سایر منابع:
سایر خبرها
دستمزد مرگِ کولبرها/ بهمن راز زندگی این مردان را لو داد!+عکس
رفتن از مناطق صعب العبور و پایین آمدن از کوه، پنهان شدن از دید مأموران، گیر کردن طناب بار دور گردن و خفگی و اینها .... بخشی ازخطراتی است که کولبران با آن سر و کار دارند. مردم محلی می گویند آنها جانشان را کف دستشان می گذارند تا برای هر بار روبه رو شدن با تمام این خطرات، تنها 50 تا 100 هزار تومان را به دست بیاورند و زندگی خود و خانواده شان را بگذرانند. یکی از اعضای خانواده کولبری به ایران ...
ماجرای چماق طرفداران شاه بر سر زن باردار !
آتش کشیدند، من هر شب، شب نامه ها را بر می داشتم، آن شب هم طبق عادت همیشه رفتم برای برداشتن شب نامه که با اعلامیه ای متفاوت مواجه شدم قسمتی از متنش " شنیده ام در بلاد دور دست زنان حامله را کتک می زنند، زنان عفیفه را با چوب می زنند و خانه امام جماعت را آتش می زنند" آمده بود وآنجا بود که گفتم جانم فدای امامم و فهمیدم انقلاب اسلامی معجزه است. بالاخره این مبارزات پاسخ خودش را یافت و شاه پا ...
عروس جوان را شب نامزدی از یک آرایشگاه در تهران دزدیدند+عکس
کرده که فردی بیرون با دختر ناپدید شده کار دارد . در این مرحله ماموران تجسس ها برای دستگیری خواستگار قدیمی عروس کلید زده شد و هنوز 2 روز از این ماجرا نگذشته بود که عروس به خانه بازگشت. محبوبه در حالیکه اشک می ریخت به ماموران گفت: مدتی بود که با مجید در شبکه تلگرامی آشنا شدم و او به خواستگاری من آمد اما خانواده ام جواب منفی به آنها دادند و پس از آن پسر عمویم به خواستگاری ام آمد و ...
مصائب زنان سرپرست خانوار در کهگیلویه و بویراحمد/ مخروبه ای که در یاسوج سرپناه 6 عضو یک خانواده است+ ...
داشت و چند دیوار اما بیشتر شبیه یک خرابه بود تا محل زندگی 6 نفر. درب های این خانه را از دور که دیدم فلزی بود و زنگ زده در ابتدا فکر کردم که این انباری است و خانه در پشت آن قرار دارد اما نه اشتباه فکر می کردم این انباری به ظاهر خانه، خانه و محل زندگی 6 نفر است.به درخانه رسیدم با سلام و احوال پرسی وارد خانه شدم در آن لحظات سنگین و دردناک نه دست به دوربین بردم و نه قلم.تنها داشتم در ذهنم این ...
پایان پرونده تجاوز چند افغان به توریست فرانسوی در فرحزاد
فرحزاد گفت: 14 شهریور از طریق مرز زمینی ارمنستان وارد ایران شدم. روز گذشته در حال کوهنوردی در فرحزاد بودم که هم زمان با غروب، هوا توفانی شد. در حالی که خسته شده بودم، در بین مسیر با چهار مرد روبه رو شدم و آنها برای استراحت من را به باغی که در کوهپایه بود، دعوت کردند. من هم همراهشان به باغ رفتم، اما آنها من را مورد تعرض قرار دادند. به این ترتیب، با شروع تحقیقات پلیسی، دو نفر از متهمان به ...
تولد نوزاد پسر در بیابان های اطراف تهران
نه معنی درست زندگی را فهمیده بودم که از طریق همسرم با مواد مخدر آشنا شدم. "شهلا" در رابطه با چرایی مصرف مواد مخدر می گوید: زمانی که ازدواج کردم همسرم معتاد نبود اما پس از مدتی طی رفت و آمدهایی که با برخی از دوستانش داشت با تریاک آشنا شد. او در خانه مواد مخدر مصرف می کرد و همین شد که من نیز پا به پای او مصرف مواد را آغاز کردم. وی با اشاره به فوت همسر اولش می گوید: همسرم علاوه ...
