سایر منابع:
سایر خبرها
دستیابی به مقام ملکوتی با نماز
شرطی که من باید رعایت کنم جدایی از شاهرخ میرزاست، اما شرطی که تو باید رعایت کنی پرداختن مهریه به من است، قبل از این که در خط این ازدواج قرار بگیری و آن مهریه این است که چهل شبانه روز در محراب زیر گنبد مسجد نماز بخوانی و ثوابش را به عنوان مهریه من قرار دهی. مادر، به خانه برگشت و تمام مسائل را با پسر خود درمیان گذاشت، پسر از شدت تعجب خیره شد و از این خبر آن چنان شادمان شد که به زودی از ...
مرد جوان با همدستی این زن، نقشه ای طراحی کرد که اتفاق عجیب دیگری افتاد!
را به قصد دیدن یکی از اقوامش به نام سمانه ترک کرده است. بدین ترتیب کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی به سراغ زن جوان رفتند اما پی بردند اوبه طرزعجیبی خانه اش را ترک کرده است. در ادامه تحقیقات کارآگاهان موفق به شناسایی مخفیگاه سمانه شدند. او که خود را در دام پلیس می دید به ناچار به اداره آگاهی رفت. سمانه در تحقیقات اولیه منکر اطلاع ازسرنوشت مرد گمشده بود. اما زمانی که با مدارک و شواهد ...
مادران معتادی که نوزادان خود را پیش فروش می کنند
آنها می آید.ثریا می گوید: محلی که من با این زن رفتم، بیمارستان نبود و حتی مطب دکتر هم نبود. آنجا خانه ای بود که در آن یک خانم دکتر و یک پرستار حضور داشتند. در آن خانه مشخص شد که فرزند من دختر است. ثریا قربانی ازدواج زودهنگام و اجباری است. در 13 سالگی به خاطر فرار از خانه به عقد مردی در می آید که هیچ علاقه ای به او ندارد: مهر ازدواج که در شناسنامه ام خورد، تمام رؤیاهایم نابود شد. بعد از آن، مرتب ...
سرنوشت تنها زن محجبه کاخ سفید در دولت ترامپ +عکس
سرویس سیاسی جوان ایرانی بخش بین الملل: من 12 ساله بودم که اول بار حجاب بر سر کردم. این کار مورد تشویق خانواده ما بود، ولی حجاب همواره انتخاب خودم بود. مساله اعتقاد، هویت و پایبندی برای من مطرح بود. بعد از 11 سپتامبر 2001، همه چیز تغییر کرد. سرویس جهان مشرق - رومانا احمد ، کارمند پیشین شورای امنیت ملی کاخ سفید، تنها زن محجبه کاخ سفید بود که تنها چند روز بعد از نشستن دانلد ...
شوهرم حضوری،پیامکی و تلگرامی با زنان غریبه زیادی رابطه دارد!!
سوال کاربر خانمی 43 ساله ام. همسرم 3 سال از من کوچک تر است. از این بابت مشکلی نداریم. شاید هم فکر می کنم مشکلی نیست. 2 سال است با عشق و انتخاب خودمان ازدواج کرده ایم. شوهرم آدم خوبی است ولی خصوصیت بدی دارد که بیشتر وقت ها من را دچار دلزدگی می کند. او حضوری، پیامکی یا در شبکه های اجتماعی با زن ها صحبت می کند. خودش قبول نمی کند و سر و صدا راه می اندازد. با این که من بارها دیده ام و کاملا ...
معامله با مادران معتاد بر سر جنین!
باقیمانده پول از آنها را نداشتم. ثریا در خصوص وضعیت خانه ای که تا زمان زایمانش در آنجا زندگی کرده است، می گوید: روز اولی که وارد خانه شدم، تعجب کردم. چندین زن در این خانه بودند که وضعیت مشابهی با من داشتند. همه باردار بودند و همه معتاد. بعد از مدتی که توانستم با آنها ارتباط برقرار کنم، متوجه شدم که زنان زیادی به این خانه آمده و رفته اند. وی می افزاید: در این خانه، گاهی اوقات بسته ...
