سایر منابع:
سایر خبرها
پایان محاکمه مادری که دختر 4 ساله اش را کشت
برای همین تصمیم گرفتم او را بکشم، به او یک قرص متادون دادم و از خانه بیرون رفتم. دلم نیامد در خانه بمانم و شاهد مرگ فرزندم باشم، کمی بعد وقتی برگشتم، مریم جان خود را از دست داده بود؛ گریه کردم و بعدش با پلیس تماس گرفتم. بعد از اعترافات این زن و با توجه به مدارک موجود پرونده کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و روز گذشته جلسه رسیدگی به این ...
برادرکشی بر سر مصرف شیشه
سلامت نیوز : مرد معتاد وقتی فهمید برادرش سهم موادمخدر او را مصرف کرده است، او را با ضربه سنگ کشت و جسدش را در خانه ای مخروبه دفن کرد. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جام جم، دو هفته پیش جوان معتادی از خانه شان در یکی از محله های شهریار خارج شد و دیگر بازنگشت. با غیبت طولانی او، خانواده اش به اداره جنایی پلیس آگاهی ویژه غرب استان تهران مراجعه و برای یافتن او درخواست کمک کردند. ...
مرد معتاد: من همسرم را آتش نزدم
کند و به کمپ رفته بود اما بعد از مدتی آنجا را ترک کرده و عصبی به خانه رفته بود. می گوید: همان موقعی که من در کمپ بودم همسرم با دوستانم رابطه داشت. این را وقتی از زبان همسرم شنیدم باور کردم. وقتی گفت در نبود من دوستانم به خانه مان می آیند. بهرام درباره اینکه چرا روز قتل دختر و همسرش را از میان آتش نجات نداده و در مقابل فریادهای همسایه ها که از او خواستند تا در را روی شان باز کند می گوید ...
سختی های ساخت کودکی فراموش شده از زبان فرهمند
نزدیک شویم اما ماجرا این بود که نفوذ به خانواده های مهاجران فرآیند بسیار پیچیده و دشواری داشت و در نهایت عوامل مختلف دست به دست هم دادند تا ساختار متفاوت این فیلم در روایت کودکان از خودشان شکل بگیرد. در میان این عوامل یکی حضور کمیل سهیلی بود که سال ها به عنوان دستیار من در کنارم بود و دیگری تجربه موفق من در سال های گذشته. پیش تر در یکی از فیلم هایم توانسته بودم با کمک گرفتن از کودکان به ...
حادثه ای تلخ که در خاطره ی تاریخ خواهد ماند!
بر داغی که در از دست دادن خانواده ی خود به جان خرید، خاطرنشان کرد: بنده به مدت 20 سال بود که حتی به اندازه ی قطره ای اشک نریخته بودم، اما از وقوع این حادثه تاکنون برای لحظه ای هم که شده اشک چشمانم قطع نمی شود، زندگیم معنایش را از دست داده است. وی ادامه داد: منی که اشکی نریخته بودم، اکنون شبانه روزم را گریه گرفته و دیگر لبخندی بر لب هایم نمی نشیند. عبدپرودگار یادآور شد: همسر و ...
آزادی مادری که دختر 4 ساله اش را کشته بود
گفتم که از دست دخترم خلاص شدم، اما او گفت حاضر نیست دوباره با من ازدواج کند و تنها می تواند به صورت صیغه ای در کنارم بماند. همان جا دنیا روی سرم خراب شد. من دخترم را کشتم و حالا هم پشیمانم. در ادامه قاضی در مورد پدر سارا سوال کرد که متهم گفت: حدود سه سال پیش بود که من و شوهر اولم از هم جدا شدیم. اعتیاد داشت. به خاطر اعتیادش زندگی ما را نابود کرده بود. هر روز باید اخلاق بد او را تحمل می کردیم ...