دستگیری خواستگار تلگرامی پس از ربودن تازه عروس
، مأموران متوجه شدند دو روز پس از حادثه سیروس تازه عروس را رها کرده است. الناز پس رهایی به مأموران گفت: مدتی قبل از طریق شبکه اجتماعی تلگرام با سیروس آشنا شدم. او خودش را مهندس معرفی کرد و گفت خانواده پولداری دارد. ما مدت زیادی از طریق تلگرام و تلفنی با هم ارتباط داشتیم به طوری که به هم وابسته شدیم. سیروس خیلی به من ابراز علاقه می کرد و در نهایت پیشنهاد ازدواج داد. بعد از آن بود که با او در ...
فریب پسرعمه برای سرقت اموال عمه پولدار
اینکه پسر دایی ام با من تماس گرفت و گفت مادرم از من شکایت کرده است و مأموران در تعقیب من هستند. او از من خواست تا چندماهی به خانه مان نروم تا مادرم آرام شود و من هم فریب پسر دایی ام را خوردم و چندماهی است در خانه یکی از دوستانم زندگی می کنم. وی ادامه داد: من دورادور جویای احوال مادرم بودم تا اینکه امروز فهمیدم، پسر دایی ام مادرم را همراه دوستانش ربوده است و حال مادرم نیز خوب نیست به همین دلیل به ...
وقتی خواننده سرشناس مردم را بهت زده کرد: خانواده ام می گویند نخوان
می رفتم. گلریز درباره آغاز کار حرفه ای خود ادامه داد: سال 53 وارد رادیو شدم. شاگرد مرحوم خوانساری بودم و سال 55 با گروه شیدا فعالیت خودم را شروع کردم. بعد از اینکه انقلاب شد، به عنوان خواننده انقلابی شروع به خواندن کردم. اولین آهنگی که از صدای جمهوری اسلامی پخش شد، آهنگ معلم در وصف آیت الله طالقانی بود. خواننده انقلاب در خصوص خوانندگی برای خانواده اش بیان کرد: با توجه به اینکه ...
گفت وگو با گروه بمرانی به بهانه انتشار آلبوم جدید
مواجه می شدم، می خندیدم. آرش: اولین بار، هوتن شکیبا این قسمت ها را در کنسرت ما اجرا کرد که من فکر کردم شاید به خاطر میمیک و نوع خواندن هوتن مردم می خندند؛ اما بعد که مانی هم آن را خواند، باز مردم خندیدند. اصلاً شاید این پارادوکس باعث خنده مردم می شود؛ اینکه تو در حال خواندن یک ترانه غمگین هستی و یک دفعه یک نفر به صورت خبری کلمات آن را معنی می کند. * خود شما وقتی اولین بار آرش آن ...
محمد شمس لنگرودی: ریاکاری فرهنگی، جامعه ما را فرا گرفته است
. اما در حال حاضر اصلاً هیچ کس حتی نام آنها را نمی داند. به قول نیما یوشیج: آنکه الک در دست دارد، پشت سر می آید. هنر به خلوت آدم ها پاسخ می دهد. اگر این کار را کرد، هیچ نیرویی نمی تواند آن را از شما بگیرد؛ اما اگر به خلوت آدم ها پاسخ ندهد، باد آن را با خودش می برد. * برویم سراغ آلبوم های خودتان 53 ترانه عاشقانه که بازخورد خوبی داشت. آیا آن آلبوم در شناسایی شعر شما تأثیر گذاشت؟ این سوال را ...
او یکی از پسران معروف محلمان بود که هر دختری دوست داشت با او حرف بزند!
وضعیت مالی پدرم با من ازدواج کرده است. تلخ بود، اما واقعیت داشت. دیگر زندگی شیرین نبود. همه اش دعوا بود و بحث. من باز تحمل کردم چون نمی خواستم به خانواده ام بگویم به این زودی پشیمان شدم، اما محمد کاری کرد که دیگر از تحمل من خارج بود. او یک روز به خانه آمد و در حالت عادی نبود. می دانستم گاهی مشروبات الکلی می خورد و حتی به مواد کشیدنش هم شک کرده بودم، اما هیچ وقت او را در این حالت ندیده بودم ...