مجموعه اشعار قرائت شده توسط شعرای آیینی در دیدار با رهبر معظم انقلاب
خوانده شده توسط شعرای آیینی در دیدار با رهبر انقلاب تو آمدی و زن به جمال خدا رسید انسان دردمند به درک دعا رسید تو آمدی و مهر و وفا آفریده شد تو آمدی و نوبت عشق و حیا رسید هاجر هر آن چه هروله کرد از پی تو کرد آخر به حاجت تو به سعی صفا رسید احمد (ص)اگر به عرش فرا رفت با تو رفت مولا اگر رسید به حق با شما رسید داغ پدر ،سکوت ...
دوگانی های مظاهر مصفا
مظاهر مصفا در دوساله گی آبله گرفت و از دنیا رفت. دو سال بعد مادرش پسر دیگری به دنیا آورد. نام او را هم مظاهر گذاشتند و شناسنامه مظاهر اول را که هنوز باطل نکرده بودند، برای او نگاه داشتند. این ماجرا را استاد مصفا در شعرِ نسخه ی اقدم که عنوان کتاب اخیر او نیز از آن آمده است، روایت می کند. نسخه ی اقدم منظومه های او اخیرا در نشر نو درآمده است. مجموعه ای از چهارپاره های استاد مظاهر مصفا که در طول ...
تا دار باید تاختن
شاه بود و در تکیه دولت تعزیه می خواند. بعدها حاج ملا رجب، صاحب پسری شد و نامش را مظاهر گذاشت، مظاهر در دوسالگی از دنیا رفت و شناسنامه مظاهر اول که هنوز باطل نشده بود، ماند برای پسر دیگری که بعد از مرگِ مظاهر اول به دنیا آمد. دکتر مصفا از این قرار، مرگ را مایه حیات خود می دانست و کودکی را در سایه مرگ و در گفتگو با عالم مردگان آغاز کرد. شاید از همین جا بود که با روالِ رایج زندگی سرِ لج افتاد و حرکتِ ...
آیت الله برای انتخابات 96برنامه داشت
پیغام شما را رساندم، ولی این صحبت ها را نمی شود پای تلفن مطرح کرد . در آن زمان من در مجمع کنار پدر نشسته بودم، بعد از پایان تلفن، با توجه به اینکه فرصت مذاکره حضوری عملا وجود نداشت، من از ایشان پرسیدم که حالا چه کار می کنید؟ گفتند می رویم ، سپس بلند شدند و بسم الله الرحمن الرحیم گفتند و در آخرین لحظه به سمت وزارت کشور رفتیم. ظهر فردای پس از ثبت نام من به مجمع نزد پدرم رفتم و متوجه شدم ...
هاشمی: مسیر پدرمان را ادامه می دهیم
مادرم را به فیزیوتراپی ببرم. همچنین از من خواستند که شب نزد ایشان بروم. حدود ساعت 6 و نیم بعدازظهر من در دندانپزشکی بودم که محسن برادرم تماس گرفت و گفت که کار خیلی فوری دارد، اما به دلیل آنکه امکان صحبت کردن در آن لحظه نداشتم، نتوانستم با او صحبت کنم. در همان حالات بود که دلهره ای مرا فرا گرفت و نذر و نیاز کردم که برای کسی اتفاقی نیفتاده باشد. هیچ گاه فکر اینکه برای پدر و مادرم اتفاقی ...
شهیدی که به مغز متفکر نیروی هوایی شناخته شد
ازدواج خیلی بزرگ نشده بودم ولی از او خوشم آمد. خانواده هم وقتی رضایت مرا دیدند، چاره ای جز موافقت نداشتند. مهریه 50 هزار تومانی تعیین شد.سال 42 بود مراسمی انجام گرفت و بعد از یک ماه نامزدی، من به خانه شهید فکوری رفتم. زندگی سیال درست شش ماه بعد از ازدواج، زندگی سیال ما شروع شد و شش ماه بعد در فرودگاه مهرآباد سپری شد.بعد از آن سه سال در پایگاه همدان، سه سال در تهران ...