تکرار تراژدی آیلان در میانمار با بدرقه سکوت
. هنگامی که با همسرم صحبت می کردم صدای پسر کوچکم (محمد) را می شنیدم که مرا صدا می کرد. تنها چند ساعت پس از این تماس تلفنی عملیات فرار خانواده این مرد آغاز شد. پدر محمد دراین باره گفت: وقتی پلیس میانمار متوجه شد عده ای قصد عبور از رودخانه را دارند، روی آنها آتش گشود. مرد قایقران برای فرار از گلوله ها باعجله مردم را سوار کرد. قایق بیش از حد پر و سپس غرق شد. یک روز بعد، کسی به من زنگ زد و گفت ...
ماجراهای شگفت انگیز از تماس تلفنی با مردگان!
می شد که قبلا خانواده در آن زندگی می کردند اما مدت ها بعد از مرگ آن دو نفر، خالی و متروکه باقی مانده بود. او بلافاصله بعد از این که چنین تماسی را دریافت می کرد به خانه قبلی شان سر می زد و این طور که خودش ادعا کرده بود: بوی عطر زنانه همسرش را در فضای خانه حس می کرده است. او در دفاع از این که زنش ممکن است با او تماس گرفته باشد، می گوید: همسرم همیشه موبایلش را همراه خود می برد. در زمان ...
تازه داماد همچنان منکر قتل نوعروس
به گزارش بولتن نیوز، در این پرونده مرد 40 ساله راننده آژانس دارای سابقه کیفری متهم به مباشرت در قتل همسرش در روز 15 آبان سال 89 است. ساعت 18 و 40 دقیقه روز حادثه متهم با پلیس تماس گرفت و از قتل همسرش با ضربه های چاقو خبر داد. متهم در تحقیقات اصرار داشت روز حادثه از ساعت 7 و 50 دقیقه صبح از خانه خارج شده و ساعت 18 و 40 دقیقه بازگشته است. این در حالی است که همسایه وی ادعا کرده خودروی متهم را بین ...
متهم : همسرم خیانت کرد، اما من زن و بچه ام را نکشتم!
گذاشته بودم تا در صورت نیاز از آن استفاده کنم، اما آن روز همسرم بنزین را برداشت و روی خودش ریخت. چرا سعی نکردی به او کمک کنی؟ چون غافلگیر شدم و به دلیل مصرف شیشه در حال طبیعی نبودم. نمی دانستم که باید چه بکنم، دود و آتش فضای خانه را فرا گرفته بود و داشتم خفه می شدم، یک لحظه به حیاط رفتم تا نفس بگیرم و بعد هم برای نجات دخترم به داخل خانه بازگشتم. دستش را گرفتم و بیرون کشیدم ...
تقویم های سنتی را چگونه بخوانیم و بفهمیم!
چه عددی هستند. این رساله، از همان آغاز ما را با این اعداد حروفی و به خصوص انواع ترکیبی آن آشنا می کند. اما این تنها فایده رساله حاضر نیست، بلکه مهم شرح برخی از تقاویم مهم، تعیین ماه و روز و سال در آنها، مختصری در باره سی روزه بودن برج ها یا ماها و افزایش آنها به سی و یک یا بیست و نه، و نیز و مهم تر، مبانی سعد و نحس با توجه به نگره های رایج در میان منجمان در باره طبیعت ثوابت و تفاوت هر ...
قاتل دوست قدیمی محاکمه می شود
مردی که در یک درگیری دوست قدیمی اش را به قتل رسانده بود از سوی قاضی جنایی پایتخت مجرم شناخته شد و به زودی در دادگاه کیفری پای میزمحاکمه می رود. به گزارش همشهری، 27 آذرماه پارسال گزارش یک درگیری خونین در اختیار مأموران کلانتری156 بی سیم قرار گرفت. بررسی ها حکایت از این داشت که مردجوانی در درگیری با دوستش از ناحیه گردن زخمی شده است. مرد مجروح به بیمارستان منتقل شد اما 15روز بعد به دلیل ...