عاملان آزار توریست فرانسوی از اعدام نجات یافتند
به گزارش بولتن نیوز ،متهمان دو مرد 19 و 25 ساله افغان هستند که 28 شهریور سال گذشته، پس از آزار و اذیت زن فرانسوی در یکی از باغ های گردوی فرحزاد، به مرزهای شرقی ایران گریختند، اما با شکایت بموقع شاکی از سوی پلیس دستگیر شدند. پرونده، دو متهم فراری دیگر هم دارد که ماموران همچنان در تعقیب آنها هستند. شاکی 23 ساله در آغاز رسیدگی به ماموران گفته بود: من کوهنورد هستم و به خاطر علاقه زیاد به ...
شکایت از تازه عروس پس از بازگشت از ماه عسل
عروسم قهر کرده و به خانه مادرش رفته است. وقتی موضوع قهر عروسم را از پسرم جویا شدم، به من گفت که همسرش یکباره بهانه گرفته و با من مشاجره کرده و بعد هم از خانه بیرون رفته است. در حالی که به شدت شوکه شده بودم که چرا تازه عروسم پس از 20 روز زندگی مشترک با شوهرش اختلاف پیدا کرده است، به سراغش رفتم تا آنها را آشتی دهم، اما هر چقدر تلاش کردم، فایده ای نداشت تا اینکه فهمیدم او به دادگاه رفته و مهریه اش ...
فرمان ترامپ خانواده ای را عزادار کرد
.... مادر مایک پس از ورود به عراق بیمار شد و زمانی که خانواده هگر برای پرواز به آمریکا وارد فرودگاه بغداد شدند، تنها هگر توانست اجازه پرواز دریافت کند. او خانواده اش را در عراق باقی گذاشت و به خانه اش در دیترویت ایالت میشیگان برگشت. فردای آن روز مادرش درگذشت. این کهنه سربازآمریکایی در مورد زمانی که در فرودگاه از قوانین جدید باخبر شد گفت: ‘شوکه شده بودم. مجبور شدم که مادرم را ...
ماجرای اخراج دختر دانشجوی ایرانی از آمریکا
می کند، می گوید: من برای تعطیلات به کانادا رفته بودم تا خواهرم را ببینم، سپس به اتریش رفتم و در پایان تعطیلات برای حاضر شدن سر کلاس ها به آمریکا بازگشتم. وی می افزاید: اصلا انتظار نداشتم که مرا دستگیر کنند. من تاکنون بارها به این کشور وارد شده بودم و همواره با من خوش رفتاری شده بود. همیشه ظرف چند دقیقه از کنترل های گمرکی عبور می کردم. این بار، سارا زود متوجه شد که اوضاع تغییر ...
خواستگار قلابی دختران دم بخت را سرکیسه کرد
اعتماد طعمه هایش را جلب میکرد. جست و جو برای شناسایی او در پاتوقهایش ادامه داشت تا اینکه مدتی قبل مأموران موفق به دستگیری او شدند. متهم وقتی به دادسرا منتقل شد و پیش روی بازپرس پرونده قرار گرفت به کلاهبرداری میلیونی در نقش خواستگار اقرار کرد و گفت: با طعمه هایم از طریق تلگرام آشنا شدم و پس از آن به بهانه اینکه مهندس هستم اعتمادشان را جلب کردم. وقتی از آنها خواستگاری کردم چشم بسته قبول کردند ...
پیام ما به امام یک جمله بود: به خانه ات خوش آمدی
بخورد و هرگاه یاد لحظه ورود امام خمینی به کشور بیفتیم پیام او در گوشمان نجوا کند. در ادامه افراز توضیحات بیشتری را درباره چگونگی پیاده کردن این ایده و فعالیت های انقلابی اش می دهد که در ادامه می خوانید. سرآغاز فعالیت های انقلابی شما و پیوستن تان به جریان مبارزان به چه شکل و از کجا بود؟ من بهمن سال 1356 از دزفول به تبریز منتقل شدم. آن زمان به خاطر چهلم آقا مصطفی خمینی وضعیت خاصی در شهر ...