ناگفته های زندگی دختر موتورسوار ایران/تصاویر
.... از دید یک ورزشکار می گویم. می گویند زیبایی به سادگی است. اگر بخواهم بینی ام را عمل کنم مدام باید مواظب باشم به آن ضربه نخورد. بنابراین هیچ ارزشی ندارد. حتما دور و برتان دیده اید که خیلی از جوان ها صبح تا شب در شبکه های اجتماعی هستند. نظرتان چیست؟ واقعا نظرم بد است. من سه سال پیش خودم شدیدا به شبکه های اجتماعی معتاد شده بودم. صبح که بیدار می شدم داخل تلفن همراه بودم. بعد ...
شهید مدافع حرمی که سنگ مزار ندارد
، ابتدای نامه علیرضا به پدرش است. پسر 12 ساله شهید علی ناصری که مادرش می گوید بیش از هرچیز دیگری، حرف های بقیه آزارش می دهد. خانم زهرا فروغی در این باره به صبح نو می گوید: علیرضا به پدرش خیلی حساس است. توی مدرسه خیلی وقت ها اذیت می شد. برای این که ثابت کند پدرش شهید شده است حتی توی مدرسه با بقیه حرفش هم شده است. هربار هم به من می گوید مامان چرا برای مزار پدر سنگ نمی گذارند؟ چرا بالای مزارش ...
همدستی برای قتل تاجر سرشناس پس از آشنایی تلگرامی
. مأموران وقتی با تناقض گویی های زن جوان روبه رو شدند، وی را به دستور قاضی سیفی بازداشت کردند و مورد بازجویی تخصصی قرار دادند. متهم هنگامی که با دلایل و مدارک روبه رو شد به قتل شایان با همدستی مرد مورد علاقه اش که ستار نام دارد، اعتراف کرد. پس از اعتراف شهلا، مأموران ستار را در خانه اش حوالی فردیس کرج بازداشت کردند. ستار هم در بازجویی ها با اعتراف به قتل مرد تاجر در ادعایی گفت: شهلا زن ...
راز وحشتناکی که بعد از عقد زن مطلقه به جانم افتاد!
آن روز او را با ماشین تا نزدیکی خانه شان رساندم. لبخندهای شیطانی اش دلم را لرزاند و اسیر هوا وهوس شدم. سهیلا می گفت مطلقه است و از من می خواست از نظر عاطفی بیشتر هوایش را داشته باشم. او را به عقد موقت خودم درآوردم. به طورپنهانی در ارتباط بودیم.من در یک شرکت دولتی استخدام شدم و مجبور بودم به خاطر شرایط شغلی ام از مشهد بروم. سهیلا هر دو پایش را توی یک کفش کرده بود و می گفت ...
دردسر آشنایی با دختر دی جی برای پسر پولدار / از رزیتا خواستم دیگر به اینگونه مهمانی ها نرود
از آن روز به بعد دچار افسردگی شدیدی شدم و گوشه نشینی را در پیش گرفتم چرا که من تک پسر خانواده بودم و علاقه عجیبی به مادرم داشتم. با وجود آن که 2 خواهرم گاهی به من سر می زدند اما نمی توانستم به همین راحتی روزهای شیرین در کنار مادر بودن را فراموش کنم تا این که آن میهمانی شوم مرا به روز سیاه نشاند و ...جوان 23 ساله ای که به اتهام صدور چک های میلیونی بلامحل دستگیر شده بود و تلاش می کرد چهره اش را از ...
من دختر 19 ساله را سوار موتورکردم / به طرفش رفتم و او را تکان دادم تا شاید پاسخی بدهد!
بازجویی قرار گرفت اما او درباره مرگ دختر جوان اظهار بی اطلاعی کرد و گفت که او را نمی شناسد! ولی این زن ادامه داد: از مدتی قبل شماره تلفن مورد ادعا دست فرزند 21 ساله اش بوده است. بنابراین گزارش در ادامه رسیدگی به پرونده مرگ مشکوک دختر 19 ساله، کارآگاهان پسر این زن را که سعی می کرد خود را بی خبر از ماجرا نشان دهد دستگیر کردند و مورد بازجویی قرار دادند. این جوان وقتی اسناد و مدارک ...
شهادت، جهشی است از آنچه هستی به سوی آنچه باید باشی!