معمای 7 ساله قتل نوعروس
به گزارش گرنا: این مرد جوان در بازجویی ها گفته: شامگاه پانزدهم آبان سال 89 وقتی از محل کارم به خانه ام در خیابان 17 شهریور برگشتم، با جسد خونین همسر جوانم به نام هستی روبه رو شدم. در حالی که شوکه شده بودم و نمی دانستم چه کار کنم، موضوع را بلافاصله به مادرم خبر دادم. بعد هم مأموران پلیس به خانه آمدند. در بررسی ها مشخص شد همسر نوعروسم با 11 ضربه چاقو کشته شده بود. جلال - 35 ساله - که ...
عاشق موسیقی و تئاتر بودم اما جراح شدم
دانش آموزان ممتاز شهرمان بودم. بعدازاینکه موفق به کسب دیپلم شدم بلافاصله در رشته زبان انگلیسی دانشگاه تربیت معلم قبول شدم، اما حین تحصیل مجددا سال بعد در کنکور شرکت کردم و پزشکی دانشگاه تبریز قبول شدم. چرا دانشگاه شیراز را انتخاب نکردید؟ ما چند هم دانشگاهی در رشته زبان انگلیسی بودیم که با هم قرار گذاشتیم برای پذیرش در دانشگاه پزشکی دوباره کنکور بدهیم. : این اتفاق برای ...
چرا شهر تبریز دوباره عزادار شد؟
ویدئو اش در اینترنت دست به دست می شود صحنۀ نادر بلعیده شدن یک مار توسط افعی + عکس تمام اعضای یک خانواده را اعدام کردند + عکس لحظه سربریدن یک مشروب فروش را ببینید + عکس جسد شوهرم هنوز داخل اتاق بود که برادرشوهرم به اتاق خانه آمد! رفتار زشت پلیس با یک دختر نوجوان را ببینید! + عکس سهیلا گفت صاحبخانه ام بی اخلاق بود و درخواست ناجوری از من داشت و .. ...
ماه عسل، سفر رویایی یا یک ایده احمقانه؟!
در بیرون گذاشتم، نخستین قطرۀ باران از آسمان پایین افتاد و نقطه ای خیس بر روی پیراهنم به اندازۀ انگشت شستم ایجاد کرد. نیم ساعت بعد، ما در حال قدم زدن در کنار تالار ورودی بودیم و باران حاره ای آن چنان سیل آسا به داخلِ میان تالار می بارید که هرگز تا آن موقع ندیده بودم. بهت آور بود، اما این بهت همانند احساسی بود که از تماشای ورود اقیانوس به داخل خانه به آدمی دست می دهد. درواقع نوعی اضطراب ذاتی نسبت به ...
وقتی عکس های عریان زنان را در تبلت همسرم دیدم، دنیا برایم تیره و تار شد
وسیله کارش دست زده ام. آن روز، اردشیر با کمال بی شرمی به دیدن عکس ها و فیلم های مستهجن ابراز علاقه کرد و من که با شنیدن صحبت های اردشیر شو که شده بودم، واقعیت را قبول کردم و با آرامش به پند و اندرز او پرداختم اما نه تنها هیچ نتیجه ای نگرفتم، بلکه متوجه ارتباط او با زنان خیابانی نیز شدم. به همین خاطر از خانواده اش برای نجات همسرم کمک خواستم ولی آن ها نه تنها ناراحت نشدند بلکه مرا وادار به سکوت کردند و ...
آزاد شد تا بندگی اش را تمام کند
.... تا 18 سال قبل از فوت میرزا علی محمد!آقا میرزا، آمادگی موت داشت نه آرزوی زود رفتن و همین شد که ماند و ماندگار شد تا 90 سالگی. قول بده دست مرا بگیری! کاسب های محل نشسته بودند دور هم. حاج آقا که آمد همه به احترام ایستادند و شروع کردند به احوالپرسی.یکی شان که ظاهر خوبی نداشت، گفت: حاج آقا! می شود به ما قول بدهید که توی آن دنیا دست ما را بگیرید؟ همه بهت شان زده بود که چنین کسی ...