مطهری: هاشمی وارد انتقاد از حکومت شد/ خطر احمدی نژاد را اول هاشمی متوجه شد
آگاه نبود و تنها کسی که کاملا این موضوع را می شناخت و احساس خطر می کرد آقای هاشمی بود و من خودم شاید جزو اولین کسانی بودم که منتقد آقای احمدی نژاد شدم ولی من هم حدود یک سال بعد به اینجا رسیدم که گروه خطرناکی هستند. شما فکر می کنید که آقای هاشمی به خاطر تجربه چنین درکی داشت یا اطلاعاتی داشت؟ همان دوره استانداری آقای احمدی نژاد و تخلفاتی را که در اردبیل کرده بود، دیده بود؛ سو آپ ...
دژاگه: تصمیم ترامپ را درک نمی کنم/ مشکلی برای همراهی ولفسبورگ ندارم
شرایط خاص خود را دارند. * تو به عنوان یک ایرانی و آلمانی اخیرا به خاطر تصمیم ترامپ نمی توانید به آمریکا سفر کنید. نظرتان درباره این موضوع چیست؟ واقعا رفتار ترامپ را درک نمی کنم و قطعا من هم تحت تاثیر این قانون قرار می گیرم ولی تمرکز من تنها روی ورزش است. در حال حاضر اشکان دژاگه تنها ایرانی بوندسلیگا محسوب می شود. البته دانیل داوری نیز در تیم دسته دومی آرمینیا بیله فلد بازی می کند. ...
تندیس فجر در دستان پارسا پیروزفر و حسین پاکدل
به گزارش تیترشهر : شب گذشته تالار وحدت میزبان اختتامیه جشنواره 35 تئاتر فجر بود. در این مراسم که با حضور جمع کثیری از هنرمندان تئاتر در کنار رضا صالحی امیری، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می شود، جوایز اصلی به شرح زیر اهدا شد. جایزه بخش طراحی لباس تئاتر جوان به نمایش یتیم خانه فونیکس و سیامک دورانی رسید. در بخش بین الملل نیز تندیس به شیمامیرحمیدی برای نمایش رویای شب نیمه ...
روایتی از حبس شهید لاجوردی در زندان اوین
این گونه آورده است: ساواک، مثل سگ شکاری، تمام سوراخ سنبه ها را بو می کشید؛ اما هر جا می رفتند، دست از پا درازتر برمی گشتند. وقت و بی وقت می ریختند تو خانه ی مردم و دنبال دستگاه پلی کپی می گشتند. رابط های آن ها در تمام ادارات، مدارس و دانشگاه ها، چشم و گوش شان را باز کرده بودند. پس از دوندگی های زیاد، به سر نخی دست پیدا کردند. یکی از دانشجویان دانشگاه اقتصاد، یک برگ اعلامیه را به آن ها ...
آیا این من بودم؟!/با دوربینم نفس می کشیدم
. اواسط راه از آن ساختمان ده طبقة نیمه کاره تقریبا بدون پله بالا رفتم و توانستم عکس هایی که به نظر هوایی می آید از خیابان دانشگاه و خط سیاه جمعیت بگیرم. *ورود امام آن شب تا صبح نخوابیدم. 12 بهمن آیت الله خمینی آمده بود و من فقط به این فکر بودم که چگونه از او عکس بگیرم. تلویزیون در اعتصاب بود و من امیدی به معرفی رسمی نداشتم. شنیدم در مدرسه علوی اقامت دارد و روز 14 بهمن اولین ...
گفت و گو با بازیگر دهه هفتادی در جشنواره فجر امسال
جایی رفتند. من و دو تا همکلاسی ام رفتیم خانه هنرمندان و با حسن معجونی صحبت کردیم که بگذارد دوره کارآموزی مان را آنجا بگذرانیم. بعد از این نمایش، در آماده سازی یک کتاب صوتی با اقای معجونی همکاری کردم. بعد از آن دستیار حسن معجونی برای کار باغ آلبالو به من زنگ زد. خیلی هیجان زده بودم. وقتی رفتم دیدم خانم هما روستا، رضا بهبودی و لیلی رشیدی سر تمرین هستند. این اولین کار جدی من روی صحنه بود. ...
