناراحت ...
معلمی در مدرسه ای با تنها دو دانش آموز در دوردست های ماسال
دانشسرا شدم. بعد از 4 سال وقتی از دانشسرا فارغ التحصیل شدم برای تدریس به مناطق عشایری منطقه ماسال رفتم و 4 سال نیز در خود شهر ماسال تدریس کردم. بی اغراق بهترین روزهای من در 24 سالی بوده که در میان عشایر و روستاییان این منطقه سپری کرده ام.روستاهای منطقه ماسال با مناطق دیگر کشور تفاوت بسیاری دارد. همه خانه های روستایی در یک مکان متمرکز نیست و این خانه ها در فواصل گاه چند کیلومتری از یکدیگر پراکنده ...
نمایش خانگی روی لبه تیغ
سالی حدود صد کار تولید می شود اما چند کار خروجی اش مثل شهرزاد شد؟ مشکل چیست؟ محمدی: الان بنده و آقای عفیفه به عنوان تهیه کننده برای یک طرح خوب و جدید خیلی راغبیم که جوان امروزی بپسندد، اما وجود ندارد! عفیفه: همه نویسندگانی که الان در سینما، نمایش خانگی و تلویزیون فعال هستند براساس ضوابطی می نویسند که شاید شما نامش را سانسور بگذارید. من هفته ای شاید حداقل 600 صفحه فیلم نامه و طرح ...
کریسمس کنار عکس شهید وهانج
تغاری اش کنار آمد؟ دل دل می کنم و نمی پرسم. لورنس خودش دنباله حرفش را می گیرد: ما از شهادت وهانج تا چند روز خبر نداشتیم. فقط چون تاریخ پایان خدمتش را می دانستیم، منتظر بودیم برگردد و وقتی نیامد، نگران شدیم. من رفتم هلال احمر و ارتش، چند جا دنبالش گشتم. آخرش گفتند مفقودالاثر شده. شوکه شدم. گفتم مگر می شود؟ من چطور این خبر را به مادرم بدهم... چند روز بعد هم پیکرش آمد و به ما خبر شهادتش را دادند. ...
آقای خاتمی چشمش را باز کرد و دید پشت سرش کسی نیست
هم حرکت مردم را مدیریت می کرد درحالی که راهپیمایی غیرقانونی بود و از وزارت کشور اجازه نداشت. اولین راهپیمایی غیرقانونی سران فتنه و آتش زدن اموال عمومی آیت الله علم الهدی به اولین راهپیمایی بعد از انتخابات اشاره کرد و گفت: کار به جایی رسید که جمعیت در مسیر میدان آزادی، از طرف جمعیت تیراندازی به پایگاه بسیج شروع شد، دراین بین، چند نفر حتی یک جوان بی گناه در بالای پشت بام ...
معمای کاشانی در معمای شاه
شعر یکی از کسانی که بیش از همه در مدح آزادی و دموکراسی سخن گفته بود استناد جُستم: ای آزادی، آنگاه که همه از تو امید باز گیرند من از تو نومید نخواهم شد. ولی در این چند روزی که به کرمان آمده ام و وضع و روحیه همشهریان عزیز را از نزدیک دیدم مجبور شدم آن ترجمه را اصلاح کنم و به جای آنکه بگویم از تو ای آزادی نومید نخواهم شد باید بگویم به تو امیدوارتر هستم. برای این که در این چند روزی که در میان همشهریان ...
فصل باران های موسمی در زمستان
منوچهر شاهسواری باید بگویم که تجربه بسیار خوبی بود و درس های زیادی از این همکاری گرفتم. یادم می آید چند روز از تصویربرداری گذشته بود که با منوچهر شاهسواری تماس گرفتم و گفتم، برای نظارت و دیدن کار سر صحنه تصویربرداری نمی آیید؟ایشان به من گفت که الان باید به فیلمت فکر کنی و پلان هایی که فردا قرار است بگیرید؛ پس چرا با من تماس گرفتی؟! آزادی عملی که شاهسواری برای این فیلم در اختیارم گذاشته بود، به من ...
آخوندی:محیط سرمایه گذاری را امن کرده ایم/کارهای بزرگ در فرآیندهای طولانی انجام می شود/مشکلی در کشور ...
حوزه سیاستگذاری عمومی و در حیطه دولت، مجلس و قوه قضاییه است که به آن رسیدگی کنند ولی ما در برابر مردم و خریداران باید نسبت به تمام قراردادهای دولت قبل با همه کژی هایی که داشته، متعهد باشیم. بنابراین تعهد به قرارداد را صد درصد قبول دارم و برای مان هم فرقی ندارد که کدام دولت این قرارداد را منعقد کرده است. از روز اول هم قبول داشتم. اما خیلی ها انتقاد می کنند که پیشرفت کار کند بوده؟ ...