نمود که آن گروهان به دلائلی نمی تواند فعلاٌبه بقیه ماموریت ادامه دهد. همینکه حامل خبر از چادر فرماندهی بیرون آمد دیده اش بسوی من افتاد و به طرفم امد و نامه ای را از مسعود نور محمدی بدستم داد فهمیدم از اوست زیرا قبلاٌاسمش را از دیگران جویا شده بودم از خوشی در پوست خود نمی گنجیدم آنقدر نامه را خواندم که ان را حفظ شدم هر بار که نامه را می خواندم علاقه ام به او شدید می شد در این نامه ضمن ...
تلاش برادرزن برای ناموسی کردن قتل شوهرخواهرش ناکام ماند
احتمالی مهندس جوان با پیمانکاران و کارگران در محل کار وی تحقیق شود تا شاید ردپایی از قاتل ناشناس به دست آید. وقتی پلیس در این زمینه به نتیجه ای نرسید، همسر مقتول برای بازجویی احضار شد.این زن جوان با اظهار بی اطلاعی از قتل همسرش گفت: علی درگیر مسائل غیراخلاقی بود و حتماً قربانی انتقامجویی یا خصومت شده است. من به او فرصت دادم تا رفتارهایش را اصلاح کند و از مدت ها قبل، از او بی خبر بودم. ...
قاتل ماساژور تهرانی کیست؟
صحبت را باز کرد و گفت ماساژور است . او شماره تلفنم را گرفت و گفت از دوستانش برایم سفارش می گیرد. من از او جدا شدم اما چند دقیقه بعد با من تماس گرفت و مرا به خانه اش دعوت کرد. حرف های او و تماس های پیاپی اش موجب شد متوجه شوم نقشه بدی در سر دارد.به همین خاطر به ترمینال رفتم و به سلماس برگشتم. من نمی دانم چه کسی محمدرضا را کشته است. من نزدیک به سه سال است که بی دلیلی در زندانم و از همسر و فرزندم دور ...
می خواست به او افتخار کنیم و شهادتش افتخار همه ما شد
گوی ما با لیلا حسین زاده از اقوام شهید را پیش رو دارید. حسین آقا متولد چه سالی بود؟ اگر می شود مختصری از زندگی ایشان بگویید. برادر زاده ام متولد سال 67 بود. ما اصالتی شمالی داریم و اهل رودسر هستیم. برادرم هرمز تنها دو پسر داشت که حسین فرزند کوچک خانواده اش بود. شهید سال 89 در حالی که 22سال داشت ازدواج کرد. آن موقع حسین برای اینکه پدرش به خرج نیفتد، نگذاشت برایش مراسم بگیرند و تنها یک ...
زنده ماندن دو جوان پس از خوردن 350 قرص مسکن
و چون نمی توانم این وضع را تحمل کنم، مجبور به اعتراف شدم. رسیدگی به پرونده این زندانی در بازپرسی شعبه یک دادسرای شیراز تحت رسیدگی است. زن کودک کُش به حبس ابد محکوم شد زن 35 ساله ای از اهالی روستای جعفرآباد اَهر که به اتهام قتل فرزند 6 ساله برادر شوهر خود دستگیر شده بود در شعبه دوم دادگاه جنائی آذربایجان شرقی به حبس ابد محکوم شد. این زن که خدابس جعفری نام ...
المیرا رو به دوربین از عشق به خواستگار سابق و نفرت از شوهرش گفت/ او و علیرضا از کشتن گفتند و ...+فیلم و ...
مواد و مشروبات الکلی رفت و به همین خاطر بارها مادر و خواهرانم را کتک زد به حدی که مادرم 13 بار عمل جراحی کرد و در حال حاضر مادرم با دستگاه اکسیژن نفس می کشد. از همان کودکی کار می کردم و هزینه های زندگی خانواده ام را تامین می کردم. المیرا را از کجا می شناختی؟ المیرا یکی از آشنایان خانوادگی مان بود ، 18 ساله بودم که به او علاقه مند شدم و دو سال بدون اینکه متوجه من شود هر روز صبح ...