کمپین برای نجات دو اعدامی از مرگ / 4 روز کابوس به فرصت طلایی تبدیل شد
خانواده قربانیان فراهم شد. دو مرد اعدامی نیز که فقط یک ساعت با مرگ فاصله داشتند، بخشیده شدند و به زندگی بازگشتند. درصددیم تا کارهای پایانی پرونده آنها را نیزبه سرانجام برسانیم تا بزودی آنها از زندان آزاد شوند و سال نو به خانه و نزد خانواده هایشان بازگردند. ناخواسته مرتکب قتل شدم هدایتم و تا همین شش سال پیش خانه و زندگی داشتم. فرزندم فقط 40 روز از بهار زندگی اش گذشته بود که من ...
اعدامم کنید! / غیرتی شدم و همسرم را کشتم. همین!
دنبال مردی بودم که همسرم با او ارتباط داشت. می شناختی؟ نه. اگر می شناختم که الان اینجا نبودم. پس چطور دنبالش بودی؟ به محل کار همسرم رفتم، اما همه زن بودند. همسایه ها را زیر نظر داشتم. وقتی به نتیجه نرسیدم به پلیس مراجعه کردم و از آنها برای شناسایی مرد غریبه کمک خواستم. به نتیجه رسیدی؟ نه. آنها بعد از تحقیقات گفتند که دچار توهم شده ام و ...
سفارش به نماز اول وقت و حفظ حجاب
. وی ادامه داد: چون پدر و مادر در کنار ما نبودند من نزد بردارم سید حسن بودم و او مانند پدر و همسرش مانند مادر برایم مادری کرد. سید رضا حسینی گفت: آخرین باری که تو محرم برادرم عازم سوریه بود به گفتم برادر چندین بار رفتی و برگشتی و آنچه دین تو بوده ادا کردی از این پس لازم نیست دوباره بروی، تو زن و بچه داری اما در جواب من گفت، رفتن من تکلیف است که باید انجام دهم اسلام در خطر است و ما هم مسلمانیم و باید از دین خود دفاع کنیم و این آخرین باری بود که رفت و در راه اسلام و حرم و حریم ولایت به شهادت رسید و شهادت او افتخاری بزرگ برای من و خانواده من است. ...
گریه های قاتل سارا کوچولو در دادگاه +عکس
، مادر سارا مورد تحقیق قرار گرفت. این زن با اصرار به بی گناهی از وجود قرص متادون در خانه اش اظهار بی اطلاعی کرد تا این که پس از سکوتی طولانی لب به اعتراف تلخی گشود. این زن جنایتکار به کارآگاهان جنایی گفت: چند سال پیش وقتی شوهرم به زندان افتاد، غیابی از او طلاق گرفتم و سپس به صیغه مردی درآمدم که به او علاقه مند بودم. خیلی اصرار داشتم تا او با من ازدواج دائم کند، اما نمی پذیرفت و مدام می ...
پایان تلخ ازدواج اجباری
عمویم نروم. به اتاقم رفتم و در را قفل کردم. پدرم وقتی متوجه تصمیم من شد داد و فریاد راه انداخت. صدایش را می شنیدم که به مادرم گفت: به پریسا بگو یا امشب خانه خان داداشم می آید یا کاری می کنم که سیاهپوش من شود! وقتی این جملات را شنیدم تمام بدنم شروع به لرزیدن کرد. مطمئن بودم پدرم با عرقی که به برادرش دارد کاری دست خودش می دهد. به همین دلیل آماده شدم و به خانه عمویم رفتیم. انگار نه انگار که ...
تکرار تراژدی آیلان در میانمار
.... پدر محمد دراین باره گفت: وقتی پلیس میانمار متوجه شد عده ای قصد عبور از رودخانه را دارند، روی آنها آتش گشود. مرد قایقران برای فرار از گلوله ها باعجله مردم را سوار کرد. قایق بیش از حد پر و سپس غرق شد. یک روز بعد، کسی به من زنگ زد و گفت جسد پسرم پیدا شده است. او با تلفن همراهش عکسی از پیکر پسرم گرفت و برای من فرستاد. زبانم بند آمده بود. تنها رودخانه می داند پیکر چند روهینگیایی در آب شناور شده است ...