100 میلیون برای نجات از چوبه دار
بود را شست و پاک کرد. چند روز بعد خانه را به صاحبخانه تحویل داد و رفت. چرا تسلیم نشدی؟ آنقدر ترسیده بودم که باورم نمی شد دوستم را کشته ام. مدتی سرگردان کوچه و خیابان ها بودم. مانده بودم چه کنم. چند مرتبه خواستم خودم را به پلیس معرفی کنم و از این عذابی که می کشیدم رها شوم، اما ترس باعث می شد که خودم را تسلیم نکنم. سرانجام مخفیگاهم لو رفت و بازداشت شدم. چه زمانی ...
اسیدپاشی زن جوان روی کارفرمایش
بعد از ظهر در یکی از محله های اندیشه با من قرار ملاقات گذاشت. خودرویم را کنار خیابان پارک کردم و داخل خودرو با هم حرف می زدیم که او یک بطری از کیفش درآورد و محتویات آن را روی من پاشید. فریاد زدم چرا این کار را با من کردی که گریه کنان از خودرویم پیاده شد و فرار کرد. بعد هم به بیمارستان منتقل شدم و پزشکان اعلام کردند حدود 20 درصد دچار سوختگی شده ام. من به او بدی نکرده بودم، نمی دانم او با چه انگیزه ای ...
روضه حضرت رقیه(س) مسیر زندگی فیروز را تغییر داد
همه مان را شگفت زده کرد. به من هم می گفت مادر شما چرا گریه می کنی پدر جایش خیلی خوب است. سر مزار پدر گفت بابا تو سالاری! سالار. همه ما در حال و هوای دیگری بودیم که چفیه را برداشت و به سر و صورت پدرش مالید و هنوز عطر پدرش در خانه مان پیچیده است. هیئتی که پدرش می رفت را می رود و راه پدرش را ادامه می دهد. کارهایی که پدرش می کرد را انجام می دهد. در خانه هم به من کمک می کند. خدا را شکر می کنم یک پشتیبان دارم. / روزنامه جوان ...
موسوی یا "مریض روانی" است یا "خائنی مسلم"
حزب چند بار به من زنگ زدند گفتند امشب خیلی جلسه مهمی است و حتماً باید باشی. چه کسی زنگ زد؟ کلاهی عامل انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی چند بار زنگ زد. من هم گفتم می آیم. بعد که آماده شدم بروم شهید رجایی زنگ زد و گفت برادر تو کجایی؟ دفتر حزب منفجر شده است. من رفتم طرف حزب، دیدم همه چیز خراب شده! اصلاً حزبی نیست. تمام منفجر شده است. جنازه ها را می آوردند طوری که انگار می ریختند ...
نواب اگر زنده بود علیه حقوق های نجومی و اشرافی گری قیام می کرد/ جوانان مطالعه کنند که کجا بودیم و به چه ...
: من در خانواده ای تربیت شدم که پدرم در سال 1311 از تبریز به مشهد تبعید شده بود. وی ادامه داد: من در دفاعیه ای که در دادگاه کردم، متن دفاعیه این بود که از سن 10 سالگی مسائل را می فهمیدم. عبدخدایی افزود: امروز روان شناسان دنیا می گویند یک بچه در سن 6 سالگی ابتدای زندگی اش به اندازه تمام عمرش آموزش می بیند. همرزم نواب صفوی تصریح کرد: شاید من که توانسته بودم درک کنم و ...
ماه چهره خلیلی در دورهمی از ماجرای خواستگاری اینترنتی خود گفت
همسر تو باشم!! * از مراسم ازدواج تان برای مان بگویید. ماه چهره: بین خواستگاری تا روز عروسی فقط سه ماه فاصله بود و به دلیل این که قراردادهای کاری داشتیم تصمیم گرفتیم زودتر مراسم ازدواج را بر پا کنیم تا این جشن با کارمان تداخل پیدا نکند. مراسم ازدواج ما به دلیل این که اقوام و خانواده ام خارج از کشور زندگی می کنند، در ایران برگزار نشد و این جشن را همراه با 50 نفر از همسفرهای مان ...
هزینه هفتگی معتادان متجاهر بیمار برای شهرداری/ کمپ دانش آموزی ایجاد می شود
مصرف کرده ام؛ در تمام طرح ها و کمپ ها حضور داشتم و 12 سال مصرف کننده بودم اما در تمام این امتحان ها تنها شکست بود و شکست، اما آخرین بار دستگیر و در کمپ سم زدایی شدم و اینبار بهاران را امتحان کردم، مسیری که زندگی دوباره به من داد و خانواده ام را به من برگرداند. پسرم سه ساله بود که من کارتن خواب شدم؛ پس از پاکی مداوم در ذهن روزی را تصور می کردم که در این مرکز باز می شود و پسرم به دیدنم می ...