برادرم یک شب در برف رفت
روستای بیوران علیای سردشت می گوید. علی محمد زاده یکی از کولبرانی است که شنبه شب همراه با 15 نفر دیگر با بار خشکبار به مرز عراق زدند و گرفتار بهمن شدند. او به همراه 3 نفر دیگر جانش را از دست داد. هوا برفی بود و عده ای احتمال بهمن را از قبل داده بودند و به خاطر همین برگشتند اما چند نفری که به هر دلیل راضی به بازگشت نبودند، ماندند و زیر برف ها جان باختند. آنها که از نیمه راه برگشته بودند، خبر گرفتار شدن ...
دو برادر خوانده
سرویس اندیشه جوان ایرانی ؛ بخش شعر و ادبیات: نویسنده: محمد قاسم زاده یکی بود، یکی نبود. در زمان های قدیم دو مرد بودند که با هم صیغه ی برادری خوانده بودند. اسم یکی علی بود و اسم آن یکی عمرو. این دو نفر سری از هم جدا بودند، اما خانه شان تو دو تا آبادی دور از هم بود. علی زن گرفته بود، اما عمرو هنوز عزب مانده بود. روزی عمرو راه افتاد تا سری به علی بزند و ببیند حال و کارش چه طور ...
دلمان می خواهد وارد آتش شویم اما اجازه نمی دهند
بارانداز نزدیک خیابان مولوی آتش سوزی شده بود: آن موقع ماشین های آتش نشانی دماغه دار و نیسان بودند، لباس ها هم مثل الان زرد خوشرنگ نبود، پلاستیکی و مشکی بود. این حادثه را از نزدیک دیدم و به آتش نشانی علاقه مند شدم. سال 79 کارم را شروع کردم با همین ایستگاه. همان روز گفتم راه را به من نشان دهید می خواهم در آینده آتش نشان شوم. رئیس ایستگاه گفت دختر تو تازه 15 ساله شده ای به درد این کار نمی خوری، اما من ...
حاجت گرفتن از شهید برای اعزام به سوریه/ حساسیت به بیت المال و نماز اول وقت
من داده بود. مدت دو سال باید به ماموریت خارج از کشور می رفتم. مدتی بعد از اینکه به ماموریت رفتم، به من اطلاع دادند که پدرم فوت کرده است. برای مراسم به تهران آمدم. همسرم در آن زمان باردار بود. بعد از مراسم برگشتم و همسر و فرزندانم در تهران بودند. یک ماه بعد از بازگشتم به محل ماموریت، همسرم به من خبر داد که فرزندمان به دنیا آمده است. از اینکه خدا بعد از سه تا دختر یک پسر به ما داده است خیلی خوشحال ...
کارآفرین خانمی که از سوسک نترسید
ثبت نام کرد. در میان تعداد بالای شرکت کنندگان، قبول شد. برای نخستین بار ذوق کردم. بشکن زدم و پریدم بالا. تسلیم مشکلم نشدم بار نخست بعد از گرفتن مدرک مربی گری و بار دوم وقتی ذوق زده شدم که مهر تأیید خمیر سوسک کش و پروانه کار رو گرفتم. وقتی مربی ورزش شد 6 بچه داشت و می گوید آنها را به حال خودشان ول نکرد. غذای گرم برای بچه ها درست می کردم. کفش هاشون رو واکس می زدم و لباس هاشون را با دست می ...
لحظه های دردناکی که آتش نشانان دوستانشان را صدا می زدند
بیرون عکاسی می کردم. بعد از اینکه همکارم از ساختمان پایین آمد در چهارراه استانبول همدیگر را دیدیم و به دفتر خبرگزاری بازگشتیم؛ گفتم بعد از انتشار گزارش تصویری، بلافاصله به محل حادثه بازگردم؛ به خبرگزاری رسیدیم و در حال سلکت عکس ها بودیم؛ یک دفعه خبر تخریب طبقه یازدهم را اعلام شد؛ عکس هایم را به یکی از همکاران سپردم و به سرعت و بدون وسیله نقلیه از خیابان فردوسی خودم را به پلاسکو رساندم ...