وقتی شوهرم ارثیه اش را گرفت شلوارش دو تا شد!
زن 29 ساله ای که برای حل مشکل خانوادگی اش دست به دامان شده بود با بیان این که نصیحت ها و التماس هایم برای بازگشت همسرم به راه صحیح زندگی فایده ای نداشت به کارشناس اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: وقتی تحصیلاتم در دبیرستان به پایان رسید عاشق جعفر شدم به طوری که دیگر ادامه تحصیل را به فراموشی سپردم و فقط به زندگی کنار او می اندیشیدم. خیلی زود جعفر با اصرار من به خواستگاری ام آمد و من بدون توجه به ...
کم کم از همسرم فاصله گرفتم و با سیر در فضای مجازی با بنیامین آشنا شدم و ..!
کردم تا او زودتر مرا طلاق بدهد. همسرم نیز به محض پی بردن به ارتباط من و بنیامین دادخواست طلاق داد و بعد از هشت سال زندگی مشترک و بدون هیچ گونه دریافت حق و حقوقی از شوهرم جدا شدم. در حالی که خانواده ام از این رفتار من به شدت خشمگین بودند و مرا سرزنش و طرد کردند از سوی دیگر با به عهده گرفتن حضانت دختر چهار ساله ام توسط پدرش احساس کردم تمام هستی ام را از دست داده ام و به سوی خانه مجردی ...
جسد شوهرم هنوز داخل اتاق بود که برادرشوهرم به اتاق خانه آمد!
.... داخل شربت کلی قرص ریختم و به او دادم. او هم ساعتی بعد از خوردن قرص ها فوت کرد. با جسد چه کردی؟ هیچی، داخل خانه بود و هنوز تصمیمی برایش نگرفته بودم. این کار را آن قدر یکباره انجام دادم که هیچ نقشه ای برای بعدش نکشیدم. جسد داخل اتاق بود که برادرشوهرم به خانه ما آمد. آمده بود همسرم را ببیند که متوجه او شد. به دروغ به برادر شوهرم گفتم که حالش بد است و زمانی که او سراغ شوهرم ...
جریان مرد رمال و خانم معلم در خانه شان چه بود؟
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، 21 سال سختی های زندگی با یک مرد تنبل را تحمل کرده بود اما رمال شدن همسرش دیگر بهانه ای برای ادامه زندگی با او باقی نمی گذاشت. فیروزه آن روز صبح زود بیدار شده و اول وقت اداری خودش را به شعبه 261 دادگاه خانواده رسانده بود. همسرش شهاب نیزچند دقیقه قبل از شروع جلسه به مجتمع قضایی ونک رسید، آن هم با موهای ژولیده و لباس های چروکیده. حاصل زندگی مشترک آنها دختری ...
4 بار مزه تلخ سلول شب اعدام را چشیدم / زندانی که هنوز زنده است!
... در ادامه متهم به قتل در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفت و در این جلسه گفت: از کار خود پشیمانم و می خواهم گذشته را جبران کنم. قضات پس از دفاعیات مرد جوان دستور او را صادر کردند. قبل از قتل چکار می کردی؟ در کار نمای ساختمان بودم. در این سال ها در چکار می کردی؟ در دوره های فنی شرکت کردم. پس امید به ...
5 داستان باورنکردنی کوتاه از عذاب وجدان قاتلان
. هر چند این گروه از متهمان برای معرفی خود دلایل مختلفی را بیان می کنند، اما اگر به عمق اعترافات آنها نگاه کنیم، می بینیم که این اعتراف تنها یک دلیل داشته و آن هم عذاب وجدان است. می خواستم مادرم را بکشم یکی از پرونده هایی که به خاطرعذاب وجدان به مراجعه کرد مربوط به قتل زن جوان و نوزاد دو ماهه اش است. متهم پس از گذشت دو سال راز این قتل ها را برملا کرد و گفت: من علاقه ای به همسرم ...