عروس و داماد پزشک صبح فردای جشن عروسی طلاق گرفتند!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : ازدواج زن و شوهر پزشک پس از 15 ساعت با تقاضای طلاق آنها به پایان رسید. این زن و شوهر تحصیلکرده در نخستین لحظات صبح روز پس از ازدواج درخواست جدایی کردند. عروس و داماد با ظاهری خوب و مناسب به همراه خانواده هایشان برای ازدواج دور هم جمع شده بودند. آنها از اینکه در یک رشته تحصیل کرده و در آینده با هم همکار می شدند بسیار خوشحال بودند. ...
رمز و راز اصرار امام خامنه ای بر مطالعه کتب جنگ
پیروان مردان جنگ، آفرین گفتیم. حالا دیگر خنده های مرتضی را می شد دید. وقتی خبر تقریظ های جدید را به او می دادم و او نتیجه زیبای کارش را می دید، راضی تر می شدم. خوب نگاه کن مرتضی! اگر آقا تشویق نمی کرد، تو کجای کار بودی؟ باید در مدح سرهنگی و بهبودی قصیده سرائید! یادت می آید مولایمان چه راست قامت پای ترویج این فرهنگ ایستاد. باور می کردی نورالدین پسر ایران راه لشکر خوبان را هموار کند. ...
دو جوان حین ساختن ترقه جان خود را از دست دادند
مادرم مرا به برادر زاده اش بفروشد! تصاویر دوربین مدار بسته نشان داد که چگونه به زن بیچاره تجاوز می کردند! راز وحشتناکی که بعد از عقد زن مطلقه به جانم افتاد! کارمندی که برای گرفتن مرخصی چه بلایی سر خودش آورد! / همکارش از دیدن این صحنه بیهوش شد! قاتل برق خوزستان شناسایی شد + عکس حادثه ای بسیار عجیب را ببینید / وقتی پراید پرواز می کند! + عکس من دختر 19 ساله را سوار موتورکردم / به طرفش رفتم و او را تکان دادم تا شاید پاسخی بدهد! ...
آزادی خرمشهر بهترین لحظه زندگی ام بود/همسرم وقتی به شهادت رسید که چشم انتظار تولد فرزندمان بودیم
انقلاب و میهن با جان و مال خویش حفاظت و حراست کردند. در این زمینه فرمودند : پیشقدم شدن زنان در جنگ سبب تقویت مردان گردید . دفاع از کشور در خانواده میگی نژاد زن و مرد نمی شناخت، با کشانده شدن جنگ از مرزها به درون شهر، آسیه میگی نژاد یکی بانوان ایثارگر بوشهری خواسته و ناخواسته درگیر مسائل جنگ شد او در گفت و گو با خبرنگار زنان شهید از روزهای خون و استقامت می گوید: 22 ساله بودم با وجود 3 ...
المیرا رو به دوربین از عشق به خواستگار سابق و نفرت از شوهرش گفت/ او و علیرضا از کشتن گفتند و ...+فیلم و ...
مادر و خواهرانم را کتک زد به حدی که مادرم 13 بار عمل جراحی کرد و در حال حاضر مادرم با دستگاه اکسیژن نفس می کشد. از همان کودکی کار می کردم و هزینه های زندگی خانواده ام را تامین می کردم. المیرا را از کجا می شناختی؟ المیرا یکی از آشنایان خانوادگی مان بود ، 18 ساله بودم که به او علاقه مند شدم و دو سال بدون اینکه متوجه من شود هر روز صبح جلوی در مدرسه اش می رفتم و از دور نگاهش می کردم ...
مرد جوان همسرش را کشت تا دوباره ازدواج کند!
خودم آمدم، کار از کار گذشته بودو منیژه فوت کرده بود. چاره ای نداشتم جز اینکه جسدش را از بین ببرم و خودم هم فرار کنم. جسد را همان جایی که کنده بودم، دفن کردم، بعد روی آن را به طور کامل پوشاندم و دوباره خانه را مرتب کردم. وقتی به خودم مسلط شدم، از خانه بیرون رفتم و دیگر برنگشتم. متهم گفت: از آنجا که منیژه زنی تنها بود، می دانستم خانواده اش خیلی پیگیر اینکه او کجاست نخواهند بود و فکر می کردم به دردسر نمی افتم. بعد از اعترافات متهم و اخذ آخرین دفاع در مرحله بازپرسی، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهم به زودی پای میز محاکمه می رود. ...